کد مطلب : ۳۲۱۷۰
کاهش سوگوارههاي نمايشي گزارش می دهد
تعزيه خواني در آستانه فراموشي!
نمايشي که شايد در سالهاي خيلي دور بيشتر از اينها مورد توجه بود و براي برگزاري آن در ايام ماه محرم برنامه ريزيهاي زيادي ميشد. البته به يقين هم نميتوانيم بگوييم در شرايط حاضر تعزيه خواني نداريم اما نمايش تعزيه خواني با نمايشهاي محدودي همچنان نفس ميکشد.
در اين مورد سه کارگردان نمايشهاي آيئني و سنتي درباره تعزيه خواني نظرهاي متفاوتي دادهاند، که در زير ميخوانيم.
*محمدحسين ناصربخت: بايد تعزيه خواني را حفظ کنيم
محمدحسين ناصربخت مدير گروه تئاتر دانشکده سينما و تئاتر دانشگاه هنر که مهمان يکي از اجراهاي سوگواره نمايشي «رکعت به رکعت عاشقي» بود با بيان اين که "قدم نهادن روي صحنه تعزيه به عنوان يک شبيه خوان اعتقاد قلبي و ايمان الهي نياز دارد" به ايسناميگويد:بازسازي اتفاقات مقدسي همچون واقعه عاشورا و صحراي کربلا نيازمند انسانهاي مومن و پاک است. ضمن اينکه شبيهخوانان تعزيه به هيچ عنوان توان جايگزيني يک شخصيت والامقام و مقدس را ندارد اما با بهرهوري از جزئيات سازنده يک تعزيهامکان باور پذيري مخاطب از اجراي خود را فراهم ميآورد. البته بايد توجه داشت که باورپذيري يک تعزيه بهايمان و اعتقاد قلبي مخاطب هم نياز دارد. اين در حالي است که اگر مخاطب از ايمان قلبي برخوردار نبودهاما دلي پاک، صاف و ساده داشته باشد، با تماشاي مظلوميت اشخاص واقعه عاشورا و صحراي کربلا ناخودآگاه وارد ارتباط عاطفي با داستان ميشود. اين ارتباط را شيوه روايت دقيق و درست هنرمندان تعزيه با آن فنوني که ميدانند، ايجاد ميکنند.
درتاريخ تعزيه نشان از عشق مردميبه اين هنر دارد. شبيهخوانان و مسئولين برگزاري چنين آييني حرفه اصليشان معمولا با تعزيه مرتبط نبوده است. عشق و علاقه آنها و همراهي مردم سبب راهاندازي گروههاي تعزيه ميشد. اما پس از گذشت سالها از آغاز اين آيين به هر حال با تغيير شيوه زندگي مردم و پيشرفت تجهيزات کاربردي در ميان جامعه تعزيه را نيز تحت تاثير قرار داد. همانطور که هر کسي به شکل جديتر و تخصصيتر به کار خود ميپرداخت، تعزيه هم وارد فضاي حرفهاي خود شد. ما امروزه شاهد حضور و فعاليت گروههاي شبيهخواني دائميو حرفهاي هستيم.
معمولا در روزگار قديم افراد خوش سابقه و شناخته شده شهرها و روستاها اجازه حضور در يک گروه تعزيه را داشتند، چرا که براي مردم اهميت داشت. اگر شخص نادرستي عزم ورود به چنين گروهي را داشت،مردم نه آن شخص را حتي در نقش يزيد و شمر ميپذيرفتند و نه اجازه حضور در گروه تعزيه را به وي ميدادند.
گروههاي تعزيهامروزي بايد ارتباطات خود را با اساتيد و پيشکسوتان اين آيين هنري مذهبي گسترش دهند. تجربيات و دانستههاي آنها براي گروههاي تعزيه جوان و کم تجربه ما لازم است. اگر چنين کاري به صورت مداوم و متوالي انجام و ميان شبيهخوانان جوان و علاقهمندان تعزيه ارتباطي مستمر شکل گيرد، ميتوانيم آينده اين هنر را حفظ کنيم.
*محمد زرنوش: ريشه هنر تئاتر، تعزيه خواني است
محمد زرنوش ديگر کارگردان نمايشهاي آئيني و سنتي است که درباره هنر اصيل تعزيه خواني به خبرنگار شروع گفته است:
اين گونه از نمايشهاي مناسبتي نبايد معطوف به ماههاي خاص باشد؛ اصولا در شهرستانها، آئينهاي سنتي بيشتر به چشم ميخورد. اگرچه به لحاظ امکانات از شرايط کمتري براي اجرا نمايش برخوردار هستند اما مردم همچنان با اين سنتها عزاداري ميکنند. درپايتخت مردم با توجه به گونههاي مختلف نمايشها، کمياز نمايشهاي مناسبتي فاصله گرفتهاند،در حالي که هنر تئاتر از آيينها و سنتهاي نمايشي قديم شروع شده است. انواع تعزيه خوانيها و نمايشهاي آييني، پيوندي ميان مردم و تاريخ ديني و فرهنگي ما است. در شهرهاي کوچک مردم اعتقادات پررنگ تري به آئينهاي نمايشي دارند.
در دوره اي کارگردانهاي بزرگي چون ناصرتقوايي و بهرام بيضايي نمايشهاي خود را با هنر تعزيه خواني تجربه کردند.
تعزيه در ايران هويت غني دارد، اما آنچه از هنر تعزيه ميدانيم، با آنچه تا کنون شنيده و ديدهايم، متفاوت است. متاسفانه بي هويتي در هنر تعزيه زماني بيشتر به چشم ميخورد که مردم آنچه را
که از نمايش و هنر تئاتر تعزيه ميبينند، باور ميکنند.
*داوود فتحعلي بيگي: هنر تعزيه را دريابيد
داوود فتحعلي بيگي کارگردان تئاتر مهمان خبرگزاري هنرآنلاين بود تا بيشتر درباره هنر تعزيه اطلاعات لازم را به دوستداران اين نمايش بدهد که اين روزها ميتوان رگهايي از هنر تعزيه را در بعضي محلههاي اصيل نشين تهران يافت.
اين کارگردان تئاتر گويد:در تعزيه متن و اجرا تابعي از هم هستند. يعني اگر بخواهيد يکي از نمايشنامههاي آرتور ميلر يا نمايشنامهنويسهاي ايراني را به شيوه تعزيه اجرا کنيد، بايد آن را بازنويسي کنيد و با ساختار متن تعزيه به يک نمايش روايي تبديلش کنيد. کسي که اين کار را انجام ميدهد، بايد شيوه درامنويسي تعزيه را بداند و نمايش روايي را هم بشناسد. اگر چنين علميدر گروه اجراکننده باشد، ميتوان از تکنيکهاي اجراي تعزيه در تئاتر مدرن استفاده کرد.
بعضي از کارگردانهاي خوب تئاتر از جمله آقاي اصغر دشتي در "شازده کوچولو" از اين سبک و سياق استفاده کردهاند و موفق هم بودهاند. اين کارگردانها هم به ويژگيهاي ساختاري تعزيه اشراف دارند و هم به تئاتر مدرن. اگر کارگرداني اين کار را انجام بدهد و به تعزيه اشراف نداشته باشد، يقيناً نميتواند به درستي از تکنيکهاي تعزيه در تئاتر مدرن استفاده کند.
مهمترين ويژگي ساختاري تعزيه، روايي بودن آن است. ما در گذشته هنر نقالي داشتيم که يک نقال هم شرح صحنه ميداد و هم از زبان شخصيتهاي داستان جملاتي را نقل قول ميکرد. يک نقال به جاي تکتک شخصيتهاي داستان نقشآفريني ميکرد. اين شيوه به شبيهخواني هم راه پيدا کرد و به همين علت شبيهخوانها تبديل به راوي نقشها شدند. وقتي يک شبيهخوان تبديل به يک راوي ميشود، سعي ميکند خودش را به آن شخصيت نزديک کند و در عين حال فاصلهاش را هم نگه دارد. تعيينکردن اين مرز کار ظريف و سختي است. اگر يک راوي بتواند اين مرز را به درستي تعيين کند، آن موقع در اجراي زبان حال موفق عمل ميشود و ميتواند هر لحظه متفاوت باشد و حتي از نقشش خارج شود. يعني ممکن است يک نفر اشقياخواني کند اما يک لحظه براي مظلوميت امام حسين(ع) و يارانش هم اشک بريزد. اين ديگر به توانايي شبيهخوان بر ميگردد.
يکي از لطمههايي کهامروزه دارد به تعزيهخواني وارد ميشود، لطمههاي ناشي از گم شدن تجربههاي اجراها است. براي مثال اگر تعزيه حضرت يونس خوانده شود، هيچکس نميداند که شبيه حضرت يونس بايد چگونه در دل ماهي قرار بگيرد. چنين تکنيکهايي در زمان نگارش متن تعزيه نوشته نشدهاند چون آن زمان فکر نميکردند که ممکن است سالها بعد تجربههاي اجراي تعزيهها گم شود و آيندگان نياز به مراجعه به اين تکنيکها داشته باشند. به همين خاطر است که ميگويم لزوم نگهداري نسخههاي تعزيه و همينطور تصاوير و فيلم اجراهاي تعزيه احساس ميشود. ممکن است سالها بعد خيلي از تکنيکهايي کهامروز در تعزيهخواني اجرا ميشود، به فراموشي سپرده شود اما اگر امروز اين تکنيکها ثبت شود، در آينده هنرمندان ميتوانند به منابع موجود رجوع کنند و تکنيکهاي درست اجرا را بدون تحمل رنج ياد بگيرند.
از گذشته فقط يک سري عکس از اجراهاي تعزيه در تکيه دولت موجود است که عدهاي از آنها در دسترس مردم قرار گرفته و عدهاي ديگر ممکن است هنوز چاپ نشده باشند. پردههاي نقاشي هم متأثر از تعزيه بودهاند ولي آنها هم به طور سازمانيافتهاي گردآوري و نگهداري نشدهاند. تعداد از آنها در خانه مردم و در موزه رضا عباسي تهران و ساير موزهها نگهداري ميشود و بعضي هم توسط عتيقهفروشها گردآوري شده و به فروش رسيده است. 2-3 کتاب به زبان لاتين و فارسي هم وجود دارد که مجموعهاي از تصاوير اين نقاشيها در آن قرار داده شده است.
مرجع : شروع