کد مطلب : ۳۲۰۹۶
محمدحسین ناصربخت:تکنولوژی به اصالت تعزیه لطمه میزند
«محمدحسین ناصربخت» دربارهی این پرسش که آیا تعزیه یک فرم عزاداری با اقتباس از عاشورای حسینی است یا یک قالب نمایشی، گفت: تعزیه نمایش آئینی و روایی است که از دل عزاداریهای عاشورا پدیده آمده است و این جنبه آئینی، تعزیه را وابسته به عاشورا میکند، اما تعزیه از نظر شکلی یک قالب نمایشی است که در این قالب نمایشی میتواند حتی موضوعات غیرعاشورایی نیز اتفاق بیفتد، چنانچه در طول تاریخ نمایش و تاریخچهی تعزیه چنین اتفاقی رخ میدهد.
وی افزود: برای مثال در اواخر دورهی قاجار، متونی مانند شهادت امیرکبیر یا حماسههای اساطیری و افسانههای تاریخی، مانند «انوشیروان عادل و منوچهر بانو» که یک داستان اخلاقی دارد یا داستان «ماهان کوشیار»، «رستم و سهراب» و… که در اواخر دورهی قاجار که تنوع مجالس افزایش پیدا کرد، از این قالب استفاده کردند و مجالس دیگری را نیز نوشتند.
ناصربخت ادامه داد: معمولاً در اکثر این مجالس گریزی به عاشورا و واقعهی کربلا زده میشود، اما اصل ماجرا میتواند موضوعات اجتماعی باشد مانند مالیات گرفتن معین الوکلا دربارهی پشت صحنهی تعزیه و مشکلاتی که تعزیه خوانها داشتند. در آن زمان قالب شبیه خوانی بوده است، اما موضوعات متفاوتی داشته است. این قالب نمایشی از نظر شکلی که بخشی نیز جنبه آئینی و عاشورایی دارد، اهمیت پیدا میکند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که مردم با دیدن تعزیه تاریخ را میبینند یا یک شبیه خوانی، گفت: به طور کلی تعزیه یک نمایش تاریخی نیست، یک نمایشی است که واقعهی تاریخی در آن تأثیر دارد، اما معنا و محتوا به آئین و اعتقادات مربوط است. این که تعزیه مو به مو و نعل به نعل از تاریخ تبعیت کند، این گونه نیست و بیشتر یک برداشت اساطیری از تاریخ است و به همین دلیل است که با تمامی فرهنگ ایران پیوند دارد.
وی ادامه داد: بهطور کلی قرار نیست در هنر نمایش، تاریخ را ببینیم؛ در قدیم نیز این گونه بوده است که در هنر نمایشی که یک واقعهی تاریخی نقل میشود، برای مثال نمایشنامههای شکسپیر، بسیاری از آنها زمینههای تاریخی دارد، اما در داخل نمایش که نعل به نعل تاریخ برگردان نمیشود، بلکه از آن اقتباس کرده و برداشت خود را میگوید و با دراماتیک کردن آن ارتباط برقرار میکند.
دکتر ناصربخت توضیح داد: متون تاریخی تنها اسناد و آن چیزی را که واقعاً رخ داده است ارائه میدهند، اما در نمایشها آن چیزی که محتمل است اهمیت بیشتری دارد. برخی مواقع ممکن است چیزی در تاریخ اتفاق افتاده باشد، اما قابل تکرار و تعمیم نباشد. در نمایش ما به دنبال رویدادی هستیم که قابل تعمیم است و به همین جهت نمایش برداشتی از تاریخ است.
وی ادامه داد: برای مثال زمانی که شما امام حسین ع را میبینید، امام حسین در تاریخ وجود داشته است، اما تعزیه خوان عواطف و بخشهایی از آنچه را که در متون تاریخی گفته نشده به نمایش اضافه میکند، تعزیه خوان دروغ نمیگوید ولی امکان دارد مقداری فراتر از آن چیزی را بگوید که در تاریخ بوده است.
دکتر محمدحسین ناصربخت دربارهی این که آیا مراسمهای دیگری مانند، تشت گذاری، نخل گردانی و… که در نقاط مختلف ایران برگزار میشود، آئین هستند، گفت: همهی آئینها نمایشی هستند، هیچ آئینی نیست که جلوهی نمایشی نداشته باشد، اما برخی از اینها دراماتیک نیستند. تفاوت تعزیه با بقیهی موارد در دراماتیک بودن آن است. در تعزیه شخصیت، فضا سازی نمایشی و… را میبینیم و این تعزیه را متفاوت میکند. سایر آئینهایی که برگزار میشود، یک Performance هستند، اما درام در آنها رخ نمیدهد.
این استاد دانشگاه دربارهی علت قداست تعزیه گفت: البته همهی مجالس تعزیه قداست پیدا نمیکنند، زمانی که دکتر نصر دربارهی تعزیه صحبت میکند، آن را به عنوان یک هنر مقدس با شک و تردید بیان میکند. هنر مقدس باید کاربرد آئینی داشته باشد، بخشی از تعزیهها که با آئین ارتباط دارند، قداست پیدا میکنند و بخشی که در ایام عاشورا و محرم اجرا میشود، نمایش مقدس هستند.
محمدحسین ناصربخت همچنین دربارهی ورود تکنولوژی به تعزیه، گفت: من با این موارد موافق نیستم، زیرا تعزیه و شبیبه خوانی در درون خودش کامل است، هم فرم تعزیه، هم موسیقی تعزیه، تقسیم نقشها و… هم محتوا و هم در کاربرد آئینی ریشه در اعتقادات دارد، در بخش غیر آئینی نیز فرم و محتوا سنخیت دارند و برای بیان مطالبی که در تعزیه وجود دارد کاملترین شکل است و این ظرف و مظروف کاملاً با یکدیگر هم خوانی دارند.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم چیزهای دیگری را وارد تعزیه کنیم این به سمت یک نوع تعزیه گونه میرود، زیرا تکنولوژی از جنس تعزیه نیست. شاید بتوان اینها را هنر دینی نامید، اما دیگر هنر سنتی و مقدس اتفاق نمیافتد. ورود تکنولوژی به گونهای اجرای جدیدی است که به اصالت لطمه میزند. واقعیت این است که اصالتها را باید حفظ کرد وگرنه از آن جنس کارها که در همهی نقاط دنیا انجام میشود.
ناصربخت در ادامه افزود: من نمیگویم بد است، اما دیگر نمیتوان مدعی شد که این تعزیه است. از نظر شکلی برای کسی که با این فرهنگ آشنایی دارد قابل باور نخواهد بود و بیشتر آسیب رسان است. همانطور که میبینیم در برخی مواقع موسیقی ترکیهای را وارد تعزیه میکنند، در حالی که یکی از ویژگیهای تعزیه موسیقی ایرانی یا مقامی است. نمیشود که به جای اسب در داخل تعزیه از موتور سیکلت استفاده کنید، این موارد باعث میشود جلوه حماسی و اساطیری تعزیه از آن گرفته شود. اینها آسیبهایی است که وارد شده است و یک سری نمایشهایی ساختهاند که به آن مقصدی که باید نمیرسد.
دکتر محمدحسین ناصربخت دربارهی کارکرد تعزیه و فرمهای عزاداری در بهبود مسائل و مشکلات جامعه، گفت: تعزیه برآمده از جامعهی سنتی است و در جامعهی سنتی هم کارکردهای اجتماعی دارد. یک مراسم تعزیه موجب وحدت عاطفی شده، وحدت جامعه را تقویت میکند. از سویی دیگر موجب تخلیهی روانی نیز میشود، حضور در این مجالس باعث میشود که مردم تخلیهی روانی شوند و مشکلات خود را وقتی در آن فضای انرژی و آئینی قرار میگیرند، تخلیه کنند.
وی ادامه داد: تعزیه برای جامعهی سنتی کمک کننده بوده است، اما امروزه ما هم جامعهی سنتی را داریم و هم نداریم و به نوعی در مرحلهی گذار به سر میبریم. در برخی مناطق این موارد سنتی انجام میشود و در برخی مناطق نیز انجام نمیگیرد.
این استاد دانشگاه افزود: در بعضی کلان شهرها که مردم زندگی مدرن دارند، شاید دیگر تعزیه تأثیر گذشته را نداشته باشد. در نقاط دیگر دنیا نیز معتقدند که زندگی مدرن یک نقاط خلأ در زندگی انسان به وجود آورده است و به همین جهت برخی از هنرمندان تئاتر اعتقاد دارند باید به سمت فضاهای آئینی رفت، زیرا در این فضا میتوان یکپارچگی صحنه و تماشاگر را دید و بعضی از خلأها را پر کرد. در تعزیه این امکان وجود دارد و در بخش مدرن جامعهی ما نیز اگر به آن توجه کنیم، میتواند کارگشا باشد.
ناصربخت گفت: تاثیری که تعزیه در شهرستان میتواند داشته باشد، در یک کلان شهر ندارد، در مناطقی که ریتم زندگی تندتر شده است شاید با ضرب آهنگ تعزیه همخوانی نداشه باشد، اما در نقاطی که این همخوانی وجود دارد، هنوز هم به آرامش جامعه کمک میکند.
دکتر ناصربخت در پایان گفت: برای درک تعزیه باید به آنچه در آن رخ میدهد، اعتقاد داشته باشید. تعزیه زمانی کامل میشود که تماشاگر خودش را داشته باشد و در فضای خودش اجرا شود. ما هنوز انسانهای کاملاً مدرنی نشدهایم و سنت در زیر لایههای ذهنی ما وجود دارد، بنابراین هنوز هم تعزیه کارایی خود را دارد.
وی افزود: برای مثال در اواخر دورهی قاجار، متونی مانند شهادت امیرکبیر یا حماسههای اساطیری و افسانههای تاریخی، مانند «انوشیروان عادل و منوچهر بانو» که یک داستان اخلاقی دارد یا داستان «ماهان کوشیار»، «رستم و سهراب» و… که در اواخر دورهی قاجار که تنوع مجالس افزایش پیدا کرد، از این قالب استفاده کردند و مجالس دیگری را نیز نوشتند.
ناصربخت ادامه داد: معمولاً در اکثر این مجالس گریزی به عاشورا و واقعهی کربلا زده میشود، اما اصل ماجرا میتواند موضوعات اجتماعی باشد مانند مالیات گرفتن معین الوکلا دربارهی پشت صحنهی تعزیه و مشکلاتی که تعزیه خوانها داشتند. در آن زمان قالب شبیه خوانی بوده است، اما موضوعات متفاوتی داشته است. این قالب نمایشی از نظر شکلی که بخشی نیز جنبه آئینی و عاشورایی دارد، اهمیت پیدا میکند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که مردم با دیدن تعزیه تاریخ را میبینند یا یک شبیه خوانی، گفت: به طور کلی تعزیه یک نمایش تاریخی نیست، یک نمایشی است که واقعهی تاریخی در آن تأثیر دارد، اما معنا و محتوا به آئین و اعتقادات مربوط است. این که تعزیه مو به مو و نعل به نعل از تاریخ تبعیت کند، این گونه نیست و بیشتر یک برداشت اساطیری از تاریخ است و به همین دلیل است که با تمامی فرهنگ ایران پیوند دارد.
وی ادامه داد: بهطور کلی قرار نیست در هنر نمایش، تاریخ را ببینیم؛ در قدیم نیز این گونه بوده است که در هنر نمایشی که یک واقعهی تاریخی نقل میشود، برای مثال نمایشنامههای شکسپیر، بسیاری از آنها زمینههای تاریخی دارد، اما در داخل نمایش که نعل به نعل تاریخ برگردان نمیشود، بلکه از آن اقتباس کرده و برداشت خود را میگوید و با دراماتیک کردن آن ارتباط برقرار میکند.
دکتر ناصربخت توضیح داد: متون تاریخی تنها اسناد و آن چیزی را که واقعاً رخ داده است ارائه میدهند، اما در نمایشها آن چیزی که محتمل است اهمیت بیشتری دارد. برخی مواقع ممکن است چیزی در تاریخ اتفاق افتاده باشد، اما قابل تکرار و تعمیم نباشد. در نمایش ما به دنبال رویدادی هستیم که قابل تعمیم است و به همین جهت نمایش برداشتی از تاریخ است.
وی ادامه داد: برای مثال زمانی که شما امام حسین ع را میبینید، امام حسین در تاریخ وجود داشته است، اما تعزیه خوان عواطف و بخشهایی از آنچه را که در متون تاریخی گفته نشده به نمایش اضافه میکند، تعزیه خوان دروغ نمیگوید ولی امکان دارد مقداری فراتر از آن چیزی را بگوید که در تاریخ بوده است.
دکتر محمدحسین ناصربخت دربارهی این که آیا مراسمهای دیگری مانند، تشت گذاری، نخل گردانی و… که در نقاط مختلف ایران برگزار میشود، آئین هستند، گفت: همهی آئینها نمایشی هستند، هیچ آئینی نیست که جلوهی نمایشی نداشته باشد، اما برخی از اینها دراماتیک نیستند. تفاوت تعزیه با بقیهی موارد در دراماتیک بودن آن است. در تعزیه شخصیت، فضا سازی نمایشی و… را میبینیم و این تعزیه را متفاوت میکند. سایر آئینهایی که برگزار میشود، یک Performance هستند، اما درام در آنها رخ نمیدهد.
این استاد دانشگاه دربارهی علت قداست تعزیه گفت: البته همهی مجالس تعزیه قداست پیدا نمیکنند، زمانی که دکتر نصر دربارهی تعزیه صحبت میکند، آن را به عنوان یک هنر مقدس با شک و تردید بیان میکند. هنر مقدس باید کاربرد آئینی داشته باشد، بخشی از تعزیهها که با آئین ارتباط دارند، قداست پیدا میکنند و بخشی که در ایام عاشورا و محرم اجرا میشود، نمایش مقدس هستند.
محمدحسین ناصربخت همچنین دربارهی ورود تکنولوژی به تعزیه، گفت: من با این موارد موافق نیستم، زیرا تعزیه و شبیبه خوانی در درون خودش کامل است، هم فرم تعزیه، هم موسیقی تعزیه، تقسیم نقشها و… هم محتوا و هم در کاربرد آئینی ریشه در اعتقادات دارد، در بخش غیر آئینی نیز فرم و محتوا سنخیت دارند و برای بیان مطالبی که در تعزیه وجود دارد کاملترین شکل است و این ظرف و مظروف کاملاً با یکدیگر هم خوانی دارند.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم چیزهای دیگری را وارد تعزیه کنیم این به سمت یک نوع تعزیه گونه میرود، زیرا تکنولوژی از جنس تعزیه نیست. شاید بتوان اینها را هنر دینی نامید، اما دیگر هنر سنتی و مقدس اتفاق نمیافتد. ورود تکنولوژی به گونهای اجرای جدیدی است که به اصالت لطمه میزند. واقعیت این است که اصالتها را باید حفظ کرد وگرنه از آن جنس کارها که در همهی نقاط دنیا انجام میشود.
ناصربخت در ادامه افزود: من نمیگویم بد است، اما دیگر نمیتوان مدعی شد که این تعزیه است. از نظر شکلی برای کسی که با این فرهنگ آشنایی دارد قابل باور نخواهد بود و بیشتر آسیب رسان است. همانطور که میبینیم در برخی مواقع موسیقی ترکیهای را وارد تعزیه میکنند، در حالی که یکی از ویژگیهای تعزیه موسیقی ایرانی یا مقامی است. نمیشود که به جای اسب در داخل تعزیه از موتور سیکلت استفاده کنید، این موارد باعث میشود جلوه حماسی و اساطیری تعزیه از آن گرفته شود. اینها آسیبهایی است که وارد شده است و یک سری نمایشهایی ساختهاند که به آن مقصدی که باید نمیرسد.
دکتر محمدحسین ناصربخت دربارهی کارکرد تعزیه و فرمهای عزاداری در بهبود مسائل و مشکلات جامعه، گفت: تعزیه برآمده از جامعهی سنتی است و در جامعهی سنتی هم کارکردهای اجتماعی دارد. یک مراسم تعزیه موجب وحدت عاطفی شده، وحدت جامعه را تقویت میکند. از سویی دیگر موجب تخلیهی روانی نیز میشود، حضور در این مجالس باعث میشود که مردم تخلیهی روانی شوند و مشکلات خود را وقتی در آن فضای انرژی و آئینی قرار میگیرند، تخلیه کنند.
وی ادامه داد: تعزیه برای جامعهی سنتی کمک کننده بوده است، اما امروزه ما هم جامعهی سنتی را داریم و هم نداریم و به نوعی در مرحلهی گذار به سر میبریم. در برخی مناطق این موارد سنتی انجام میشود و در برخی مناطق نیز انجام نمیگیرد.
این استاد دانشگاه افزود: در بعضی کلان شهرها که مردم زندگی مدرن دارند، شاید دیگر تعزیه تأثیر گذشته را نداشته باشد. در نقاط دیگر دنیا نیز معتقدند که زندگی مدرن یک نقاط خلأ در زندگی انسان به وجود آورده است و به همین جهت برخی از هنرمندان تئاتر اعتقاد دارند باید به سمت فضاهای آئینی رفت، زیرا در این فضا میتوان یکپارچگی صحنه و تماشاگر را دید و بعضی از خلأها را پر کرد. در تعزیه این امکان وجود دارد و در بخش مدرن جامعهی ما نیز اگر به آن توجه کنیم، میتواند کارگشا باشد.
ناصربخت گفت: تاثیری که تعزیه در شهرستان میتواند داشته باشد، در یک کلان شهر ندارد، در مناطقی که ریتم زندگی تندتر شده است شاید با ضرب آهنگ تعزیه همخوانی نداشه باشد، اما در نقاطی که این همخوانی وجود دارد، هنوز هم به آرامش جامعه کمک میکند.
دکتر ناصربخت در پایان گفت: برای درک تعزیه باید به آنچه در آن رخ میدهد، اعتقاد داشته باشید. تعزیه زمانی کامل میشود که تماشاگر خودش را داشته باشد و در فضای خودش اجرا شود. ما هنوز انسانهای کاملاً مدرنی نشدهایم و سنت در زیر لایههای ذهنی ما وجود دارد، بنابراین هنوز هم تعزیه کارایی خود را دارد.
مرجع : انصاف نیوز