تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۴۹
۰
کد مطلب : ۳۲۴۲۴
حجت الاسلام محمد صحتی سردرودی:

حُسن عزاداری‌ها، تکیه‌ها و حسینیه‌ها استقلال و مردمی بودنش بود

حُسن عزاداری‌ها، تکیه‌ها و حسینیه‌ها استقلال و مردمی بودنش بود
فهیمه ابراهیمی:‌ گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین محمد صحتی سردرودی درباره وضعیت عزاداری‌ها در کشور و مشکلات این حوزه؛
 
_ چه ارزیابی از تغییر و تحولات الگوهای عزاداری در ماه محرم و عاشورا در دهه‌های عزاداری دارید؟ عمدتا چنین تلقی می‌شود که شاهد گسترش ظاهرگرایی و افول محتوا به موازات افزایش کمی اعمال و مناسک هستیم.
بله سخن شما درست است. اگر در کل نگاه کنیم می‌بینیم که عزاداری‌ها از نظر معنا افت کرده است. یعنی حتی به ادبیات عاشورا هم نگاه کنید از نظر ظاهر و لفظ بسیار زیبا شده و بزک شده حتی گاهی نزدیک است که به ابتذال کشیده شوند. اما ادبیات شیعه پس از انقلاب در معنا به شدت از فقر معنا رنج می‌برد که در مجالس عزاداری‌ها هم دیده می‌شود که بیشتر در ماه محرم و خصوصا دهه محرم خود را نشان می‌دهد که البته علل خاص خودش را دارد.

- چه عللی باعث شده در این چند سال با چنین پدیده ای روبه رو شویم؟
 سوگمندانه عزاداری‌ها در طول زمان در مسیری افتاده‌اند که دارند تبدیل به ضد خودشان می‌شوند یعنی صرفا به سرگرمی مذهبی تبدیل شده است. این مساله بیشتر به عزاداری‌هایی صدق می‌کند که بسیار پرطمطراق و وابسته هستند؛ اما در میان مردم هم خواه ناخواه این تاثیر بوده است چرا که از بالا تاثیر می‌پذیرند. اما باز هم عزداری‌های مستقلی هستند که تن به این تخریب و تحریف بزرگ نمی‌‍‌‌دهند و مهم ترین علت این تخریب چیرگی و تسلط اسلام سیاسی بر اسلام سنتی و نیز طرد اسلام مدنی از سوی رسانه های دولتی است.

- شما قبول دارید که عزاداری‌های مردم از خط اصیل خود فاصله گرفته است؟
بله؛ دارد فاصله می گیرد گذشته از اینکه از خط اصیل خود فاصله گرفته است اینک اندک اندک دارد به ضد خودش هم تبدیل می‌شود.

-  برای خروج از این وضعیت و رسیدن به عزاداری مطلوبی که مورد تایید اهل بیت(ع) باشد چه باید کرد؟
پیشنهاد ما این است که نهادهای حکومتی و دولتی در نحوه عزاداری‌ها دخالت نکنند چرا که دخالت نهادهای حکومتی نتیجه عکس خواهد داشت. چون مردم می‌فهمند که قصد بهره‌برداری دارند. در واقع بزرگترین حُسن عزاداری‌ها، تکیه‌ها و حسینیه‌ها از دیرباز استقلال و مردمی بودنش بود. من تعجب می‌کنم از روشنفکران و نواندیشان ترسو و کسانی که بسیار گرفتار محافظه کاری مفرط هستند و در وادی تحریف شناسی عاشورا هم بیشتر به تحریفاتی می‌پردازند که از میان مردم برمی‌خیزد و بسیار جزیی است اما به آن تحریفات ریشه‌ای و مبنایی که تیشه به ریشه نهضت و تعالیم امام حسین(ع) می‌زند هیچ کاری ندارند. چون به این دسته دوم بیشتر قدرتمندان، زراندوزان و زورمداران دامن می‌زنند و روشنفکران و نواندیشان محافظه کار و ترسو هیچ‌گاه به آن نمی‌پردازند. من موقعی که «تحریف شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین(ع) » را تقریبا 15 سال پیش منتشر کردم، دیدم بعد از انتشار کتاب، عده‌ای در همین وادی وارد شدند مثلا جامعه شناسی تحریفات عاشورا را نوشتند اما عمدا به آن تحریفاتی پرداختند که از میان مردم برمی‌خیزد و آنهایی که از میان مردم برمی‌خیزد جزیی هستند. درحالی که آنهایی که مهم و معنوی است بیشتر از بالا به پایین سرازیر می‌شود ولی نویسندگان از آن غفلت کردند و یا از باب تن پروری و رفاه طلبی نمی‌خواهند کار خطیری انجام دهند چراکه کار خطیر خطر کردن می‌خواهد.

یعنی نظر شما این است که این مسایل فقط به دنبال دخالت حکومت به وجود آمده است آیا شما خود مردم و افکار آنها را در این امر مقصر نمی‌دانید؟
بله مردم هم در اینجا گاهی دچار قصور و تقصیر هستند اما سهم آنها خیلی کم است. در اینجا دو گروه بیشتر متهم هستند و باعث تحریف و تخریب تعالیم حسینی(ع) و عاشورایی شده‌اند یکی همان زورمداران و زراندوزان و دوم هم آن روشنفکران و نو اندیشانی هستند که خود را تافته جدا بافته می‌انگارند و اگرحرفی می‌زنند و یا مقاله و کتابی می‌نویسند اتو کشیده و حرفه‌ای است و هرگز هم به میان مردم نمی‌آیند. من می‌شناسم کسانی را که چندین کتاب و مقاله در رابطه با امام حسین(ع) و عاشورا نوشته‌اند اما نه به شهادت اعتقادی دارند و نه امام حسین(ع) را به عنوان اسوه ستم ستیزی و سرور آزادگان قبول دارند. آنها فقط نانشان را از این راه به می خورند و می‌خواهند به نانم و نشانی برسند. البته این منحصر به روشنفکران سیاست‌زده نیست که گاهی حتی علمای بزرگ و سنتی هم که به دام اسلام سیاسی افتاده‌اند به تحریف‌های تکان‌دهنده ای دچار شده اند من مثالی می‌زنم و آنهایی که اهل فن هستند در تطبیق آن عاجر نخواهند بود. چند سال پیش کتابی خواندم از چهره بسیار مشهور معاصر که به رحمت خدا رفته است. گفته‌هایی از ایشان در رابطه با امام حسین(ع) و عاشورا در کتابی چاپ شده بود من این کتاب را مطالعه می‌کردم دیدم ایشان بسیار دچار تحریفات بزرگی شده است مثلا در چند جای کتاب این حرف را تکرار کرده است که روز عاشورا امام حسین(ع) آنقدر از سپاه دشمن کشت که در کوفه خانه‌ای نماند مگر اینکه از آن خانه لااقل یک نفر کشته بود و اهل آن خانه داغدار بودند! باز مطالعه کردم دیدم چند جا این حرف را تکرار می‌کند. یعنی آنقدر در تعداد کشتگان مبالغه شده بود که استغفرالله خواننده بی خبر، به سپاه یزید به خاطر شهید کردن امام حسین(ع) حق می‌داد! در جای دیگر کتاب هم نوشته شده بود که امام حسین(ع) در شب عاشورا حاضر شد که با یزید بیعت کند درحالی که همه چیز در زندگی امام حسین(ع) خصوصا قیام بزرگی که به عاشورا منجر شد به خاطر این بود که نمی‌خواست با یزید بیعت کند. از دیرباز معروف است که این جمله افتراء عمر سعد است که گفته شب عاشورا با حسین بن علی مذاکره داشتم که در آن مذاکره به من گفت از این 3 پیشنهاد یکی را بپذیرید یا برگردم به همان جایی که آمدم یا در یکی از شهرهای مرزی مرزبانی کنم یا بروم در شام با یزید بیعت کنم! من حتی در رد آن مقاله‌ای نوشتم تحت عنوان هذا بهتان عظیم که به صورت محدودی منتشر شد. به تازگی هم یکی از دوستان گویا مأمور شده مقاله‌ای بنویسد تا همان را بپزد و به صورت آکادمیک دربیاورد و منتشر کند. گفت در این موضوع 25 صفحه مقاله نوشتم با این موضوع که امام حسین(ع) از هدفش برگشت و می‌خواست با یزید بیعت کند که شمر نگذاشت! اما اگر این را – یعنی امتناع از بیعت با یزید را - از نهضت امام حسین بگیرید دیگر چیزی نمی‌ماند! این شخص که مشغول این کار شده بود با من صحبت کرد و گفت که خیلی در این زمینه کار کرده است. چندین بار تلفنی صحبت کردیم . گفت می‌خواهم مقاله را قبل از چاپ ببینی من گفتم حرف‌هایم را گفته‌ام، این کار را نکن اما هرچه گفتم قبول نمی‌کرد پس به او گفتم یکی از انسان شناسان و پژوهشگران کار گسترده ای دارد تحت عنوان معرفت و معیشت برو آن را بخوان تا حرف مرا بفهمی، کاری نکن تا این توهم پیش آید که چون تو خودت آدم ترسو و محافظه کار مفرط بودی و با هر ظالمی بیعت کردی پس امام حسین(ع) را با خودت قیاس می‌کنی، از این اتهام غفلت نکن که فردا مردم می گویند: آن کسی که در آن کتاب این حرف را زده زمانی بوده که با حکومت به نوعی بیعت کرده بود و از طرف امثال خود ملامت می‌شد که چرا بیعت کرده است پس این آقا برای اینکه اعمال خودش را توجیه کند ناخودآگاه می‌خواهد امام حسین(ع) را تنزل دهد و مانند خودش کند.
ما کوتاه‌تر از دیوار مردم پیدا نمی‌کنیم و همه را به گردن مردم می‌اندازیم. مردم 11 ماه سختی می‌کشند و جفا می‌بینند و می‌خواهند ده روز محرم در خیمه امام حسین(ع) هم برای مظلومیت سیدالشهدا و هم برای مظلومیت خودشان بنالند. آنوقت با آنها درافتادن یک نوع مظلوم ستیزی و عاجز کشی است که از انصاف و مروت به دور است.

اما انتقادی که برخی از کارشناسان به مردم دارند این است که خود مردم هم علاقه به همین ظواهر دارند و باعث می‌شوند توجه به ظاهرگرایی در عزاداری‌ها بیشتر شود. نمود آن هم علاقه به مراسم سینه زنی و زنجیر زنی و حتی آسیب زدن به بدن با تیغ است در حالی که شاید کمتر به سخنرانی در خصوص فلسفه عاشورا علاقه نشان دهند.
من خودم از کسانی هستم که هم با بنان(قلم) و هم با بیان و به سه زبان منبر می‌روم و کلاس و جلسه برگزار می‌کنم. با مردم 45 دقیقه حرف می‌زنم و بعد از سخنرانی جلسه پرسش و پاسخ است. پیش آمده که 3 ساعت جلسه ما طول کشیده اما مردم خسته نشدند چون می‌فهمند سخن که از دل برون آید نشیند لاجرم بر دل. از یک طرف باید مردم و درد مردم را درک کنیم و از سوی دیگر باید درد امام حسین(ع) را درک کنیم. درد مشترک است، هر دو از ظلم می‌نالند اما موقعی که متصدیان و متولیان خودشان به سوی ستمگران بغلتند اینجا قضیه تبدیل به ضدش می‌شود. پس مردم با این ظاهرگرایی و اعمال دیگر هوشمندانه می خواهند از نفوذ سیّاسیون و سیاست‌بازان که گاهی متهم به انواع ستمگری هم هستند در عزاداری امام حسین(ع) جلوگیری کنند و با پر کردن اوقات هیئت عرصه را برای سیاست‌زدگان خالی نگذارند.

- ارزیابی شما از وضعیت فعلی فعالیت‌های فرهنگی دینی به ویژه عناصری مانند هیئت، منبر، مداح و آیین‌ها چیست؟
من معتقد هستم انسجام و اتحاد مردم ایران و یکپارچگی وطنمان همه در سایه محبت به دوازده امام و چهارده معصوم(ع) خصوصا امام حسین(ع) است و این یکپارچگی هم همیشه با محبت اهل بیت(ع) و خصوصا در دهه محرم در روز عاشورا و تاسوعا خودش را نشان می‌دهد و این خواهد ماند، چیزی نیست که از بین برود. آنهایی که می‌خواهند در این وادی‌ها و از بالا به صورت تحکم‌آمیز و با زور دخالت کنند پاسخی نخواهند گرفت و هرگز در میان مردم مخاطبی نخواهند یافت اینها بی‌خود خودشان را خسته می‌کنند. آری جای نگرانی نیست این عدالت ‌طلبی، انصاف ‌جویی، صداقت طلبی و حسینی بودن از سرشت انسان‌ها می‌جوشد تا انسان هست انسانیت هم کم و بیش خواهد بود. خوب است ما به فکر خودمان باشیم و در آینده تاریخ محکوم نباشیم. سعی کنیم خودمان را با امام حسین(ع) و اندیشه‌های حضرت تطبیق کنیم نه اینکه امام حسین(ع) و اندیشه‌های او را آنقدر تنزل دهیم که جور و جفاهای ما را هم توجیه کند. مردم هوشمندتر از اینها هستند که فریب این ریاکاری ها را بخورند.

- مواجهه جریان نو اندیش حوزوی و همچنین روشنفکری دینی با مساله عزاداری‌ها و برخی خرافات تا چه میزان در اصلاح این امور موثر بوده است؟ آیا کوشش‌های نواندیشان و روشنفکران به شکل گیری گونه‌های جدیدی از مناسک مذهبی شیعه انجامیده یا صرفا در موارد سلبی و نفی باقی مانده است؟ به طور کلی علل موفقیت یا عدم موفقیت جریان‌های نواندیشی حوزوی و روشنفکری دینی در تغییر وضعیت عزاداری در ایران چیست؟
اگر نخبگان می‌خواهند میان مردم مخاطب پیدا کنند مخصوصا مردمی که با ارادت به امام حسین(ع) نفس می‌کشند باید عملا وارد میدان شوند به قول معروف "دو صد گفته چون نیم کردار نیست" و "به عمل کار براید به سخنرانی نیست". کسانی که در عمر خود در مبارزه با ستمگران حتی سیلیِ خشک و خالی هم نخوردند و هر چه هم رجز خواندند به قبل از انقلاب باز می گردد که آنها را به رخ می‌کشند، اینها امروز هرگز نمی‌توانند میان عامه مردم مخاطبی پیدا کنند مگر اینکه خودشان به وسط میدان بیایند و مردم را درک کنند و با مردم باشند همدرد مردم باشند تا مردم حرف‌های آنها را درک کنند. کسی که یک عمر با محافظه کاری مفرط زندگی می‌کند و هر ستمگری را به نوعی توجیه می‌کند اگر هزار کتاب و مقاله هم در مورد امام حسین(ع) بنویسد در میان مردم جایی نخواهد داشت بلکه باید با عمل نشان داد که پیرو امام حسین(ع) است تا مردم بتوانند صداقت آنها را لمس کنند. در اینجا نواندیشان و روشنفکران متهم به محافظه کاری هستند. آن شجاعت و شهامتی که امام حسین(ع) داشت شما امروز در کدام نویسنده عاشوراپژوه سراغ دارید! کجا هستند آن عاشوراپژوهانی که مثل امام حسین(ع) قربه الی الله و با خلوص و شهامت حرف بزنند. حرف‌ها را نپیچانند و اعمال و رفتار خودشان را به نام امام حسین(ع) توجیه نکنند؟. نواندیشان یا از سر سرسپردگی یا محافظه کاری مفرط کار چندانی در این مهم نکردند (یعنی در تحریف زدایی از عزاداری تاریخ امام حسین(ع)کار درخوری نکردند) نواندیشان تا زمانی که خود را تافته جدابافته بدانند و به میان مردم نیایند و اتو کشیده حرف بزنند راه به جایی نخواهند برد و لازم است در اینجا تحریفات به دو دسته تقسیم شود تحریفاتی که حکومت و نهادهای حکومتی به آن دامن می‌زنند و تحریفات کوچک و جزیی که از میان مردم برمی‌خیزد.
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما