اين روزها فضاي موسيقي ايران، تحت واقعه بزرگ عاشورا و ايام سوگواري سالار شهيدان است و هنرمندان عرصه موسيقي نيز چون ديگران در اين زمينه فعاليتهاي متنوعي را انجام ميدهند. همين روزها اپراي عاشورا به رهبري «نصير حيدريان» و با همراهي ١٢ خواننده روي صحنه است. نخستين اجراي اپرا جمعه بود و تا پنجشنبه - شب تاسوعا- نيز اين اپرا ادامه خواهد داشت. اثر را «بهزاد عبدي» ساخته و «بهروز غريبپور» براي آن ليبرتو نوشته و « نصير حيدريان» نيز رهبرياش ميكند. رهبر شناخته شده اركستر در دنيا كه البته سالهاست در ايران به اجراي برنامه نپرداخته و اين حضورش نيز به دعوت
« علي رهبري» بوده است. او پيش از انقلاب در اركستر سمفونيك تهران، نوازنده «ترومبون» بوده و حالا اما به عنوان رهبر، در قديميترين اركستر خاورميانه فعاليت ميكند.
اپراي «عاشورا» نخستين برنامه از برنامههاي «مهرتا مهر» است. اركستر در اين كنسرت نيز به سنت چند برنامه قبلياش چند مايستر دارد؛ «مازيار ظهيرالديني» مايستر كنسرت بود و «برديا كيارس» نيز علاوه بر كنسرت مايستري، دستيار رهبر است و «امير باورچي» ديگر كنسرت مايستر اين اجرا، ضمن آنكه «رازميك اوحانيان» نيز به عنوان رهبر گروه كر در اين برنامه فعاليت ميكند. «عاشورا» را ميتوان تلاشي ديگر براي تحقق روياي «اپراي ملي» دانست كه در ١٠ پرده اجرا ميشود. «عاشورا» ساخته «بهزاد عبدي» و با نگارش متن «بهروز غريب پور» براي نخستين بار در سال ۸۷ توليد و مدتي قبل نيز فيلم اجراي آن منتشر شد. حالا هم همچنان، اين اپرا به صورت عروسكي در ايام عزاداري سالار شهيدان، روي صحنه ميرود. «عبدي» در اين اثر امام خواني، رجزخواني و اشتلم خواني را در سنت تعزيه در پردههايي چون «آغاز»، «بارگاه يزيد»، «ملائك»، «خانه شمر»، «وداع»، «حر»، «بارگاه ابن زياد»، «شهادت حر»، «شادماني در بارگاه ابن زياد» و «پايان» بازآفريني كرده است. «علي رهبري» حالا دوباره به وين بازگشته است اما او از اجراي شاگردانش در اين اپرا راضي است، آنقدر كه همان شب اول به اين مساله اشاره داشت كه بعد از ديدن اين كنسرت، آنچنان خوشحال است كه انگار بار ديگر به دنيا آمده است: « اجراي توانمند بچههاي اركستر سمفونيك تهران به قدري بينظير بود كه من نميدانم احساساتم را چگونه بيان كنم.» او انگار از همراهي آوازهاي ايراني با اركستر سمفونيك تهران خوشحال است براي همين ميگويد كه حركتي را كه با اپراي «عاشورا» آغاز شده، ممكن است در اجراهاي بعدي اركستر نيز ادامه داشته باشد. «بهزاد عبدي» ميگويد: اين اجرا توسط اركستر سمفونيك تلاش ديگري براي توسعه اپراي ملي در ايران است. آهنگساز اين اثر تاكيد دارد كه اپرايش ريشه ملي دارد و در آن از دستگاههاي ايراني استفاده كرده و به همين خاطر موسيقياش نيز كاملا ايراني است تا مخاطب با موسيقياي ايراني روبهرو شود كه بتواند به راحتي با آن ارتباط برقرار كند. آهنگساز اين اثر در توضيح اين اپرا گفته است: «در اين اجرا، نسبت به آنچه در اپراي عروسكي عاشورا شنيده شد، هيچ تغييري به وجود نياوردهام اما همانطور كه ميدانيد، هر رهبري نگاه و نگرش خود را به قطعه دارد و ميتواند اجرايي متفاوت از قطعه به وجود بياورد. به همين خاطر است كه همچنان، اركسترهاي گوناگون در سراسر دنيا، اپراها و سمفونيهاي كلاسيك را هر كدام با نگاه خود شكل ميدهند و شنونده حرفهاي نيز اين مساله را متوجه ميشود.»
عبدي همچنين توضيح ميدهد كه «اپراي عاشورا» تلاش ديگري است، براي اينكه اپرا در ايران به صورت يك هنر ملي درآيد: «با تلاشهايي كه آقاي غريبپور در اين سالها انجام داده است، حالا ميتوان گفت كه ايران نيز داراي اپراست. در اين سالها، اپراهاي متعددي توسط گروه «آران» روي صحنه رفته است و به همين خاطر با اطمينان ميتوان گفت علاوه بر تعزيه كه ميتوان آن را جزو قديميترين سنتهاي موسيقايي ايران دانست، اپراي ملي با شيوهاي جديدتر نيز در ايران وجود دارد. خوشبختانه از اين اپراها، اجراهايي در خارج از كشور نيز انجام شده است و جهان نيز به اين مساله پي برده است. در واقع استمرار حركتهايي از اين دست سبب شده است تا آهنگسازان به نوشتن آثاري در اين شمايل ترغيب شوند و به همين خاطر هماكنون گنجينهاي قوي در اين خصوص وجود دارد.»
وي همچنين به اين مساله اشاره دارد كه از تعزيههاي گوناگون، برداشتهاي موسيقايي بسياري انجام داده است و اپراي عاشورا
بر اساس دستگاههاي موسيقي ايراني نوشته شده است: «هنر ما جهاني است و سازبندي هم همان چيزي است كه در اركسترهاي جهاني ديده ميشود. با اين حال ما توانستهايم هنري ايراني را خلق كنيم و شايد به همين خاطر است كه مخاطبان تا اين اندازه ميتوانند با آن احساس نزديكي كنند، به خصوص آنكه ذهن آنها قرنهاي متمادي است كه با «تعزيه» آشناست. من نيز در نگارش اين اپرا تلاش كردهام تا از آيينهايي چون «سووشون» و همچنين «سياوش كشون» نيز استفاده كنم.»
«علي رهبري» هم در همين زمينه ميگويد كه «اپراي عاشورا» را بايد «تعزيه» دانست: «در ايران، تمام مراسم مذهبي با آهنگ و صدا اجرا ميشود و اگر «اپراي عاشورا» را «تعزيهخواني» بناميم همه با آن احساس آشنايي ميكنند. در تعزيه تمام آلات موسيقي كه در حال حاضر استفاده ميشوند، وجود دارد و بيعدالتي ميشود اگر اين كار هنري را به جاي تعزيه، اپرا بناميم، زيرا يك رويداد مذهبي با آهنگ بسيار عالي و توسط افراد تحصيلكرده نقاشي شده است.»علي ياري پور محتشم، مهدي
جاور- يزيد، سهيل متين- شمر، آرمين بحيرايي- جبرييل، هانيه قلي بيكيان - همسر شمر، كيميا خانزادي - سكينه(س)، رازان تيران - رقيه (س)، هادي فيض آبادي - امام حسين (ع)، عليرضا مهديزاده - حر، مهدي امامي - عباس (ع)، سجاد پورقناد - عمر، محمد وزيري - مصعب، عامر شادمان - زياد و ياسمن فخيمي كيا - پيانيست اركستر، گروه خوانندگان اركستر سمفونيك تهران در اپراي عاشورا را تشكيل ميدهند.
حاشيههاي اپراي عاشورا
با همه اينها اپراي عاشورا، اين روزها درگير حاشيههايي نيز شده است. منتقدان اينبار ميگويند كه در اپراي عاشورا، تكخواني انجام شده است. مسالهاي كه آهنگساز، آن را به شكل كلي رد كرد و گفت: «ما كارمان را درست انجام دادهايم اما يك نفر فيلمي را از تمرين ما
به طور گزينشي درست كرده و خواسته حركت هنري ما را كه در راستاي اهداف ديني است، مورد سوءاستفاده قرار دهد. فيلم گزينش و منتشر شده بساندچك (تست صدا) مربوط است و در واقع يك نفر از گوشه سن، از آن صحنه فيلمبرداري كرده و معلوم است در فيلمي كه با چنين زاويهاي گرفته شده است، صداي خانم بيشتر شنيده ميشود. دوستان دلواپس نيز اگر اجرا ميديدند، اينگونه قضاوت نميكردند.»
در اين ميان بنياد رودكي نيز جوابيهاي را در رسانهها منتشر كرد: « اين فيلم متعلق به تمرين اركستر سمفونيك است كه در حين تست صدا (ساندچك) فيلمبرداري شده است و تصويربرداري از پشت صحنه، كنار خواننده زن گرفته شده و بديهي است كه در اين شرايط بلندگو صدايي را كه به آن نزديك است، ضبط ميكند. در اپراي عاشورا هيچ تكخواني زني وجود نداشته و در كنار خانم خواننده، مردي به صورت همزمان آواز ميخواند. روابط عمومي و امور بين الملل بنياد رودكي، تكخواني زن در اجراي اپراي عاشورا را كاملا تكذيب ميكند و اعلام كرده است كه در اجراي اصلي كه با حضور تماشاگران به روي صحنه رفته همخواني
خانم و آقا بوده است، از اين رو در اين خصوص از مسوولان آن رسانه دعوت ميشود تا به تماشاي اين برنامه نشسته تا شبهههاي پيش آمده
بر طرف شود.»
اما اين تمام حاشيههايي نبود كه اين اپرا با آن مواجه است؛ بهروز غريبپور كه ليبرتوي اين اجرا را نوشته، ميگويد كه از اجراي «اپراي عاشورا» در تالار وحدت بياطلاع بوده است: «در نظر نگرفتن نام من به عنوان باني، پژوهشگر و كارگردان «اپراي عاشورا» يك حركت غيرحرفهاي و پايمال كردن حق يك مولف بوده است. برايم جاي تعجب است كه فاصله محل كار من با بنياد رودكي و دفتر آقاي رهبري ٥٠ متر است، اما ايشان درباره اجراي اين اپرا صحبتي با من نداشتند و اگر با مدير بنياد رودكي صحبت نكرده بودم، حتي نامم به عنوان نويسنده هم در بروشور اپراي عاشورا قيد نميشد. اين اتفاق را ناشي از بيتوجهي عمدي ميدانم و به نظر ميرسد برخي يادشان رفته كه من ١٣ سال است اپراي ملي اجرا ميكنم. اپراي عاشورا را هم در سال ١٣٨٧ پس از پژوهشهاي فراوان نوشته، طراحي و كارگرداني كردم.»
به گفته «غريبپور» اپرا بدون ليبرتو يا متن بيمعني است و در آن صورت به سمفوني تبديل ميشود، اين در حالي است كه او ميخواهد از اول آبان ماه اپراي عروسكي عاشورا را نيز روي صحنه ببرد. بعد از اين ماجرا، «علي رهبري» در گفتوگو با ايسنا، انتقادات غريبپور را وارد دانسته و گفته است: «تمام سخنان آقاي غريبپور را قبول دارم و حق هم با ايشان است؛ اما طرف ايشان، بهزاد عبدي به عنوان آهنگساز است و نه علي رهبري. من پاتيتور «اپراي عاشورا» را از طرف آهنگساز گرفتم و درباره آقاي غريبپور هم به من توضيح دادند كه ايشان نويسنده اثر است. ما هم روي پوستر اثر، نام ايشان را به عنوان نويسنده نوشتيم. راستش را بخواهيد تا بهحال در اين ۴۰ سال كه اپراهاي فراواني از آهنگسازان معاصر را اجرا كردهام، هيچوقت پيش نيامده است كه خودم به سراغ نويسنده يا «ليبرتيست» بروم. من از اتفاقي كه رخ داده است، متاسفم؛ اما آقاي غريبپور كملطفي كرده و گفتهاند اين عمل عمدي بوده است. من حتي تا شب اولين اجرا كه صداي ايشان درآمد، نميدانستم ايشان بيشتر از يك نويسنده روي اين اثر كار كرده است. البته اگر هم اين كار عمدي باشد، دليلش را درك نميكنم. ضمنا اگر آقاي غريبپور لطف ميكردند و به كنسرت تشريف ميآوردند، از ايشان هم به شايستگي تجليل ميشد. ما از كوچكترين افرادي كه در اين همكاري موفقيتآميز مشاركت داشتهاند، قدرداني كردهايم.»
در اين ميان اما «بهزاد عبدي» ميگويد كه هرگز بهروز غريبپور را ناديده نگرفته است و هيچوقت هم نميتواند اين كار را انجام دهد: «نميدانم چرا چنين انتقادي شده است. من اصلا در شب اول اجرا، صحبتي نكردهام كه بخواهم از كسي تشكر كنم. نميتوانستم هم ميكروفن را از دست كسي بگيرم. قطعا اگر ميكروفن دست من بود، صحبتهاي لازم را مطرح ميكردم. او تاكيد كرده كه اپراي عاشورا يك متن دارد و ميتواند در هر جايي و توسط هر اركستري اجرا شود. شما فرض كنيد، من آهنگسازي در فرانسه هستم و هر قطعه ميتواند در هر جايي اجرا شود. درباره اينكه ايشان به اين اجرا دعوت نشدهاند نيز بايد بگويم من خانواده خودم را هم به كنسرت دعوت نكردم. بارها
به طور مفصل گفتهام كه اپراي ملي مديون اين ماجراست و استاد غريبپور در اين باره خيلي زحمت كشيده است.»