کد مطلب : ۳۲۰۱۹
هادی انصاری: از محتوا غافل و درگیر ظواهر شدهایم!
دکتر هادی انصاری فرزند شهید حضرت آیتالله حاج شیخ احمد انصاری قمی، یکی از محورها و بازوهای توانمند حوزه نجف اشرف، است. خدمات اجتماعی و انساندوستانه شیخ احمد انصاری زبانزد خاص و عام بوده است.
هادی انصاری پزشک، محقق، پژوهشگر و یکی از خدمتگزاران مردمی به شمار آمده و علاوه بر چهره درخشان پزشکی، کتابهای متعددی در زمینه تاریخ مکه مکرمه، مدینه منوره، دولت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و جز اینها و اخیرا تاریخ سه جلدی عراق نوین را ترجمه و تحقیق کرده و به جامعه ایرانی تقدیم داشته است. گفتوگوی خبرنگار کربوبلا با ایشان را در ادامه میخوانید:
با توجه به ارزیابی شما از جامعه ایران و شناختی که از فضای خارج از ایران دارید، فکر میکنید برای تشریح مفهوم حرکت امام حسین علیهالسلام با چه خلاهایی مواجهیم؟
جهان امروز با ظهور و بروز گروههایی نظیر طالبان و داعش مواجه است که به اسم اسلام فعالیت میکنند. این در حالی است که این گروهها که ساخته و پرداخته صهیونیستها هستند، با هدف مخدوش کردن چهره اسلام واقعی شکل گرفتهاند. در این شرایط و با توجه به پیشرفت تکنولوژی میبینیم که بسیاری از فعالیتها در شبکههای مجازی و ماهوارهای علیه اسلام صورت میگیرند. بدون تردید ما باید بپذیریم در این بین بسیار کمکاری کردهایم. باید با شناخت صحیح و با استفاده از ابزارهای جدید بیش از اینها کار کنیم.
خلا محتوایی که ما در رابطه با تشیع و بخصوص سیدالشهدا (ع) با آن مواجهیم در هر دو بخش آن یعنی هم کمیت هم کیفیت است. از طرفی بسیار حرکتهای موازی در این مورد اتفاق میافتد که ابتکار عمل را از بین میبرد و کارهای با کمیت بالا و بعضا کیفیت پایین تولید میشوند. بهتر است موسساتی نظیر زیتون و سایر کانونها و موسسات از کارهای موازی پرهیز کنند.
امروزه و با توجه به گسترش ابزارهای اطلاع رسانی مناسبات بین انسانها تا حدود زیادی تغییر کرده و به نظر میرسد روشهای سنتی چنان که باید توانایی انتقال مفاهیم را ندارند، از سوی دیگر انسان مدرن مختصات ویژهای دارد که بی توجهی به آن برای متولیان فرهنگی مانع بزرگی خواهد بود، به نظر شما متولیان فرهنگی ما باید از چه مسیری با انسان مدرن و جامعه آن مواجه شوند؟
حدود یک سال پیش، وقتی در خدمت یکی از مراجع عظام بودم به ایشان گفتم ما هم به اندازه خودمان در به وجود آمدن گروهی مثل داعش مقصر بودهایم. اگر بخواهیم صریحتر بگوییم باید اذعان کنیم که حوزههای علمیه، حوزههای فرهنگی و مذهبی ما به وظیفه خود به اندازه کافی درست عمل نکردهاند.
یکی از کارهای خوبی که حدود شش دهه قبل مرحوم آیتالله بروجردی آغاز کردند، تقریب مذاهب بود. ما توجه به این موضوع بسیار مهم را نادیده گرفتهایم یا بهتر است بگویم کمتوجهی کردهایم و این دقیقا نیاز جامعه و انسان مدرن است که بنده عرض کردم در اجرایی شدن آن ضعیف عمل کردهایم.
ما هم دچار افراط و تفریط هستیم و این آسیب بزرگی است. در بحث تقریب مذاهب باید از خودمان شروع کنیم، ببینیم دیدگاه ما به اسماعیلی، زیدیه، شافعی و... چگونه است؟ ما باید این افکار را تعدیل کنیم. همانطور که امامان و ائمه (ع) ما وقتی که با یک دیدگاه منافق و طرز تفکر غیر اسلامی و یا افراطی در دوران خودشان روبرو میشدند، در هیچ کجای تاریخ سیره ائمه (ع) ملاحظه نمیکنید که ائمه (ع) تندخویی کرده باشند بلکه با یک روش بسیار زیبا سعی در جذب آنها داشتند. بنابراین اینکه عرض کردم ما به گونهای در به وجود آمدن جبهههای افراطی دست داشتیم همین بیتوجهی بوده است. ما باید آغوشمان را باز کنیم. یعنی ابتدا خاندان شیعه، سپس اهل تسنن و مسلمانان و بعد ادیان دیگر را با مکتب، خواستهها، ایدهها، فرمایشات و نصایح بزرگان دینمان آشنا کنیم.
ما منابعی مثل نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه را در اختیار داریم، باید با استناد به همینها راه و روش ائمه (ع) را دنبال کنیم. وقتی این روش و منش را به دیگران عرضه کنیم، آنها را با اسلام واقعی مواجه کردهایم و اینگونه در دامن افراط نخواهند افتاد.
ما باید یاد بگیریم با پذیرفتن عقاید یکدیگر، در کنار هم زندگی کنیم و به جای طرد کردن دیگران، آنها را در آغوش بگیریم و مکتب اهلبیت (ع) را به آنها معرفی کنیم.
شما عملکرد مسلمانان کشور هند را ببینید، با وجود اینکه این کشور جمعیت زیادی دارد و ادیان مختلفی در آن وجود دارند اما روز عاشورا در این کشور تعطیل رسمی است، چرا که مسلمانان آن توانستهاند با نهایت احترام در کنار دیگران زندگی کنند.
حضرت علی (ع) به مالک اشتر فرمودند: «مردمی که تو برای خدمت به آنها میروی یا در خلق شبیه تو هستند یا در مذهب»، یعنی شما نگاهت با دو چشمت یکسان باشد، فقط نگاهت به طرفدار من و شیعه نباشد، حتی یهودیها هم قابل احترامند، کما اینکه ما هم برای یهودیها محترمیم.
وقتی این دیدگاه گسترده را داشته باشیم، با همراهی سردمداران مذهبی ما که همواره در طول تاریخ هم قدمهای بزرگی برداشتهاند مثل شرفالدین، مرحوم آیتالله بروجردی و در ابتدای انقلاب مرحوم حضرت امام (ره) و الان هم مقام معظم رهبری، میتوانیم پیام اسلام را به جهانیان برسانیم. این حرکت، حرکت بسیار مهمی است که باید با دقت و درایت در آن مسیر پیش برویم.
جمهوری اسلامی ایران در زمینه تجهیز فرهنگی خودش ضعف داشته است. این در حالی است که ابتکار عمل تشکیل حزبالله لبنان که برای دفاع از اسلام و مقابله با صهیونیست جهانی شکل گرفت، با ما بوده است. به نظر شما چرا سپاه فرهنگی به موازات آن تجهیز نشده تا بتوانیم مقابله فرهنگی داشته باشیم. همچنین اخیرا بحث قدرت نرم پیش آمده که ما در این حوزه هم بسیار ضعیف بودیم. آسیبشناسی شما در مورد این موضوع چیست؟ آیا فکر میکنید ما در دام مناسکگرایی گیر افتاده باشیم؟ مخصوصا در رابطه با عزارداری سیدالشهدا (ع) که یک فستیوال جهانی است.
جمهوری اسلامی در جبهه فرهنگی فعالیت خوبی داشته اما باید اذعان کنیم این فعالیتها کافی نبوده است. برای کار فرهنگی در کشورهای دیگر، خیلی ضروری است که ما به ساختار کشورها اشراف داشته باشیم و حساسیتهایشان را بشناسیم. به عنوان مثال در کشور عربستان؛ وهابیها و سلفیها به ۲۰ درصد هم نمیرسند در حالی که بسیاری از شیعیان ما بر این باورند که جز این دو مذهب، ادیان و مذاهب دیگری در این کشور وجود ندارند که اینگونه نیست؛ هشتاد درصد اهالی این کشور اهل تسنن حنفی هستند که همه هم ضد وهابیها هستند، منتهی ما شناخت کافی نداریم و از این بستر استفاده نمیکنیم چون مراکز فرهنگی خودمان را در سفارتخانهها قرار میدهیم. در حالی که شاید مناسبات سیاسی و دلایل دیگر مانع فعالیت هدفمند آنان شود، به عنوان مثال سفارتخانه چگونه میتواند وارد حسینیههای شیعه مدینه شود؟ پس باید به دنبال راهکار دیگری نیز باشیم. ما باید نهادهای مدنی و NGOها را تقویت کنیم تا مردم از طریق آنها با شیعیان و مردم سایر ادیان و مذاهب ارتباط بگیرند.
مکاتب مختلفی که امروزه شکل گرفته است نشان میدهد خلائی در کار فرهنگی ما وجود داشته است. اگر مردم آشنایی کامل با مکتب اهلبیت (ع) پیدا کنند، بدون تردید روزانه هزاران هزار نفر به این شاهراهِ هدایت، وارد میشوند. در این جاست که من عرض میکنم دشمن خوب متوجه شده است به چه شکلی بلوکهای آنچنانی در این شاهراه قرار بدهد که جلوی نفوذ را بگیرد. اگرچه ما معتقدیم زمین از آن مستضعفان و خداجویان اصلی است که همان مسلمانها و ندای مکتب اهلبیت (ع) است اما به هر حال برداشتن این بلوک حساب دارد. این بلوکی که راه را بسته با زور من و ده نفر دیگر از بین نمیرود. باید یک لیفتراکی بیاید این بلوک را بردارد و راه را باز کند، این را میگویند سیاست نفوذ فرهنگی زیبا در بین اقشار مختلف شیعه، مسلمان و خداجوی دنیا.
مراسم پیادهروی اربعین حسینی در سالهای اخیر به یکی از مناسک دینی ما مبدل شده است، فکر میکنید بزرگترین دستاورد این حرکت عظیم چه خواهد بود؟
ما سنتها و مراسم مذهبی بسیاری را در ولادتها و شهادتها داریم و زیباترین آن، عاشورا و اربعین است. اینها نمونههایی در ابعاد کوچک هستند که در همایش جهانی اربعین ابعاد بزرگتر آن را مشاهده میکنیم. ما ۲۱-۲۲ میلیون نفر را در هیچ گردهمایی مذهبی سیاسی در دنیا نداریم. قرنهاست که این مجالس در اجتماعات شیعه و بخصوص ایران و عراق وجود داشته است اما ما کمال بهرهبرداری را نداشتهایم، چرا که از محتوا غافل شدهایم و بیشتر درگیر ظواهریم. در روایات داریم حضور در مجلس اباعبدالله (ع) خودش اجر است. باید بپرسیم این اجر چیست؟ اجر یعنی ما هر کدام آموزش پیدا کنیم و نماینده و تبلیغکننده برای مکتب اهلبیت (ع) باشیم. این همانی است که باید در پیادهروی اربعین به دنبال آن هم باشیم و این میتواند بزرگترین دستاورد اربعین باشد.
هادی انصاری پزشک، محقق، پژوهشگر و یکی از خدمتگزاران مردمی به شمار آمده و علاوه بر چهره درخشان پزشکی، کتابهای متعددی در زمینه تاریخ مکه مکرمه، مدینه منوره، دولت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و جز اینها و اخیرا تاریخ سه جلدی عراق نوین را ترجمه و تحقیق کرده و به جامعه ایرانی تقدیم داشته است. گفتوگوی خبرنگار کربوبلا با ایشان را در ادامه میخوانید:
با توجه به ارزیابی شما از جامعه ایران و شناختی که از فضای خارج از ایران دارید، فکر میکنید برای تشریح مفهوم حرکت امام حسین علیهالسلام با چه خلاهایی مواجهیم؟
جهان امروز با ظهور و بروز گروههایی نظیر طالبان و داعش مواجه است که به اسم اسلام فعالیت میکنند. این در حالی است که این گروهها که ساخته و پرداخته صهیونیستها هستند، با هدف مخدوش کردن چهره اسلام واقعی شکل گرفتهاند. در این شرایط و با توجه به پیشرفت تکنولوژی میبینیم که بسیاری از فعالیتها در شبکههای مجازی و ماهوارهای علیه اسلام صورت میگیرند. بدون تردید ما باید بپذیریم در این بین بسیار کمکاری کردهایم. باید با شناخت صحیح و با استفاده از ابزارهای جدید بیش از اینها کار کنیم.
خلا محتوایی که ما در رابطه با تشیع و بخصوص سیدالشهدا (ع) با آن مواجهیم در هر دو بخش آن یعنی هم کمیت هم کیفیت است. از طرفی بسیار حرکتهای موازی در این مورد اتفاق میافتد که ابتکار عمل را از بین میبرد و کارهای با کمیت بالا و بعضا کیفیت پایین تولید میشوند. بهتر است موسساتی نظیر زیتون و سایر کانونها و موسسات از کارهای موازی پرهیز کنند.
امروزه و با توجه به گسترش ابزارهای اطلاع رسانی مناسبات بین انسانها تا حدود زیادی تغییر کرده و به نظر میرسد روشهای سنتی چنان که باید توانایی انتقال مفاهیم را ندارند، از سوی دیگر انسان مدرن مختصات ویژهای دارد که بی توجهی به آن برای متولیان فرهنگی مانع بزرگی خواهد بود، به نظر شما متولیان فرهنگی ما باید از چه مسیری با انسان مدرن و جامعه آن مواجه شوند؟
حدود یک سال پیش، وقتی در خدمت یکی از مراجع عظام بودم به ایشان گفتم ما هم به اندازه خودمان در به وجود آمدن گروهی مثل داعش مقصر بودهایم. اگر بخواهیم صریحتر بگوییم باید اذعان کنیم که حوزههای علمیه، حوزههای فرهنگی و مذهبی ما به وظیفه خود به اندازه کافی درست عمل نکردهاند.
یکی از کارهای خوبی که حدود شش دهه قبل مرحوم آیتالله بروجردی آغاز کردند، تقریب مذاهب بود. ما توجه به این موضوع بسیار مهم را نادیده گرفتهایم یا بهتر است بگویم کمتوجهی کردهایم و این دقیقا نیاز جامعه و انسان مدرن است که بنده عرض کردم در اجرایی شدن آن ضعیف عمل کردهایم.
ما هم دچار افراط و تفریط هستیم و این آسیب بزرگی است. در بحث تقریب مذاهب باید از خودمان شروع کنیم، ببینیم دیدگاه ما به اسماعیلی، زیدیه، شافعی و... چگونه است؟ ما باید این افکار را تعدیل کنیم. همانطور که امامان و ائمه (ع) ما وقتی که با یک دیدگاه منافق و طرز تفکر غیر اسلامی و یا افراطی در دوران خودشان روبرو میشدند، در هیچ کجای تاریخ سیره ائمه (ع) ملاحظه نمیکنید که ائمه (ع) تندخویی کرده باشند بلکه با یک روش بسیار زیبا سعی در جذب آنها داشتند. بنابراین اینکه عرض کردم ما به گونهای در به وجود آمدن جبهههای افراطی دست داشتیم همین بیتوجهی بوده است. ما باید آغوشمان را باز کنیم. یعنی ابتدا خاندان شیعه، سپس اهل تسنن و مسلمانان و بعد ادیان دیگر را با مکتب، خواستهها، ایدهها، فرمایشات و نصایح بزرگان دینمان آشنا کنیم.
ما منابعی مثل نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه را در اختیار داریم، باید با استناد به همینها راه و روش ائمه (ع) را دنبال کنیم. وقتی این روش و منش را به دیگران عرضه کنیم، آنها را با اسلام واقعی مواجه کردهایم و اینگونه در دامن افراط نخواهند افتاد.
ما باید یاد بگیریم با پذیرفتن عقاید یکدیگر، در کنار هم زندگی کنیم و به جای طرد کردن دیگران، آنها را در آغوش بگیریم و مکتب اهلبیت (ع) را به آنها معرفی کنیم.
شما عملکرد مسلمانان کشور هند را ببینید، با وجود اینکه این کشور جمعیت زیادی دارد و ادیان مختلفی در آن وجود دارند اما روز عاشورا در این کشور تعطیل رسمی است، چرا که مسلمانان آن توانستهاند با نهایت احترام در کنار دیگران زندگی کنند.
حضرت علی (ع) به مالک اشتر فرمودند: «مردمی که تو برای خدمت به آنها میروی یا در خلق شبیه تو هستند یا در مذهب»، یعنی شما نگاهت با دو چشمت یکسان باشد، فقط نگاهت به طرفدار من و شیعه نباشد، حتی یهودیها هم قابل احترامند، کما اینکه ما هم برای یهودیها محترمیم.
وقتی این دیدگاه گسترده را داشته باشیم، با همراهی سردمداران مذهبی ما که همواره در طول تاریخ هم قدمهای بزرگی برداشتهاند مثل شرفالدین، مرحوم آیتالله بروجردی و در ابتدای انقلاب مرحوم حضرت امام (ره) و الان هم مقام معظم رهبری، میتوانیم پیام اسلام را به جهانیان برسانیم. این حرکت، حرکت بسیار مهمی است که باید با دقت و درایت در آن مسیر پیش برویم.
جمهوری اسلامی ایران در زمینه تجهیز فرهنگی خودش ضعف داشته است. این در حالی است که ابتکار عمل تشکیل حزبالله لبنان که برای دفاع از اسلام و مقابله با صهیونیست جهانی شکل گرفت، با ما بوده است. به نظر شما چرا سپاه فرهنگی به موازات آن تجهیز نشده تا بتوانیم مقابله فرهنگی داشته باشیم. همچنین اخیرا بحث قدرت نرم پیش آمده که ما در این حوزه هم بسیار ضعیف بودیم. آسیبشناسی شما در مورد این موضوع چیست؟ آیا فکر میکنید ما در دام مناسکگرایی گیر افتاده باشیم؟ مخصوصا در رابطه با عزارداری سیدالشهدا (ع) که یک فستیوال جهانی است.
جمهوری اسلامی در جبهه فرهنگی فعالیت خوبی داشته اما باید اذعان کنیم این فعالیتها کافی نبوده است. برای کار فرهنگی در کشورهای دیگر، خیلی ضروری است که ما به ساختار کشورها اشراف داشته باشیم و حساسیتهایشان را بشناسیم. به عنوان مثال در کشور عربستان؛ وهابیها و سلفیها به ۲۰ درصد هم نمیرسند در حالی که بسیاری از شیعیان ما بر این باورند که جز این دو مذهب، ادیان و مذاهب دیگری در این کشور وجود ندارند که اینگونه نیست؛ هشتاد درصد اهالی این کشور اهل تسنن حنفی هستند که همه هم ضد وهابیها هستند، منتهی ما شناخت کافی نداریم و از این بستر استفاده نمیکنیم چون مراکز فرهنگی خودمان را در سفارتخانهها قرار میدهیم. در حالی که شاید مناسبات سیاسی و دلایل دیگر مانع فعالیت هدفمند آنان شود، به عنوان مثال سفارتخانه چگونه میتواند وارد حسینیههای شیعه مدینه شود؟ پس باید به دنبال راهکار دیگری نیز باشیم. ما باید نهادهای مدنی و NGOها را تقویت کنیم تا مردم از طریق آنها با شیعیان و مردم سایر ادیان و مذاهب ارتباط بگیرند.
مکاتب مختلفی که امروزه شکل گرفته است نشان میدهد خلائی در کار فرهنگی ما وجود داشته است. اگر مردم آشنایی کامل با مکتب اهلبیت (ع) پیدا کنند، بدون تردید روزانه هزاران هزار نفر به این شاهراهِ هدایت، وارد میشوند. در این جاست که من عرض میکنم دشمن خوب متوجه شده است به چه شکلی بلوکهای آنچنانی در این شاهراه قرار بدهد که جلوی نفوذ را بگیرد. اگرچه ما معتقدیم زمین از آن مستضعفان و خداجویان اصلی است که همان مسلمانها و ندای مکتب اهلبیت (ع) است اما به هر حال برداشتن این بلوک حساب دارد. این بلوکی که راه را بسته با زور من و ده نفر دیگر از بین نمیرود. باید یک لیفتراکی بیاید این بلوک را بردارد و راه را باز کند، این را میگویند سیاست نفوذ فرهنگی زیبا در بین اقشار مختلف شیعه، مسلمان و خداجوی دنیا.
مراسم پیادهروی اربعین حسینی در سالهای اخیر به یکی از مناسک دینی ما مبدل شده است، فکر میکنید بزرگترین دستاورد این حرکت عظیم چه خواهد بود؟
ما سنتها و مراسم مذهبی بسیاری را در ولادتها و شهادتها داریم و زیباترین آن، عاشورا و اربعین است. اینها نمونههایی در ابعاد کوچک هستند که در همایش جهانی اربعین ابعاد بزرگتر آن را مشاهده میکنیم. ما ۲۱-۲۲ میلیون نفر را در هیچ گردهمایی مذهبی سیاسی در دنیا نداریم. قرنهاست که این مجالس در اجتماعات شیعه و بخصوص ایران و عراق وجود داشته است اما ما کمال بهرهبرداری را نداشتهایم، چرا که از محتوا غافل شدهایم و بیشتر درگیر ظواهریم. در روایات داریم حضور در مجلس اباعبدالله (ع) خودش اجر است. باید بپرسیم این اجر چیست؟ اجر یعنی ما هر کدام آموزش پیدا کنیم و نماینده و تبلیغکننده برای مکتب اهلبیت (ع) باشیم. این همانی است که باید در پیادهروی اربعین به دنبال آن هم باشیم و این میتواند بزرگترین دستاورد اربعین باشد.
مرجع : کرب و بلا