کد مطلب : ۳۲۲۵۹
ریتم در عزاداری جای معنا را گرفته است/ خطبهخوانی کمرنگ شده است
رضا مهدوی کارشناس مجری بخش موسیقی «چشم شب روشن» دوشنبه شب میزبان مهدی امین فروغی پژوهشگر موسیقی آیینی و مذهبی بود.
امین فروغی درباره دوره های مختلف سوگواری اباعبدالله اظهار کرد: می توانیم این پدیده را به 5 دوره تقسیم کنیم. اول از بدو وقوع حادثه تا قرن چهارم هجری، دوم از قرن چهارم تا ابتدای دوره قاجاریه، سوم تمام دوران قاجاریه و چهارم از مشروطه تا انقلاب اسلامی و آخرین دوره از انقلاب تا به حال.
وی افزود: نخستین سوگواران بازماندگان خاندان اباعبدالله بودند و در طول سفر اسارت در مواقف مختلف عزاداری می کردند. امام سجاد (ع) تا پایان عمر سوگوار پدر بود و زینب کبری (س) هم همینطور. اما در دوران ائمه اطهار پس از امام سجاد، به سختی و با تنگنا سوگواری برگزار می شد و شعرا و سوگواران در مهنت بودند و از سوی حاکمان تهدید می شدند. از جمله دعبل خزاعی. نه تنها محبان امام حسین (ع) به اشکال بدی کشته می شدند بلکه حتی قبر سیدالشهدا در زمان متوکل به آب بسته شد، آن را تخریب کردند، شخم زدند وآن سرزمین را کشت کردند.
این پژوهشگر موسیقی آیینی و مذهبی ادامه داد: در نیمه دوم قرن چهارم هجری، آل بویه که بر قسمت اعظم ایران و عراق عرب تسلط داشتند نخستین دولت شیعی ایرانی پس از اسلام را تشکیل دادند، پادشاهان آن علاقه فراوانی به شعائر داشتند و معزالدوله دیلمی دستور داد پس از تسلط بر بغداد، بازارها را سیاه پوش کنند و در دهه اول محرم عزاداری برپا شود و اینگونه عزاداری ها در کشور ما علنی و رسمی شد.
امین فروغی یادآور شد: در دوره مغولان به خصوص در عهد غازان خان که شیعه شد و سلطان محمد خدا بنده عزاداری ها رونق نسبی گرفت اما در دوره تیموری اتفاقی افتاد که سرنوشت عزاداری ها را تا روزگار ما رقم زد. خطیب و دانشمند بزرگ سبزوار کمال الدین حسین بیهقی سبزواری معروف به ملاحسین کاشفی از سبزوار به هرات هجرت کرد و مورد استقبال پادشاه، شاهزادگان و عموم مردم قرار گرفت. این شاعر زبردست و گرانمایه کتابی به نام «روضه الشهدا» با موضوع شرح مصائب اهل بیت از جمله امام حسین تالیف کرد. این کتاب به دلیل نثر شیوایش بسیار مورد استقبال قرار گرفت. در این دوره طبقه ای به نام روضه خوان ها ایجاد شد که با استفاده از آن کتاب، در مجالس عزاداری برپا می کردند.
مولف کتاب «هنر مرثیه خوانی» تأکید کرد: در دوره صفویه شاهد اضافه شدن شکل دیگری از عزاداری هستیم که آن دسته گردانی است و دسته های مختلف به خیابان ها می آمدند. سفرنامه نویسان به تفصیل به این موضوع اشاره کرده اند. در دوره زندیه نیز شکل دیگری از عزاداری رایج شد که آن شبیه خوانی است. کریم خان زند به شعائر مذهبی علاقمند بود و شیراز به عنوان پایتخت به 12 منطقه به نام امامان نامگذاری شد و هرمنطقه را تحت الحمایه آن معصوم می دانستند.
وی تصریح کرد: در دوره افشاریه شاهد قدری افول هستیم اما در دوره قاجاریه شکل های مختلف عزاداری به وجود آمد که در راس آنها نوحه خوانی بود. یغمای جندقی شکل خاصی از نوحه را ابداع کرد که غالبا در قالب مستزاد است.تمام گونه ها در این دوره رواج شگفتی داشت و موسیقی مذهبی، الحان و نغمات آن به شکل گسترده ای به چشم می خورد. بزرگترین اساتید موسیقی ما نیز در میان روضه خوان ها، نوحه خوان ها و شبیه خوان ها بودند.
امین فروغی ادامه داد: با به وجود آمدن انقلاب مشروطیت و دوران تجدد موج تفکرات نوین در کشور رایج می شود، نوحه خوان ها و روضه خوان ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند، فرزندان بسیاری از شبیه خوان ها و اهل منبر به آوازخوانی و تصنیف خوانی روی می آورند. اما در پهلوی اول با ممنوعیت هایی که اعمال می شود، این پدیده به شکل زیرزمینی کار خود را ادامه می دهد و روضه های خانگی رواج زیادی پیدا می کند. در دوره پهلوی دوم سوگواری ها رونق می گیرد، علنی می شود و حال و هوای سیاسی به خود می گیرد تا به انقلاب سال 57 منجر می شود.
برنده جایزه محتشم 95 اضافه کرد: در تمام این دوره ها، در اشکال مختلف عزاداری به گونه های مختلف موسیقی سازی ما و در بعضی موارد موسیقی آوازی ما حضور دارد و به راستی باید گفت اگر از دیرباز تاکنون ما از شعائر حسینی موسیقی را بگیریم به حیات بسیاری از آنها خاتمه داده ایم و این پیوند از دیرباز بین موسیقی و مذهب وجود داشته و وجود دارد.
وی درباره پیوند فرهنگ موسیقی با فرهنگ عاشورایی اظهار کرد: در تمام فرهنگها از گذشته تاکنون پیوند ناگسستنی آیین پرستش و نیایش، ادیان و مذاهب مختلف با موسیقی برقرار بوده و از ابتدا موسیقی از آن مذاهب بوده است. با مطالعه تاریخ و فرهنگ مختلف به وضوح مشخص است پدیده های مذهبی، آیین های نیایش و ستایش از ابتدای شکل گیری دستیاری در کنار خود داشته اند به نام موسیقی، چه سازی و چه آوازی. در تمام ادیان از یونان و ایران باستان گرفته تا اسلام موسیقی وجود داشته است.
امین فروغی افزود: در قرائت قرآن اساتیدی ظهور کرده اند که موسیقی دانان بزرگ عصر بوده اند؛ مثلا سوره مریم عبدالباسط را در نظر بگیرید که چه شاهکاری آفریده است. آثار مصطفی اسماعیل هم همین است. علاوه بر قرائت قرآن، در اذان ما نمونه های تابناکی داریم که در ایران نمونه بارز آن شاهکار مرحوم موذن زاده اردبیلی است.
مولف کتاب «شعر و موسیقی در نوحه های طهران قدیم» با بیان اینکه در گذشته عزاداری ها شکل های هنری داشت و از معنویت بالاتری از روزگار ما برخوردار بود، تصریح کرد: عمدتا اشعار خوبی خوانده می شد و مقتل خوان ها بهترین مقتل ها را انتخاب می کردند. یکی از شکل های جذاب سوگواری خطبه خوانی بود که متاسفانه در روزگار ما کمتر به آن پرداخته می شود.
مولف «محتشم نامه» ادامه داد: هنری و فاخر برگزار کردن مجالس در روزگار ما قدری مغفول شده است و به ظواهر و سرعتها، تحرک ها و تنوع ها بیشتر می پردازند. در گذشته اینگونه نبود که هر شب یک نوحه ای را بشنویم. از دوره یغمای جندقی تا بیش از صد سال با ملودی های متفاوت در نوحه ها مواجه نیستید و ملودی ها عمدتا یک آهنگ دارند. چرا؟ چون باید روزگاری بر این ملودی بگذرد، مردم شب و روز با این ملودی مانوس باشند و کم کم هاله ای از قداست اطراف این ملودی تشکیل شود. بنابراین نوحه ها به یک ملودی و موسیقی مقدس تبدیل می شدند. اینگونه افرادی که در غفلت بودند با شنیدن نوحه ای که در جوانی آن را می شنیدند، متحول می شدند یا با اصوات نوحه ها مکاشفه هایی برای مردم اهل معنا شکل می داد.
وی در پایان گفت: در این روزگار، با تنوع و تکثر ملودی هایی روبرو هستیم که عمر آنها یک شب و اثرگذاری و معنویتشان بسیار اندک است. اکنون ضرباهنگ ها تند شده، ریتم جای معنا را گرفته و محتوا مغلوب شکل شده است و به راستی باید بازبینی در این پدیده صورت بگیرد.
امین فروغی درباره دوره های مختلف سوگواری اباعبدالله اظهار کرد: می توانیم این پدیده را به 5 دوره تقسیم کنیم. اول از بدو وقوع حادثه تا قرن چهارم هجری، دوم از قرن چهارم تا ابتدای دوره قاجاریه، سوم تمام دوران قاجاریه و چهارم از مشروطه تا انقلاب اسلامی و آخرین دوره از انقلاب تا به حال.
وی افزود: نخستین سوگواران بازماندگان خاندان اباعبدالله بودند و در طول سفر اسارت در مواقف مختلف عزاداری می کردند. امام سجاد (ع) تا پایان عمر سوگوار پدر بود و زینب کبری (س) هم همینطور. اما در دوران ائمه اطهار پس از امام سجاد، به سختی و با تنگنا سوگواری برگزار می شد و شعرا و سوگواران در مهنت بودند و از سوی حاکمان تهدید می شدند. از جمله دعبل خزاعی. نه تنها محبان امام حسین (ع) به اشکال بدی کشته می شدند بلکه حتی قبر سیدالشهدا در زمان متوکل به آب بسته شد، آن را تخریب کردند، شخم زدند وآن سرزمین را کشت کردند.
این پژوهشگر موسیقی آیینی و مذهبی ادامه داد: در نیمه دوم قرن چهارم هجری، آل بویه که بر قسمت اعظم ایران و عراق عرب تسلط داشتند نخستین دولت شیعی ایرانی پس از اسلام را تشکیل دادند، پادشاهان آن علاقه فراوانی به شعائر داشتند و معزالدوله دیلمی دستور داد پس از تسلط بر بغداد، بازارها را سیاه پوش کنند و در دهه اول محرم عزاداری برپا شود و اینگونه عزاداری ها در کشور ما علنی و رسمی شد.
امین فروغی یادآور شد: در دوره مغولان به خصوص در عهد غازان خان که شیعه شد و سلطان محمد خدا بنده عزاداری ها رونق نسبی گرفت اما در دوره تیموری اتفاقی افتاد که سرنوشت عزاداری ها را تا روزگار ما رقم زد. خطیب و دانشمند بزرگ سبزوار کمال الدین حسین بیهقی سبزواری معروف به ملاحسین کاشفی از سبزوار به هرات هجرت کرد و مورد استقبال پادشاه، شاهزادگان و عموم مردم قرار گرفت. این شاعر زبردست و گرانمایه کتابی به نام «روضه الشهدا» با موضوع شرح مصائب اهل بیت از جمله امام حسین تالیف کرد. این کتاب به دلیل نثر شیوایش بسیار مورد استقبال قرار گرفت. در این دوره طبقه ای به نام روضه خوان ها ایجاد شد که با استفاده از آن کتاب، در مجالس عزاداری برپا می کردند.
مولف کتاب «هنر مرثیه خوانی» تأکید کرد: در دوره صفویه شاهد اضافه شدن شکل دیگری از عزاداری هستیم که آن دسته گردانی است و دسته های مختلف به خیابان ها می آمدند. سفرنامه نویسان به تفصیل به این موضوع اشاره کرده اند. در دوره زندیه نیز شکل دیگری از عزاداری رایج شد که آن شبیه خوانی است. کریم خان زند به شعائر مذهبی علاقمند بود و شیراز به عنوان پایتخت به 12 منطقه به نام امامان نامگذاری شد و هرمنطقه را تحت الحمایه آن معصوم می دانستند.
وی تصریح کرد: در دوره افشاریه شاهد قدری افول هستیم اما در دوره قاجاریه شکل های مختلف عزاداری به وجود آمد که در راس آنها نوحه خوانی بود. یغمای جندقی شکل خاصی از نوحه را ابداع کرد که غالبا در قالب مستزاد است.تمام گونه ها در این دوره رواج شگفتی داشت و موسیقی مذهبی، الحان و نغمات آن به شکل گسترده ای به چشم می خورد. بزرگترین اساتید موسیقی ما نیز در میان روضه خوان ها، نوحه خوان ها و شبیه خوان ها بودند.
امین فروغی ادامه داد: با به وجود آمدن انقلاب مشروطیت و دوران تجدد موج تفکرات نوین در کشور رایج می شود، نوحه خوان ها و روضه خوان ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند، فرزندان بسیاری از شبیه خوان ها و اهل منبر به آوازخوانی و تصنیف خوانی روی می آورند. اما در پهلوی اول با ممنوعیت هایی که اعمال می شود، این پدیده به شکل زیرزمینی کار خود را ادامه می دهد و روضه های خانگی رواج زیادی پیدا می کند. در دوره پهلوی دوم سوگواری ها رونق می گیرد، علنی می شود و حال و هوای سیاسی به خود می گیرد تا به انقلاب سال 57 منجر می شود.
برنده جایزه محتشم 95 اضافه کرد: در تمام این دوره ها، در اشکال مختلف عزاداری به گونه های مختلف موسیقی سازی ما و در بعضی موارد موسیقی آوازی ما حضور دارد و به راستی باید گفت اگر از دیرباز تاکنون ما از شعائر حسینی موسیقی را بگیریم به حیات بسیاری از آنها خاتمه داده ایم و این پیوند از دیرباز بین موسیقی و مذهب وجود داشته و وجود دارد.
وی درباره پیوند فرهنگ موسیقی با فرهنگ عاشورایی اظهار کرد: در تمام فرهنگها از گذشته تاکنون پیوند ناگسستنی آیین پرستش و نیایش، ادیان و مذاهب مختلف با موسیقی برقرار بوده و از ابتدا موسیقی از آن مذاهب بوده است. با مطالعه تاریخ و فرهنگ مختلف به وضوح مشخص است پدیده های مذهبی، آیین های نیایش و ستایش از ابتدای شکل گیری دستیاری در کنار خود داشته اند به نام موسیقی، چه سازی و چه آوازی. در تمام ادیان از یونان و ایران باستان گرفته تا اسلام موسیقی وجود داشته است.
امین فروغی افزود: در قرائت قرآن اساتیدی ظهور کرده اند که موسیقی دانان بزرگ عصر بوده اند؛ مثلا سوره مریم عبدالباسط را در نظر بگیرید که چه شاهکاری آفریده است. آثار مصطفی اسماعیل هم همین است. علاوه بر قرائت قرآن، در اذان ما نمونه های تابناکی داریم که در ایران نمونه بارز آن شاهکار مرحوم موذن زاده اردبیلی است.
مولف کتاب «شعر و موسیقی در نوحه های طهران قدیم» با بیان اینکه در گذشته عزاداری ها شکل های هنری داشت و از معنویت بالاتری از روزگار ما برخوردار بود، تصریح کرد: عمدتا اشعار خوبی خوانده می شد و مقتل خوان ها بهترین مقتل ها را انتخاب می کردند. یکی از شکل های جذاب سوگواری خطبه خوانی بود که متاسفانه در روزگار ما کمتر به آن پرداخته می شود.
مولف «محتشم نامه» ادامه داد: هنری و فاخر برگزار کردن مجالس در روزگار ما قدری مغفول شده است و به ظواهر و سرعتها، تحرک ها و تنوع ها بیشتر می پردازند. در گذشته اینگونه نبود که هر شب یک نوحه ای را بشنویم. از دوره یغمای جندقی تا بیش از صد سال با ملودی های متفاوت در نوحه ها مواجه نیستید و ملودی ها عمدتا یک آهنگ دارند. چرا؟ چون باید روزگاری بر این ملودی بگذرد، مردم شب و روز با این ملودی مانوس باشند و کم کم هاله ای از قداست اطراف این ملودی تشکیل شود. بنابراین نوحه ها به یک ملودی و موسیقی مقدس تبدیل می شدند. اینگونه افرادی که در غفلت بودند با شنیدن نوحه ای که در جوانی آن را می شنیدند، متحول می شدند یا با اصوات نوحه ها مکاشفه هایی برای مردم اهل معنا شکل می داد.
وی در پایان گفت: در این روزگار، با تنوع و تکثر ملودی هایی روبرو هستیم که عمر آنها یک شب و اثرگذاری و معنویتشان بسیار اندک است. اکنون ضرباهنگ ها تند شده، ریتم جای معنا را گرفته و محتوا مغلوب شکل شده است و به راستی باید بازبینی در این پدیده صورت بگیرد.