کد مطلب : ۳۲۱۰۸
تاثیر محرم در مبارزه با رژیم پهلوی
عاشورای سیاسی
تاثیرپذیری از واقعه عاشورا و نهضت امام حسین(ع) برای مبارزه با ظلم و ستم در جایجای تاریخ معاصر ایران، از نهضت ملی شدن نفت گرفته تا انقلاب اسلامی مشاهده میشود. این تاثیرپذیری بهویژه در نهضت امام خمینی رنگ دیگری گرفت و منجر به سقوط رژیم 2500 ساله شاهنشاهی شد.
این نوشتار به بررسی تاثیر قیام عاشورا در مبارزه با رژیم پهلوی دوم، در سه برهه تاریخی دهه 30، 40 و 50 میپردازد؛ این مبارزات عاشورایی توسط روحانیون و علمایی چون آیتا... کاشانی و امام خمینی تئوریزه میشد و بهوسیله گروههای مبارزی چون فدائیان اسلام و موتلفه اسلامی به اجرا درمیآمد.
مبارزات آیتا... کاشانی با رژیم پهلوی در ماه محرم
با آغاز نهضت ملیشدن نفت، نیروهای مذهبی که به رهبری آیتا... کاشانی نقش مهمی در این نهضت ایفا میکردند کوشیدند تا با بهرهگیری از فضای ماه محرم به مبارزه با رژیم پهلوی بپردازند. در این بین منزل آیتا... کاشانی در ماههای محرم، محل برگزاری مجالس عزاداری بود که علاوهبر مسائل مذهبی، مسائل سیاسی نیز در آنجا مطرح میشد و خود آیتا... از جمله سخنرانان این مراسمها بود.
در محرم 1330 که دستههای عزاداری در منزل او حضور داشتند، آیتا... کاشانی ضمن سخنرانی درباره نهضت عاشورا ابراز داشت: «امیدوارم با همت شما در ایران که کشور اسلامی است، قوانین اسلامی اجرا شود، این دستگاه ظلم و بیعدالتی که بر شما حکومت میکرد، از بیخ و بن کنده شود... .»
براساس گزارش مأموران رژیم پهلوی در محرم سال 1336 در منزل آیتا... کاشانی مراسم روضهخوانی برگزار شد که برخی از رجال سیاسی در آن حضور داشتند. در این مراسم، وعاظ درباره مبارزات امام حسین(ع) صحبت و حملات شدیدی به دولت کردند.
مبارزات فدائیان اسلام در ماه محرم
جمعیت فدائیان اسلام از جمله گروههای فعال و تاثیرگذار در رخدادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران در دهه 20 و اوایل دهه 30 بود. رهبر آنها یک روحانی جوان به نام سیدمجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی بود. آنها که خط فکری نزدیکی به آیتا... کاشانی داشتند نیز با استفاده از فضای ماه محرم و مراسمهای عزاداری به مبارزه با رژیم پهلوی پرداختند. در این راستا اعضای این جمعیت در ایام ماه محرم برای سخنرانی به شهرستانها میرفتند. بهعنوان مثال در محرم 1329 سیدجعفر امامی، به مشهد سفر کرد و در مراسم محرم آن سال بر منابر به ایراد سخنرانی پرداخت و دستههای عزادار را به مخالفت با اقدامات رژیم پهلوی فراخواند.
هرچند بعد از کودتای 28 مرداد 1332 فضای کشور رو به خفقان گذاشت اما فدائیان با استفاده از فرصتی که ماه محرم ایجاد میکرد به مبارزه با رژیم پهلوی ادامه دادند. در همین رابطه شهربانی در 24 شهریور 1332 اطلاعیه داد: «طبق اطلاع حاصله فدائیان اسلام فعالیت خود را با تشکیل مجالس عزاداری در مسجد بابالحوائج و منازل اعضای موثر جمعیت فدائیان اسلام مجددا آغاز کردهاند.»
همچنین مراسم عزاداری فدائیان اسلام در محرم 32، در مسجد سلطانی بازار یا مسجد شاه، برگزار میشد که در این مجالس شیخ قاسم اسلامی و سیدعبدالحسین واحدی سخنرانی میکردند.
در یکی از این جلسات واحدی در سخنانش به محمدرضا پهلوی حمله کرد و از وی با عنوان «پسرک پهلوی» نام برد و گفت: «ما خیال داریم با ظلم حاکمان و ستم ستمگران مبارزه کنیم، کسانی که موافق هستند و میخواهند با ما بیعت کنند دستهای خود را روی سرشان بگذارند.» به دنبال این درخواست، تمام مردم حاضر در مسجد دستهایشان را روی سر گذاشتند.
در محرم سال 1333 شهربانی درباره برنامه مبارزاتی جمعیت فدائیان اسلام در ماه محرم آن سال اینچنین گزارش داد: «به مناسبت فرارسیدن ایام محرم افراد جمعیت فدائیان اسلام قصد دارند «در جلسات عزاداری و روضهخوانی ضمن بحث درباره حجاب زنان و زیان مصرف نوشابههای الکلی مطالبی علیه دولت بیان و مردم را وادار کنند که از دولت بخواهند قانون مربوط به منع استعمال نوشابههای الکلی را مورد اجرا قرار دهد.»
به دنبال شهادت نواب صفوی، نیروهای امنیتی رژیم پهلوی بهشدت فدائیان را تحت کنترل و مراقبت خویش قرار دادند لذا اعضای این جمعیت به مبارزات مخفیانه روی آوردند.
فعالیت موتلفه اسلامی در عاشورای 42
به دنبال جنایت رژیم پهلوی در مدرسه فیضیه، ماه محرم فرارسید. محرم این سال فرصت مناسبی برای ابراز انزجار همگانی علیه رژیم پهلوی بود. بر این اساس جمعیت موتلفه اسلامی، که با ائتلاف سه هیات مسجد امینالدوله، مسجد شیخعلی و هیات اصفهانیها شکل گرفته بود به برنامهریزی پرداخت. در این بین حاج مهدی عراقی بهعنوان یکی از رهبران ارشد موتلفه نقش بسیار موثری داشت.
براساس خاطرات مهدی عراقی: «جمعیت تصمیم گرفت که اولا سعی کند در ماه محرم گویندهها یک مساله واحدی را مطرح کنند، دوم اینکه خود جمعیت هم یک کاری انجام بدهد. اولین کار علنیاش دعوت مردم برای حرکت روز عاشورا از مسجد حاج ابوالفتح به سمت دانشگاه بود.»
برای راهاندازی چنین دسته عزاداری بزرگی، مهدی عراقی با هیاتداران نامدار تهران یعنی طیب حاجرضایی و رمضان یخی، وارد گفتوگو شد و آنها نیز آمادگی خود را برای همکاری اعلام کردند.
بدین ترتیب در روز عاشورای 42، با هماهنگی موتلفه، یک دسته عزاداری بزرگ از مسجد حاجابوالفتح تهران به راه افتاد و ضمن عزاداری به سر دادن شعارهای سیاسی پرداخت. این دسته عزاداری با طی کردن مسیر از میدان بهارستان و چهارراه استانبول به طرف میدان 24 اسفند رفت و از آنجا به سمت کاخ مرمر حرکت کرد و سپس رهسپار بازار شد. این حرکت با سخنرانی پرشور آیتا... فلسفی در مسجد شیخ عبدالحسین پررنگتر شد و به سخنرانی حضرت امام در فیضیه گره خورد.
نهضت امام خمینی در محرم 42
مهمترین و کارآمدترین بهرهگیری از پتانسیل ماه محرم توسط حضرت امام خمینی صورت گرفت. به دنبال برنامههایی که در صبح روز عاشورا در تهران به انجام رسیده بود، اعلام شد که امام خمینی(ره) نیز در مدرسیه فیضیه سخنرانی خواهند داشت. با پخش خبر سخنرانی امام(ره)، جمعیت کثیری از شهرهای دور و نزدیک عازم قم شدند.
در عصر عاشورا، امام خمینی بدون توجه به تهدیدات رژیم پهلوی به سمت فیضیه حرکت کردند؛ در حالی که مردم با شعار «خمینی، خمینی، تو فرزند حسینی» ایشان را مشایعت میکردند. ایشان پس از رسیدن به فیضیه شروع به سخنرانی کردند. در این سخنرانی تاریخی، ایشان رژیم پهلوی را با بنیامیه مقایسه کرده و فرمودند: «الان عصر عاشوراست... گاهی که وقایع روز عاشورا را از نظر میگذرانم، این سوال برایم پیش میآید که اگر بنیامیه و دستگاه یزیدبنمعاویه، تنها با حسین سر جنگ داشتند، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود که در روز عاشورا با زنهای بیپناه و اطفال بیگناه مرتکب شدند؟ بچه خردسال چه تقصیر داشت؟ زنها چه تقصیر داشتند؟ نظرم این است آنها با اساس سروکار داشتند، بنیهاشم را نمیخواستند، بنیامیه با بنیهاشم مخالفت داشتند، نمیخواستند شجره طیبه باشد.
همین فکر در ایران [وجود] داشت. اینها با بچههای 17،16 ساله ما چه کار داشتند؟ سید 17،16ساله به شاه چه کرده بود؟ به دولت چه کرده بود؟ به دستگاههای سفاک چه کرده بود؟ لکن این فکر پیش میآید که اینها با اساس مخالفند، با بچه مخالف نیستند. اینها نمیخواهند که اساس موجود باشد؛ اینها نمیخواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد... تأثرات ما زیاد است؛ نه اینکه امروز عاشوراست و زیاد است، آن هم باید باشد، لکن این چیزی که برای این ملت دارد پیش میآید، این چیزی که در شرف تکوین است، از آن تأثرمان زیاد است.»
این سخنرانی کوبنده باعث شد تا رژیم پهلوی امام را شبانه بازداشت کند و متعاقب آن مردم ایران دست به قیام زدند.
محرم 57، تیر خلاص بر رژیم پهلوی
در محرم سال 57 مبارزات مردم ایران منسجمتر شد و اندکی بعد با سقوط رژیم پهلوی به نتیجه رسید. از اول تا هشتم محرم، امام خمینی 12 سخنرانی، مصاحبه و پیام داشتند که مردم را برای تاسوعا و عاشورا آماده میکرد.
به دنبال روشنگریهای امام، در روز تاسوعا دستههای عزادار از جای جای تهران به سوی مراکز هشتگانه سرازیر شدند و در پایان نیز از سوی مردم عزادار یک قطعنامه 17 مادهای صادر شد. علیاکبر ناطق نوری در اینباره میگوید: «جامعه روحانیون مبارز راهپیمایی تاسوعا و عاشورا را به راه انداخت. حضور مردم در این مراسم شگفتانگیز بود. آخرین مسیر راهپیمایی، میدان آزادی بود... .»
وی که خود قطعنامه را قرائت کرد، میگوید: «قطعنامه را گرفتم و بدون اینکه قبلا مطالعه کرده باشم و بدانم چند ماده است، شروع کردم و با صدای خیلی رسا خواندم. هر مادهای که خوانده میشد، مردم سه بار میگفتند صحیح است. آن موقع تکبیر هنوز باب نشده بود و 17 ماده قطعنامه قرائت شد.» به این ترتیب عزاداری سیاسی روز تاسوعا به پایان رسید و ادامه مبارزه به روز بعد موکول شد.
با فرارسیدن روز عاشورا مردم مجددا از گوشه و کنار تهران در دستههای بزرگ و کوچک که اغلب عکسهای امام خمینی و پرچمهای سیاه در دست داشتند به سوی مراکز تعیینشده حرکت کردند. این راهپیمایی نیز بسیار گسترده بود و به اذعان بسیاری از شاهدان، پایههای رژیم پهلوی را لرزاند.
به اعتقاد استمپل، وابسته سیاسی سفارت آمریکا در ایران، «راهپیمایی تاسوعا و عاشورای 57، سرانجام شاه را متقاعد کرد که اعتبار سیاسی او به پایینترین سطح خود در طول عمرش رسیده است... بعد از این راهپیمایی بود که به استثنای تعداد انگشتشماری از وفاداران به سلطنت، روشن شد که هیچ شانسی برای بقای شاه وجود ندارد.»
«آنتونی پارسونز» سفیر انگلیس در ایران نیز درباره این راهپیمایی میگوید: «راهپیمایی تاسوعا و عاشورا از نظر عظمت و انضباط و یکپارچگی نمونه و بیسابقه بود... من ارقام یک میلیون تا یک میلیون و 500 هزار نفر جمعیت را که درباره تعداد شرکتکنندگان در این راهپیمایی منتشر شد اغراقآمیز نمیدانم... منظره آن روز را هرگز فراموش نمیکنم... در خیابانها یک سرباز پلیس دیده نمیشد ولی نظم جمعیت فوقالعاده و بینظیر بود.»
این نوشتار به بررسی تاثیر قیام عاشورا در مبارزه با رژیم پهلوی دوم، در سه برهه تاریخی دهه 30، 40 و 50 میپردازد؛ این مبارزات عاشورایی توسط روحانیون و علمایی چون آیتا... کاشانی و امام خمینی تئوریزه میشد و بهوسیله گروههای مبارزی چون فدائیان اسلام و موتلفه اسلامی به اجرا درمیآمد.
مبارزات آیتا... کاشانی با رژیم پهلوی در ماه محرم
با آغاز نهضت ملیشدن نفت، نیروهای مذهبی که به رهبری آیتا... کاشانی نقش مهمی در این نهضت ایفا میکردند کوشیدند تا با بهرهگیری از فضای ماه محرم به مبارزه با رژیم پهلوی بپردازند. در این بین منزل آیتا... کاشانی در ماههای محرم، محل برگزاری مجالس عزاداری بود که علاوهبر مسائل مذهبی، مسائل سیاسی نیز در آنجا مطرح میشد و خود آیتا... از جمله سخنرانان این مراسمها بود.
در محرم 1330 که دستههای عزاداری در منزل او حضور داشتند، آیتا... کاشانی ضمن سخنرانی درباره نهضت عاشورا ابراز داشت: «امیدوارم با همت شما در ایران که کشور اسلامی است، قوانین اسلامی اجرا شود، این دستگاه ظلم و بیعدالتی که بر شما حکومت میکرد، از بیخ و بن کنده شود... .»
براساس گزارش مأموران رژیم پهلوی در محرم سال 1336 در منزل آیتا... کاشانی مراسم روضهخوانی برگزار شد که برخی از رجال سیاسی در آن حضور داشتند. در این مراسم، وعاظ درباره مبارزات امام حسین(ع) صحبت و حملات شدیدی به دولت کردند.
مبارزات فدائیان اسلام در ماه محرم
جمعیت فدائیان اسلام از جمله گروههای فعال و تاثیرگذار در رخدادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران در دهه 20 و اوایل دهه 30 بود. رهبر آنها یک روحانی جوان به نام سیدمجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی بود. آنها که خط فکری نزدیکی به آیتا... کاشانی داشتند نیز با استفاده از فضای ماه محرم و مراسمهای عزاداری به مبارزه با رژیم پهلوی پرداختند. در این راستا اعضای این جمعیت در ایام ماه محرم برای سخنرانی به شهرستانها میرفتند. بهعنوان مثال در محرم 1329 سیدجعفر امامی، به مشهد سفر کرد و در مراسم محرم آن سال بر منابر به ایراد سخنرانی پرداخت و دستههای عزادار را به مخالفت با اقدامات رژیم پهلوی فراخواند.
هرچند بعد از کودتای 28 مرداد 1332 فضای کشور رو به خفقان گذاشت اما فدائیان با استفاده از فرصتی که ماه محرم ایجاد میکرد به مبارزه با رژیم پهلوی ادامه دادند. در همین رابطه شهربانی در 24 شهریور 1332 اطلاعیه داد: «طبق اطلاع حاصله فدائیان اسلام فعالیت خود را با تشکیل مجالس عزاداری در مسجد بابالحوائج و منازل اعضای موثر جمعیت فدائیان اسلام مجددا آغاز کردهاند.»
همچنین مراسم عزاداری فدائیان اسلام در محرم 32، در مسجد سلطانی بازار یا مسجد شاه، برگزار میشد که در این مجالس شیخ قاسم اسلامی و سیدعبدالحسین واحدی سخنرانی میکردند.
در یکی از این جلسات واحدی در سخنانش به محمدرضا پهلوی حمله کرد و از وی با عنوان «پسرک پهلوی» نام برد و گفت: «ما خیال داریم با ظلم حاکمان و ستم ستمگران مبارزه کنیم، کسانی که موافق هستند و میخواهند با ما بیعت کنند دستهای خود را روی سرشان بگذارند.» به دنبال این درخواست، تمام مردم حاضر در مسجد دستهایشان را روی سر گذاشتند.
در محرم سال 1333 شهربانی درباره برنامه مبارزاتی جمعیت فدائیان اسلام در ماه محرم آن سال اینچنین گزارش داد: «به مناسبت فرارسیدن ایام محرم افراد جمعیت فدائیان اسلام قصد دارند «در جلسات عزاداری و روضهخوانی ضمن بحث درباره حجاب زنان و زیان مصرف نوشابههای الکلی مطالبی علیه دولت بیان و مردم را وادار کنند که از دولت بخواهند قانون مربوط به منع استعمال نوشابههای الکلی را مورد اجرا قرار دهد.»
به دنبال شهادت نواب صفوی، نیروهای امنیتی رژیم پهلوی بهشدت فدائیان را تحت کنترل و مراقبت خویش قرار دادند لذا اعضای این جمعیت به مبارزات مخفیانه روی آوردند.
فعالیت موتلفه اسلامی در عاشورای 42
به دنبال جنایت رژیم پهلوی در مدرسه فیضیه، ماه محرم فرارسید. محرم این سال فرصت مناسبی برای ابراز انزجار همگانی علیه رژیم پهلوی بود. بر این اساس جمعیت موتلفه اسلامی، که با ائتلاف سه هیات مسجد امینالدوله، مسجد شیخعلی و هیات اصفهانیها شکل گرفته بود به برنامهریزی پرداخت. در این بین حاج مهدی عراقی بهعنوان یکی از رهبران ارشد موتلفه نقش بسیار موثری داشت.
براساس خاطرات مهدی عراقی: «جمعیت تصمیم گرفت که اولا سعی کند در ماه محرم گویندهها یک مساله واحدی را مطرح کنند، دوم اینکه خود جمعیت هم یک کاری انجام بدهد. اولین کار علنیاش دعوت مردم برای حرکت روز عاشورا از مسجد حاج ابوالفتح به سمت دانشگاه بود.»
برای راهاندازی چنین دسته عزاداری بزرگی، مهدی عراقی با هیاتداران نامدار تهران یعنی طیب حاجرضایی و رمضان یخی، وارد گفتوگو شد و آنها نیز آمادگی خود را برای همکاری اعلام کردند.
بدین ترتیب در روز عاشورای 42، با هماهنگی موتلفه، یک دسته عزاداری بزرگ از مسجد حاجابوالفتح تهران به راه افتاد و ضمن عزاداری به سر دادن شعارهای سیاسی پرداخت. این دسته عزاداری با طی کردن مسیر از میدان بهارستان و چهارراه استانبول به طرف میدان 24 اسفند رفت و از آنجا به سمت کاخ مرمر حرکت کرد و سپس رهسپار بازار شد. این حرکت با سخنرانی پرشور آیتا... فلسفی در مسجد شیخ عبدالحسین پررنگتر شد و به سخنرانی حضرت امام در فیضیه گره خورد.
نهضت امام خمینی در محرم 42
مهمترین و کارآمدترین بهرهگیری از پتانسیل ماه محرم توسط حضرت امام خمینی صورت گرفت. به دنبال برنامههایی که در صبح روز عاشورا در تهران به انجام رسیده بود، اعلام شد که امام خمینی(ره) نیز در مدرسیه فیضیه سخنرانی خواهند داشت. با پخش خبر سخنرانی امام(ره)، جمعیت کثیری از شهرهای دور و نزدیک عازم قم شدند.
در عصر عاشورا، امام خمینی بدون توجه به تهدیدات رژیم پهلوی به سمت فیضیه حرکت کردند؛ در حالی که مردم با شعار «خمینی، خمینی، تو فرزند حسینی» ایشان را مشایعت میکردند. ایشان پس از رسیدن به فیضیه شروع به سخنرانی کردند. در این سخنرانی تاریخی، ایشان رژیم پهلوی را با بنیامیه مقایسه کرده و فرمودند: «الان عصر عاشوراست... گاهی که وقایع روز عاشورا را از نظر میگذرانم، این سوال برایم پیش میآید که اگر بنیامیه و دستگاه یزیدبنمعاویه، تنها با حسین سر جنگ داشتند، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود که در روز عاشورا با زنهای بیپناه و اطفال بیگناه مرتکب شدند؟ بچه خردسال چه تقصیر داشت؟ زنها چه تقصیر داشتند؟ نظرم این است آنها با اساس سروکار داشتند، بنیهاشم را نمیخواستند، بنیامیه با بنیهاشم مخالفت داشتند، نمیخواستند شجره طیبه باشد.
همین فکر در ایران [وجود] داشت. اینها با بچههای 17،16 ساله ما چه کار داشتند؟ سید 17،16ساله به شاه چه کرده بود؟ به دولت چه کرده بود؟ به دستگاههای سفاک چه کرده بود؟ لکن این فکر پیش میآید که اینها با اساس مخالفند، با بچه مخالف نیستند. اینها نمیخواهند که اساس موجود باشد؛ اینها نمیخواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد... تأثرات ما زیاد است؛ نه اینکه امروز عاشوراست و زیاد است، آن هم باید باشد، لکن این چیزی که برای این ملت دارد پیش میآید، این چیزی که در شرف تکوین است، از آن تأثرمان زیاد است.»
این سخنرانی کوبنده باعث شد تا رژیم پهلوی امام را شبانه بازداشت کند و متعاقب آن مردم ایران دست به قیام زدند.
محرم 57، تیر خلاص بر رژیم پهلوی
در محرم سال 57 مبارزات مردم ایران منسجمتر شد و اندکی بعد با سقوط رژیم پهلوی به نتیجه رسید. از اول تا هشتم محرم، امام خمینی 12 سخنرانی، مصاحبه و پیام داشتند که مردم را برای تاسوعا و عاشورا آماده میکرد.
به دنبال روشنگریهای امام، در روز تاسوعا دستههای عزادار از جای جای تهران به سوی مراکز هشتگانه سرازیر شدند و در پایان نیز از سوی مردم عزادار یک قطعنامه 17 مادهای صادر شد. علیاکبر ناطق نوری در اینباره میگوید: «جامعه روحانیون مبارز راهپیمایی تاسوعا و عاشورا را به راه انداخت. حضور مردم در این مراسم شگفتانگیز بود. آخرین مسیر راهپیمایی، میدان آزادی بود... .»
وی که خود قطعنامه را قرائت کرد، میگوید: «قطعنامه را گرفتم و بدون اینکه قبلا مطالعه کرده باشم و بدانم چند ماده است، شروع کردم و با صدای خیلی رسا خواندم. هر مادهای که خوانده میشد، مردم سه بار میگفتند صحیح است. آن موقع تکبیر هنوز باب نشده بود و 17 ماده قطعنامه قرائت شد.» به این ترتیب عزاداری سیاسی روز تاسوعا به پایان رسید و ادامه مبارزه به روز بعد موکول شد.
با فرارسیدن روز عاشورا مردم مجددا از گوشه و کنار تهران در دستههای بزرگ و کوچک که اغلب عکسهای امام خمینی و پرچمهای سیاه در دست داشتند به سوی مراکز تعیینشده حرکت کردند. این راهپیمایی نیز بسیار گسترده بود و به اذعان بسیاری از شاهدان، پایههای رژیم پهلوی را لرزاند.
به اعتقاد استمپل، وابسته سیاسی سفارت آمریکا در ایران، «راهپیمایی تاسوعا و عاشورای 57، سرانجام شاه را متقاعد کرد که اعتبار سیاسی او به پایینترین سطح خود در طول عمرش رسیده است... بعد از این راهپیمایی بود که به استثنای تعداد انگشتشماری از وفاداران به سلطنت، روشن شد که هیچ شانسی برای بقای شاه وجود ندارد.»
«آنتونی پارسونز» سفیر انگلیس در ایران نیز درباره این راهپیمایی میگوید: «راهپیمایی تاسوعا و عاشورا از نظر عظمت و انضباط و یکپارچگی نمونه و بیسابقه بود... من ارقام یک میلیون تا یک میلیون و 500 هزار نفر جمعیت را که درباره تعداد شرکتکنندگان در این راهپیمایی منتشر شد اغراقآمیز نمیدانم... منظره آن روز را هرگز فراموش نمیکنم... در خیابانها یک سرباز پلیس دیده نمیشد ولی نظم جمعیت فوقالعاده و بینظیر بود.»
مرجع : فرهیختگان