کد مطلب : ۳۰۲۶۳
چهار حقیقت در وجود شیعیان خالص
مراسم شب بیست و هشتم ماه مبارک رمضان با سخنرانی استاد انصاریان در حسینیه همدانی ها برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنان استاد انصاریان را می خوانید:
قرآن مانند باران، رحمتش را سرازیر می کند
گفتگوی بسیار مهم و کاربردی پروردگار مهربان عالم با مدعیان ایمان؛ کسانی که می گویند: ما مؤمن هستیم و به تعبیر امام صادق علیه السلام می گویند: شیعه هستیم، در اوایل سوره انفال وجود دارد.
ما در آیات قرآن که دقت کنیم، متوجه خیلی از نکات می شویم، مثل ابر که باعث بارش بی دریغ باران بر روی زمین می شود، قرآن هم همین گونه است، هر آیه ای را که با تدبر و اندیشه بررسی کنیم، حقایقی را در زمین قلب ما می باراند. یک روایتی هست که شیخ بهایی نقل می کند: زمین وجود مؤمن یا یک بیابان مستعدی و یا یک دریای مستعد است. اگر در این بیابان مستعد، باران ببارد و تخم افشانی شده باشد، بهترین گندم را می دهد و اگر در دریا ببارد، بهترین مروارید در صدف وجودش تولید می شود.
اگر باران رحمت قرآن و اهل بیت علیهم السلام در وجود یک انسان مستعد ببارد، همه ی ارزش ها در سرزمین وجود در کنار یک بینایی کامل و زرنگی الهی طلوع می کند. البته دقت در روایات و قرآن لازم است. جزء افرادی نباشیم که مورد ملامت پروردگار واقع می شوند؛ "أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ" ۱ ؛ اندیشه و تدبّر در قرآن نمی کنید و فقط کلمات عربی را پشت سر هم می خوانید؟ با کمک روایات و یافته های صحیح اولیای خدا در آیات فکر کنید.
در آیه دوم سوره انفال، خداوند خطاب به مؤمنین در آخر آیه می فرماید: اگر مومن هستید و اگر شیعه هستید، باید این ۴ خصلت در شما ظهور داشته باشد. در آیه ی بعدی مؤمنان واقعی و شیعه های خالص را معرفی می کند که ادعایی هم در شیعه بودن و مؤمن بودن ندارند و واقعا هم گفتارشان راست و درست است.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله می فرماید: "اَصدَقُ القَولِ و َاَبلَغُ المَوعِظَةِ و َاَحسَنُ القَصَصِ كِتابُ اللّه" ۲ ؛ زیباترین کلام و رساترین موعظه، قرآن مجید و کلام الله است.
حتما معنای جوشن کبیر را درک کنید که در این دعا، هزار اسم و صفت از پروردگار عالم بیان شده است و نازل شده از طرف خداوند است. (اگر آن را بخوانند و بدانند چه کسی است که با آن ها حرف می زند،) آن وقت می فهمند که چه کسی با مدعیان یا من حرف می زند؟ باید مثل یخ در وسط تابستان آب شویم و دلمان ذوب شود.
ممکن است بفرمائید خود ائمه علیهم السلام و اولیای خدا چه طور دلشان ذوب نشده است؟ پیغمبر صلى الله عليه و آله می فرماید: "لَوْلَا الآجالُ الَّتى قَدْ كَتَبَ اللّهُ عَلَيْهِمْ لَمْ تَقِرَّ ارْواحُهُمْ فِى اجْسادِهِمْ خَوْفاً مِنَ الْعِقابِ وَ شَوْقاً الَى الثَّوابِ" ۳ ؛
اگر دست قدرت خدا، روح ها را در بدن نگه نمی داشت (اگر دستش را از روی ارواح عاشقانش بردارد)، روح ها از شنیدن سخن خدا درباره ی پاداش پاکان آخرتی در بدنشان نمی ماند و این قفس را رها می کردند و به محل اعلی میرفتند.
چهار حقیقت در وجود شیعیان خالص
در پایان آیه می فرماید: اگر ادعایتان راست است و اگر واقعا مؤمن هستید، باید این چهار حقیقت در وجود شما، جلوه ی تام داشته باشد. خداوند انسان متخلّق به اخلاق خودش را می خواهد و امر و نهی اش جدی است و به اندازه ذره ای هم به ما زور نمی گوید، از بس عاشق بندگانش است، می خواهد آن ها را نجات دهد، ولی بندگانش آزاد هستند و ممکن است هیچ اهمیتی به حرف خداوند ندهند.
اصرار و گفت و گوهای خدا، برای محبت و رحمت خودش به بندگان است و آن چنان محکم حرف می زند، نمی خواهد که مردم را اجبار کند، خدا با جان، فکر و روح مردم حرف می زند.
خدا می فرماید: نه پشت کسی را هل می دهم تا به بهشت برود و نه هل می دهم تا به جهنم برود، من فقط راه را از چاه نشانش می دهم.
کج فهمی درباره ی آیه "لا إکراه فی الدین"
خیلی ها معنی "لا اکراه فی الدین" ۴ ؛ را اشتباه برداشت می کنند. به عرق خور، بی حجاب، رباخوار، ظالم و غارت گر بیت المال می گوئیم که حرام است، جواب می دهد: "لا اکراه فی الدین!"
این جمله اصلا جایش این جا نیست! طرفش فقط خداوند است، نه انسان! این حرف خدا درباره ی خودش است، یعنی می فرماید: من کسی را مجبور و دست و پا بسته به جهنم نمی برم و کسی را هم به زور به بهشت نمی برم. اصلا کاری با ملت و مردم ندارد که با این آیه بازی، جنایت و ظلم می کنند. آیه در ارتباط با شخص خداوند است.
هر اشتباهی دلشان می خواهد،انجام می دهند و هر حقی را بخواهند، پایمال می کنند، بعد به امر به معروف کننده می گویند: در دین اجباری نیست! اگر معنی آیه این باشد که بعثت انبیاء علیهم السلام لازم نیست و هر کس آمد و گفت: این کار را نکن، به او بگو که در دین اجباری نیست و می تواند هر کاری دلش خواست، انجام دهد! کج فهمی! بدفهمی از قرآن بسیار خطرناک است.
قرآن با مردم حرف می زند و علامت شیعه و مؤمن را بیان می کند. امام صادق علیه السلام فرمودند: بین مؤمن و شیعه از لحاظ مصداق فرقی نیست.
واقعا اگر مؤمن و شیعه هستی، باید علامت داشته باشی، علامت مؤمن و شیعه این است؛ "فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِکُمْ وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنينَ" ۵؛ صفحه ی وجودت را از گناهان باطن، مثل حرص، بخل، بددلی، نظرتنگی، حسد و... پاک کن و پاک هم نگه دار. صفحه ی ظاهرت را مانند دست و پا، شکم، غریزه جنسی، چشم، زبان و گوش و... را از گناهان مربوط به این هفت عضو پاک نگه دار.
این یک بدنه ی تقوا بود، بدنه ی دیگر تقوا، انجام واجبات بدنی، مالی و حقوقی است. اگر شیعه هستی، باید این ها را داشته باشی. دوم در بین مردم مؤمن و شیعه، دعوا، درگیری، نزاع و زد و خورد، نباید به وجود بیاید. اگر بین زن و شوهر، رفیقی و همکاری یا ... درگیری پیدا شد، بر همه ی شما مردم مؤمن واجب است که شعله ی این درگیری را به هر شکلی که می توانید، خاموش کنید و نگذارید به کینه برسد، به دادگاه و دادگستری برسد. نگذارید ناموس جوانی پله های دادگاه و دادگستری را یک سال برود و بیاید و چشم های ناپاک او را ببینند. نزاع نباید باشد و اگر هم اتفاق افتاد، در نطفه بنشینید و با گفتاردرمانی، محبت و پول خاموشش کنید.
امام صادق علیه السلام به مفضل فرمود: پول هایی که مردم به عنوان سهم امام و خمس می دهند، هر جا دیدی شیعه نزاع دارد، برو و نزاع را بخوابان. شیعه هستی چرا آبروی اهل بیت علیهم السلام را می بری؟ یعنی جوّ زندگی شیعه و مؤمن باید آرام ترین، با محبت ترین و عاطفی ترین جو باشد. زنان، شوهران چه دعوایی با هم دارید ؟ اگر شیعه هستید، اگر مومن هستید؟ "إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنينَ" اگر مؤمنید! اگر مؤمن و شیعه هستید، نباید بینتان درگیری شود و اگر درگیری ایجاد شد، باید سریع خاموشش کنید، ده ثانیه بیشتر طول نکشد.
نشود در قیامت وارد شویم و خداوند بفرماید: ۱۰ کیلومتر راهت از اهل بیت علیهم السلام دور است! مردم یک کمی فکر قیامت باشند، کارمندان، مدیران دولتی به فکر قیامتشان باشند. قیامت را باور کنیم. امشب، شب بیست و هشتم ماه رمضان است، از خودمان بپرسیم: چیزی گیرمان آمده یا نه؟
در ادامه آیه: وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ؛ فقط مطیع خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله باشید. همین! نگاه نکنید فلان فرهنگ، فلان موسیو، فلان روان شناس چه گفته است! اگر زندگی بلد بودند و علم استوار داشتند، خودشان را تربیت می کردند تا این طور در گودال فساد و چاه شهوات فرو نمی رفتند! فقط خدا، پیغمبر صلى الله عليه و آله، اهل بیت علیهم السلام و قرآن انسان را تربیت می کنند و به رشد و کمال می رسانند، از این سرمایه ها غافل نشویم.
چرا دیگر از آشنا می گریزی؟
از حالا اگر زنده بودیم تا ماه رمضان سال آینده، این حقایق و مسائل را نگه داریم و در خودمان بپرورانیم، راه را به سوی خدا قرار دهیم و مسافر إلی الله باشیم.
خدا به مردم می فرماید: "فَفِرُّوا إِلَی الله" ۶؛ می خواهید فرار کنید، در بروید؟ پس به سوی خودم فرار کنید! من که آغوشم به رویتان باز است. اما اگر می خواهید از من فرار کنید، کجا می خواهید بروید؟ چه کسی دلسوزتان است؟
فَفِرُّوا إِلَی الله فرموده یزدان
ولی سوی نفس و هوا می گریزی؟
اگر می گریزی از بیگانه بگریز
چرا دیگر از آشنا می گریزی؟
از دوست و رفیق و از کسی که از تو می خواهد فرار کنی؟ از غفور، از رحیم، از کریم، از عزیز، از سمیع و از علیم، چرا فرار می کنی؟ تو برای این حرکت یک ماه وقت گذاشته ای! خداوند می فرماید: سی شبانه روز به طرف من بیا و در آغوش من قرار بگیر! چهل شبانه روز هم نه، فقط سی شبانه روز تا برای ما انسان ها راه کوتاه تر باشد.
حال شروع به معرفی شیعیان خالص می کند:" إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إيماناً وَ عَلي رَبِّهِمْ يَتَوَکَّلُونَ * الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ * أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَريمٌ" ۷ ؛
"إِنَّمَا" یعنی همین که می گویم، همین است و دومی ندارد! خدا می فرماید: این مؤمنان در طول چهل، پنجاه سال، حدود پنج کار به من تحویل می دهند و من هم چند چیز به آن ها تحویل می دهم. امام صادق علیه السلام می فرماید: مؤمنین که به قیامت وارد می شوند و پرونده ی اعمالشان را می بینند، تعجب می کنند و می گویند: خدایا یعنی ما یک گناه هم نکرده ایم؟ خودمان می دانیم که گناه کرده ایم! اما در پرونده مان نیامده است، پس کجا است؟
حجت الاسلام انصاریان:
پی نوشت:
۱- سوره نساء ایه ۸۲.
۲- من لایحضر الفقیه ج۴ ، ص۴۰۲
۳- بحار الأنوار: ۶۶/ ۲۸۸، باب ۳۷، حديث ۲۳؛ وسائل الشيعة: ۱/ ۸۷، باب ۲۰، حديث ۲۰۷.
۵- سوره بقره آیه ۲۵۶.
۵- سوره انفال آیه ۱.
۶- سوره ذاریات آیه ۵۰.
۷- سوره انفال آیه ۲-۴.
مرجع : وارث