کد مطلب : ۳۲۳۵۰
درباره نگاه مغرضانه به پدیدهای جهانی
عینک غبار گرفته سیاست را روی اربعین نگذارید
میثم مهدیار
به تازگی برخی از مدرسان جامعه شناسی که علقههای مذهبی دارند با طرح انتقاداتی از فضای جامعه شناسی در ایران، پرسیدهاند که چرا جامعه شناسان ما نسبت به استقبال ایرانیان از پدیده اربعین سکوت کردهاند و...هکذا. همین منتقدان که از قضا یکی از آنها «جامعهشناسی دین» تدریس میکند و دیگری مدیر گروه «جامعه شناسی اسلامی» است خودشان هم یک صفحه مطلب درست و درمان درباره اربعین ننوشتهاند و مثل همیشه از همین کلی گوییها فراتر نرفتهاند؛ اما گویا برخی دیگر از مدرسان جامعه شناسی این دعوت را این بار جدی گرفته و تلاش کردهاند درباره اربعین تحلیلی ارائه دهند که البته به نظر میرسد همان سکوت قبلیشان با ارزشتر بود.
یکی از اینها آقای دکتر «حمیدرضا جلایی پور» است که در بخشهایی از تحلیل چنین پدیدهای، به نکاتی اشاره کرده است که هر کسی را که یکبار در پیاده روی اربعین شرکت کرده باشد یا حتی وصفش را از شرکت کنندگان شنیده باشد به تعجب وا میدارد. فارغ از اینکه کل تحلیل دکتر جلایی پور بدون کوچکترین توجه به ابعاد فرهنگی و اجتماعی ماجرا دچار نوعی سیاست زدگی شده و صرفاً بر این پاشنه میچرخد که حاکمیت و به قول او دولت موازی در ایران از این پیاده روی چه بهرهای میبرد اما با مقایسه این یادداشت ایشان (که البته مورد تأیید بسیاری از همکارانشان نیز هست) با گفتههای پیشین وی از جمله در مورد تشییع مرتضی پاشایی و... میتوان نشانههای 80 سال بحران جامعه شناسی و سیاستزدگیاش از زمان ترجمه آن در ایران آشکارا دید.
جلایی پور در بخشی از نوشتارش آورده است: «جمهوری اسلامی به مناسبت مراسم اربعین این فرصت را پیدا میکند که خدمات حمل و نقل و تغذیهای خود را در اختیار اقشار ضعیف جامعه قرار دهد و اقشار ضعیف هم به عشق امام حسین (ع) از این امکانات استفاده و چند روز خاطرهانگیز را در عراق سپری میکنند. بهعنوان مثال اینجانب سه روز قبل از اربعین شاهد بودم هشتاد در صد امکانات فرودگاه امام خمینی (ره) در خدمت زائران امام حسین (ع) قرار گرفته بود. در صورتیکه معمولاً امکانات این فرودگاه اصلی ایران در طول سال در اختیار طبقه متوسط (روبهبالا) و طبقه بالاست. اقشاری را پیش از پروازشان در فرودگاه دیدم که بهترین امکان مدرنی را که ممکن است در طول زندگی از آن استفاده کنند همان ماشین مدرن بنز حمل جنازه بهشت زهراست؛ ولی حالا با بهترین هواپیما یا اتوبوس ویآی پی به کربلا میروند.»
من احساس میکنم احتمالاً کسی اسلحهای پشت سرشان قرار داده و ایشان را مجبور به نوشتن این جملات کرده و گرنه نوشتن چنین گزارههای سوگیرانه از یک روزنامه نگار مغرض خارجی که ارتباطی با مردم داخل کشور ندارد هم بعید است.
اول اینکه ایشان با دیدن سر و وضع مسافران اربعین در فرودگاه با یک نگاه از بالا به پایین و بدون حتی گفتوگو با آنها فهمیدهاند که اینها که سوار هواپیما میشوند همگی از طبقات پایین جامعه هستند که احتمالاً تنها میتوانند جنازه خود را سوار آمبولانس بنز نعش کش ببینند. البته ایشان اگر این عینک متفرعنانه را کنار میگذاشتند و در همان فرودگاه از زائران سؤال میکردند متوجه میشدند که قیمت بلیت تهران نجف در همه این سالها در ایام اربعین به 2 یا 3 برابر افزایش مییابد و اتفاقاً دولت به واسطه سودی که شرکتهای هواپیمایی از این پروازها میبرند هیچ نظارتی بر آنها ندارد. در مورد اینکه این زائران به قول ایشان «طبقات پایین» با هزینه خود به این سفر میروند یا با بلیت دولت هم فقط کافی بود یک نمونه گیری دم دستی انجام دهند.
امسال حتی بلیت اتوبوسهای شهری با مقصد مرز عراق امسال با دستور مستقیم دولتیها به 2 برابر افزایش یافت و البته همه اینها فارغ از اضافه شدن هزینههای دریافتی چند ده هزارتومانی چون بیمه و خدمات هلال احمر و پارکینگ و... از زائران بود که اگر البته آقای جلایی پور کانالیزه نبودند و رسانههای غیرهمسویشان را هم دنبال میکردند، متوجه میشدند که به واسطه همین افزایش هزینهها در شبکههای اجتماعی موج اعتراضی علیه دولت مطبوعشان با هشتگ #کاسبان_اربعین راه افتاد و حتی باعث شد هزینه 50 هزارتومانی پارکینگ خاکی اتومبیلها در بیابانهای مهران به 20 هزارتومان کاهش یابد. با این حال سود چند ده میلیاردی دولت از این هزینههای جانبی دریافتی از سه میلیون زائر(خروج از کشور و هزینههای تحمیلی دیگر) قابل کتمان نیست.
آقای جلایی پور راه اندازی یک موکب (چادر) در فرودگاه امام که از زائران هوایی با چای و کیک پذیرایی میکرد را به خدمت گرفتن «80 درصد امکانات فرودگاه » عنوان کردهاند. فارغ از اینکه چطور به این 80 درصد رسیدهاند این گزاره نشان میدهد که وقتی عینک سیاست زدگی بر چشمان یک مدرس جامعه شناسی هم بنشیند، چطور پدیدههای به این وضوح معوج دیده میشوند. ایشان نوشتهاند که جمهوری اسلامی خدمات «حمل و نقل و تغذیهای» خود را در اختیار «اقشار ضعیف» برای تشویق آنها برای شرکت در این آیین میکند؛ اما شاید برای ایشان جالب باشد که بدانند دولت تقریباً هیچ امکانات رفاهی و بهداشتی در مرزهای زمینی برای عبور سیل زائران تمهید نمیکرده است و به علت شلوغی در گمرکهای مرزی، زائران تا چندین روز در سرما و باران و گرد و غبار معطل میماندند تا اینکه سال گذشته برخی مساجد و هیأتها و نیز اماکن متبرکه از جمله آستان قدس رضوی به جای دولت به صورت خودجوش چادرهایی با حداقل امکانات رفاهی و بهداشتی را برای استراحت و پذیرایی از سیل زائران فراهم کردند که به نسبت جمعیت هنوز این امکانات اصلاً کافی نیست و عبور از مرز زمینی بسیار صعب و دشوار است و به علت خاکی بودن جادههای منتهی به مرز گاهی زائران مجبور به پیاده روی چند ساعته میشوند. به نظر میرسد دولت جمهوری اسلامی ایران در پدیده اربعین بیشتر از اینکه نقش حمایتی داشته باشد نقش کنترلی و محدودکننده داشته و فقط کافی است شرایط و هزینههای عبور از مرز تسهیل شود تا شاهد چند برابر شدن جمعیت زائر ایرانی در این آیین باشیم.
آقای جلایی پور اگر حداقل مستندهایی که پیرامون اربعین ساخته شده را از تلویزیون همسایهشان هم ملاحظه میکردند، متوجه میشدند که در آن سوی مرز هم اساساً جمهوری اسلامی هیچ خدمات تغذیهای به زائران ارائه نمیکند و تقریباً کل پذیرایی از زائران ایرانی و عراقی و دیگر کشورها را «مردم عراق» به صورت خودجوش انجام میدهند. از میان چند ده هزار موکب پذیرایی از زائران اربعین در عراق صرفاً چند موکب از هیأتها و اماکن متبرکه ایرانی (که هزینه آنها نیز از نذورات و موقوفات مردمی تهیه میشود) حضور دارند و شاید تنها ارگان دولتی ایرانی صاحب موکب در عراق شهرداری تهران باشد که به لطف دوستان جدیدالورود آقای جلایی پور در شورای شهر، امسال بودجه شهرداری موکب و خدمات نظافتی محدود شهرداری تهران در مسیر تردد زائران نیز محدودتر شد (حالا در ادامه کار شورا خواهیم دید این صرفه جویی در بودجه صرف چه کارهای مهمتری از جمله خرید تبلت و پرشیا و ... برای اعضای شورا) در تهران خواهد شد.
اساساً از زیباییهای اربعین این است که حتی خانوادههای فقیر عراقی پس انداز یکساله خود را خالصانه در این دو سه هفته نثار پذیرایی و اسکان زائران در چادرهای عمومی یا منازلشان و با گرمی و مهماننوازی تام و تمام ایرانیان را بدرقه میکنند تا جایی که اگر دعوت اسکان در منزل یا غذای نذریشان را رد کنند، بسیار ناراحت میشوند.
از زیباییهای اربعین این است که میلیونها زن و مرد حدود 90 کیلومتر مسیر نجف تا کربلا را بدون درگیری قومی و نژادی و زبانی در کنار هم میپیمایند و آنقدر امنیت و آرامش برپاست که حتی یک مورد آزار کلامی نسبت به یک زن تنها در این مسیر دیده و گزارش نشده است. از زیباییهای اربعین این است که حتی اهل سنت، مسیحیان، صائبین و ایزدیهای عراقی نیز موکبهایی در پذیرایی از زائران شیعه برپا میکنند. از زیباییهای اربعین این است که این آیین برخلاف نظر جلاییپور نه تنها غیریت ساز اهل سنت در برابر شیعیان نیست بلکه سال به سال بر شمار اهل سنت ایرانی و عراقی حاضر در این مراسم افزوده میشود. از زیباییهای اربعین این است که اهل سنت و کردهای فراری از دست داعش در شمال عراق که در طول سال در حسینیهها و مساجد بیشمار این مسیر اسکان داده شدهاند، در این ایام جای خود را به زائران میدهند و خود کمر خدمت به زائران شیعه میبندند.
از زیباییهای اربعین این است که ایرانیانی که بهواسطه رسوب فرهنگ شووینیستی بازمانده از پهلوی نگاهی ضدعرب دارند، در این آیین شرمنده پذیرایی و مهماننوازی اعراب میشوند.
از زیباییهای اربعین این است که همه را از همه قومها و نژادها و مذاهب اصیل را در طلب آزادگی و عدالت و ظلم ستیزی به رهبری حسین (ع) گرد هم میآورد.
اربعین را میشود از زاویه ارتباطات میان فرهنگی غنی که در این آیین رخ میدهد تحلیل کرد، میشود با توجه به بحران سرمایه اجتماعی در ایران آن را از منظر کارکردگرایان نگریست و درباره کیفیت تقویت کارکردهای اجتماعی مثبت این آیینهای مذهبی ریشه دار همچون انسجام بخشی و معنا بخشی اندیشید. میتوان حتی آن را از منظر تقویت امنیت نرم ایران از جانب مرزهای غربی تحلیل کرد ولی تنها امثال جلاییپورها میتوانند از پدیدههای بیریشه و مصرفی چون تجمع پیرامون تشییع پدیده پاشایی با ذوق زدگی به عنوان حرکت مدنی استقبال کنند ولی اربعین را از دریچه تنگ رقابتهای سیاسی و جناحیشان بازنمایی کنند. (که البته برخی وجوه همین بازنمایی را هم از روی برخی کانالهای تلگرامی بازنویسی کردهاند.)
جلایی پور در بخشی از نوشتارش آورده است: «جمهوری اسلامی به مناسبت مراسم اربعین این فرصت را پیدا میکند که خدمات حمل و نقل و تغذیهای خود را در اختیار اقشار ضعیف جامعه قرار دهد و اقشار ضعیف هم به عشق امام حسین (ع) از این امکانات استفاده و چند روز خاطرهانگیز را در عراق سپری میکنند. بهعنوان مثال اینجانب سه روز قبل از اربعین شاهد بودم هشتاد در صد امکانات فرودگاه امام خمینی (ره) در خدمت زائران امام حسین (ع) قرار گرفته بود. در صورتیکه معمولاً امکانات این فرودگاه اصلی ایران در طول سال در اختیار طبقه متوسط (روبهبالا) و طبقه بالاست. اقشاری را پیش از پروازشان در فرودگاه دیدم که بهترین امکان مدرنی را که ممکن است در طول زندگی از آن استفاده کنند همان ماشین مدرن بنز حمل جنازه بهشت زهراست؛ ولی حالا با بهترین هواپیما یا اتوبوس ویآی پی به کربلا میروند.»
من احساس میکنم احتمالاً کسی اسلحهای پشت سرشان قرار داده و ایشان را مجبور به نوشتن این جملات کرده و گرنه نوشتن چنین گزارههای سوگیرانه از یک روزنامه نگار مغرض خارجی که ارتباطی با مردم داخل کشور ندارد هم بعید است.
اول اینکه ایشان با دیدن سر و وضع مسافران اربعین در فرودگاه با یک نگاه از بالا به پایین و بدون حتی گفتوگو با آنها فهمیدهاند که اینها که سوار هواپیما میشوند همگی از طبقات پایین جامعه هستند که احتمالاً تنها میتوانند جنازه خود را سوار آمبولانس بنز نعش کش ببینند. البته ایشان اگر این عینک متفرعنانه را کنار میگذاشتند و در همان فرودگاه از زائران سؤال میکردند متوجه میشدند که قیمت بلیت تهران نجف در همه این سالها در ایام اربعین به 2 یا 3 برابر افزایش مییابد و اتفاقاً دولت به واسطه سودی که شرکتهای هواپیمایی از این پروازها میبرند هیچ نظارتی بر آنها ندارد. در مورد اینکه این زائران به قول ایشان «طبقات پایین» با هزینه خود به این سفر میروند یا با بلیت دولت هم فقط کافی بود یک نمونه گیری دم دستی انجام دهند.
امسال حتی بلیت اتوبوسهای شهری با مقصد مرز عراق امسال با دستور مستقیم دولتیها به 2 برابر افزایش یافت و البته همه اینها فارغ از اضافه شدن هزینههای دریافتی چند ده هزارتومانی چون بیمه و خدمات هلال احمر و پارکینگ و... از زائران بود که اگر البته آقای جلایی پور کانالیزه نبودند و رسانههای غیرهمسویشان را هم دنبال میکردند، متوجه میشدند که به واسطه همین افزایش هزینهها در شبکههای اجتماعی موج اعتراضی علیه دولت مطبوعشان با هشتگ #کاسبان_اربعین راه افتاد و حتی باعث شد هزینه 50 هزارتومانی پارکینگ خاکی اتومبیلها در بیابانهای مهران به 20 هزارتومان کاهش یابد. با این حال سود چند ده میلیاردی دولت از این هزینههای جانبی دریافتی از سه میلیون زائر(خروج از کشور و هزینههای تحمیلی دیگر) قابل کتمان نیست.
آقای جلایی پور راه اندازی یک موکب (چادر) در فرودگاه امام که از زائران هوایی با چای و کیک پذیرایی میکرد را به خدمت گرفتن «80 درصد امکانات فرودگاه » عنوان کردهاند. فارغ از اینکه چطور به این 80 درصد رسیدهاند این گزاره نشان میدهد که وقتی عینک سیاست زدگی بر چشمان یک مدرس جامعه شناسی هم بنشیند، چطور پدیدههای به این وضوح معوج دیده میشوند. ایشان نوشتهاند که جمهوری اسلامی خدمات «حمل و نقل و تغذیهای» خود را در اختیار «اقشار ضعیف» برای تشویق آنها برای شرکت در این آیین میکند؛ اما شاید برای ایشان جالب باشد که بدانند دولت تقریباً هیچ امکانات رفاهی و بهداشتی در مرزهای زمینی برای عبور سیل زائران تمهید نمیکرده است و به علت شلوغی در گمرکهای مرزی، زائران تا چندین روز در سرما و باران و گرد و غبار معطل میماندند تا اینکه سال گذشته برخی مساجد و هیأتها و نیز اماکن متبرکه از جمله آستان قدس رضوی به جای دولت به صورت خودجوش چادرهایی با حداقل امکانات رفاهی و بهداشتی را برای استراحت و پذیرایی از سیل زائران فراهم کردند که به نسبت جمعیت هنوز این امکانات اصلاً کافی نیست و عبور از مرز زمینی بسیار صعب و دشوار است و به علت خاکی بودن جادههای منتهی به مرز گاهی زائران مجبور به پیاده روی چند ساعته میشوند. به نظر میرسد دولت جمهوری اسلامی ایران در پدیده اربعین بیشتر از اینکه نقش حمایتی داشته باشد نقش کنترلی و محدودکننده داشته و فقط کافی است شرایط و هزینههای عبور از مرز تسهیل شود تا شاهد چند برابر شدن جمعیت زائر ایرانی در این آیین باشیم.
آقای جلایی پور اگر حداقل مستندهایی که پیرامون اربعین ساخته شده را از تلویزیون همسایهشان هم ملاحظه میکردند، متوجه میشدند که در آن سوی مرز هم اساساً جمهوری اسلامی هیچ خدمات تغذیهای به زائران ارائه نمیکند و تقریباً کل پذیرایی از زائران ایرانی و عراقی و دیگر کشورها را «مردم عراق» به صورت خودجوش انجام میدهند. از میان چند ده هزار موکب پذیرایی از زائران اربعین در عراق صرفاً چند موکب از هیأتها و اماکن متبرکه ایرانی (که هزینه آنها نیز از نذورات و موقوفات مردمی تهیه میشود) حضور دارند و شاید تنها ارگان دولتی ایرانی صاحب موکب در عراق شهرداری تهران باشد که به لطف دوستان جدیدالورود آقای جلایی پور در شورای شهر، امسال بودجه شهرداری موکب و خدمات نظافتی محدود شهرداری تهران در مسیر تردد زائران نیز محدودتر شد (حالا در ادامه کار شورا خواهیم دید این صرفه جویی در بودجه صرف چه کارهای مهمتری از جمله خرید تبلت و پرشیا و ... برای اعضای شورا) در تهران خواهد شد.
اساساً از زیباییهای اربعین این است که حتی خانوادههای فقیر عراقی پس انداز یکساله خود را خالصانه در این دو سه هفته نثار پذیرایی و اسکان زائران در چادرهای عمومی یا منازلشان و با گرمی و مهماننوازی تام و تمام ایرانیان را بدرقه میکنند تا جایی که اگر دعوت اسکان در منزل یا غذای نذریشان را رد کنند، بسیار ناراحت میشوند.
از زیباییهای اربعین این است که میلیونها زن و مرد حدود 90 کیلومتر مسیر نجف تا کربلا را بدون درگیری قومی و نژادی و زبانی در کنار هم میپیمایند و آنقدر امنیت و آرامش برپاست که حتی یک مورد آزار کلامی نسبت به یک زن تنها در این مسیر دیده و گزارش نشده است. از زیباییهای اربعین این است که حتی اهل سنت، مسیحیان، صائبین و ایزدیهای عراقی نیز موکبهایی در پذیرایی از زائران شیعه برپا میکنند. از زیباییهای اربعین این است که این آیین برخلاف نظر جلاییپور نه تنها غیریت ساز اهل سنت در برابر شیعیان نیست بلکه سال به سال بر شمار اهل سنت ایرانی و عراقی حاضر در این مراسم افزوده میشود. از زیباییهای اربعین این است که اهل سنت و کردهای فراری از دست داعش در شمال عراق که در طول سال در حسینیهها و مساجد بیشمار این مسیر اسکان داده شدهاند، در این ایام جای خود را به زائران میدهند و خود کمر خدمت به زائران شیعه میبندند.
از زیباییهای اربعین این است که ایرانیانی که بهواسطه رسوب فرهنگ شووینیستی بازمانده از پهلوی نگاهی ضدعرب دارند، در این آیین شرمنده پذیرایی و مهماننوازی اعراب میشوند.
از زیباییهای اربعین این است که همه را از همه قومها و نژادها و مذاهب اصیل را در طلب آزادگی و عدالت و ظلم ستیزی به رهبری حسین (ع) گرد هم میآورد.
اربعین را میشود از زاویه ارتباطات میان فرهنگی غنی که در این آیین رخ میدهد تحلیل کرد، میشود با توجه به بحران سرمایه اجتماعی در ایران آن را از منظر کارکردگرایان نگریست و درباره کیفیت تقویت کارکردهای اجتماعی مثبت این آیینهای مذهبی ریشه دار همچون انسجام بخشی و معنا بخشی اندیشید. میتوان حتی آن را از منظر تقویت امنیت نرم ایران از جانب مرزهای غربی تحلیل کرد ولی تنها امثال جلاییپورها میتوانند از پدیدههای بیریشه و مصرفی چون تجمع پیرامون تشییع پدیده پاشایی با ذوق زدگی به عنوان حرکت مدنی استقبال کنند ولی اربعین را از دریچه تنگ رقابتهای سیاسی و جناحیشان بازنمایی کنند. (که البته برخی وجوه همین بازنمایی را هم از روی برخی کانالهای تلگرامی بازنویسی کردهاند.)
مرجع : فرهیختگان