کد مطلب : ۳۲۳۰۷
دکتر محسن میرباقری
عاشورا بالاترین نمایش بندگی در تاریخ است/ در اربعین همه در یک مسیر و به سوی یک مقصد میروند
اگرچه شیعه در طول سال مناسک و آیینهای مذهبی مختلفی را برگزار میکند و با آنها گوشهای از حقیقت و زیبایی این مذهب حقه را پیش چشم جهانیان تصویر میکند، اما بیتردید پیاده روی اربعین که فراتر از مرزهای جغرافیایی، زبانی، نژادی و قومیتی نه فقط شیعه، بلکه هر آزادهای را از جای جای جهان با مغناطیسی قوی جذب و با خود همراه میکند، از زیباترین تصویرِ عشق و ارادت رونمایی میکند، تصویری که اگر یک بار چشم ات بر آن بیفتد هرگز فراموش نخواهی کرد. از این رو و در بررسی زیباییهای پیاده روی اربعین با دکتر سیدمحسن میرباقری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و کارشناس معارف رسانه ملی گفت وگو کردهایم که به حضورتان تقدیم میشود:
چرا حضور در پیاده روی اربعین حسینی و انجام زیارت اربعین با پای پیاده از مستحبات دینی- مذهبی ماست و شیعه نسبت به آن اهتمامی خاص دارد، اصلاً چه فلسفهای زیارت با پای پیاده را توجیه میکند؟
اگر بخواهیم این موضوع را در شریعت نورانی پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) بررسی کنیم، درمی یابیم پیاده روی در انجام اعمال عبادی در اسلام جایگاه والایی دارد؛ چنان که نقل شده امام مجتبی(علیهالسلام) در ۲۵ سفری که به حج (به عنوان عملی عبادیِ مقدس) داشتند، در اغلب موارد پیاده به این سفر مشرف میشدند، با اینکه مرکب هم بود، اما گویی پیاده رفتن به این سفر نوعی خضوع و وابستگی به خدای متعال را به نمایش میگذاشت.
از منظر دیگر، مسئله عزاداری سیدالشهدا(علیهالسلام) مطرح است؛ باید توجه داشت ماجرای قیام حسینی و عاشورا نه فقط در تاریخ اسلام، بلکه در تاریخ بشریت بسیار استثنایی است که حجت خدا و امام معصوم (علیهالسلام) چنین خود را در معرض آزمون الهی قرار میدهد؛ از سوی دیگر مسئله صبر، تسلیم خدا بودن و رضا به آنچه خدای متعال مقدر کرده است، از مفاهیم بلند معرفتی دینی ما هستند که انسان در راه خدای تبارک و تعالی تسلیم محض شود. چنان که قرآن کریم، ابراهیم خلیل الله (علیهالسلام) را به عنوان نماد تسلیم معرفی میکند که حاضر شد فرزندش را برای خدا ذبح کند و اسماعیل (علیهالسلام) نیز پذیرفت به قربانگاه برود و بالاترین مرحله از عبودیت و بندگی را به نمایش بگذارد، برای همین هم قرآن در بیان این موضوع میفرماید: «فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ».
از این رو، عاشورا بالاترین نمایش بندگی در تاریخ است، زیرا حجت خدا چنان در مقام بندگی فنا میشود که به خواست و برای رضای الهی به قتلگاه میرود و زن و فرزندش اسیر میشوند و جوانان سپاهش همه به شهادت میرسند!
در بُعد دیگر، با عاشورای حسینی مرزبندی تاریخی میان جبهه حق و باطل شکل گرفت؛ حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) خون خویش را اهدا کرد تا اسلام زنده شود، زیرا بنی امیه درصدد بود نام اسلام را از ذهن تاریخ پاک کند و این مسئلهای است که معاویه بصراحت به مغیره میگوید. چنان که بنابر نقل منابع اهل سنت فرزند مغیره، والی کوفه میگوید: سفری به شام داشتیم و پدرم هر روز به کاخ معاویه میرفت و پس از بازگشت شرح ماوقع را بیان میکرد؛ شبی بازگشت در حالی که بشدت عصبانی بود و وقتی علت را از او جویا شدیم، گفت: از نزد بدترین خلق باز میگردم. گفتم: چه کسی را میگویی؟ پاسخ داد: معاویه. سپس ادامه داد: امروز پس از اتمام و خلوت شدن مجلس، به معاویه گفتم بنی هاشم پسرعموهای تو هستند و اکنون خطری برای حکومت تو محسوب نمیشوند، پس با آنها به جوانمردی رفتار کن تا نام نیکی از تو در تاریخ باقی بماند.
اما معاویه برافروخت و گفت: مگر بنی هاشم اجازه دادهاند نامی از کسی باقی بماند؛ سپس توضیح داد که خلفا یکی پس از دیگری روی کار آمدند و نامشان نیز پس از مرگ آنها مُرد؛ اما این مرد هاشمی (منظور پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) کاری کرده که در سراسر بلاد اسلامی روزانه پنج بار نامش را پس از نام خداوند میآورند، دیگر چه نام نیکی از کسی بر جای میماند؟
معاویه سپس میگوید: والله از پای نمینشینم تا این نام را دفن کنم. این داعیه را علاوه بر معاویه، یزید و دیگر خلفا نیز داشتند و اگر خون سیدالشهدا (علیهالسلام) هزینه نمیشد، چنین اتفاقی میافتاد و نام اسلام را حذف میکردند و امپراتوری اموی را به جای آن میگذاشتند.
بنابراین، قیام حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) از یک سو تجلی منحصربه فرد از بندگی است و از دیگر سو سبب زنده ماندن و بقای اسلام شد و اگر نبود عاشورای حسینی، اسلام از بین میرفت، از این رو، هم در بُعد بندگی و هم در ابعاد تاریخی و... باید بر مصائب حضرت بگرییم و سوگواری و اقامه عزا کنیم. برای همین است که امام حسین (علیهالسلام) تنها معصومی هستند که برایشان اربعین گرفته میشود و در حالی که حتی برای پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) گرفتن اربعین توصیه نشده است، اما امام عسکری (علیهالسلام) زیارت اربعین سیدالشهدا (علیهالسلام) را از علامتهای مؤمن معرفی میکنند.
از این رو، باید عزای امام حسین (علیهالسلام) را باشکوه و پرشور برگزار کنیم تا این نمایش بندگی، صبر و رضا، ظلم ستیزی و امری که موجب احیا و اصلاح اسلام شد به همه جهان شناسانده شود و در این مسیر زیارت اربعین بسیار کمک کننده، اثربخش و خواست خود حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) است. بنابراین باید گفت، چون پیاده روی در امور عبادی مانند حج، زیارت اربعین و زیارت ائمه (علیهم السلام) و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بسیار مهم است، درباره اربعین به زیباترین شکل تجلی مییابد.
پیاده روی اربعین چه زیباییهایی را در خود نهفته دارد و چه تصاویری از عشق، ارادت و مودت را به نمایش میگذارد، به عبارت بهتر، این تصاویر زیبا که در ایام پیاده روی اربعین خلق میشود از کجا الهام میگیرد؟
این پیاده روی زیباییهای فراوانی دارد؛ اولاً جلوهای از عشق و علاقه شیعیان به سالار شهیدان و حجت خدا است؛ دوم آنکه تجلی ایمان و اعتقاد است، زیرا وقتی مردم با همه سختیهای ممکن رهسپار این سفر و پیاده روی چندروزه میشوند، نشان میدهند، ایمان چقدر در دل و جان آنها نفوذ کرده است تا جایی که هیچ امری نمیتواند جای این ایمان دینی را در قلب هایشان بگیرد.
سوم آنکه این پیاده روی با حضور همگانی توأم است، اینکه در اربعین همه در یک مسیر و به سوی یک مقصد میروند، یکرنگی و همدلی میآورد، بویژه آنکه هدف همه حاضران، زیارت حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) است. اگرچه برخی از راههای دور و نزدیک میآیند و برخی هم آنجا ساکن هستند، اما به بهترین شکل از زائران حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) میزبانی میکنند، به گونهای که در مسیر نجف تا کربلا یا مسیر بصره تا کربلا، در طول مسیر همه نیازهای زائران برطرف میشود، قدم به قدم پذیرایی، شستوشوی لباس زائران و انواع خدماتی که خستگی راه را از تن زائران میزداید توسط میزبانان به زائران عرضه میشود و اینچنین محبتی بینظیر بین میهمانان و میزبانان در مسیر پیاده روی اربعین ایجاد میشود.
حتی برخی از این میزبانان در طول سال با آنکه خود در فقر و ناداری به سر میبرند، پول جمع میکنند و درصددند آنچه دارند را برای زائران حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) هزینه کنند. البته جز بُعد میزبانی، خضوع و تواضعی که در این پیاده روی وجود دارد، بسیار چشمنواز و جذاب است به گونهای که انواع امکانات و خدمات به زائران حتی از سوی رؤسای قبائل و اقوام ارائه میشود.
نکته مهم آنکه پیاده روی اربعین سبب شده با وجود جنگ هشت ساله ایران و عراق که با دست استکبار رخ داد و رویارویی دو کشور در میدان نبرد با یکدیگر، امروز و در میدان زیارت اربعین حسینی، مردم دوشادوش هم قرار بگیرند و فارغ از ملیت و کدورتهای گذشته با هم یکدل و یکرنگ مسیر پیاده روی را تا کربلای معلی طی کنند، یعنی زیارت اربعین این دو ملت را به یکدیگر گره زده و دو ملت دوست را کنار هم قرار داده است. بنابراین، پیاده روی اربعین تجلی انس و علاقه و محبت مردم به یکدیگر، عشق به اهل بیت (علیهمالسلام) و امام حسین (علیهالسلام)، تجلی حسن روابط میان شیعیان امام و... است.
اینکه در پیاده روی اربعین همه رنگها رنگ میبازد و یکرنگی بر زائران حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) مینشیند، از کجا ریشه میگیرد و چه چیز سبب میشود ملیت، قومیت، رنگ و نژاد و زبان در این اجتماع عظیم معنایی نداشته باشد؟
یکی از زیباییهای پیاده روی اربعین همین کنار هم قرار گرفتن و دوشادوش شدن صغیر و کبیر، پیر و جوان، تاجر و کاسب و پزشک و... است که هر یک در حد توان، وظیفه خود میدانند دِین خویش را ادا کنند که بی تردید این حس مسئولیت از ایمانی قوی ریشه میگیرد که در شیعیان امیرالمومنین، سیدالشهدا و امام زمان(علیهم السلام) است.
علاوه بر این، درک و تجربه برکات این پیاده روی هم عامل دیگری است که به حضور پُرشور مردم در پیاده روی اربعین کمک میکند، چنان که نقل است زیارت سیدالشهدا (علیهالسلام) غیر از برکات معنوی و اخروی، آثار و دستاورد دنیایی و مادی نیز دارد و اصطلاحاً امام به کسی بدهکار نمیمانند و هر کس برای ایشان قدمی بردارد، حضرت به نحوی جبران میکنند. اساساً مسئله امام حسین (علیهالسلام) با برکت طاهری و باطنی، مادی و معنوی آمیخته شده و مردم این را احساس میکنند و عشق امام در وجودشان موج میزند.
حضور چندین میلیون نفری زائران در پیاده روی اربعین بدون کوچکترین اغتشاش و آسیب و صدمه و در کمال صلح و آرامش و امنیت، چه تأثیری از نظر خنثی سازی امواج اسلام هراسی دارد؟
اگر بتوانیم زیباییهای پیاده روی اربعین را مستند کرده و در قالبهای جذاب رسانهای به مردم دنیا نشان دهیم، آنگاه جهانیان، اسلام راستین را از داعش جدا میدانند، بنابراین ضرورت دارد این محبت دینی به همگان نشان داده شود تا ببینند چگونه کسانی از نان و رزق خود میزنند تا به زائران امام و همکیشان خود خدمت کنند و این نماد محبت و عشق و فداکاری و نمایشی است از عرض ارادت به ساحت قدس اولیای الهی و بندگی خدا. خوشبختانه در سالهای اخیر با رونق بیشتر پیاده روی اربعین، میتوان در مقابل تبلیغات داعش با انعکاس صحیح این پیاده روی چهره زیبای اسلام را به همه دنیا نشان داد.
پیاده روی اربعین که هر کس در آن میکوشد به سهم و قدر خود به زائران سیدالشهدا (علیهالسلام) خدمت کند، میتواند چه سبکی از زندگی را به زائران حضرت و در نتیجه جوامع اسلامی هدیه کند؟
سبک زندگی چندروزه پیاده روی اربعین که سرشار از همدلی، یکرنگی، وحدت و محبت است، ساده زیستی را به عنوان اصل اساسی اسلام نشان میدهد، زیرا در این ایام هر چه هست ساده زیستی است، در عین بهرهمندی از برخوردهای محبت آمیز، به دور از غرور و تفاخر و اسراف و همراه با ذکر و یاد خدا، چنان که تصاویری زیبا از نمازهای شب و توسلات زائران را در طول مسیر میتوان دید. بنابراین، اگر آیات پایانی سوره مبارکه فرقان که خدای متعال در آن عبادالرحمن را وصف میکند، بررسی کنیم، نوع آن صفات را در ایام پیاده روی اربعین و در زائران حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) میبینیم و با همه وجود درک میکنیم.
چرا حضور در پیاده روی اربعین حسینی و انجام زیارت اربعین با پای پیاده از مستحبات دینی- مذهبی ماست و شیعه نسبت به آن اهتمامی خاص دارد، اصلاً چه فلسفهای زیارت با پای پیاده را توجیه میکند؟
اگر بخواهیم این موضوع را در شریعت نورانی پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) بررسی کنیم، درمی یابیم پیاده روی در انجام اعمال عبادی در اسلام جایگاه والایی دارد؛ چنان که نقل شده امام مجتبی(علیهالسلام) در ۲۵ سفری که به حج (به عنوان عملی عبادیِ مقدس) داشتند، در اغلب موارد پیاده به این سفر مشرف میشدند، با اینکه مرکب هم بود، اما گویی پیاده رفتن به این سفر نوعی خضوع و وابستگی به خدای متعال را به نمایش میگذاشت.
از منظر دیگر، مسئله عزاداری سیدالشهدا(علیهالسلام) مطرح است؛ باید توجه داشت ماجرای قیام حسینی و عاشورا نه فقط در تاریخ اسلام، بلکه در تاریخ بشریت بسیار استثنایی است که حجت خدا و امام معصوم (علیهالسلام) چنین خود را در معرض آزمون الهی قرار میدهد؛ از سوی دیگر مسئله صبر، تسلیم خدا بودن و رضا به آنچه خدای متعال مقدر کرده است، از مفاهیم بلند معرفتی دینی ما هستند که انسان در راه خدای تبارک و تعالی تسلیم محض شود. چنان که قرآن کریم، ابراهیم خلیل الله (علیهالسلام) را به عنوان نماد تسلیم معرفی میکند که حاضر شد فرزندش را برای خدا ذبح کند و اسماعیل (علیهالسلام) نیز پذیرفت به قربانگاه برود و بالاترین مرحله از عبودیت و بندگی را به نمایش بگذارد، برای همین هم قرآن در بیان این موضوع میفرماید: «فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ».
از این رو، عاشورا بالاترین نمایش بندگی در تاریخ است، زیرا حجت خدا چنان در مقام بندگی فنا میشود که به خواست و برای رضای الهی به قتلگاه میرود و زن و فرزندش اسیر میشوند و جوانان سپاهش همه به شهادت میرسند!
در بُعد دیگر، با عاشورای حسینی مرزبندی تاریخی میان جبهه حق و باطل شکل گرفت؛ حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) خون خویش را اهدا کرد تا اسلام زنده شود، زیرا بنی امیه درصدد بود نام اسلام را از ذهن تاریخ پاک کند و این مسئلهای است که معاویه بصراحت به مغیره میگوید. چنان که بنابر نقل منابع اهل سنت فرزند مغیره، والی کوفه میگوید: سفری به شام داشتیم و پدرم هر روز به کاخ معاویه میرفت و پس از بازگشت شرح ماوقع را بیان میکرد؛ شبی بازگشت در حالی که بشدت عصبانی بود و وقتی علت را از او جویا شدیم، گفت: از نزد بدترین خلق باز میگردم. گفتم: چه کسی را میگویی؟ پاسخ داد: معاویه. سپس ادامه داد: امروز پس از اتمام و خلوت شدن مجلس، به معاویه گفتم بنی هاشم پسرعموهای تو هستند و اکنون خطری برای حکومت تو محسوب نمیشوند، پس با آنها به جوانمردی رفتار کن تا نام نیکی از تو در تاریخ باقی بماند.
اما معاویه برافروخت و گفت: مگر بنی هاشم اجازه دادهاند نامی از کسی باقی بماند؛ سپس توضیح داد که خلفا یکی پس از دیگری روی کار آمدند و نامشان نیز پس از مرگ آنها مُرد؛ اما این مرد هاشمی (منظور پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) کاری کرده که در سراسر بلاد اسلامی روزانه پنج بار نامش را پس از نام خداوند میآورند، دیگر چه نام نیکی از کسی بر جای میماند؟
معاویه سپس میگوید: والله از پای نمینشینم تا این نام را دفن کنم. این داعیه را علاوه بر معاویه، یزید و دیگر خلفا نیز داشتند و اگر خون سیدالشهدا (علیهالسلام) هزینه نمیشد، چنین اتفاقی میافتاد و نام اسلام را حذف میکردند و امپراتوری اموی را به جای آن میگذاشتند.
بنابراین، قیام حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) از یک سو تجلی منحصربه فرد از بندگی است و از دیگر سو سبب زنده ماندن و بقای اسلام شد و اگر نبود عاشورای حسینی، اسلام از بین میرفت، از این رو، هم در بُعد بندگی و هم در ابعاد تاریخی و... باید بر مصائب حضرت بگرییم و سوگواری و اقامه عزا کنیم. برای همین است که امام حسین (علیهالسلام) تنها معصومی هستند که برایشان اربعین گرفته میشود و در حالی که حتی برای پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) گرفتن اربعین توصیه نشده است، اما امام عسکری (علیهالسلام) زیارت اربعین سیدالشهدا (علیهالسلام) را از علامتهای مؤمن معرفی میکنند.
از این رو، باید عزای امام حسین (علیهالسلام) را باشکوه و پرشور برگزار کنیم تا این نمایش بندگی، صبر و رضا، ظلم ستیزی و امری که موجب احیا و اصلاح اسلام شد به همه جهان شناسانده شود و در این مسیر زیارت اربعین بسیار کمک کننده، اثربخش و خواست خود حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) است. بنابراین باید گفت، چون پیاده روی در امور عبادی مانند حج، زیارت اربعین و زیارت ائمه (علیهم السلام) و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بسیار مهم است، درباره اربعین به زیباترین شکل تجلی مییابد.
پیاده روی اربعین چه زیباییهایی را در خود نهفته دارد و چه تصاویری از عشق، ارادت و مودت را به نمایش میگذارد، به عبارت بهتر، این تصاویر زیبا که در ایام پیاده روی اربعین خلق میشود از کجا الهام میگیرد؟
این پیاده روی زیباییهای فراوانی دارد؛ اولاً جلوهای از عشق و علاقه شیعیان به سالار شهیدان و حجت خدا است؛ دوم آنکه تجلی ایمان و اعتقاد است، زیرا وقتی مردم با همه سختیهای ممکن رهسپار این سفر و پیاده روی چندروزه میشوند، نشان میدهند، ایمان چقدر در دل و جان آنها نفوذ کرده است تا جایی که هیچ امری نمیتواند جای این ایمان دینی را در قلب هایشان بگیرد.
سوم آنکه این پیاده روی با حضور همگانی توأم است، اینکه در اربعین همه در یک مسیر و به سوی یک مقصد میروند، یکرنگی و همدلی میآورد، بویژه آنکه هدف همه حاضران، زیارت حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) است. اگرچه برخی از راههای دور و نزدیک میآیند و برخی هم آنجا ساکن هستند، اما به بهترین شکل از زائران حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) میزبانی میکنند، به گونهای که در مسیر نجف تا کربلا یا مسیر بصره تا کربلا، در طول مسیر همه نیازهای زائران برطرف میشود، قدم به قدم پذیرایی، شستوشوی لباس زائران و انواع خدماتی که خستگی راه را از تن زائران میزداید توسط میزبانان به زائران عرضه میشود و اینچنین محبتی بینظیر بین میهمانان و میزبانان در مسیر پیاده روی اربعین ایجاد میشود.
حتی برخی از این میزبانان در طول سال با آنکه خود در فقر و ناداری به سر میبرند، پول جمع میکنند و درصددند آنچه دارند را برای زائران حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) هزینه کنند. البته جز بُعد میزبانی، خضوع و تواضعی که در این پیاده روی وجود دارد، بسیار چشمنواز و جذاب است به گونهای که انواع امکانات و خدمات به زائران حتی از سوی رؤسای قبائل و اقوام ارائه میشود.
نکته مهم آنکه پیاده روی اربعین سبب شده با وجود جنگ هشت ساله ایران و عراق که با دست استکبار رخ داد و رویارویی دو کشور در میدان نبرد با یکدیگر، امروز و در میدان زیارت اربعین حسینی، مردم دوشادوش هم قرار بگیرند و فارغ از ملیت و کدورتهای گذشته با هم یکدل و یکرنگ مسیر پیاده روی را تا کربلای معلی طی کنند، یعنی زیارت اربعین این دو ملت را به یکدیگر گره زده و دو ملت دوست را کنار هم قرار داده است. بنابراین، پیاده روی اربعین تجلی انس و علاقه و محبت مردم به یکدیگر، عشق به اهل بیت (علیهمالسلام) و امام حسین (علیهالسلام)، تجلی حسن روابط میان شیعیان امام و... است.
اینکه در پیاده روی اربعین همه رنگها رنگ میبازد و یکرنگی بر زائران حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) مینشیند، از کجا ریشه میگیرد و چه چیز سبب میشود ملیت، قومیت، رنگ و نژاد و زبان در این اجتماع عظیم معنایی نداشته باشد؟
یکی از زیباییهای پیاده روی اربعین همین کنار هم قرار گرفتن و دوشادوش شدن صغیر و کبیر، پیر و جوان، تاجر و کاسب و پزشک و... است که هر یک در حد توان، وظیفه خود میدانند دِین خویش را ادا کنند که بی تردید این حس مسئولیت از ایمانی قوی ریشه میگیرد که در شیعیان امیرالمومنین، سیدالشهدا و امام زمان(علیهم السلام) است.
علاوه بر این، درک و تجربه برکات این پیاده روی هم عامل دیگری است که به حضور پُرشور مردم در پیاده روی اربعین کمک میکند، چنان که نقل است زیارت سیدالشهدا (علیهالسلام) غیر از برکات معنوی و اخروی، آثار و دستاورد دنیایی و مادی نیز دارد و اصطلاحاً امام به کسی بدهکار نمیمانند و هر کس برای ایشان قدمی بردارد، حضرت به نحوی جبران میکنند. اساساً مسئله امام حسین (علیهالسلام) با برکت طاهری و باطنی، مادی و معنوی آمیخته شده و مردم این را احساس میکنند و عشق امام در وجودشان موج میزند.
حضور چندین میلیون نفری زائران در پیاده روی اربعین بدون کوچکترین اغتشاش و آسیب و صدمه و در کمال صلح و آرامش و امنیت، چه تأثیری از نظر خنثی سازی امواج اسلام هراسی دارد؟
اگر بتوانیم زیباییهای پیاده روی اربعین را مستند کرده و در قالبهای جذاب رسانهای به مردم دنیا نشان دهیم، آنگاه جهانیان، اسلام راستین را از داعش جدا میدانند، بنابراین ضرورت دارد این محبت دینی به همگان نشان داده شود تا ببینند چگونه کسانی از نان و رزق خود میزنند تا به زائران امام و همکیشان خود خدمت کنند و این نماد محبت و عشق و فداکاری و نمایشی است از عرض ارادت به ساحت قدس اولیای الهی و بندگی خدا. خوشبختانه در سالهای اخیر با رونق بیشتر پیاده روی اربعین، میتوان در مقابل تبلیغات داعش با انعکاس صحیح این پیاده روی چهره زیبای اسلام را به همه دنیا نشان داد.
پیاده روی اربعین که هر کس در آن میکوشد به سهم و قدر خود به زائران سیدالشهدا (علیهالسلام) خدمت کند، میتواند چه سبکی از زندگی را به زائران حضرت و در نتیجه جوامع اسلامی هدیه کند؟
سبک زندگی چندروزه پیاده روی اربعین که سرشار از همدلی، یکرنگی، وحدت و محبت است، ساده زیستی را به عنوان اصل اساسی اسلام نشان میدهد، زیرا در این ایام هر چه هست ساده زیستی است، در عین بهرهمندی از برخوردهای محبت آمیز، به دور از غرور و تفاخر و اسراف و همراه با ذکر و یاد خدا، چنان که تصاویری زیبا از نمازهای شب و توسلات زائران را در طول مسیر میتوان دید. بنابراین، اگر آیات پایانی سوره مبارکه فرقان که خدای متعال در آن عبادالرحمن را وصف میکند، بررسی کنیم، نوع آن صفات را در ایام پیاده روی اربعین و در زائران حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) میبینیم و با همه وجود درک میکنیم.
مرجع : قدس