کد مطلب : ۳۱۹۴۸
استاد غلامرضا شکوهی؛ شاعر آیینی درگذشت
غلامرضا شکوهی شاعر آیینی و غزلسرای نامدار معاصر، شب گذشته پس از مراسم تجلیل از او در بخش ویژه شب شعر مقام امام رضا(علیه السلام) در فرهنگسرای اندیشه تهران در مسیر بازگشت به خانه دچار عارضه مغزی شده و پس از آن ایست قلبی کرد.
پس از رساندن این شاعر به بیمارستان با تلاش پزشکان احیا شده و در حالت کما به سر برد که ساعتى پيش دار فانى را وداع گفت.
بنیاد شعر و ادبیات داستانی با صدور پیامی، درگذشت غلامرضا شکوهی، شاعر بزرگ آیینی کشور را تسلیت گفت.
پیام بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان به مناسبت فقدان این شاعر به شرح زیر صادر شد:
«غلامرضا شکوهی از نخستین کسانی بود که گامی در راه نو کردن غزل امروز برداشت. در کنار کسان دیگری که شعر امروز به طور اعم و غزل امروز به طور اخص وامدار آنان است.
ویژگی شعر شکوهی اما تنها نوپویی نبود. آنچه او را از بسیاری از شاعران همنسلش متمایز کرده بود، ایمان و تعهدی بود که همواره به آن افتخار میکرد. چنین بود که غزل شکوهی غزل نوآیین آیینی بود.
سهم این بزرگوار چه در غزل امروز و چه در شعر آیینی امروز همواره ارزشمند بوده و خواهد بود.
بنیاد شعر و ادبیات داستانی که همواره حضور این عزیز را در برنامههای خود مغتنم دانسته و در اردیبهشت ماه نیز از ایشان به خاطر سالها فعالیت ادبی تجلیل کرده بود، درگذشت ایشان را به همه شاعران و شعردوستان بهویژه شاعران خطه خراسان تسلیت میگوید. روحش شاد و یادش گرامی باد.»
شعری از مرحوم شکوهی در مدح امام رضاعلیه السلام را بخوانید؛
در گوشهای ز صحن تو قلبم نشسته است
دل، طوقِ الفتی به ضریح تو بسته است
چون دشتهای تشنه در این آستان قدس
در انتظار ابر عنایت نشسته است
چون ذره بر ضریح خود ای روح آفتاب!
ما را قبول کن که دل ما شکسته است
فوج کبوتران تو آموخت عشق را
پرواز نور در حرمت دسته دسته است
دریاب روح خستۀ ما را که مثل اشک
دیگر امید ما ز دو عالم گسسته است
میآید از تراکم عالم به این دیار
قلبی که از تزاحم اندوه خسته است
پس از رساندن این شاعر به بیمارستان با تلاش پزشکان احیا شده و در حالت کما به سر برد که ساعتى پيش دار فانى را وداع گفت.
بنیاد شعر و ادبیات داستانی با صدور پیامی، درگذشت غلامرضا شکوهی، شاعر بزرگ آیینی کشور را تسلیت گفت.
پیام بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان به مناسبت فقدان این شاعر به شرح زیر صادر شد:
«غلامرضا شکوهی از نخستین کسانی بود که گامی در راه نو کردن غزل امروز برداشت. در کنار کسان دیگری که شعر امروز به طور اعم و غزل امروز به طور اخص وامدار آنان است.
ویژگی شعر شکوهی اما تنها نوپویی نبود. آنچه او را از بسیاری از شاعران همنسلش متمایز کرده بود، ایمان و تعهدی بود که همواره به آن افتخار میکرد. چنین بود که غزل شکوهی غزل نوآیین آیینی بود.
سهم این بزرگوار چه در غزل امروز و چه در شعر آیینی امروز همواره ارزشمند بوده و خواهد بود.
بنیاد شعر و ادبیات داستانی که همواره حضور این عزیز را در برنامههای خود مغتنم دانسته و در اردیبهشت ماه نیز از ایشان به خاطر سالها فعالیت ادبی تجلیل کرده بود، درگذشت ایشان را به همه شاعران و شعردوستان بهویژه شاعران خطه خراسان تسلیت میگوید. روحش شاد و یادش گرامی باد.»
شعری از مرحوم شکوهی در مدح امام رضاعلیه السلام را بخوانید؛
در گوشهای ز صحن تو قلبم نشسته است
دل، طوقِ الفتی به ضریح تو بسته است
چون دشتهای تشنه در این آستان قدس
در انتظار ابر عنایت نشسته است
چون ذره بر ضریح خود ای روح آفتاب!
ما را قبول کن که دل ما شکسته است
فوج کبوتران تو آموخت عشق را
پرواز نور در حرمت دسته دسته است
دریاب روح خستۀ ما را که مثل اشک
دیگر امید ما ز دو عالم گسسته است
میآید از تراکم عالم به این دیار
قلبی که از تزاحم اندوه خسته است