تاریخ انتشار
سه شنبه ۱ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۲۰:۳۰
۰
کد مطلب : ۳۱۵۴۹
گفتاری از آیت الله میرباقری؛

بهار طبیعت، نشانه‌ای از بهار حقیقی است/ احسن‌الحال؛ انتظار ظهور

بهار طبیعت، نشانه‌ای از بهار حقیقی است/ احسن‌الحال؛ انتظار ظهور
راه رسیدن به احسن الحال این است که انسان وقتی بهار فرا می‌رسد متوجه شود که یک نفس رحمانی در عالم طبیعت دمیده و عالم را زنده کرده و حقیقت بهار، همان نفس رحمان الهی است.
 
متن زیر گفتاری از آیت الله میرباقری درباره نوروز و بهار است که در ادامه می خوانید؛

در فصل بهار، دلبستهٔ سرسبزی‌های طبیعت نشوید!
«در فصل بهار که طبیعت از نو، خرم و با نشاط می‌شود و همه ما به دامن طبیعت می‌رویم، مواظب باشیم که دل‌بسته به خود پدیده‌ها نشویم و لذت و ابتهاج ما ابتهاج به پدیده‌ها نباشد؛ چون این پدیده‌ها آفِل و غروب‌کننده هستند و اگر به آنها دل بستیم، در متن طلوعشان در دل ما غصه و حزن را سبز می‌کنند. 

ابتهاج ما ابتهاج به آیات الله باشد. کسی که دل‌خوش به آیات است، می‌بیند که آیات خدا افول‌پذیر نیستند؛ بلکه آیه‌ای می‌رود و آیه دیگری جایگزین آن می‌شود و اصلاً نوع انبساطش، انبساط دیگری است...».

بهار طبیعت، آیه و نشانه‌ای از بهار حقیقی است/ احسن‌الحال این است که منتظر عصر ظهور باشیم
«راه رسیدن به احسن الحال این است که انسان وقتی بهار فرا می‌رسد متوجه شود که یک نفس رحمانی در عالم طبیعت دمیده و عالم را زنده کرده و حقیقت بهار، همان نفس رحمان الهی است.
بهار حاصل فعل و انفعالات طبیعی نیست، بلکه یک نفس رحمانی از عالم بالا دمیده می‌شود و ظهور پیدا می‌کند و درنتیجه، بهار حاصل می‌شود؛ از این رو آنچه که سرچشمه حیات است بهار حقیقی نیز آنجاست. اگر انسان توجه به حضور ولی و خلیفه خداوند داشته باشد درواقع بهار، شأنی از شئون او و تصرفی از تصرفات در عالم طبیعت است.

اگر انسان به دنبال بهار حقیقی است و می‌خواهد یک حیات طیبه در زندگی‌اش جاری شود و به دوران بهار خویش برسد باید رو به ولی خدا کند؛ تعبیری که در زیارت حضرت ولی عصر(عج) آمده، ایشان «ربیع الانام» است و قبل از عصر ظهور، بهار حقیقی عالَم اتفاق نخواهد افتاد، بلکه این بهار، آیه و نشانه‌ای از آن بهار حقیقی است که در تاریخ انسانی تا قبل از رسیدن به عصر ظهور اتفاق نمی‌افتد.

اگر فصل بهار، ما را به آن دوران هدایت کند و ما نیز منتظر و آماده دستیابی به دوران ظهور شویم، در واقع این همان احسن‌الحالی است که باید در درون انسان شکل بگیرد».

بهار طبیعت یک مَثَل است برای مرتبه بالاتر بهار (ربیع‌الانام)؛ همچنانکه خورشیدِ منظومه شمسی، مَثَلی از خورشید حقیقی و شمس نبوت است
«آنچه ما در این عالم می‌بینیم مَثَلی برای مراتب بالاتر است. مَثَل‌ها را همه می‌فهمند، اما مُمَثَّل‌ها را معصوم(ع) توضیح می‌دهد. همه عالم مَثَل است؛ مُمَثَّلش عالم غیب است...
آنچه ما از «حیات» در این دنیا می‌بینیم که جنبشی و خواسته‌هایی و آرزوهایی و اشتیاق‌هایی و خوف‌هایی و طمع‌هایی است، مثلی برای حیات‌های برتر و زندگی‌های برتر است که در آنجا آرزوها، خواسته‌ها، تمنیات و تمایلاتی والا در انسان‌ها شکل می‌گیرد که در این دنیا به دست آمدنی نیست...

یا «شمس» یک مَثَل است که خورشید منظومه شمسی است، اما خورشید حقیقی در همه کائنات، وجود مقدس نبی اکرم(ص) است که همه عوالم را نورانی کرده است. خورشید پرتو دارد و فقدان حرارت و نور آن، موجب تاریکی و سرماست؛ اگر نور و گرمای خورشید نبوت نبی اکرم (ص) نیز به انسان نرسد، بشر در گمراهی و ضلالت اسیر می شود.
این بارانی که بر زمین مرده می‌بارد  و زمین با آن زنده می‌شود این یک مَثَل است. درواقع سرزمین وجود ما سرزمینی است که اگر باران هدایت الهی بر آن بارید حاصلخیز می‌شود و گرنه کویری بیش نیست...
بهار هم خودش یک مَثَل است. خدای متعال یک رحمتی دارد اگر آن رحمت بر وجود انسان بارید وجود انسان مثل زمین در بهار زنده می شود. درواقع نفَس رحمانی خدای متعال به عالم می‌خورد و عالم مرده زنده می‌شود. انسان باید از آن یک مُمَثّلی را بفهمد، اگر فهمید آن وقت نفس رحمانی به او می خورد و خودش زنده می شود...».

نماز، روزه و شب‌زنده‌داری ما باید در سال جدید با سال قبل تفاوت داشته باشد؛ زبان و گوش ما باید فرق کند...
«وقتی سال نو می‌شود و بهار می‌شود، یک سال جدید آمده است و یک سال هم رفته است. 
در روایات آمده: هر شب و روزی که می‌آید، ندا می‌دهد و می‌گوید: من دیگر تکرارشدنی نیستم. بهره خودت را از من ببر. فردا شب، فردا شب است. نگو من فردا شب، نمازشب می‌خوانم! من دیگر نیستم! من روز قیامت که شهادت می‌دهم، صفحه وجود من از نور نافله شب تو خالی است. 

سال به‌طریق‌اولی وقتی که رفت دیگر برنمی‌گردد. امسال هم که آمد دیگر برگشتنی نیست. بنابراین همان‌طور که دستور داده‌اند که هر شبانه‌روز، خودتان را به حساب و کتاب بکشید، باید یک مراقبه‌ایی هم نسبت به سال گذشته داشته باشید... این بوته‌ای که من در خانه‌ام داشتم، خشک شد، دوباره الآن گل داده است. من در این یکسال چه کرده‌ام؟ حساب و کتابی از خودش بکشد و نسبت به امسالش با خدای متعال عهدها و قرارهایی ببندد و از نفْس خودش تعهداتی بگیرد. امسال باید در وادی حق یک قدم جلو برویم؛ عالم‌تر و متقی‌تر و خداشناس‌تر و خدوم‌تر شویم و عیب‌های ما کم شود. فرمود: کسی که دو روزش مساوی است ضرر کرده است. حالا کسی که دو سالش مساوی است، چطور؟

فرمود: کسی که امروزش از دیروزش بدتر است، ملعون است و از رحمت خدا دور است. کسی که امسالش از پارسالش بدتر شود، چه؟
یک محاسبه‌ای از خودمان بکنیم ببینیم پارسالمان بهتر از سال قبل بوده و عیب‌های ما کجا بوده است؟ اگر انسان اهل مراقبه و محاسبه نباشد، همه عالم هم معلم شوند، هیچ چیز دست او را نمی‌گیرد. معلم مثل طبیب است، نسخه را می‌دهد، باید خود شما دارو را مصرف کنی و خودت مراقب احوال خودت باشی.

بنابراین امسال سال جدیدی است، باید برای خودمان برنامه‌ریزی جدیدی داشته باشیم و برنامه‌ریزی‌های ما خیالی هم نباشد، با واقعیت منطبق باشد؛ ولی برنامه رو به پیش باشد. در باطن، ظاهر و در معنویاتمان و در همه چیزمان باید تصمیم بگیریم عیب‌های گذشته مرتفع شود، در سال آینده ان‌شاءالله این عیب‌ها برطرف شود. سعی کنیم امسال ما بهتر از سال گذشته ما باشد. صحیح نیست انسان دوسالش مثل هم باشد؛ نماز ، روزه و شب‌زنده‌داری امسال با سال قبل باید فرق داشته باشد؛ زبانش و گوشش باید فرق کند. اگر هر کاری که می‌کرده، در سال بعد هم انجام دهد، پس این عمر را خدا برای چه داده است؟».

 
انتهای پیام/
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما