کد مطلب : ۳۲۵۸۵
بایسته هایی درباره شعر فاطمی
رضا اسماعیلی/ شاعر
شعر فاطمی که یکی از زیرشاخه های بالنده و زاینده شعر آیینی است، نیاز به چارچوبهایی دارد که بتواند به رسالت خود در راستای ترویج سیره و زندگی بزرگان دین و ائمه معصومین(ع) عمل کند.
خوردیم زمین و آسمان گم کردیم
در عالم خاک، بوی جان گم کردیم
قبر تو نه، میخورم به قرآن سوگند
ما «قدر» تو را در این جهان گم کردیم!
بعد از «بای بسم الله»، اجازه بدهید قبل از ورود به بحث، ابتدا به نقل خاطره ای از رهبر معظم انقلاب به روایت عباس حیدرزاده، مداح مخلص اهلبیت(ع) در رابطه با شعر آیینی بپردازم و آنگاه به اصل مطلب.
این خاطره بیانگر توجه عمیق و دقت نظری است که حضرت آقا به شعر آیینی دارند. ایشان تعریف می کنند:
«یکی از مواردی که ایشان (مقام معظم رهبری) گاهی به ما تذکر میدادند بحث شعر بود. ایشان خیلی نسبت به بحث شعر توجه و دقت و تاکید دارند که اشعار محکم را بخوانید. گاهی برخی از اشعار را به من تذکر دادند که این شعر مثلا این ایراد را دارد. در یک ملاقات که ایام روضههای فاطمیه(س) در بیت رهبری بود، ایشان نکتهای را به بنده فرمودند و گفتند که به مداحان دیگر هم بگویید. وقتی من محضر ایشان مداحی کردم، در آخر خواندنم به مستمعین گفتم دستها را بالا بیاورید و بگویید یا زهرا(س).
بعد وقتی من خدمت ایشان برای عرض ارادت رسیدم، فرمودند: این که شما گفتید دستها را بالا بیاورید و بگویید یا زهرا(س)، ما هیچ کجا نداریم که برای غیر از خدا دست بالا بیاورید؛ نه در منابع اهل سنت و نه در منابع شیعه. شما خودتان رعایت کنید و به دیگر مداحان هم بگویید که فقط برای «یا الله» گفتن از مردم بخواهند که دست شان را بالا بیاورند. فکر می کنم دقت و ظرافت ایشان بر روی این نکته به دلیل این بود که توجه داشته باشیم، اینهایی که ما را مشرک میدانند و ایراد میگیرند که اینها دست شان را برای گفتن یا حسین(ع) و یا زهرا(س) بالا می آورند و ایشان را خدای خود میدانند، سوء استفاده نکنند و شائبه بدعتگذاری و شرک ایجاد نشود.»
** جای خالی عالمان دینی در جلسات شعر آیینی
شعر فاطمی که یکی از زیرشاخه های بالنده و زاینده شعر آیینی است، نیاز به چارچوبهایی دارد که بتواند به رسالت خود در راستای ترویج سیره و زندگی بزرگان دین و ائمه معصومین(ع) عمل کند. همچنان که بارها گفته شده، شعر آیینی پیشتر و بیشتر از موضوع دینی، باید «موضع» دینی داشته باشد.
«موضوع» توقف در منزل صورت و ظاهر دین است یعنی مدح و منقبت صرف و «موضع» پرداختن به درونه، سیرت و حقیقت دین، یعنی بیان معارف و حقایق دینی و توحیدی. جان مایه شعر آیینی اصیل و فاخر «موضعمندی» آن است، نه «موضوعبندی» آن یعنی ایستادن شاعر در جبهه «حق» و حق مداری و برائت از ظلم و باطل و زشتی و پلشتی.
متاسفانه امروز جای عالمان دینی و شاگردان مکتب فقهی امامین باقر و صادق (علیهما السلام) در جلسات شعر دینی و آیینی ما خالی است؛ شاگردانی بصیر و دین شناس که اهل نقد و پرسش گری اند و در مقابل طرح مسائل شبهه برانگیز، غالی گرانه و خرافی، عالمانه می ایستند.
شاگردانی که مصداق مضمون آیه 73 سوره فرقان هستند: «وَ الَّذینَ إِذا ذُکِّرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمًّا وَ عُمْیاناً، و آنان هستند که هر گاه به آیات خدای خود متذکرشان سازند، کر و کورانه در آن آیات ننگرند (بلکه با دل آگاه و چشم بینا مشاهده آن کنند تا بر مقام معرفت و ایمانشان بیفزاید). در گذشته چنین مشکلی وجود نداشت. زیرا بیشتر شاعران ما بیش و پیش از شاعر بودن، فیلسوف، فقیه، عارف، عالم، حکیم و دین شناس بودند.
** حضور خاموش و منفعل مخاطبان
امروز در حوزه شعر فاطمی یا آئینی با معضلی که مواجهیم، علاوه بر فقر دانش دینی شاعران و ذاکران، این است که مخاطبان و کسانی که در جلسات شعر آیینی شرکت میکنند، «پذیرنده صرف» هستند و حضوری خاموش و منفعلانه دارند.
به این معنا که در این جلسات هر چه بشنوند، به اعتبار این که آن حرف از زبان یک شاعر یا مداح آیینی گفته شده است، بیدرنگ می پذیرند و در درستی یا نادرستی آن تحقیق نمی کنند، در حالیکه خداوند در قرآن کریم در بیش از سیصد آیه امر به تفکر، تعقل، و تدبّر کرده است.
بسیار دیده شده که در این جلسات شعری قرائت شده که محتوا و مضمون آن با آموزههای دینی در تضاد و تقابل بوده اما متاسفانه جمعیت حاضر کمترین واکنشی نسبت به آن شعر و شاعر نشان نداده و صرفا با ضربآهنگ شعر یا نوحه قرائت شده بر سر و سینه زده و گریه کرده اند.
** از مقام معظم رهبری بیاموزیم
مقام معظم رهبری طرح مسائل غلط و خلاف آموزه های دینی و قرآنی را در شعر آیینی جایز نمی دانند و بر این دقیقه پای می فشارند که شعر اصیل دینی باید «متکی و مستند به معارف حقه الهیه» باشد.
رهبر انقلاب طبق خاطره ای که بیان شد، به ما می آموزند که در برابر بیان مطالب انحرافی و خرافی که باعث مخدوش شدن چهره اسلام و وهن خاندان رسالت می شود، نباید ساکت، بی تفاوت و منفعل بود و با مواخذه و تذکر به شاعر و مداح باید از تکرار چنین مسائلی پیشگیری کرد.
تا آنجا که به یاد دارم، امین شعر انقلاب در تمام دیدارهایی که با شاعران و ذاکران اهل بیت در طول سالیان بعد از انقلاب داشته اند، هرگاه در حضور ایشان شعر یا مرثیه ای خوانده شده که با روح دین و آیین در تقابل بوده، بدون هیچ ملاحظه ای به شاعر و مداح آن تذکر داده و خواستار اصلاح شعر یا مرثیه شده اند.
** مخاطبان شعر دینی و آیینی
معمولا مخاطبین جلسات شعرخوانی و مداحی دو گروه هستند. گروه اول، اهل شعر و ادبیات اند و صرفا به زیبایی های صوری شعر و قدرت صنعتگری شاعر در به کارگیری صنایع لفظی و معنوی توجه می کنند، اما نسبت به این مسئله که پشت این ظاهر زیبا چه باطنی پنهان است، کاملا بی توجه اند.
برای این گروه محتوا و پیام شعر و انطباق آن با معارف دینی و مستند یا غیرمستند بودن حرفی که در متن و بطن شعر شاعر پنهان شده، چندان مهم نیست زیرا این گروه فقط به دنبال «التذاذ هنری» هستند.
گروه دوم از مخاطبین این جلسات کسانی هستند که در منزل محبت اهل بیت (علیهم السلام) اردو زده اند و تلاشی برای راه بردن به منزل «معرفت» نمی کنند.
این گروه معمولا برای توسل و شفاعت و کارگشایی در این مجالس حاضر می شوند و اصلا کاری به کار شعر و شاعر و مداح ندارند، این افراد نسبت به هرگونه نغمه حزن انگیزی شرطی شده اند و کافی است لحن حزن انگیز شاعر و مداح را بشنوند تا بی اختیار اشک بریزند.
این گروه نیز متاسفانه هیچ گونه توجه شایسته ای به محتوا و مضمون شعر ندارند، چرا که هدف شان از شرکت در مجالس مداحی و عزاداری، پیش و بیش از «نگریستن»، گریستن است.
حضور این مخاطبین در مجالس شعرخوانی و مداحی باعث می شود که شاعر و مداح مجلس نیز نهایت تلاش خود را برای عرضه شعر و مرثیه ای که مطابق ذوق و ذائقه آنهاست به کار گیرد، یعنی دقیقا «آنچه شما خواسته اید».
شعر و مرثیه ای که به جای اندیشه مخاطب، احساسات دینی او را هدف گرفته و به جز تحریک احساسات، ایجاد شور و به گریه انداختن مخاطب، رسالت دیگری ندارد. به این شعرها و مرثیه ها اصطلاحا «شعرهای مجلس گرم کن» می گویند.
شعرها و مرثیه های جانگدازی که تحسین و آفرین حُضار را به همراه دارد و سیل اشک را از دیده ها جاری می سازد، بی آنکه چیزی بر بصیرت دینی آنان بیافزاید.
تشویقها و آفرین گفتن های حاضران نیز شاعر و مداح را جسورتر و بی پرواتر می کند و در جلسات بعدی نیز همین روند و جریان تکرار و تبدیل به عرف و عادت میشود.
** سوگ و مرثیه، وجه غالب شعر فاطمی
ما مُدعیان تو را صَنم میخوانیم!
بانوی مقیم شهر غم میخوانیم
نامی ز تو بر زبان ما میچرخد
ما از تو چه اندک و چه کم میدانیم!
بدون تردید یکی از اضلاع غیرقابل انکار شعر آیینی «سوگ و مرثیه» است که باید به آن جهت داده شود و گریاندن و سوگ هدف اصلی شعر نباشد بلکه هدف، بیان توحید، حکمت، اخلاق، و معارف دینی و الهی باشد تا شعر در مسیر انسانسازی و تعالی روحی حرکت کند و مرثیه نیز مکمل آن باشد.
جامعه ما جامعه ای است که از عواطف دینی سرشار است، به طوری که تنها کافیست نام مبارک حضرت اباعبدالله(ع) و یا فاطمه زهرا (س) برده شود تا اشک از دیده ها جاری شود.
بیشتر افراد نیز در ایام شهادت بزرگان دینی بیشتر به نیت گریه بر مصائب اهل بیت در مجالس شرکت می کنند و کمتر به دنبال افزایش دایره دانش و بینش دینی خود هستند در حالیکه باید «عزاداری» مقدمه «بیداری» و «گریستن» مقدمه «نگریستن» باشد. یعنی نالیدن بر مصائب اهل بیت(علیهم السلام) باعث قد کشیدن و بالیدن شود، نه ایستایی و خمودگی و رخوت زیرا بیان مصائب اهل بیت (علیهم السلام) از منظر حق خواهی و ظلم ستیزی ارزشمند و سازنده است.
متاسفانه در شعر فاطمی از آنجا که وجه غالب با «سوگ و مرثیه» است، شاهد پرداختن بیش از حد به مباحثی مانند بیت الاحزان، فدک، دیوار و در و ... هستیم.
در حالیکه ابعاد مغفول مانده فراوانی در زندگی پر برکت حضرت زهرا (س) وجود دارد که هنوز به آنها پرداخته نشده است.
ویژگی های ناگفته ای که در آیینه آنها می توان سیمای حضرت زهرا(س) را به عنوان یک اسوه و الگو برای نسل امروز به تماشا گذاشت.
** علل تنزل شعر آیینی و فاطمی
او سوره کوثر است، زیبا بنگر
از فصل فدک در آ، به بالا بنگر
از حضرت او نگفتهها بسیار است
از زاویه ای دگر به زهرا بنگر
در شعر آئینی و فاطمی، هم شاعر و هم مداح تعلل و کوتاهی میکنند و مخاطب هم اغلب خاموش و منفعل است. در حالیکه طبق سیره عملی بزرگان دین و مقام معظم رهبری، باید نسبت به طرح مسائل انحرافی در شعر آیینی حساسیت نشان داده شود. باید در مجالس شعرخوانی و مداحی خاندان رسالت به این مهم توجه شود آیا روضهای که خوانده و یا شعری که قرائت میشود، دارای نکته و دقیقه معرفتی قابل تاملی هست یا خیر؟ اگر شاعر و مداح دریابند که جمعیت حاضر در مجلس، جمعیتی هوشمند، مطالبه گر و دقیقه یابند و طالب شعر و مرثیه فاخر و متعالی، سعی میکنند در جلسات بعدی به گزینش و قرائت اشعاری بپردازند که با آموزههای دینی و قرآنی انطباق بیش تری داشته باشند.
بی توجهی و بی تفاوتی نسبت به این مهم، محتوا و مضمون شعرها و مرثیه ها، سبب میشود، شعرهای نازل و کوچه بازاری از بسامد بالایی برخوردار باشند.
اگر تقاضا نسبت به شعرهای صرفا مرثیه ای کاهش پیدا کند و ذائقه مخاطب به سمت شعرهای عمیق، خوش مضمون و حکمتآمیز برود، شاعر و مداح نیز از بداهه گویی فاصله می گیرند و ناگزیر میشوند شعرهای فاخرتری را برای قرائت و مداحی انتخاب کنند.
** برای ارتقاء شعر آیینی، چه باید کرد؟!
بهترین و عملی ترین راهکار برای حل این معضل، علاوه بر مجهز شدن شاعران و مداحان به دانش و بینش دینی و قرآنی و تربیت مخاطبان دین آگاه، حضور شاگردانی از مکتب فقهی امامین باقر و صادق (علیهما السلام) به حکم تکلیف در این جلسات است تا همچنان که اشاره شد، در مقابل طرح مسائل شبهه برانگیز، غالی گرانه و خرافی در اشعار بایستند و قافله شعر دینی و آیینی ما را به سرمنزل رستگاری و عاقبت بخیری برسانند.
امید آنکه از این به بعد در جلسات شعر آیینی، در کنار خیل علاقه مندان به شعر و ادبیات، شاهد حضور خجسته عالمان دینی نیز باشیم.
اگر این مهم تحقق پیدا کند، یقینا ورق برخواهد گشت و جلسات شعرخوانی و مداحی از این آشفتگی و نابسامانی نجات پیدا خواهد کرد.
مخاطب هوشمند نیز باید سطح مطالبات خود از شعر آئینی و فاطمی را ارتقا دهد و مواخذه گر باشد تا شاعر و مداح شعرهای خوش مضمون و فاخرتری را برای این جلسات انتخاب کند زیرا در اسلام عنوان شاعر آیینی، عنوانی مقدس است و به شاعرانی اطلاق می شود که همچون «کُمِیت و فَرزدَق و دِعبِل»در مقابل بدعت ها، خرافات و گزافهها ایستادگی میکنند و سیمای اصیل و درخشان دین را به نمایش میگذارند. از این رو رسالت شاعر آئینی این است که شعرش مطابق با آموزههای قرآنی و معارف دینی باشد.
از این منظر شعر فاطمی هم باید تریبونی برای بیان فضایل دینی و حکمتهای انسانساز و ترویج سبک زندگی فاطمی باشد.
آموزش امر به معروف و نهی از منکر، تبیین و ترویج آموزههای اخلاقی و تربیتی زندگی و سیره حضرت فاطمه زهرا(س)، نقد سلوک دینی و پیرایش دین از بدعت، خرافه و گزافه، داشتن موضع نسبت به مسائل جهان اسلام و بیتفاوت نبودن در برابر امت اسلامی و مقابله با «اسلام ستیزی» از دیگر اموری ست که ضرورت پرداختن به آن ها در شعر آیینی و فاطمی به شدت احساس می شود.
** مقابله با توطئه «اسلام ستیزی»
امروز که گروههای تکفیری و داعشی سعی دارند، چهره خشنی از دین و ائمه اطهار(ع) ارائه دهند و اسلام را دینی خشونت طلب و خردستیز معرفی کنند، باید از همه ظرفیتهای شعر آیینی و فاطمی برای مقابله با چنین ذهنیت های غلطی استفاده کرد. دین اسلام بر پایه خرد و عقلانیت است؛ از اینرو شایسته است که با زبان فاخر و تاثیرگذار شعر، «جهل ستیزی» و «اندیشه مداری» دین اسلام به نمایش گذاشته شود و ارزش هایی چون صلح، آزادی ، عدالت، مردم داری که ریشه در آموزه های دینی و قرآنی دارد مورد توجه قرار گیرد.
سیره بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری نیز بر فاصله گرفتن از تحجر و اسلام آمریکایی و معرفی اسلام ناب محمدی(ص) است.
بی هیچ تردیدی اگر در این مسیر حرکت کنیم، رغبت و گرایش جهانیان به دین اسلام روز به روز افزایش خواهد یافت و توطئه استکباری «اسلام ستیزی» تا همیشه عقیم خواهد ماند.
خوردیم زمین و آسمان گم کردیم
در عالم خاک، بوی جان گم کردیم
قبر تو نه، میخورم به قرآن سوگند
ما «قدر» تو را در این جهان گم کردیم!
بعد از «بای بسم الله»، اجازه بدهید قبل از ورود به بحث، ابتدا به نقل خاطره ای از رهبر معظم انقلاب به روایت عباس حیدرزاده، مداح مخلص اهلبیت(ع) در رابطه با شعر آیینی بپردازم و آنگاه به اصل مطلب.
این خاطره بیانگر توجه عمیق و دقت نظری است که حضرت آقا به شعر آیینی دارند. ایشان تعریف می کنند:
«یکی از مواردی که ایشان (مقام معظم رهبری) گاهی به ما تذکر میدادند بحث شعر بود. ایشان خیلی نسبت به بحث شعر توجه و دقت و تاکید دارند که اشعار محکم را بخوانید. گاهی برخی از اشعار را به من تذکر دادند که این شعر مثلا این ایراد را دارد. در یک ملاقات که ایام روضههای فاطمیه(س) در بیت رهبری بود، ایشان نکتهای را به بنده فرمودند و گفتند که به مداحان دیگر هم بگویید. وقتی من محضر ایشان مداحی کردم، در آخر خواندنم به مستمعین گفتم دستها را بالا بیاورید و بگویید یا زهرا(س).
بعد وقتی من خدمت ایشان برای عرض ارادت رسیدم، فرمودند: این که شما گفتید دستها را بالا بیاورید و بگویید یا زهرا(س)، ما هیچ کجا نداریم که برای غیر از خدا دست بالا بیاورید؛ نه در منابع اهل سنت و نه در منابع شیعه. شما خودتان رعایت کنید و به دیگر مداحان هم بگویید که فقط برای «یا الله» گفتن از مردم بخواهند که دست شان را بالا بیاورند. فکر می کنم دقت و ظرافت ایشان بر روی این نکته به دلیل این بود که توجه داشته باشیم، اینهایی که ما را مشرک میدانند و ایراد میگیرند که اینها دست شان را برای گفتن یا حسین(ع) و یا زهرا(س) بالا می آورند و ایشان را خدای خود میدانند، سوء استفاده نکنند و شائبه بدعتگذاری و شرک ایجاد نشود.»
** جای خالی عالمان دینی در جلسات شعر آیینی
شعر فاطمی که یکی از زیرشاخه های بالنده و زاینده شعر آیینی است، نیاز به چارچوبهایی دارد که بتواند به رسالت خود در راستای ترویج سیره و زندگی بزرگان دین و ائمه معصومین(ع) عمل کند. همچنان که بارها گفته شده، شعر آیینی پیشتر و بیشتر از موضوع دینی، باید «موضع» دینی داشته باشد.
«موضوع» توقف در منزل صورت و ظاهر دین است یعنی مدح و منقبت صرف و «موضع» پرداختن به درونه، سیرت و حقیقت دین، یعنی بیان معارف و حقایق دینی و توحیدی. جان مایه شعر آیینی اصیل و فاخر «موضعمندی» آن است، نه «موضوعبندی» آن یعنی ایستادن شاعر در جبهه «حق» و حق مداری و برائت از ظلم و باطل و زشتی و پلشتی.
متاسفانه امروز جای عالمان دینی و شاگردان مکتب فقهی امامین باقر و صادق (علیهما السلام) در جلسات شعر دینی و آیینی ما خالی است؛ شاگردانی بصیر و دین شناس که اهل نقد و پرسش گری اند و در مقابل طرح مسائل شبهه برانگیز، غالی گرانه و خرافی، عالمانه می ایستند.
شاگردانی که مصداق مضمون آیه 73 سوره فرقان هستند: «وَ الَّذینَ إِذا ذُکِّرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمًّا وَ عُمْیاناً، و آنان هستند که هر گاه به آیات خدای خود متذکرشان سازند، کر و کورانه در آن آیات ننگرند (بلکه با دل آگاه و چشم بینا مشاهده آن کنند تا بر مقام معرفت و ایمانشان بیفزاید). در گذشته چنین مشکلی وجود نداشت. زیرا بیشتر شاعران ما بیش و پیش از شاعر بودن، فیلسوف، فقیه، عارف، عالم، حکیم و دین شناس بودند.
** حضور خاموش و منفعل مخاطبان
امروز در حوزه شعر فاطمی یا آئینی با معضلی که مواجهیم، علاوه بر فقر دانش دینی شاعران و ذاکران، این است که مخاطبان و کسانی که در جلسات شعر آیینی شرکت میکنند، «پذیرنده صرف» هستند و حضوری خاموش و منفعلانه دارند.
به این معنا که در این جلسات هر چه بشنوند، به اعتبار این که آن حرف از زبان یک شاعر یا مداح آیینی گفته شده است، بیدرنگ می پذیرند و در درستی یا نادرستی آن تحقیق نمی کنند، در حالیکه خداوند در قرآن کریم در بیش از سیصد آیه امر به تفکر، تعقل، و تدبّر کرده است.
بسیار دیده شده که در این جلسات شعری قرائت شده که محتوا و مضمون آن با آموزههای دینی در تضاد و تقابل بوده اما متاسفانه جمعیت حاضر کمترین واکنشی نسبت به آن شعر و شاعر نشان نداده و صرفا با ضربآهنگ شعر یا نوحه قرائت شده بر سر و سینه زده و گریه کرده اند.
** از مقام معظم رهبری بیاموزیم
مقام معظم رهبری طرح مسائل غلط و خلاف آموزه های دینی و قرآنی را در شعر آیینی جایز نمی دانند و بر این دقیقه پای می فشارند که شعر اصیل دینی باید «متکی و مستند به معارف حقه الهیه» باشد.
رهبر انقلاب طبق خاطره ای که بیان شد، به ما می آموزند که در برابر بیان مطالب انحرافی و خرافی که باعث مخدوش شدن چهره اسلام و وهن خاندان رسالت می شود، نباید ساکت، بی تفاوت و منفعل بود و با مواخذه و تذکر به شاعر و مداح باید از تکرار چنین مسائلی پیشگیری کرد.
تا آنجا که به یاد دارم، امین شعر انقلاب در تمام دیدارهایی که با شاعران و ذاکران اهل بیت در طول سالیان بعد از انقلاب داشته اند، هرگاه در حضور ایشان شعر یا مرثیه ای خوانده شده که با روح دین و آیین در تقابل بوده، بدون هیچ ملاحظه ای به شاعر و مداح آن تذکر داده و خواستار اصلاح شعر یا مرثیه شده اند.
** مخاطبان شعر دینی و آیینی
معمولا مخاطبین جلسات شعرخوانی و مداحی دو گروه هستند. گروه اول، اهل شعر و ادبیات اند و صرفا به زیبایی های صوری شعر و قدرت صنعتگری شاعر در به کارگیری صنایع لفظی و معنوی توجه می کنند، اما نسبت به این مسئله که پشت این ظاهر زیبا چه باطنی پنهان است، کاملا بی توجه اند.
برای این گروه محتوا و پیام شعر و انطباق آن با معارف دینی و مستند یا غیرمستند بودن حرفی که در متن و بطن شعر شاعر پنهان شده، چندان مهم نیست زیرا این گروه فقط به دنبال «التذاذ هنری» هستند.
گروه دوم از مخاطبین این جلسات کسانی هستند که در منزل محبت اهل بیت (علیهم السلام) اردو زده اند و تلاشی برای راه بردن به منزل «معرفت» نمی کنند.
این گروه معمولا برای توسل و شفاعت و کارگشایی در این مجالس حاضر می شوند و اصلا کاری به کار شعر و شاعر و مداح ندارند، این افراد نسبت به هرگونه نغمه حزن انگیزی شرطی شده اند و کافی است لحن حزن انگیز شاعر و مداح را بشنوند تا بی اختیار اشک بریزند.
این گروه نیز متاسفانه هیچ گونه توجه شایسته ای به محتوا و مضمون شعر ندارند، چرا که هدف شان از شرکت در مجالس مداحی و عزاداری، پیش و بیش از «نگریستن»، گریستن است.
حضور این مخاطبین در مجالس شعرخوانی و مداحی باعث می شود که شاعر و مداح مجلس نیز نهایت تلاش خود را برای عرضه شعر و مرثیه ای که مطابق ذوق و ذائقه آنهاست به کار گیرد، یعنی دقیقا «آنچه شما خواسته اید».
شعر و مرثیه ای که به جای اندیشه مخاطب، احساسات دینی او را هدف گرفته و به جز تحریک احساسات، ایجاد شور و به گریه انداختن مخاطب، رسالت دیگری ندارد. به این شعرها و مرثیه ها اصطلاحا «شعرهای مجلس گرم کن» می گویند.
شعرها و مرثیه های جانگدازی که تحسین و آفرین حُضار را به همراه دارد و سیل اشک را از دیده ها جاری می سازد، بی آنکه چیزی بر بصیرت دینی آنان بیافزاید.
تشویقها و آفرین گفتن های حاضران نیز شاعر و مداح را جسورتر و بی پرواتر می کند و در جلسات بعدی نیز همین روند و جریان تکرار و تبدیل به عرف و عادت میشود.
** سوگ و مرثیه، وجه غالب شعر فاطمی
ما مُدعیان تو را صَنم میخوانیم!
بانوی مقیم شهر غم میخوانیم
نامی ز تو بر زبان ما میچرخد
ما از تو چه اندک و چه کم میدانیم!
بدون تردید یکی از اضلاع غیرقابل انکار شعر آیینی «سوگ و مرثیه» است که باید به آن جهت داده شود و گریاندن و سوگ هدف اصلی شعر نباشد بلکه هدف، بیان توحید، حکمت، اخلاق، و معارف دینی و الهی باشد تا شعر در مسیر انسانسازی و تعالی روحی حرکت کند و مرثیه نیز مکمل آن باشد.
جامعه ما جامعه ای است که از عواطف دینی سرشار است، به طوری که تنها کافیست نام مبارک حضرت اباعبدالله(ع) و یا فاطمه زهرا (س) برده شود تا اشک از دیده ها جاری شود.
بیشتر افراد نیز در ایام شهادت بزرگان دینی بیشتر به نیت گریه بر مصائب اهل بیت در مجالس شرکت می کنند و کمتر به دنبال افزایش دایره دانش و بینش دینی خود هستند در حالیکه باید «عزاداری» مقدمه «بیداری» و «گریستن» مقدمه «نگریستن» باشد. یعنی نالیدن بر مصائب اهل بیت(علیهم السلام) باعث قد کشیدن و بالیدن شود، نه ایستایی و خمودگی و رخوت زیرا بیان مصائب اهل بیت (علیهم السلام) از منظر حق خواهی و ظلم ستیزی ارزشمند و سازنده است.
متاسفانه در شعر فاطمی از آنجا که وجه غالب با «سوگ و مرثیه» است، شاهد پرداختن بیش از حد به مباحثی مانند بیت الاحزان، فدک، دیوار و در و ... هستیم.
در حالیکه ابعاد مغفول مانده فراوانی در زندگی پر برکت حضرت زهرا (س) وجود دارد که هنوز به آنها پرداخته نشده است.
ویژگی های ناگفته ای که در آیینه آنها می توان سیمای حضرت زهرا(س) را به عنوان یک اسوه و الگو برای نسل امروز به تماشا گذاشت.
** علل تنزل شعر آیینی و فاطمی
او سوره کوثر است، زیبا بنگر
از فصل فدک در آ، به بالا بنگر
از حضرت او نگفتهها بسیار است
از زاویه ای دگر به زهرا بنگر
در شعر آئینی و فاطمی، هم شاعر و هم مداح تعلل و کوتاهی میکنند و مخاطب هم اغلب خاموش و منفعل است. در حالیکه طبق سیره عملی بزرگان دین و مقام معظم رهبری، باید نسبت به طرح مسائل انحرافی در شعر آیینی حساسیت نشان داده شود. باید در مجالس شعرخوانی و مداحی خاندان رسالت به این مهم توجه شود آیا روضهای که خوانده و یا شعری که قرائت میشود، دارای نکته و دقیقه معرفتی قابل تاملی هست یا خیر؟ اگر شاعر و مداح دریابند که جمعیت حاضر در مجلس، جمعیتی هوشمند، مطالبه گر و دقیقه یابند و طالب شعر و مرثیه فاخر و متعالی، سعی میکنند در جلسات بعدی به گزینش و قرائت اشعاری بپردازند که با آموزههای دینی و قرآنی انطباق بیش تری داشته باشند.
بی توجهی و بی تفاوتی نسبت به این مهم، محتوا و مضمون شعرها و مرثیه ها، سبب میشود، شعرهای نازل و کوچه بازاری از بسامد بالایی برخوردار باشند.
اگر تقاضا نسبت به شعرهای صرفا مرثیه ای کاهش پیدا کند و ذائقه مخاطب به سمت شعرهای عمیق، خوش مضمون و حکمتآمیز برود، شاعر و مداح نیز از بداهه گویی فاصله می گیرند و ناگزیر میشوند شعرهای فاخرتری را برای قرائت و مداحی انتخاب کنند.
** برای ارتقاء شعر آیینی، چه باید کرد؟!
بهترین و عملی ترین راهکار برای حل این معضل، علاوه بر مجهز شدن شاعران و مداحان به دانش و بینش دینی و قرآنی و تربیت مخاطبان دین آگاه، حضور شاگردانی از مکتب فقهی امامین باقر و صادق (علیهما السلام) به حکم تکلیف در این جلسات است تا همچنان که اشاره شد، در مقابل طرح مسائل شبهه برانگیز، غالی گرانه و خرافی در اشعار بایستند و قافله شعر دینی و آیینی ما را به سرمنزل رستگاری و عاقبت بخیری برسانند.
امید آنکه از این به بعد در جلسات شعر آیینی، در کنار خیل علاقه مندان به شعر و ادبیات، شاهد حضور خجسته عالمان دینی نیز باشیم.
اگر این مهم تحقق پیدا کند، یقینا ورق برخواهد گشت و جلسات شعرخوانی و مداحی از این آشفتگی و نابسامانی نجات پیدا خواهد کرد.
مخاطب هوشمند نیز باید سطح مطالبات خود از شعر آئینی و فاطمی را ارتقا دهد و مواخذه گر باشد تا شاعر و مداح شعرهای خوش مضمون و فاخرتری را برای این جلسات انتخاب کند زیرا در اسلام عنوان شاعر آیینی، عنوانی مقدس است و به شاعرانی اطلاق می شود که همچون «کُمِیت و فَرزدَق و دِعبِل»در مقابل بدعت ها، خرافات و گزافهها ایستادگی میکنند و سیمای اصیل و درخشان دین را به نمایش میگذارند. از این رو رسالت شاعر آئینی این است که شعرش مطابق با آموزههای قرآنی و معارف دینی باشد.
از این منظر شعر فاطمی هم باید تریبونی برای بیان فضایل دینی و حکمتهای انسانساز و ترویج سبک زندگی فاطمی باشد.
آموزش امر به معروف و نهی از منکر، تبیین و ترویج آموزههای اخلاقی و تربیتی زندگی و سیره حضرت فاطمه زهرا(س)، نقد سلوک دینی و پیرایش دین از بدعت، خرافه و گزافه، داشتن موضع نسبت به مسائل جهان اسلام و بیتفاوت نبودن در برابر امت اسلامی و مقابله با «اسلام ستیزی» از دیگر اموری ست که ضرورت پرداختن به آن ها در شعر آیینی و فاطمی به شدت احساس می شود.
** مقابله با توطئه «اسلام ستیزی»
امروز که گروههای تکفیری و داعشی سعی دارند، چهره خشنی از دین و ائمه اطهار(ع) ارائه دهند و اسلام را دینی خشونت طلب و خردستیز معرفی کنند، باید از همه ظرفیتهای شعر آیینی و فاطمی برای مقابله با چنین ذهنیت های غلطی استفاده کرد. دین اسلام بر پایه خرد و عقلانیت است؛ از اینرو شایسته است که با زبان فاخر و تاثیرگذار شعر، «جهل ستیزی» و «اندیشه مداری» دین اسلام به نمایش گذاشته شود و ارزش هایی چون صلح، آزادی ، عدالت، مردم داری که ریشه در آموزه های دینی و قرآنی دارد مورد توجه قرار گیرد.
سیره بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری نیز بر فاصله گرفتن از تحجر و اسلام آمریکایی و معرفی اسلام ناب محمدی(ص) است.
بی هیچ تردیدی اگر در این مسیر حرکت کنیم، رغبت و گرایش جهانیان به دین اسلام روز به روز افزایش خواهد یافت و توطئه استکباری «اسلام ستیزی» تا همیشه عقیم خواهد ماند.