کد مطلب : ۳۱۶۴۸
ضرورت گفتمان علمی در عرصه ادب و هنر ولایی
سیدمهدی حسینی رکنآبادی
از سال 1363 تاکنون، قریب به 33 سال است که مداحان و شاعران اهل بیت در روز ولادت حضرت زهرای مرضیه(س) در محضر آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب، برنامه مدیحهخوانی اجرا میکنند و سپس نظرات ایشان را میشنوند.
اگر کسی این نظرات را به دیده تحقیق بنگرد ردّی از گفتمانسازی در حوزه ادب و هنر ولایی را در سخنان ایشان مییابد؛ کیمیایی که باید با دریغ گفت تاکنون از آن غفلت شده و کمتر کسی از آن بهره برده است. شاهد مدعا بر این سخن فراوان است. در این یادداشت مختصر، صرفاً جهت یادآوری به چند نمونه اشاره میشود:
اگر کسی این نظرات را به دیده تحقیق بنگرد ردّی از گفتمانسازی در حوزه ادب و هنر ولایی را در سخنان ایشان مییابد؛ کیمیایی که باید با دریغ گفت تاکنون از آن غفلت شده و کمتر کسی از آن بهره برده است. شاهد مدعا بر این سخن فراوان است. در این یادداشت مختصر، صرفاً جهت یادآوری به چند نمونه اشاره میشود:
تنوع نظریات سلیقهای در آموزش مداحی
تنوع جریانهای مداحی
روزمره شدن برنامه مداحی
کمرنگ شدن محتوا
کمرنگ شدن حماسه
شعاریشدن مفاهیم انقلابی و ارزشی در مداحی و ارائه آن در ساختار غیرهنری
تنوع جریانهای مداحی
روزمره شدن برنامه مداحی
کمرنگ شدن محتوا
کمرنگ شدن حماسه
شعاریشدن مفاهیم انقلابی و ارزشی در مداحی و ارائه آن در ساختار غیرهنری
و...
اگر با این نظر همراه باشید حتماً از خود میپرسید پس نقش این همه نهاد آموزشی، مراکز فرهنگی و .. در قبال این معضلات چیست؟ چرا تاکنون نتوانستهاند این معضل را برطرف سازند؟ پاسخ ساده است: «فقر گفتمان» و «شیوع سلایق متنوع!». البته پیشتر آمد که از سی سال گذشته در سخنان رهبری نشانههای گفتمانسازی بوده و هست اما وقتی به آن توجه نشود عدم و وجود آن در حقیقت، یکسان است!
با یک بررسی ساده و آمارگیری یا تحقیق معمولی و دَمِ دست میتوان دریافت چقدر به سخنان رهبری توجه میشود.
کافی است چند نمونه اجرای مداحان برجسته کشوری را بررسی کنید و بهترین اجرایشان را با معیارهایی که در این سی سال ارائه شده بسنجید، برخی معیارها در اینجا نقل میشود تا زحمت جستوجو از دوشتان برداشته شود و زودتر به جمعبندی برسید:
اگر با این نظر همراه باشید حتماً از خود میپرسید پس نقش این همه نهاد آموزشی، مراکز فرهنگی و .. در قبال این معضلات چیست؟ چرا تاکنون نتوانستهاند این معضل را برطرف سازند؟ پاسخ ساده است: «فقر گفتمان» و «شیوع سلایق متنوع!». البته پیشتر آمد که از سی سال گذشته در سخنان رهبری نشانههای گفتمانسازی بوده و هست اما وقتی به آن توجه نشود عدم و وجود آن در حقیقت، یکسان است!
با یک بررسی ساده و آمارگیری یا تحقیق معمولی و دَمِ دست میتوان دریافت چقدر به سخنان رهبری توجه میشود.
کافی است چند نمونه اجرای مداحان برجسته کشوری را بررسی کنید و بهترین اجرایشان را با معیارهایی که در این سی سال ارائه شده بسنجید، برخی معیارها در اینجا نقل میشود تا زحمت جستوجو از دوشتان برداشته شود و زودتر به جمعبندی برسید:
قانع نشدن به شعر کممایه (22/12/1363)
کنارگذاشتن شعر ضعیف هرچند خالصانه باشد (18/1/1367)
ایفای نقش شعر عالى، محكم، قوى، گويا و محتواى خوب: شعر اخلاقى، تاريخى، اعتقادى، توحيد، نبوت، ولايت (17/ 10/ 1369)
ضرورت و اهمیت تبیین معارف ولایی (18/06/1380)
پرهیز از ارائه شعر با الفاظ زيبا و پُرطمطراق اما بیحاصل (18/06/1380)
ویژگیهای شعر خوب: ضمن بهرهمندی از معانىِ خوب، بايد شعر هنرمندانه باشد و الفاظ خوب و كلمات مناسب هم در آن به كار رفته باشد (18/06/1380)
استخراج درسهای زندگانی اهلبیت(ع) و بیان آن با زبان شعر (17/05/1383)
گنجاندن مفاهيم عالى در نوحهخوانى، مصيبتخوانى و مرثيهخوانى (17/05/1383)
پرهیز از وصف ظواهر اهلبیت(ع) (05/05/1384)
ضرورت هنری بودن شعر جهت اثرگذاری بیشتر (05/05/1384)
ارائه شعر با هدف افزايش ايمان مخاطب (14/04/1386)
توجه به نظر و تصدیق شعرشناسان، نه دیگران (14/04/1386)
آموزندگی شعر در کنار لفظ قوى، خوب، زيبا و مضامين جذاب و جالب (14/04/1386)
شعر اخلاقى؛ يكى از نيازهاى امروز ما (25/06/1387)
توجه به موضوعات و مسائل سیاسی و انقلابی (25/06/1387)
متعهد به مضامین و مسائل انقلابی (14/06/1388)
تأمل و نگاه عيبجويانه و انتقادی به شعر خود (14/06/1388)
تعامل شاعر و مداح و کمک کردن به هم ( 13/03/1389)
هدف از مرثیه پردازی: آميختن اين دلِ اشكآلود به معارف زلال، البته با هنرنمایى(13/03/1389)
پرهیز از روضه مکشوف و اشاره به هنر قدما در این باره (13/03/1389)
هر بافته نظمى، شعر نيست (03/03/1390)
اهتمام به مضامین متعالی در شعر (03/03/1390)
اهتمام و توجه به بصیرت بخشی و مسائل روز (03/03/1390)
اهتمام به انس با قرآن و احادیث (03/03/1390)
توجه به معارف قرآنی و روایی، زیارت جامعه کبیره در مضامین شعر آئینی (25/03/1390)
شعر باید در خدمت ارزشها باشد ( 14/05/1391)
توجه به شیوه نوحههای انقلابی و پر شور دوران انقلاب، روشنگری در مراسم مذهبی(31/1/1393)
آموزندگی مضمون محتوا در مدح و حتی مرثیه (31/1/1393)
کنارگذاشتن شعر ضعیف هرچند خالصانه باشد (18/1/1367)
ایفای نقش شعر عالى، محكم، قوى، گويا و محتواى خوب: شعر اخلاقى، تاريخى، اعتقادى، توحيد، نبوت، ولايت (17/ 10/ 1369)
ضرورت و اهمیت تبیین معارف ولایی (18/06/1380)
پرهیز از ارائه شعر با الفاظ زيبا و پُرطمطراق اما بیحاصل (18/06/1380)
ویژگیهای شعر خوب: ضمن بهرهمندی از معانىِ خوب، بايد شعر هنرمندانه باشد و الفاظ خوب و كلمات مناسب هم در آن به كار رفته باشد (18/06/1380)
استخراج درسهای زندگانی اهلبیت(ع) و بیان آن با زبان شعر (17/05/1383)
گنجاندن مفاهيم عالى در نوحهخوانى، مصيبتخوانى و مرثيهخوانى (17/05/1383)
پرهیز از وصف ظواهر اهلبیت(ع) (05/05/1384)
ضرورت هنری بودن شعر جهت اثرگذاری بیشتر (05/05/1384)
ارائه شعر با هدف افزايش ايمان مخاطب (14/04/1386)
توجه به نظر و تصدیق شعرشناسان، نه دیگران (14/04/1386)
آموزندگی شعر در کنار لفظ قوى، خوب، زيبا و مضامين جذاب و جالب (14/04/1386)
شعر اخلاقى؛ يكى از نيازهاى امروز ما (25/06/1387)
توجه به موضوعات و مسائل سیاسی و انقلابی (25/06/1387)
متعهد به مضامین و مسائل انقلابی (14/06/1388)
تأمل و نگاه عيبجويانه و انتقادی به شعر خود (14/06/1388)
تعامل شاعر و مداح و کمک کردن به هم ( 13/03/1389)
هدف از مرثیه پردازی: آميختن اين دلِ اشكآلود به معارف زلال، البته با هنرنمایى(13/03/1389)
پرهیز از روضه مکشوف و اشاره به هنر قدما در این باره (13/03/1389)
هر بافته نظمى، شعر نيست (03/03/1390)
اهتمام به مضامین متعالی در شعر (03/03/1390)
اهتمام و توجه به بصیرت بخشی و مسائل روز (03/03/1390)
اهتمام به انس با قرآن و احادیث (03/03/1390)
توجه به معارف قرآنی و روایی، زیارت جامعه کبیره در مضامین شعر آئینی (25/03/1390)
شعر باید در خدمت ارزشها باشد ( 14/05/1391)
توجه به شیوه نوحههای انقلابی و پر شور دوران انقلاب، روشنگری در مراسم مذهبی(31/1/1393)
آموزندگی مضمون محتوا در مدح و حتی مرثیه (31/1/1393)
سرفصلهای بالا تنها نمونههایی از مجموعهای عظیم و پُر و پیمان از سخنان راهگشای رهبری است و در حقیقت سالهاست این آینه در غبار غفلت ما پنهان مانده است و این سخنان، مسئولیتهای واگذار شدهای است که همواره از آن شانه خالی کردهایم.
پس اولین قدم در راه رفع مشکل فقر گفتمان، تدوین نظرات رهبری است.
اما مقصود از گفتمان مداحی چیست؟
امروزه از گفتمان به عنوان «زمینه معنایی بحث» یاد میشود که به معنی پرداختن مفصل و جزءبهجزء یک موضوع،در قالب نوشتن یا گفتن است. این تعبیر را در سخنان رهبری نیز میبینیم:
«گفتمان يعني باور عمومي؛ يعني آنچيزي كه به صورت يك سخنِ مورد قبول عموم تلقي بشود، مردم به آن توجه داشته باشند، اين با گفتن حاصل ميشود، با تبيينِ لازم، تبيين منطقي، تبيين عالمانه و به دور از زيادهرويهاي گوناگون، با زبان صحيح، با زبان علمي و منطقي و با زبان خوش بايستي اين مطالب را منتقل كرد» (15/12/1392بيانات مقام معظم رهبری در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري).
و «نخبگان به عنوان اصليترين نيرو و بازوي فکري، نقش مؤثري را هم در گفتمانسازي و هم پيشرفت جامعه ايفا ميکنند. ايجاد يك فكر، يك گفتمان، يك جريان فكري در جامعه، به دست خواص جوامع است، به دست انديشمندان جامعه است، آنها هستند كه ميتوانند فكر ملتها را به يك سمتي هدايت كنند كه مايه نجات ملتها شود، همچنان كه خداي نخواسته ميتوانند به سمتي ببرند كه مايه بدبختي و اسارت و تيرهروزي ملتها شود.... بنابراين اساتيد دانشگاه، فرزانگان و نخبگان علمي در هر كشوري ميتوانند سررشتهدار حركت مردم شوند، البته به شرط اخلاص، به شرط شجاعت، به شرط نترسيدن از دشمنان. اگر ترس آمد، اگر طمع آمد، اگر غفلت آمد، اگر تنبلي آمد، كار خراب خواهد شد. اگر ترس نبود، شجاعت بود، اگر طمع نبود، اگر غفلت نبود، هوشياري و بيداري بود، آن وقت كار درست خواهد شد» (21/9/1391 بيانات مقام معظم رهبری در ديدار شرکتکنندگان در اجلاس جهاني اساتيد دانشگاههاي جهان اسلام و بيداري اسلامي).
امروزه به جهت روزمرهشدن هنر و فن مداحی، تنبلی برخی خواص، پا به سن گذاشتن نخبگان هنر مداحی، عدم رویش، حضور کمرنگ نخبگان و... هنر مداحی در برخی عرصهها دچار رکود و ایستایی شده است و بدین جهت، اصولی چون گفتمان مداحی، فرهنگسازي، آموزش و تبيين مباني در جامعه مداحی محل تأمل است و در هالهای از ابهام قرار دارد و ضرورت آن بیش از همیشه احساس میشود.
با دریغ فراوان باید گفت، آنچه در جریان شعر و مداحی امروز دیده میشود بیشتر سلایقی است که به باوری عمومی تبدیل شده است و مجموع سلایق موجود، در حقیقت خردهفرهنگهایی است که فراگیر شده و مطمئناً صاحبان این خردهفرهنگها هیچگاه به اشتراک نظر هم نمیرسند!
از سوی دیگر برخی مراکز فرهنگی سخت به دنبال راهاندازی مدرسه مداحی و گروهی در پی دانشگاه مداحیاند. این حرکت امیدوارکننده است و به نوعی تلاش برای گفتمانسازی است، اما با کدام کتاب معتبر آموزشی؟ چرا هر یک منفردانه به دنبال راهاندازی این مراکزند؟ و چرا به یک نظر واحد نمیرسند؟ چرا برخی کتب تالیفی ایشان در این باره به عرصه علمی راه نمییابد و حتی بعد از چاپ، خیلی زود محو میشود یا به دست خودشان- برای حفظ اعتبار و جبران کاستی- از گردونه خارج میشود؟ مشکلشان چیست؟
همه این مشکلات به دو نکته باز میگردد: یکی اینکه، در فضای شعر و مداحی، نگرش سلیقهای جای تفکر علمی را گرفته و سخت راه ورود معیارهای علمی را بر آن بسته است، به این موضوع، پیشتر اشارتی شد. دیگر آنکه، همواره نسبت به گنجینههای موجود علمی–که راه را برای گفتمانسازی هموار میکند- همواره بیمهری شده است، غفلت از نظرات راهگشای رهبر فرزانه انقلاب، برجستهترینِ مصادیق این بیمهری است. به عنوان نمونه، از دیدار اخیر مداحان و شاعران با ایشان یاد کنیم که بخشی از مهمترین نظرات راهگشای ایشان برای چندمین بار ارائه شد ولی کمترین توجهی تاکنون به آن نشده است، نه تحلیلی، نه بیانیهای، نه حرکت فرهنگی و ...
توجه به این سرفصلها راه ما را در گفتمانسازی هموار میکند:
پس اولین قدم در راه رفع مشکل فقر گفتمان، تدوین نظرات رهبری است.
اما مقصود از گفتمان مداحی چیست؟
امروزه از گفتمان به عنوان «زمینه معنایی بحث» یاد میشود که به معنی پرداختن مفصل و جزءبهجزء یک موضوع،در قالب نوشتن یا گفتن است. این تعبیر را در سخنان رهبری نیز میبینیم:
«گفتمان يعني باور عمومي؛ يعني آنچيزي كه به صورت يك سخنِ مورد قبول عموم تلقي بشود، مردم به آن توجه داشته باشند، اين با گفتن حاصل ميشود، با تبيينِ لازم، تبيين منطقي، تبيين عالمانه و به دور از زيادهرويهاي گوناگون، با زبان صحيح، با زبان علمي و منطقي و با زبان خوش بايستي اين مطالب را منتقل كرد» (15/12/1392بيانات مقام معظم رهبری در ديدار اعضاي مجلس خبرگان رهبري).
و «نخبگان به عنوان اصليترين نيرو و بازوي فکري، نقش مؤثري را هم در گفتمانسازي و هم پيشرفت جامعه ايفا ميکنند. ايجاد يك فكر، يك گفتمان، يك جريان فكري در جامعه، به دست خواص جوامع است، به دست انديشمندان جامعه است، آنها هستند كه ميتوانند فكر ملتها را به يك سمتي هدايت كنند كه مايه نجات ملتها شود، همچنان كه خداي نخواسته ميتوانند به سمتي ببرند كه مايه بدبختي و اسارت و تيرهروزي ملتها شود.... بنابراين اساتيد دانشگاه، فرزانگان و نخبگان علمي در هر كشوري ميتوانند سررشتهدار حركت مردم شوند، البته به شرط اخلاص، به شرط شجاعت، به شرط نترسيدن از دشمنان. اگر ترس آمد، اگر طمع آمد، اگر غفلت آمد، اگر تنبلي آمد، كار خراب خواهد شد. اگر ترس نبود، شجاعت بود، اگر طمع نبود، اگر غفلت نبود، هوشياري و بيداري بود، آن وقت كار درست خواهد شد» (21/9/1391 بيانات مقام معظم رهبری در ديدار شرکتکنندگان در اجلاس جهاني اساتيد دانشگاههاي جهان اسلام و بيداري اسلامي).
امروزه به جهت روزمرهشدن هنر و فن مداحی، تنبلی برخی خواص، پا به سن گذاشتن نخبگان هنر مداحی، عدم رویش، حضور کمرنگ نخبگان و... هنر مداحی در برخی عرصهها دچار رکود و ایستایی شده است و بدین جهت، اصولی چون گفتمان مداحی، فرهنگسازي، آموزش و تبيين مباني در جامعه مداحی محل تأمل است و در هالهای از ابهام قرار دارد و ضرورت آن بیش از همیشه احساس میشود.
با دریغ فراوان باید گفت، آنچه در جریان شعر و مداحی امروز دیده میشود بیشتر سلایقی است که به باوری عمومی تبدیل شده است و مجموع سلایق موجود، در حقیقت خردهفرهنگهایی است که فراگیر شده و مطمئناً صاحبان این خردهفرهنگها هیچگاه به اشتراک نظر هم نمیرسند!
از سوی دیگر برخی مراکز فرهنگی سخت به دنبال راهاندازی مدرسه مداحی و گروهی در پی دانشگاه مداحیاند. این حرکت امیدوارکننده است و به نوعی تلاش برای گفتمانسازی است، اما با کدام کتاب معتبر آموزشی؟ چرا هر یک منفردانه به دنبال راهاندازی این مراکزند؟ و چرا به یک نظر واحد نمیرسند؟ چرا برخی کتب تالیفی ایشان در این باره به عرصه علمی راه نمییابد و حتی بعد از چاپ، خیلی زود محو میشود یا به دست خودشان- برای حفظ اعتبار و جبران کاستی- از گردونه خارج میشود؟ مشکلشان چیست؟
همه این مشکلات به دو نکته باز میگردد: یکی اینکه، در فضای شعر و مداحی، نگرش سلیقهای جای تفکر علمی را گرفته و سخت راه ورود معیارهای علمی را بر آن بسته است، به این موضوع، پیشتر اشارتی شد. دیگر آنکه، همواره نسبت به گنجینههای موجود علمی–که راه را برای گفتمانسازی هموار میکند- همواره بیمهری شده است، غفلت از نظرات راهگشای رهبر فرزانه انقلاب، برجستهترینِ مصادیق این بیمهری است. به عنوان نمونه، از دیدار اخیر مداحان و شاعران با ایشان یاد کنیم که بخشی از مهمترین نظرات راهگشای ایشان برای چندمین بار ارائه شد ولی کمترین توجهی تاکنون به آن نشده است، نه تحلیلی، نه بیانیهای، نه حرکت فرهنگی و ...
توجه به این سرفصلها راه ما را در گفتمانسازی هموار میکند:
معرفی پدیده مداحی که شامل سه بعد انسانی ایمانی و هنری است؛
طرح این سؤال که چگونه میتواند این پدیده(مداحی) کاملاً به نفع اسلام و نظام تمام شود؛
بیارزشی تمجید دنیوی و مقایسه ارزش معنوی مداحی؛
نقش محتوا در مداحی؛
لزوم توجه مداح به دنیای امروز و ارائه برنامه مناسب با نیاز زمان؛
ضرورت گفتمانسازی در باره وظایف مداح؛
اشاره به مداحان موفق در دفاع مقدس و ضرورت شناخت اقتضای این زمان؛
آسیبشناسی و پیشگیری از انحرافات؛
تعریف نوکری واقعی.
طرح این سؤال که چگونه میتواند این پدیده(مداحی) کاملاً به نفع اسلام و نظام تمام شود؛
بیارزشی تمجید دنیوی و مقایسه ارزش معنوی مداحی؛
نقش محتوا در مداحی؛
لزوم توجه مداح به دنیای امروز و ارائه برنامه مناسب با نیاز زمان؛
ضرورت گفتمانسازی در باره وظایف مداح؛
اشاره به مداحان موفق در دفاع مقدس و ضرورت شناخت اقتضای این زمان؛
آسیبشناسی و پیشگیری از انحرافات؛
تعریف نوکری واقعی.
با این همه سرفصل که فقط در یک بخش کوتاه از سخنان ایشان مطرح شده، قطعا ً این مسئولیت بر دوش صاحبان سخن و محققان دلسوز سنگینی میکند و ضرورت گفتمانسازی در عرصه مداحی را به همه یادآور میشود.
چه بپذیریم چه نپذیریم، مداحی امروز ایرادات اساسی دارد، چه در ساختار و چه محتوا و نباید با آن به دیده تعصب نگریست؛ همه این ایرادات هم با رعایت شئون علمی قابل حل و دفع است.
اما از کجا شروع باید کرد؟
به نظر میرسد این مسیرها باید پیموده شود:
1. ابتدا نهادهای فرهنگی مرتبط با مداحی دست دوستی و همکاری به هم دهند؛
2. در مرحله بعد، وظایف تقسیم شود: تولید محتوای علمی- تالیف آثار- رتبه بندی علمی- تربیت مربی- آموزش- رصد آسیبها و فرصتها، و...
3. راهاندازی پژوهشگاه تحقیق درباره کلیدواژههای مداحی بر مبنای علوم انسانی و اسلامی؛
مثلاً ارایه تعریف واحد از مفهوم «غلو» یا «زبان حال»
و....
گفتنیست نویسنده وقتی سرگرم تألیف کتاب فرهنگ اصطلاحات مداحی بود، سخت اسیر حاشیههای این موضوع شد، مثلا درباره کلیدواژه «شعر کاربردی» دو نظر کاملاً متفاوت از دو مداح معروف و باتجربه دریافت نمود که در هریک نگاهی سلیقهای دخیل بود. این تفاوت نظر، از دو روحانی سرشناس و سخنران معروف نیز درباره کلیدواژه «غلو» مشاهده گردید!
مسلماً این تفاوت آرا به سلیقهای بودن هنر ستایشگری، حاکمیت سلایق خاص و حتی برداشت ناقص از یک مفهوم در یک عرصه زمانی یا مکانی بستگی تام دارد.
مخاطب محترم این نوشته، شاید با نظرات نویسنده موافق نباشد یا آن را اغراقآمیز بداند، این اعتراض در جای خود بسیار محترم است با این حال از این گرامیان انتظار میرود، حداقل به فهرستی که در ذیل میآید عنایت و توجه کنند و آن را با فهرست نظرت رهبری -که در بالا آمد- تطبیق دهند؛ آنگاه خواهند پذیرفت که مشکل بزرگ مداحی امروز، فاصلهگرفتن از علمیت و گفتمانسازی است و دقیقاً به همین جهت، گرایش شدید به راضیکردن مخاطب از مهمترین اصول مداحی امروز و از عیارهای موفقیت مداح شده است، و درست به همین دلیل است که این پدیدهها در مداحی بهراحتی قابل رویت است:
چه بپذیریم چه نپذیریم، مداحی امروز ایرادات اساسی دارد، چه در ساختار و چه محتوا و نباید با آن به دیده تعصب نگریست؛ همه این ایرادات هم با رعایت شئون علمی قابل حل و دفع است.
اما از کجا شروع باید کرد؟
به نظر میرسد این مسیرها باید پیموده شود:
1. ابتدا نهادهای فرهنگی مرتبط با مداحی دست دوستی و همکاری به هم دهند؛
2. در مرحله بعد، وظایف تقسیم شود: تولید محتوای علمی- تالیف آثار- رتبه بندی علمی- تربیت مربی- آموزش- رصد آسیبها و فرصتها، و...
3. راهاندازی پژوهشگاه تحقیق درباره کلیدواژههای مداحی بر مبنای علوم انسانی و اسلامی؛
مثلاً ارایه تعریف واحد از مفهوم «غلو» یا «زبان حال»
و....
گفتنیست نویسنده وقتی سرگرم تألیف کتاب فرهنگ اصطلاحات مداحی بود، سخت اسیر حاشیههای این موضوع شد، مثلا درباره کلیدواژه «شعر کاربردی» دو نظر کاملاً متفاوت از دو مداح معروف و باتجربه دریافت نمود که در هریک نگاهی سلیقهای دخیل بود. این تفاوت نظر، از دو روحانی سرشناس و سخنران معروف نیز درباره کلیدواژه «غلو» مشاهده گردید!
مسلماً این تفاوت آرا به سلیقهای بودن هنر ستایشگری، حاکمیت سلایق خاص و حتی برداشت ناقص از یک مفهوم در یک عرصه زمانی یا مکانی بستگی تام دارد.
مخاطب محترم این نوشته، شاید با نظرات نویسنده موافق نباشد یا آن را اغراقآمیز بداند، این اعتراض در جای خود بسیار محترم است با این حال از این گرامیان انتظار میرود، حداقل به فهرستی که در ذیل میآید عنایت و توجه کنند و آن را با فهرست نظرت رهبری -که در بالا آمد- تطبیق دهند؛ آنگاه خواهند پذیرفت که مشکل بزرگ مداحی امروز، فاصلهگرفتن از علمیت و گفتمانسازی است و دقیقاً به همین جهت، گرایش شدید به راضیکردن مخاطب از مهمترین اصول مداحی امروز و از عیارهای موفقیت مداح شده است، و درست به همین دلیل است که این پدیدهها در مداحی بهراحتی قابل رویت است:
عوامانهخوانی و کاربرد عبارات سخیف
خنثیشدن مداحی و عدم موضع حماسی
فراگیرشدن شعر سهلالفهم و بیپشتوانه
موسیقیمحوری، تنوع قالبهای نوحه و کمشدن زمان شعرخوانی
مداح محوری در اجرا
کمرنگ شدن معیارهای هنری در تمایز میان مداحان
یکبار مصرف شدن شعر
درج مفاهیم ناشایست در شعر
ورود ابزار موسیقی
تلاش برای گریاندن به هر قیمت
خنثیشدن مداحی و عدم موضع حماسی
فراگیرشدن شعر سهلالفهم و بیپشتوانه
موسیقیمحوری، تنوع قالبهای نوحه و کمشدن زمان شعرخوانی
مداح محوری در اجرا
کمرنگ شدن معیارهای هنری در تمایز میان مداحان
یکبار مصرف شدن شعر
درج مفاهیم ناشایست در شعر
ورود ابزار موسیقی
تلاش برای گریاندن به هر قیمت
و...
خلاصه کلام اینکه، انتظار میرود مراکز فرهنگی ذیربط، نخبگان و پیشکسوتان این عرصه، دست یاری به هم دهند تا راه برونرفت از این بنبست را هموار سازند، در این صورت است که میتوان امیدوار بود همگان به اصل گفتمان مداحی روی آورند و نهایتاً در برابر نظرات درست و راسخ تسلیم گردند.
خلاصه کلام اینکه، انتظار میرود مراکز فرهنگی ذیربط، نخبگان و پیشکسوتان این عرصه، دست یاری به هم دهند تا راه برونرفت از این بنبست را هموار سازند، در این صورت است که میتوان امیدوار بود همگان به اصل گفتمان مداحی روی آورند و نهایتاً در برابر نظرات درست و راسخ تسلیم گردند.