کد مطلب : ۳۰۹۶۴
تحول در مسیر پیاده روی اربعین چگونه اتفاق میافتد؟
پله پله تا ملاقات خدا را چگونه در اربعین طی کنیم و از شور به شعور و شعور برسیم؟ این سؤال خبرنگار ایکنا از حجتالاسلام والمسلمین سید علی قاضی عسکر نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت بود.
۱. بدانیم هدف بیعت است/ حاجت خواهی وجود دارد اما هدف نیست
وی پاسخ داد: ما یک دریافت غلط از بحث زیارت داریم و تصور میکنیم هر مسلمانی وقتی کنار قبور اولیای خدا قرار میگیرد با این هدف میرود که حاجتی را بخواهد. یعنی بیشتر با نیت حاجتگیری و حاجتدهی به این سفر نگاه میشود. البته بحث حاجت خواستن بحث درستی است؛ وقتی در کنار قبور ائمه قرار میگیریم به لحاظ قربی که آنها پیش خدا دارند، میتوانند واسطه فیض الهی شوند و خواسته ما را از خداوند بگیرند اما وقتی فلسفه زیارت را نگاه میکنیم میبینیم که زیارت فقط این نیست.
۲. رمز و کلید موفقیت شناخت ائمه(ع) است/ معنی زیارتنامهها را بخوانیم
ما در دوران غیبت زندگی میکنیم و هدف از زیارت این است که شناختمان نسبت به ائمه زیادتر شود و علاوه بر شناخت در زیارت با امامانمان بیعت میکنیم. در متون زیارتنامهها نیز آمده است که «خدایا تو شاهد باش که اینجا آمدهام در حالی که این مقام و شخصیتی که دارم زیارت میکنم را به عنوان امام و پیشوای خودم میشناسم و قبول دارم و او را امام خودم میدانم». این رمز و کلید آنچیزی است که شما سؤال کردید. برای شناخت ائمه نیز در زیارت نامهها از جمله زیارت جامه کبیره اوصاف آنها به خوبی ذکر و معرفی شدهاند. ما اگر بتوانیم امام را بشناسیم و پیشوایی او را قبول کنیم بخش زیادی از زیارت حقیقی محقق شده است.
* آیا شناخت قبل از زیارت باید محقق شود؟
شناخت قبل از زیارت حتماً باید اتفاق بیفتد. وقتی میگوییم ۱۴ معصوم داریم و پیرو پیامبر(ص) هستیم اولین مسئله این است که بفهمیم پیامبر(ص) کیست و چه اهدافی دارد و رسالتش چیست. در قرآن میبینیم اهداف مبعوث شدن پیامبران این بوده که به مردم علم بیاموزند، آنها را تزکیه کنند، انسانها را از بردگیها برهانند و با ارزشها و پاکیها آشنا کنند. همه این وظایف در خصوص امامان هم صادق است چون ما قائل به این هستیم که تفاوتی که بین پیامبر و امام وجود دارد این است که به امامان وحی نمیشود اما به پیامبر وحی میشده است. اگر این معرفت را ایجاد کردیم و شناخیتم و با شناخت رفتیم مرحله دوم این است که بدانیم حال که به زیارت آمدهایم چه میخواهیم؟
۳. آداب سفر زیارتی را بدانیم و به آن عمل کنیم
سفرهای دینی آدابی دارند که باید رعایت کنیم. یکی از آداب سفر زیارتی این است که از اول باید هدف خود را مشخص کنیم که برای چه داریم به سفر میرویم. کسی که هدفش این است که میرود به سفری که در آن هزینه سفر کم است و پذیرایی آماده و سیاحتی انجام میشود دستش به جایی نخواهد رسید در روایتها هم آمده است که اگر کسی برای خدا حرکت کند و بیاید خدا هم پاداش لازم را به او میدهد. اگر با اخلاص حرکت کنیم مقدمهای برای این است که رفته رفته به نتایج این سفر دست پیدا کنم. در روایتها هم آمده است که کسی که میخواهد به سفر زیارتی برود باید اخلاقش را اخلاق حسنه قرار دهد. یعنی من زائر وقتی حرکت کردم باید خودم را با اخلاق اسلامی آشنا کنم و این اخلاق را محور رفتارم قرار دهم. نسبت به همراهان هم صبوری داشته باشم و اگر هم حادثه ای رخ داد و خشمگین شدم حلمم خشمم را کنترل کند این ویژگیها موجب میشود بهرهای که یک جوان میخواهد، را به دست آورد. زائران میتوانند در این خصوص کتاب اداب زیارت را نیز مطالعه کنند.
۴. هر آنچه شما بگویید را قبول دارم هر آنکس را که دوست دارید دوست میدارم
تعابیری که در زیارتنامهها آمده نشان میدهد که من به اینجا آمدهام که با ائمه و اهداف آنها بیعت کنم. «محقق لما حققتم مبطل لما ابطلتم مطیع لکم عارف بحقکم مقر بفضلکم محتمل لعلمکم محتجب بذمتکم معترف بکم ...»(فرازی از زیارت جامعه کبیره) و هر آنچیزی که آنها حق میدانند را حق بدانم، با محتوایی که مورد نظر دین بوده پیوند برقرار کنم، هر آنچه ائمه(ع) به عنوان قوانین و مقررات مطرح فرمودهاند را قبول کنم و ... . پس قبل از رفتن باید بدانم ائمه چه گفتهاند که در زیارت عنوان کنیم آنها را قبول داریم. عرفان و معرفت نیز همین است که شناخت حاصل شود و بیعت صورت گیرد. در همین شناخت است که محبت قلبی ما به حدی میرسد که میگوییم «من هر کسی را شما دوست دارید دوست دارم و با هر کسی سر جنگ دارید من هم جنگ دارم». این یک تعبیر مهمی است که هم در زیارتها آمده و هم در بحث امامت آمده است.
۵. آداب زیارت را رعایت کنیم/عاشقانه برویم
اگر این مسئله را حل کردیم به یک بحث دیگر میرسیم و آن آداب زیارت است. تعابیر مهمی در آداب زیارت داریم مثل این تعبیر که «کسی که عاشقانه برای زیارت بیاید». شوق محبت افزوده شده است. محبت فراوانی که انسان را از زمین جدا و به حرکت وامی دارد. وقتی حضرات معصوم را شناختیم و عظمت وجودی آنها را درک کردیم خود به خود این شوق ایجاد میشود. چرا مردم به امام و رهبری علاقهمند هستند با اینکه این افراد جلوهای از جلوه های نورانی پیامبر و ائمه(ع) هستند؟ به این خاطر که افکار، رفتار، سخنان و ... آنها را میبینند و میشنوند. در مورد پیامبر و ائمه هم همین بحث مطرح است که وقتی شناخت به وجود آمد شما با شوق بیایید به زیارت.
*خیلی از جوانان به دنبال یک راه کوتاه هستند، آیا راه کوتاهتری هست؟
۶. راه شناخت طولانی نیست/ رسیدن به میزان شوق وابسته است
راه شناخت معصومین طولانی نیست درست است که معرفت مراتبی دارد، فردی در این مراتب میشود آیت الله العظمی بهجت و قاضی طباطبایی که در طول زمان معرفت خود را افزایش دادهاند، برخی دیگر میشوند افراد عادی اما بسیاری از وقت ها ممکن است در یک لحظه این تحول اتفاق بیفتد. نمونههای این مسئله را زیاد در تاریخ داریم مثل «فضیل عیاض» که دزد سرگردنه بود و یک شب برای گناهی خواست از خانه مردم بالا برود که این آیه را شنید که «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ» (سوره حدید آیه ۱۶) همین یک آیه او را متحول کرد یعنی راه طولانی نیست. بلکه بستگی به این دارد که شوق چه قدر زیاد باشد که بتوان بر اساس آن شوق خود را به اقیانوس بی کران و رحمت واسعه پروردگار متصل کرد. اگر این اتفاق بیفتد راه طولانی نیست. وقتی زائر میرود و آن همه عظمت را در راهپیمایی اربعین میبیند و بعد در کنار قبر امام حسین(ع) قرار میگیرد و سلام میکند و لحظاتی این پیوند را برقرار میکند همین برای تحول و بازگشتن از راه غلط کافی است. ما از این نمونهها طی حج، عمره و عتبات بسیار داشتهایم.
۷. دیگران متحول شدهاند ما هم میتوانیم
یکی از بانوان دانشجو به من نامه نوشته و تعریف کرده بود که قبل از عمره وضعیت من از نظر پوشش به حدی بد بود که همه من را به هم نشان میدادند و در خصوص وضع پوشش من حرف میزدند یکی از دوستانم پیشنهاد کرد که در عمره دانشجویی ثبت نام کنیم، به دوستم گفتم وضعیت من اینجور است آنوقت به عمره بروم اما او گفت یک سفر خارجی است دیگر؛ و هر دو ثبت نام کردیم و قرعه به نام من افتاد چند روز اول در مدینه هم حس و حال خاصی نداشتم اما روز سوم حالی به من دست داد و یکدفعه به خودم آمدم و از خودم پرسیدم اگر پیامبر(ص) از من سؤال کند که تو مسلمانی و پیرو من هستی چرا وضعیت اینگونه است من چه جوابی باید بدهم؟ و از آن روز آنقدر گریستم و تحول در من به وجود آمد که حال که بازگشتهام حجاب کامل دارم فقط برای من دعا کنید من در این راه پایدار بمانم.
۸. بدانیم تحول روحی فقط یک بخش از اربعین است
مراد از اربعین و حرکت به این گستردگی همین تحول روحی و اخلاقی در مردم است اما این مسئله فقط یک بخش از عظمت اربعین است. وقتی آهن و آهنربا از هم دور هستند جذب هم نمیشوند اما وقتی نزدیک میشوند آهن جذب آهنربا میشود. زیارت هم همین مسئله است و وقتی زائر جلوههای معنوی، سیل جمعیت و حتی کسانی که راه رفتن برای آنها سخت است را در این مسیر میبیند طبیعی است که اگر زمینه روحی داشته باشد جذب و متحول میشود. البته افرادی که قساوت قلب پیدا کرده اند ممکن است بسیاری از همین جلوه ها هم آنها را تغییر ندهد اما آدمهایی که ما میشناسیم و میبینیم قلب قسی ندارند و با دیدن این صحنهها و شنیدن یک سخنرانی یا مداحی احساس میکنند تحول پیدا کردهاند و وقتی باز میگردنند باید رنگ و بویی از کربلا داشته باشند.
۹. باید غوغا به پا کنیم/ حفظ روحیه شهادت طلبی
علاوه بر تحول روحی نکته مهم دوم در برگزاری مراسم اربعین بزرگداشت یاد شهدا به ویژه سالار شهیدان و یاران ایشان است. حتی امام راحل میفرمایند گریه برای امام حسین (ع) گریه سیاسی است. ایشان میفرماید وقتی یک حادثه بزرگی برای ما رخ میدهد باید برای آن شیون، زاری و غوغا به پا کنیم و نگذاریم این حادثه فراموش شود. همین عزاداریها است که باعث شده فرهنگ اهل بیت حفظ شود. صدام جلوی این راهپیمایی را میگرفت چون میدانست اگر مردم دور هم جمع شوند ظلم را سرنگون میکنند. در بحث اربعین حفظ روحیه شهادت طلبی در جامعه و بزرگداشت یاد شهدا مسئله مهمی است. با چنین مراسم بزرگی فرهنگ شهادت و شهادت طلبی را احیا میکنیم و نمیگذاریم از بین برود.
۱۰. بصیرت افزایی؛ باید تک تک ما بدانیم چه میکنیم
تک تک افرادی که دارند به مراسم اربعین میروند باید بدانند که در حال انجام چه کاری هستند. این مسئله همان بحث بصیرت افزایی است. زائر باید بداند به کجا و برای چه دارد میرود و چه کار باید بکند؟ نباید صرفاً بحث و نگاهی شیعی به اربعین داشته باشیم. اکنون مسئله اربعین به سمت افقی بالاتر در حرکت است. اکنون اهل سنت هم به طور گسترده، مسیحیان، بودائیان و پیروان سایر مذاهب از همه جای دنیا به این مراسم میآیند. دور هم جمع شدن مردم یک نیاز بوده که اربعین آن را برآورده کرده است. اکنون دنیا از ظلم و ستم خسته شده است و مقابله با ظلم بین شیعه و سنی و ادیان آسمانی مشترک است. این فرصت بزرگی برای ما است که اربعین را به یک تجمع بزرگ بشری با هدف استکبار ستیزی و ظلم ستیزی در جهان تبدیل کنیم. این ظرفیت وجود دارد که اربعین را تبدیل کنیم به یک تجمع دینی ضد ظلم و حتی اختلافهایی که بین جوامع بشری وجود دارد را آنجا کم رنگ کنیم. اما متأسفانه بر روی این مسئله و ظرفیت کمتر کار شده و به نظرم باید کار بیشتری صورت گیرد.
۱۱. تشنه، گرسنه و پیاده به زیارت برویم
در روایتها برای اربعین توصیههایی به غیر از سفرهای زیارتی دیگر وجود دارد، گفته شده است که وقتی به زیارت امام حسین(ع) میروید سعی کنید تشنه، گرسنه و پیاده بروید تا صحنههایی که در عاشورا اتفاق افتاده بیشتر برای شما تجلی پیدا کند و بفهمید تشنگی و گرسنگی و در سنگلاخ پیاده راه رفتن یعنی چه؛ اینها است که آدم را متحول میکند. آدم نازپروده که به جایی نمیرسد. اگر با این شیوه حرکت کنیم و برویم قطعاً دست آوردهای بزرگی را به دست خواهد آورد.
انتهای پیام/
۱. بدانیم هدف بیعت است/ حاجت خواهی وجود دارد اما هدف نیست
وی پاسخ داد: ما یک دریافت غلط از بحث زیارت داریم و تصور میکنیم هر مسلمانی وقتی کنار قبور اولیای خدا قرار میگیرد با این هدف میرود که حاجتی را بخواهد. یعنی بیشتر با نیت حاجتگیری و حاجتدهی به این سفر نگاه میشود. البته بحث حاجت خواستن بحث درستی است؛ وقتی در کنار قبور ائمه قرار میگیریم به لحاظ قربی که آنها پیش خدا دارند، میتوانند واسطه فیض الهی شوند و خواسته ما را از خداوند بگیرند اما وقتی فلسفه زیارت را نگاه میکنیم میبینیم که زیارت فقط این نیست.
۲. رمز و کلید موفقیت شناخت ائمه(ع) است/ معنی زیارتنامهها را بخوانیم
ما در دوران غیبت زندگی میکنیم و هدف از زیارت این است که شناختمان نسبت به ائمه زیادتر شود و علاوه بر شناخت در زیارت با امامانمان بیعت میکنیم. در متون زیارتنامهها نیز آمده است که «خدایا تو شاهد باش که اینجا آمدهام در حالی که این مقام و شخصیتی که دارم زیارت میکنم را به عنوان امام و پیشوای خودم میشناسم و قبول دارم و او را امام خودم میدانم». این رمز و کلید آنچیزی است که شما سؤال کردید. برای شناخت ائمه نیز در زیارت نامهها از جمله زیارت جامه کبیره اوصاف آنها به خوبی ذکر و معرفی شدهاند. ما اگر بتوانیم امام را بشناسیم و پیشوایی او را قبول کنیم بخش زیادی از زیارت حقیقی محقق شده است.
* آیا شناخت قبل از زیارت باید محقق شود؟
شناخت قبل از زیارت حتماً باید اتفاق بیفتد. وقتی میگوییم ۱۴ معصوم داریم و پیرو پیامبر(ص) هستیم اولین مسئله این است که بفهمیم پیامبر(ص) کیست و چه اهدافی دارد و رسالتش چیست. در قرآن میبینیم اهداف مبعوث شدن پیامبران این بوده که به مردم علم بیاموزند، آنها را تزکیه کنند، انسانها را از بردگیها برهانند و با ارزشها و پاکیها آشنا کنند. همه این وظایف در خصوص امامان هم صادق است چون ما قائل به این هستیم که تفاوتی که بین پیامبر و امام وجود دارد این است که به امامان وحی نمیشود اما به پیامبر وحی میشده است. اگر این معرفت را ایجاد کردیم و شناخیتم و با شناخت رفتیم مرحله دوم این است که بدانیم حال که به زیارت آمدهایم چه میخواهیم؟
۳. آداب سفر زیارتی را بدانیم و به آن عمل کنیم
سفرهای دینی آدابی دارند که باید رعایت کنیم. یکی از آداب سفر زیارتی این است که از اول باید هدف خود را مشخص کنیم که برای چه داریم به سفر میرویم. کسی که هدفش این است که میرود به سفری که در آن هزینه سفر کم است و پذیرایی آماده و سیاحتی انجام میشود دستش به جایی نخواهد رسید در روایتها هم آمده است که اگر کسی برای خدا حرکت کند و بیاید خدا هم پاداش لازم را به او میدهد. اگر با اخلاص حرکت کنیم مقدمهای برای این است که رفته رفته به نتایج این سفر دست پیدا کنم. در روایتها هم آمده است که کسی که میخواهد به سفر زیارتی برود باید اخلاقش را اخلاق حسنه قرار دهد. یعنی من زائر وقتی حرکت کردم باید خودم را با اخلاق اسلامی آشنا کنم و این اخلاق را محور رفتارم قرار دهم. نسبت به همراهان هم صبوری داشته باشم و اگر هم حادثه ای رخ داد و خشمگین شدم حلمم خشمم را کنترل کند این ویژگیها موجب میشود بهرهای که یک جوان میخواهد، را به دست آورد. زائران میتوانند در این خصوص کتاب اداب زیارت را نیز مطالعه کنند.
۴. هر آنچه شما بگویید را قبول دارم هر آنکس را که دوست دارید دوست میدارم
تعابیری که در زیارتنامهها آمده نشان میدهد که من به اینجا آمدهام که با ائمه و اهداف آنها بیعت کنم. «محقق لما حققتم مبطل لما ابطلتم مطیع لکم عارف بحقکم مقر بفضلکم محتمل لعلمکم محتجب بذمتکم معترف بکم ...»(فرازی از زیارت جامعه کبیره) و هر آنچیزی که آنها حق میدانند را حق بدانم، با محتوایی که مورد نظر دین بوده پیوند برقرار کنم، هر آنچه ائمه(ع) به عنوان قوانین و مقررات مطرح فرمودهاند را قبول کنم و ... . پس قبل از رفتن باید بدانم ائمه چه گفتهاند که در زیارت عنوان کنیم آنها را قبول داریم. عرفان و معرفت نیز همین است که شناخت حاصل شود و بیعت صورت گیرد. در همین شناخت است که محبت قلبی ما به حدی میرسد که میگوییم «من هر کسی را شما دوست دارید دوست دارم و با هر کسی سر جنگ دارید من هم جنگ دارم». این یک تعبیر مهمی است که هم در زیارتها آمده و هم در بحث امامت آمده است.
۵. آداب زیارت را رعایت کنیم/عاشقانه برویم
اگر این مسئله را حل کردیم به یک بحث دیگر میرسیم و آن آداب زیارت است. تعابیر مهمی در آداب زیارت داریم مثل این تعبیر که «کسی که عاشقانه برای زیارت بیاید». شوق محبت افزوده شده است. محبت فراوانی که انسان را از زمین جدا و به حرکت وامی دارد. وقتی حضرات معصوم را شناختیم و عظمت وجودی آنها را درک کردیم خود به خود این شوق ایجاد میشود. چرا مردم به امام و رهبری علاقهمند هستند با اینکه این افراد جلوهای از جلوه های نورانی پیامبر و ائمه(ع) هستند؟ به این خاطر که افکار، رفتار، سخنان و ... آنها را میبینند و میشنوند. در مورد پیامبر و ائمه هم همین بحث مطرح است که وقتی شناخت به وجود آمد شما با شوق بیایید به زیارت.
*خیلی از جوانان به دنبال یک راه کوتاه هستند، آیا راه کوتاهتری هست؟
۶. راه شناخت طولانی نیست/ رسیدن به میزان شوق وابسته است
راه شناخت معصومین طولانی نیست درست است که معرفت مراتبی دارد، فردی در این مراتب میشود آیت الله العظمی بهجت و قاضی طباطبایی که در طول زمان معرفت خود را افزایش دادهاند، برخی دیگر میشوند افراد عادی اما بسیاری از وقت ها ممکن است در یک لحظه این تحول اتفاق بیفتد. نمونههای این مسئله را زیاد در تاریخ داریم مثل «فضیل عیاض» که دزد سرگردنه بود و یک شب برای گناهی خواست از خانه مردم بالا برود که این آیه را شنید که «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ» (سوره حدید آیه ۱۶) همین یک آیه او را متحول کرد یعنی راه طولانی نیست. بلکه بستگی به این دارد که شوق چه قدر زیاد باشد که بتوان بر اساس آن شوق خود را به اقیانوس بی کران و رحمت واسعه پروردگار متصل کرد. اگر این اتفاق بیفتد راه طولانی نیست. وقتی زائر میرود و آن همه عظمت را در راهپیمایی اربعین میبیند و بعد در کنار قبر امام حسین(ع) قرار میگیرد و سلام میکند و لحظاتی این پیوند را برقرار میکند همین برای تحول و بازگشتن از راه غلط کافی است. ما از این نمونهها طی حج، عمره و عتبات بسیار داشتهایم.
۷. دیگران متحول شدهاند ما هم میتوانیم
یکی از بانوان دانشجو به من نامه نوشته و تعریف کرده بود که قبل از عمره وضعیت من از نظر پوشش به حدی بد بود که همه من را به هم نشان میدادند و در خصوص وضع پوشش من حرف میزدند یکی از دوستانم پیشنهاد کرد که در عمره دانشجویی ثبت نام کنیم، به دوستم گفتم وضعیت من اینجور است آنوقت به عمره بروم اما او گفت یک سفر خارجی است دیگر؛ و هر دو ثبت نام کردیم و قرعه به نام من افتاد چند روز اول در مدینه هم حس و حال خاصی نداشتم اما روز سوم حالی به من دست داد و یکدفعه به خودم آمدم و از خودم پرسیدم اگر پیامبر(ص) از من سؤال کند که تو مسلمانی و پیرو من هستی چرا وضعیت اینگونه است من چه جوابی باید بدهم؟ و از آن روز آنقدر گریستم و تحول در من به وجود آمد که حال که بازگشتهام حجاب کامل دارم فقط برای من دعا کنید من در این راه پایدار بمانم.
۸. بدانیم تحول روحی فقط یک بخش از اربعین است
مراد از اربعین و حرکت به این گستردگی همین تحول روحی و اخلاقی در مردم است اما این مسئله فقط یک بخش از عظمت اربعین است. وقتی آهن و آهنربا از هم دور هستند جذب هم نمیشوند اما وقتی نزدیک میشوند آهن جذب آهنربا میشود. زیارت هم همین مسئله است و وقتی زائر جلوههای معنوی، سیل جمعیت و حتی کسانی که راه رفتن برای آنها سخت است را در این مسیر میبیند طبیعی است که اگر زمینه روحی داشته باشد جذب و متحول میشود. البته افرادی که قساوت قلب پیدا کرده اند ممکن است بسیاری از همین جلوه ها هم آنها را تغییر ندهد اما آدمهایی که ما میشناسیم و میبینیم قلب قسی ندارند و با دیدن این صحنهها و شنیدن یک سخنرانی یا مداحی احساس میکنند تحول پیدا کردهاند و وقتی باز میگردنند باید رنگ و بویی از کربلا داشته باشند.
۹. باید غوغا به پا کنیم/ حفظ روحیه شهادت طلبی
علاوه بر تحول روحی نکته مهم دوم در برگزاری مراسم اربعین بزرگداشت یاد شهدا به ویژه سالار شهیدان و یاران ایشان است. حتی امام راحل میفرمایند گریه برای امام حسین (ع) گریه سیاسی است. ایشان میفرماید وقتی یک حادثه بزرگی برای ما رخ میدهد باید برای آن شیون، زاری و غوغا به پا کنیم و نگذاریم این حادثه فراموش شود. همین عزاداریها است که باعث شده فرهنگ اهل بیت حفظ شود. صدام جلوی این راهپیمایی را میگرفت چون میدانست اگر مردم دور هم جمع شوند ظلم را سرنگون میکنند. در بحث اربعین حفظ روحیه شهادت طلبی در جامعه و بزرگداشت یاد شهدا مسئله مهمی است. با چنین مراسم بزرگی فرهنگ شهادت و شهادت طلبی را احیا میکنیم و نمیگذاریم از بین برود.
۱۰. بصیرت افزایی؛ باید تک تک ما بدانیم چه میکنیم
تک تک افرادی که دارند به مراسم اربعین میروند باید بدانند که در حال انجام چه کاری هستند. این مسئله همان بحث بصیرت افزایی است. زائر باید بداند به کجا و برای چه دارد میرود و چه کار باید بکند؟ نباید صرفاً بحث و نگاهی شیعی به اربعین داشته باشیم. اکنون مسئله اربعین به سمت افقی بالاتر در حرکت است. اکنون اهل سنت هم به طور گسترده، مسیحیان، بودائیان و پیروان سایر مذاهب از همه جای دنیا به این مراسم میآیند. دور هم جمع شدن مردم یک نیاز بوده که اربعین آن را برآورده کرده است. اکنون دنیا از ظلم و ستم خسته شده است و مقابله با ظلم بین شیعه و سنی و ادیان آسمانی مشترک است. این فرصت بزرگی برای ما است که اربعین را به یک تجمع بزرگ بشری با هدف استکبار ستیزی و ظلم ستیزی در جهان تبدیل کنیم. این ظرفیت وجود دارد که اربعین را تبدیل کنیم به یک تجمع دینی ضد ظلم و حتی اختلافهایی که بین جوامع بشری وجود دارد را آنجا کم رنگ کنیم. اما متأسفانه بر روی این مسئله و ظرفیت کمتر کار شده و به نظرم باید کار بیشتری صورت گیرد.
۱۱. تشنه، گرسنه و پیاده به زیارت برویم
در روایتها برای اربعین توصیههایی به غیر از سفرهای زیارتی دیگر وجود دارد، گفته شده است که وقتی به زیارت امام حسین(ع) میروید سعی کنید تشنه، گرسنه و پیاده بروید تا صحنههایی که در عاشورا اتفاق افتاده بیشتر برای شما تجلی پیدا کند و بفهمید تشنگی و گرسنگی و در سنگلاخ پیاده راه رفتن یعنی چه؛ اینها است که آدم را متحول میکند. آدم نازپروده که به جایی نمیرسد. اگر با این شیوه حرکت کنیم و برویم قطعاً دست آوردهای بزرگی را به دست خواهد آورد.
انتهای پیام/
مرجع : ایکنا