کد مطلب : ۳۳۴۸۳
پیشاهنگان مقابله با تحریفات عاشورا
در دین مبین اسلام، مبارزه با آفات و آسیبهای دینی – منکرات – یک اصل مترقی و پویا و یک تکلیف الهی برای پاسداری و صیانت از اصالت و سلامت جامعه دینی است. چنان که پیامبر مکرم اسلام(ص)می فرمایند:«إذا ظَهَرَتِ البِدَعُ فی اُمَّتی فَلیُظهِرِ العالِمُ عِلمَهُ،فَمَن لَم یَفعَل فَعَلَیهِ لَعنَةُ اللَّهِ:هرگاه بدعتها در میان امتم پدیدار شوند – بدعت یعنی آن چیزی که جزء دین نیست ولی نام دین به خودش گرفته است و مردم خیال می کنند مال دین است – بر عالم است که علم خود را آشکار سازد و بگوید. هر کس چنین نکند، لعنت خدا بر او باد.» (اصول کافی، ج ۱ ،ص ۵۴ – دانشنامه قرآن و حدیث: ج ۱۵, ص۱۲۲, ح ۱۴۹٫)
آسیب شناسی، مسئله جدید و نوپدیدی نیست و اگر بخواهیم آن را به زبان امروز ترجمه کنیم، همان «امر به معروف و نهی از منکر»است که در دین مبین اسلام، یک تکلیف مُسَلم و از برجسته ترین واجبات الهی است، نه یک امر سلیقه ای که مشروط به موافقت یا مخالفت این و آن باشد. چون هدف اصلی یک آسیب پژوه، چیزی جز تشخیص مصادیق «منکر» و تلاش برای اصلاح جامعه با دعوت به «معروف» نیست. برای مثال «بدعت» در دین یکی از بزرگ ترین منکرات است که در علم آسیب شناسی علاوه بر این که به عنوان یک «آسیب دینی» مورد واکاوی و کالبدشکافی قرار می گیرد، راههای مقابله با آن نیز شناسایی و پیشنهاد می شود.
سطحی نگری و توقف در «صورت دین» نیز از دیگر آفات و آسیبهای دینی روز و روزگار ماست که پرداختن به آن از رسالتهای یک آسیب پژوه دینی است. چنان که در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم:« قَطَعَ ظَهری اثنانِ:عالِمٌ مُتَهَتِّکٌ و جاهِلٌ مُتَنَسِّکٌ،هذا یَصُدُّ النّاسَ عَن عِلمِهِ بِتَهَتُّکِهِ،وهذا یَصُدُّ النّاسَ عَن نُسُکِهِ بِجَهلِهِ: دو نفر کمر مرا شکستند؛عالم بی دین و هتاک و نیز جاهل و نادانی که صرفاً عامل به ظاهر دستورهای دین است.»(عوالی اللآلی: ۴ر۷۷ر۶۴)
رسالت اصلی همه پیامبران توحیدی – از آدم تا خاتم- به نوعی آسیب شناسی و اصلاح گری بوده است. رسولان الهی، مُصلحان و حکیمانی دردشناس بوده اند و رسالتی بالاتر از امر به معروف و نهی از منکر نداشتهاند. چنان که پیامبر اکرم(ص) در حدیثی می فرماید: «مَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَى عَنِ الْمُنْکَرِ فَهُوَ خَلِیفَهُ اللَّهِ فِیالْأَرْضِ وَ خَلِیفَهُ رَسُولِه:هر کس امر به معروف و نهى از منکر نماید، جانشین خدا در زمین و جانشین رسول اوست.» (مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، ج ۱۲، ص ۱۷۹، ح ۱۳۸۱۷)
مولی الموحدین،حضرت امام علی(ع) نیز در این خصوص می فرمایند:«تمام واجبات،حتی جهاد،نسبت به امر به معروف و نهی از منکر، مانند قطره ای است در برابر دریا.»(نهج البلاغه، صبحی صالح، ص ۵۴۲ ، ح ۳۷۴)
حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نیز در وصیت نامه خود که خطاب به برادرش محمّدبن حنفیّه نوشته است، هدف اصلی قیامش را اصلاح امت جدش می خواند و می فرماید:
«إِنّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لا بَطَرًا و َلا مُفْسِدًا وَ لا ظالِمًا وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْصْلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی، أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ وَأَسیر بِسیرَه ِجَدّی وَ أَبی عَلِی بْنِ أَبیطالِب: من از روی شرارت و مفسده و یا برای فساد و ستمگری قیام نکردم، من فقط برای اصلاح در امّت جدّم از وطن خروج کردم. قصد دارم به معروف امر کنم و از منکر بازدارم و به سیره و روش جدّم و پدرم علی بن ابیطالب عمل نمایم.»(لمعات الحسین، ص۱۶، نفس المهموم ،محدث قمی، ص ۴۵،مقتل الحسین خوارزمی، ج۱)
طلایه داران و رهبران انقلابهای بزرگ جهان نیز در زمره آسیب شناسان اجتماعی روزگار خود بوده و در مسیر اصلاح امور و رفع ناهنجاریهای زمان و زمانه خود گام برداشته اند. رهبران نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر نیز همچون سید جمال الدین اسدآبادی، علامه اقبال لاهوری، سید قطب، عبدالرحمن کواکبی، میرزا رضای کرمانی، امام خمینی(ره)، علامه شهید مرتضی مطهری، امام موسی صدر، آیت الله طالقانی، دکتر شریعتی و… نیز مُصلح و آسیب شناس بوده اند.
امروز ما نیز اگر ادعای اسلام و مسلمانی داریم، نمیتوانیم از انجام این تکلیف الهی و انسانی طفره برویم و شانه خالی کنیم. به خصوص ما که خود را پیرو اسوه احرار و آزادگان جهان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) می دانیم. آسیب شناسی یا همان « امربه معروف» و «نهی از منکر» رسالت هنوز و همیشه ماست. چرا که ما این درس انسان ساز را در مکتب حسینی آموخته ایم. چنان که در فرازی از زیارت اربعین در باره فلسفه قیام عاشورا می خوانیم:
«و بَذلَ مُهجَتـَهُ فیکَ لیَستـَنقـِذَ عِبادکَ مِنَ الجَهالهِ وَ حَیرَهِ الضـَلالة: حسین علیه السلام خون قلبش را به آستان الهی هدیه داد تا بندگان را از ظلمت جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد.»
اکنون به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم، ماه قیام و پیام و بیداری، و پیروزی خون بر شمشیر؛ در این نوشتار یادکردی از آسیب پژوهان عاشورا خواهیم داشت.
پیشینه تحریف شناسی عاشورا
با کمی اغماض می توان گفت مقابله و مبارزه جدی با «تحریفات عاشورا» در «عصر بیداری» یا دوران پرآشوب و تاریخ ساز مشروطه آغاز گردید. دیگر این که بی هیچ شکی باید «میرزا حسین نوری» و «حاج شیخ عباس قمی» را جزو پیشاهنگان قافله مقابله و مبارزه با تحریفات عاشورا دانست.
«میرزا حسین نوری» – استاد حاج شیخ عباس قمی(مؤلف مفاتیح الجنان) – که در اواخر دوره قاجار می زیسته، از نخستین کسانی است که به صورت مستند و عالمانه به حوزه آسیب پژوهی و تحریف شناسی عاشورا ورود پیدا کرده است. کتاب «لؤلؤ و مرجان» وی از بهترین منابع در این خصوص است. استاد مطهری با فوق العاده خواندن کتاب «لؤلؤ و مرجان» می گوید:«آنچه که من میگویم، غالباً همانهایی است که مرحوم حاجی نوری هم از آنها ناله کرده است، و حتی این مرد بزرگ صریحاً میگوید که امروز باید عزای حسین را گرفت؛ اما در عصر ما برای حسین یک عزای جدیدی است که در گذشته نبوده است و آن عزای جدید، برای این همه دروغهایی است که در باره حادثه کربلا گفته میشود و هیچکس جلوی این دروغها را نمیگیرد. به این مصیبت حسین بنعلی باید گریست، نه برای شمشیرها و نیزههایی که در آن روز بر پیکر شریفش وارد شد.»
رضا اسماعیلی: محدث نوری در کتاب فوق به نقد کتابهای «اکسیر العباده فی اسرار الشهاده« مرحوم فاضل دربندی و «روضة الشهدا»ی ملاحسین کاشفی پرداخته است که دربردارنده تحریفهای زیادی نسبت به واقعه عاشورا هستند. وی کتاب «لؤلؤ و مرجان» را یک سال پیش از آن که روی در نقاب خاک بکشد، به پایان برد.
حاج شیخ عباس قمی، از محدثان قرن چهارده هجری و مؤلف «مفاتیح الجنان» و مقتل«نفس المهموم»، از دیگر عالمانی است که نسبت به حفظ واقعه عاشورا از گزند آفات و تحریفات، تأکید داشته است. همچنان که اشاره شد، وی از شاگردان برجسته محدث نوری بوده و در مقتل ارزشمند «نفس المهموم»، واقعه کربلا را با استفاده از روایات مستند و معتبر بازسازی کرده است. یکی از توصیههای بیست گانه وی به اهل منبر و روضه خوانان این است که «روضه مکشوف» نخوانند و اسرار آل محمد(ص) را در منبر فاش نکنند؛ زیرا ممکن است عامه مردم ظرفیت درک مقامات آنان را نداشته باشند و آنها را انکار کنند.
علامه سیدمحسن امین جبل عاملی(فقیه و ادیب لبنانی) ومؤلف مجموعه عظیم «اعیان الشیعه» که در بر دارنده زندگی نامه و شرح حال علما و بزرگان شیعه است، با رساله ارزشمند «التنزیه لأعمال الشبیه» و صالحی نجفآبادی با کتاب «شهید جاوید» نیز در جبهه عالمان دغدغه مندی هستند که در حوزه پر خوف و خطر«تحریف شناسی عاشورا»، حرفهای معقول و هوشمندانه ای برای گفتن داشته اند. کتاب علامه امین در سال ۱۳۲۲ با عنوان«عزاداریهای نامشروع»به اهتمام جلال آل احمد به فارسی ترجمه شده است. علامه در این کتاب، روایتهای غیرمستند و آمیخته به خرافات در باره واقعه عاشورا و قیام حسینی را مورد ارزیابی و نقد قرار می دهد.
شیخ محمدباقر خراسانی بیرجندی، از فقها و محدثان بنام قرن چهاردهم هجری و از شاگردان محدث نوری نیز با تالیف کتاب «کبریت احمر» که مخاطب اصلی آن بیشتر وعاظ و اهل منبر می باشند، گام دیگری در مسیر اصلاح فرهنگ عزاداری حسینی و پیرایش و پالایش آن از تحریفات برداشته است.
نام بزرگانی چون: سیدعبدالحسین شوشتری، آیتالله شیخ عبدالکریم حائری(بنیانگذار حوزه علمیه قم) و آیتالله بروجردی را نیز باید به فهرست «تحریف پژوهان عاشورا»افزود. مقرون به صواب آن است که سهم عالمان نامبرده در تحریف زدایی از فرهنگ عاشورا در مقاله ای مستقل مورد بررسی قرار گیرد.
امام خمینی: «مُحرّم» را زنده نگهدارید
و اما بررسی نقش و جایگاه والای معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) در حوزه آسیب پژوهی عاشورا، نیاز به تحقیقی مستقل و مجالی فراخ دارد که در حوصله این نوشتار نمی گنجد. حضرت امام از عالمان روشن اندیشی بود که همواره بر حفظ این میراث معنوی – محرم و صفر – تأکید می کرد. آن عبدصالح خدا قیام حسینی را «غلبه سپاه عقل بر جهل و عدل بر ظلم» می دانست و برای زنده نگاه داشتن روح ظلم ستیزی، آزادگی و عدالت خواهی، بر در اهتزاز نگاه داشتن پرچم پر افتخار عاشورا پای می فشرد.
حضرت امام با تأکید بر دریافتن «پیامهای عاشورا» و توجه به بُعد «معرفت افزایی» حماسه حسینی میفرمود:«مجلس عزا نه برای این است که گریه کنند برای سید الشهدا و اجر ببرند- البته این هم هست و دیگران را اجر اخروی نصیب کند- بلکه مهم، آن جنبه سیاسی است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه اش را کشیدهاند که تا آخر باشد و آن، این که اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده و هیچ چیز نمی تواند این کار را به مقداری که عزای حضرت سید الشهدا در او تأثیر دارد، تأثیر بکند.»(صحیفه امام، ج۱۶، ص: ۳۴۶٫ بیانات امام در جمع گروهی از علما)
استاد مطهری، خط شکن حوزه آسیب پژوهی عاشورا
«ما اکنون بیش از هرچیزی نیازمندیم به یک رستاخیز دینی و اسلامی، به یک احیای تفکر دینی، به یک نهضت روشنگر اسلامی.»(مجموعه آثار شهید مطهری ، ج۲۵، ص: ۵۰۶)
استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری برای اولین بار با چاپ و انتشار کتاب «فریادهای شهید مطهری بر تحریفات عاشورا» در سال ۱۳۶۰ به بررسی تحریفات لفظی و معنوی عاشورا پرداخت و با جسارتی قابل ستایش راه «آسیب پژوهی عاشورا» را هموار کرد. این کتاب ارزشمند بعدها به علت استقبال فراوان مخاطبان – به انضمام چند سخنرانی و یادداشت دیگر – با عنوان «حماسه حسینی» مورد تجدید چاپ قرار گرفت.
بعد از انقلاب نیز«حماسه حسینی» بیش از پنجاه بار تجدید چاپ و به چندین زبان ترجمه شد. بازنشر مکرر این اثر ارزشمند مُبَین عطش جامعه دینی ما به چاپ و انتشار آثاری است که به نقد و کالبدشکافی عالمانه سلوک دینی می پردازند. تا پیش از انتشار کتاب «حماسه حسینی»؛ ورود به عرصه «آسیب پژوهی عاشورا» به راستی کاری صعب و دشوار بود. اما چاپ و انتشار این اثر قابل ستایش تحلیلی و تحقیقی تا حدود زیادی راه آسیب شناسی و تحریف زدایی از دین و آیین را بر دغدغه مندان دینی هموار کرد.
با وجود خط شکنیهای استاد مطهری در این حوزه، متأسفانه در سالهای اخیر، ورود به حوزه آسیب شناسی شعر آیینی همواره با «اما و اگر»های فراوانی همراه بوده است. با کمال تاسف باید اعتراف کرد که بعد از گذشت چهل سال، امروز ما در حوزه آسیب شناسی دینی از استاد مطهری عقب تریم و گامهای چندان بلندی برای تحقق این مهم برنداشته ایم.
رهبری، طلایه دار آسیب پژوهی عاشورا
«امروز حسین بن علی(ع) می تواند دنیا را نجات بدهد، به شرط آن که چهره او را با تحریف مغشوش نکنند. نگذارید مفاهیم تحریف آمیز، کارهای تحریف آمیز و غلط، چشمها و دلها را از چهره مبارک و منوّر حسین بن علی(ع) منصرف کند؛ با تحریف بایستی مقابله کنید.»(مقام معظم رهبری، در دیدار با روحانیون و وعّاظ در آستانه ماه محرّم ۱۴۱۶ ق -۳ خرداد ۱۳۷۴)
از فردای پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز، مقام معظم رهبری به عنوان یکی از برجسته ترین شاگردان حضرت امام خمینی، از بزرگترین طلایه داران آسیب پژوهی سلوک دینی روزگار ما – به خصوص در حوزه شعر و ادبیات دینی و آیینی – بوده است. ریزبینیها، تیزبینیها و نکته سنجیهای عالمانه رهبری در حوزه شعر آیینی و عاشورایی، در مواردی باعث شگفتی و غافلگیری جامعه مداحان و ذاکران اهل بیت شده است. برای مثال، اعلام نظر صریح رهبری در مورد «برهنه شدن در هیآت» برای بسیاری غیرمنتظره بود. رهبر انقلاب در این مورد صریحاً فرمودند:
«این که ما مجلس عزاداری و مدح سیّدالشهدا را که عظمت او به خاطر شهادت است، عظمت او به خاطر فداکاری در راه خداست، عظمت او به خاطر گذشت است؛ گذشت از همه چیز، از همه خواستهها، از همه مطلوبها، تبدیل کنیم به یک نقطه سبک، به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین و ندانند چه می گویند، درست است؟ این شکر این نعمت است که خدا به شما داده؟!»
رهبر معظم انقلاب همچنین در سخنان راهگشایی که در محرم سال ۱۴۱۴ ایراد نمودند، با نهی هر گونه عملی که جز دین نیست و باعث مخدوش شدن چهره اسلام و وهن خاندان رسالت می شود ــ از جمله آسیب رساندن به خود در عزاداریها و سینه خیز رفتن به سمت حرم ائمه ــ صریحاً فرمودند:«اینها جعلی است. اینها چیزهایی است که از دین نیست. بلاشک خدا از این کارها راضی نیست. دست علمای سلف بسته بود، اما امروز حاکمیت اسلام است. ما نباید کاری کنیم که جامعه اسلامی برتر، یعنی جامعه محب اهل بیت(ع) در نظر مسلمانان عالم و غیرمسلمانان، به عنوان یک گروه آدمهای خرافی بیمنطق معرفی شود.»
به راستی نیز باعث افتخار جامعه ادبی ماست که مقام معظم رهبری در کسوت عالمی روشن اندیش و ادیبی فرهیخته؛ یکی از بزرگترین طلایه داران «آسیب شناسی شعر دینی و آیینی» در روزگار ما هستند که باید از این بابت خدا را شاکر و سپاسگزار باشیم. دیدارهای سالانه شاعران با رهبرانقلاب، کارکردهای فراوانی دارد که یکی از مهمترین آنها «نقد و آسیب شناسی» است.
ایشان طرح مسائل غیر مستند، غلط و خلاف آموزههای دینی و قرآنی را در شعر آیینی جایز نمی دانند و بر این دقیقه پای می فشارند که شعر اصیل دینی باید«متکی و مستند به معارف حقه الهیه» باشد. رهبر انقلاب تأکید دارند که در برابر بیان مطالب انحرافی و خرافی که باعث مخدوش شدن چهره اسلام و وهن خاندان رسالت می شود، نباید ساکت، بی تفاوت و منفعل بود و با مؤاخذه و تذکر به شاعر و مداح، باید از تکرار چنین مسائلی پیشگیری کرد.
تا آنجا که به یاد دارم، امین شعر انقلاب در تمام دیدارهایی که با شاعران و ذاکران اهل بیت در طول سالیان بعد از انقلاب داشته اند، هرگاه در حضور ایشان شعر یا مرثیه ای خوانده شده که با روح دین و آیین در تقابل بوده، بدون هیچ ملاحظه ای به شاعر و مداح آن تذکر داده و خواستار اصلاح شعر یا مرثیه شده اند. ما نیز باید از رهبر فرزانه انقلاب این درس را بیاموزیم و به دنبال پالایش و پیرایش شعر آیینی از انحرافات و ناخالصیها باشیم تا این میراث ارجمند از گزند آفات و آسیبها در امان بماند.
ای تعزیهداران، به ادب بنشینید!
«من مقصدم این است که این هیأتیها که می خواهند مداح دعوت کنند، ببینند این مداح طبق موازین شرعی عمل می کند، دعوتش کنند، نمی کند، گیرند روز قیامت. خب این افرادی که در هیأت هستند، اگر خدای نخواسته شعرهای ناجوری بخوانند، مطالب ناجوری بگویند،اینها نشستنش حرام است؛ اگر دروغ بگویند، غلو بگویند یا بعضی چیزهایی که صلاح نیست.
الان مثلاً در شعرها آنقدر تشبیه هست، که حد و حساب ندارد. خب ما نباید این کارها را انجام دهیم…. مثلاً یک نفر آمد گفت ما شیعهها مجنون حسینیم و حسین هم لیلای ماست. همه گفتند احسنت! من بعد از این که ایشان نشست، گفتم شما به چی می گویید احسنت؟ به کفریات می گویید احسنت؟ چرا متوجه نیستید؟ این شعر بوده و شاعرش توجه نداشته، اما شما چرا توجه ندارید که بد است، خوب است؟»(حاج علی آهی در گفت و گو با سایت وارث)
حاج علی آهی، بزرگِ خاندان ستایشگران و اسوه ای شایسته و قابل احترام برای جامعه مداحان و ذاکران اهل بیت(علیهم السلام) بود. او در حوزه ادبیات آیینی – به خصوص نوحه و مرثیه – دغدغههایی ارجمند و انسانی داشت. آهی همواره تأکید می کرد که شاعر عاشورایی باید همچون پیشینیان با رعایت ادب و آداب زبان به مدح و ستایش آل الله (علیهم السلام) باز کند و مَحرم مصائب ابا عبدالله باشد، نه این که با سرودن غزل – مرثیههای عریان و مکشوف و نیشتر زدن بر زخمهای کربلا، داغ آل الله را تازه کند و بر آبروی خاندان رسالت چوب حراج بزند.
او دردمندانه می گفت که شاعر و ذاکر آگاه عاشورایی باید بر زخمهای رشید و غیور کربلا «مرهم حقیقت» بگذارد، نه این که با سرنیزههای دروغ و بدعت و تحریف، زخمهای دیگری بر پیکر کربلا وارد کند. شعر آیینی باید در ظهر عاشورا و در طوفان آتش و عطش از خون وضوبسازد.
بر مناره بندگی اذان بگوید، و با اقتدا بر سید و سالار شهیدان کربلا، پرچم «لا اله الا الله» را بر چکاد عبودیت به اهتزاز در آورد.
چرا که عصاره و جانمایه آموزههای قرآنی و وحیانی، چیزی جز «توحید» و «یکتاپرستی» نیست.
مجاهدی نستوه در حوزه آسیب پژوهی
«محمد علی مجاهدی» که به حق عنوان «پدر شعر آیینی انقلاب» را بر پیشانی خود دارد، از شاعران دینشناس و روشن اندیشی است که سالهاست بر این موضع حق – آسیب پژوهی شعر آیینی – پای می فشارد و با وجود همه سختیها و دشواریها، استوار و ثابت قدم در این مسیر روشن گام بر می دارد. من خود بارها و بارها از زبان این استاد ارجمند در حوزه آسیب شناسی شعر آیینی، نکات قابل تاملی را شنیده ام که انفعال و بیتفاوتی جامعه ادبی ما نسبت به آنها می تواند جان و جهان شعر دینی و آیینی روزگار ما را به مخاطره اندازد.
شایسته تر آن است که در این بخش فرازی از سخنان دردمندانه این استاد فرهیخته را با گوش جان بشنویم تا بیشتر به ضرورت آسیب شناسی و تحریف زدایی از ساحت ارجمند شعر عاشورایی پی ببریم:
«تصور کنید یک چشمه پرآب از صدر اسلام به صورت خودجوش، معارف زلال اسلام و فرهنگ ناب عاشورایی و حسینی را ارائه کرده و در یک بستر تاریخی ۱۱۰۰ ساله در جریان بوده است. این جریان ۱۱ قرن بسترهای تاریخی را درنوردیده تا امروز به دست ما رسیده است. قهری است که این جریان هر خس و خاشاکی را که در سر راهش بوده، همان گونه که آب جاری و سیار است، هر چه بیشتر از عمرش میگذرد، حجمش بیشتر میشود و میبینید که مطالب گزافه،خرافه،انحرافی وغیرمستند در آن بیشتر میشود.
در اینجا وظیفه پژوهشگر متعهد در چنین مقطع تاریخی چیست؟ آیا باید مانند گذشتگان از کنار این مسائل در نهایت بیدردی عبور کرد یا به رسالت تاریخی خود در این برهه خطیر عمل کنیم؟ به هر حال باید این زلال را که دیگر همان زلال اولیه نیست و با مطالب دیگر آمیخته شده است، پالایش و پیرایش کنیم و مطالب مستند و دست اول قابل اعتماد را از مطالب متقن روایی و تاریخی بیرون بکشیم… متفکران دلسوز و متعهدی مانند «مطهری» در منابری که داشتند و تریبونهایی که سخنرانی کردند، چقدر نسبت به همین آلایشها و مطالب مزاحم به ما هشدار دادند که ما به این سمت و سو نیاییم که از فرهنگ عاشورا یک فرهنگ ضدعاشورا بسازیم.
فرهنگ عاشورا سراسر سرشار از حماسه، ادب، گذشت، فداکاری، مروت، مناعت طبع، شهادت، ایثار و … است. هیچکس منکر این نیست که گریستن بر مصائب آلالله،همان پاداشهایی که حضرات معصومین(ع) به آنها بشارت دادند را دارد. اما مسئله این است که در زمان ما که وهابیت بینقاب به میدان آمده است و کیان و اعتبار شیعه را یکجا نشانه رفته، آیا باید مثل گذشته سکوت کرد و از کنار این مسائل در نهایت بیدردی گذشت و حرفی نزد؟ یا نشان دهیم که مطالبی که وهابیت به نام شیعه رواج میدهد و آن مطالب اغراقآمیز است و نسبت الوهیت دادن به حضرت علی(ع) و بانوی دو عالم و حضرت زینب(سلام الله علیهما) و دیگران با معیارهای اصیل و باورهای مسلم شیعی سازگاری ندارد و جزو مواردی است که باید از فرهنگ عاشورا حذف شود و جوهره قیام امام حسین(ع) را وارد کنیم.»(گفت و گوی اختصاصی با خبرگزاری قرآن، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۶)
به پشتوانه همین دغدغههای زلال و مقدس است که امروز نام او همچون ستارهای پرفروغ در سپهر شعر آیینی میدرخشد. چراکه وی طی سالها – بیش از نیم قرن – راه خجسته شعر آیینی را با خوندل، نقد جان و خوردن زخمزبان بر نوآمدگان هموار کرده و دریغ و درد که در تمام طول این سالها از دوست و دشمن – به جرم حسین کیشی و عاشورا اندیشی – خنجر بیمهری خورده است. از همین رو، نام این استاد فرهیخته را باید در صدر فهرست آسیب پژوهان حوزه شعر آیینی بعد از انقلاب نوشت:
هر شعر در رثای تو گفتیم نارساست
ای خطبۀ حماسی سرخت رسا فقط
تو مرگ را به سخره گرفتی، کجا رواست
تا نام تو خلاصه شود در عزا فقط ؟
عاشورا پژوهی دقیقه یاب
«محمد رضا سنگری»، پیش و بیش از آن که یک محقق و پژوهشگر به معنای عام باشد، یک «عاشورا پژوه» و «عاشورا نگار» شاخص و برجسته است. محققی که درد دین و آیین دارد و برای زدودن غبار بدعت و تحریف از چهره اسلام ناب محمدی (ص) مجاهدت می کند.
«سنگری» انسانی رسالت مدار است که روحی بی قرار و جانی دردمند دارد و با مجاهدتهای عالمانه خود، به دنبال تحقق و عینیت بخشیدن به «آرمانشهری» است که پیامبر خاتم (ص) در صدر اسلام و بیش از ۱۴۰۰ سال پیش، نقشه و جغرافیای آن را ترسیم کرده است.
این دانشی مرد فرزانه و پژوهشگر دین مدار از آنجا که در «جغرافیای عاشورا» زندگی می کند، سلوکی کربلایی و عاشورایی دارد و«عاشورا» را با تمام وجودش نفس میکشد. او به عاشورا نه به چشم یک حادثه، بلکه به چشم یک انقلاب ستم سوز و فرهنگ انسان ساز نگاه می کند. فرهنگی که به چهره دنیا رنگ سرخ «عزت و آزادی» می زند و زردی رخوت و عادت را از آیینه سیمای شب زده روزگار پاک می کند.
«مدینه فاضله» و«آرمانشهر» سنگری عاشوراست. او بر این اعتقاد و باور است که رسالت یک انسان حسینی مرام در روزگار ما، تلاشی خستگی ناپذیر در راستای احیای فرهنگ عاشوراست. او در مکتب انسان ساز عاشورا آموخته است که هر انقلابی دو چهره دارد: «خون و پیام». از همین رو، مومنانه بر این اعتقاد پای می فشارد که ادبیات آیینی و عاشورایی ما نباید تنها در مدح و منقبت و سوگ و مرثیه صرف خلاصه شود، بلکه باید روح بیداری را در کالبد شب زده جهان بدمد و بشارت ظهور صبح صادق را در گوش هوش شب زدگان منتظر فریاد کند.
آسیب پژوهی جسور و پرتلاش
حجت الاسلام والمسلمین«محمد صحتی درودی»(مؤلف ارجمند کتاب عاشورا پژوهی با رویکردی به تحریف شناسی تاریخ امام حسین) از پژوهشگران با انگیزه، جسور و پرکار حوزوی است که کارنامه ای بیست ساله در حوزه آسیب پژوهی و تحریف شناسی عاشورا دارد. وی در طول بیست سال گذشته تالیفات و مقالات فراوانی را با موضوع «عاشورا پژوهی» قلمی و منتشر کرده است.
وی در گفت و گویی با سایت مباحثات(مجله فکری تحلیلی حوزه و روحانیت)،انگیزه خود را از ورود به عرصه آسیب پژوهی عاشورا چنین بیان کرده است:
«علل و دلایل مختلفی وجود دارد که من به عاشوراپژوهی به ویژه با رویکرد تحریف شناسانه روی بیاورم. نخستین عاملش این بود که از همان ایام نوجوانی، بلکه خردسالی مداح و ذاکر اهل بیت بودم. از پنج یا ششسالگی در هیأتها ستایشگر اهلبیت بودم؛ به اصطلاح آذری زبانها نوحهخوان بودم. بعد تدریجاً وارد هیأتها شده و سخنرانی میکردم. در عین حالی که تحصیلات حوزوی را از سال ۵۶ شروع کرده بودم، در هیأتها سخنرانی هم میکردم. تا این که با کتاب سه جلدی «حماسه حسینی» از استاد شهید مرتضی مطهری آشنا شدم و بعد هم اولین کاری که کردم، برای سه جلد حماسه حسینی یک فهرست تفصیلی نوشتم. هنوز هم ریز مطالبش را در حاشیه یک دفتر صدبرگی دارم. از همان جا اراده من برای تحریفشناسی شروع شد.»
محمد صحتی سردرودی، در طول زندگی پربرکت خویش آثار قابل تاملی با موضوع «عاشورا پژوهی» و «تحریف شناسی عاشورا» قلمی و منتشر کرده است که عناوین زیر بخشی از این آثار است:
«تحریف شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین»،«عاشورا پژوهی با رویکردی به تحریف شناسی تاریخ امام حسین»، «سیمای کربلا؛ حریم حرّیّت»، « شهید فاتح در آینه اندیشه»، « مقتل الحسین به روایت شیخ صدوق»، «گزیدهای ازعاشورا پژوهی»، «منطق عاشورا پژوهی: اصول و مبانی تحقیق در تاریخ امام حسین علیه السلام»، «سیمای دمشق؛ آستان زینب»، و…
عاشورا، جغرافیای رازها
جاده و اسب مهیاست، بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست، بیا تا برویم
«ابوالقاسم حسینجانی»، شاعر، محقق و عاشورا پژوهی ژرف اندیش و دین آگاه است، و نگاهش به عاشورا و کربلا، نگاهی امروزین و کاربردی. او به عنوان متفکری واقع بین و دین آگاه، در سخنرانیها و تالیفات عاشوراییاش به دنبال رونمایی و پرده برداری از چهره اسلام ناب محمدی (ص) و حقیقت مکتب حسینی ست. حسینجانی با سرمایۀ عاشورا به دنبال عمارت جهان است، نه تجارت جهان. او عاشورا را میدان حضور و زمینه ساز ظهور می داند و با لهجه ای روشن قرائت اش از عاشورا را چنین بیان می کند:
«عاشورای حسینی از جنس تعقل و گفتوگو و آرامش است. اما عاشورای یزیدی از جنس هیاهوست تا مردم نفهمند که امام حسین (ع) چه میگوید…مسئولیت و مأموریت حسین(ع)، کشتن نیست، زنده کردن است. او بنیانگذار عملیات آزادسازی و آگاهی بخشی و احیاگری و اصلاحگری است. در نگاه و نگره حسین بن علی (ع)، تنها از راه «خوبیها»ست که «بدیها» را می شود از میان برداشت و این همان تنها معیار و معادله ای است که همیشه خدا، در جای جای جهان جواب می دهد.
عاشورا در کلمه ای کوتاه، رویارویی «بیدارگران» است با «بیدادگران» و همه هدف حسین بن علی(ع)، در مدیریت و مهندسی حرکات حیاتبخش و احیاگرانه عاشورایی، جز آن نیست که با ریشه کنی و فروپاشی بیدادگری، بیداری و بیدارگری را در همه جای جهان بپراکند و آرامش و صلح و آرامشگری را در زمینه زمین و جان جهان بنشاند.»
حکایت همچنان باقی است…
بی انصافی است که حوزه «آسیب پژوهی و تحریف شناسی عاشورا» را در همین چهرهها که ذکر شد،خلاصه کنیم. یقیناً در این نوشتار، نام بسیاری از بزرگان این عرصه خالی است که فروتنانه بابت این تعلل و کوتاهی در پرداختن به سایر آثار عذرخواهی می کنم. امیدوارم در فرصتی دیگر بتوانم به گونه ای کامل تر و شامل تر به سایر پژوهشگران و نام آوران این عرصه بپردازم.
اندیشمندانِ ارجمندی چون: محمدرضا حکیمی(قیام جاودانه)، آیت الله امام موسی صدر(سفر شهادت؛گفتارهایی در باره واقعه عاشورا)،دکترعلی شریعتی(حسین،وارث آدم)، دکترسیدجعفر شهیدی(پس از پنجاه سال؛ پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین)،آیت الله سیدمصطفی محقق داماد(فاجعه جهل مقدس؛ گفتارهایی در تحلیل حادثه عاشورای حسینی)، علی صفایی حایری(عاشورا و وارثان عاشورا)، رحیم پور ازغدی(حسین، عقل سرخ)، حجت الاسلام رسول جعفریان(تاملی درنهضت عاشورا)،مرضیه محمدزاده(طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی)،سیدعبدالحمید ضیایی(جامعه شناسی تحریفات عاشورا)،سید علی اصغر موسوی(نظریه پرداز حوزه شعر آیینی) و…
حرف آخر این که امروز نیز با توجه به نیاز و ضرورتی که وجود دارد، بر ما و همه اصحاب فکر و فرهنگ است که برای حفظ عاشورا – این میراث گرانسنگ شیعی – از گزند آفات، در حوزههای تخصصی خود، راه استاد شهید آیت الله مطهری را ادامه دهیم. با توجه به این که حوزه تخصصی شاعران و ذاکران اهل بیت(علیهم السلام) شعر دینی و آیینی است، پالایش و پیرایش این حوزه از آفات، رسالت مقدسی است که شانه خالی کردن از زیر بار آن، به دور از تعهد و رسالت مداری یک هنرمند مسلمان است. به امید تحقق این آرزوی روشن.
آسیب شناسی، مسئله جدید و نوپدیدی نیست و اگر بخواهیم آن را به زبان امروز ترجمه کنیم، همان «امر به معروف و نهی از منکر»است که در دین مبین اسلام، یک تکلیف مُسَلم و از برجسته ترین واجبات الهی است، نه یک امر سلیقه ای که مشروط به موافقت یا مخالفت این و آن باشد. چون هدف اصلی یک آسیب پژوه، چیزی جز تشخیص مصادیق «منکر» و تلاش برای اصلاح جامعه با دعوت به «معروف» نیست. برای مثال «بدعت» در دین یکی از بزرگ ترین منکرات است که در علم آسیب شناسی علاوه بر این که به عنوان یک «آسیب دینی» مورد واکاوی و کالبدشکافی قرار می گیرد، راههای مقابله با آن نیز شناسایی و پیشنهاد می شود.
سطحی نگری و توقف در «صورت دین» نیز از دیگر آفات و آسیبهای دینی روز و روزگار ماست که پرداختن به آن از رسالتهای یک آسیب پژوه دینی است. چنان که در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم:« قَطَعَ ظَهری اثنانِ:عالِمٌ مُتَهَتِّکٌ و جاهِلٌ مُتَنَسِّکٌ،هذا یَصُدُّ النّاسَ عَن عِلمِهِ بِتَهَتُّکِهِ،وهذا یَصُدُّ النّاسَ عَن نُسُکِهِ بِجَهلِهِ: دو نفر کمر مرا شکستند؛عالم بی دین و هتاک و نیز جاهل و نادانی که صرفاً عامل به ظاهر دستورهای دین است.»(عوالی اللآلی: ۴ر۷۷ر۶۴)
رسالت اصلی همه پیامبران توحیدی – از آدم تا خاتم- به نوعی آسیب شناسی و اصلاح گری بوده است. رسولان الهی، مُصلحان و حکیمانی دردشناس بوده اند و رسالتی بالاتر از امر به معروف و نهی از منکر نداشتهاند. چنان که پیامبر اکرم(ص) در حدیثی می فرماید: «مَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَى عَنِ الْمُنْکَرِ فَهُوَ خَلِیفَهُ اللَّهِ فِیالْأَرْضِ وَ خَلِیفَهُ رَسُولِه:هر کس امر به معروف و نهى از منکر نماید، جانشین خدا در زمین و جانشین رسول اوست.» (مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل، ج ۱۲، ص ۱۷۹، ح ۱۳۸۱۷)
مولی الموحدین،حضرت امام علی(ع) نیز در این خصوص می فرمایند:«تمام واجبات،حتی جهاد،نسبت به امر به معروف و نهی از منکر، مانند قطره ای است در برابر دریا.»(نهج البلاغه، صبحی صالح، ص ۵۴۲ ، ح ۳۷۴)
حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نیز در وصیت نامه خود که خطاب به برادرش محمّدبن حنفیّه نوشته است، هدف اصلی قیامش را اصلاح امت جدش می خواند و می فرماید:
«إِنّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لا بَطَرًا و َلا مُفْسِدًا وَ لا ظالِمًا وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْصْلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی، أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ وَأَسیر بِسیرَه ِجَدّی وَ أَبی عَلِی بْنِ أَبیطالِب: من از روی شرارت و مفسده و یا برای فساد و ستمگری قیام نکردم، من فقط برای اصلاح در امّت جدّم از وطن خروج کردم. قصد دارم به معروف امر کنم و از منکر بازدارم و به سیره و روش جدّم و پدرم علی بن ابیطالب عمل نمایم.»(لمعات الحسین، ص۱۶، نفس المهموم ،محدث قمی، ص ۴۵،مقتل الحسین خوارزمی، ج۱)
طلایه داران و رهبران انقلابهای بزرگ جهان نیز در زمره آسیب شناسان اجتماعی روزگار خود بوده و در مسیر اصلاح امور و رفع ناهنجاریهای زمان و زمانه خود گام برداشته اند. رهبران نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر نیز همچون سید جمال الدین اسدآبادی، علامه اقبال لاهوری، سید قطب، عبدالرحمن کواکبی، میرزا رضای کرمانی، امام خمینی(ره)، علامه شهید مرتضی مطهری، امام موسی صدر، آیت الله طالقانی، دکتر شریعتی و… نیز مُصلح و آسیب شناس بوده اند.
امروز ما نیز اگر ادعای اسلام و مسلمانی داریم، نمیتوانیم از انجام این تکلیف الهی و انسانی طفره برویم و شانه خالی کنیم. به خصوص ما که خود را پیرو اسوه احرار و آزادگان جهان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) می دانیم. آسیب شناسی یا همان « امربه معروف» و «نهی از منکر» رسالت هنوز و همیشه ماست. چرا که ما این درس انسان ساز را در مکتب حسینی آموخته ایم. چنان که در فرازی از زیارت اربعین در باره فلسفه قیام عاشورا می خوانیم:
«و بَذلَ مُهجَتـَهُ فیکَ لیَستـَنقـِذَ عِبادکَ مِنَ الجَهالهِ وَ حَیرَهِ الضـَلالة: حسین علیه السلام خون قلبش را به آستان الهی هدیه داد تا بندگان را از ظلمت جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد.»
اکنون به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم، ماه قیام و پیام و بیداری، و پیروزی خون بر شمشیر؛ در این نوشتار یادکردی از آسیب پژوهان عاشورا خواهیم داشت.
پیشینه تحریف شناسی عاشورا
با کمی اغماض می توان گفت مقابله و مبارزه جدی با «تحریفات عاشورا» در «عصر بیداری» یا دوران پرآشوب و تاریخ ساز مشروطه آغاز گردید. دیگر این که بی هیچ شکی باید «میرزا حسین نوری» و «حاج شیخ عباس قمی» را جزو پیشاهنگان قافله مقابله و مبارزه با تحریفات عاشورا دانست.
«میرزا حسین نوری» – استاد حاج شیخ عباس قمی(مؤلف مفاتیح الجنان) – که در اواخر دوره قاجار می زیسته، از نخستین کسانی است که به صورت مستند و عالمانه به حوزه آسیب پژوهی و تحریف شناسی عاشورا ورود پیدا کرده است. کتاب «لؤلؤ و مرجان» وی از بهترین منابع در این خصوص است. استاد مطهری با فوق العاده خواندن کتاب «لؤلؤ و مرجان» می گوید:«آنچه که من میگویم، غالباً همانهایی است که مرحوم حاجی نوری هم از آنها ناله کرده است، و حتی این مرد بزرگ صریحاً میگوید که امروز باید عزای حسین را گرفت؛ اما در عصر ما برای حسین یک عزای جدیدی است که در گذشته نبوده است و آن عزای جدید، برای این همه دروغهایی است که در باره حادثه کربلا گفته میشود و هیچکس جلوی این دروغها را نمیگیرد. به این مصیبت حسین بنعلی باید گریست، نه برای شمشیرها و نیزههایی که در آن روز بر پیکر شریفش وارد شد.»
رضا اسماعیلی: محدث نوری در کتاب فوق به نقد کتابهای «اکسیر العباده فی اسرار الشهاده« مرحوم فاضل دربندی و «روضة الشهدا»ی ملاحسین کاشفی پرداخته است که دربردارنده تحریفهای زیادی نسبت به واقعه عاشورا هستند. وی کتاب «لؤلؤ و مرجان» را یک سال پیش از آن که روی در نقاب خاک بکشد، به پایان برد.
حاج شیخ عباس قمی، از محدثان قرن چهارده هجری و مؤلف «مفاتیح الجنان» و مقتل«نفس المهموم»، از دیگر عالمانی است که نسبت به حفظ واقعه عاشورا از گزند آفات و تحریفات، تأکید داشته است. همچنان که اشاره شد، وی از شاگردان برجسته محدث نوری بوده و در مقتل ارزشمند «نفس المهموم»، واقعه کربلا را با استفاده از روایات مستند و معتبر بازسازی کرده است. یکی از توصیههای بیست گانه وی به اهل منبر و روضه خوانان این است که «روضه مکشوف» نخوانند و اسرار آل محمد(ص) را در منبر فاش نکنند؛ زیرا ممکن است عامه مردم ظرفیت درک مقامات آنان را نداشته باشند و آنها را انکار کنند.
علامه سیدمحسن امین جبل عاملی(فقیه و ادیب لبنانی) ومؤلف مجموعه عظیم «اعیان الشیعه» که در بر دارنده زندگی نامه و شرح حال علما و بزرگان شیعه است، با رساله ارزشمند «التنزیه لأعمال الشبیه» و صالحی نجفآبادی با کتاب «شهید جاوید» نیز در جبهه عالمان دغدغه مندی هستند که در حوزه پر خوف و خطر«تحریف شناسی عاشورا»، حرفهای معقول و هوشمندانه ای برای گفتن داشته اند. کتاب علامه امین در سال ۱۳۲۲ با عنوان«عزاداریهای نامشروع»به اهتمام جلال آل احمد به فارسی ترجمه شده است. علامه در این کتاب، روایتهای غیرمستند و آمیخته به خرافات در باره واقعه عاشورا و قیام حسینی را مورد ارزیابی و نقد قرار می دهد.
شیخ محمدباقر خراسانی بیرجندی، از فقها و محدثان بنام قرن چهاردهم هجری و از شاگردان محدث نوری نیز با تالیف کتاب «کبریت احمر» که مخاطب اصلی آن بیشتر وعاظ و اهل منبر می باشند، گام دیگری در مسیر اصلاح فرهنگ عزاداری حسینی و پیرایش و پالایش آن از تحریفات برداشته است.
نام بزرگانی چون: سیدعبدالحسین شوشتری، آیتالله شیخ عبدالکریم حائری(بنیانگذار حوزه علمیه قم) و آیتالله بروجردی را نیز باید به فهرست «تحریف پژوهان عاشورا»افزود. مقرون به صواب آن است که سهم عالمان نامبرده در تحریف زدایی از فرهنگ عاشورا در مقاله ای مستقل مورد بررسی قرار گیرد.
امام خمینی: «مُحرّم» را زنده نگهدارید
و اما بررسی نقش و جایگاه والای معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) در حوزه آسیب پژوهی عاشورا، نیاز به تحقیقی مستقل و مجالی فراخ دارد که در حوصله این نوشتار نمی گنجد. حضرت امام از عالمان روشن اندیشی بود که همواره بر حفظ این میراث معنوی – محرم و صفر – تأکید می کرد. آن عبدصالح خدا قیام حسینی را «غلبه سپاه عقل بر جهل و عدل بر ظلم» می دانست و برای زنده نگاه داشتن روح ظلم ستیزی، آزادگی و عدالت خواهی، بر در اهتزاز نگاه داشتن پرچم پر افتخار عاشورا پای می فشرد.
حضرت امام با تأکید بر دریافتن «پیامهای عاشورا» و توجه به بُعد «معرفت افزایی» حماسه حسینی میفرمود:«مجلس عزا نه برای این است که گریه کنند برای سید الشهدا و اجر ببرند- البته این هم هست و دیگران را اجر اخروی نصیب کند- بلکه مهم، آن جنبه سیاسی است که ائمه ما در صدر اسلام نقشه اش را کشیدهاند که تا آخر باشد و آن، این که اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده و هیچ چیز نمی تواند این کار را به مقداری که عزای حضرت سید الشهدا در او تأثیر دارد، تأثیر بکند.»(صحیفه امام، ج۱۶، ص: ۳۴۶٫ بیانات امام در جمع گروهی از علما)
استاد مطهری، خط شکن حوزه آسیب پژوهی عاشورا
«ما اکنون بیش از هرچیزی نیازمندیم به یک رستاخیز دینی و اسلامی، به یک احیای تفکر دینی، به یک نهضت روشنگر اسلامی.»(مجموعه آثار شهید مطهری ، ج۲۵، ص: ۵۰۶)
استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری برای اولین بار با چاپ و انتشار کتاب «فریادهای شهید مطهری بر تحریفات عاشورا» در سال ۱۳۶۰ به بررسی تحریفات لفظی و معنوی عاشورا پرداخت و با جسارتی قابل ستایش راه «آسیب پژوهی عاشورا» را هموار کرد. این کتاب ارزشمند بعدها به علت استقبال فراوان مخاطبان – به انضمام چند سخنرانی و یادداشت دیگر – با عنوان «حماسه حسینی» مورد تجدید چاپ قرار گرفت.
بعد از انقلاب نیز«حماسه حسینی» بیش از پنجاه بار تجدید چاپ و به چندین زبان ترجمه شد. بازنشر مکرر این اثر ارزشمند مُبَین عطش جامعه دینی ما به چاپ و انتشار آثاری است که به نقد و کالبدشکافی عالمانه سلوک دینی می پردازند. تا پیش از انتشار کتاب «حماسه حسینی»؛ ورود به عرصه «آسیب پژوهی عاشورا» به راستی کاری صعب و دشوار بود. اما چاپ و انتشار این اثر قابل ستایش تحلیلی و تحقیقی تا حدود زیادی راه آسیب شناسی و تحریف زدایی از دین و آیین را بر دغدغه مندان دینی هموار کرد.
با وجود خط شکنیهای استاد مطهری در این حوزه، متأسفانه در سالهای اخیر، ورود به حوزه آسیب شناسی شعر آیینی همواره با «اما و اگر»های فراوانی همراه بوده است. با کمال تاسف باید اعتراف کرد که بعد از گذشت چهل سال، امروز ما در حوزه آسیب شناسی دینی از استاد مطهری عقب تریم و گامهای چندان بلندی برای تحقق این مهم برنداشته ایم.
رهبری، طلایه دار آسیب پژوهی عاشورا
«امروز حسین بن علی(ع) می تواند دنیا را نجات بدهد، به شرط آن که چهره او را با تحریف مغشوش نکنند. نگذارید مفاهیم تحریف آمیز، کارهای تحریف آمیز و غلط، چشمها و دلها را از چهره مبارک و منوّر حسین بن علی(ع) منصرف کند؛ با تحریف بایستی مقابله کنید.»(مقام معظم رهبری، در دیدار با روحانیون و وعّاظ در آستانه ماه محرّم ۱۴۱۶ ق -۳ خرداد ۱۳۷۴)
از فردای پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز، مقام معظم رهبری به عنوان یکی از برجسته ترین شاگردان حضرت امام خمینی، از بزرگترین طلایه داران آسیب پژوهی سلوک دینی روزگار ما – به خصوص در حوزه شعر و ادبیات دینی و آیینی – بوده است. ریزبینیها، تیزبینیها و نکته سنجیهای عالمانه رهبری در حوزه شعر آیینی و عاشورایی، در مواردی باعث شگفتی و غافلگیری جامعه مداحان و ذاکران اهل بیت شده است. برای مثال، اعلام نظر صریح رهبری در مورد «برهنه شدن در هیآت» برای بسیاری غیرمنتظره بود. رهبر انقلاب در این مورد صریحاً فرمودند:
«این که ما مجلس عزاداری و مدح سیّدالشهدا را که عظمت او به خاطر شهادت است، عظمت او به خاطر فداکاری در راه خداست، عظمت او به خاطر گذشت است؛ گذشت از همه چیز، از همه خواستهها، از همه مطلوبها، تبدیل کنیم به یک نقطه سبک، به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین و ندانند چه می گویند، درست است؟ این شکر این نعمت است که خدا به شما داده؟!»
رهبر معظم انقلاب همچنین در سخنان راهگشایی که در محرم سال ۱۴۱۴ ایراد نمودند، با نهی هر گونه عملی که جز دین نیست و باعث مخدوش شدن چهره اسلام و وهن خاندان رسالت می شود ــ از جمله آسیب رساندن به خود در عزاداریها و سینه خیز رفتن به سمت حرم ائمه ــ صریحاً فرمودند:«اینها جعلی است. اینها چیزهایی است که از دین نیست. بلاشک خدا از این کارها راضی نیست. دست علمای سلف بسته بود، اما امروز حاکمیت اسلام است. ما نباید کاری کنیم که جامعه اسلامی برتر، یعنی جامعه محب اهل بیت(ع) در نظر مسلمانان عالم و غیرمسلمانان، به عنوان یک گروه آدمهای خرافی بیمنطق معرفی شود.»
به راستی نیز باعث افتخار جامعه ادبی ماست که مقام معظم رهبری در کسوت عالمی روشن اندیش و ادیبی فرهیخته؛ یکی از بزرگترین طلایه داران «آسیب شناسی شعر دینی و آیینی» در روزگار ما هستند که باید از این بابت خدا را شاکر و سپاسگزار باشیم. دیدارهای سالانه شاعران با رهبرانقلاب، کارکردهای فراوانی دارد که یکی از مهمترین آنها «نقد و آسیب شناسی» است.
ایشان طرح مسائل غیر مستند، غلط و خلاف آموزههای دینی و قرآنی را در شعر آیینی جایز نمی دانند و بر این دقیقه پای می فشارند که شعر اصیل دینی باید«متکی و مستند به معارف حقه الهیه» باشد. رهبر انقلاب تأکید دارند که در برابر بیان مطالب انحرافی و خرافی که باعث مخدوش شدن چهره اسلام و وهن خاندان رسالت می شود، نباید ساکت، بی تفاوت و منفعل بود و با مؤاخذه و تذکر به شاعر و مداح، باید از تکرار چنین مسائلی پیشگیری کرد.
تا آنجا که به یاد دارم، امین شعر انقلاب در تمام دیدارهایی که با شاعران و ذاکران اهل بیت در طول سالیان بعد از انقلاب داشته اند، هرگاه در حضور ایشان شعر یا مرثیه ای خوانده شده که با روح دین و آیین در تقابل بوده، بدون هیچ ملاحظه ای به شاعر و مداح آن تذکر داده و خواستار اصلاح شعر یا مرثیه شده اند. ما نیز باید از رهبر فرزانه انقلاب این درس را بیاموزیم و به دنبال پالایش و پیرایش شعر آیینی از انحرافات و ناخالصیها باشیم تا این میراث ارجمند از گزند آفات و آسیبها در امان بماند.
ای تعزیهداران، به ادب بنشینید!
«من مقصدم این است که این هیأتیها که می خواهند مداح دعوت کنند، ببینند این مداح طبق موازین شرعی عمل می کند، دعوتش کنند، نمی کند، گیرند روز قیامت. خب این افرادی که در هیأت هستند، اگر خدای نخواسته شعرهای ناجوری بخوانند، مطالب ناجوری بگویند،اینها نشستنش حرام است؛ اگر دروغ بگویند، غلو بگویند یا بعضی چیزهایی که صلاح نیست.
الان مثلاً در شعرها آنقدر تشبیه هست، که حد و حساب ندارد. خب ما نباید این کارها را انجام دهیم…. مثلاً یک نفر آمد گفت ما شیعهها مجنون حسینیم و حسین هم لیلای ماست. همه گفتند احسنت! من بعد از این که ایشان نشست، گفتم شما به چی می گویید احسنت؟ به کفریات می گویید احسنت؟ چرا متوجه نیستید؟ این شعر بوده و شاعرش توجه نداشته، اما شما چرا توجه ندارید که بد است، خوب است؟»(حاج علی آهی در گفت و گو با سایت وارث)
حاج علی آهی، بزرگِ خاندان ستایشگران و اسوه ای شایسته و قابل احترام برای جامعه مداحان و ذاکران اهل بیت(علیهم السلام) بود. او در حوزه ادبیات آیینی – به خصوص نوحه و مرثیه – دغدغههایی ارجمند و انسانی داشت. آهی همواره تأکید می کرد که شاعر عاشورایی باید همچون پیشینیان با رعایت ادب و آداب زبان به مدح و ستایش آل الله (علیهم السلام) باز کند و مَحرم مصائب ابا عبدالله باشد، نه این که با سرودن غزل – مرثیههای عریان و مکشوف و نیشتر زدن بر زخمهای کربلا، داغ آل الله را تازه کند و بر آبروی خاندان رسالت چوب حراج بزند.
او دردمندانه می گفت که شاعر و ذاکر آگاه عاشورایی باید بر زخمهای رشید و غیور کربلا «مرهم حقیقت» بگذارد، نه این که با سرنیزههای دروغ و بدعت و تحریف، زخمهای دیگری بر پیکر کربلا وارد کند. شعر آیینی باید در ظهر عاشورا و در طوفان آتش و عطش از خون وضوبسازد.
بر مناره بندگی اذان بگوید، و با اقتدا بر سید و سالار شهیدان کربلا، پرچم «لا اله الا الله» را بر چکاد عبودیت به اهتزاز در آورد.
چرا که عصاره و جانمایه آموزههای قرآنی و وحیانی، چیزی جز «توحید» و «یکتاپرستی» نیست.
مجاهدی نستوه در حوزه آسیب پژوهی
«محمد علی مجاهدی» که به حق عنوان «پدر شعر آیینی انقلاب» را بر پیشانی خود دارد، از شاعران دینشناس و روشن اندیشی است که سالهاست بر این موضع حق – آسیب پژوهی شعر آیینی – پای می فشارد و با وجود همه سختیها و دشواریها، استوار و ثابت قدم در این مسیر روشن گام بر می دارد. من خود بارها و بارها از زبان این استاد ارجمند در حوزه آسیب شناسی شعر آیینی، نکات قابل تاملی را شنیده ام که انفعال و بیتفاوتی جامعه ادبی ما نسبت به آنها می تواند جان و جهان شعر دینی و آیینی روزگار ما را به مخاطره اندازد.
شایسته تر آن است که در این بخش فرازی از سخنان دردمندانه این استاد فرهیخته را با گوش جان بشنویم تا بیشتر به ضرورت آسیب شناسی و تحریف زدایی از ساحت ارجمند شعر عاشورایی پی ببریم:
«تصور کنید یک چشمه پرآب از صدر اسلام به صورت خودجوش، معارف زلال اسلام و فرهنگ ناب عاشورایی و حسینی را ارائه کرده و در یک بستر تاریخی ۱۱۰۰ ساله در جریان بوده است. این جریان ۱۱ قرن بسترهای تاریخی را درنوردیده تا امروز به دست ما رسیده است. قهری است که این جریان هر خس و خاشاکی را که در سر راهش بوده، همان گونه که آب جاری و سیار است، هر چه بیشتر از عمرش میگذرد، حجمش بیشتر میشود و میبینید که مطالب گزافه،خرافه،انحرافی وغیرمستند در آن بیشتر میشود.
در اینجا وظیفه پژوهشگر متعهد در چنین مقطع تاریخی چیست؟ آیا باید مانند گذشتگان از کنار این مسائل در نهایت بیدردی عبور کرد یا به رسالت تاریخی خود در این برهه خطیر عمل کنیم؟ به هر حال باید این زلال را که دیگر همان زلال اولیه نیست و با مطالب دیگر آمیخته شده است، پالایش و پیرایش کنیم و مطالب مستند و دست اول قابل اعتماد را از مطالب متقن روایی و تاریخی بیرون بکشیم… متفکران دلسوز و متعهدی مانند «مطهری» در منابری که داشتند و تریبونهایی که سخنرانی کردند، چقدر نسبت به همین آلایشها و مطالب مزاحم به ما هشدار دادند که ما به این سمت و سو نیاییم که از فرهنگ عاشورا یک فرهنگ ضدعاشورا بسازیم.
فرهنگ عاشورا سراسر سرشار از حماسه، ادب، گذشت، فداکاری، مروت، مناعت طبع، شهادت، ایثار و … است. هیچکس منکر این نیست که گریستن بر مصائب آلالله،همان پاداشهایی که حضرات معصومین(ع) به آنها بشارت دادند را دارد. اما مسئله این است که در زمان ما که وهابیت بینقاب به میدان آمده است و کیان و اعتبار شیعه را یکجا نشانه رفته، آیا باید مثل گذشته سکوت کرد و از کنار این مسائل در نهایت بیدردی گذشت و حرفی نزد؟ یا نشان دهیم که مطالبی که وهابیت به نام شیعه رواج میدهد و آن مطالب اغراقآمیز است و نسبت الوهیت دادن به حضرت علی(ع) و بانوی دو عالم و حضرت زینب(سلام الله علیهما) و دیگران با معیارهای اصیل و باورهای مسلم شیعی سازگاری ندارد و جزو مواردی است که باید از فرهنگ عاشورا حذف شود و جوهره قیام امام حسین(ع) را وارد کنیم.»(گفت و گوی اختصاصی با خبرگزاری قرآن، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۶)
به پشتوانه همین دغدغههای زلال و مقدس است که امروز نام او همچون ستارهای پرفروغ در سپهر شعر آیینی میدرخشد. چراکه وی طی سالها – بیش از نیم قرن – راه خجسته شعر آیینی را با خوندل، نقد جان و خوردن زخمزبان بر نوآمدگان هموار کرده و دریغ و درد که در تمام طول این سالها از دوست و دشمن – به جرم حسین کیشی و عاشورا اندیشی – خنجر بیمهری خورده است. از همین رو، نام این استاد فرهیخته را باید در صدر فهرست آسیب پژوهان حوزه شعر آیینی بعد از انقلاب نوشت:
هر شعر در رثای تو گفتیم نارساست
ای خطبۀ حماسی سرخت رسا فقط
تو مرگ را به سخره گرفتی، کجا رواست
تا نام تو خلاصه شود در عزا فقط ؟
عاشورا پژوهی دقیقه یاب
«محمد رضا سنگری»، پیش و بیش از آن که یک محقق و پژوهشگر به معنای عام باشد، یک «عاشورا پژوه» و «عاشورا نگار» شاخص و برجسته است. محققی که درد دین و آیین دارد و برای زدودن غبار بدعت و تحریف از چهره اسلام ناب محمدی (ص) مجاهدت می کند.
«سنگری» انسانی رسالت مدار است که روحی بی قرار و جانی دردمند دارد و با مجاهدتهای عالمانه خود، به دنبال تحقق و عینیت بخشیدن به «آرمانشهری» است که پیامبر خاتم (ص) در صدر اسلام و بیش از ۱۴۰۰ سال پیش، نقشه و جغرافیای آن را ترسیم کرده است.
این دانشی مرد فرزانه و پژوهشگر دین مدار از آنجا که در «جغرافیای عاشورا» زندگی می کند، سلوکی کربلایی و عاشورایی دارد و«عاشورا» را با تمام وجودش نفس میکشد. او به عاشورا نه به چشم یک حادثه، بلکه به چشم یک انقلاب ستم سوز و فرهنگ انسان ساز نگاه می کند. فرهنگی که به چهره دنیا رنگ سرخ «عزت و آزادی» می زند و زردی رخوت و عادت را از آیینه سیمای شب زده روزگار پاک می کند.
«مدینه فاضله» و«آرمانشهر» سنگری عاشوراست. او بر این اعتقاد و باور است که رسالت یک انسان حسینی مرام در روزگار ما، تلاشی خستگی ناپذیر در راستای احیای فرهنگ عاشوراست. او در مکتب انسان ساز عاشورا آموخته است که هر انقلابی دو چهره دارد: «خون و پیام». از همین رو، مومنانه بر این اعتقاد پای می فشارد که ادبیات آیینی و عاشورایی ما نباید تنها در مدح و منقبت و سوگ و مرثیه صرف خلاصه شود، بلکه باید روح بیداری را در کالبد شب زده جهان بدمد و بشارت ظهور صبح صادق را در گوش هوش شب زدگان منتظر فریاد کند.
آسیب پژوهی جسور و پرتلاش
حجت الاسلام والمسلمین«محمد صحتی درودی»(مؤلف ارجمند کتاب عاشورا پژوهی با رویکردی به تحریف شناسی تاریخ امام حسین) از پژوهشگران با انگیزه، جسور و پرکار حوزوی است که کارنامه ای بیست ساله در حوزه آسیب پژوهی و تحریف شناسی عاشورا دارد. وی در طول بیست سال گذشته تالیفات و مقالات فراوانی را با موضوع «عاشورا پژوهی» قلمی و منتشر کرده است.
وی در گفت و گویی با سایت مباحثات(مجله فکری تحلیلی حوزه و روحانیت)،انگیزه خود را از ورود به عرصه آسیب پژوهی عاشورا چنین بیان کرده است:
«علل و دلایل مختلفی وجود دارد که من به عاشوراپژوهی به ویژه با رویکرد تحریف شناسانه روی بیاورم. نخستین عاملش این بود که از همان ایام نوجوانی، بلکه خردسالی مداح و ذاکر اهل بیت بودم. از پنج یا ششسالگی در هیأتها ستایشگر اهلبیت بودم؛ به اصطلاح آذری زبانها نوحهخوان بودم. بعد تدریجاً وارد هیأتها شده و سخنرانی میکردم. در عین حالی که تحصیلات حوزوی را از سال ۵۶ شروع کرده بودم، در هیأتها سخنرانی هم میکردم. تا این که با کتاب سه جلدی «حماسه حسینی» از استاد شهید مرتضی مطهری آشنا شدم و بعد هم اولین کاری که کردم، برای سه جلد حماسه حسینی یک فهرست تفصیلی نوشتم. هنوز هم ریز مطالبش را در حاشیه یک دفتر صدبرگی دارم. از همان جا اراده من برای تحریفشناسی شروع شد.»
محمد صحتی سردرودی، در طول زندگی پربرکت خویش آثار قابل تاملی با موضوع «عاشورا پژوهی» و «تحریف شناسی عاشورا» قلمی و منتشر کرده است که عناوین زیر بخشی از این آثار است:
«تحریف شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین»،«عاشورا پژوهی با رویکردی به تحریف شناسی تاریخ امام حسین»، «سیمای کربلا؛ حریم حرّیّت»، « شهید فاتح در آینه اندیشه»، « مقتل الحسین به روایت شیخ صدوق»، «گزیدهای ازعاشورا پژوهی»، «منطق عاشورا پژوهی: اصول و مبانی تحقیق در تاریخ امام حسین علیه السلام»، «سیمای دمشق؛ آستان زینب»، و…
عاشورا، جغرافیای رازها
جاده و اسب مهیاست، بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست، بیا تا برویم
«ابوالقاسم حسینجانی»، شاعر، محقق و عاشورا پژوهی ژرف اندیش و دین آگاه است، و نگاهش به عاشورا و کربلا، نگاهی امروزین و کاربردی. او به عنوان متفکری واقع بین و دین آگاه، در سخنرانیها و تالیفات عاشوراییاش به دنبال رونمایی و پرده برداری از چهره اسلام ناب محمدی (ص) و حقیقت مکتب حسینی ست. حسینجانی با سرمایۀ عاشورا به دنبال عمارت جهان است، نه تجارت جهان. او عاشورا را میدان حضور و زمینه ساز ظهور می داند و با لهجه ای روشن قرائت اش از عاشورا را چنین بیان می کند:
«عاشورای حسینی از جنس تعقل و گفتوگو و آرامش است. اما عاشورای یزیدی از جنس هیاهوست تا مردم نفهمند که امام حسین (ع) چه میگوید…مسئولیت و مأموریت حسین(ع)، کشتن نیست، زنده کردن است. او بنیانگذار عملیات آزادسازی و آگاهی بخشی و احیاگری و اصلاحگری است. در نگاه و نگره حسین بن علی (ع)، تنها از راه «خوبیها»ست که «بدیها» را می شود از میان برداشت و این همان تنها معیار و معادله ای است که همیشه خدا، در جای جای جهان جواب می دهد.
عاشورا در کلمه ای کوتاه، رویارویی «بیدارگران» است با «بیدادگران» و همه هدف حسین بن علی(ع)، در مدیریت و مهندسی حرکات حیاتبخش و احیاگرانه عاشورایی، جز آن نیست که با ریشه کنی و فروپاشی بیدادگری، بیداری و بیدارگری را در همه جای جهان بپراکند و آرامش و صلح و آرامشگری را در زمینه زمین و جان جهان بنشاند.»
حکایت همچنان باقی است…
بی انصافی است که حوزه «آسیب پژوهی و تحریف شناسی عاشورا» را در همین چهرهها که ذکر شد،خلاصه کنیم. یقیناً در این نوشتار، نام بسیاری از بزرگان این عرصه خالی است که فروتنانه بابت این تعلل و کوتاهی در پرداختن به سایر آثار عذرخواهی می کنم. امیدوارم در فرصتی دیگر بتوانم به گونه ای کامل تر و شامل تر به سایر پژوهشگران و نام آوران این عرصه بپردازم.
اندیشمندانِ ارجمندی چون: محمدرضا حکیمی(قیام جاودانه)، آیت الله امام موسی صدر(سفر شهادت؛گفتارهایی در باره واقعه عاشورا)،دکترعلی شریعتی(حسین،وارث آدم)، دکترسیدجعفر شهیدی(پس از پنجاه سال؛ پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین)،آیت الله سیدمصطفی محقق داماد(فاجعه جهل مقدس؛ گفتارهایی در تحلیل حادثه عاشورای حسینی)، علی صفایی حایری(عاشورا و وارثان عاشورا)، رحیم پور ازغدی(حسین، عقل سرخ)، حجت الاسلام رسول جعفریان(تاملی درنهضت عاشورا)،مرضیه محمدزاده(طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی)،سیدعبدالحمید ضیایی(جامعه شناسی تحریفات عاشورا)،سید علی اصغر موسوی(نظریه پرداز حوزه شعر آیینی) و…
حرف آخر این که امروز نیز با توجه به نیاز و ضرورتی که وجود دارد، بر ما و همه اصحاب فکر و فرهنگ است که برای حفظ عاشورا – این میراث گرانسنگ شیعی – از گزند آفات، در حوزههای تخصصی خود، راه استاد شهید آیت الله مطهری را ادامه دهیم. با توجه به این که حوزه تخصصی شاعران و ذاکران اهل بیت(علیهم السلام) شعر دینی و آیینی است، پالایش و پیرایش این حوزه از آفات، رسالت مقدسی است که شانه خالی کردن از زیر بار آن، به دور از تعهد و رسالت مداری یک هنرمند مسلمان است. به امید تحقق این آرزوی روشن.
مرجع : اطلاعات