تاریخ انتشار
شنبه ۵ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۱۱
۰
کد مطلب : ۳۲۹۶۴

افطار سر سفره ۱۳ هزار نفری حرم/ بوی غذای حضرتی و این همه گدا

افطار سر سفره ۱۳ هزار نفری حرم/ بوی غذای حضرتی و این همه گدا
با شروع ماه مبارک رمضان، سفره‌ای به گستره عالم خلقت پهن می‌شود و هر مخلوقی به میزان زیرکی و فرصت‌شناسی خود از سفره مغفرت الهی، رزق خود را برمی‌گیرد. شب‌ها و روزها، آکنده از عطر بال و پر فرشتگان می‌شوند و چهره مومنان، نور عبادت و بازگشت به آغوش خداوند می‌گیرد.
از همه این زیبایی‌ها و آشنایی‌ها که بگذریم، از طراوت‌های هر ساله ماه میهمانی خدا، آن است که تو را میهمان خوان کرم حضرت رضا(ع) کنند و چه شوقی، شکوهمندتر از این.چند روزی از ماه مبارک می‌گذرد و تا به خودت بیایی، می‌بینی که کارت ویژه دعوت به افطار حرم مطهر را به دستت داده‌اند و تو از همان عاشقانی هستی که قرعه دیدار به نامت افتاده.


منم سرگشته حیرانت ای دوست
تو آن عاشقی می‌شوی که تمام جسم و جانت لبریز از خواستن بود اما هیچ جز انتظار نصیبت نمی‌شد. اما امروز، این نامه به نشان التفات دوست به دستت داده‌شده و تو ناخودآگاه آن را بر چشمانت می‌گذاری، «سمعا و طاعتا» می‌گویی و با تمام قلبت آن را می‌بویی. عطر دیدار می‌دهد، عطر روزه رضوان رضا(ع) و عطر قبطه‌ای که عاشقان بر حال تو می‌خورند.
چند ساعتی پیش از اذان مغرب وارد حرم می‌شوی و به زیارت می‌روی. روی یکی از فرش‌های صحن انقلاب پاتوق می‌کنی و زیارت‌نامه می‌خوانی. زیارت خاصه را که تمام کنی، آسمان دگرگون شده، حال و هوای مغرب به خود می‌گیرد و خورشید را بدرقه می‌کند. عاشقان از خود بی خود می‌شوند. سر که می‌چرخانی، متوجه اتفاقات دل‌انگیز بر مناره سمت چپ صحن انقلاب می‌شوی.
ملازمان سلطان سخا، به صف شده‌اند و از بلندای مناره، نقاره‌ها و طبل‌ها را نظم می‌دهند. اشک چشمان خادمان که می‌ریزد، بلندی قامت مناره، انگار که سست می‌شود. به مانند سستی شانه‌های زائران که حکایت از اشتیاق آن‌ها برای شنیدن ذکرخوانی خوش‌الحان نقاره‌ها دارد. و ناگهان مناره به صیحه شورانگیز نقاره، می‌شکفد. اشک از چشمان عاشقان، می‌شکفد و شوق پرواز در دل کبوتران سقاخانه، می‌شکفد.

عاشقان وقت نماز است، اذان می‌گویند
کاشی‌های صحن، خیس شده. نمی‌دانم از باران یا از افشره قلب عاشقان. نقاره‌ها و طبل‌ها می‌خوانند، انگار که روضه سرگشاده می‌خوانند و عاشقان به مدد گوی نیم‌سوخته چشمان خود، مدح رضا(ع) می‌خوانند. به خودت که می‌آیی، نغمه اذان، از دل نغاره‌ها سر می‌گشاید و آسمان صحن را در آغوش می‌گیرد. هشیار می‌شوی و به سمت صحن هدایت می‌دوی. به سمت همان وعده دیدار!
چند مرحله‌ای ایست بازرسی و مهر شدن دعوتنامه افطار و پذیرایی با شربت را رد می‌کنی و از این همه برنامه‌ریزی دقیق و حساب شده، حیرت می‌کنی. بازرسی‌ها و بازپرسی‌ها که تمام شد، نامه دعوتت را به دست راست می‌گیری و روسفید به سمت صف‌های نماز می‌روی.
اذان به بند پیوند امت رسول الله(ص) با یگانه امیرالمومنین(ع) عالم خلقت رسیده، خادم‌ها هر کدام چوب‌پر زرد رنگی به دست چپ و پارچه کم‌عرضی به دست راست دارند. سر و ته این پارچه‌ها به دست دو خادم است که با پر شدن هر صف، دیگر اجازه ازدحام در آن صف را نمی‌دهند و با چرخاندن چوب‌پرها، زائران را به صف بعدی هدایت می‌کنند. به همین ترتیب، صف ها را به پایین و راست، گسترش می‌دهند.
«قد قامت الصلاه» که بر دهان مکبر نقش می‌بندد، صف‌های خط‌کشی شده بر خود می‌جنبند و برمی‌خیزند. سمت آقایان در سکوت ملکوتی و پرابهتی فرومی‌رود و صف خانم‌ها، هر چند قدم یک جا به صدای گریه غریبانه طفلی، گره می‌خورد و مادری که در تلاش‌است با تکان دادن گل‌های چادر، کودک را آرام کند.



نماز با عطر بهشت در حرم شمس الشموس
این بهترین نماز جماعتی بود که می‌خواندم، بعد از اقامه نماز، برای شنیدن حس و حال دعوت‌شدگان به این ضیافت الهی به سراغ چند تن از آنها رفتم، زهر امیری مادری بود که از حضور در حرم و در ماه مبارک رمضان بسیار خرسند بود و اظهار کرد: یکی از آرزوهایم این بود که بتوانم در ماه مبارک رمضان، میهمان امام رضا(ع) بشوم و برای شفا بیماران دعا کردم.
فاطمه باقری مادربزرگ مهربانی بود که از حس و حال وصف نشدنی گفت که او را به وجد آورده و در کنار خانواده‌اش احساس خوشحالی می‌کند.
یکی از زائران بارگاه منور رضوی از حس و حال بسیار قشنگ خودش می‌گفت و ادامه داد: من متولد مشهد هستم اما به دلیل ازدواج و مشغله کاری به خوزستان مهاجرت کردم و از امام رضا(ع) دور شدم.
زهره قاسمی در حالی که اشک شوق در چشمانش حلقه می‌زد، بیان کرد: امشب اولین باری بود که به ضیافت امام رضا(ع) دعوت شدم، شب بسیار خوبی بود و اصلاً برای من قابل تصور نبود، وی گفت: امشب برای شفا بیماران، دعا کردم.
فاطمه رضایی مادری بود که همراه 2 دختر جوانش برای این ضیافت به حرم مطهر رضوی آمده بود.
وی با خوشحالی عنوان کرد: امشب و در حرم امام رضا(ع) حس و حال گذشته برای من زنده شد، زمانی که با صفا و صمیمیت در کنار همسایه‌ها در حیاط، سفره افطار را پهن می‌کردیم، با احساس محبت بین یکدیگر، افطار می‌کردیم.
رضایی در حالی که به دختران جوانش نگاه می‌کرد، متذکر شد: امشب برای خوشبختی دخترانم دعا کردم.
مادر این 2 دختر جوان از آرزو خانه دار شدنش و ضیافت افطاری در خانه حیاط دار خودش، گفت و ادامه داد: ان شاالله این ضیافت قسمت همه بشود، من امشب در خانه امام رضا(ع) و بر سفره کرم او افطار کردم.
فاطمه طیبی یکی از خادمانی است که در بخشی از صحن ایستاده است، او عنوان کرد: واقعا حس و حال عالی دارد، حس می‌کنم هر کاری انجام می‌دهم، برای عشق به امام رضا(ع) و مهمانان ایشان است.
وی در پاسخ به این سوال که امشب چه دعایی کرده است، گفت: امشب برای شفا مادر بیمارم دعا کردم.

پرواز نغمه دعای مستجاب در صحن هدایت حرم شمس‌الشموس
میان صف‌ها که راه بروی، پریدگی رنگ رخسار نمازگزاران از ضعف روزه‌داری‌شان حکایت می‌کند. تکبیرهای پایانی نماز عشا با قطع شدن ناله و زاری کودکان، یکی می‌شود. زبان نمازگزاران به جمله:"تقبل الله" می‌گردد و درهم‌پیچیدن صدای‌شان، نغمه دعای مستجاب را در صحن هدایت پرواز می‌دهد.
 
نمازگزاران به یک باره برمی‌خیزند و به اشاره زردرنگ چوب‌پرها، راهی را در راستای فرش‌های سمت چپ خود می‌پیمایند. نزدیک به 100 متر آن‌طرف‌تر، ایست بازرسی دیگری هست که به جای بازرسی، پذیرایی می‌کند و افطاری را به دست روزه‌داران می‌دهد.
از این‌جا به بعد، مسیر با سفره‌های بی‌انتهایی، دسته‌بندی شده. روزه‌داران، به صف‌های بی‌شمار تقسیم می‌شوند و از میان سفره‌ها رد می‌شوند تا به جای خالی برسند. بی‌وقفه صدای عذرخواهی ایستاده‌ها از آن‌ها که نشسته‌اند و سرگرم افطار هستند، شنیده می‌شود و جواب‌های مهربانانه نشسته‌ها که: «فدای سرت! زود رد شده که به افطار برسی.»
هرچه به سمت بالادست سفره‌ها می‌روی، بی نهایت بودن‌شان را بیشتر درک می‌کنی! دوباره خادم‌ها را با همان چوب‌پرهای زرد رنگ و پارچه‌های نظم‌دهی می‌بینی. به تو و پشت سر‌هایت می‌گویند: «لطفا جاهای خالی را پر کنید!» و وقتی جاهای خالی پر شد، یک قدم عقب می‌روند تا روزه‌داران هم یک قدم دیگر از سفره پربرکت امام هشتم(ع) را فتح کنند.

نان و ریحان و پنیرِ سفره حضرت
همین جاها می‌نشینی و با دقت به سفره نگاه می‌کنی. بین هر چهار نفر، یک کاسه بزرگ سوپ است که با فویل درش را محکم کرده‌اند و کنارش یک فلاسک چای نشسته. همه سفره‌نشینان، بدون درنگ، ابتدا فلاسک را برمی‌دارند! حتی از هر صد نفر هم، یک نفر نیست که ابتدا برای خودش سوپ بکشد. طبع این جماعت ایرانی، چای‌دوست است دیگر!
بسته افطاری که به دستت داده‌اند، باز می‌کنی. داخل بسته، یک ظرف از لیوان و قند و چای کیسه‌ای گرفته تا پنیر و سبزی، به ترتیب بسته‌بندی کرده‌اند و در ظرف دوم، برنج و وعده مفصل‌تر را پیچیده‌اند. تو هم مانند سایرین لیوان و چای کیسه‌ای را بیرون می‌کشی تا از قافله عقب نیافتی!
عطر ریحان و پنیر، بخش‌های فتح نشده خوان کرم سلطان سخا را فتح می‌کند.سوپ‌ گرم و دلپذیر، کاسه‌ها را پر و خالی می‌کند. خیلی‌ها برنج را همراه خود می‌برند، خیلی‌ها هم با پنیر و سوپ، دل‌ضعفه‌شان فروکش نمی‌کند و به سراغ ظرف دوم می‌روند. این وسط مدام یاد می‌کنی از کسانی که بیرون ایست بازرسی‌ها، جایشان گذاشتی. دست‌هایت را‌ بلند می‌کنی و با صدای بلند دعا می‌کنی که حال خوش امشب تو نسیب همه آرزومندان بشود! و از جمع هم‌سفره‌هایت، صلواتی می‌گیری.


به مانند خسی در میقات
به اطرافت نگاه می‌کنی. تا چشم کار می‌کند، خوان رحمت است و جیره‌خواران لطف مولا. به یاد سطرهایی از دست‌نوشته‌های جلال آل احمد می‌افتی. آن‌جا که به سراغ چشمه زمزم رفت و چیز اعجاب انگیزی نیافت. حقیقت همان است که جلال گفت! آری، سفره ساده و مهربان امام هشتم(ع)، تفاوتی با سفره‌های حلال کوچک دیگر ندارد؛ تنها رایحه نادری که بر آن اعجاب بخشیده، یک‌دلی و مهربانی روزه‌داران و ارادت‍‌شان به صاحب خوان است و بس!
چای شیرین به نبات حرم را می‌نوشی، یا علی می‌گویی و برمی‌خیزی. بسته افطار روضه رضوان را به دست می‌گیری و با خود می‌بری تا هدیه کنی به یکی از عاشقان جامانده از سفره افطار. خیلی دور نیست! همین‌جا، کنار اولین ایست بازرسی...

13 هزار زائر و مجاور سر سفره‌های اکرام رضوی
سراغی از معاون اماکن متبرکه و امور زائران آستان قدس رضوی می گیرم تا بدانم روزانه این سفره‌های طولانی افطار میزبان چه تعداد زائر و مجاور است. سید خلیل منبتی در پاسخ به این سئوال به این موضوع اشاره دارد که سفره های اکرام رضوی برای بیش از 13 هزار زائر و مجاور در ماه مبارک رمضان امسال پهن می‌شود.
او البته توزیع افطاری سبک میان نمازگزاران حرم مطهر را از دیگر برنامه‎های اطعام در ماه مبارک رمضان می‌داند و اضافه می‌کند: این سفره‌های افطار و پذیرایی از زائران و مجاوران حرم شمس الشموس با کمک 2 هزار و 500 نفر از خدام و خدمتیاران صورت می گیرد.
خدا این سفره و خوان کرم را قسمت همه دل های امام رضایی کند، پای این سفره دل هر عاشق تا عرش شمس‌الشموس بالا می رود و روزه اش با عطر رضوی مهر قبول می گیرد.
مرجع : فارس
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما