کد مطلب : ۲۸۸۷۶
قرآن كریم در همه بخش های زندگی، ما را به تعقل دعوت میکند
جلسه درس اخلاق هفتگی آیت الله جوادی آملی با حضور شركت کنندگان در همایش «دین و نظریه فرهنگی» در محل بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد.
آیت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق این هفته خود دین را منشاء آگاهی حقیقی بشر دانست و بیان داشت: دین به انسانها در سه عرصه آگاهی بخشید؛ برخی در همان عرصه اول ماندهاند، برخی از عرصه اول به عرصه دوم رسیدهاند و در عرصه و ساحت دوم ماندهاند، اما گروه اندکی عرصه اول و دوم را پشت سر گذاشتند و به ساحت سوم که در حقیقت ساحت فرهنگ ناب و اصالت دین است بار یافته اند.
وی ادامه داد: انسانها یک سلسله زندگی قراردادی دارند، این در همه ادوار بوده و در هر عصر و مصری هست که مردم در جوامع با قرارداد و اعتبارات زندگی میکنند؛ انسان در آن بخشی که متمدّن است و به اصطلاح مدنی است و زندگی اجتماعی دارد، الاّ و لابد باید با قرارداد زندگی کند. همه این قراردادها در محدوده اعتبار هستند «و لا غیر»؛ یعنی ما چیزی در خارج به عنوان «بیع» و «شراء» و «اجاره» و «مضارعه» و «مساوات» و «مساقات» و اینها نداریم، این قراردادها و پیمانها امر اعتباری است که به «ید» معتبر است.
وی ابراز داشت: بنابراین انسان در ساحت اول با فرهنگ اعتباری به سر میبرد، ساحت دوم مربوط به علوم است که برخی انسان ها خیال میکنند خیمه دنیا برای همیشه بر پاست، بعد معلوم میشود که انسان را در این اردوگاه و خیمهگاه آوردند و چند صباحی برای او شمس و قمر آفریدند، سپهر و زمین ساختند، بعد کلّ این متزمّن و زمین، متمکّن و مکان همه را عوض میکنند تا وارد نشئه سوم شویم.
آیت الله جوادی آملی ساحت ابدی انسان را مورد توجه فرهنگ دین دانست و اظهار داشت: غیر از انسان و فرشته کسی از آن ساحت سوم خبری ندارد که با ابدیت همراه است؛ فرمود در قیامت ما کلّ بساط زمین را جمع میکنیم، بعد دوباره پهن میکنیم؛ اما آن زمین، دیگرزمینی نیست که مثل زمین دنیا در اختیار افراد باشد، آن زمینی است که کاملاً سخن میگوید، آن زمینی است که شهادت میدهد و آن زمینی است که شکایت میکند، آنگاه افراد مؤمنی که با فرهنگ دین آشنا هستند، در این ساحت سوم زندگی میکنند.
وی خاطرنشان کرد: بنابراین اگر کسی خواست با فرهنگ دین آشنا شود، اگر در اعتبارات و بخش ساحت اول زندگی کند لنگ است! چرا که از منظر فرهنگ دین انسان یک موجود ابدی است! انسان خلیفه الهی است که از صحنهای به صحنهای تا ابدیت میرسد؛ تنها انسان است که از صفر تا صد این راه را طی میکند. کسی که رنج سفر طولانی از خاک تا «لقاءالله» را طی نکرده است، همتای انسان نیست؛ این انسان است که میتواند به لقای الهی بار یابد.
آیت الله جوادی آملی فرهنگ عقل را مهمترین فرهنگ دین برشمرد و بیان داشت: مهمترین فرهنگ دینی، فرهنگ عقل است و قرآن کریم در همه بخشها فرمود اگر تابعی، عاقل باش! متبوعی، عاقل باش! در سوره مبارکه «حج» فرمود اگر مقلّدی؛ در تقلید محقّق باش! اگر مرجعی، در مرجعیت عاقل باش! انسان در جامعه یا تابع است یا متبوع، فرمود اگر متبوعی، عاقلانه متبوع باش! تابعی، عاقلانه تابع باش! این میشود فرهنگ دینی! در همه محورها آنچه میتابد عقل است و هیچ نعمتی بالاتر از عقل نیست، چه اینکه در هیچ نشئهای بالاتر از انسان نیست! این انسان است که میتواند «خلیفة الله» باشد.
وی در فراز پایانی فرمایشات خود بیان داشت: «خلیفة الله» بودن انسان برای آن است که انسان این قدرت را دارد که همه اسمای الهی را ارزیابی کند و مَظهر آنها شود. در درون همه موجودات «لا اله الاّ الله» هست، در درون هر موجودی توحید الهی هست، او «هُو الظّاهر» ی است که آن ظاهرش عین باطن است که با همان وضع ظهور کرده است؛ منتها انسان است که اینها را خوب درک میکند، انسان است که با این وضع میتواند «خلیفة الله» باشد؛ امیدواریم همه ما قدر و اجر و ارزش این خلافت الهی را بشناسیم و بدانیم.
آیت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق این هفته خود دین را منشاء آگاهی حقیقی بشر دانست و بیان داشت: دین به انسانها در سه عرصه آگاهی بخشید؛ برخی در همان عرصه اول ماندهاند، برخی از عرصه اول به عرصه دوم رسیدهاند و در عرصه و ساحت دوم ماندهاند، اما گروه اندکی عرصه اول و دوم را پشت سر گذاشتند و به ساحت سوم که در حقیقت ساحت فرهنگ ناب و اصالت دین است بار یافته اند.
وی ادامه داد: انسانها یک سلسله زندگی قراردادی دارند، این در همه ادوار بوده و در هر عصر و مصری هست که مردم در جوامع با قرارداد و اعتبارات زندگی میکنند؛ انسان در آن بخشی که متمدّن است و به اصطلاح مدنی است و زندگی اجتماعی دارد، الاّ و لابد باید با قرارداد زندگی کند. همه این قراردادها در محدوده اعتبار هستند «و لا غیر»؛ یعنی ما چیزی در خارج به عنوان «بیع» و «شراء» و «اجاره» و «مضارعه» و «مساوات» و «مساقات» و اینها نداریم، این قراردادها و پیمانها امر اعتباری است که به «ید» معتبر است.
وی ابراز داشت: بنابراین انسان در ساحت اول با فرهنگ اعتباری به سر میبرد، ساحت دوم مربوط به علوم است که برخی انسان ها خیال میکنند خیمه دنیا برای همیشه بر پاست، بعد معلوم میشود که انسان را در این اردوگاه و خیمهگاه آوردند و چند صباحی برای او شمس و قمر آفریدند، سپهر و زمین ساختند، بعد کلّ این متزمّن و زمین، متمکّن و مکان همه را عوض میکنند تا وارد نشئه سوم شویم.
آیت الله جوادی آملی ساحت ابدی انسان را مورد توجه فرهنگ دین دانست و اظهار داشت: غیر از انسان و فرشته کسی از آن ساحت سوم خبری ندارد که با ابدیت همراه است؛ فرمود در قیامت ما کلّ بساط زمین را جمع میکنیم، بعد دوباره پهن میکنیم؛ اما آن زمین، دیگرزمینی نیست که مثل زمین دنیا در اختیار افراد باشد، آن زمینی است که کاملاً سخن میگوید، آن زمینی است که شهادت میدهد و آن زمینی است که شکایت میکند، آنگاه افراد مؤمنی که با فرهنگ دین آشنا هستند، در این ساحت سوم زندگی میکنند.
وی خاطرنشان کرد: بنابراین اگر کسی خواست با فرهنگ دین آشنا شود، اگر در اعتبارات و بخش ساحت اول زندگی کند لنگ است! چرا که از منظر فرهنگ دین انسان یک موجود ابدی است! انسان خلیفه الهی است که از صحنهای به صحنهای تا ابدیت میرسد؛ تنها انسان است که از صفر تا صد این راه را طی میکند. کسی که رنج سفر طولانی از خاک تا «لقاءالله» را طی نکرده است، همتای انسان نیست؛ این انسان است که میتواند به لقای الهی بار یابد.
آیت الله جوادی آملی فرهنگ عقل را مهمترین فرهنگ دین برشمرد و بیان داشت: مهمترین فرهنگ دینی، فرهنگ عقل است و قرآن کریم در همه بخشها فرمود اگر تابعی، عاقل باش! متبوعی، عاقل باش! در سوره مبارکه «حج» فرمود اگر مقلّدی؛ در تقلید محقّق باش! اگر مرجعی، در مرجعیت عاقل باش! انسان در جامعه یا تابع است یا متبوع، فرمود اگر متبوعی، عاقلانه متبوع باش! تابعی، عاقلانه تابع باش! این میشود فرهنگ دینی! در همه محورها آنچه میتابد عقل است و هیچ نعمتی بالاتر از عقل نیست، چه اینکه در هیچ نشئهای بالاتر از انسان نیست! این انسان است که میتواند «خلیفة الله» باشد.
وی در فراز پایانی فرمایشات خود بیان داشت: «خلیفة الله» بودن انسان برای آن است که انسان این قدرت را دارد که همه اسمای الهی را ارزیابی کند و مَظهر آنها شود. در درون همه موجودات «لا اله الاّ الله» هست، در درون هر موجودی توحید الهی هست، او «هُو الظّاهر» ی است که آن ظاهرش عین باطن است که با همان وضع ظهور کرده است؛ منتها انسان است که اینها را خوب درک میکند، انسان است که با این وضع میتواند «خلیفة الله» باشد؛ امیدواریم همه ما قدر و اجر و ارزش این خلافت الهی را بشناسیم و بدانیم.
مرجع : خبرگزاری مهر