کد مطلب : ۳۲۵۲۴
فنایی اشکوری: حضرت زینب(س) به عمق معرفتی و باطنی قرآن رسیده بود
محمد فناییاشکوری، استاد فلسفه و عرفان تطبیقی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به مناسبت ولادت حضرت زینب(س) یادداشتی در مورد ابعاد شخصیتی اسوه صبر و پیام رسان عاشورا نوشت که در ادامه از نظر میگذرد:
قدر و منزلت حضرت زینب(س) به رغم اینکه بسیار از ایشان یاد میکنیم آن چنان که شایسته، معرفی نشده است. بیشتر حرفهایی که درباره ایشان میشنویم درباره مصائب ایشان است. مصائب ایشان سنگین بود به طوری که کوه هم تحمل این دردها را نداشت و تصورش برای انسان سخت است که یک بانو در معرض این همه مصائب سنگین قرار گیرد و بالاتر از آن را نمیتوان تصور کرد. این جنبه در عین حال مهم است که این مصائب حضرت زینب را از پا در نیاورد.
اگر مصیبتی به یک انسان وارد شود معمولا افراد دچار افسردگی می شوند. حضرت زینب(س) هم مشکلات زیادی داشتند اما هیچ گاه افسرده نبودند، افسردگی بیماری است، اما مصیبت از بیرون وارد می شود. افسردگی از درون است و انسان اگر ضعیف باشد تحمل سختیها را نداشته باشد، افسرده می شود.
این همه اسارات و تحمل مصائب و تلخیها و رنجها کمترین اضطراب و افسردگی در شخصیت حضرت زینب (س) ایجاد نکرد، کمترین تأثیری در قدرت و عزت ایشان نگذاشت، شجاعت حضرت زینب(س) در این صحنهها بسیار شگفت انگیز است، به نظرم از شجاعت آن حماسه آفرینانی که در حماسه کربلا جنگیدند، بیشتر و قوی تر است و در درجه بالاتری قرار دارد.
در کنار حضور انبوهی از زنان شکنجه و مصیبت دیده و گرسنه، ایشان مدیریت درستی را از خود نشان می دهند و وقتی در مجلس یزید و ابن زیاد قرار می گیرد، سخنانی که ایراد می کند که بسیار برجسته و درخشان است. اگر انسان با خیال راحت و آرامش بنشیند این خطابه را بنویسد و بعد ارائه دهد باز نمیتواند در چنین سطحی ارائه دهد. به ندرت شما کسی را در عالم پیدا میکنید به این زیبایی بتواند سخن بگوید، سخنان حضرت زینب(س) در این مقاطع یادآور خطبههای امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه و خطبههای حضرت زهرا(س) است.
این شجاعت و عزت، حاصل آن معرفت و تربیت شان بوده است که واقعا ایشان فقط فرزند ظاهری و بیولوژیک حضرت علی(ع) و زهرا(س) نبود، بلکه تربیت شده دست آنها بود که این تربیت را در رفتار و منش ایشان می بینید. ایشان در کوفه، معلم و مفسر قرآن بود، مفسری که به عمق معرفتی و باطنی قرآن رسیده بود و فقط عالم رسمی نبود وگرنه نمیتوانست این صحنهها را ببیند این گونه مدیریت کرده و سخن بگوید و رفتار کند.
وقتی ابن زیاد از ایشان میپرسد که دیدید خدا چه بر سرتان آورد؟ حضرت در آن شرایط بدون اینکه آمادگیای داشته باشد فرمود: جز زیبایی ندیدیم. این جمله زیباست و معرفت عمیقی پشت آن خوابیده است. آن ملعون می پرسد دیدید خدا چه بر سر شما آورد؟ نگفت دیدید برسرتان چه آمد؟ حضرت می گوید: ما جز زیبایی ندیدیم. این صحنه دو عامل دارد، یعنی به دو طرف نسبت دارد؛ یکی به خدا و دیگر به اشقیایی که این صحنه را آفریدند، نگفت کاری که شما کردید، زیبا بود. همان یک کار بود کسانی آمدند و امام حسین(ع) را شهید کردند، ولی این یک نسبتی با خدا دارد و نسبتی با افرادی که این فاجعه را آفریدند دارد. آن کاری که شما کردید، بسیار زشت بود و از آن زشتتر متصور نیست.
در سخنان ایشان هم آمده است که می گوید که شرم بر شما . چگونه می خواهید با پیامبر(ص) ملاقات کنید!، ولی آن کاری که خدا کرد آن جز زیبایی و جمال نبود، یعنی وقتی یک حادثه را به خدا نسبت می دهد زیبایی می بیند، چه صحنهای زیباتر از اینکه بنده ای مانند امام حسین(ع) بیاید و اوج بندگی و معرفت خود را این طور نشان دهد، مگر می توان عشق و حب به خدا را از این زیباتر به نمایش درآورد.
صبر و تحمل حضرت زینب(س) هم زیباترین صحنه است و آن کاری که با نوه های پیامبر(ص) کردند زشتترین کار بود و ننگ و نفرت را در تاریخ برای خودشان بر جای گذاشتند. بنابراین هرچه درباره این بانوی گران قدر بیندیشیم و همدردی کنیم بسیار جا دارد. در باب لحظه لحظههای حرکات حضرت زینب(س) تأمل شود و کتابها نوشته شود.
اگر بخواهیم دو شخصیت را در کربلا معرفی کنیم؛ حضرات زینب(س) و حسین(ع) هستند. در روز عاشورا مدیریت صحنه کربلا به دست امام حسین(ع) بود و از عاشورا به بعد به دست حضرت زینب(س) بود و علم امام حسین(ع) به ایشان هم منتقل شده بود. این بدان معنی نیست که قبل از عاشورا نقش حضرت زینب (س) کم بود، قبل از شهادت یاران امام حسین(ع) هم نقش ایشان نقش برجسته ای در مدیریت اهل بیت امام حسین(ع) بود.
در واقع کانون عاطفی و آن مادری که در آن حادثه، نقش حضرت زینب(س) در کنار امام حسین(ع) را نشان میدهد، اما بعد از شهادت امام حسین(ع) این نقش تنها به حضرت زینب(س) میرسد، همین که این کاروان را به سلامت به مقصد برساند، هم با دشمنان مواجهه درست کند و هم پیام این شهیدان و این حماسه را به گوش جهانیان برساند و این حماسه را زنده نگه دارد، اگر امروز ما برای امام حسین(ع) اشک می ریزیم و قیام امام حسین(ع) زنده مانده، به خاطر نقش پررنگ حضرت زینب(س) است، این پیام را به بشریت رساندند.
قدر و منزلت حضرت زینب(س) به رغم اینکه بسیار از ایشان یاد میکنیم آن چنان که شایسته، معرفی نشده است. بیشتر حرفهایی که درباره ایشان میشنویم درباره مصائب ایشان است. مصائب ایشان سنگین بود به طوری که کوه هم تحمل این دردها را نداشت و تصورش برای انسان سخت است که یک بانو در معرض این همه مصائب سنگین قرار گیرد و بالاتر از آن را نمیتوان تصور کرد. این جنبه در عین حال مهم است که این مصائب حضرت زینب را از پا در نیاورد.
اگر مصیبتی به یک انسان وارد شود معمولا افراد دچار افسردگی می شوند. حضرت زینب(س) هم مشکلات زیادی داشتند اما هیچ گاه افسرده نبودند، افسردگی بیماری است، اما مصیبت از بیرون وارد می شود. افسردگی از درون است و انسان اگر ضعیف باشد تحمل سختیها را نداشته باشد، افسرده می شود.
این همه اسارات و تحمل مصائب و تلخیها و رنجها کمترین اضطراب و افسردگی در شخصیت حضرت زینب (س) ایجاد نکرد، کمترین تأثیری در قدرت و عزت ایشان نگذاشت، شجاعت حضرت زینب(س) در این صحنهها بسیار شگفت انگیز است، به نظرم از شجاعت آن حماسه آفرینانی که در حماسه کربلا جنگیدند، بیشتر و قوی تر است و در درجه بالاتری قرار دارد.
در کنار حضور انبوهی از زنان شکنجه و مصیبت دیده و گرسنه، ایشان مدیریت درستی را از خود نشان می دهند و وقتی در مجلس یزید و ابن زیاد قرار می گیرد، سخنانی که ایراد می کند که بسیار برجسته و درخشان است. اگر انسان با خیال راحت و آرامش بنشیند این خطابه را بنویسد و بعد ارائه دهد باز نمیتواند در چنین سطحی ارائه دهد. به ندرت شما کسی را در عالم پیدا میکنید به این زیبایی بتواند سخن بگوید، سخنان حضرت زینب(س) در این مقاطع یادآور خطبههای امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه و خطبههای حضرت زهرا(س) است.
این شجاعت و عزت، حاصل آن معرفت و تربیت شان بوده است که واقعا ایشان فقط فرزند ظاهری و بیولوژیک حضرت علی(ع) و زهرا(س) نبود، بلکه تربیت شده دست آنها بود که این تربیت را در رفتار و منش ایشان می بینید. ایشان در کوفه، معلم و مفسر قرآن بود، مفسری که به عمق معرفتی و باطنی قرآن رسیده بود و فقط عالم رسمی نبود وگرنه نمیتوانست این صحنهها را ببیند این گونه مدیریت کرده و سخن بگوید و رفتار کند.
وقتی ابن زیاد از ایشان میپرسد که دیدید خدا چه بر سرتان آورد؟ حضرت در آن شرایط بدون اینکه آمادگیای داشته باشد فرمود: جز زیبایی ندیدیم. این جمله زیباست و معرفت عمیقی پشت آن خوابیده است. آن ملعون می پرسد دیدید خدا چه بر سر شما آورد؟ نگفت دیدید برسرتان چه آمد؟ حضرت می گوید: ما جز زیبایی ندیدیم. این صحنه دو عامل دارد، یعنی به دو طرف نسبت دارد؛ یکی به خدا و دیگر به اشقیایی که این صحنه را آفریدند، نگفت کاری که شما کردید، زیبا بود. همان یک کار بود کسانی آمدند و امام حسین(ع) را شهید کردند، ولی این یک نسبتی با خدا دارد و نسبتی با افرادی که این فاجعه را آفریدند دارد. آن کاری که شما کردید، بسیار زشت بود و از آن زشتتر متصور نیست.
در سخنان ایشان هم آمده است که می گوید که شرم بر شما . چگونه می خواهید با پیامبر(ص) ملاقات کنید!، ولی آن کاری که خدا کرد آن جز زیبایی و جمال نبود، یعنی وقتی یک حادثه را به خدا نسبت می دهد زیبایی می بیند، چه صحنهای زیباتر از اینکه بنده ای مانند امام حسین(ع) بیاید و اوج بندگی و معرفت خود را این طور نشان دهد، مگر می توان عشق و حب به خدا را از این زیباتر به نمایش درآورد.
صبر و تحمل حضرت زینب(س) هم زیباترین صحنه است و آن کاری که با نوه های پیامبر(ص) کردند زشتترین کار بود و ننگ و نفرت را در تاریخ برای خودشان بر جای گذاشتند. بنابراین هرچه درباره این بانوی گران قدر بیندیشیم و همدردی کنیم بسیار جا دارد. در باب لحظه لحظههای حرکات حضرت زینب(س) تأمل شود و کتابها نوشته شود.
اگر بخواهیم دو شخصیت را در کربلا معرفی کنیم؛ حضرات زینب(س) و حسین(ع) هستند. در روز عاشورا مدیریت صحنه کربلا به دست امام حسین(ع) بود و از عاشورا به بعد به دست حضرت زینب(س) بود و علم امام حسین(ع) به ایشان هم منتقل شده بود. این بدان معنی نیست که قبل از عاشورا نقش حضرت زینب (س) کم بود، قبل از شهادت یاران امام حسین(ع) هم نقش ایشان نقش برجسته ای در مدیریت اهل بیت امام حسین(ع) بود.
در واقع کانون عاطفی و آن مادری که در آن حادثه، نقش حضرت زینب(س) در کنار امام حسین(ع) را نشان میدهد، اما بعد از شهادت امام حسین(ع) این نقش تنها به حضرت زینب(س) میرسد، همین که این کاروان را به سلامت به مقصد برساند، هم با دشمنان مواجهه درست کند و هم پیام این شهیدان و این حماسه را به گوش جهانیان برساند و این حماسه را زنده نگه دارد، اگر امروز ما برای امام حسین(ع) اشک می ریزیم و قیام امام حسین(ع) زنده مانده، به خاطر نقش پررنگ حضرت زینب(س) است، این پیام را به بشریت رساندند.
مرجع : خبرگزاری رضوی