تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۴۱
۰
کد مطلب : ۳۲۳۱۸
به بهانه برپايي مجالس «تعزيه» در محوطه تئاترشهر

منشا مخالف‌ خواني با هنر ملي كجاست؟

بابك احمدي
منشا مخالف‌ خواني با هنر ملي كجاست؟
در آستانه فرارسيدن اربعين، مجالس تعزيه از روز دوازدهم آبان ماه در محوطه مجموعه تئاتر شهر برپا شده است. براساس اطلاعات منتشر شده در رسانه‌ها، مجالس تعزيه اين شب‌ها عبارتند از «مجلس متوكل بن عباسي»، «قانياي فرنگ»، «شهادت امام رضا (ع) »، «شاهچراغ» و «حضرت علي (ع) » كه از ساعت ۱۸ روز جمعه دوازدهم آبان ماه به سرپرستي علاءالدين قاسمي در محوطه تئاتر شهر شروع به اجرا مي‌كرد.
مديران اداره‌كل هنرهاي نمايشي همواره نسبت به برپايي مجالسي از اين دست نگاهي ويژه داشته‌اند و سعي كرده‌اند چراغ رو به خاموشي اين هنر در ميان نسل جوان نيز روشن بماند. گرچه براي به جريان افتادن اين هنر الهام‌بخش قطعا بايد برنامه‌ريزي‌هاي گسترده‌تري صورت بگيرد. به عنوان نمونه داود فتحعلي بيگي، يكي از فعالان پيشكسوت اين عرصه در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره كيفيت حال حاضر مجالس تعزيه مي‌گويد: «چندان نمي‌توان ادعا كرد كيفيت مجالس تعزيه در تمام شهرها به يك تناسب رو به افزايش است. يكي از دلايل ضعف كيفي هم از دست رفتن اساتيد اين حوزه است، در گام بعد اينكه جايي براي آموزش تعزيه وجود ندارد و ما شاهد برگزاري هيچ كارگاه و آموزشي نيستيم. گرچه در زمينه آموزش هم يك بخش ماجرا به آموزش‌دهنده ارتباط دارد و بخشي هم به اينكه مسوولان شرايط مناسب را فراهم كنند.»  
وجود سالن اختصاصي براي برپايي مجالس تعزيه از جمله دغدغه‌هاي سال‌هاي اخير فعالان اين عرصه بوده و آنها به هرطريق خواسته خود را به گوش مسوولان رسانده‌اند. به عنوان نمونه داود فتحعلي‌بيگي در مقام مدير كانون تعزيه و نمايش‌هاي آييني- سنتي بارها مسوولان سازمان ميراث فرهنگي را خطاب قرار داده و خواستار مسووليت‌پذيري اين نهاد داراي امكانات در قبال سرنوشت تعزيه شده است. او درباره ضرورت وجود يك محل اختصاصي براي برپايي مجالس تعزيه مي‌گويد: «در اين صورت ما مي‌توانيم حمايت‌هاي مالي بانيان تعزيه را داشته باشيم و از سوي ديگر تماشاگر ثابت جذب كنيم. اگر محل ثابت براي اجرا وجود داشته باشد علاقه‌مندان زيادي جذب تعزيه مي‌شوند و در كنار آن كارهاي مختلف مرتبط با اين فرهنگ شكل مي‌گيرد. » اين مدرس دانشگاه به سابقه تاريخي وجود تكيه‌ها و اجراي تعزيه در چنين اماكني اشاره مي‌كند و در پاسخ به اين پرسش كه آيا امروزه تكيه‌‌اي تاريخي براي اجراي تعزيه سراغ دارد يا خير؟ مي‌گويد: «اصولا يكي از مشكلات اساسي اين است كه محل‌هاي موجود را در اختيار ما قرار نمي‌دهند چون براي‌شان حكم پاتوق را پيدا كرده است. افراد صاحب نفوذ در تكايا بيشتر با مجلس ختم و روضه‌خواني موافق هستند و بعضا رغبتي به برپايي تعزيه نشان نمي‌دهند. » او پرسش اساسي را متوجه سازمان‌هايي مانند اوقاف و ميراث فرهنگي دانست و ادامه داد: «ما به ساخت يك محل ثابت براي اجراي تعزيه نياز داريم و سازمان‌هايي مانند اوقاف و ميراث فرهنگي زمين‌ها و موقوفات بسيار زيادي در اختيار دارند. اتفاقا امكان دارد يك نفر مشخصا زمين يا ملكي را وقف تعزيه كرده باشد اما سازمان‌ها معتقدند تفاوت ندارد عزداري چگونه برپا شود.»
علاالدين قاسمي كه برگزاري شب‌هاي تعزيه در محوطه تئاترشهر را برعهد دارد درباره لزوم وجود تكيه يا سالن اختصاصي به منظور اجراي آثار مي‌گويد: «فقط محلي مانند تكيه مي‌تواند جايگاه تعزيه باشد. من پانزده سال است كه دنبال اجرايي كردن اين ايده دويده‌ام و به نهادهاي گوناگون نامه نوشته‌ام ولي متاسفانه به هيچ نتيجه‌اي نمي‌رسد. در صورتي كه تاسيس يك محل معين براي اجراي تعزيه فقط يك كاركرد ندارد و حتي مي‌توان ظرفيتي به وجود آورد كه بازارچه‌ محصولات سنتي استان‌هاي ايران به صورت دايمي كنار تكيه فعال شود و از اين مكان حتي به منظور معرفي داشته‌هاي كشور به گردشگران خارجي استفاده كنيم. فقط كافي است كه مسوولان دولتي و شهرداري بخواهند تا همه‌چيز به سرعت مهيا ‌شود. اين همه زمين خالي و امكاناتي كه بيكار افتاده مي‌تواند در اختيار تعزيه قرار بگيرد. افراد خيرخواهي هم وجود دارند كه هزينه راه‌اندازي يك تكيه را بپردازند. »
فتحعلي‌بيگي نوك پيكان انتقاد خود را به سمت سازمان ميراث فرهنگي گرفت؛ چراكه به گفته او «بعد از ثبت هنر تعزيه در يونسكو هيچ تلاشي در زمينه چاپ كتاب، برپايي برنامه‌هاي فرهنگي و توزيع فيلم‌هاي مرتبط با موضوع انجام نداده و آگاهي اعضاي اين زيرمجموعه سازمان ملل در مقايسه با پيش از ثبت تعزيه تغيير چنداني نداشته است. اين هنرمند درباره علت اين غفلت مي‌گويد: «علتش اين است كه عده‌اي نمي‌خواهند هنر تعزيه رونق بگيرد. درحالي كه بايد توجه داشته باشند اگر همچنان شاهد ابراز علاقه و حمايت مردم هستيم لابد علتي دارد ولي شما مي‌بينيد تلويزيون در ماه محرم و صفر اين همه برنامه نشان مي‌دهد ولي دريغ از نشان دادن تصويري از اجراي تعزيه. حتي در سريال‌ها از تعزيه حرف مي‌زنند ولي شما خودش را نمي‌بينيد. در نهايت تاكيد مي‌كنم اگر تعزيه واجد ارزش نبود تا امروز باقي نمي‌ماند. »
محمدحسين ناصربخت، از پژوهشگران حوزه نمايش‌هاي آييني و سنتي ايراني در اين باره مي‌گويد: «اگر گروه نمونه‌اي در محل اختصاصي و ثابت وجود داشته باشد قطعا در درازمدت به مرجعي براي آموزش ديگر گروه‌ها تبديل خواهد شد. به هرحال شكل‌ها و شيوه‌هاي متفاوت تعزيه وجود دارد كه بسياري از آنها در طول سال اجرا نمي‌شوند و در صورت وجود يك تكيه مشخص براي تعزيه اين مجالس نيز امكان حيات پيدا مي‌كنند. »
اما علاءالدين قاسمي از مناسبت‌ها و جشنواره‌ آييني- سنتي به عنوان تنها مقطع اجراي تعزيه ياد مي‌كند و مي‌گويد: «گاهي به اين فكر مي‌كنم كه اگر در دوره ناصرالدين شاه تكيه دولت راه نمي‌افتاد سرنوشت ما امروز چه بود؟ بارها به شهرداري درخواست داديم ولي متاسفانه همكاري صورت نگرفت. فكر مي‌كنم بايد با مرجعي وارد گفت‌وگو شويم كه وقتي دستوري صادر مي‌كند كار حتما انجام مي‌شود.»
اين تعزيه خوان با تاكيد بر اقبال مردمي از اين هنر ادامه مي‌دهد: «اقبال مردمي وجود دارد ولي چيزي كه مورد نظر من است اتفاق نمي‌افتد. چون به عنوان مثال ناچارم به دلايل مختلف متن سه ساعته را براي يك ساعت تنظيم كنم. اين در حالي است كه اگر ما يك محل مشخص براي اجرا داشته باشيم، قطعا شاهد رونق كيفي كارها خواهيم بود.»
مرجع : اعتماد
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما