کد مطلب : ۳۲۱۷۷
زیارت عاشورا و اعتبار سند آن
زيارت عاشورا با مجموع درسهاي عقيدتي، سياسي، فكري و انزجار از دشمنان اهل بيت عصمت و طهارت، در حكم محك و معياري است كه سَره را از ناسره جدا میكند و تقدم تبرّي است بر تولّي، دعا و نيايش است به درگاه خداوند و درخواست توفيق انتقام از دشمنان و باز تمنّاي اوست كه هر كدام از عبارات آن ارزشهايي را ارائه میدهد و سر فصلهاي غير قابل ترديدي را فرا راه انسان میگشايد و میتواند آدمي را در پيمودن راه راست و رسيدن به حقيقت، راسخ و استوار کند.
اين زيارتنامه توسط امام باقر(عليهالسّلام)به شيعيان تعليم داده شده است و صرفا يك زيارتنامه جهت عرض ادب ظاهري به محضر امام حسين(عليه السّلام) و ياران ايشان نیست بلكه خود منشوري است كه از هر جهت نوري از آن جلوهگر است چرا كه اين صحيفه بهانهاي است براي بيان مختصر امّا كامل از اسلامشناسي، معرفتشناسي، امامشناسي، جامعهشناسي و انسانشناسي.
زيارت حسين بن علي(ع) در كتابهاي ادعيه و مزار وارد شده است و در طول سيزده قرن علما و دانشمندان بر خواندن آن در روز عاشورا بلكه در طول سال عنايت خاصّي داشته و همگان را به آن سفارش كردهاند.
اكنون اسناد اين زيارت را كه عمدتاً از نوشتار استاد آية الله سبحاني است میآوريم.[1]
1. شيخ طوسي (385 -460 ه.ق) در كتاب «مصباح المتهجد و سلاح المتعبد»[2] آن را به سه طريق نقل كرده جز اينكه طريق نخست مربوط به بيان ثواب زيارت امام حسين(ع) است و ارتباطي به نصّ زيارت معروف ندارد ولي دو سند ديگر مربوط به زيارت رايج است و ما به بررسي اين دو سند بسنده میكنيم. شيخ در كتاب مصباح المتهجد زيارت عاشورا را با سند ياد شده در زير نقل میكند كه همه اين مشايخ از ثقات میباشند. وثاقت آنها مورد پذيرش تمام علماء رجال است. افرادي كه در سلسله سند شيخ واقع شدهاند عبارتند از: محمد بن اسماعيل بن بزيع و او از صالح بن عقبه و سيف بن عميرة و او از علقمه بن محمد حضرمي و او از امام باقر(ع). علقمه به امام باقر(ع) میگويد: امروز دعايي (مقصود كيفيت زيارت امام حسين(عليهالسّلام) است) ياد من بده كه هر موقع خواستم آن حضرت را از نزديك زيارت كنم آن را بخوانم و دعايي ياد من بده كه هر موقع خواستم آن حضرت را از دور و از خانهام زيارت كنم، بخوانم. علقمه میگويد: امام به من گفت هر موقع دو ركعت نماز گزاردي ... .
در مورد معتبر و ثقه بودن افرادي كه شيخ طوسي در سند خود از آنها نام برده میتوان به كتب رجالي مراجعه كرد.[3]
سند دوم شيخ طوسي بدين صورت است:
وي روايت را از كتاب محمد بن خالد طيالسي گرفته است. آيتالله سبحاني در اين باره مینویسد: سند شيخ طوسي به كتاب طيالسي در غايت اتقان و صحت است.[4] چرا كه بزرگان حديث از او نقل روايت نموده و بر او اعتماد كردهاند.[5] و محمد بن خالد طيالسي از سيف بن عميرة و او از صفوان بن مهران جمّال كه هر دو اينها نيز به تصريح نجاشي ثقه ميباشند[6] اين زيارت را نقل كردهاند. با بررسي مختصري كه از اسناد شيخ طوسي به عمل آمد اين نتيجه حاصل شد كه سند زيارت عاشورا كه از طريق شيخ نقل شده كاملاً صحيح و معتبر است.
2. سند دوم زيارت عاشورا سندي است كه در كامل الزيارات[7] جعفر بن محمد بن قولويه (م 367 ه.ق) نقل شده است.
ابن قولويه به دو سند آن را نقل كرده كه عبارتند از:
الف- حكيم بن داود، كه از مشايخ بلاواسطه ابن قولويه بود و به تصريح وي ثقه است. وي از محمد بن موسي همداني كه جرحي درباره او وارد نشده و سپس او از محمد بن خالد طيالسي و او از سيف بن عميره و او از علقمه بن محمد حضرمي كه قبلاً ثابت شده نقل کرده و همگي از ثقات هستند. پس نخستين سند كامل الزيارات سند معتبري میباشد.
ب- سند دوم از طريق محمد بن اسماعيل و او از صالح بن عقبه و او از مالك جهني است، دربارة دو شخصيت نخست بيان شد كه اولي از اكابره مشايخ شيعه و دومي از راويان مقبول الرواية است، اما درباره مالك جهني هر چند در كتب رجالي توثيق خصوصي وارد نشده است ولي شخصيتهايي مانند: علي بن ابراهيم و يونس بن عبدالرحمان و عبدالله بن مسكان با واسطه يا بي واسطه به نقل روايت از او پرداختهاند و شيخ مفيد در ارشاد ابياتي از او در مدح امام باقر(ع) نقل كرده كه حاكي از ولاء خاص او به خاندان رسالت میباشد.[8] با توجه به اين قرائن میتوان او را فرد مقبول الرواية خواند.
از اين بحث نتيجه میگيريم:
1. سندهاي چهار يا پنجگانه هر يك ديگري را تأييد كرده و ماية اطمينان میشوند زيرا چه بسا سندي به تنهايي اطمينانآفرين نباشد امّا آنگاه كه در كنار سندهاي ديگر قرار گرفت از قوت بيشتري برخوردار میشود.
2. مواظبت علماء شيعه بر خواندن زيارت عاشورا در طول اين قرون خود میتواند ماية قوت حديث شود زيرا چنين اتفاقي از علما و دانشمندان بدون يك مدرك قطعي امكانپذير نيست و شايد در اين ميان اساتيد ديگري نيز بوده كه به دست ما نرسيده است.
3. مضمون زيارت عاشورا به طور اجمال در ديگر زيارات نيز وارد شده و همگي از يك اسلوب و يك نگرش به دشمنان اهل بيت(عليهمالسّلام) حكايت میكند.
يادآوري اين نكته لازم است كه برخي عظمت زيارت عاشورا را در حدّي دانستهاند كه آن را از احاديث قدسيه برشمردهاند. يكي از علماي معاصر در اين باره نوشته است: در اينكه زيارت عاشورا از احاديث قدسيه بوده و سلسلة اسناد آن به گفتار خدا و (قالالله) منتهي میشود شكي در آن نيست و امعان نظر در اين مطلب اهميت زيارت عاشورا را بيش از پيش روشن میسازد كه كلام خداست و سخن عادي نيست.[9]
*مرکز مطالعات و پاسخگوئی به شبهات حوزه علمیه قم
_____________________
پینوشتها:
[1]. ر.ك: سيماي فرزانگان، مؤسسة امام صادق، چ اول، قم، 1380، ج 3، ص 459 به بعد.
[2]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج اول، مؤسسة فقهالشيعه، بيروت، 1411 ه، ص 772.
[3]. شيخ طوسي، الفهرست، مكتبه المرتضويه، نجف، ص 78 و 85 و 139، نجاشي، رجال نجاشي، دارالاضواء، چ اول، بيروت 1408 ه، ج 1، ص 425 و 444 و ج 2 ص214.
[4]. سيماي فرزانگان، مؤسسة امام صادق، چ اول، قم، 1380، ج 2، ص 501.
[5] . ابوالقاسم خوئي، معجم رجال الحديث، چ سوم، بيروت، 1403 ه، ج 16، ص 69.
[6] . نجاشي، همان، ص 425 و 440.
[7] .كامل الزيارات، تحقيق جواد قيومي، مؤسسة نشر الفقاهه، چ اول، قم، 1417 ه، ص 325، باب 71.
[8]. الارشاد، تحقيق مؤسسة آل البيت، چ اول، المؤتمر العالمي لألفيه الشيخ المفيد، قم، 1413 ه، ج 2، ص 157.
[9]. تهراني، ميرزا ابوالفضل، شفاء الصدور في شرح زيارهًْالعاشورا، تحقيق علي موحد ابطحي، چ سوم، قم، 1407 ه، ص 8 و 124 ـ 125.
اين زيارتنامه توسط امام باقر(عليهالسّلام)به شيعيان تعليم داده شده است و صرفا يك زيارتنامه جهت عرض ادب ظاهري به محضر امام حسين(عليه السّلام) و ياران ايشان نیست بلكه خود منشوري است كه از هر جهت نوري از آن جلوهگر است چرا كه اين صحيفه بهانهاي است براي بيان مختصر امّا كامل از اسلامشناسي، معرفتشناسي، امامشناسي، جامعهشناسي و انسانشناسي.
زيارت حسين بن علي(ع) در كتابهاي ادعيه و مزار وارد شده است و در طول سيزده قرن علما و دانشمندان بر خواندن آن در روز عاشورا بلكه در طول سال عنايت خاصّي داشته و همگان را به آن سفارش كردهاند.
اكنون اسناد اين زيارت را كه عمدتاً از نوشتار استاد آية الله سبحاني است میآوريم.[1]
1. شيخ طوسي (385 -460 ه.ق) در كتاب «مصباح المتهجد و سلاح المتعبد»[2] آن را به سه طريق نقل كرده جز اينكه طريق نخست مربوط به بيان ثواب زيارت امام حسين(ع) است و ارتباطي به نصّ زيارت معروف ندارد ولي دو سند ديگر مربوط به زيارت رايج است و ما به بررسي اين دو سند بسنده میكنيم. شيخ در كتاب مصباح المتهجد زيارت عاشورا را با سند ياد شده در زير نقل میكند كه همه اين مشايخ از ثقات میباشند. وثاقت آنها مورد پذيرش تمام علماء رجال است. افرادي كه در سلسله سند شيخ واقع شدهاند عبارتند از: محمد بن اسماعيل بن بزيع و او از صالح بن عقبه و سيف بن عميرة و او از علقمه بن محمد حضرمي و او از امام باقر(ع). علقمه به امام باقر(ع) میگويد: امروز دعايي (مقصود كيفيت زيارت امام حسين(عليهالسّلام) است) ياد من بده كه هر موقع خواستم آن حضرت را از نزديك زيارت كنم آن را بخوانم و دعايي ياد من بده كه هر موقع خواستم آن حضرت را از دور و از خانهام زيارت كنم، بخوانم. علقمه میگويد: امام به من گفت هر موقع دو ركعت نماز گزاردي ... .
در مورد معتبر و ثقه بودن افرادي كه شيخ طوسي در سند خود از آنها نام برده میتوان به كتب رجالي مراجعه كرد.[3]
سند دوم شيخ طوسي بدين صورت است:
وي روايت را از كتاب محمد بن خالد طيالسي گرفته است. آيتالله سبحاني در اين باره مینویسد: سند شيخ طوسي به كتاب طيالسي در غايت اتقان و صحت است.[4] چرا كه بزرگان حديث از او نقل روايت نموده و بر او اعتماد كردهاند.[5] و محمد بن خالد طيالسي از سيف بن عميرة و او از صفوان بن مهران جمّال كه هر دو اينها نيز به تصريح نجاشي ثقه ميباشند[6] اين زيارت را نقل كردهاند. با بررسي مختصري كه از اسناد شيخ طوسي به عمل آمد اين نتيجه حاصل شد كه سند زيارت عاشورا كه از طريق شيخ نقل شده كاملاً صحيح و معتبر است.
2. سند دوم زيارت عاشورا سندي است كه در كامل الزيارات[7] جعفر بن محمد بن قولويه (م 367 ه.ق) نقل شده است.
ابن قولويه به دو سند آن را نقل كرده كه عبارتند از:
الف- حكيم بن داود، كه از مشايخ بلاواسطه ابن قولويه بود و به تصريح وي ثقه است. وي از محمد بن موسي همداني كه جرحي درباره او وارد نشده و سپس او از محمد بن خالد طيالسي و او از سيف بن عميره و او از علقمه بن محمد حضرمي كه قبلاً ثابت شده نقل کرده و همگي از ثقات هستند. پس نخستين سند كامل الزيارات سند معتبري میباشد.
ب- سند دوم از طريق محمد بن اسماعيل و او از صالح بن عقبه و او از مالك جهني است، دربارة دو شخصيت نخست بيان شد كه اولي از اكابره مشايخ شيعه و دومي از راويان مقبول الرواية است، اما درباره مالك جهني هر چند در كتب رجالي توثيق خصوصي وارد نشده است ولي شخصيتهايي مانند: علي بن ابراهيم و يونس بن عبدالرحمان و عبدالله بن مسكان با واسطه يا بي واسطه به نقل روايت از او پرداختهاند و شيخ مفيد در ارشاد ابياتي از او در مدح امام باقر(ع) نقل كرده كه حاكي از ولاء خاص او به خاندان رسالت میباشد.[8] با توجه به اين قرائن میتوان او را فرد مقبول الرواية خواند.
از اين بحث نتيجه میگيريم:
1. سندهاي چهار يا پنجگانه هر يك ديگري را تأييد كرده و ماية اطمينان میشوند زيرا چه بسا سندي به تنهايي اطمينانآفرين نباشد امّا آنگاه كه در كنار سندهاي ديگر قرار گرفت از قوت بيشتري برخوردار میشود.
2. مواظبت علماء شيعه بر خواندن زيارت عاشورا در طول اين قرون خود میتواند ماية قوت حديث شود زيرا چنين اتفاقي از علما و دانشمندان بدون يك مدرك قطعي امكانپذير نيست و شايد در اين ميان اساتيد ديگري نيز بوده كه به دست ما نرسيده است.
3. مضمون زيارت عاشورا به طور اجمال در ديگر زيارات نيز وارد شده و همگي از يك اسلوب و يك نگرش به دشمنان اهل بيت(عليهمالسّلام) حكايت میكند.
يادآوري اين نكته لازم است كه برخي عظمت زيارت عاشورا را در حدّي دانستهاند كه آن را از احاديث قدسيه برشمردهاند. يكي از علماي معاصر در اين باره نوشته است: در اينكه زيارت عاشورا از احاديث قدسيه بوده و سلسلة اسناد آن به گفتار خدا و (قالالله) منتهي میشود شكي در آن نيست و امعان نظر در اين مطلب اهميت زيارت عاشورا را بيش از پيش روشن میسازد كه كلام خداست و سخن عادي نيست.[9]
*مرکز مطالعات و پاسخگوئی به شبهات حوزه علمیه قم
_____________________
پینوشتها:
[1]. ر.ك: سيماي فرزانگان، مؤسسة امام صادق، چ اول، قم، 1380، ج 3، ص 459 به بعد.
[2]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج اول، مؤسسة فقهالشيعه، بيروت، 1411 ه، ص 772.
[3]. شيخ طوسي، الفهرست، مكتبه المرتضويه، نجف، ص 78 و 85 و 139، نجاشي، رجال نجاشي، دارالاضواء، چ اول، بيروت 1408 ه، ج 1، ص 425 و 444 و ج 2 ص214.
[4]. سيماي فرزانگان، مؤسسة امام صادق، چ اول، قم، 1380، ج 2، ص 501.
[5] . ابوالقاسم خوئي، معجم رجال الحديث، چ سوم، بيروت، 1403 ه، ج 16، ص 69.
[6] . نجاشي، همان، ص 425 و 440.
[7] .كامل الزيارات، تحقيق جواد قيومي، مؤسسة نشر الفقاهه، چ اول، قم، 1417 ه، ص 325، باب 71.
[8]. الارشاد، تحقيق مؤسسة آل البيت، چ اول، المؤتمر العالمي لألفيه الشيخ المفيد، قم، 1413 ه، ج 2، ص 157.
[9]. تهراني، ميرزا ابوالفضل، شفاء الصدور في شرح زيارهًْالعاشورا، تحقيق علي موحد ابطحي، چ سوم، قم، 1407 ه، ص 8 و 124 ـ 125.
مرجع : کیهان