کد مطلب : ۳۲۷۵۶
بررسی پژوهشهای انجام شده دو دهه اخیر در حوزه مداحی
نسیم کاهیرده/ دعبل: در ساختار دینی جامعه امروز ایران "مداحی " عنصری دارای هژمونی و گفتمان ساز است، عنصری که نقشی فراتر از جایگاه و موقعیت مناسکی خود یافته است ، از آنجا که این پدیده به مقولات مختلف هنری ، ادبی و ... مرتبط بوده واز طرفی دارای گستردگی و عمومیت قابل توجهی است؛ لذا تمرکز بر روی آثار مختلف اجتماعی و فرهنگی ناشی از آن در خور تعمق و پژوهش است.
فضای جامعه ایرانی به دلیل سیطره سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مذهب، زمینه بسیار مناسبی را برای گسترش انتشار آثار مذهبی فراهم میکند،اما دراین زمینه به دلیل وجود گفتمانهای سیاسی مختلف عجین شده با دین ،محدودیت های بسیاری برای یک پژوهشگراین حوزه وجود دارد ،این در حالیست که نیاز مخاطبان وسیع این نوع مقولات، آنچنان که در خور است برآورده نمی شود .
با نگاهی به پیشینه ی پژوهشی پیرامون مقوله مداحی- به عنوان بحثی در حوزه مناسک –در دو دهه اخیر،به طور کلی 2 گونه از پژوهش قابل تشخیص است :
1-پژوهش آکادمیک و خود انگیخته
2-پژوهش راهبردی و سفارشی
این دو نوع ازپژوهش هر یک دارای کارکردهای قابل توجهی هستند ولی از آنجا که پژوهشهای علمی و خود انگیخته به نوعی بیانگر فضای واقعی تر از میدان و جامعه مورد مطالعه و طبعا"دغدغه های پژوهشی است؛ از اینرو تعمق و مداقه بیشتر پیرامون آنها می تواند در شناخت و دستیابی به واقعیتهای اجتماعی و مسائل پیرامونی این حوزه مفید تر باشد.
از اینرو در این نوشتار تلاش شده است مهمترین و پر ارجاع ترین کارهای پژوهشی آکادمیک پیرامون مداحی در دو دهه اخیر مورد بررسی قرار گرفته وچکیده ای از محتوای اصلی تولید شده حاصل از این مطالعات ارائه شود .
1- گفتمان کربلا ومناسک عزداري در دینورزي اقشار فرودست شهري (جبار رحمانی -1384)
این پژوهش را -که یک پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی است- میتوان به عنوان نقطه شروع توجه به مقوله مداحی دانست . بخشی از این مطالعه گسترده که با رویکردی انسان شناختی وباتکیه برپارادایم تفسیری گلیفورد گیرتز ازدین به عنوان یک نظام فرهنگی مؤثر در حیات اجتماعی افراد ،و با هدف تبیین جایگاه عزاداری و گفتمان کربلاو هیأتهای عزاداری در حیات مذهبی ،اجتماعی وفرهنگی اقشار فرودست شهری صورت گرفته است ، به تحلیل شرایط اجتماعی ،سیاسی و فرهنگی ایران پس از انقلاب اختصاص دارد که در خلال این تحلیل ،روند شکل گیری هیأتهای عزاداری سبک جدید و مداحی پاپ نیز بیان شده است .
به زعم رحمانی، شکل گیری انقلاب و به دنبال آن وقوع جنگ تحمیلی، بستر مناسبی برای گسترش ایدئولوژی مذهبی ودر صدر امور اجتماعی قرار گرفتن مذهب و مناسک بوده است. ولی پایان جنگ تحمیلی و بویژه فوت امام، آغاز پیدایش تغییر و تحولات در حیطه های مختلف بویژه در سلسله مراتب ارزشی جامعه وبالاخص گروههای مرجع وکاهش اقتدارهژمونیک روحانیت بوده است .همراه با این تحولات و چالشهای تئوریک مطرح شده در زمینه دین و اخلاق از سوی روشنفکران، تا حدی دریافت عمومی از دین تغییر یافته و از قرائت رسمی و حکومتی آن فاصله گرفته است . رحمانی در ادامه به این شکل نتیجه گیری می کند که علت اصلی ایجاد این فاصله کوتاهی و سهل انگاری خود نهاد روحانیت و توجه به ظواهر دینی صرف بوده است ،که سر خوردگی دینداران به ویژه جوانان را در پی داشته و زمینه گرایش آنها را به سوی دینداری درون گرایانه تر و فارغ از تکاپوهای سیاسی ایدئولوژیک را فراهم کرده، که شکل بارز آن ظهور سبک های غیر سنتی و " پاپ "در اجرای مراسم عزاداری محرم و "شیوه های جدید مداحی" در اوایل دهه هفتاد به بعد است .
2-گونه شناسي هيات هاي مذهبي زنانه (مژگان دستوری-1384)
در این پایان نامه کارشناسی ارشد مطالعات زنان که مناسك بخش مهمي از كنش مذهبي مومنان و هياتهاي مذهبي مهمترين كانون براي انجام مناسك عزاداري در طول تاريخ تشيع دانسته شده است ،مداحان به عنوان کارگزاران اولیه و نخبگان دینی محسوب می شوند که اغلب شخصیت کاریزماتیک آنها جمع بسیاری از دین ورزان را گرد هم جمع می کند .به بیان نویسنده مداحان با ارائه وجوه بدیع ، ایجاد تنوع ، جاذبه و کشش این نوع مجالس را تداوم می بخشند .و غالبأ عناصری از نظام های اعتقادی مناسک و آیین های قبلی که تجربه آن را دارند بکار می برند ویا دریک ترکیب نوین تلفیق می کنند..
ورود انواع آلات موسیقی، تنوع در پوشش و اشکال استفاده از مظاهر زیبایی شناسانه مواردی هستند که بزعم دستوری توسط مداحان به این هیاتها راه یافته است و این بدلیل آگاهی آنان از نیاز و سلیقه مخاطبان است.
دستوری همچنین استدلال می کند :(( که در جامعه اسلامی ایران بسته بودن برخی از حوزه های هنری مانند ممنوعیت «صدای زن» به دلیل فقهی و نیاز اجتماعی به آن هم در عرضه و هم در تقاضا از یک سو و نیز تقاضای بالای زنان برای فعالیت اقتصادی از سوی دیگرسبب شده مداحی که قبلاً یک فعالیت دینی و انگیزه تبرک جویی داشت به یک حرفه و شغل تبدیل شده( بنا به گفته کارشناسان سازمان تبلیغات انگیزه های اقتصادی مهمترین انگیزه اکثرمداحان امروزی در جامعه زنان است) و یا به عنوان عرصه ای برای نمایش هنری زنده برای آندسته از زنان که عرصه دیگری برای نمایش هنر خود نمی یابند به ظرفیتی قابل توجه در میان جامعه زنان تبدیل شود)).
وی معتقد است:(( استقبال بالا از این نوع مداحان بازتاب ذائقه ونیاز گسترده مخاطبان نیز هست. از آنجا که عرصه عمومی بسوی چنین سبکهایی توسط برنامه ریزان کلان اجتماعی بسته است؛ لاجرم بسیاری از این سبکها به عرصه های خصوصی و مستقل تر رانده می شوند. جلسات و هیات ها ی مذهبی زنان اگرچه راهی( مهمترین راه )برای ارتباط با دنیای خارج از خانه برای بسیاری از این زنان محسوب می شود، اما اغلب واجد فضای کاملأ خصوصی وزنانه با مناسبات حاکم بر این جمع ها و با محتوای زندگی خصوصی و در حد حوزه خصوصی است و کمتر به گفتمان حوزه عمومی و تاثیر گذاری بر مناسبات اجتماعی تبدیل می گردد؛ به همین دلیل بستر خوبی است که می تواند این سبکها و الگو های ارزشی متفاوت را باز نمایی کند. بسته بودن عرصه عمومی بروی هنرمندان و همچنین مخاطبان" آواز خوانی" سبب شده تا بسیاری از انواع مجالس و محافل شکل بگیرد و این بازار از عرصه عمومی بسوی فضای مستقل تر و آزاد تر عرصه خصوصی توجه پیدا کند . بدیهی است که در جامعه مذهبی ایرانی مشروع ترین محمل برای باز نمایی این نیاز محافل و مجالس دینی و مذهبی هستند که به دلیل عناوین و محتویات مذهبی شان از مقبولیت و مطلوبیت بالایی برخوردار هستند . چنانچه بسیاری از زنان که در محیط های دیگر هنری قادر به ارائه هنر و"صدای خوش" خود نیستند؛ تحت عنوان "مداح"مخاطبان خود را جلب می کنند و در مجالس مذهبی و غیر مذهبی به اجرای هنر خود می پردازند .اگرچه مجالس غیر مذهبی مثل عروسی ها و جشنهای خصوصی عرصه خوبی برای ارائه هنر این افراد فراهم می کند، و فرصت خوبی است تا ترانه ها و تصنیف ها و اشعار عامه پسندی که در غیرا ز محیط های خصوصی و تاکسی ها از طریق نوار و سی دی امکان شنیدنشان نیست ، به طور زنده اجرا و شنیده شود ؛ با این وجود بسیاری از این مداحان در هردو زمینه فعالیت دارند ؛ اما بدیهی است فرصت ها و و مناسبت های دینی و مذهبی هم در جامعه مذهبی ما چنان زمینهء مساعد و مناسبی در اختیار این" نیاز" فراهم می کند که هم مخاطبان و هم هنرمندان را متوجه این ظرفیت اجتماعی می کند به گونه ای که برخی از خوانندگان که در دوره قبل از انقلاب از خوانندگان معروف و محبوب بشمار می رفتند، امروزه با نام مستعار و به عنوان مداح به این "حرفه" مشغول هستند)).
3-جامعه شناسی آیین های سوگواری و هیاتهای مذهبی در ایران ، رسانه شیعه(محسن حسام مظاهری- 1387 )
از میان کتب چاپ شده با رویکرد جامعه شناختی به دین ،" رسانه شیعه " یک اثر شاخص و منبعی مهم و پر ارجاع است .در این کتاب به عناصرمختلف تشکیل دهنده هیئتهای مذهبی و مجالس عزاداری و مقولات مرتبط با آن از جمله "مداح " و "مداحی" به تفصیل پرداخته شده است.
نویسنده کتاب بر این باور است که توجه به امور حاشيهاي درمراسم امروز عزاداري ( مثل توجه به فرم و صورت) در مقايسه با گذشته كه بيشتر به متن نوحهها و معني و مفهومي كه در بيانهاي ديني نهفته است، مداحي جديد را متفاوت ساخته است ،بدین لحاظ از دو نوع مداحي: 1- سنتي و 2- مدرن نام می برد.
بزعم مظاهری با تحولات ايجاد شده در ايران در حوزه مذهب و فرهنگ، عرصه مداحي نيز بي تاثیر نبوده است كه حاصل آن شكل گيري مداحي جديد است.اما مداحی سنتی با مداحي جديد تفاوتهاي ساختاري و محتوايي دارد.
وی در رسانه شیعه مدعی شده است که :(( جايگاه عرفي مداح سنتي پس از شخص واعظ و شخص روحاني در مراسم مذهبی قرار مي گيرد و با كمك آنهاست كه در تبليغ دين عمل مي كند. آنچه از نقل قولهاي تاريخي بر مي آيد آن است كه مداحان از ميان علاقه مندان منتخب و به آموزش و تبليغ دين بدون كمترين چشم داشت مالي به اين كار اقدام مي نمودند. در حاليكه مداحي جديد بيش از آنكه در كنار روحانيت قرار گيرد ،نيروي جانشين يا رقيب او مطرح است.شكوه هاي بسياري از علما ي ديني ان است كه مداحان جديد كمتر به متون و منابعي كه روحانيت براي تبليغ دين استفاده مي كنند، مراجعه مي كنند. آنها بيشتر به موقعيت هاي اجتماعي، سياسي، و فرهنگي جامعه توجه دارند. به عبارت ديگر، آنها روايتگر وضعيت دين عامه هستند))..
ازنگاه مظاهری :((يكي از ويژگيهاي بارز در مداحي بشكل جدید، عا مه پسند بودن مراسم و تبليغ ديني در سطح عامه است.به این مفهوم که مداحان امروزي از متوني بيشتر استفاده ميكنند كه بر گرفته از متن و تجربه زندگي جامعه امروز ایرانیها است نه متن سنتي و الزامات ديني. متن امروز متن جدایی از متون گذشته و سنتها و حلقه هاي ديني است به همين منظور است كه تنوع سبک در ان بسیار زیاد است. اما به لحاظ توليد انبوه محصولات فرهنگي ( ازجمله سي دي ها) وپخش ان به جهت پاسخ به نيازهاي جديد، اين محصولات هر روز به يكديگر بيشتر شبيه ميشوند وهمگي به نوعي مروج موزيك پاپ ومداحي پاپ ميگردند)).
مظاهری معتقد است علیرغم اینکه اين تغيير تدريجي درحوزه مراسم عزاداري در دهه اخير انتقادهاي شدیدی از سوی روحانيت و مرجعيت نسبت به مداحی را بر انگیخته است با این وجود جریان شکل گرفته هر ساله شاهد رشد فزاينده یافته و شاهد اشاعه همگاني آن در بين جمع جوانان هستیم . وی در" رسانه شیعه" همچنین به عوامل موثر برشكل گيري مداحي به سبك جديد پرداخته است ومعتقد است که :((مداحي نيز مانند ديگر پديده هاي اجتماعي و فرهنگي در ايران متاثر از شرايط ايجاد شده دچار تغييرات بنيادي شده است. انقلاب اسلامي، جنگ عراق عليه ايران، جريان هاي اجتماعي و فرهنگي داخلي، حضور ديني مردم، برنامه هاي فرهنگي دولت و توجه به مراسم ديني و فراگيري برنامه هاي مذهبي به واسطه رسانه و جواني جامعه، شرايط بين المللي و ... عواملی هستند که بزعم نویسنده کتاب موجب ايجاد اين تغييرات شده اند. وی بر این باوراست که شرايط بعد از انقلاب اسلامي تاپايان جنگ و ادامه آن تحولات اخير بخصوص دردوره اصلاحات وبعد ازآن ،فضاي خاصي رابراي تغيير نوحه ها به نوحه هاي حماسي و سياسي و به شكل جديد ان فراهم آورد. شرايط فرهنگي اجتماعي جديد، علايق ، توجه به هيجان و شور در مراسم به جاي تعمق و تفكر در پيام مراسم كه توجه به حاشيه تا متن دين را در پي داشت، وسلايق نسل جديد ازسويي وازسوي ديگر رسانه اي شدن مراسم عزاداري تا اندازه زيادي شكل گرفت)).
4- تحول نقش واعظ و مداح در اجرای مناسک عاشورا (نسیم کاهیرده-1388)
موضوع این پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی تحول نقش "واعظ" و " مداح " در مناسک عاشورا است .عناصر اصلی و محوری این پژوهش "وعاظ "و "مداحان " هستند .
در این مطالعه موردی که به شکل کیفی و مبتنی بر نظریات جامعه شناختی امیل دورکیم بوده است ، مدعی ایجاد صورتبندی جدید دینی، با تجلیات خاص عرفانی و فاصله گیری ازمباحث فکری و تحلیلی دینی در مجالس عزاداری عاشورا ست که بزعم پژوهشگر به نوعی ،بیانگر تفوق دینداری احساسی و عاطفی بر این مجالس می باشد ؛ وضعیتی که در آن مناسک به عنوان وجه غالب دین و باورها و اعتقادات در کنار آن مطرح اند واز اینروست که در این مجالس " مداحان" -به عنوان نماد دینداری عاطفی- محور و "وعاظ "-به عنوان مرجع دینی -در حاشیه آن قرار گرفته اند.
نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از اینست که :
-اجرای نوع جدیدی ازمناسک مذهبی عاشورا، با اهمیت یافتن مداح که جلوه هایی ازدینداری عاطفی، سیال و غیر روشنفکری را مینمایاند در جامعه با اقبال بیشتری مواجه است
-حضور برجسته و غالب مداح درعزاداریهای محرم موجب تغییر در سبک عزاداری سنتی و جانشینی شور مذهبی به جای طرح مباحث فکری و تحلیلی شده است.
-متکی بودن محتوا و مشخصا سبک عزاداری عاشورا به الزامات حیات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی عزاداران، در اجرای سبک جدید آن موثر است
و در پایان، آنچه که در نتیجه این تحقیق و با بررسی یافته ها ی حاصل از میدان به عنوان مهمترین عوامل تأثیر گذار در ایجاد تحول در اجرای مناسک عاشورا ، تشخیص داده شده است به این ترتیب می باشد:
1-فاصله گرفتن علمای بزرگ از مجالس عزاداری عمومی
کم بودن وعاظ توانا نسبت به تعداد مجالس (با توجه به رشد جمعیت وتغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی 2-
3-سپرده شدن منبر ها به دست افراد کم سواد و روحانیون سطح پايين (از لحاظ علمي)
4-بی اعتمادی مردم به وعاظ مذهبی به واسطه عملکرد بد برخی ازآنها در صحنه های سیاسی و اجتماعی
5- کمرنگ شدن نقش منبربه عنوان رسانه سنتی شیعه
6-ایجاد الگوهای جدید دینداری بواسطه تغییر و تحولات فرهنگی - اجتماعی
7-پیشرفت مداحی به عنوان یک مقوله تخصصی وقدرت آن در جذب جوانان
8- غلبه وجه عاطفی و احساسی بر مناسک عاشورا و انقطاع از پیوندهای تاریخی این مناسک
9-تضعیف موقعیت وعاظ مذهبی،به واسطه پر رنگ شدن حضور سخنرانان غیر معمم در مجالس عزاداری
5- تحلیل محتوای مداحی های مذهبی مردم پسند( داود صفا-1390 )
این پژوهش این پژوهش با هدف مقایسه، شناخت و تحلیل جامعهشناختی مداحیهای سنتی و مدرن در یک دهه اخیر از نظر محتوا، ادبیات، سبک اجرا تدوین یافته است. چارچوب نظری، ترکیبی از نظریههای جامعهشناسی مناسک دینی دورکیم، گیرتز و برگر میباشد.
پژوهشگر این اثر معتقد است که :ضرورت تحقیق ظهور شکل جدید هیاتها و به تبع آن، مداحیها و گسترش و رواج روزافزون آنها از سوی مردم، بویژه جوانان اهمیت و ضرورت توجه و تحقیق در این عرصه را دوچندان کرده است؛ چرا که عدم اهتمام به این مهم، میتواند عواقبی را در جامعه، به ویژه در عرصه دینداری مردم داشته باشد؛ چرا که دست کم یکی از مهمترین این پیامد آن میتواند فاصله گرفتن جوانان از اصول، مفاهیم و دستورات ارائه شده در متون دینی، به واسطه محتوای ضعیف مداحیها تأکید بر هیجانآفرینی و بعد عاطفی مداحیها، سبب ایجاد ذائقه دینداری خاصی در بین عزاداران میشود.
نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که مداحیهای مدرن دارای درونمایه احساسی و عاطفی، ادبیات عامیانه، عاشقانه، تحقیرآمیز و محتوایی با مضمون عشق زمینی و اظهار ارادت به مولا و مراد، سبک شور، هیجانآفرینی بسیار زیاد، سیستم نورپردازی و صوتی حرفهای و مدیریت صحنه حرفهای مداح میباشند. در حالی که، مداحان سنتی بیشتر بر توصیف مظلومیت اهلبیت(ع) تأکید دارند و اغلب از ادبیات رسمی، درونمایه احساسی و اخلاقی، سبک واحد و زمینه استفاده میکنند. در مجموع، هر دو نوع مداحی عاری از غنای محتوایی هستند و در مقابل صورتگرا، هیجانآفرین و نمایشمحور هستند.
نویسنده مدعی است که : در مجموع، هر دو نوع مداحی عاری از غنای محتوایی بوده و در مقابل صورتگرا، هیجانآفرین و نمایشمحور هستند .
6-مداحی به مثابه هنر، مداحی به مثابه شغل(یاشار دارالشفا ومحمد پورقاسم)
این مقاله که به همت جبار رحمانی در جلد دوم کتاب مجموعه مقالات جامعهشناختی و مردمشناختی مناسک عزاداری محرم (انتشارات خیمه -1393) منتشر شده است پژوهشی است از «یاشار دارالشفا» و «محمد پورقاسم» که در آن سعی شده است تا نشان داده شود که چطور مداحی به عنوان جزئی از آیینهای دینداران ظهور کرد و آرام آرام در جریان نمایش تعزیه، جلوههای یک هنر مستقل را به خود گرفت تا آنجا که با هرچه عمیقتر شدن شکاف میان مداح و منبری در میدان دین، مداحی در هیات یک مدعی تمامعیار در میدان هنر (موسیقی) خودنمایی کرد.
بنابراین میتوان فرایند فوق را مشابه سرنوشت آثار هنری اولیه اروپا دانست که اگرچه برای اهداف دینی تولید شده بودند اما در ادامه سیر تکاملشان، زمینه دینی با تعریف معاصر به عنوان اشیای هنری نامرتبط از کار درآمد و هنر آرام آرام کارکردهای این آثار را به خود اختصاص داد.
نویسندگان این نوشتار با رویکردی نو به سراغ ترکیب واژگانیای چون «هنر دینی» یا «موسیقی مذهبی» رفتهاند و در ادامه با پیش کشیدن گزاره «مداحی به مثابه شغل»، کوشیدهاند به پویاییهای اخیر در درک و دریافت مداحان از آنچه به آن مشغولاند، بپردازند و نسبت این درک و دریافت جدید را با نهادهمندشدن میدان مداحی و به عبارتی بروکراتیزهشدن هرچه بیشتر آن را نشان دهند.
از منظر این مقاله، اهمیت مستدل کردن گزاره «مداحی به مثابه شغل» به این برمیگردد که نگاه حرفهای به مداحی به عنوان یک شغل و تاکید بر ضرورت سازمان دادن به آن از طریق آموزشگاهها و موسسات تامین کننده تامین اجتماعی، مداحی به مثابه هنر را تابع موقعیتی با محدویتهای خاص آن میکند؛ هنری که کارکرد معیشتیاش بر دیگر کارکردهای آن هژمونی اعمال خواهد کرد و مداحی هرچه بیشتر تابع منطق بازار خواهد شد.
7- مداحی به مثابه شغل(الهام شهسوارزاده -1393)
یکی دیگر از مقالاتی که کتاب مجموعه مقالات جامعهشناختی و مردمشناختی مناسک عزاداری محرم (انتشارات خیمه -1393) منتشر شده است پژوهشی است از «الهام شهسوارزاده» . نویسنده در مطالعه خود به سراغ زنی مداح رفته که توانسته است از مهارتهای خود در امر مجلسگردانی استفاده کند. او این مهارتها را در اثر شرکت در جلسات مذهبی از دوران کودکی یاد گرفته و توانسته آنها را در زمان جنگ که حضور زنان در مساجد و مکانهای مذهبی جدیتر شده بود، توسعه ببخشد.
مسئولیت تامین معاش خانواده به عنوان یک زن سرپرست خانوار پس از جنگ او را به داشتن شغل ترغیب کرد؛ شغلی که به آموزشهای آکادمیک و حرفهای و حتی مذهبی که صغری خانم فاقد آن بود، نیاز نداشت؛ در عوض، تجربیات زیست، صغری خانم را به بهرهوری میرساند. از سوی دیگر، امکان حضور در مجامع مذهبی زنانه، چتر امنیتی برای حضور در اجتماع بیرون از خانه را برای زنی بیوه در محلات جنوب شهر تهران فراهم کرده است. صغری خانم، نه سرمایهگذاری مالی انجام داده است و نه به صورت تخصصی، بازاریابی کرده است؛ بلکه در این شغل از شبکه روابط همسایگی و خویشاوندی خود کمک گرفته است. این امر باعث شده است که او نیز همچون نمونههای بسیاری از زنان سرپرست خانوار ایران به امرار معاش بپردازد، بدون اینکه در آمار رسمی شاغلان و مالیاتدهندگان قرار گیرد.
شهسوارزاده معتقد است: در واقع، این شغل حتی در نمونههای بسیار حرفهای بالاشهری آن در چرخه اقتصاد رسمی ایران جای ندارد. بازار خرید خدمات صغری خانم، دین عامه زنانی است که بیتوجه به تبلیغات دینداری رسمی و تبلیغات فکری متفکران و منتقدان آن، باورهای خود را با شورمندی حفظ میکنند و به کمک صغری خانم، آنها را تقویت میکنند.
این بازار دینی، همراه با تغییرات واقعی متن جامعه، خود را منعطف میسازد و به حیات خود ادامه میدهد و به این ترتیب، بازار رو به گسترشی را برای صغری خانم به وجود میآورد.
8-نگاهی به مداحی رسانهای به مثابه رویکردی جدید در تبلیغ دینی( نسیم کاهیرده-1393)
مقاله دیگر از کتاب مجموعه مقالات جامعهشناختی و مردمشناختی مناسک عزاداری محرم پژوهشی است از «نسیم کاهیرده» . نویسنده در این مقاله مدعی است: در سالهای اخیر، روند رو به رشد رسانهای شدن مناسک، موجب ایجاد فضای غالب مناسکی پرجلوهای در سطح گستردهای از جامعه شده که با نگاهی زیباشناسانه و هنری به علقههای دینی مردم و نمادهای مذهبی و سنتی آن پرداخته است.
تلاش هنرمندان فعال در عرصه رسانه در این زمینه نقشی اساسی و محوری دارد که در کنار تعامل با عناصر اصلی گرداننده این مناسک، یعنی مداحان، الگوهای جدیدی از گردهماییهای مذهبی را در قالبهای نو و جذاب هنری به مخاطب عرضه میسازد.
قالبهایی که محتوای دینی مورد نظر را به کمک آثار هنری، بدون آنکه اثر تخریب پخش مستقیم برنامه دینی را داشته باشد، به راحتی به مخاطبان منتقل سازد.
نویسنده این مقاله معتقد است: با فرض پذیرفتن مداحی رسانهای به مثابه رویکردی جدید در تبلیغ دینی و با تکیه بر بررسی صورت گرفته روی محتوای متون ارائه شده توسط مداحان رسانهای، شاید بتوان از وجود نگرش و نگاه خاص دینی غالب بر اینگونه متون سخن گفت. این نگرش، از سویی متکی بر تقویت احساسات و عواطف مذهبی است و از سوی دیگر، کمتر ناظر به بیان مسائل اخلاقی و مباحث جدی فکری و اعتقادی است. این نگرش از آنجا که بیش از هر چیز بر روی کارکرد یکپارچهسازی مناسک مذهبی تمرکز یافته است، از نقش مناسک برای آگاهیبخشی اخلاقی به افراد جامعه غافل است و از این روست که در این بستر، مهمترین مقولات زیربنایی فکری، اعتقادی و اخلاقی معطل مانده و صرفاً مقولات روبنایی احساسی و عاطفی مجال مییابند.
9-پاپ شدن نوحه؛ ابزار نرم تقدس زدایی از عزاداری (اکبر طالب پور -1393)
در این مقاله که بر اساس نتایج و یافته های یک مطالعه موردی نوشته شده است،نویسنده مدعی است که : عوامل زيادي در پاپ شدن نوحه دخالت دارند که در بین آنها دو عامل ، مهم ترند ؛ اولین عامل استفاده از موسیقی پاپ غربی در اجرای نوحه یعنی تغییر ریتم نوحه از ماژور به مینور است ؛ این امر به معنای استفاده از اشعار و آهنگ هایی با ریتم تند و ضربی در اجرای نوحه هاست که نوحه را هیجانی می نماید در حالی که در نوحه سنتی ایرانی ریتم نوحه ماژور بود و از اشعار و آهنگ هایی با ریتم کند و آرام استفاده می شود که نوحه را دلنشین تر و حزین تر می نماید. دومین عامل استفاده از اصطلاحات خاص غیر دینی با سبک محاوره ای به مثابه آزاد نمودن عزاداری از تقیدات مذهبی است. هر دو عامل مذکور در سال های اخیر با هوشمندی خاصی از طریق قدرت نرم بر عزاداران اعمال شده است و عزاداران بی آنکه خود بدانند در دامن فرهنگ غربی افتاده اند.
دراین مقاله تأثیر موسیقی پاپ به عنوان یکی از نمادهای قدرت نرم غربی در میزان پاپ نمودن نوحه و تقدس زدایی از آن بررسی شده است. 200 کلیپ (فارسی و ترکی) که در فاصله سال های 1382 تا 1392 اجرا شده بودند با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمی بررسی شده است . این کلیپ ها با استفاده از روش تحلیل احتمال وقوع از جنبه تقارن در مفاهیم؛ آموزه های دینی، آموزه های اخلاقی، آموزه های معرفتی، عبارات عاطفی احساسی، عبارات سخیف، عبارات سلطنتی، عبارات موهوم، ریتم نوحه، عبارات مرتبط با تحریف تاریخی بررسی شده است .
نتایج تحقیق نشان داده اند؛ تقارن معنی داری بین مفاهیم مرتبط با نوحه عاری از تقدس در بین نمونه های آماری هر دو زبان مورد مطالعه وجود دارد که این امر نشانگر فاصله گرفتن نوحه از متن مذهبی و تقدس زدایی از نوحه است. همچنین همگرایی در بین نوحه های فارسی و ترکی در زمینه تقدس زدایی مشاهده شده است .
نویسنده با توجه به نتایج تحقیق مدعی است که : در حال حاضر بخشی از نوحهها از محتوای مذهبی خود خارج شده است به سمت مراسم مناسکی صرف حرکت نموده است که در صورت تداوم این روند در سالهای آتی شاهد اجرای مناسک نوحه از سوی افرادی هم خواهیم بود که هیچگونه گرایش مذهبی خاصی ندارند و نوحه از مفهوم اصلی خود فاصله گرفته، در خدمت قدرت نرم غربی برای انتقال موسیقی پاپ و تغییر فرهنگی خواهد بود.هر چند نوحه سرایی از ابتدای پیدایش آن با خرافههای زیادی همراه بوده است اما در سالهای اخیر به نظر میرسد نوحه به طور کلی از زمینه مذهبی خود فاصله گرفته است و به یک مناسک بدون روح تبدیل شده است.
وی بر این باور است که :در مورد دلایل ظهور این روند در نوحه ایران، میتوان دلایلی را مطرح کرد که مهمترین دلیل در این زمینه به ظهور جریان اصلاحگرایی دینی در دوران پس از انقلاب بر میگردد. در سایه ظهور این جریان در سطح کشور اینچنین القا شد که به منظور افزایش ضریب مقاومت مردم میتوان از شیوههای کاملاً احساسی استفاده نمود و نیازی به پاسخگویی منطقی به سؤالات جوانان وجود ندارد. در اثر تفوق این امر، دو پدیده در فضای دینی کشور رخ داد که اولی خالی شدن عرصه دین از متفکرین دینی که دارای تحصیلات دینی بود و دومی قدرت گرفتن افرادی بود که از شیوههای احساسی بدون توجه به بن مایههای مذهبی برای تهییج احساسات مردم بهره میبردند. این امر به خوبی در سالهای جنگ توانست روحیه سربازان ایرانی را در جبههها تقویت نماید اما پس از جنگ با تغییرات خاصی که جنبه پاپ داشت، به عنوان رسانهای برای نوحه خوانی مورد استفاده قرار گرفت که امروزه در اوج خود قرار دارد و چنانچه به صورت هوشمندانه با آن برخورد نشود، پتانسیل تبدیل شدن به یک مسأله اجتماعی در آینده را داراست. چون بعید نیست که افرادی که به عنوان مداحان پاپ فعالیت میکنند از نفوذ خود در بین جوانان برای مقاصد سیاسی استفاده کنند و با موج سواری به خواستههای خود برسند که جای تأمل بسیار دارد.
منابع
جبار رحمانی، 1384،گفتمان کربلا ومناسک عزداري در دینورزي اقشار فرودست شهري ، پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران،
1387 ،جامعهشناسی آیینهای سوگواری و هیأتهای مذهبی در ایران رسانه شیعه،چاپ ونشر بین الملل- مظاهری ،محسن ،
دستوری ،مژگان ، 1384 ، گونه شناسی هیئت های مذهبی، پایان نامه کارشناسی ارشد مطالعات زنان ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران،
کاهیرده، نسیم ، 1388تحول نقش واعظ و مداح در اجرای مناسک عاشورا (مطالعه موردی شهر دزفول) ؛پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی
صفا ، داود ،1390 ،تحلیل محتوای مداحی های مذهبی مردم پسند (مقایسه مداحی های سنتی و مدرن) ، معرفت فرهنگی اجتماعی ،شماره8 ، ص 141-163
یاشار دارالشفا و محمد پورقاسم ،مداحی به مثابه ی هنرمند یا مداحی به مثابه ی شغل، به نقل از جبار رحمانی (جلد دوم مجموعه مقالات جامعهشناختی و مردمشناختی مناسک عزاداری محرم )، 1393،انتشارات خیمه
شهسوارزاده، الهام، مداحی به مثابه ی شغل، به نقل از جبار رحمانی (جلد دوم مجموعه مقالات جامعهشناختی و مردمشناختی مناسک عزاداری محرم )، 1393،انتشارات خیمه
کاهیرده ، نسیم ،نگاهی به مداحی رسانه ای به مثابه رویکرد ی جدید درتبلیغ دینی ، به نقل از جبار رحمانی (جلد دوم مجموعه مقالات جامعهشناختی و مردمشناختی مناسک عزاداری محرم )، 1393 ، انتشارات خیمه
پاپ شدن نوحه؛ ابزار نرم تقدس زدایی از عزاداری ( تحلیل تقارن محتوای نوحه پاپ) ،مقاله 12، دوره 26، شماره 2، بهار 1394،
فضای جامعه ایرانی به دلیل سیطره سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مذهب، زمینه بسیار مناسبی را برای گسترش انتشار آثار مذهبی فراهم میکند،اما دراین زمینه به دلیل وجود گفتمانهای سیاسی مختلف عجین شده با دین ،محدودیت های بسیاری برای یک پژوهشگراین حوزه وجود دارد ،این در حالیست که نیاز مخاطبان وسیع این نوع مقولات، آنچنان که در خور است برآورده نمی شود .
با نگاهی به پیشینه ی پژوهشی پیرامون مقوله مداحی- به عنوان بحثی در حوزه مناسک –در دو دهه اخیر،به طور کلی 2 گونه از پژوهش قابل تشخیص است :
1-پژوهش آکادمیک و خود انگیخته
2-پژوهش راهبردی و سفارشی
این دو نوع ازپژوهش هر یک دارای کارکردهای قابل توجهی هستند ولی از آنجا که پژوهشهای علمی و خود انگیخته به نوعی بیانگر فضای واقعی تر از میدان و جامعه مورد مطالعه و طبعا"دغدغه های پژوهشی است؛ از اینرو تعمق و مداقه بیشتر پیرامون آنها می تواند در شناخت و دستیابی به واقعیتهای اجتماعی و مسائل پیرامونی این حوزه مفید تر باشد.
از اینرو در این نوشتار تلاش شده است مهمترین و پر ارجاع ترین کارهای پژوهشی آکادمیک پیرامون مداحی در دو دهه اخیر مورد بررسی قرار گرفته وچکیده ای از محتوای اصلی تولید شده حاصل از این مطالعات ارائه شود .
1- گفتمان کربلا ومناسک عزداري در دینورزي اقشار فرودست شهري (جبار رحمانی -1384)
این پژوهش را -که یک پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی است- میتوان به عنوان نقطه شروع توجه به مقوله مداحی دانست . بخشی از این مطالعه گسترده که با رویکردی انسان شناختی وباتکیه برپارادایم تفسیری گلیفورد گیرتز ازدین به عنوان یک نظام فرهنگی مؤثر در حیات اجتماعی افراد ،و با هدف تبیین جایگاه عزاداری و گفتمان کربلاو هیأتهای عزاداری در حیات مذهبی ،اجتماعی وفرهنگی اقشار فرودست شهری صورت گرفته است ، به تحلیل شرایط اجتماعی ،سیاسی و فرهنگی ایران پس از انقلاب اختصاص دارد که در خلال این تحلیل ،روند شکل گیری هیأتهای عزاداری سبک جدید و مداحی پاپ نیز بیان شده است .
به زعم رحمانی، شکل گیری انقلاب و به دنبال آن وقوع جنگ تحمیلی، بستر مناسبی برای گسترش ایدئولوژی مذهبی ودر صدر امور اجتماعی قرار گرفتن مذهب و مناسک بوده است. ولی پایان جنگ تحمیلی و بویژه فوت امام، آغاز پیدایش تغییر و تحولات در حیطه های مختلف بویژه در سلسله مراتب ارزشی جامعه وبالاخص گروههای مرجع وکاهش اقتدارهژمونیک روحانیت بوده است .همراه با این تحولات و چالشهای تئوریک مطرح شده در زمینه دین و اخلاق از سوی روشنفکران، تا حدی دریافت عمومی از دین تغییر یافته و از قرائت رسمی و حکومتی آن فاصله گرفته است . رحمانی در ادامه به این شکل نتیجه گیری می کند که علت اصلی ایجاد این فاصله کوتاهی و سهل انگاری خود نهاد روحانیت و توجه به ظواهر دینی صرف بوده است ،که سر خوردگی دینداران به ویژه جوانان را در پی داشته و زمینه گرایش آنها را به سوی دینداری درون گرایانه تر و فارغ از تکاپوهای سیاسی ایدئولوژیک را فراهم کرده، که شکل بارز آن ظهور سبک های غیر سنتی و " پاپ "در اجرای مراسم عزاداری محرم و "شیوه های جدید مداحی" در اوایل دهه هفتاد به بعد است .
2-گونه شناسي هيات هاي مذهبي زنانه (مژگان دستوری-1384)
در این پایان نامه کارشناسی ارشد مطالعات زنان که مناسك بخش مهمي از كنش مذهبي مومنان و هياتهاي مذهبي مهمترين كانون براي انجام مناسك عزاداري در طول تاريخ تشيع دانسته شده است ،مداحان به عنوان کارگزاران اولیه و نخبگان دینی محسوب می شوند که اغلب شخصیت کاریزماتیک آنها جمع بسیاری از دین ورزان را گرد هم جمع می کند .به بیان نویسنده مداحان با ارائه وجوه بدیع ، ایجاد تنوع ، جاذبه و کشش این نوع مجالس را تداوم می بخشند .و غالبأ عناصری از نظام های اعتقادی مناسک و آیین های قبلی که تجربه آن را دارند بکار می برند ویا دریک ترکیب نوین تلفیق می کنند..
ورود انواع آلات موسیقی، تنوع در پوشش و اشکال استفاده از مظاهر زیبایی شناسانه مواردی هستند که بزعم دستوری توسط مداحان به این هیاتها راه یافته است و این بدلیل آگاهی آنان از نیاز و سلیقه مخاطبان است.
دستوری همچنین استدلال می کند :(( که در جامعه اسلامی ایران بسته بودن برخی از حوزه های هنری مانند ممنوعیت «صدای زن» به دلیل فقهی و نیاز اجتماعی به آن هم در عرضه و هم در تقاضا از یک سو و نیز تقاضای بالای زنان برای فعالیت اقتصادی از سوی دیگرسبب شده مداحی که قبلاً یک فعالیت دینی و انگیزه تبرک جویی داشت به یک حرفه و شغل تبدیل شده( بنا به گفته کارشناسان سازمان تبلیغات انگیزه های اقتصادی مهمترین انگیزه اکثرمداحان امروزی در جامعه زنان است) و یا به عنوان عرصه ای برای نمایش هنری زنده برای آندسته از زنان که عرصه دیگری برای نمایش هنر خود نمی یابند به ظرفیتی قابل توجه در میان جامعه زنان تبدیل شود)).
وی معتقد است:(( استقبال بالا از این نوع مداحان بازتاب ذائقه ونیاز گسترده مخاطبان نیز هست. از آنجا که عرصه عمومی بسوی چنین سبکهایی توسط برنامه ریزان کلان اجتماعی بسته است؛ لاجرم بسیاری از این سبکها به عرصه های خصوصی و مستقل تر رانده می شوند. جلسات و هیات ها ی مذهبی زنان اگرچه راهی( مهمترین راه )برای ارتباط با دنیای خارج از خانه برای بسیاری از این زنان محسوب می شود، اما اغلب واجد فضای کاملأ خصوصی وزنانه با مناسبات حاکم بر این جمع ها و با محتوای زندگی خصوصی و در حد حوزه خصوصی است و کمتر به گفتمان حوزه عمومی و تاثیر گذاری بر مناسبات اجتماعی تبدیل می گردد؛ به همین دلیل بستر خوبی است که می تواند این سبکها و الگو های ارزشی متفاوت را باز نمایی کند. بسته بودن عرصه عمومی بروی هنرمندان و همچنین مخاطبان" آواز خوانی" سبب شده تا بسیاری از انواع مجالس و محافل شکل بگیرد و این بازار از عرصه عمومی بسوی فضای مستقل تر و آزاد تر عرصه خصوصی توجه پیدا کند . بدیهی است که در جامعه مذهبی ایرانی مشروع ترین محمل برای باز نمایی این نیاز محافل و مجالس دینی و مذهبی هستند که به دلیل عناوین و محتویات مذهبی شان از مقبولیت و مطلوبیت بالایی برخوردار هستند . چنانچه بسیاری از زنان که در محیط های دیگر هنری قادر به ارائه هنر و"صدای خوش" خود نیستند؛ تحت عنوان "مداح"مخاطبان خود را جلب می کنند و در مجالس مذهبی و غیر مذهبی به اجرای هنر خود می پردازند .اگرچه مجالس غیر مذهبی مثل عروسی ها و جشنهای خصوصی عرصه خوبی برای ارائه هنر این افراد فراهم می کند، و فرصت خوبی است تا ترانه ها و تصنیف ها و اشعار عامه پسندی که در غیرا ز محیط های خصوصی و تاکسی ها از طریق نوار و سی دی امکان شنیدنشان نیست ، به طور زنده اجرا و شنیده شود ؛ با این وجود بسیاری از این مداحان در هردو زمینه فعالیت دارند ؛ اما بدیهی است فرصت ها و و مناسبت های دینی و مذهبی هم در جامعه مذهبی ما چنان زمینهء مساعد و مناسبی در اختیار این" نیاز" فراهم می کند که هم مخاطبان و هم هنرمندان را متوجه این ظرفیت اجتماعی می کند به گونه ای که برخی از خوانندگان که در دوره قبل از انقلاب از خوانندگان معروف و محبوب بشمار می رفتند، امروزه با نام مستعار و به عنوان مداح به این "حرفه" مشغول هستند)).
3-جامعه شناسی آیین های سوگواری و هیاتهای مذهبی در ایران ، رسانه شیعه(محسن حسام مظاهری- 1387 )
از میان کتب چاپ شده با رویکرد جامعه شناختی به دین ،" رسانه شیعه " یک اثر شاخص و منبعی مهم و پر ارجاع است .در این کتاب به عناصرمختلف تشکیل دهنده هیئتهای مذهبی و مجالس عزاداری و مقولات مرتبط با آن از جمله "مداح " و "مداحی" به تفصیل پرداخته شده است.
نویسنده کتاب بر این باور است که توجه به امور حاشيهاي درمراسم امروز عزاداري ( مثل توجه به فرم و صورت) در مقايسه با گذشته كه بيشتر به متن نوحهها و معني و مفهومي كه در بيانهاي ديني نهفته است، مداحي جديد را متفاوت ساخته است ،بدین لحاظ از دو نوع مداحي: 1- سنتي و 2- مدرن نام می برد.
بزعم مظاهری با تحولات ايجاد شده در ايران در حوزه مذهب و فرهنگ، عرصه مداحي نيز بي تاثیر نبوده است كه حاصل آن شكل گيري مداحي جديد است.اما مداحی سنتی با مداحي جديد تفاوتهاي ساختاري و محتوايي دارد.
وی در رسانه شیعه مدعی شده است که :(( جايگاه عرفي مداح سنتي پس از شخص واعظ و شخص روحاني در مراسم مذهبی قرار مي گيرد و با كمك آنهاست كه در تبليغ دين عمل مي كند. آنچه از نقل قولهاي تاريخي بر مي آيد آن است كه مداحان از ميان علاقه مندان منتخب و به آموزش و تبليغ دين بدون كمترين چشم داشت مالي به اين كار اقدام مي نمودند. در حاليكه مداحي جديد بيش از آنكه در كنار روحانيت قرار گيرد ،نيروي جانشين يا رقيب او مطرح است.شكوه هاي بسياري از علما ي ديني ان است كه مداحان جديد كمتر به متون و منابعي كه روحانيت براي تبليغ دين استفاده مي كنند، مراجعه مي كنند. آنها بيشتر به موقعيت هاي اجتماعي، سياسي، و فرهنگي جامعه توجه دارند. به عبارت ديگر، آنها روايتگر وضعيت دين عامه هستند))..
ازنگاه مظاهری :((يكي از ويژگيهاي بارز در مداحي بشكل جدید، عا مه پسند بودن مراسم و تبليغ ديني در سطح عامه است.به این مفهوم که مداحان امروزي از متوني بيشتر استفاده ميكنند كه بر گرفته از متن و تجربه زندگي جامعه امروز ایرانیها است نه متن سنتي و الزامات ديني. متن امروز متن جدایی از متون گذشته و سنتها و حلقه هاي ديني است به همين منظور است كه تنوع سبک در ان بسیار زیاد است. اما به لحاظ توليد انبوه محصولات فرهنگي ( ازجمله سي دي ها) وپخش ان به جهت پاسخ به نيازهاي جديد، اين محصولات هر روز به يكديگر بيشتر شبيه ميشوند وهمگي به نوعي مروج موزيك پاپ ومداحي پاپ ميگردند)).
مظاهری معتقد است علیرغم اینکه اين تغيير تدريجي درحوزه مراسم عزاداري در دهه اخير انتقادهاي شدیدی از سوی روحانيت و مرجعيت نسبت به مداحی را بر انگیخته است با این وجود جریان شکل گرفته هر ساله شاهد رشد فزاينده یافته و شاهد اشاعه همگاني آن در بين جمع جوانان هستیم . وی در" رسانه شیعه" همچنین به عوامل موثر برشكل گيري مداحي به سبك جديد پرداخته است ومعتقد است که :((مداحي نيز مانند ديگر پديده هاي اجتماعي و فرهنگي در ايران متاثر از شرايط ايجاد شده دچار تغييرات بنيادي شده است. انقلاب اسلامي، جنگ عراق عليه ايران، جريان هاي اجتماعي و فرهنگي داخلي، حضور ديني مردم، برنامه هاي فرهنگي دولت و توجه به مراسم ديني و فراگيري برنامه هاي مذهبي به واسطه رسانه و جواني جامعه، شرايط بين المللي و ... عواملی هستند که بزعم نویسنده کتاب موجب ايجاد اين تغييرات شده اند. وی بر این باوراست که شرايط بعد از انقلاب اسلامي تاپايان جنگ و ادامه آن تحولات اخير بخصوص دردوره اصلاحات وبعد ازآن ،فضاي خاصي رابراي تغيير نوحه ها به نوحه هاي حماسي و سياسي و به شكل جديد ان فراهم آورد. شرايط فرهنگي اجتماعي جديد، علايق ، توجه به هيجان و شور در مراسم به جاي تعمق و تفكر در پيام مراسم كه توجه به حاشيه تا متن دين را در پي داشت، وسلايق نسل جديد ازسويي وازسوي ديگر رسانه اي شدن مراسم عزاداري تا اندازه زيادي شكل گرفت)).
4- تحول نقش واعظ و مداح در اجرای مناسک عاشورا (نسیم کاهیرده-1388)
موضوع این پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی تحول نقش "واعظ" و " مداح " در مناسک عاشورا است .عناصر اصلی و محوری این پژوهش "وعاظ "و "مداحان " هستند .
در این مطالعه موردی که به شکل کیفی و مبتنی بر نظریات جامعه شناختی امیل دورکیم بوده است ، مدعی ایجاد صورتبندی جدید دینی، با تجلیات خاص عرفانی و فاصله گیری ازمباحث فکری و تحلیلی دینی در مجالس عزاداری عاشورا ست که بزعم پژوهشگر به نوعی ،بیانگر تفوق دینداری احساسی و عاطفی بر این مجالس می باشد ؛ وضعیتی که در آن مناسک به عنوان وجه غالب دین و باورها و اعتقادات در کنار آن مطرح اند واز اینروست که در این مجالس " مداحان" -به عنوان نماد دینداری عاطفی- محور و "وعاظ "-به عنوان مرجع دینی -در حاشیه آن قرار گرفته اند.
نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از اینست که :
-اجرای نوع جدیدی ازمناسک مذهبی عاشورا، با اهمیت یافتن مداح که جلوه هایی ازدینداری عاطفی، سیال و غیر روشنفکری را مینمایاند در جامعه با اقبال بیشتری مواجه است
-حضور برجسته و غالب مداح درعزاداریهای محرم موجب تغییر در سبک عزاداری سنتی و جانشینی شور مذهبی به جای طرح مباحث فکری و تحلیلی شده است.
-متکی بودن محتوا و مشخصا سبک عزاداری عاشورا به الزامات حیات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی عزاداران، در اجرای سبک جدید آن موثر است
و در پایان، آنچه که در نتیجه این تحقیق و با بررسی یافته ها ی حاصل از میدان به عنوان مهمترین عوامل تأثیر گذار در ایجاد تحول در اجرای مناسک عاشورا ، تشخیص داده شده است به این ترتیب می باشد:
1-فاصله گرفتن علمای بزرگ از مجالس عزاداری عمومی
کم بودن وعاظ توانا نسبت به تعداد مجالس (با توجه به رشد جمعیت وتغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی 2-
3-سپرده شدن منبر ها به دست افراد کم سواد و روحانیون سطح پايين (از لحاظ علمي)
4-بی اعتمادی مردم به وعاظ مذهبی به واسطه عملکرد بد برخی ازآنها در صحنه های سیاسی و اجتماعی
5- کمرنگ شدن نقش منبربه عنوان رسانه سنتی شیعه
6-ایجاد الگوهای جدید دینداری بواسطه تغییر و تحولات فرهنگی - اجتماعی
7-پیشرفت مداحی به عنوان یک مقوله تخصصی وقدرت آن در جذب جوانان
8- غلبه وجه عاطفی و احساسی بر مناسک عاشورا و انقطاع از پیوندهای تاریخی این مناسک
9-تضعیف موقعیت وعاظ مذهبی،به واسطه پر رنگ شدن حضور سخنرانان غیر معمم در مجالس عزاداری
5- تحلیل محتوای مداحی های مذهبی مردم پسند( داود صفا-1390 )
این پژوهش این پژوهش با هدف مقایسه، شناخت و تحلیل جامعهشناختی مداحیهای سنتی و مدرن در یک دهه اخیر از نظر محتوا، ادبیات، سبک اجرا تدوین یافته است. چارچوب نظری، ترکیبی از نظریههای جامعهشناسی مناسک دینی دورکیم، گیرتز و برگر میباشد.
پژوهشگر این اثر معتقد است که :ضرورت تحقیق ظهور شکل جدید هیاتها و به تبع آن، مداحیها و گسترش و رواج روزافزون آنها از سوی مردم، بویژه جوانان اهمیت و ضرورت توجه و تحقیق در این عرصه را دوچندان کرده است؛ چرا که عدم اهتمام به این مهم، میتواند عواقبی را در جامعه، به ویژه در عرصه دینداری مردم داشته باشد؛ چرا که دست کم یکی از مهمترین این پیامد آن میتواند فاصله گرفتن جوانان از اصول، مفاهیم و دستورات ارائه شده در متون دینی، به واسطه محتوای ضعیف مداحیها تأکید بر هیجانآفرینی و بعد عاطفی مداحیها، سبب ایجاد ذائقه دینداری خاصی در بین عزاداران میشود.
نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که مداحیهای مدرن دارای درونمایه احساسی و عاطفی، ادبیات عامیانه، عاشقانه، تحقیرآمیز و محتوایی با مضمون عشق زمینی و اظهار ارادت به مولا و مراد، سبک شور، هیجانآفرینی بسیار زیاد، سیستم نورپردازی و صوتی حرفهای و مدیریت صحنه حرفهای مداح میباشند. در حالی که، مداحان سنتی بیشتر بر توصیف مظلومیت اهلبیت(ع) تأکید دارند و اغلب از ادبیات رسمی، درونمایه احساسی و اخلاقی، سبک واحد و زمینه استفاده میکنند. در مجموع، هر دو نوع مداحی عاری از غنای محتوایی هستند و در مقابل صورتگرا، هیجانآفرین و نمایشمحور هستند.
نویسنده مدعی است که : در مجموع، هر دو نوع مداحی عاری از غنای محتوایی بوده و در مقابل صورتگرا، هیجانآفرین و نمایشمحور هستند .
6-مداحی به مثابه هنر، مداحی به مثابه شغل(یاشار دارالشفا ومحمد پورقاسم)
این مقاله که به همت جبار رحمانی در جلد دوم کتاب مجموعه مقالات جامعهشناختی و مردمشناختی مناسک عزاداری محرم (انتشارات خیمه -1393) منتشر شده است پژوهشی است از «یاشار دارالشفا» و «محمد پورقاسم» که در آن سعی شده است تا نشان داده شود که چطور مداحی به عنوان جزئی از آیینهای دینداران ظهور کرد و آرام آرام در جریان نمایش تعزیه، جلوههای یک هنر مستقل را به خود گرفت تا آنجا که با هرچه عمیقتر شدن شکاف میان مداح و منبری در میدان دین، مداحی در هیات یک مدعی تمامعیار در میدان هنر (موسیقی) خودنمایی کرد.
بنابراین میتوان فرایند فوق را مشابه سرنوشت آثار هنری اولیه اروپا دانست که اگرچه برای اهداف دینی تولید شده بودند اما در ادامه سیر تکاملشان، زمینه دینی با تعریف معاصر به عنوان اشیای هنری نامرتبط از کار درآمد و هنر آرام آرام کارکردهای این آثار را به خود اختصاص داد.
نویسندگان این نوشتار با رویکردی نو به سراغ ترکیب واژگانیای چون «هنر دینی» یا «موسیقی مذهبی» رفتهاند و در ادامه با پیش کشیدن گزاره «مداحی به مثابه شغل»، کوشیدهاند به پویاییهای اخیر در درک و دریافت مداحان از آنچه به آن مشغولاند، بپردازند و نسبت این درک و دریافت جدید را با نهادهمندشدن میدان مداحی و به عبارتی بروکراتیزهشدن هرچه بیشتر آن را نشان دهند.
از منظر این مقاله، اهمیت مستدل کردن گزاره «مداحی به مثابه شغل» به این برمیگردد که نگاه حرفهای به مداحی به عنوان یک شغل و تاکید بر ضرورت سازمان دادن به آن از طریق آموزشگاهها و موسسات تامین کننده تامین اجتماعی، مداحی به مثابه هنر را تابع موقعیتی با محدویتهای خاص آن میکند؛ هنری که کارکرد معیشتیاش بر دیگر کارکردهای آن هژمونی اعمال خواهد کرد و مداحی هرچه بیشتر تابع منطق بازار خواهد شد.
7- مداحی به مثابه شغل(الهام شهسوارزاده -1393)
یکی دیگر از مقالاتی که کتاب مجموعه مقالات جامعهشناختی و مردمشناختی مناسک عزاداری محرم (انتشارات خیمه -1393) منتشر شده است پژوهشی است از «الهام شهسوارزاده» . نویسنده در مطالعه خود به سراغ زنی مداح رفته که توانسته است از مهارتهای خود در امر مجلسگردانی استفاده کند. او این مهارتها را در اثر شرکت در جلسات مذهبی از دوران کودکی یاد گرفته و توانسته آنها را در زمان جنگ که حضور زنان در مساجد و مکانهای مذهبی جدیتر شده بود، توسعه ببخشد.
مسئولیت تامین معاش خانواده به عنوان یک زن سرپرست خانوار پس از جنگ او را به داشتن شغل ترغیب کرد؛ شغلی که به آموزشهای آکادمیک و حرفهای و حتی مذهبی که صغری خانم فاقد آن بود، نیاز نداشت؛ در عوض، تجربیات زیست، صغری خانم را به بهرهوری میرساند. از سوی دیگر، امکان حضور در مجامع مذهبی زنانه، چتر امنیتی برای حضور در اجتماع بیرون از خانه را برای زنی بیوه در محلات جنوب شهر تهران فراهم کرده است. صغری خانم، نه سرمایهگذاری مالی انجام داده است و نه به صورت تخصصی، بازاریابی کرده است؛ بلکه در این شغل از شبکه روابط همسایگی و خویشاوندی خود کمک گرفته است. این امر باعث شده است که او نیز همچون نمونههای بسیاری از زنان سرپرست خانوار ایران به امرار معاش بپردازد، بدون اینکه در آمار رسمی شاغلان و مالیاتدهندگان قرار گیرد.
شهسوارزاده معتقد است: در واقع، این شغل حتی در نمونههای بسیار حرفهای بالاشهری آن در چرخه اقتصاد رسمی ایران جای ندارد. بازار خرید خدمات صغری خانم، دین عامه زنانی است که بیتوجه به تبلیغات دینداری رسمی و تبلیغات فکری متفکران و منتقدان آن، باورهای خود را با شورمندی حفظ میکنند و به کمک صغری خانم، آنها را تقویت میکنند.
این بازار دینی، همراه با تغییرات واقعی متن جامعه، خود را منعطف میسازد و به حیات خود ادامه میدهد و به این ترتیب، بازار رو به گسترشی را برای صغری خانم به وجود میآورد.
8-نگاهی به مداحی رسانهای به مثابه رویکردی جدید در تبلیغ دینی( نسیم کاهیرده-1393)
مقاله دیگر از کتاب مجموعه مقالات جامعهشناختی و مردمشناختی مناسک عزاداری محرم پژوهشی است از «نسیم کاهیرده» . نویسنده در این مقاله مدعی است: در سالهای اخیر، روند رو به رشد رسانهای شدن مناسک، موجب ایجاد فضای غالب مناسکی پرجلوهای در سطح گستردهای از جامعه شده که با نگاهی زیباشناسانه و هنری به علقههای دینی مردم و نمادهای مذهبی و سنتی آن پرداخته است.
تلاش هنرمندان فعال در عرصه رسانه در این زمینه نقشی اساسی و محوری دارد که در کنار تعامل با عناصر اصلی گرداننده این مناسک، یعنی مداحان، الگوهای جدیدی از گردهماییهای مذهبی را در قالبهای نو و جذاب هنری به مخاطب عرضه میسازد.
قالبهایی که محتوای دینی مورد نظر را به کمک آثار هنری، بدون آنکه اثر تخریب پخش مستقیم برنامه دینی را داشته باشد، به راحتی به مخاطبان منتقل سازد.
نویسنده این مقاله معتقد است: با فرض پذیرفتن مداحی رسانهای به مثابه رویکردی جدید در تبلیغ دینی و با تکیه بر بررسی صورت گرفته روی محتوای متون ارائه شده توسط مداحان رسانهای، شاید بتوان از وجود نگرش و نگاه خاص دینی غالب بر اینگونه متون سخن گفت. این نگرش، از سویی متکی بر تقویت احساسات و عواطف مذهبی است و از سوی دیگر، کمتر ناظر به بیان مسائل اخلاقی و مباحث جدی فکری و اعتقادی است. این نگرش از آنجا که بیش از هر چیز بر روی کارکرد یکپارچهسازی مناسک مذهبی تمرکز یافته است، از نقش مناسک برای آگاهیبخشی اخلاقی به افراد جامعه غافل است و از این روست که در این بستر، مهمترین مقولات زیربنایی فکری، اعتقادی و اخلاقی معطل مانده و صرفاً مقولات روبنایی احساسی و عاطفی مجال مییابند.
9-پاپ شدن نوحه؛ ابزار نرم تقدس زدایی از عزاداری (اکبر طالب پور -1393)
در این مقاله که بر اساس نتایج و یافته های یک مطالعه موردی نوشته شده است،نویسنده مدعی است که : عوامل زيادي در پاپ شدن نوحه دخالت دارند که در بین آنها دو عامل ، مهم ترند ؛ اولین عامل استفاده از موسیقی پاپ غربی در اجرای نوحه یعنی تغییر ریتم نوحه از ماژور به مینور است ؛ این امر به معنای استفاده از اشعار و آهنگ هایی با ریتم تند و ضربی در اجرای نوحه هاست که نوحه را هیجانی می نماید در حالی که در نوحه سنتی ایرانی ریتم نوحه ماژور بود و از اشعار و آهنگ هایی با ریتم کند و آرام استفاده می شود که نوحه را دلنشین تر و حزین تر می نماید. دومین عامل استفاده از اصطلاحات خاص غیر دینی با سبک محاوره ای به مثابه آزاد نمودن عزاداری از تقیدات مذهبی است. هر دو عامل مذکور در سال های اخیر با هوشمندی خاصی از طریق قدرت نرم بر عزاداران اعمال شده است و عزاداران بی آنکه خود بدانند در دامن فرهنگ غربی افتاده اند.
دراین مقاله تأثیر موسیقی پاپ به عنوان یکی از نمادهای قدرت نرم غربی در میزان پاپ نمودن نوحه و تقدس زدایی از آن بررسی شده است. 200 کلیپ (فارسی و ترکی) که در فاصله سال های 1382 تا 1392 اجرا شده بودند با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمی بررسی شده است . این کلیپ ها با استفاده از روش تحلیل احتمال وقوع از جنبه تقارن در مفاهیم؛ آموزه های دینی، آموزه های اخلاقی، آموزه های معرفتی، عبارات عاطفی احساسی، عبارات سخیف، عبارات سلطنتی، عبارات موهوم، ریتم نوحه، عبارات مرتبط با تحریف تاریخی بررسی شده است .
نتایج تحقیق نشان داده اند؛ تقارن معنی داری بین مفاهیم مرتبط با نوحه عاری از تقدس در بین نمونه های آماری هر دو زبان مورد مطالعه وجود دارد که این امر نشانگر فاصله گرفتن نوحه از متن مذهبی و تقدس زدایی از نوحه است. همچنین همگرایی در بین نوحه های فارسی و ترکی در زمینه تقدس زدایی مشاهده شده است .
نویسنده با توجه به نتایج تحقیق مدعی است که : در حال حاضر بخشی از نوحهها از محتوای مذهبی خود خارج شده است به سمت مراسم مناسکی صرف حرکت نموده است که در صورت تداوم این روند در سالهای آتی شاهد اجرای مناسک نوحه از سوی افرادی هم خواهیم بود که هیچگونه گرایش مذهبی خاصی ندارند و نوحه از مفهوم اصلی خود فاصله گرفته، در خدمت قدرت نرم غربی برای انتقال موسیقی پاپ و تغییر فرهنگی خواهد بود.هر چند نوحه سرایی از ابتدای پیدایش آن با خرافههای زیادی همراه بوده است اما در سالهای اخیر به نظر میرسد نوحه به طور کلی از زمینه مذهبی خود فاصله گرفته است و به یک مناسک بدون روح تبدیل شده است.
وی بر این باور است که :در مورد دلایل ظهور این روند در نوحه ایران، میتوان دلایلی را مطرح کرد که مهمترین دلیل در این زمینه به ظهور جریان اصلاحگرایی دینی در دوران پس از انقلاب بر میگردد. در سایه ظهور این جریان در سطح کشور اینچنین القا شد که به منظور افزایش ضریب مقاومت مردم میتوان از شیوههای کاملاً احساسی استفاده نمود و نیازی به پاسخگویی منطقی به سؤالات جوانان وجود ندارد. در اثر تفوق این امر، دو پدیده در فضای دینی کشور رخ داد که اولی خالی شدن عرصه دین از متفکرین دینی که دارای تحصیلات دینی بود و دومی قدرت گرفتن افرادی بود که از شیوههای احساسی بدون توجه به بن مایههای مذهبی برای تهییج احساسات مردم بهره میبردند. این امر به خوبی در سالهای جنگ توانست روحیه سربازان ایرانی را در جبههها تقویت نماید اما پس از جنگ با تغییرات خاصی که جنبه پاپ داشت، به عنوان رسانهای برای نوحه خوانی مورد استفاده قرار گرفت که امروزه در اوج خود قرار دارد و چنانچه به صورت هوشمندانه با آن برخورد نشود، پتانسیل تبدیل شدن به یک مسأله اجتماعی در آینده را داراست. چون بعید نیست که افرادی که به عنوان مداحان پاپ فعالیت میکنند از نفوذ خود در بین جوانان برای مقاصد سیاسی استفاده کنند و با موج سواری به خواستههای خود برسند که جای تأمل بسیار دارد.
منابع
جبار رحمانی، 1384،گفتمان کربلا ومناسک عزداري در دینورزي اقشار فرودست شهري ، پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران،
1387 ،جامعهشناسی آیینهای سوگواری و هیأتهای مذهبی در ایران رسانه شیعه،چاپ ونشر بین الملل- مظاهری ،محسن ،
دستوری ،مژگان ، 1384 ، گونه شناسی هیئت های مذهبی، پایان نامه کارشناسی ارشد مطالعات زنان ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران،
کاهیرده، نسیم ، 1388تحول نقش واعظ و مداح در اجرای مناسک عاشورا (مطالعه موردی شهر دزفول) ؛پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی
صفا ، داود ،1390 ،تحلیل محتوای مداحی های مذهبی مردم پسند (مقایسه مداحی های سنتی و مدرن) ، معرفت فرهنگی اجتماعی ،شماره8 ، ص 141-163
یاشار دارالشفا و محمد پورقاسم ،مداحی به مثابه ی هنرمند یا مداحی به مثابه ی شغل، به نقل از جبار رحمانی (جلد دوم مجموعه مقالات جامعهشناختی و مردمشناختی مناسک عزاداری محرم )، 1393،انتشارات خیمه
شهسوارزاده، الهام، مداحی به مثابه ی شغل، به نقل از جبار رحمانی (جلد دوم مجموعه مقالات جامعهشناختی و مردمشناختی مناسک عزاداری محرم )، 1393،انتشارات خیمه
کاهیرده ، نسیم ،نگاهی به مداحی رسانه ای به مثابه رویکرد ی جدید درتبلیغ دینی ، به نقل از جبار رحمانی (جلد دوم مجموعه مقالات جامعهشناختی و مردمشناختی مناسک عزاداری محرم )، 1393 ، انتشارات خیمه
پاپ شدن نوحه؛ ابزار نرم تقدس زدایی از عزاداری ( تحلیل تقارن محتوای نوحه پاپ) ،مقاله 12، دوره 26، شماره 2، بهار 1394،