کد مطلب : ۳۳۴۶۰
محسن عراقی؛ مداح جوان
شعر روزگار خودم را میخوانم
محسن عراقی از نسل جدید مداحان است که در گفتگو با خبرنگار حوزه معارف اسلامی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، از دغدغههای خود گفته است. این گفتگو را در ادامه میخوانیم:
سال 1366 در تهران متولد شدم. پدرم خیلی علاقه داشت که من مداح اهلبیت (ع) شوم و از پنج، شش سالگی مرا به روضهها و هیأتهای مذهبی میبرد و مصرانه از مسئولان هیأتها میخواست که به من هم فرصت خواندن بدهند. وقتی 10 سالم بود مرا خدمت حاج علی الهی برد تا در محضر ایشان آموزش مداحی ببینم. حدود 20 نفر کودک و نوجوان بودیم که جمعهها بعد از ظهر به منزلشان میرفتیم و از تجربه و هنر ایشان بهرهمند میشدیم. ایشان حق زیادی به گردن من دارد و همچنان هم شاگرد و دست بوسش هستم.
از دوره کودکی تا دوران جوانی به صورت مستمر در محافل مذهبی افتخار مداحی اهلبیت (ع) را داشتم. تا این که یازده سال پیش و در دوران دانشجویی، با تعدادی از دوستان علاقهمند هیأتی به نام «کعبةالرزایا» تأسیس کردیم. نام هیأت را از یکی از القاب حضرت زینب (س) انتخاب کردیم. این هیأت ابتدا در محله خودمان در بلوار ابوذر و به صورت چرخشی برگزار میشد، بعد به مسجد جامع ابوذر رفتیم و در نهایت هم توانستیم برنامهها را در یک حسینیه برگزار کنیم. امسال هم برنامه این هیأت از اول محرم در مجتمع فرهنگی سرچشمه برگزار خواهد شد.
شاگردی 20 ساله در محضر استاد
استاد علی الهی، از همان ابتدا از ما خواست که روی اشعار حاج غلامرضا سازگار که هم از نظر محتوا و هم از نظر ادبی برجسته و معتبر هستند، تمرکز کنیم و در مداحیها از آنها بهره ببریم. آقای الهی همیشه از روضهخوانیهای حاج محسن طاهری تعریف میکرد، به خصوص روضههایی که ایشان بعد از منبر مرحوم حاج احمد کافی میخواندند.
خود من هم این روضهها را زیاد گوش میدادم چون از همان دوران کودکی در منزل ما نوارهای روضه و مداحی شنیده میشد، پدر و مادرم هم به این فضا علاقهمند بودند. بعدها که مداحی برایم جدیتر شد کارهای اغلب مداحان و ذاکران اهلبیت (ع) را دنبال میکردم. بزرگانی مثل حاج محمد طاهری، حاج سعید حدادیان، حاج محمود کریمی، حاج حسن خلج و حاج عبدالرضا هلالی. از نوجوانی در هیئتالرضا (ع) مسجد جامع ابوذر که نزدیک محل سکونت ما هم بود پای مداحی حاج عبدالرضا هلالی بودم. بعدها در همان مسجد مداحی میکردم. از هنر و تبحر هر کدام از این عزیزان و البته بزرگان دیگر به گونهای بهرهمند شدم.
چکش کاری اشعار قبل از ورود به هیأت
به شعر و ادبیات علاقه زیادی دارم. حدود 10 سال است که در یک انجمن ادبی فعالیت دارم. مدتی هم در فرهنگسرای خاوران دبیر کانونهای فرهنگی بودم. در این انجمن ادبی و در محافلی که با محوریت شعر و ادبیات داریم، شعرهایی که قرار است در هیأت خوانده شود را میخوانم و دوستان نظر میدهند. با این نقدها و نظرها، اشعار به اصطلاح چکش کاری میشود، چرا که تلاش من همیشه این بوده که شعر، محتوای خوبی داشته باشد و بدون اشکال وارد هیأت شود. خلاصه این که با شعر مأنوس هستم.
در مورد اشعاری که درباره شخصیت ائمه اطهار (ع) سروده میشود، صورت و سیرت را باید با هم در نظر گرفت. حضرت ابوالفضل العباس (ع) را به عنوان قمر بنی هاشم میشناسیم. پس این صورت زیبا و دلنشین، وجود داشته است. بله، قطعاً باید به دلاوری و ادب و بصیرت حضرت هم اشاره کرد. جنبه عاطفی و بحث روضهها هم هست. باید تعادل برقرار باشد و راه افراط را در پیش نگیریم. ما در ادبیات داریم که تصویرسازی باید ما را به معنا برساند، اگر فقط تصویر باشد و ما را به معنا نرساند، فایده ای ندارد. شعری که عینی است و تصویرگرا است ما را به معنا میرساند.
محتوای اشعار مجالس حضرت اباعبدالله (ع) را خیلی مهم میدانم. جوانان و همسن و سالهای من به شدت در معرض ویترینهای رنگارنگ رسانهای غرب و برخی ناآگاهان داخلی هستند که میخواهند بین جوان و حضرت سیدالشهدا (ع) فاصله بیندازند. باید آنها را در دستگاه امام حسین (ع) حفظ کرد، امّا هدف هم وسیله را توجیه نمیکند.
شاعر اگر شعر خوب بگوید و ذاکر و مداح هم خوب اجرا کند، آن مداحی خوب راه خودش را بین مردم پیدا میکند. مردم ما مردم فهیمی هستند، شعر را میشناسند. اگر یک کار خوب و قوی خوانده شود، مردم ارتباط برقرار میکنند. نیازی به اجراها و سبکهای عجیب و غریب نیست. البته استفاده از ابزارهای فنی جدید مثل فیلمبرداری و سیستم صوتی با کیفیت و فراگیر برای بهبود فضای مجلس و بهرهمندی بیشتر مخاطب کار خوبی است.
مداح باید فرزند زمانه خودش باشد
این توقع که باید از اشعار قدیم هم استفاده کنیم را قبول دارم امّا این را هم در نظر بگیریم که به فرموده امیرالمؤمنین (ع) باید فرزند زمانه خودمان باشیم. هفتاد سال پیش، یک مداح شعر روزگار خودش را میخواند نه شعری که مثلاً مال صد سال پیش باشد. من هم باید شعر روزگار خودم را بخوانم. شاید سبک برخی عزاداریهای 20 سال پیش طور دیگری بوده. نباید در همان سبک باقی ماند. همانطور که ادبیات ما هم دچار تحول می شود. شعر و نثر 50 سال پیش با الان تفاوتهایی دارد، چون زمانه فرق کرده است.
کارهای فاخری داشتیم که این پتانسیل را دارند که در مداحیهای امروز استفاده شوند. خیلی از مداحان بزرگ و جوانترها هم این اشعار را زنده کرده و استفاده میکنند. ولی ما در عصری زندگی میکنیم که مثلاً لازم است مفاهیم مربوط به فضای مجازی را در شعرها و سینهزنیها بیاوریم.
انعکاس مسائل اجتماعی و سیاسی در مداحی
میدانیم که اصولاً حرکت امام حسین (ع) از مدینه به کوفه حرکتی سیاسی بوده است یا صلح امام حسن مجتبی (ع) و حتی خانهنشینی حضرت امیرالمؤمنین هم سیاسی بود. خطبه حضرت زینب (س) در کاخ یزید یک بیانیه سیاسی است. چرا نباید در هیأتهای خودمان در این زمینهها شعر بگوییم؟ البته برای این که در این مسیر منحرف نشده و وارد بازیهای سیاسی روزمره نشویم من به عنوان یک جوان اول نگاه میکنم به چارچوبی که حضرت آقا تعریف کردهاند و آنچه ولی فقیه زمان میگویند و در مرحله دوم رفتار گفتار بزرگترهای خودم در مداحی را در نظر میگیرم. این که مداح باید به سیاست و اجتماع بپردازد، حتماً مدنظر من هست امّا سیاست زده شدن خطری است که مداح باید با هنر و ظرافت از آن عبور کند.
روضه را نباید سیاستزده کرد، چون من به عنوان یک مداح جوان سواد سیاسی به معنای سیاست روزمره را ندارم و آن را به بزرگترهای خودم می سپارم. اگر قرار است حرف سیاسی زده بشود، باید بزرگان مداحی حرف بزنند، امّا من قطعا در شعرم اشارات اجتماعی و سیاسی، بحث ولایتپذیری، شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم را میآورم.
شایعات را باور نکنیم
شایعاتی که مدعی هستند مداحان به بزرگنمایی از جایگاه خود علاقه دارند، بیپایه است. طبیعی است که وقتی فلان مداح بزرگ وارد جلسهای میشود، تعدادی از دوستان و طرفدارانش هم همراهش باشند. یک سری افراد هم نظم جلسه را مدیریت میکنند که لازم است حضور داشته باشند. مداحان ما حداقل آنهایی که من در این 20 سال دیدهام و میشناسم،در این فضاها نیستند. ما همه در این مجالس و در هر مرتبه ای که باشیم، نوکر اباعبدالله (ع) هستیم:
فرقی نمی کند چه کسی با چه منصبی/ در پای روضهات همه باهم برابریم
بزرگترین آسیب برای مداحان جوان
بزرگترین آسیب جامعه مداحان به خصوص نسل جوان، نداشتن استاد است. همان طور که اشاره کردم، من از یازده سالگی زیرنظر یک استاد معزز بودم که هنوز هم با ایشان در ارتباطم. اگر اشتباهی بکنم تذکر میدهند و از راهنماییهایشان بهره میبرم. حضور استاد بزرگوار حاج غلامرضا سازگار در سمت ریاست خانه مداحان یک غنیمت بزرگ برای همه مداحان است. ما به دست بزرگان و پیرغلامان نگاه میکنیم. ایشان شخصیت فوقالعاده بزرگوار، متواضع و دوست داشتنی هستند. شاعر و پیرغلامی که عمرش را برای حضرت اباعبدالله (ع) خرج کرده است. من هم اگر قابل باشم به شاگردی ایشان افتخار میکنم.
حساسیت روی منابع شعری
روی منابع کارهایم حساسیت دارم.برای تأمین محتوای اشعار و ذکر مصیبتها، یک سری مقاتل معتبر و شناخته شده هست که آنها را مرتب مطالعه میکنم. ارتباطم با حوزه کتاب هم قوی است. امسال در نمایشگاه کتاب تهران تقریباً به تمام غرفههای انتشارات مذهبی مراجعه و جدیدترین و بهترین آثار شاعران آیینی را تهیه کردم. علاوه بر فضای مجازی، دوستان و شاعران جوان هم لطف میکنند و کارهایشان را برایم میفرستند. سعی من این است که هر شعری را نخوانم و شعری را انتخاب کنم که مضمون مناسبی داشته باشد.
سال 1366 در تهران متولد شدم. پدرم خیلی علاقه داشت که من مداح اهلبیت (ع) شوم و از پنج، شش سالگی مرا به روضهها و هیأتهای مذهبی میبرد و مصرانه از مسئولان هیأتها میخواست که به من هم فرصت خواندن بدهند. وقتی 10 سالم بود مرا خدمت حاج علی الهی برد تا در محضر ایشان آموزش مداحی ببینم. حدود 20 نفر کودک و نوجوان بودیم که جمعهها بعد از ظهر به منزلشان میرفتیم و از تجربه و هنر ایشان بهرهمند میشدیم. ایشان حق زیادی به گردن من دارد و همچنان هم شاگرد و دست بوسش هستم.
از دوره کودکی تا دوران جوانی به صورت مستمر در محافل مذهبی افتخار مداحی اهلبیت (ع) را داشتم. تا این که یازده سال پیش و در دوران دانشجویی، با تعدادی از دوستان علاقهمند هیأتی به نام «کعبةالرزایا» تأسیس کردیم. نام هیأت را از یکی از القاب حضرت زینب (س) انتخاب کردیم. این هیأت ابتدا در محله خودمان در بلوار ابوذر و به صورت چرخشی برگزار میشد، بعد به مسجد جامع ابوذر رفتیم و در نهایت هم توانستیم برنامهها را در یک حسینیه برگزار کنیم. امسال هم برنامه این هیأت از اول محرم در مجتمع فرهنگی سرچشمه برگزار خواهد شد.
شاگردی 20 ساله در محضر استاد
استاد علی الهی، از همان ابتدا از ما خواست که روی اشعار حاج غلامرضا سازگار که هم از نظر محتوا و هم از نظر ادبی برجسته و معتبر هستند، تمرکز کنیم و در مداحیها از آنها بهره ببریم. آقای الهی همیشه از روضهخوانیهای حاج محسن طاهری تعریف میکرد، به خصوص روضههایی که ایشان بعد از منبر مرحوم حاج احمد کافی میخواندند.
خود من هم این روضهها را زیاد گوش میدادم چون از همان دوران کودکی در منزل ما نوارهای روضه و مداحی شنیده میشد، پدر و مادرم هم به این فضا علاقهمند بودند. بعدها که مداحی برایم جدیتر شد کارهای اغلب مداحان و ذاکران اهلبیت (ع) را دنبال میکردم. بزرگانی مثل حاج محمد طاهری، حاج سعید حدادیان، حاج محمود کریمی، حاج حسن خلج و حاج عبدالرضا هلالی. از نوجوانی در هیئتالرضا (ع) مسجد جامع ابوذر که نزدیک محل سکونت ما هم بود پای مداحی حاج عبدالرضا هلالی بودم. بعدها در همان مسجد مداحی میکردم. از هنر و تبحر هر کدام از این عزیزان و البته بزرگان دیگر به گونهای بهرهمند شدم.
چکش کاری اشعار قبل از ورود به هیأت
به شعر و ادبیات علاقه زیادی دارم. حدود 10 سال است که در یک انجمن ادبی فعالیت دارم. مدتی هم در فرهنگسرای خاوران دبیر کانونهای فرهنگی بودم. در این انجمن ادبی و در محافلی که با محوریت شعر و ادبیات داریم، شعرهایی که قرار است در هیأت خوانده شود را میخوانم و دوستان نظر میدهند. با این نقدها و نظرها، اشعار به اصطلاح چکش کاری میشود، چرا که تلاش من همیشه این بوده که شعر، محتوای خوبی داشته باشد و بدون اشکال وارد هیأت شود. خلاصه این که با شعر مأنوس هستم.
در مورد اشعاری که درباره شخصیت ائمه اطهار (ع) سروده میشود، صورت و سیرت را باید با هم در نظر گرفت. حضرت ابوالفضل العباس (ع) را به عنوان قمر بنی هاشم میشناسیم. پس این صورت زیبا و دلنشین، وجود داشته است. بله، قطعاً باید به دلاوری و ادب و بصیرت حضرت هم اشاره کرد. جنبه عاطفی و بحث روضهها هم هست. باید تعادل برقرار باشد و راه افراط را در پیش نگیریم. ما در ادبیات داریم که تصویرسازی باید ما را به معنا برساند، اگر فقط تصویر باشد و ما را به معنا نرساند، فایده ای ندارد. شعری که عینی است و تصویرگرا است ما را به معنا میرساند.
محتوای اشعار مجالس حضرت اباعبدالله (ع) را خیلی مهم میدانم. جوانان و همسن و سالهای من به شدت در معرض ویترینهای رنگارنگ رسانهای غرب و برخی ناآگاهان داخلی هستند که میخواهند بین جوان و حضرت سیدالشهدا (ع) فاصله بیندازند. باید آنها را در دستگاه امام حسین (ع) حفظ کرد، امّا هدف هم وسیله را توجیه نمیکند.
شاعر اگر شعر خوب بگوید و ذاکر و مداح هم خوب اجرا کند، آن مداحی خوب راه خودش را بین مردم پیدا میکند. مردم ما مردم فهیمی هستند، شعر را میشناسند. اگر یک کار خوب و قوی خوانده شود، مردم ارتباط برقرار میکنند. نیازی به اجراها و سبکهای عجیب و غریب نیست. البته استفاده از ابزارهای فنی جدید مثل فیلمبرداری و سیستم صوتی با کیفیت و فراگیر برای بهبود فضای مجلس و بهرهمندی بیشتر مخاطب کار خوبی است.
مداح باید فرزند زمانه خودش باشد
این توقع که باید از اشعار قدیم هم استفاده کنیم را قبول دارم امّا این را هم در نظر بگیریم که به فرموده امیرالمؤمنین (ع) باید فرزند زمانه خودمان باشیم. هفتاد سال پیش، یک مداح شعر روزگار خودش را میخواند نه شعری که مثلاً مال صد سال پیش باشد. من هم باید شعر روزگار خودم را بخوانم. شاید سبک برخی عزاداریهای 20 سال پیش طور دیگری بوده. نباید در همان سبک باقی ماند. همانطور که ادبیات ما هم دچار تحول می شود. شعر و نثر 50 سال پیش با الان تفاوتهایی دارد، چون زمانه فرق کرده است.
کارهای فاخری داشتیم که این پتانسیل را دارند که در مداحیهای امروز استفاده شوند. خیلی از مداحان بزرگ و جوانترها هم این اشعار را زنده کرده و استفاده میکنند. ولی ما در عصری زندگی میکنیم که مثلاً لازم است مفاهیم مربوط به فضای مجازی را در شعرها و سینهزنیها بیاوریم.
انعکاس مسائل اجتماعی و سیاسی در مداحی
میدانیم که اصولاً حرکت امام حسین (ع) از مدینه به کوفه حرکتی سیاسی بوده است یا صلح امام حسن مجتبی (ع) و حتی خانهنشینی حضرت امیرالمؤمنین هم سیاسی بود. خطبه حضرت زینب (س) در کاخ یزید یک بیانیه سیاسی است. چرا نباید در هیأتهای خودمان در این زمینهها شعر بگوییم؟ البته برای این که در این مسیر منحرف نشده و وارد بازیهای سیاسی روزمره نشویم من به عنوان یک جوان اول نگاه میکنم به چارچوبی که حضرت آقا تعریف کردهاند و آنچه ولی فقیه زمان میگویند و در مرحله دوم رفتار گفتار بزرگترهای خودم در مداحی را در نظر میگیرم. این که مداح باید به سیاست و اجتماع بپردازد، حتماً مدنظر من هست امّا سیاست زده شدن خطری است که مداح باید با هنر و ظرافت از آن عبور کند.
روضه را نباید سیاستزده کرد، چون من به عنوان یک مداح جوان سواد سیاسی به معنای سیاست روزمره را ندارم و آن را به بزرگترهای خودم می سپارم. اگر قرار است حرف سیاسی زده بشود، باید بزرگان مداحی حرف بزنند، امّا من قطعا در شعرم اشارات اجتماعی و سیاسی، بحث ولایتپذیری، شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم را میآورم.
شایعات را باور نکنیم
شایعاتی که مدعی هستند مداحان به بزرگنمایی از جایگاه خود علاقه دارند، بیپایه است. طبیعی است که وقتی فلان مداح بزرگ وارد جلسهای میشود، تعدادی از دوستان و طرفدارانش هم همراهش باشند. یک سری افراد هم نظم جلسه را مدیریت میکنند که لازم است حضور داشته باشند. مداحان ما حداقل آنهایی که من در این 20 سال دیدهام و میشناسم،در این فضاها نیستند. ما همه در این مجالس و در هر مرتبه ای که باشیم، نوکر اباعبدالله (ع) هستیم:
فرقی نمی کند چه کسی با چه منصبی/ در پای روضهات همه باهم برابریم
بزرگترین آسیب برای مداحان جوان
بزرگترین آسیب جامعه مداحان به خصوص نسل جوان، نداشتن استاد است. همان طور که اشاره کردم، من از یازده سالگی زیرنظر یک استاد معزز بودم که هنوز هم با ایشان در ارتباطم. اگر اشتباهی بکنم تذکر میدهند و از راهنماییهایشان بهره میبرم. حضور استاد بزرگوار حاج غلامرضا سازگار در سمت ریاست خانه مداحان یک غنیمت بزرگ برای همه مداحان است. ما به دست بزرگان و پیرغلامان نگاه میکنیم. ایشان شخصیت فوقالعاده بزرگوار، متواضع و دوست داشتنی هستند. شاعر و پیرغلامی که عمرش را برای حضرت اباعبدالله (ع) خرج کرده است. من هم اگر قابل باشم به شاگردی ایشان افتخار میکنم.
حساسیت روی منابع شعری
روی منابع کارهایم حساسیت دارم.برای تأمین محتوای اشعار و ذکر مصیبتها، یک سری مقاتل معتبر و شناخته شده هست که آنها را مرتب مطالعه میکنم. ارتباطم با حوزه کتاب هم قوی است. امسال در نمایشگاه کتاب تهران تقریباً به تمام غرفههای انتشارات مذهبی مراجعه و جدیدترین و بهترین آثار شاعران آیینی را تهیه کردم. علاوه بر فضای مجازی، دوستان و شاعران جوان هم لطف میکنند و کارهایشان را برایم میفرستند. سعی من این است که هر شعری را نخوانم و شعری را انتخاب کنم که مضمون مناسبی داشته باشد.
مرجع : آنا