کد مطلب : ۳۲۱۱۸
محمدرضا سنگری: عاشورا آبشخور اندیشه و عزت ماست
قرنها از حماسه عاشورا میگذرد، اما ذرهای از عظمت این حماسه عظیم کاسته نشده است و از یک سو میتوان این موضوع را مدیون مکتوبات نویسندگان و روایت راویان دانست که دیده و شنیدههای خود را سینه به سینه انتقال دادهاند، هر چند این مکتوبات در طول تاریخ دچار انحرافات و تحریفهایی شده، اما با مطالعه میتوان سره را از ناسره تمیز داد.
در مصاحبهای که با محمدرضا سنگری، عضو هیئت علمی دانشگاه، مدیر گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، عاشوراپژوه و عضو هیئت علمی بنیاد دعبل خزاعی انجام دادهایم به این موضوع پرداختهایم که هنرمندان، نویسندگان و پژوهشگران چه اندازه در تولید آثار عاشورایی اهتمام ورزیدهاند تا نسلهای جوان را با این موضوع مهم آشنا کنند. مشروح گفتوگو در ادامه آمده است؛
به نظر میرسد با وجود وقوع رخداد بزرگی مانند انقلاب اسلامی که متأثر از واقعه عاشورا است و قریب به چهل سال از انقلاب میگذرد، اما کمتر اثری حاوی سخن و حرف تازهای درباره عاشورا تولید شده است، چرا این گونه است؟
ما برای هر رویدادی میتوانیم منظرهای گوناگونی داشته باشیم. وقتی منظر و رویکرد و زاویه نگاه تغییر کرد، چیزی مییابیم که چشمهای دیگر نیافته است. به عنوان مثال، اگر عاشورا را از منظر روانشناسی، جامعهشناسی، تاریخی و ... بررسی کنیم، از هر منظر دستاورد متفاوتی خواهد داشت. ما نیاز داریم عظیمترین و پربارترین حادثه تاریخی خودمان را که بهحق هر چه داریم، آبشخور آن، روز عاشورا است و انقلاب ما، هویت و عزت امروزمان را مدیون عاشورا هستیم و امام(ع) فرمودند، هر چه داریم از محرم و صفر است، سخن عمیق و درستی است. حادثه عاشورا در عین بزرگی و عظمت، زایا است و هیچ وقت تمام نمیشود و از جنس حادثههای دیگر نیست که محدود به زمان و مکان باشد.
چون عاشورا تجلیگاه همه تفکر ماست، بزرگترین و شاخصترین اتفاقی است که حق در برابر باطل ایستاده است؛ از این رو اسوه است و اباعبدالله(ع) در کربلا فرمود؛ من برای همه شما اسوه هستم. برخی موضوعات است، که در گذشته به آن بیشتر پرداخته میشد، اما اکنون کمرنگتر شده است، یکی از آنها هنر خوشنویسی است. عاشورا در این هنر در گذشته بسیار متوجه بوده است. به عنوان مثال پردههایی که ترکیببندهای محتشم کاشانی نوشته شده، از خطهای زیبایی بهرهگیری شده است و طی ۵۰۰ سال گذشته خوشنویسی عاشورایی را میتوان دید، اما در این دوره توجه به آن کمتر شده است و ما در داوریهای جایزه کتاب سال عاشورا در سال جاری هیچ کتابی در این زمینه نداشتیم. برگزاری این جایزه روشن کردن چنین مسائلی است و همچنین سفارش دادن به اهالی هنر و نویسندگی است تا حفرههای خالی پر شود. در این رشتهها در دوره نخست نیز با کمبودهایی مواجه بودیم، اما امسال در حوزه شعر کودک و خوشنویسی هیچ اثری نداشتیم. اکنون باید اذعان کنیم، گستردهترین حوزه، پژوهشهای عاشورایی است که از این نظر خوشحالکننده است.
غنای برخی از بخشها نظیر شعر و ادبیات، به معنی غنای کیفی آنها نیز هست؟
در حوزه ادبیات مانند داستان آثار خوبی وجود دارد. آنه تاکنون در این حوزه منتشر شده نشان میدهد در حوزه شعر توفیق نسبی داشتیم، ولی هنوز آنچه از درون عنوان کنیم که به نقطه درخشانی رسیدهایم، این گونه نبوده، هر چند راه باز است و قدمهای خوبی در این زمینه برداشته شده است، اما کاستیها کم نیست و در حوزه ادبیات داستانی کودک تولیداتی صورت گرفته و شخصیتهای عاشورایی را برای کودکان و نوجوانان مطرح کرده است، اما باز هم جای کار دارد. حدود ۱۰ سال است که با یک مجموعه عاشورایی در خوزستان کار میکنم و اولین مجله کودک عاشورایی را منتشر کردیم و یا مجلهای مانند خیمه یک اتفاق بزرگ در حوزه مباحث عاشورایی است که ساخت و بافت علمی بالایی دارد.
با توجه به اینکه جشنوارهای برای مجلات عاشورایی نداریم، به نظر میرسد جای آن خالی است. مجلات هیئت و یا مجلات فصلی عاشورایی است که بخشی از فرهنگ جامعه را شکل میدهد و امیدوارم در آینده بتوانیم به این موضوع هم بپردازیم. ما فقط کتابهایی را میبینیم که مجوز وزارت ارشاد را دارد، در حالی که کتابهای بسیاری در حوزه جشنوارهها و کنگرهها هست که مجوز ارشاد را ندارند، اما میتوان آنها را هم مورد بررسی قرار داد و تعداد آنها شاید از کل اثار رسمی داوری شده در حوزه عاشورایی هم بیشتر شود. مانند شب شعر عاشورایی شیراز که بیش از ۳۰ سال قدمت دارد.
در جایزه کتاب سال عاشورا که امسال برای دومین بار برگزار شد، این جایزه به دنبال چه اهدافی است؟
چند مسئله در این زمینه مطرح است، نخست معرفی آثار شاخص و برتر به جامعه است، میدانید که اقبال به سمت عاشورا بسیار زیاد است، مداحان و ذاکران میخواهند بدانند بهترین مجموعههای شعری کجاست، نسل جوان ما میخواهند نمونههای داستانی را بشناسند، پژوهشگران میخواهند ببینند آیا کسانی به زوایای پنهان کربلا پرداختهاند یا نه. از اینرو خواهندگان و خوانندگان آثار عاشورایی کم نیستند. نکته دوم شناسایی نویسندگان است تا از ظرفیت آنها استفاده شود. سوم اینکه نویسندگان را تشویق کنیم و چهارم؛ آثار را نقد کنیم. پس اعتلا و رشد آثار حوزه عاشورا در پرتو جایزه دعبل میتواند انجام شود.
در میان آثاری که امسال داوری شد، رویکرد تازه و یا سخن تازهای در حوزه عاشورا وجود داشت که امیدوارکننده باشد؟
سطح آثار پژوهشی بالا رفته و دقیقتر شدهاند و عالمانهتر به مسائل و موضوعات نگاه کردهاند و عمدتاً چهرههای دانشگاهی و جوان هستند و دنبال مقولههایی رفتهاند که کمتر کسی ممکن است رفته باشد؛ به عنوان مثال محافل زنانه عاشورایی بسیاری وجود دارد، اما تحقیقی در این زمینه انجام نشده است و این رویکرد تازهای است که در گذشته نبوده، یا تدوین فرهنگنامه عاشورایی یکی از آثاری است که در این زمینه کمبود داریم و این اثر در دوره دوم، ارزشمند است و یا برخی حوزهها مورد اختلاف است و افرادی به این حوزهها پرداختهاند و یا پژوهشهایی در حوزه قمهزنی وجود داشت که رویکرد تازهای در آنها یافت میشد.
تعداد کم آثار عاشورایی بهویژه در برخی رشتهها مانند هنر و یا آثار کودک در این زمینه چه دلایلی دارد؟
فرض کنید مباحث این موضوع را در مجله خیمه داریم، اما شعاع توزیع آن وسیع نیست. ما باید صدا و سیما را نسبت به این موضوع حساس کنیم و در فضای رسانهای فراگیر نیز این موضوع مطرح شود و همچنین با حوزههای کودک و نوجوان تعامل داشته باشیم و همچنین لازم است با آموزش و پرورش که دارای دو انتشارات شاخص است، با آنها تعاملهایی انجام شود و مجموعه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را با این موضوع درگیر کنیم؛ چرا که شاعران و نویسندگان بسیاری در این کانون هستند و میتوان از ظرفیتهای آنها استفاده کرد.
برخی آثار هنری که زمان زیادی هم برای خلق آن صرف شده، اکنون در پستوها مانده و هنرمند انگیزهای برای انتشار آنها ندارد، در حالی که این آثار برای دیده شدن باید انتشار پیدا کنند، نظر شما چیست و چه باید کرد؟
این دغدغه درستی است و باید به آن احترام گذاشت، آثار هنری که حاصل ماهها تلاش یک هنرمند است، اگر منتشر نشود و به دست مخاطبان نرسد، انگیزهای برای خلق آثار بعدی نخواهد داشت و در این زمینه، وظیفه سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ... است که به حمایت از آنها بپردازد. حقیقت این است که چنین کارهایی توان و زمان میبرند اما تومان ندارند. در حالی که این هم بعدی از زندگی یک هنرمند یا نویسنده و پژوهشگر است و باید چتر حمایتی روی این کارها و چنین افرادی باز شود و امیدوارم این کار به تدریج رخ دهد.
یکی از دلایلی که سبب میشود کتابها و مجلات عاشورایی منتشر نشوند، عدم اقبال مخاطبان است و اینکه اگر تقاضا مثلاً برای شعر عاشورایی وجود داشت، این آثار تولید میشد، از این منظر بازار تولید آثار عاشورایی را چطور ارزیابی میکنید؟
اتفاقاً اقبال به شعر عاشورایی کم نیست. ما ۵۵ هزار ذاکر و مداح در کشور داریم؛ اگر از اینها یک دهم طلب کتاب کنند، ۵۵۰۰ نسخه میشود که شمارگان مطلوبی برای یک کتاب است. البته مشکل توزیع، بزرگترین مشکل پیش روی ناشران هم وجود دارد و شبکه توزیع قوی نداریم. گاهی کتابها به موقع منتشر نمیشوند و گاه مناسب توزیع نمیشوند، در صورتی که این مشکلات رفع شود، استقبال از اثار عاشورایی نیز وجود خواهد داشت. نکته مهم دیگر برخی از آثار هستند که راهی جز این نیست که باید هزینه هایی را صرف کرد تا کتاب به دست مخاطب برسد، به این معنی که کتابها را به دست مخاطبان واقعی برسانیم. برخی کتابها نیز هستند که دایره مخاطبان اندکی دارند، مثلاً در حوزه آثار پژوهشی شاید برای یک چنین اثری ۲۰۰ نفر مخاطب پیدا شود و نسبت به آن موضوع حساس باشند.
با توجه به داوریهای انجام شده، خروجی دانشگاه یا حوزه در زمینه تولید آثار عاشورایی، کدامیک وزینتر و قابل قبولتر بوده است؟
در حوزه کارهای پژوهشی موفقترین چهرهها، کسانی هستند که دوگانهساز هستند، به این معنی که کسانی که هم حوزه را درک کردهاند و هم دانشگاه را. چرا که هم ژرفانگریهای حوزوی را دارند و هم نظاممندی و دقیقبینی و انتظامبخشی دانشگاهی را دارا هستند. در حال حاضر احساس میکنم که غلبه با آثار چنین نویسندگانی است. نکته جالب دیگر اینکه اغلب پژوهشهای عاشورایی از سوی محققان جوان انجام میشود و این بسیار امیدبخش است و اگر از آنها حمایت شود، چشمانداز یک دهه دیگر ما در حوزه پژوهشهای عاشورایی روشن و درخشان خواهد بود.
سخن آخر؟
یکی از موضوعاتی که مورد غفلت واقع شده، مقالات عاشورایی است که لازم است در هر یک از حوزه ها تدوین شود. به عنوان مثال یک صاحبنظر حوزه ادبیات داستانی عاشورایی مقاله بنویسد و این حوزه را تحلیل کرده و رهنمودهایی به نویسندگان بدهد، یا در حوزه خوشنویسی، عکاسی و ... مقالههایی تولید شود. اینکه چگونه درباره عاشورا تحقیق کنیم، نیازهای امروز ما چیست؟ با داوری آثار عاشورایی میتوان نتیجهگیری کرد که در چه حوزههایی دچار ضعف هستیم و یا ضعف روشی آثار کجاست؟ همه این موارد باید از سوی نهاد و سازمان و ... مانند بنیاد دعبل مورد توجه قرار گیرد و یا از توان مجموعههای دیگر استفاده کند و در راستای تدوین این أثار پژوهشی اقدام کند که در این صورت شاهد نتایج و آثار مثبتی خواهیم بود.
در مصاحبهای که با محمدرضا سنگری، عضو هیئت علمی دانشگاه، مدیر گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، عاشوراپژوه و عضو هیئت علمی بنیاد دعبل خزاعی انجام دادهایم به این موضوع پرداختهایم که هنرمندان، نویسندگان و پژوهشگران چه اندازه در تولید آثار عاشورایی اهتمام ورزیدهاند تا نسلهای جوان را با این موضوع مهم آشنا کنند. مشروح گفتوگو در ادامه آمده است؛
به نظر میرسد با وجود وقوع رخداد بزرگی مانند انقلاب اسلامی که متأثر از واقعه عاشورا است و قریب به چهل سال از انقلاب میگذرد، اما کمتر اثری حاوی سخن و حرف تازهای درباره عاشورا تولید شده است، چرا این گونه است؟
ما برای هر رویدادی میتوانیم منظرهای گوناگونی داشته باشیم. وقتی منظر و رویکرد و زاویه نگاه تغییر کرد، چیزی مییابیم که چشمهای دیگر نیافته است. به عنوان مثال، اگر عاشورا را از منظر روانشناسی، جامعهشناسی، تاریخی و ... بررسی کنیم، از هر منظر دستاورد متفاوتی خواهد داشت. ما نیاز داریم عظیمترین و پربارترین حادثه تاریخی خودمان را که بهحق هر چه داریم، آبشخور آن، روز عاشورا است و انقلاب ما، هویت و عزت امروزمان را مدیون عاشورا هستیم و امام(ع) فرمودند، هر چه داریم از محرم و صفر است، سخن عمیق و درستی است. حادثه عاشورا در عین بزرگی و عظمت، زایا است و هیچ وقت تمام نمیشود و از جنس حادثههای دیگر نیست که محدود به زمان و مکان باشد.
چون عاشورا تجلیگاه همه تفکر ماست، بزرگترین و شاخصترین اتفاقی است که حق در برابر باطل ایستاده است؛ از این رو اسوه است و اباعبدالله(ع) در کربلا فرمود؛ من برای همه شما اسوه هستم. برخی موضوعات است، که در گذشته به آن بیشتر پرداخته میشد، اما اکنون کمرنگتر شده است، یکی از آنها هنر خوشنویسی است. عاشورا در این هنر در گذشته بسیار متوجه بوده است. به عنوان مثال پردههایی که ترکیببندهای محتشم کاشانی نوشته شده، از خطهای زیبایی بهرهگیری شده است و طی ۵۰۰ سال گذشته خوشنویسی عاشورایی را میتوان دید، اما در این دوره توجه به آن کمتر شده است و ما در داوریهای جایزه کتاب سال عاشورا در سال جاری هیچ کتابی در این زمینه نداشتیم. برگزاری این جایزه روشن کردن چنین مسائلی است و همچنین سفارش دادن به اهالی هنر و نویسندگی است تا حفرههای خالی پر شود. در این رشتهها در دوره نخست نیز با کمبودهایی مواجه بودیم، اما امسال در حوزه شعر کودک و خوشنویسی هیچ اثری نداشتیم. اکنون باید اذعان کنیم، گستردهترین حوزه، پژوهشهای عاشورایی است که از این نظر خوشحالکننده است.
غنای برخی از بخشها نظیر شعر و ادبیات، به معنی غنای کیفی آنها نیز هست؟
در حوزه ادبیات مانند داستان آثار خوبی وجود دارد. آنه تاکنون در این حوزه منتشر شده نشان میدهد در حوزه شعر توفیق نسبی داشتیم، ولی هنوز آنچه از درون عنوان کنیم که به نقطه درخشانی رسیدهایم، این گونه نبوده، هر چند راه باز است و قدمهای خوبی در این زمینه برداشته شده است، اما کاستیها کم نیست و در حوزه ادبیات داستانی کودک تولیداتی صورت گرفته و شخصیتهای عاشورایی را برای کودکان و نوجوانان مطرح کرده است، اما باز هم جای کار دارد. حدود ۱۰ سال است که با یک مجموعه عاشورایی در خوزستان کار میکنم و اولین مجله کودک عاشورایی را منتشر کردیم و یا مجلهای مانند خیمه یک اتفاق بزرگ در حوزه مباحث عاشورایی است که ساخت و بافت علمی بالایی دارد.
با توجه به اینکه جشنوارهای برای مجلات عاشورایی نداریم، به نظر میرسد جای آن خالی است. مجلات هیئت و یا مجلات فصلی عاشورایی است که بخشی از فرهنگ جامعه را شکل میدهد و امیدوارم در آینده بتوانیم به این موضوع هم بپردازیم. ما فقط کتابهایی را میبینیم که مجوز وزارت ارشاد را دارد، در حالی که کتابهای بسیاری در حوزه جشنوارهها و کنگرهها هست که مجوز ارشاد را ندارند، اما میتوان آنها را هم مورد بررسی قرار داد و تعداد آنها شاید از کل اثار رسمی داوری شده در حوزه عاشورایی هم بیشتر شود. مانند شب شعر عاشورایی شیراز که بیش از ۳۰ سال قدمت دارد.
در جایزه کتاب سال عاشورا که امسال برای دومین بار برگزار شد، این جایزه به دنبال چه اهدافی است؟
چند مسئله در این زمینه مطرح است، نخست معرفی آثار شاخص و برتر به جامعه است، میدانید که اقبال به سمت عاشورا بسیار زیاد است، مداحان و ذاکران میخواهند بدانند بهترین مجموعههای شعری کجاست، نسل جوان ما میخواهند نمونههای داستانی را بشناسند، پژوهشگران میخواهند ببینند آیا کسانی به زوایای پنهان کربلا پرداختهاند یا نه. از اینرو خواهندگان و خوانندگان آثار عاشورایی کم نیستند. نکته دوم شناسایی نویسندگان است تا از ظرفیت آنها استفاده شود. سوم اینکه نویسندگان را تشویق کنیم و چهارم؛ آثار را نقد کنیم. پس اعتلا و رشد آثار حوزه عاشورا در پرتو جایزه دعبل میتواند انجام شود.
در میان آثاری که امسال داوری شد، رویکرد تازه و یا سخن تازهای در حوزه عاشورا وجود داشت که امیدوارکننده باشد؟
سطح آثار پژوهشی بالا رفته و دقیقتر شدهاند و عالمانهتر به مسائل و موضوعات نگاه کردهاند و عمدتاً چهرههای دانشگاهی و جوان هستند و دنبال مقولههایی رفتهاند که کمتر کسی ممکن است رفته باشد؛ به عنوان مثال محافل زنانه عاشورایی بسیاری وجود دارد، اما تحقیقی در این زمینه انجام نشده است و این رویکرد تازهای است که در گذشته نبوده، یا تدوین فرهنگنامه عاشورایی یکی از آثاری است که در این زمینه کمبود داریم و این اثر در دوره دوم، ارزشمند است و یا برخی حوزهها مورد اختلاف است و افرادی به این حوزهها پرداختهاند و یا پژوهشهایی در حوزه قمهزنی وجود داشت که رویکرد تازهای در آنها یافت میشد.
تعداد کم آثار عاشورایی بهویژه در برخی رشتهها مانند هنر و یا آثار کودک در این زمینه چه دلایلی دارد؟
فرض کنید مباحث این موضوع را در مجله خیمه داریم، اما شعاع توزیع آن وسیع نیست. ما باید صدا و سیما را نسبت به این موضوع حساس کنیم و در فضای رسانهای فراگیر نیز این موضوع مطرح شود و همچنین با حوزههای کودک و نوجوان تعامل داشته باشیم و همچنین لازم است با آموزش و پرورش که دارای دو انتشارات شاخص است، با آنها تعاملهایی انجام شود و مجموعه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را با این موضوع درگیر کنیم؛ چرا که شاعران و نویسندگان بسیاری در این کانون هستند و میتوان از ظرفیتهای آنها استفاده کرد.
برخی آثار هنری که زمان زیادی هم برای خلق آن صرف شده، اکنون در پستوها مانده و هنرمند انگیزهای برای انتشار آنها ندارد، در حالی که این آثار برای دیده شدن باید انتشار پیدا کنند، نظر شما چیست و چه باید کرد؟
این دغدغه درستی است و باید به آن احترام گذاشت، آثار هنری که حاصل ماهها تلاش یک هنرمند است، اگر منتشر نشود و به دست مخاطبان نرسد، انگیزهای برای خلق آثار بعدی نخواهد داشت و در این زمینه، وظیفه سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ... است که به حمایت از آنها بپردازد. حقیقت این است که چنین کارهایی توان و زمان میبرند اما تومان ندارند. در حالی که این هم بعدی از زندگی یک هنرمند یا نویسنده و پژوهشگر است و باید چتر حمایتی روی این کارها و چنین افرادی باز شود و امیدوارم این کار به تدریج رخ دهد.
یکی از دلایلی که سبب میشود کتابها و مجلات عاشورایی منتشر نشوند، عدم اقبال مخاطبان است و اینکه اگر تقاضا مثلاً برای شعر عاشورایی وجود داشت، این آثار تولید میشد، از این منظر بازار تولید آثار عاشورایی را چطور ارزیابی میکنید؟
اتفاقاً اقبال به شعر عاشورایی کم نیست. ما ۵۵ هزار ذاکر و مداح در کشور داریم؛ اگر از اینها یک دهم طلب کتاب کنند، ۵۵۰۰ نسخه میشود که شمارگان مطلوبی برای یک کتاب است. البته مشکل توزیع، بزرگترین مشکل پیش روی ناشران هم وجود دارد و شبکه توزیع قوی نداریم. گاهی کتابها به موقع منتشر نمیشوند و گاه مناسب توزیع نمیشوند، در صورتی که این مشکلات رفع شود، استقبال از اثار عاشورایی نیز وجود خواهد داشت. نکته مهم دیگر برخی از آثار هستند که راهی جز این نیست که باید هزینه هایی را صرف کرد تا کتاب به دست مخاطب برسد، به این معنی که کتابها را به دست مخاطبان واقعی برسانیم. برخی کتابها نیز هستند که دایره مخاطبان اندکی دارند، مثلاً در حوزه آثار پژوهشی شاید برای یک چنین اثری ۲۰۰ نفر مخاطب پیدا شود و نسبت به آن موضوع حساس باشند.
با توجه به داوریهای انجام شده، خروجی دانشگاه یا حوزه در زمینه تولید آثار عاشورایی، کدامیک وزینتر و قابل قبولتر بوده است؟
در حوزه کارهای پژوهشی موفقترین چهرهها، کسانی هستند که دوگانهساز هستند، به این معنی که کسانی که هم حوزه را درک کردهاند و هم دانشگاه را. چرا که هم ژرفانگریهای حوزوی را دارند و هم نظاممندی و دقیقبینی و انتظامبخشی دانشگاهی را دارا هستند. در حال حاضر احساس میکنم که غلبه با آثار چنین نویسندگانی است. نکته جالب دیگر اینکه اغلب پژوهشهای عاشورایی از سوی محققان جوان انجام میشود و این بسیار امیدبخش است و اگر از آنها حمایت شود، چشمانداز یک دهه دیگر ما در حوزه پژوهشهای عاشورایی روشن و درخشان خواهد بود.
سخن آخر؟
یکی از موضوعاتی که مورد غفلت واقع شده، مقالات عاشورایی است که لازم است در هر یک از حوزه ها تدوین شود. به عنوان مثال یک صاحبنظر حوزه ادبیات داستانی عاشورایی مقاله بنویسد و این حوزه را تحلیل کرده و رهنمودهایی به نویسندگان بدهد، یا در حوزه خوشنویسی، عکاسی و ... مقالههایی تولید شود. اینکه چگونه درباره عاشورا تحقیق کنیم، نیازهای امروز ما چیست؟ با داوری آثار عاشورایی میتوان نتیجهگیری کرد که در چه حوزههایی دچار ضعف هستیم و یا ضعف روشی آثار کجاست؟ همه این موارد باید از سوی نهاد و سازمان و ... مانند بنیاد دعبل مورد توجه قرار گیرد و یا از توان مجموعههای دیگر استفاده کند و در راستای تدوین این أثار پژوهشی اقدام کند که در این صورت شاهد نتایج و آثار مثبتی خواهیم بود.