کد مطلب : ۳۲۸۱۲
آیت الله قائم مقامی: جایگاه مداحان در دینداری مردم را مثبت میدانم/ محورِ مجالس اهلبیت نمیتواند فقط مداحی باشد
سمیه نبی/ دعبل: با آیت الله سید محمد قائم مقامی درباره وضعیت مداحی در کشور به گفت وگو نشستیم. نظرات ایشان بیشتر مبنی بر حمایت از مداحان و تاکید بر نقش ایشان در دینداری جامعه است. مشروح گفت و گو با این استاد حوزه و دانشگاه را در ادامه بخوانید:
از نظر شما مداحان تا چه اندازه در دینداری مردم تاثیر دارند و این اثرگذاری را چگونه تحلیل میکنید؟
بدیهی است که در مساله معرفی دین آن هم دین اسلام و مذهب اهلبیت و تشیع، مشخص و روشن است که برادران مداح نقشِ بسیار مهمی دارند و این روشن است که بخشی از معرفی، تبلیغ و ایجاد احساس و شور و اشتیاق را برعهده دارند و این یک رکن مهم دین است که ما معتقدیم دین دارای دو رکن عقلانیت، شعور و شیدایی است بخصوص اهلبیت که تصویرِ بسیار درخشانی از عقلانیت و احساس است. در این مورد مداحی، آن بُعد احساسی و شور و شیدایی را دامن میزند و ترویج میدهد و بسیار خوب و مناسب و ضروری است و ما نیز این امر را ضروری میدانیم اما درباره اینکه مداحان چه کردند و چه میکنند، هم جنبههای مثبت و هم آسیبها و مشکلاتی در این زمینه وجود دارد.
ـ آیا این اثرگذاریای که مداحان در دینداری مردم دارند را مثبت ارزیابی میکنید؟
قطعاً که اثرگذاری در مجموع مثبت است؛ کاری که مداحان در مجموع انجام میدهند را مثبت ارزیابی میکنم و خدمتی که آنها انجام میدهند بخصوص در ارتباط با جوانان و معرفیای که نسبت به تشیع و اهلبیت صورت میگیرد به طور کلی این اثرگذاری مثبت است البته آسیبها و عارضههایی هم وجود دارد که میشود روی آنها بحث کرد.
یکی از آسیبها که برادران مداح هم در سالهای اخیر متوجه شدند مساله محور شدنِ جریان مداحی در مجالس است، این یک عارضه و آسیب است که قطعاً و یقیناً مشکلاتی را ایجاد میکند، مداحان هم متوجه این موضوع شدند که محورِ مجالس اهلبیت نمیتواند فقط مداحی باشد یعنی یک دوره اینگونه شد البته یک زمینههایی هم دارد، بستری دارد که من معتقدم بسترش هم جنبه عارضه دارد و ذاتی نیست و آن عارضه هم این است که بعضاً بین مذهبیها، مومنین و از جمله بین حزباللهی یک نوع حالتِ خستگی از تفکر و تعقل و تحلیل دیده شود و اینکه ما فقط شور و شوق و شیدایی در مخاطب خود ایجاد کنیم؛ این عارضه در یک مقطعی پیدا شد و ما در مجالسی شاهد بودیم که محور و رکن اصلی مجالس مداحی شد. برداشت من این است که این مسأله کمتر و بعدها برطرف شد خیلی باقی نماند و دو دهه پیش اینگونه شد، مجدداً مجالس برگشت به اینکه در هر مجلس اهلبیتی مسائل دینی و تبلیغی دو رکن علمی و احساسی وجود داشته باشد، رکن علمی یعنی سخنرانی، منبر، یعنی حکمت و حقایق، البته من اعتقاد ندارم این دو مساوی هم باشد بالاخره حتماً باید بُعد عقلانی و علمی و معرفتی مجلس دینی بیشتر باشد به لحاظ کمیت میگویم، مثلاً اگر مجلسی دو ساعت است بخش بیشتر آن باید به جنبۀ علمی بپردازد و بخش کمتر آن به جنبه احساسی و عاطفی و شوری، غیر از مواقع خاصی که مثلاً دهه محرم یا بعضی از شبهای فاطمیه و طبق معمول آن قسمت عقلی و دینی باید قالب باشد بر قسمت احساسی و مداحی و ذوقی. این یک عارضه مهمی است که واقعاً باید همگان بهویژه خود مداحان متوجه آن شوند.
ـ آیا میشود گفت اثرگذاری بعضی از مداحان بر مردم بیشتر از منبریها شده است؟
اگر اینطوری شده باشد این همان عارضه است و این آفت است و پدیده مبارکی نیست که اصلِ اثرپذیری از مداحی باشد از نظر عقلی بخواهیم این پدیده را بررسی کنیم تحلیلش این است که این برمیگردد به نوعی خستگی از تفکر و تعقل و تحلیل، چیزی که بین متدینین اصلاً نباید باشد، یعنی متدینین اگر قرار باشد همچنان نشاط داشته باشند، نشاطی که از ناحیه علم و عقلانیت و حکمت میآید افزون است از نشاطی که از ناحیه مداحی و ذکر و توسل میآید، این نشاط هم خوب است و در جای خودش لازم است و معتقدیم این حتماً باید باشد، چون برآیند نهایی نشاط را اگر بخواهیم در بین جامعه مومنین بررسی کنیم، نشاط عقلانی اشدّ از نشاط احساسی است بخصوص اینکه ما بعد از انقلاب اسلامی معتقدیم جریانِ هماوردیِ تفکر دینی با تفکر کفر و الحاد و لیبرالیزم آغاز شده است، تمام که نشده است ما این عرصه را رها کنیم و بگوییم ما فقط میخواهیم حال کنیم و احساس و حالی داشته باشیم، چون از آن طرف شما نگاه میکنید میبینید که جریان مخالف یا مسالهدار یا منحرف چگونه خودش را به تفکر مسلط کرده و میکند! این را میبینیم اینها اهل تحقیق، فکر، علم و بحث هستند، اهلِ شبهه ایجاد کردن هستند، لازمه آن این است که جریانِ دینی و ولایی دائماً باید کارِ فکری و عقلی بکند و ما باید حوادثی که اتفاق میافتد که بسیار هم شدید است، تحلیل لحظه به لحظه داشته باشیم، این تحلیل علم و فکر میخواهد و سخنرانی نیاز دارد و از آن طرف هم اهل علم باید خودشان را به حکمت و معرفت و علم روز و مبانی روز مجهز کنند.
اگر چنین باشد و اثرپذیری مجالس مذهبی بیشتر از جریان مداحی باشد این یک آفت است چراکه مداحی همواره باید در خدمت و در کنار جریان علمی و معرفتی و منبر و سخنرانی باشد، اگر مداحی در کنار اینها باشد بسیار زیبا و مناسب و فرخنده خواهد بود، اما اگر بخواهد مداحی در جلسات، اصل باشد اولین مسالهای که پیش میآید اینکه ما معتقدیم نور اهلبیت از آن مجلس گرفته میشود، نور به این نیست که فقط سروصدایی و شور ظاهری باشد، این کفایت از نور نمیکند، اهلش میدانند یعنی چه، آیا در مجلسی نور اهلبیت وجود دارد یا خیر؟!
در مجموع کارِ مداحان را غالباً موفق میدانم، الحمدلله رشد کردند چه به لحاظ محتوای اشعار، چه به لحاظ نحوه خواندن اشعار، رشدِ بسیاری را شاهد هستیم و غالباً افراد متدین و انقلابی هستند ما انقلابی بودن را برای مداح شرط میدانیم، حتماً یک مداح موفق باید سیاسی هم باشد، این شبهه نباید پیش بیاید که مداحی را باید از سیاست جدا کرد، این یک شبهه غلطی است، اهل سیاست به معنای سیاستهای اصلی نظام و انقلاب و ولایت نه به معنای سیاستهای جناحی و حزبی نه، در این مورد شایسته نیست مداح در مسائل جناحی ورود کند و یا در دعواهایی که بین جناحهای داخلی وجود دارد ورود نکند ولی حتماً مداح باید در مسائل سیاسی کلی نظام، انقلاب، برخورد با کفر جهانی و استکبار، برخورد شیاطین عالم حضورِ جدی و رسمی داشته باشد و این یک آفتی است که مداحی بخواهد خودش را از اینها جدا کند که الحمدلله مداحان ما این کار را نکردند.
ـ بعضی از مداحان منبر میروند سخنرانی میکنند حتی مشاوره مذهبی و خانوادگی هم میدهند و کمکم نقشِ روحانیون را در این قضیه کمرنگ شده انگار.
البته من به این معتقد نیستم که این یک اشکال باشد زیرا اگر یک مداح اهل علم باشد، اهل مطالعه باشد، باسواد و درسخوانده باشد به همان میزان میتواند صحبت هم کند اشکالی ندارد، اینطور نیست که بگوییم دو شغل صددرصد با مبنای جداست، این بر مبنای همان تواناییهاست اگر تواناییهایش را داشته باشد که بتواند صحبت کند اشکال ندارد صحبت کند، کاری است که عالِم هم دارد میکند اگر بتواند و این شرط دارد و سواد و آگاهی و علم میخواهد، فقاهت لازم دارد و اگر احساس کند به آن میزان کافی علم ندارد احتیاط کند بهتر است و اکتفا کند به همان مداحی و مرثیه و شور و سینهزنی اما اگر بلد باشد در جایگاه خودش اشکال ندارد یک موعظهای هم بکند، یک نکتهای هم بگوید و توصیهای هم بکند و به نظر من اشکالی ندارد.
ـ حضور روحانیون در عرصه دانشگاهی و اجرایی صحنه برای حضور مداحان کمسواد در عرصه منبر مهیا نکرده است؟
نگاهِ من درمجموع به این قشر شریف و ارجمند مثبت است ولی بالاخره روحانیون هم در قسمت سخن و سخنرانی و منبر هستند و ما باید خودمان را بیشتر مجهز و مسلح کنیم به معارف و حقایق و حکمتهای جدید و دانشهای نو به نو، نمیتوانم بگویم آنها چون در مشاغل اجرایی و دانشگاهی هستند جا برای مداحان باز شده است و لازم است در جای خودش علمایی که وارد کارِ اجرایی و قضایی شوند و مانعةالجمع هم نیستند..
ـ به نظر شما هیات و روضه هدف است یا میتواند یک راهی باشد برای رسیدن به سایر اهداف؟
هدف که طبعاً تبلیغ دین است، هدف مشخص است که ما میخواهیم دین را تبلیغ کنیم رسالاتالله را میخواهیم ابلاغ کنیم و این هدف صریح و اعلامشده جریان دینی است، مجلس دینی چه در بخش سخنرانی و منبر و موعظه و خطابهاش باید این حالت را داشته باشد و چه در قسمت مداحی و ذکر و مرثیه و سینهزنی، به هر حال در هر دو ما دین را تبلیغ میکنیم مثلاً بعضیها میگویند این امر نباید خیلی حرفهای باشد، من معتقدم این سخن درست است بدین معنا که خدایی نکرده مساله مزد و قرار مزد و طی کردن مزد، قطعاً یکی از آفتهای بزرگ است مثلاً حتماً نباید این باشد که مزدی معین شود، قراری در این خصوص با صاحب مجلس گذاشته شود.
باید از لحاظ سنتی این وجود داشته باشد که صاحب مجلس خودش تشخیص میدهد که هر چقدر لازم میداند هزینه به شخص مداح پرداخت میکند، هدیه دادن و گرفتنش اشکال ندارد ولی طی کردن یا داتن تعرفه قطعاً اشکال دارد و موجب کسرشأنِ این مقام میشود و این آفت است. ما یقین داریم مجلس اهلبیت مجلسی است که در آن علم و معرفت و حکمت مطرح شود، حقایق مطرح شود و به طرز زیبا و لطیف و شایستهای هم مداحی و سینه و گریه و ذکر باید باشد.
ـ به نظر شما نقش حکومتها در هدایت و جهتدهی به هیئات چگونه است؟
الحمدلله حکومت مبتنی بر دین است، حکومت انقلابی است، اصلِ حکومت با محوریت ولایت نقشِ درجه 1 را در این مورد دارد یعنی جریان مداحی همانطور که جریان منبر و سخنرانی باید در جهتِ اصول و مبانی کلی نظام و ولایت باشد و در این شکی نیست به این معنا که بگوییم دولت باید این کار را بکند نه، دولت و یا سایر نهادهای دولتی نمیتوانند بلکه تمام روحانیون و مداحان زیرمجموعۀ جریان ولایت در نظام هستند از اینجا خط هدایت میگیرند و برای همین جا هم سخن میگویند و با صراحت مداحی میکنند و با کسی هم رودربایستی ندارند و ما نباید تحت تاثیر شبهه و جریان سکولاریسم قرار بگیریم که میخواهند کمکم دین را از سیاست جدا کنند، نه این اصلاً خوب نیست و مداحان موفق ما الحمدلله اینطور بودند و خصوصاً مداحان برجسته در این جهت موفق بودند و انشاءالله که این توفیقات ادامه داشته باشد.
ـ درخصوص جایگاه حکومت، چگونه میتواند جهتدهی هیئات را انجام بدهد؟
به صورت اداری طبعاً نمیتواند باشد، به صورت سنتی و هدایت بر مبنای سنت خواهد بود طبق موازین سنتی و اصیل که به صورت بخشنامهای و اداری اصلاً اقتضای آن نیست، کاملاً به صورت سنتی. جالب اینجاست که انقلاب این را به ما آموخت که اگر شما سنتی باشید مدرن هستید انسان نرود در این خیال که من یا سنتی باشم یا مثلاً نوآوری کنم، انقلاب به ما یاد داد که شما در حالی که به سنتیترین حالت وابسته به دین هستید در عین حال نوترین پدیده را در جهان بیاورید که خود قضیه انقلاب و نظام و جمهوری اسلامی بود و نظام و جمهوری اسلامی یک پدیدۀ صددرصد سنتی و نو است، مداحی و منبر هم همین است از نوآوری علمی و اختراعی باید اجتناب بکنند از سنتی بودنی هم که دور از حقایق عالم است باید اجتناب بکنند، درس را باید از متن انقلاب و ولایت باید بیاموزیم که چگونه در متنِ سنتی بودن نوآور باشیم.
از نظر شما مداحان تا چه اندازه در دینداری مردم تاثیر دارند و این اثرگذاری را چگونه تحلیل میکنید؟
بدیهی است که در مساله معرفی دین آن هم دین اسلام و مذهب اهلبیت و تشیع، مشخص و روشن است که برادران مداح نقشِ بسیار مهمی دارند و این روشن است که بخشی از معرفی، تبلیغ و ایجاد احساس و شور و اشتیاق را برعهده دارند و این یک رکن مهم دین است که ما معتقدیم دین دارای دو رکن عقلانیت، شعور و شیدایی است بخصوص اهلبیت که تصویرِ بسیار درخشانی از عقلانیت و احساس است. در این مورد مداحی، آن بُعد احساسی و شور و شیدایی را دامن میزند و ترویج میدهد و بسیار خوب و مناسب و ضروری است و ما نیز این امر را ضروری میدانیم اما درباره اینکه مداحان چه کردند و چه میکنند، هم جنبههای مثبت و هم آسیبها و مشکلاتی در این زمینه وجود دارد.
ـ آیا این اثرگذاریای که مداحان در دینداری مردم دارند را مثبت ارزیابی میکنید؟
قطعاً که اثرگذاری در مجموع مثبت است؛ کاری که مداحان در مجموع انجام میدهند را مثبت ارزیابی میکنم و خدمتی که آنها انجام میدهند بخصوص در ارتباط با جوانان و معرفیای که نسبت به تشیع و اهلبیت صورت میگیرد به طور کلی این اثرگذاری مثبت است البته آسیبها و عارضههایی هم وجود دارد که میشود روی آنها بحث کرد.
یکی از آسیبها که برادران مداح هم در سالهای اخیر متوجه شدند مساله محور شدنِ جریان مداحی در مجالس است، این یک عارضه و آسیب است که قطعاً و یقیناً مشکلاتی را ایجاد میکند، مداحان هم متوجه این موضوع شدند که محورِ مجالس اهلبیت نمیتواند فقط مداحی باشد یعنی یک دوره اینگونه شد البته یک زمینههایی هم دارد، بستری دارد که من معتقدم بسترش هم جنبه عارضه دارد و ذاتی نیست و آن عارضه هم این است که بعضاً بین مذهبیها، مومنین و از جمله بین حزباللهی یک نوع حالتِ خستگی از تفکر و تعقل و تحلیل دیده شود و اینکه ما فقط شور و شوق و شیدایی در مخاطب خود ایجاد کنیم؛ این عارضه در یک مقطعی پیدا شد و ما در مجالسی شاهد بودیم که محور و رکن اصلی مجالس مداحی شد. برداشت من این است که این مسأله کمتر و بعدها برطرف شد خیلی باقی نماند و دو دهه پیش اینگونه شد، مجدداً مجالس برگشت به اینکه در هر مجلس اهلبیتی مسائل دینی و تبلیغی دو رکن علمی و احساسی وجود داشته باشد، رکن علمی یعنی سخنرانی، منبر، یعنی حکمت و حقایق، البته من اعتقاد ندارم این دو مساوی هم باشد بالاخره حتماً باید بُعد عقلانی و علمی و معرفتی مجلس دینی بیشتر باشد به لحاظ کمیت میگویم، مثلاً اگر مجلسی دو ساعت است بخش بیشتر آن باید به جنبۀ علمی بپردازد و بخش کمتر آن به جنبه احساسی و عاطفی و شوری، غیر از مواقع خاصی که مثلاً دهه محرم یا بعضی از شبهای فاطمیه و طبق معمول آن قسمت عقلی و دینی باید قالب باشد بر قسمت احساسی و مداحی و ذوقی. این یک عارضه مهمی است که واقعاً باید همگان بهویژه خود مداحان متوجه آن شوند.
ـ آیا میشود گفت اثرگذاری بعضی از مداحان بر مردم بیشتر از منبریها شده است؟
اگر اینطوری شده باشد این همان عارضه است و این آفت است و پدیده مبارکی نیست که اصلِ اثرپذیری از مداحی باشد از نظر عقلی بخواهیم این پدیده را بررسی کنیم تحلیلش این است که این برمیگردد به نوعی خستگی از تفکر و تعقل و تحلیل، چیزی که بین متدینین اصلاً نباید باشد، یعنی متدینین اگر قرار باشد همچنان نشاط داشته باشند، نشاطی که از ناحیه علم و عقلانیت و حکمت میآید افزون است از نشاطی که از ناحیه مداحی و ذکر و توسل میآید، این نشاط هم خوب است و در جای خودش لازم است و معتقدیم این حتماً باید باشد، چون برآیند نهایی نشاط را اگر بخواهیم در بین جامعه مومنین بررسی کنیم، نشاط عقلانی اشدّ از نشاط احساسی است بخصوص اینکه ما بعد از انقلاب اسلامی معتقدیم جریانِ هماوردیِ تفکر دینی با تفکر کفر و الحاد و لیبرالیزم آغاز شده است، تمام که نشده است ما این عرصه را رها کنیم و بگوییم ما فقط میخواهیم حال کنیم و احساس و حالی داشته باشیم، چون از آن طرف شما نگاه میکنید میبینید که جریان مخالف یا مسالهدار یا منحرف چگونه خودش را به تفکر مسلط کرده و میکند! این را میبینیم اینها اهل تحقیق، فکر، علم و بحث هستند، اهلِ شبهه ایجاد کردن هستند، لازمه آن این است که جریانِ دینی و ولایی دائماً باید کارِ فکری و عقلی بکند و ما باید حوادثی که اتفاق میافتد که بسیار هم شدید است، تحلیل لحظه به لحظه داشته باشیم، این تحلیل علم و فکر میخواهد و سخنرانی نیاز دارد و از آن طرف هم اهل علم باید خودشان را به حکمت و معرفت و علم روز و مبانی روز مجهز کنند.
اگر چنین باشد و اثرپذیری مجالس مذهبی بیشتر از جریان مداحی باشد این یک آفت است چراکه مداحی همواره باید در خدمت و در کنار جریان علمی و معرفتی و منبر و سخنرانی باشد، اگر مداحی در کنار اینها باشد بسیار زیبا و مناسب و فرخنده خواهد بود، اما اگر بخواهد مداحی در جلسات، اصل باشد اولین مسالهای که پیش میآید اینکه ما معتقدیم نور اهلبیت از آن مجلس گرفته میشود، نور به این نیست که فقط سروصدایی و شور ظاهری باشد، این کفایت از نور نمیکند، اهلش میدانند یعنی چه، آیا در مجلسی نور اهلبیت وجود دارد یا خیر؟!
در مجموع کارِ مداحان را غالباً موفق میدانم، الحمدلله رشد کردند چه به لحاظ محتوای اشعار، چه به لحاظ نحوه خواندن اشعار، رشدِ بسیاری را شاهد هستیم و غالباً افراد متدین و انقلابی هستند ما انقلابی بودن را برای مداح شرط میدانیم، حتماً یک مداح موفق باید سیاسی هم باشد، این شبهه نباید پیش بیاید که مداحی را باید از سیاست جدا کرد، این یک شبهه غلطی است، اهل سیاست به معنای سیاستهای اصلی نظام و انقلاب و ولایت نه به معنای سیاستهای جناحی و حزبی نه، در این مورد شایسته نیست مداح در مسائل جناحی ورود کند و یا در دعواهایی که بین جناحهای داخلی وجود دارد ورود نکند ولی حتماً مداح باید در مسائل سیاسی کلی نظام، انقلاب، برخورد با کفر جهانی و استکبار، برخورد شیاطین عالم حضورِ جدی و رسمی داشته باشد و این یک آفتی است که مداحی بخواهد خودش را از اینها جدا کند که الحمدلله مداحان ما این کار را نکردند.
ـ بعضی از مداحان منبر میروند سخنرانی میکنند حتی مشاوره مذهبی و خانوادگی هم میدهند و کمکم نقشِ روحانیون را در این قضیه کمرنگ شده انگار.
البته من به این معتقد نیستم که این یک اشکال باشد زیرا اگر یک مداح اهل علم باشد، اهل مطالعه باشد، باسواد و درسخوانده باشد به همان میزان میتواند صحبت هم کند اشکالی ندارد، اینطور نیست که بگوییم دو شغل صددرصد با مبنای جداست، این بر مبنای همان تواناییهاست اگر تواناییهایش را داشته باشد که بتواند صحبت کند اشکال ندارد صحبت کند، کاری است که عالِم هم دارد میکند اگر بتواند و این شرط دارد و سواد و آگاهی و علم میخواهد، فقاهت لازم دارد و اگر احساس کند به آن میزان کافی علم ندارد احتیاط کند بهتر است و اکتفا کند به همان مداحی و مرثیه و شور و سینهزنی اما اگر بلد باشد در جایگاه خودش اشکال ندارد یک موعظهای هم بکند، یک نکتهای هم بگوید و توصیهای هم بکند و به نظر من اشکالی ندارد.
ـ حضور روحانیون در عرصه دانشگاهی و اجرایی صحنه برای حضور مداحان کمسواد در عرصه منبر مهیا نکرده است؟
نگاهِ من درمجموع به این قشر شریف و ارجمند مثبت است ولی بالاخره روحانیون هم در قسمت سخن و سخنرانی و منبر هستند و ما باید خودمان را بیشتر مجهز و مسلح کنیم به معارف و حقایق و حکمتهای جدید و دانشهای نو به نو، نمیتوانم بگویم آنها چون در مشاغل اجرایی و دانشگاهی هستند جا برای مداحان باز شده است و لازم است در جای خودش علمایی که وارد کارِ اجرایی و قضایی شوند و مانعةالجمع هم نیستند..
ـ به نظر شما هیات و روضه هدف است یا میتواند یک راهی باشد برای رسیدن به سایر اهداف؟
هدف که طبعاً تبلیغ دین است، هدف مشخص است که ما میخواهیم دین را تبلیغ کنیم رسالاتالله را میخواهیم ابلاغ کنیم و این هدف صریح و اعلامشده جریان دینی است، مجلس دینی چه در بخش سخنرانی و منبر و موعظه و خطابهاش باید این حالت را داشته باشد و چه در قسمت مداحی و ذکر و مرثیه و سینهزنی، به هر حال در هر دو ما دین را تبلیغ میکنیم مثلاً بعضیها میگویند این امر نباید خیلی حرفهای باشد، من معتقدم این سخن درست است بدین معنا که خدایی نکرده مساله مزد و قرار مزد و طی کردن مزد، قطعاً یکی از آفتهای بزرگ است مثلاً حتماً نباید این باشد که مزدی معین شود، قراری در این خصوص با صاحب مجلس گذاشته شود.
باید از لحاظ سنتی این وجود داشته باشد که صاحب مجلس خودش تشخیص میدهد که هر چقدر لازم میداند هزینه به شخص مداح پرداخت میکند، هدیه دادن و گرفتنش اشکال ندارد ولی طی کردن یا داتن تعرفه قطعاً اشکال دارد و موجب کسرشأنِ این مقام میشود و این آفت است. ما یقین داریم مجلس اهلبیت مجلسی است که در آن علم و معرفت و حکمت مطرح شود، حقایق مطرح شود و به طرز زیبا و لطیف و شایستهای هم مداحی و سینه و گریه و ذکر باید باشد.
ـ به نظر شما نقش حکومتها در هدایت و جهتدهی به هیئات چگونه است؟
الحمدلله حکومت مبتنی بر دین است، حکومت انقلابی است، اصلِ حکومت با محوریت ولایت نقشِ درجه 1 را در این مورد دارد یعنی جریان مداحی همانطور که جریان منبر و سخنرانی باید در جهتِ اصول و مبانی کلی نظام و ولایت باشد و در این شکی نیست به این معنا که بگوییم دولت باید این کار را بکند نه، دولت و یا سایر نهادهای دولتی نمیتوانند بلکه تمام روحانیون و مداحان زیرمجموعۀ جریان ولایت در نظام هستند از اینجا خط هدایت میگیرند و برای همین جا هم سخن میگویند و با صراحت مداحی میکنند و با کسی هم رودربایستی ندارند و ما نباید تحت تاثیر شبهه و جریان سکولاریسم قرار بگیریم که میخواهند کمکم دین را از سیاست جدا کنند، نه این اصلاً خوب نیست و مداحان موفق ما الحمدلله اینطور بودند و خصوصاً مداحان برجسته در این جهت موفق بودند و انشاءالله که این توفیقات ادامه داشته باشد.
ـ درخصوص جایگاه حکومت، چگونه میتواند جهتدهی هیئات را انجام بدهد؟
به صورت اداری طبعاً نمیتواند باشد، به صورت سنتی و هدایت بر مبنای سنت خواهد بود طبق موازین سنتی و اصیل که به صورت بخشنامهای و اداری اصلاً اقتضای آن نیست، کاملاً به صورت سنتی. جالب اینجاست که انقلاب این را به ما آموخت که اگر شما سنتی باشید مدرن هستید انسان نرود در این خیال که من یا سنتی باشم یا مثلاً نوآوری کنم، انقلاب به ما یاد داد که شما در حالی که به سنتیترین حالت وابسته به دین هستید در عین حال نوترین پدیده را در جهان بیاورید که خود قضیه انقلاب و نظام و جمهوری اسلامی بود و نظام و جمهوری اسلامی یک پدیدۀ صددرصد سنتی و نو است، مداحی و منبر هم همین است از نوآوری علمی و اختراعی باید اجتناب بکنند از سنتی بودنی هم که دور از حقایق عالم است باید اجتناب بکنند، درس را باید از متن انقلاب و ولایت باید بیاموزیم که چگونه در متنِ سنتی بودن نوآور باشیم.