کد مطلب : ۳۲۹۹۶
کلیساهای خانگی در حال افزایش است/ شهر کلیساهای خانگی کجاست؟
عضو جامعه مبلغین کشور می گوید: بحث تبلیغ مسیحیت در ایران از دیرباز وجود داشته و در قالب ها و اشکال مختلفی به وقوع می پیوسته است امروز نیز مدتی است که پدیده افزایش تعداد کلیساهای خانگی به ویژه در دو شهر شیراز و نیشابور مطرح است که به تبع آن عده ای در جذب جوانان به دین مسیحیت می کوشند؛ این افراد از طریق فضاهای مجازی افراد را جذب کرده و پس مدتی دوستی آنها را به مکان هایی با عنوان کلیساهای خانگی می کشانند و کم کم نیز آموزه های مسیحیت را برای آنها بیان و ترویج می کنند.
حجت الاسلام احمد صابری تولایی، معتقد است که در حال حاضر نه تنها کلیساهای خانگی بلکه بسیاری از مجموعه هایی که رقیب دین مبین اسلام و مکتب اهل بیت (ع) هستند در حال افزایش اند.
* گفته شده است که تعداد کلیساهای خانگی در بعضی نقاط ایران رو به افزایش است و برخی مثل نیشابور و شیراز نیز از این قضیه مستثنی نیست. شما این موضوع را چطور می بینید؟ آیا نیشابور و شیراز همانطور که گفته شده از مناطق حساس کشور نسبت به مسیحیت است؟
در پاسخ به این پرسش دو نکته وجود دارد. ابتدا اینکه آیا هر کلیسای خانگی به معنای افزایش جذب جوان ها به مسیحیت است یا اینکه گاهی اوقات حضور جوان ها در این کلیساهای خانگی صرفا برای آشنایی با آنهاست نه جذب؛ ممکن است بسیاری از افراد به این محافل رفته باشند و ما نیز موارد اینچنینی را مشاهده کرده ایم که کم هم نبودند اما پس از اینکه در این فضاها حضور پیدا کردند و بعضی از معارفی را که در این جلسات گفته می شده تجربه کردند، پس زدند و از این جلسات خارج شدند. پس کلیساهای خانگی الزاما مساوی با جذب جوان ها به مسیحیت نیستند .نکته بعدی این است که آیا این نوع کلیساها رو به افزایش هستند یا خیر؟ نه تنها کلیساها بلکه باید گفت بسیاری دیگر از مجموعه هایی که رقیب دین مبین اسلام و مکتب اهل بیت (ع) هستند در حال افزایش اند.
اما اینکه چرا نیشابور به شهر کلیساهای خانگی مشهور شده است باید ابتدا به مباحث فرهنگی در نیشابور توجه کنیم، یعنی باید ساختار فرهنگی نیشابور را بشناسیم. نیشابور شهری صنعتی است و کارگاه های کوچک و بزرگ در آنجا فراوان اند لذا همین موضوع باعث شده است که جوانانی از روستاها و شهرهای مختلف اطراف نیشابور وارد این شهر شوند، این مسئله فضای فرهنگی نیشابور را دچار اختلال می کند چرا که افرادی با فرهنگ های مختلف و از روستاهایی بعضا با فرهنگ های پایین به یک فضای بزرگ ورود پیدا می کنند که بیشترشان جوان و مجرد هستند و غیر از کار خود دلخوشی های دیگری ندارند، یقینا این افراد تعصب های دینی نیز دارند؛ بنابراین همه این موارد فضا را آماده می کند تا طعمه های خوبی در شهر نیشابور برای حضور در کلیساهای خانگی پیدا شود.
از طرفی دیگر ضعف نهادهای فرهنگی در نیشابور توانسته است به این مسئله کمک کند. به دلیل اینکه بیشتر نیروهایی که وارد نیشابور می شوند بومی نیستند، لذا هدایت کردن و در دست گرفتن آنها کار سختی است. در بعضی از شهرها هیئت های خانوادگی، خانگی، محلی و صنفی زیادی وجود دارد اما در نیشابور اینگونه نیست؛ نهادها و مجموعه های فرهنگی نیز نتوانستند سیل جمعیت جوانی که چه به عنوان دانشجو و چه به عنوان کارگر وارد این شهر شدند را به سمتی مدیریت کنند تا با آسیب های اینچنینی مواجه نشوند. در نتیجه جوانانی که به عنوان دانشجو و کارگر در این فضا حضور پیدا می کنند ملجایی هستند برای اینکه مبلغان مسیحیت بتوانند مباحث دینی خود را در آنجا تقویت کرده و ارتقا بخشند.
* سایر شهرهای خراسان چطور؟ وضعیت آنها از جهت افزایش کلیساهای خانگی و تبلیغ دین مسیحیت چگونه است؟
خراسان شمالی، جنوبی و رضوی با یکدیگر تفاوت دارند.ئدر خراسان رضوی تقریبا حجم بسیاری از این افراد در نیشابور فعالیت می کنند. مشهد نیز از این قاعده مستثنی نیست و در آنجا نیز کلیسای خانگی وجود دارد اما خیلی کم است؛ چرا که هیئت های مذهبی، نهادهای فرهنگی، آستان قدس رضوی، حرم امام رضا (ع) از جمله فاکتورهای فرهنگی هستند، برگزاری همایش های کشوری و بسیار غنی و همچنین کارگاه هایی در نقد مسیحیت از طرف مجموعه های فرهنگی نیز باعث شده است که این گروه ها چندان مجال جولان نداشته باشند. در مشهد یا بعضی دیگر از شهرهای خراسان بیشتر فضاهای مجازی به دنبال یارگیری هستند و خیلی حضور فیزیکی اعضا به دور هم به عنوان کلیسای خانگی را شاهد نیستیم.
* کلیساهای خانگی از چه طریقی تبلیغ کرده و افراد را جذب می کنند؟
نحوه تبلیغ و فعالیت کلیساهای خانگی به این شکل است که ابتدا در فضاهای مجازی یارگیری می کنند و سپس قرار ملاقات های طرفینی می گذارند. رفاقت ها در این موضوع خیلی تاثیر دارد و گاهی در جمع های دانشجویی در فضاهای مختلف دانشگاهی و ورزشی افرادی به عنوان راهنما نیرو جذب می کنند. ابتدا نیز بنا ندارند که مکانی را به عنوان کلیسای خانگی معرفی کنند بلکه قصدشان تشکیل جمع های دوستانه است؛ و کم کم بعضی از متن های انجیل را می خوانند، بعضی از آموزه های مسیحیت را بیان می کنند و در رابطه با اعضای جدیدشان نیز با تمرکز بر مسائل اخلاقی و تخریب اسلام و تفسیر غلط برخی آیات و احادیث و همچنین با نقد بعضی از عملکردهای مسلمانان اتفاق می افتد.
* آمار و ارقامی درباره تعداد کلیساهای خانگی دارید؟
با توجه به اینکه فعالیت این افراد مخفیانه و غیر رسمی است و حتی مواردی که توسط دستگاه های اطلاعاتی کشف شدند نسبت به اینکه آن مکان خاص کلیسای خانگی بوده اذعان و اقرار نمی کنند لذا نمی شود آمار دقیقی از این پدیده ارائه داد.
* وضعیت گرایش به مسیحیت چگونه است؟
طبیعتا این همه فعالیت های تبلیغی، وجود شبکه های ماهواره ای و بودجه ای که برای این مسئله صرف می شود بی تاثیر نیست. نمی توانیم بگوییم شبهات بی اثر است. گاهی اوقات عدم جواب گرفتن جوان ها در فضای معارف دینی و اسلامی و همچنین رفتارهای سیاسی بعضی از مسئولان و خصوصا روحانیون در دلزدگی از اسلام بی اثر نیست. جوانی که می خواهد دین داشته باشد نمی خواهد این دین را توسط یک مسئول که بی اخلاقی و بداخلاقی را ترویج می کند و بسیار شبهه علیه او وجود دارد بپذیرد لذا ممکن است به سمت مسیحیت یا غیر آن کشیده شود. حتی اگر یک نفر را نیز جذب کنند می گوییم که گرایش به مسیحیت افزایش پیدا کرده است اما اگر بخواهیم این موضوع را نسبی بررسی کنیم باید بگویم که نسبت به گسترش و گرایش به اسلام در جهان به شدت این افزایش کمتر است.
* تبلیغ مسیحیت در کشور بیشتر بر روی کدام گروه سنی و یا قشر تمرکز می شود؟
بیشترین تمرکز آنها روی گروه سنی جوان است. ویژگی های جوانان، تنوع هایی که مطالبه می کنند و عدم پختگی شان نسبت به معارف دینی در این مورد بسیار مهم و اثر گذار است. از نظر اقشار نیز بیشتر دانشجوها درگیر این موضوع هستند و همچنین اقشاری که در فضای مجازی از سواد کمتری برخوردارند و از نظر فرهنگی نیز پختگی و عمق علمی کمتری دارند.
* به نظر شما کسانی که دین مسیحیت را در قالب کلیساهای خانگی تبلیغ می کنند چه کسانی هستند و در واقع این قضیه از کجا نشات می گیرد؟
می توان در این زمینه چهار گروه را دخیل دانست. گروه اول کسانی هستند که خودشان مسیحی هستند و زمانی که در ارتباط با بعضی از مسیحیان قرار گرفتند به دلایل مختلف جذب و مسیحی شده اند. این گروه برای تبلیغ مسیحیت احساس رسالت می کنند. گروه دوم افرادی هستند که خودشان مسیحی نیستند ولی به دلیل تعلق به دوستان و اطرافیانشان که مسیحی شده اند و احیانا اخلاق آنان، جذب مسیحیت شده و و برای این دین شروع به تبلیغ می کنند و ناخودآگاه مبلغ مسیحیت می شوند. دسته سوم واخورده های اعتقادی و سیاسی هستند، یعنی کسانی که ممکن است در فضای اسلامی به پاسخ هایشان نرسیده باشند. این عده با افراد با سوادی برخورد نکرده اند درنتیجه به شبهاتشان پاسخ داده نشده و احساس کرده اند که اسلام جوابی برای ارائه ندارد. کسانی که واخورده اند رفتارهای نامناسب و در پاسخ ها ضعف دیده اند، گاهی توسط برخی دیگر پیچانده شده و احساس تحمیق کرده اند و تصور کردند که کسی آنها را کوچک فرض کرده و عقلشان را به سخره گرفته است. گروه چهارم نیز معاندان هستند. شکی نیست که عده ای از معاندین در این زمینه حضور جدی و پر شور دارند و برای ایجاد رخنه فرهنگی و اعتقادی در جامعه برای جذب جوان ها به مسیحیت تلاش می کنند. این افراد به مسیحیت اعتقادی ندارند و خودشان نیز مسیحی نیستند.
* آماری از گرویدن مسلمان های ایرانی به دین مسیحیت از این طریق در استان خراسان یا سایر استان ها دارید؟
همانطور که پیشتر نیز گفتم آمار دقیقی نداریم چون اعلام عمومی نمی کنند و پنهانی به چنین فعالیت هایی مشغولند. عموما در فضاهای مجازی ممکن است که افرادی به مسیحی شدن تظاهر کنند که در این فضا نیز از آنجا که با هویت های جعلی مواجه هستیم نمی دانیم که کدام یک درست می گوید و یا اینکه اصلا چه تعدادی از این افراد شانتاژ می کنند. گاهی فرد وجود خارجی ندارد و با اکانت های مختلف وارد فضای مجازی می شود و اعلام می کند که مسیحی شده است. زمانی که پیگیر می شویم متوجه می شویم که آن ۵۰ نفری که گفته اند مسیحی شدند و خاطره سازی و داستان سازی کرده اند در واقع یک نفر بوده است.
* بحث کلیساهای خانگی و تبلیغ گرویدن به مسیحیت از چه زمانی در کشور آغاز شده است؟
از نظر زمانی تبلیغ مسیحیت از دیرباز وجود داشته است و غالب های مختلفی را هم در این زمینه داشته اند. ولی از حدود سال های ۷۲ و ۷۳ کلیساهای خانگی به صورت جدی شروع به فعالیت کردند و به عنوان یک راهبرد در تبلیغ مسیحیت مورد توجه جدی قرار گرفت. قبل از این سال ها نیز بوده اما اندک بوده است یا بهتر است بگوییم هدف گذاری اصلی شان در فضای قالب های تبلیغ کلیساهای خانگی نبوده است ولی از آن سال ها به صورت جدی ورود پیدا کردند و به صورت جدی تر این بحث را مطرح کردند، آنها به درب خانه ها می رفتند و از میان جوانان از طریق رفاقت نیرو جذب می کردند و سپس آنها را به محافل خصوصی یا کلیساهای خانگی می کشاندند.
* شما فکر می کنید چگونه ممکن است یک شخص مسلمان با تبلیغ دین دیگری به ویژه مسیحیت به آن گرایش پیدا کند. مشکل کار کجاست؟
یکی از عواملی که باعث می شود یک شخص مسلمان با تبلیغ مسیحیت به سمت آن گرایش پیدا کند فقر فرهنگی است، یعنی از نظر دینی عدم تقویت بنیان های دینی و عدم شناخت درست از اسلام مطرح است. عامل دیگر، مواجهه با عملکرد نادرست مسلمین و مقایسه عملکرد مسلمین با بعضی از آموزه های مسیحیت است در حالی که این مقایسه اشتباه است. باید آموزه ها با آموزه ها و عملکرد ها با عملکردها مقایسه شوند پس مقایسه ها و مغالطه های این چنینی عده ای را به سمت مسیحیت می کشاند. سومین عامل اباهه گری است، در مسیحیت امروزین مواردی نظیر موسیقی، محرم ونامحرم، حجاب و حلال و حرام به شکلی که ما داریم موضوعیت ندارد، مسیحیت دینی است که مناسک و احکام ندارد. یکسری گزاره های اخلاقی است که از نظر آنها اگر رعایت نشود هم مشکل چندانی پیش نمی آید. این اباهه گری، و این حس رها بودن بخصوص در جوان ها باعث می شود که بعضی از آنها مسیحیت را انتخاب کنند چون فکر می کنند که در اسلام تکالیف و محدودیت هایی وجود دارد .
* چرا برای دین اسلام به آن صورتی که باید، تبلیغ نمی شود و یا چرا برخی جوانان از دین اسلام گریزان می شوند و به مسیحیت می گروند؟
ما از نظر کمیت با جبهه رقیبمان قابل مقایسه نیستیم. حدود دو میلیارد و صد و پنجاه میلیون نفر مسیحی در جهان وجود دارد در حالی که مسلمانان یک میلیارد و پانصد میلیون نفر هستند. ضمنا در این بین فرقه های دیگر هم هستند. وقتی در مکتب اهل بیت (ع) به شیعه می رسیم این آمار به شدت کاهش پیدا می کند، یعنی در حدود دویست و پنجاه میلیون نفر در کل جهان؛ در این میان فرقه های اسلامی نیز با یکدیگر درگیرند. فرقه سازی هایی که درون اسلام اتفاق افتاده مکتب اهل بیت (ع) را مورد هجوم قرار می دهد. از طرفی دیگر حمله های سیاسی به تفکر شیعی از دیرباز وجود داشته و در حال حاضر شدت پیدا کرده است. علمدار تفکر شیعه ایران است و مباحث سیاسی این تفکر را در تنگنا قرار داده است. بحث نهادها و گروهک های ضد انقلاب و همچنین عرفان های کاذب نیز مطرح است. ببینید شیعه به عنوان مکتب اهل بیت علیهم السلام چند جبهه به روی خود باز می بیند؛ یک مسئله ادیان و مذاهب دیگر است و یک مسئله وهابیت، آسیب های اجتماعی و داستان های سیاسی، ضد انقلاب و فرقه های انحرافی است . اگر همه این موارد را در نظر بگیریم می بینیم که چقدر در هر قسمتی باید مبلغ داشته باشیم.
مسئله بعدی عدم انسجام مجموعه های تبلیغی کشور با یکدیگر است. رویکردها و تربیت مبلغ ها با یکدیگر متفاوت است. ما چند مرکز تخصصی برای مبارزه با وهابیت و بهائیت داریم؟ چند مرکز تخصصی برای پاسخ به شبهات در برابر مسیحیت و یهود و زرتشت داریم؟ این عدم انسجام شبکه ای و عدم تخصصی کار کردن در بعضی از حوزه های علمیه باعث شده تبلیغ مان هم وزن با تبلیغ و هجمه های آنها نباشد. با این حال نباید نا امید شویم. ما شبکه هایی به نام هیئات مذهبی، مسجد و نماز جمعه داریم که بسترهای بسیار خوبی هستند. اگر از این ظرفیت ها استفاده کنیم یقینا می توانیم علی رغم همه این هجمه ها دوام بیاوریم و حتی مقابله جدی کنیم و علاوه بر غلبه فکری بر آنها تفکرمان را نیز صادر کنیم. از این ظرفیت ها نباید غافل بود اما فعلا فعالیت جدی این ظرفیت ها خیلی کم است.
* گفته شده در استان خراسان گروه نوظهور احمدالحسن با نام امام زمان (عج) در حال فعالیت است. درباره این گروه و فعالیت هایش توضیح دهید. همچنین بگویید این گروه بر روی جذب چه افرادی تمرکز دارد و آیا تا کنون توانسته افرادی را به خود جذب کند؟
این با نام فرقه احمدالحسن یا احمدالحسن الیمانی در حال فعالیت است. شخصی است که ادعاهای متفاوتی داشته و اکنون ادعای اولین مهدی از نسل مهدیون را دارد. این آقا فعالیت های گسترده ای دارد و اینکه آیا این شخص وجود خارجی دارد یا خیر در بین متخصصین اختلاف است، بعضی می گویند او حقیقت وجودی اصیلی ندارد. این شخص دو راهبرد برای جذب دارد که یکی خواب و دیگری استخاره است.
در دین اسلام خواب و استخاره حجت نیستند و نمی توانند دلیل بر حقانیت کسی باشد. در عین حال این دو مقوله احساس افراد را درگیر می کند نه عقلانیتشان را؛ بنابراین تمرکز این آقا نیز بر روی خواب و استخاره ای است که در بین شیعه و اهل سنت حجت نیست. از جمله نقدهای جدی که به این شخص و فرقه اش وارد است این است که کسی که می خواهد بیاید جهانی را متحول کند آیا با چیزی می آید که هیچکس قبول ندارد؟ آیا امام زمان (عج) فقط برای شیعه و اهل سنت می آید یا برای همه جهانیان؟
در نهایت باید گفت این شخص در حال فعالیت است و از یک طرف یک عده امام زمانی های بسیار متدین را با حدیث درگیر می کند و برای عوام نیز از خواب و استخاره استفاده می کند این سه از مهمترین ابزار و حربه ها برای حضور این فرقه در برخی مجامع حوزوی دانشگاهی و توده مردم است.
حجت الاسلام احمد صابری تولایی، معتقد است که در حال حاضر نه تنها کلیساهای خانگی بلکه بسیاری از مجموعه هایی که رقیب دین مبین اسلام و مکتب اهل بیت (ع) هستند در حال افزایش اند.
* گفته شده است که تعداد کلیساهای خانگی در بعضی نقاط ایران رو به افزایش است و برخی مثل نیشابور و شیراز نیز از این قضیه مستثنی نیست. شما این موضوع را چطور می بینید؟ آیا نیشابور و شیراز همانطور که گفته شده از مناطق حساس کشور نسبت به مسیحیت است؟
در پاسخ به این پرسش دو نکته وجود دارد. ابتدا اینکه آیا هر کلیسای خانگی به معنای افزایش جذب جوان ها به مسیحیت است یا اینکه گاهی اوقات حضور جوان ها در این کلیساهای خانگی صرفا برای آشنایی با آنهاست نه جذب؛ ممکن است بسیاری از افراد به این محافل رفته باشند و ما نیز موارد اینچنینی را مشاهده کرده ایم که کم هم نبودند اما پس از اینکه در این فضاها حضور پیدا کردند و بعضی از معارفی را که در این جلسات گفته می شده تجربه کردند، پس زدند و از این جلسات خارج شدند. پس کلیساهای خانگی الزاما مساوی با جذب جوان ها به مسیحیت نیستند .نکته بعدی این است که آیا این نوع کلیساها رو به افزایش هستند یا خیر؟ نه تنها کلیساها بلکه باید گفت بسیاری دیگر از مجموعه هایی که رقیب دین مبین اسلام و مکتب اهل بیت (ع) هستند در حال افزایش اند.
اما اینکه چرا نیشابور به شهر کلیساهای خانگی مشهور شده است باید ابتدا به مباحث فرهنگی در نیشابور توجه کنیم، یعنی باید ساختار فرهنگی نیشابور را بشناسیم. نیشابور شهری صنعتی است و کارگاه های کوچک و بزرگ در آنجا فراوان اند لذا همین موضوع باعث شده است که جوانانی از روستاها و شهرهای مختلف اطراف نیشابور وارد این شهر شوند، این مسئله فضای فرهنگی نیشابور را دچار اختلال می کند چرا که افرادی با فرهنگ های مختلف و از روستاهایی بعضا با فرهنگ های پایین به یک فضای بزرگ ورود پیدا می کنند که بیشترشان جوان و مجرد هستند و غیر از کار خود دلخوشی های دیگری ندارند، یقینا این افراد تعصب های دینی نیز دارند؛ بنابراین همه این موارد فضا را آماده می کند تا طعمه های خوبی در شهر نیشابور برای حضور در کلیساهای خانگی پیدا شود.
از طرفی دیگر ضعف نهادهای فرهنگی در نیشابور توانسته است به این مسئله کمک کند. به دلیل اینکه بیشتر نیروهایی که وارد نیشابور می شوند بومی نیستند، لذا هدایت کردن و در دست گرفتن آنها کار سختی است. در بعضی از شهرها هیئت های خانوادگی، خانگی، محلی و صنفی زیادی وجود دارد اما در نیشابور اینگونه نیست؛ نهادها و مجموعه های فرهنگی نیز نتوانستند سیل جمعیت جوانی که چه به عنوان دانشجو و چه به عنوان کارگر وارد این شهر شدند را به سمتی مدیریت کنند تا با آسیب های اینچنینی مواجه نشوند. در نتیجه جوانانی که به عنوان دانشجو و کارگر در این فضا حضور پیدا می کنند ملجایی هستند برای اینکه مبلغان مسیحیت بتوانند مباحث دینی خود را در آنجا تقویت کرده و ارتقا بخشند.
* سایر شهرهای خراسان چطور؟ وضعیت آنها از جهت افزایش کلیساهای خانگی و تبلیغ دین مسیحیت چگونه است؟
خراسان شمالی، جنوبی و رضوی با یکدیگر تفاوت دارند.ئدر خراسان رضوی تقریبا حجم بسیاری از این افراد در نیشابور فعالیت می کنند. مشهد نیز از این قاعده مستثنی نیست و در آنجا نیز کلیسای خانگی وجود دارد اما خیلی کم است؛ چرا که هیئت های مذهبی، نهادهای فرهنگی، آستان قدس رضوی، حرم امام رضا (ع) از جمله فاکتورهای فرهنگی هستند، برگزاری همایش های کشوری و بسیار غنی و همچنین کارگاه هایی در نقد مسیحیت از طرف مجموعه های فرهنگی نیز باعث شده است که این گروه ها چندان مجال جولان نداشته باشند. در مشهد یا بعضی دیگر از شهرهای خراسان بیشتر فضاهای مجازی به دنبال یارگیری هستند و خیلی حضور فیزیکی اعضا به دور هم به عنوان کلیسای خانگی را شاهد نیستیم.
* کلیساهای خانگی از چه طریقی تبلیغ کرده و افراد را جذب می کنند؟
نحوه تبلیغ و فعالیت کلیساهای خانگی به این شکل است که ابتدا در فضاهای مجازی یارگیری می کنند و سپس قرار ملاقات های طرفینی می گذارند. رفاقت ها در این موضوع خیلی تاثیر دارد و گاهی در جمع های دانشجویی در فضاهای مختلف دانشگاهی و ورزشی افرادی به عنوان راهنما نیرو جذب می کنند. ابتدا نیز بنا ندارند که مکانی را به عنوان کلیسای خانگی معرفی کنند بلکه قصدشان تشکیل جمع های دوستانه است؛ و کم کم بعضی از متن های انجیل را می خوانند، بعضی از آموزه های مسیحیت را بیان می کنند و در رابطه با اعضای جدیدشان نیز با تمرکز بر مسائل اخلاقی و تخریب اسلام و تفسیر غلط برخی آیات و احادیث و همچنین با نقد بعضی از عملکردهای مسلمانان اتفاق می افتد.
* آمار و ارقامی درباره تعداد کلیساهای خانگی دارید؟
با توجه به اینکه فعالیت این افراد مخفیانه و غیر رسمی است و حتی مواردی که توسط دستگاه های اطلاعاتی کشف شدند نسبت به اینکه آن مکان خاص کلیسای خانگی بوده اذعان و اقرار نمی کنند لذا نمی شود آمار دقیقی از این پدیده ارائه داد.
* وضعیت گرایش به مسیحیت چگونه است؟
طبیعتا این همه فعالیت های تبلیغی، وجود شبکه های ماهواره ای و بودجه ای که برای این مسئله صرف می شود بی تاثیر نیست. نمی توانیم بگوییم شبهات بی اثر است. گاهی اوقات عدم جواب گرفتن جوان ها در فضای معارف دینی و اسلامی و همچنین رفتارهای سیاسی بعضی از مسئولان و خصوصا روحانیون در دلزدگی از اسلام بی اثر نیست. جوانی که می خواهد دین داشته باشد نمی خواهد این دین را توسط یک مسئول که بی اخلاقی و بداخلاقی را ترویج می کند و بسیار شبهه علیه او وجود دارد بپذیرد لذا ممکن است به سمت مسیحیت یا غیر آن کشیده شود. حتی اگر یک نفر را نیز جذب کنند می گوییم که گرایش به مسیحیت افزایش پیدا کرده است اما اگر بخواهیم این موضوع را نسبی بررسی کنیم باید بگویم که نسبت به گسترش و گرایش به اسلام در جهان به شدت این افزایش کمتر است.
* تبلیغ مسیحیت در کشور بیشتر بر روی کدام گروه سنی و یا قشر تمرکز می شود؟
بیشترین تمرکز آنها روی گروه سنی جوان است. ویژگی های جوانان، تنوع هایی که مطالبه می کنند و عدم پختگی شان نسبت به معارف دینی در این مورد بسیار مهم و اثر گذار است. از نظر اقشار نیز بیشتر دانشجوها درگیر این موضوع هستند و همچنین اقشاری که در فضای مجازی از سواد کمتری برخوردارند و از نظر فرهنگی نیز پختگی و عمق علمی کمتری دارند.
* به نظر شما کسانی که دین مسیحیت را در قالب کلیساهای خانگی تبلیغ می کنند چه کسانی هستند و در واقع این قضیه از کجا نشات می گیرد؟
می توان در این زمینه چهار گروه را دخیل دانست. گروه اول کسانی هستند که خودشان مسیحی هستند و زمانی که در ارتباط با بعضی از مسیحیان قرار گرفتند به دلایل مختلف جذب و مسیحی شده اند. این گروه برای تبلیغ مسیحیت احساس رسالت می کنند. گروه دوم افرادی هستند که خودشان مسیحی نیستند ولی به دلیل تعلق به دوستان و اطرافیانشان که مسیحی شده اند و احیانا اخلاق آنان، جذب مسیحیت شده و و برای این دین شروع به تبلیغ می کنند و ناخودآگاه مبلغ مسیحیت می شوند. دسته سوم واخورده های اعتقادی و سیاسی هستند، یعنی کسانی که ممکن است در فضای اسلامی به پاسخ هایشان نرسیده باشند. این عده با افراد با سوادی برخورد نکرده اند درنتیجه به شبهاتشان پاسخ داده نشده و احساس کرده اند که اسلام جوابی برای ارائه ندارد. کسانی که واخورده اند رفتارهای نامناسب و در پاسخ ها ضعف دیده اند، گاهی توسط برخی دیگر پیچانده شده و احساس تحمیق کرده اند و تصور کردند که کسی آنها را کوچک فرض کرده و عقلشان را به سخره گرفته است. گروه چهارم نیز معاندان هستند. شکی نیست که عده ای از معاندین در این زمینه حضور جدی و پر شور دارند و برای ایجاد رخنه فرهنگی و اعتقادی در جامعه برای جذب جوان ها به مسیحیت تلاش می کنند. این افراد به مسیحیت اعتقادی ندارند و خودشان نیز مسیحی نیستند.
* آماری از گرویدن مسلمان های ایرانی به دین مسیحیت از این طریق در استان خراسان یا سایر استان ها دارید؟
همانطور که پیشتر نیز گفتم آمار دقیقی نداریم چون اعلام عمومی نمی کنند و پنهانی به چنین فعالیت هایی مشغولند. عموما در فضاهای مجازی ممکن است که افرادی به مسیحی شدن تظاهر کنند که در این فضا نیز از آنجا که با هویت های جعلی مواجه هستیم نمی دانیم که کدام یک درست می گوید و یا اینکه اصلا چه تعدادی از این افراد شانتاژ می کنند. گاهی فرد وجود خارجی ندارد و با اکانت های مختلف وارد فضای مجازی می شود و اعلام می کند که مسیحی شده است. زمانی که پیگیر می شویم متوجه می شویم که آن ۵۰ نفری که گفته اند مسیحی شدند و خاطره سازی و داستان سازی کرده اند در واقع یک نفر بوده است.
* بحث کلیساهای خانگی و تبلیغ گرویدن به مسیحیت از چه زمانی در کشور آغاز شده است؟
از نظر زمانی تبلیغ مسیحیت از دیرباز وجود داشته است و غالب های مختلفی را هم در این زمینه داشته اند. ولی از حدود سال های ۷۲ و ۷۳ کلیساهای خانگی به صورت جدی شروع به فعالیت کردند و به عنوان یک راهبرد در تبلیغ مسیحیت مورد توجه جدی قرار گرفت. قبل از این سال ها نیز بوده اما اندک بوده است یا بهتر است بگوییم هدف گذاری اصلی شان در فضای قالب های تبلیغ کلیساهای خانگی نبوده است ولی از آن سال ها به صورت جدی ورود پیدا کردند و به صورت جدی تر این بحث را مطرح کردند، آنها به درب خانه ها می رفتند و از میان جوانان از طریق رفاقت نیرو جذب می کردند و سپس آنها را به محافل خصوصی یا کلیساهای خانگی می کشاندند.
* شما فکر می کنید چگونه ممکن است یک شخص مسلمان با تبلیغ دین دیگری به ویژه مسیحیت به آن گرایش پیدا کند. مشکل کار کجاست؟
یکی از عواملی که باعث می شود یک شخص مسلمان با تبلیغ مسیحیت به سمت آن گرایش پیدا کند فقر فرهنگی است، یعنی از نظر دینی عدم تقویت بنیان های دینی و عدم شناخت درست از اسلام مطرح است. عامل دیگر، مواجهه با عملکرد نادرست مسلمین و مقایسه عملکرد مسلمین با بعضی از آموزه های مسیحیت است در حالی که این مقایسه اشتباه است. باید آموزه ها با آموزه ها و عملکرد ها با عملکردها مقایسه شوند پس مقایسه ها و مغالطه های این چنینی عده ای را به سمت مسیحیت می کشاند. سومین عامل اباهه گری است، در مسیحیت امروزین مواردی نظیر موسیقی، محرم ونامحرم، حجاب و حلال و حرام به شکلی که ما داریم موضوعیت ندارد، مسیحیت دینی است که مناسک و احکام ندارد. یکسری گزاره های اخلاقی است که از نظر آنها اگر رعایت نشود هم مشکل چندانی پیش نمی آید. این اباهه گری، و این حس رها بودن بخصوص در جوان ها باعث می شود که بعضی از آنها مسیحیت را انتخاب کنند چون فکر می کنند که در اسلام تکالیف و محدودیت هایی وجود دارد .
* چرا برای دین اسلام به آن صورتی که باید، تبلیغ نمی شود و یا چرا برخی جوانان از دین اسلام گریزان می شوند و به مسیحیت می گروند؟
ما از نظر کمیت با جبهه رقیبمان قابل مقایسه نیستیم. حدود دو میلیارد و صد و پنجاه میلیون نفر مسیحی در جهان وجود دارد در حالی که مسلمانان یک میلیارد و پانصد میلیون نفر هستند. ضمنا در این بین فرقه های دیگر هم هستند. وقتی در مکتب اهل بیت (ع) به شیعه می رسیم این آمار به شدت کاهش پیدا می کند، یعنی در حدود دویست و پنجاه میلیون نفر در کل جهان؛ در این میان فرقه های اسلامی نیز با یکدیگر درگیرند. فرقه سازی هایی که درون اسلام اتفاق افتاده مکتب اهل بیت (ع) را مورد هجوم قرار می دهد. از طرفی دیگر حمله های سیاسی به تفکر شیعی از دیرباز وجود داشته و در حال حاضر شدت پیدا کرده است. علمدار تفکر شیعه ایران است و مباحث سیاسی این تفکر را در تنگنا قرار داده است. بحث نهادها و گروهک های ضد انقلاب و همچنین عرفان های کاذب نیز مطرح است. ببینید شیعه به عنوان مکتب اهل بیت علیهم السلام چند جبهه به روی خود باز می بیند؛ یک مسئله ادیان و مذاهب دیگر است و یک مسئله وهابیت، آسیب های اجتماعی و داستان های سیاسی، ضد انقلاب و فرقه های انحرافی است . اگر همه این موارد را در نظر بگیریم می بینیم که چقدر در هر قسمتی باید مبلغ داشته باشیم.
مسئله بعدی عدم انسجام مجموعه های تبلیغی کشور با یکدیگر است. رویکردها و تربیت مبلغ ها با یکدیگر متفاوت است. ما چند مرکز تخصصی برای مبارزه با وهابیت و بهائیت داریم؟ چند مرکز تخصصی برای پاسخ به شبهات در برابر مسیحیت و یهود و زرتشت داریم؟ این عدم انسجام شبکه ای و عدم تخصصی کار کردن در بعضی از حوزه های علمیه باعث شده تبلیغ مان هم وزن با تبلیغ و هجمه های آنها نباشد. با این حال نباید نا امید شویم. ما شبکه هایی به نام هیئات مذهبی، مسجد و نماز جمعه داریم که بسترهای بسیار خوبی هستند. اگر از این ظرفیت ها استفاده کنیم یقینا می توانیم علی رغم همه این هجمه ها دوام بیاوریم و حتی مقابله جدی کنیم و علاوه بر غلبه فکری بر آنها تفکرمان را نیز صادر کنیم. از این ظرفیت ها نباید غافل بود اما فعلا فعالیت جدی این ظرفیت ها خیلی کم است.
* گفته شده در استان خراسان گروه نوظهور احمدالحسن با نام امام زمان (عج) در حال فعالیت است. درباره این گروه و فعالیت هایش توضیح دهید. همچنین بگویید این گروه بر روی جذب چه افرادی تمرکز دارد و آیا تا کنون توانسته افرادی را به خود جذب کند؟
این با نام فرقه احمدالحسن یا احمدالحسن الیمانی در حال فعالیت است. شخصی است که ادعاهای متفاوتی داشته و اکنون ادعای اولین مهدی از نسل مهدیون را دارد. این آقا فعالیت های گسترده ای دارد و اینکه آیا این شخص وجود خارجی دارد یا خیر در بین متخصصین اختلاف است، بعضی می گویند او حقیقت وجودی اصیلی ندارد. این شخص دو راهبرد برای جذب دارد که یکی خواب و دیگری استخاره است.
در دین اسلام خواب و استخاره حجت نیستند و نمی توانند دلیل بر حقانیت کسی باشد. در عین حال این دو مقوله احساس افراد را درگیر می کند نه عقلانیتشان را؛ بنابراین تمرکز این آقا نیز بر روی خواب و استخاره ای است که در بین شیعه و اهل سنت حجت نیست. از جمله نقدهای جدی که به این شخص و فرقه اش وارد است این است که کسی که می خواهد بیاید جهانی را متحول کند آیا با چیزی می آید که هیچکس قبول ندارد؟ آیا امام زمان (عج) فقط برای شیعه و اهل سنت می آید یا برای همه جهانیان؟
در نهایت باید گفت این شخص در حال فعالیت است و از یک طرف یک عده امام زمانی های بسیار متدین را با حدیث درگیر می کند و برای عوام نیز از خواب و استخاره استفاده می کند این سه از مهمترین ابزار و حربه ها برای حضور این فرقه در برخی مجامع حوزوی دانشگاهی و توده مردم است.
مرجع : شفقنا