کد مطلب : ۳۳۱۵۳
چه کسی محدوده فعلی مزار ائمه بقیع را احیا کرد؟
به مناسبت سالروز شهادت امام صادق(ع) مراسم رونمایی از مستند «پنجره فولاد بهشت» با حضور محمدمهدی صاحب الفصول حائری فرزند علامه عبدالرحیم صاحب الفصول اولین مدافع حرم ائمه بقیع(ع) در کنار مزار علامه حائری در خیابان کارون، صبح امروز (یکشنبه 17 تیر ماه) برگزار شد.
در این مراسم محمدمهدی صاحبالفصول حائری با اشاره به تلاشهای امام صادق(ع) برای احیای سنت و سیره نبوی بیان داشت: امام صادق(ع) با نهایت کوشش و جدیت تلاش کرد که شریعت رسول خدا(ص) را احیا کند، در واقع اگر امام صادق(ع) نبود، فقه در عالم هم نبود، برای همین ما را پیرو مکتب جعفری میدانند.
وی در ادامه با اشاره به اقدامات وهابیت برای تخریب بارگاه ائمه معصومین گفت: بقیع که در اصل خانه عقیل برادر مولا امیرالمومنین(ع) است، همواره محل و جایگاه علاقه شیعیان بود و برای زیارتش از مکانهای دور و با زحمت فراوان حضور مییافتند. ریشه عداوت با ائمه بقیع سبقهای طولانی داشت که اصل آن به زمانی باز میگردد که رسول خدا(ص) برای اعلان اسلام، مخالفتهایی را در جلوی خودش میبیند و اختلافاتی ایجاد میشود.
صاحبالفصول حائری ابراز داشت: در جریان تخریب دوم که در هشتم شوال 1344 که به یومالهدم مشهور است، مسلمانان از سفر حج، امتناع کردند، اما «علامه شیخ عبدالرحیم فصولی حائری» نوه صاحبفصول همراه با تعداد زیادی از شیعیان از جانب سوریه عازم حج میشوند و با استقبال عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن سعود روبرو میگردد و از همین فرصت استفاده کرده و به تخریب بقیع اعتراض میکند و مقدمات ترمیم قبور ائمه بقیع(ع) و اجازه زیارت زائران را فراهم میکنند.
وی ادامه داد: مرحوم پدرم علامه «حاج شیخ عبدالرحیم حائری صاحب الفصول» بود. این شخصیت محترم دغدغه بسیاری درباره چرایی تخریب قبور ائمه بقیع داشت و این مسأله او را آزار میداد که اگر این تخریب ادامه پیدا کند و زمین صافکاری شود، هیچ آثاری از قبور مطهر معصومین(ع) نخواهد بود و این غم سالها همواره بر پیشانی شیعه باقی خواهد ماند. لذا ایشان تصمیم میگیرد اقدامی انجام دهد.
پسر علامه صاحبالفصول تصریح کرد: در آن زمان دولتمردان و بزرگان دین از کشورهای مختلف جهان مثل ایران، پاکستان، ترکیه و غیره برای آبادی، احیا و ترمیم بقیع تقاضاهایی را از پادشاه سعودی میکنند، ولی هربار با جواب منفی آنها مواجه میشدند. حکام و علمای عربستان کلاً ساخت و ترمیم مقبره را حرام معرفی کرده بودند. به هر حال هیچ کس نتوانست اقدام مؤثری برای معلوم شدن قبور ائمه مطهر بقیع انجام دهد.
وی افزود: مرحوم پدرم همراه با تعدادی از شیعیان از طریق سوریه حرکت میکنند و بعد برای انجام مناسک حج وارد خاک عربستان میشوند. در آنجا اختلاف زمانی بود و در آن زمان رؤیت ماه دقیق صورت نگرفته بود و برای شیعیان محرز نشده بود. ایشان میفرماید برای من تا ثابت نشود، در جای خودم میمانم و مناسک را انجام نمیدهم. نماینده سعودی نزد ایشان میآید و میگوید شما در امان هستید، اختیار عمل دارید، حق با شماست.
* دیدار علامه با پادشاه عربستان
صاحبالفصول حائری خاطرنشان کرد: وقتی اعمال حج انجام میشود، نماینده پادشاه سعودی خدمت آقا میآید و سلام و تبریک شاه را میرساند و میگوید پادشاه شما را دعوت به قصر خود کرده است. علامه هم این دعوت را قبول میکنند و به قصر عبدالعزیز، پادشاه عربستان میروند، پادشاه سعودی که تحت تأثیر علامه حائری قرار میگیرد، به ایشان میگوید من دلم میخواهد شما که مهمانم هستید، از من درخواستی کنید تا من برآورده کنم. پدر که با پیشزمینه ذهنی نزد پادشاه عربستان حضور یافته بود، موضوع تخریب بقیع را در ذهن خود پرورش میداد.
وی گفت: در این حالت یکی از افراد حاضر به علامه حائری گفت آقا شما از او سیاره (ماشین) بخواهید. آن زمان بیشتر ترددها با اسب و شتر بود و کمتر از اتومبیل استفاده میکردند. آن شخص البته به فکر راحتی علامه بود. پدر که این حرف را از آن شخص محترم میشنوند، بر افروخته میشوند و میفرمایند من بلدم آنطوری که آمدم به همان صورت برگردم و احتیاجی به سیاره ندارم و بعد بر میخیزد.
پسر علامه صاحبالفصول اظهار داشت: فردا که نزد پادشاه میرود، میفرماید پادشاهان همیشه تمایل دارند یک چیزی را از خودشان باقی گذارند تا سالها مردم نسبت به آن یادگار، یادی از آن پادشاه کنند. پادشاه مجدد به پدرم میگوید باز من میل دارم شما از من چیزی بخواهید. پدرم مجدد میگوید آیا من چیزی را بخواهم، یقین دارم شما به آن حرف خودتان پایبند هستید و حالتی دارید که آن را وفادار هستید؟ آقا این صحبت را مدام تکرار میکند. مجدد از پادشاه سؤال میکند آیا تقاضای خود را مطرح کنم؟ پادشاه سعودی میگوید من که عرض کردم تقضا کنید تا برآورده کنم.
وی ادامه داد: مرحوم پدرم گفت: درخواست دارم اجازه دهید من حدود قبور ائمه بقیع را مشخص کنم. همچنین منع زیارت را بردارید. پدرم که این ماجرا را برای مادرم تعریف میکرد، فرمود: وقتی این درخواست را به پادشاه سعودی مطرح کردم، دیدم رگهای پیشانیاش ورم کرد طوری که تمام سیستم اعصابش به کلی به هم ریخت. حتی اطرافیان و محافظان او یک حالت جدیتری به خود گرفتند، ولی در نهایت به آقا نگاهی انداخت و به تبسم آمد و گفت آن چیزی که به شما وعده دادم، وفادار خواهم بود.
صاحبالفصول حائری بیان داشت: آقا نیز خیلی خوشحال شد و گفت احسنت، من هم این کار را انجام میدهم. عبدالعزیز بعد از آنکه دست پدرم را بوسه زد، دستور داد تا متن آنچه بر آن توافق شده است روی کاغذی بنویسند تا ثبت شود، علامه حائری نیز با کسانی که همراهش بودند به سمت قبور بقیع میروند.
وی افزود: قبور مطهر ائمه(ع) با وجود اینکه تخریب شده بود، اما جایگاه قبور و آثارشان کاملاً معلوم بود؛ یعنی قبور هر کدام از ائمه(ع) و قبر عباس عموی پیامبر(ص) مشخص و قابل تفکیک بود. بنابراین شروع به ترمیم و بازسازی آنجا میکنند، اول از همه با کمک گروهی که رفته بود دور مزار چهار امام را سنگچین گذاشت تا حریمش مشخص شود و بعد هم دور تا دور بقیع را مرزبندی کرد. الان شما سنگهایی که دور قبور ائمه بقیع(ع) مشاهده میکنید، از یادگارهای مرحوم پدرم علامه حاج شیخ عبدالرحیم صاحب الفوصل حائری است.
به گزارش فارس، علامه عبدالرحیم صاحب الفصول پس از فوتش در جنوب غرب تهران، خیابان کارون جنوبی تقاطع خیابان هاشمی دفن میشود و از آن زمان محل زیارت عاشقان و عارفان الهی قرار میگیرد. نقل شده است که امام خمینی(ره) زمانی که به کویت یا ترکیه تبعید میشوند برای خداحافظی با استاد خود به این مقبره میآیند و آیتالله شاه آبادی نماز میت علامه حائری را میخوانند و پیکر ایشان را در قبر میگذارند و تشریفات دفن را انجام میدهند.
در این مراسم محمدمهدی صاحبالفصول حائری با اشاره به تلاشهای امام صادق(ع) برای احیای سنت و سیره نبوی بیان داشت: امام صادق(ع) با نهایت کوشش و جدیت تلاش کرد که شریعت رسول خدا(ص) را احیا کند، در واقع اگر امام صادق(ع) نبود، فقه در عالم هم نبود، برای همین ما را پیرو مکتب جعفری میدانند.
وی در ادامه با اشاره به اقدامات وهابیت برای تخریب بارگاه ائمه معصومین گفت: بقیع که در اصل خانه عقیل برادر مولا امیرالمومنین(ع) است، همواره محل و جایگاه علاقه شیعیان بود و برای زیارتش از مکانهای دور و با زحمت فراوان حضور مییافتند. ریشه عداوت با ائمه بقیع سبقهای طولانی داشت که اصل آن به زمانی باز میگردد که رسول خدا(ص) برای اعلان اسلام، مخالفتهایی را در جلوی خودش میبیند و اختلافاتی ایجاد میشود.
صاحبالفصول حائری ابراز داشت: در جریان تخریب دوم که در هشتم شوال 1344 که به یومالهدم مشهور است، مسلمانان از سفر حج، امتناع کردند، اما «علامه شیخ عبدالرحیم فصولی حائری» نوه صاحبفصول همراه با تعداد زیادی از شیعیان از جانب سوریه عازم حج میشوند و با استقبال عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن سعود روبرو میگردد و از همین فرصت استفاده کرده و به تخریب بقیع اعتراض میکند و مقدمات ترمیم قبور ائمه بقیع(ع) و اجازه زیارت زائران را فراهم میکنند.
وی ادامه داد: مرحوم پدرم علامه «حاج شیخ عبدالرحیم حائری صاحب الفصول» بود. این شخصیت محترم دغدغه بسیاری درباره چرایی تخریب قبور ائمه بقیع داشت و این مسأله او را آزار میداد که اگر این تخریب ادامه پیدا کند و زمین صافکاری شود، هیچ آثاری از قبور مطهر معصومین(ع) نخواهد بود و این غم سالها همواره بر پیشانی شیعه باقی خواهد ماند. لذا ایشان تصمیم میگیرد اقدامی انجام دهد.
پسر علامه صاحبالفصول تصریح کرد: در آن زمان دولتمردان و بزرگان دین از کشورهای مختلف جهان مثل ایران، پاکستان، ترکیه و غیره برای آبادی، احیا و ترمیم بقیع تقاضاهایی را از پادشاه سعودی میکنند، ولی هربار با جواب منفی آنها مواجه میشدند. حکام و علمای عربستان کلاً ساخت و ترمیم مقبره را حرام معرفی کرده بودند. به هر حال هیچ کس نتوانست اقدام مؤثری برای معلوم شدن قبور ائمه مطهر بقیع انجام دهد.
وی افزود: مرحوم پدرم همراه با تعدادی از شیعیان از طریق سوریه حرکت میکنند و بعد برای انجام مناسک حج وارد خاک عربستان میشوند. در آنجا اختلاف زمانی بود و در آن زمان رؤیت ماه دقیق صورت نگرفته بود و برای شیعیان محرز نشده بود. ایشان میفرماید برای من تا ثابت نشود، در جای خودم میمانم و مناسک را انجام نمیدهم. نماینده سعودی نزد ایشان میآید و میگوید شما در امان هستید، اختیار عمل دارید، حق با شماست.
* دیدار علامه با پادشاه عربستان
صاحبالفصول حائری خاطرنشان کرد: وقتی اعمال حج انجام میشود، نماینده پادشاه سعودی خدمت آقا میآید و سلام و تبریک شاه را میرساند و میگوید پادشاه شما را دعوت به قصر خود کرده است. علامه هم این دعوت را قبول میکنند و به قصر عبدالعزیز، پادشاه عربستان میروند، پادشاه سعودی که تحت تأثیر علامه حائری قرار میگیرد، به ایشان میگوید من دلم میخواهد شما که مهمانم هستید، از من درخواستی کنید تا من برآورده کنم. پدر که با پیشزمینه ذهنی نزد پادشاه عربستان حضور یافته بود، موضوع تخریب بقیع را در ذهن خود پرورش میداد.
وی گفت: در این حالت یکی از افراد حاضر به علامه حائری گفت آقا شما از او سیاره (ماشین) بخواهید. آن زمان بیشتر ترددها با اسب و شتر بود و کمتر از اتومبیل استفاده میکردند. آن شخص البته به فکر راحتی علامه بود. پدر که این حرف را از آن شخص محترم میشنوند، بر افروخته میشوند و میفرمایند من بلدم آنطوری که آمدم به همان صورت برگردم و احتیاجی به سیاره ندارم و بعد بر میخیزد.
پسر علامه صاحبالفصول اظهار داشت: فردا که نزد پادشاه میرود، میفرماید پادشاهان همیشه تمایل دارند یک چیزی را از خودشان باقی گذارند تا سالها مردم نسبت به آن یادگار، یادی از آن پادشاه کنند. پادشاه مجدد به پدرم میگوید باز من میل دارم شما از من چیزی بخواهید. پدرم مجدد میگوید آیا من چیزی را بخواهم، یقین دارم شما به آن حرف خودتان پایبند هستید و حالتی دارید که آن را وفادار هستید؟ آقا این صحبت را مدام تکرار میکند. مجدد از پادشاه سؤال میکند آیا تقاضای خود را مطرح کنم؟ پادشاه سعودی میگوید من که عرض کردم تقضا کنید تا برآورده کنم.
وی ادامه داد: مرحوم پدرم گفت: درخواست دارم اجازه دهید من حدود قبور ائمه بقیع را مشخص کنم. همچنین منع زیارت را بردارید. پدرم که این ماجرا را برای مادرم تعریف میکرد، فرمود: وقتی این درخواست را به پادشاه سعودی مطرح کردم، دیدم رگهای پیشانیاش ورم کرد طوری که تمام سیستم اعصابش به کلی به هم ریخت. حتی اطرافیان و محافظان او یک حالت جدیتری به خود گرفتند، ولی در نهایت به آقا نگاهی انداخت و به تبسم آمد و گفت آن چیزی که به شما وعده دادم، وفادار خواهم بود.
صاحبالفصول حائری بیان داشت: آقا نیز خیلی خوشحال شد و گفت احسنت، من هم این کار را انجام میدهم. عبدالعزیز بعد از آنکه دست پدرم را بوسه زد، دستور داد تا متن آنچه بر آن توافق شده است روی کاغذی بنویسند تا ثبت شود، علامه حائری نیز با کسانی که همراهش بودند به سمت قبور بقیع میروند.
وی افزود: قبور مطهر ائمه(ع) با وجود اینکه تخریب شده بود، اما جایگاه قبور و آثارشان کاملاً معلوم بود؛ یعنی قبور هر کدام از ائمه(ع) و قبر عباس عموی پیامبر(ص) مشخص و قابل تفکیک بود. بنابراین شروع به ترمیم و بازسازی آنجا میکنند، اول از همه با کمک گروهی که رفته بود دور مزار چهار امام را سنگچین گذاشت تا حریمش مشخص شود و بعد هم دور تا دور بقیع را مرزبندی کرد. الان شما سنگهایی که دور قبور ائمه بقیع(ع) مشاهده میکنید، از یادگارهای مرحوم پدرم علامه حاج شیخ عبدالرحیم صاحب الفوصل حائری است.
به گزارش فارس، علامه عبدالرحیم صاحب الفصول پس از فوتش در جنوب غرب تهران، خیابان کارون جنوبی تقاطع خیابان هاشمی دفن میشود و از آن زمان محل زیارت عاشقان و عارفان الهی قرار میگیرد. نقل شده است که امام خمینی(ره) زمانی که به کویت یا ترکیه تبعید میشوند برای خداحافظی با استاد خود به این مقبره میآیند و آیتالله شاه آبادی نماز میت علامه حائری را میخوانند و پیکر ایشان را در قبر میگذارند و تشریفات دفن را انجام میدهند.
مرجع : فارس