تاریخ انتشار
شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۰۴
۰
کد مطلب : ۳۱۹۳۲

گفت‌وگو با مترجم صحیفه سجادیه؛ محصول تلاش جوان خوش‌ذوق قمی

گفت‌وگو با مترجم صحیفه سجادیه؛ محصول تلاش جوان خوش‌ذوق قمی
«به‌تازگی ترجمه زیبایی از صحیفه سجادیه که ظاهراً محصول تلاش یکی از جوانان خوش‌ذوق قمی است به دستم رسید.» گفته شدن این جمله توسط رهبری معظم انقلاب باعث بهتر و بیشتر دیده شدن صحیفه سجادیه با ترجمه حجت‌الاسلام محمدمهدی رضایی شد و البته شهرت حاج آقا رضایی. وی ساکن قم است،قرار بود برای یک گفت‌وگوی مفصل حضوری به تهران و دفتر روزنامه بیاید که نشد. به گفت‌وگوی تلفنی بسنده شد و ماحصل این گفت‌وگو در ادامه می‌آید.

31 سال طلبگی
حجت‌الاسلام محمد مهدی رضایی سال 1351 در یکی از روستاهای توابع کرمان به‌نام سیدآباد، به‌دنیا آمد. وی تا پایان دوران ابتدایی در همان روستا بود. سال‌های دوم و سوم راهنمایی را در قم درس خواند و بعد از اتمام سال سوم راهنمایی، در سال 1365 وارد حوزه علمیه قم شد.
وی از اوایل طلبگی، دغدغه ادبیات داشت. مدتی شعر می‌گفت. نخستین کار ترجمه وی، از روی علاقه نبود. ولی با نخستین کاری که انجام داد، علاقه‌اش به این کار بیشتر شد و احساس کرد که می‌تواند از عهده این کار برآید.

داستان یک ترجمه
رضایی در ابتدا کاری را برای ناشر می‌برد که ناشر آن را می‌پسندد و ترجمه صحیفه سجادیه را پیشنهاد می‌کند. ناشر پیشنهاد می‌دهد و کار از سال 1381 آغاز می‌شود. این ترجمه با کمک گرفتن از ترجمه‌ها و شرح‌های صحیفه به‌مدت هفت ماه انجام شد. در سال 1394 این ترجمه بازبینی و بازنویسی می‌شود و حدود 70درصد کار در ترجمه دوباره تغییر می‌کند.

ویژگی‌های این ترجمه
رضایی در گفت‌وگو با «صبح نو» درباره فضا و ویژگی‌های این ترجمه چنین می‌گوید: وقتی که می‌خواستم کار ترجمه صحیفه سجادیه را شروع کنم، حدود سه، چهار ترجمه مرجع وجود داشت و با معیارهایی که خودم از ترجمه داشتم، ترجمه‌های موجود را نمی‌پسندیدم. وقتی متن صحیفه را مشاهده می‌کنیم از دو جهت می‌توان آن را ارزیابی کرد. یکی محتوا و مضمون و دیگری ظاهر. بحث اول در اختیار مترجم نیست و متعلق به امام معصوم است اما در بحث تعبیر و بیان دست مترجم باز است و می‌تواند نهایت سعی و تلاش خودش را بکند و نهایت ذوقش را به کار گیرد و هدف من این بود که در بحث ترجمه، کار به گونه‌ای انجام شود که زیبایی‌های بیان عربی به شکل خوبی به زبان فارسی منتقل شوند. مترجم که نمی‌تواند مانند امام معصوم بنویسد و کار کند اما می‌تواند کاری را عرضه کند که لطافت‌ها و ظرایف منتقل شوند. یکی از ویژگی‌های دعاهای صحیفه، آهنگین بودن جملات است که انگار انسان با متن شعری روبه‌روست. همین آهنگین بودن اگر به زبان فارسی هم انتقال پیدا کند به زیبایی کار می‌افزاید تا اینکه مترجم فقط بخواهد مضمون و محتوا را منتقل کند. انتقال ظرافت‌ها و زیبایی‌ها در اکثر ترجمه‌ها وجود ندارد و احساس کردم که این یک نقص است و سعی کردم این نقص را برطرف کنم. حتی در بازبینی به این تاکید کردم که در کلمات و جملاتی که استفاده می‌شوند آهنگی باشد؛ حتی اگر شرایط جمله اجازه می‌داد از سجع هم استفاده می‌کردم.

علاقه به حافظ و اخوان
وی با بیان اینکه تا جایی که یادم می‌آید اهل خواندن شعر بوده‌ام افزود: هم شعر شاعران قدیم را می‌خواندم و هم شاعران معاصر را. البته با شعر سپید و امثالهم نتوانستم ارتباط برقرار کنم. حتی یک مدتی در نوجوانی و جوانی شعر هم می‌گفتم. بین شاعران، معمولاً در روز از حافظ و مولوی می‌خوانم و از گلستان و بوستان سعدی هم غافل نیستم. البته که خواندن این اشعار و متون ادبی بر ترجمه‌های ما نیز تأثیر می‌گذارند. در میان شاعران معاصر نیز اشعار مرحوم قیصر امین‌پور و برخی از آثار مهدی اخوان‌ثالث را می‌خوانم و علاقه‌مندم.

جایگاه دعا
محمدمهدی رضایی درباره جایگاه دعا در زندگی فردی می‌گوید: نکاتی را در این‌باره، در مقدمه ترجمه آورده‌ام. نکته اول این که معمولاً دیدگاهی که مذهبی‌های ما نسبت به دعا دارند، دیدگاه کاملی نیست. آنها فکر می‌کنند که دعا را باید برای فضیلت و ثواب یا برای رسیدن به چیزی خواند؛ یعنی چیزی را از خدا طلب کردن و خواستن؛ که آن چیز هم عموماً مادی است؛ مثل شفای بیماری، ادای قرض و... اما وقتی که انسان با صحیفه سجادیه که عالی‌ترین متن دعایی در آثار ماست - و به همین خاطر بعد از قرآن و نهج البلاغه، سومین متن مقدس ما شیعیان است - مراجعه می‌کند، روش دعا کردن و از خدا حاجت خواستن را از امام سجاد (ع) می‌آموزد.
نکته دوم این که انسان چه چیزی را باید از خدا بخواهد؟ گاهی شخصی مشکل خاصی ندارد و نمی‌داند از خدا چه بخواهد. این متون دعایی، به ما یاد می‌دهند که چه از خدا بخواهیم.
نکته سوم، جنبه آموزندگی و تربیتی دعاست که خیلی از معارف را امام با زبان دعا به نسل‌های پس از خودش انتقال داده است. یک بار امام حسین (ع) در کربلا معارف را آشکار می‌کند و یک بار امام سجاد علیه السلام که حکومت او را محدود کرده است از طریق دعا وظیفه پیشوایی خود را در برابر مردم ادا می‌کند. به نظر من اگر حکام وقت می‌فهمیدند که امام سجاد ؟ع؟ با دعاهای خود در حال انجام چه حرکت عظیمی است، حتماً جلوی آن حضرت را می‌گرفتند و اجازه نمی‌دادند که این معارف عمیق به دست ما برسند.

آرزوی بزرگ حنانه و پدر
حنانه دختر هفت ساله حاج آقای رضایی است که خدا پس از ۱۰ سال به این زوج جوان اعطا کرده است. حنانه به بیماری نادری دچار است که بر اثر آن، استخوان‌های بدنش با کوچک‌ترین ضربه‌ای می‌شکند. ازاین‌رو از دو سالگی تا حالا بارها و بارها اعضای بدنش شکسته و گاه نیمی از بدنش در گچ بوده است. دختر به حضرت آقا نامه‌ای نوشته و ارسال کرده است. تنها آرزوی حاج آقای رضایی دیدار حضرت آقا به همراه دخترش است. وی می‌گوید: آقا نایب
 امام زمان است و دعای او برای دخترم می‌تواند دعای امام زمان را شامل ما کند و دخترم شفا بگیرد.
این آرزو هنوز برآورده نشده است و آقای رضایی می‌گوید صحبت‌هایی شده اما هنوز قطعیت پیدا نکرده است. وی ادامه می‌دهد: من این را به عنوان یک خواسته قلبی مطرح کردم نه با این عنوان که حتماً این اتفاق بیفتد. این اتفاق آرزوی من است اما قرار نیست همه آرزوهای انسان در این دنیا محقق شود؛ اما دوست دارم که حضرت آقا را زیارت کنم و می دانم که من هم مانند بسیاری دیگر این آرزو را دارم و باید ببینیم چه زمانی نوبت ما می‌شود.
آقای رضایی با بیان اینکه بیماری حنانه قابل درمان نیست، ادامه می‌دهد: دکترهایی که می‌رویم امیدواری می‌دهند اما تا به حال چیزی به‌نام درمان ارائه نشده است.

پرهیز از دیده شدن
وی می‌گوید: اینکه علاقه‌ای به حضور در جشنواره‌ها و مسابقات ندارم و حتی ناشر هم پیشنهاد داده است اما من مایل به این کار نبوده‌ام. همین که این ترجمه در 2، سه جا مانند نشر جمال و آستان قدس و نشر معارف منتشر می‌شود، کفایت می‌کند.

کتاب‌  پیشنهادی
رضایی با بیان اینکه معمولاً کتاب‌های حوزه معارف و علوم اسلامی را مطالعه می‌کند افزود: اخیراً کتاب «‌وقتی که مهتاب گم شد» را خواندم و تمام کردم. حدود 15 دعای صحیفه را انتخاب کردم و مشغول شرح بر آن ادعیه هستم که معلوم نیست کار اتمام آن کی انجام شود. شرح حدود 4 دعا تمام شده و مابقی هم سعی می‌کنم که به‌زودی تمام شود.

روایتی از تحسین رهبری
تاریخ دقیقش را به خاطر ندارم؛ اما یک روز صبح از دفتر ناشر (نشر جمال) با من تماس گرفتند که از طرف دفتر رهبری بابت صحیفه سجادیه می‌خواهند با شما صحبت کنند. من علت را جویا شدم و آنها هم شرح مختصری دادند. بنده خیال می‌کردم که مثلاً دو سه روز بعد می‌آیند اما عصر همان روز حجت‌الاسلام جواد محمدزمانی، هماهنگ‌کننده جلسات سالانه شعر آیینی حضرت آقا تماس گرفت و بعد با چند نفر از دوستان آمدند و حکایت دیده شدن ترجمه صحیفه سجادیه را نیز این‌چنین تعریف کردند:
در دیدار حضرت آقا با شاعران مذهبی‌سرا که در اسفندماه 95 برگزار شد، شاعران آثاری با مضامین صحیفه سجادیه خواندند و مورد استقبال رهبری قرار گرفت و آنها را به استفاده بیشتر از مضامین دعاهای نقل‌شده از ائمه معصومین برای شعرسرایی توصیه کردند.
حضرت آقا در این دیدار به ترجمه‌ای جدید از صحیفه سجادیه اشاره کرده و از آن تمجید کردند و گفتند: «به‌تازگی ترجمه زیبایی از صحیفه سجادیه که ظاهراً محصول تلاش یکی از جوانان خوش‌ذوق قمی است به دستم رسید.» و ادامه داده بودند که اسم مترجم به خاطرم نیست. شاعران و عزیزانی که آنجا بودند احتمالاتی را داده بودند و گفته بودند که آقا فرموده بودند: نه، این‌ها نیست.
دو ماه بعد و در دیدار کارگران به مناسبت ولادت امام حسین (ع) و در آستانه روز کارگر، توفیق حضور و شنیدن بیانات آقا نصیبم شد. در پایان دیدار، پس از شرفیابی به محضرشان، مشمول محبت پدرانه‌شان شدم. فرصت را غنیمت شمردم و نام مترجم صحیفه سجادیه را پرسیدم. آقا یکی از اطرافیانشان را مخاطب قرار دادند و فرمودند: «مشخصات آن ترجمه صحیفه سجادیه را که در اتاق من است به آقای زمانی برسانید.»
نیم ساعت پس از آن، با تلفن همراهم تماس گرفتند و مشخصات کتاب را برایم گفتند: صحیفه سجادیه، ترجمه آقای محمد مهدی رضایی، انتشارات جمال. من هم که عازم قم بودم به سرعت کتاب را در اینترنت جستجو کردم؛ شماره تلفن ناشر را یافتم و از آن طریق به شماره تلفن همراه شما دست یافتم. با شما تماس گرفتم و حدود ساعت هفت بعدازظهر به سمت منزل شما آمدیم.
مرجع : صبح نو
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما