کد مطلب : ۳۳۶۸۵
علی نجفی مداح اهلبیت
هیاتها از گزند جریانات انحرافی در امان نیستند/ سخن شرع، مقّدم بر سلیقه مستمع است
اگر گذری به تاریخ نهچندان دور داشته باشیم خواهیم دید، رویکرد هیاتها با وقوع انقلاب اسلامی بیش از پیش جلوهگر شده است و امروز هیاتها تبدیل به پایگاههای مذهبی و اجتماعی فراگیر تبدیل شدند. در دوران پهلوی برگزاری هیاتها به صورت علنی، ممنوع بود و این حاکی از جایگاهی است که هیات در افزایش آگاهی مخاطبان دارد و بهعنوان پایگاه مذهبی در میان مردم نقشآفرینی میکند. هیات منتظران حضرت ولیعصر(عج) از شمارِ هیاتهای مذهبی در شمالغرب تهران است که در سال 86 با تعداد اندکی از عاشقان امام حسین (ع) بنا نهاده شد و امروز به هیاتی فعال و پرمخاطب در منطقه شمالغرب تهران تبدیل شده است.
به بهانه آشنایی بیشتر با این مداحِ جوان و بررسی عملکرد هیات منتظران حضرت ولی عصر(عج) با "علی نجفی" گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
* مداحی را از چه سالی آغاز کردید؟
تا جایی که یادم میآید، مداحی را به معنای حقیقی از 6 سالگی شروع کردم، گرچه مادرم میگوید پیش از آن نیز به این حوزه علاقهمند بودم. در آن دوره، شعرِ معروف «شیر سرخ عربستان و وزیر شه خوبان، پسر مظهر یزدان...» را حفظ کرده بودم و میخواندم. خانواده پدری و خانواده مادریام، اهل اشک بودند و مجلس روضه هفتگی داشتند و من در روضههای پدر بزرگها شرکت میکردم و در دستههای عزاداری آنها میخواندم تا اینکه به 10 سالگی رسیدم. هیاتی در آن زمان با دوستان و رفقا بهنام هیات ثامنالائمه (ع) راهاندازی کردیم که اواسط آن نیز در محله جنتآباد برگزار میشد. امّا استارتِ اصلی ورود به عرصه مداحی از زمانی شروع شد که با آقای ربیعی آشنا شدم. او معلم پرورشی مدرسهمان بود و هماکنون نیز در شبکه قرآن و معارف سیما مجریگری میکند. آقای ربیعی خیلی مرا در این مسیر راهنمایی کرد. همین محیط مدرسه عاملی بود برای اینکه به این حوزه علاقه پیدا کنم. البته که پدر و مادرم نقش اساسی در زندگیام داشتند. پدرم کماکان نیز از حمایتِ من در رسیدن به اهدافم دریغ نمیکند و میتوانم صراحتاً بگویم او پای ثابتِ هیات منتظران است و بارها متواضعانه گفته است که من فقط مستمع هستم.
به بهانه آشنایی بیشتر با این مداحِ جوان و بررسی عملکرد هیات منتظران حضرت ولی عصر(عج) با "علی نجفی" گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
* مداحی را از چه سالی آغاز کردید؟
تا جایی که یادم میآید، مداحی را به معنای حقیقی از 6 سالگی شروع کردم، گرچه مادرم میگوید پیش از آن نیز به این حوزه علاقهمند بودم. در آن دوره، شعرِ معروف «شیر سرخ عربستان و وزیر شه خوبان، پسر مظهر یزدان...» را حفظ کرده بودم و میخواندم. خانواده پدری و خانواده مادریام، اهل اشک بودند و مجلس روضه هفتگی داشتند و من در روضههای پدر بزرگها شرکت میکردم و در دستههای عزاداری آنها میخواندم تا اینکه به 10 سالگی رسیدم. هیاتی در آن زمان با دوستان و رفقا بهنام هیات ثامنالائمه (ع) راهاندازی کردیم که اواسط آن نیز در محله جنتآباد برگزار میشد. امّا استارتِ اصلی ورود به عرصه مداحی از زمانی شروع شد که با آقای ربیعی آشنا شدم. او معلم پرورشی مدرسهمان بود و هماکنون نیز در شبکه قرآن و معارف سیما مجریگری میکند. آقای ربیعی خیلی مرا در این مسیر راهنمایی کرد. همین محیط مدرسه عاملی بود برای اینکه به این حوزه علاقه پیدا کنم. البته که پدر و مادرم نقش اساسی در زندگیام داشتند. پدرم کماکان نیز از حمایتِ من در رسیدن به اهدافم دریغ نمیکند و میتوانم صراحتاً بگویم او پای ثابتِ هیات منتظران است و بارها متواضعانه گفته است که من فقط مستمع هستم.
* فرزندِ خانوادهای که با مجلس روضه سیدالشهدا(ع) موانست دارند، چقدر در پیشرفت و تعالی یک فرد میتواند موثر باشد؟
یکی از پدر برزگهایم، مجتهد بودند. خاطرم هست از دوران نوجوانی که مداحی را رسماً آغاز کردم، خدمت ایشان رفتم و دعایی را بهم دادند. ابتدا متوجه نشدم این چه دعایی است تا اینکه بزرگتر شدم و دیدم ایشان دعای تعقیبات نماز عصر را بهم داده است. « اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لاَ تَشْبَعُ وَ مِنْ قَلْبٍ لاَ یَخْشَعُ؛ خدایا پناه به تو مىبرم از نفسى که از دنیا سیرى ندارد و از قلبى که خاشع نباشد».
یکی از پدر برزگهایم، مجتهد بودند. خاطرم هست از دوران نوجوانی که مداحی را رسماً آغاز کردم، خدمت ایشان رفتم و دعایی را بهم دادند. ابتدا متوجه نشدم این چه دعایی است تا اینکه بزرگتر شدم و دیدم ایشان دعای تعقیبات نماز عصر را بهم داده است. « اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ نَفْسٍ لاَ تَشْبَعُ وَ مِنْ قَلْبٍ لاَ یَخْشَعُ؛ خدایا پناه به تو مىبرم از نفسى که از دنیا سیرى ندارد و از قلبى که خاشع نباشد».
معتقدم، خانواده مذهبی در رشد و شکوفایی فرد موثر است امّا همه ابعاد موفقیت به این مولفه وابسته نیست بلکه عنایت امام حسین(ع) است که میتواند فردی را سعادتمند کند.
* چه سِرّی در عزاداری سیدالشهدا (ع) وجود دارد که همه را دور هم جمع میکند؟
این سوال را با اشاره به فرمایش رسول گرامی اسلام پاسخ میدهم. "اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیهالسّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً". امام حسین(ع) با نهضتی که در کربلا رقم زد، انسانهای زیادی را شیفته خودش کرد. حتی انسانهایی که مذهب و قومیت دیگری داشتند به سوی امام حسین (ع) آمدند. بارها دیدهایم مسیحی و زرتشتی که دینش متفاوت با دین اسلام است، خود را محّب و علاقهمند به امام حسین (ع) میداند. این بساط را اصلاً نمیتوانیم با فضاهای دیگر مقایسه کرد.
* یکی از نکاتی که مداحان امروز با آن سر و کار دارند، موضوع انتخاب شعر فاخر و ماندگار است. اشعاری که در گذشته ماندگاری و عمق بیشتری داشت. به نظر شما دلیل اینکه اشعار امروزمان، ماندگاری اسبق را ندارد، چیست؟
دلیل اصلی آن این است که شاعران در گذشته پیش از اینکه شاعر باشند، عاشق و عارف بودند. شاعرانی که فقیه بودند و در کنار فقاهت، شعر هم میگفتند. البته امروز هم هستند جوانانی که اشعار ناب و ماندگاری را میسرایند امّا اگر بخواهیم این عرصه را با گذشته مقایسه کنیم به نکاتی میرسیم که قابل توجه است. مثلاً علامه طباطبایی (ره) دارای منصب علمی و فقاهت بود در کنار فضائلی که داشت، شعر هم میسرود و حتی لقب شاعر را هم بهشان نمیدادند یا بهطور نمونه آیتالله سید علی آقای قاضی طبع بلندی در شعر داشت، اما لقب شاعر را به خود نمیگذاشت. حتی علمای معاصر همچون امام راحل (ره) و رهبر انقلاب در جریان شعر آئینی صاحبنظر بوده و هستند. شما دقت کنید، اشعاری ماندگار شد که شاعرش اهل مراقبت باشد. کسی مثل محتشم که خواب پیامبر گرامی اسلام را ببیند، یا مُقبل و غیره. امروزه ما شاعرانی داریم که شعر میگویند، شایدم اشعارشان بسیار عمیق و خوب باشد امّا ماندگاری ندارد امّا یک وقت میبینیم آقای سازگار شعری سروده که تا سالیان سال مداحان در جلسه عزاداری از آن استفاده میکنند. مثلاً این شعر؛ «صفا و مره دیدهام/ گرد حرم دویدهام/ هیچکجا برای من، کرببلا نمیشود». دلیلش هم این است که حال آقای سازگار خوب است و صفای باطن دارد.
* این تغییر نگرش در عرصه مداحی هم وجود دارد؟
بله، دقیقاً همینطور است. حوزه مداحی هم دچار تغییراتی شده است. همین تقلید از سبکهای غربی از جمله آن است. خاطرم است در دیداری که مداحان با رهبر انقلاب داشتند، حضرت آقا تاکید داشتند مداحان از سبکها و آهنگهای ابداعی استفاده کنند. دلیل تاکید ایشان هم شاید این باشد که آهنگی که در غرب تولید میشود برای معشوق خیالی است و در حدّ و مقام عزاداری سیدالشهدا(ع) نیست.
هر چقدر هم مداح و ذاکر این سبک را خوب ادا کند و به مخاطب ارائه دهد، چون ذهنیت برخی عموم از آهنگ و سبک اصلی پر شده است، نمیتواند آهنگ قبلی را از ذهنش پاک کند.
البته این را لازم است بگویم، در مقابل اشعار سَبُک و بیمحتوا، شاعران جوان و خوشقریحهای هم وجود دارند که برای انتخاب شعرشان وقت میگذارند. مثلاً یک نمونه از آنها "سید جواد پرئی" است. من هر وقت اشعار او را می خوانم به ثمر مینشیند. برای من هم فرقی نمیکند که پیش از من چه کسی این اشعار را خوانده است و پس از من چه کسی میخواند. خاطرم است او برای چند بیت شعر درباره حضرت صدیقه طاهره(س) چند جلد کتاب خوانده است تا فقط القاب حضرت صدیقه(س) به درستی در آن شعر قید شود. آقای طلاجوران و مخلصآبادی که من از آنها شعر میگیریم نیز افرادی هستند که بسیار تلاش میکنند، اشعار ناب و در خور شان حضرات معصومین(ع) بسرایند. معتقدم در شعر، فقط قافیه و وزن مهم نیست گرچه این مولفهها هم مورد توجه است امّا بیشتر از آنها حالِ شعر مهم است. مثلاً درباره حضرت رقیه(س) اشعار زیادی وجود دارد امّا شعر منزوی چیز دیگری است چراکه او مصیبت را چشیده است و با سوزِ دل برای خانم حضرت رقیه(س) شعر گفته است.
* با پیشرفت روزافزون دانش و تکنولوژی، ابتکار و خلاقیت در بسیاری از حوزهها دیده میشود و در بیشتر مواقع نیز مورد پسند عموم قرار گرفته است. آیا شما معتقد هستید که باید در حوزه مداحی نیز نوآوری بوجود آید؟
نوآوری و ابتکار چیزی است که چه بخواهیم و نخواهیم درگیرش هستیم و برای عموم نیز جذابیت دارد امّا نوآوری، ظرافتهایی دارد که باید به آن توجه شود. به نظرم در حوزه مداحی اگر بخواهیم فقط به سلیقه مخاطب و مستمع توجه کنیم به بیراهه میرویم؛ مثل برخی از سبکهای غنا که امروز توسط برخی از مداحان خوانده میشود. شایدم مورد استقبال قرار گیرد امّا از نظر شرعی جائز نیست. معتقدم، اگر بخواهیم نظر عموم را بدون مطابقت با نظر شریعت، در این باره ارج دهیم طبیعتاً به بنبست خواهیم رسید. امروزه برخی از سبکها، مردم را به وجد میآورد و شاید شعور هم در پی داشته باشد امّا اصلِ شعر تحتالاشعاع آهنگ و موسیقی قرار میگیرد و آنچه به گوش مستمع میرسد، فقط ضربآهنگ شعر است نه محتوای و مضمون آن.
* آیا سختگیری در برخی از اتفاقاتی که در جریان هیات میافتد، سبب ریزش و دفع مستمع نمیشود؟
طبیعی است که ریزش اندکی داشته باشد امّا در مقابل آن میتواند جذب بیشتری نیز به همراه داشته باشد. در این قضیه به نظرم باید دل را به دریا زد و چون کار برای امام حسین(ع) است خودش نیز مراقبت میکند. برخی شاید برای از دستدادن مستمع این کار را نکنند و خود را از ورود به این کار معاف کنند امّا ما از سال 83 که استارت اصلی هیات منتظران خورده شد به این نتیجه رسیدیم که با برخی از اتفاقات و عملکردها که سبب تخریب چهره اصلی تشیع میشود، جلوگیری کنیم که خداوند نیز ما را در این مسیر یاری کرده است.
* در گذشته، مقتلخوانی در هیاتها رواج داشت و در هیات شما نیز این موضوع کماکان ادامه دارد. چه سرّی در آن وجود دارد. آیا این روش مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرد؟
میتوان گفت که اصل ماجرای عزاداری، مقتلخوانی است که امروز به بوته فراموشی سپرده شده است. ما در مقتلخوانی عربی بسیار ضعیف هستیم در حالی که مقاتل عربی از نظر روایی به حقیقت نزدیکتر هستند و مورد تائید قرار گرفتهاند. یکی از ایراداتی که برخی مداحان دارند، این است که از بافتههای ذهنی خودشان در روضه و شعر استفاده میکنند و به تدریج این بافتهها تبدیل به شکافهایی میشود که مقابله با آن جبرانناپذیر است. مثلاً برخی از مداحان درباره مخدّرات و بانوان اهلبیت(ع) اظهار نظرهای عجیبی میکنند. یکی از علما در خواب، امیرالمومنین(ع) را میبیند که ایشان میفرمایند درباره مطالبی که درباره دخترم زینب کبری(س) مطرح میشود، مراقبت داشته باشید. زینب کبری (س) بانویی است که نه فقط در میان اهلبیت (ع) بلکه در محضر خداوند متعال مورد احترام قرار دارد.
* متاسفانه برخی از افراد سودجو و متاثر از سرویسهای بیگانه به دنبال ایجاد شکاف و اختلافافکنی در بین هیاتهای عزاداری هستند و در این مسیر از هیچ حربهای برای ضربه زدن به مکتب تشیع دریغ نمیکنند. شما در هیات خودتان تا چه میزان در مقابل تهدیدات و آسیبهای عزاداری ایستادگی کردید؟
بله، متاسفانه تعداد اندکی از هیاتهای بعضاً متاثر از افراد و شخصیتهای وابسته به جریانات و سرویسهای انحرافی و بیگانه، اقداماتی را انجام میدهند که زیبنده هیاتهای عزاداری نیست. هیچ هیاتی از گزند دشمنان کوردل در امان نیست و هیات ما نیز درگیر این گزندها است. نقش مداحان در بیان روشنگری و قرار نگرفتن در مسیر انحراف بسیار مهم و اساسی است.
* چه بسا برخی آسیبها و بدعتهایی وجود دارد که اگر جلوی آنها گرفته نشود در آینده فرصتی برای مقابله با آن وجود نداشته باشد.
کاملاً صحیح است. اگر امروز این آسیب بهعنوان یک طنابِ کوتاه و نازک دیده میشود در آینده به زنجیری قطور و محکم تبدیل خواهد شد. آنجاست که دیگر نمیتوانیم کاری برای بهبود آن کنیم. مشکلی که امروز هیاتها درگیر آن هستند این است که در جریان فعالیتهای هیات، سلیقهای عمل میشود. یعنی هر هیات به سلیقه خودش رفتار میکند، در حالی که احکام عزاداری مشخص است و از سوی اهلبیت(ع) ترسیم شده است و چهارچوب دارد. بدعت به چه میگویند؟ بدعت، یعنی همین که سلیقه خودمان را به اسم دین ترویج دهیم. بارها و بارها در مباحث هیات منتظران اگر به نکتهای برخورد کردیم که مشتبه شده و ایهام دارد به کلام مراجع معظم تقلید و رهبر انقلاب مراجعه کردیم و از راه بزرگان دین بهرهمند شدیم. امّا متاسفانه برخی افراد، که خودشان را هیاتی و امام حسینی (ع) مینامند از این راه فاصله میگیرند. معتقدم آنها از مسیر اهلبیت (ع) نیز جدا میشوند، چراکه شناخت اهلبیت(ع) چهارچوب دارد و گریز از این مسیر یعنی جدایی از مسیر دین. شما به صدر اسلام توجه کنید، بیشتر تفرقهها و بدعتها از سوی بهظاهر متدینین و اسلامدوستان بود و افرادی که خود را داعیهدار اسلام میدانستند بر طبل تفرقه و نفاق میکوبیدند.
این سوال را با اشاره به فرمایش رسول گرامی اسلام پاسخ میدهم. "اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیهالسّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً". امام حسین(ع) با نهضتی که در کربلا رقم زد، انسانهای زیادی را شیفته خودش کرد. حتی انسانهایی که مذهب و قومیت دیگری داشتند به سوی امام حسین (ع) آمدند. بارها دیدهایم مسیحی و زرتشتی که دینش متفاوت با دین اسلام است، خود را محّب و علاقهمند به امام حسین (ع) میداند. این بساط را اصلاً نمیتوانیم با فضاهای دیگر مقایسه کرد.
* یکی از نکاتی که مداحان امروز با آن سر و کار دارند، موضوع انتخاب شعر فاخر و ماندگار است. اشعاری که در گذشته ماندگاری و عمق بیشتری داشت. به نظر شما دلیل اینکه اشعار امروزمان، ماندگاری اسبق را ندارد، چیست؟
دلیل اصلی آن این است که شاعران در گذشته پیش از اینکه شاعر باشند، عاشق و عارف بودند. شاعرانی که فقیه بودند و در کنار فقاهت، شعر هم میگفتند. البته امروز هم هستند جوانانی که اشعار ناب و ماندگاری را میسرایند امّا اگر بخواهیم این عرصه را با گذشته مقایسه کنیم به نکاتی میرسیم که قابل توجه است. مثلاً علامه طباطبایی (ره) دارای منصب علمی و فقاهت بود در کنار فضائلی که داشت، شعر هم میسرود و حتی لقب شاعر را هم بهشان نمیدادند یا بهطور نمونه آیتالله سید علی آقای قاضی طبع بلندی در شعر داشت، اما لقب شاعر را به خود نمیگذاشت. حتی علمای معاصر همچون امام راحل (ره) و رهبر انقلاب در جریان شعر آئینی صاحبنظر بوده و هستند. شما دقت کنید، اشعاری ماندگار شد که شاعرش اهل مراقبت باشد. کسی مثل محتشم که خواب پیامبر گرامی اسلام را ببیند، یا مُقبل و غیره. امروزه ما شاعرانی داریم که شعر میگویند، شایدم اشعارشان بسیار عمیق و خوب باشد امّا ماندگاری ندارد امّا یک وقت میبینیم آقای سازگار شعری سروده که تا سالیان سال مداحان در جلسه عزاداری از آن استفاده میکنند. مثلاً این شعر؛ «صفا و مره دیدهام/ گرد حرم دویدهام/ هیچکجا برای من، کرببلا نمیشود». دلیلش هم این است که حال آقای سازگار خوب است و صفای باطن دارد.
* این تغییر نگرش در عرصه مداحی هم وجود دارد؟
بله، دقیقاً همینطور است. حوزه مداحی هم دچار تغییراتی شده است. همین تقلید از سبکهای غربی از جمله آن است. خاطرم است در دیداری که مداحان با رهبر انقلاب داشتند، حضرت آقا تاکید داشتند مداحان از سبکها و آهنگهای ابداعی استفاده کنند. دلیل تاکید ایشان هم شاید این باشد که آهنگی که در غرب تولید میشود برای معشوق خیالی است و در حدّ و مقام عزاداری سیدالشهدا(ع) نیست.
هر چقدر هم مداح و ذاکر این سبک را خوب ادا کند و به مخاطب ارائه دهد، چون ذهنیت برخی عموم از آهنگ و سبک اصلی پر شده است، نمیتواند آهنگ قبلی را از ذهنش پاک کند.
البته این را لازم است بگویم، در مقابل اشعار سَبُک و بیمحتوا، شاعران جوان و خوشقریحهای هم وجود دارند که برای انتخاب شعرشان وقت میگذارند. مثلاً یک نمونه از آنها "سید جواد پرئی" است. من هر وقت اشعار او را می خوانم به ثمر مینشیند. برای من هم فرقی نمیکند که پیش از من چه کسی این اشعار را خوانده است و پس از من چه کسی میخواند. خاطرم است او برای چند بیت شعر درباره حضرت صدیقه طاهره(س) چند جلد کتاب خوانده است تا فقط القاب حضرت صدیقه(س) به درستی در آن شعر قید شود. آقای طلاجوران و مخلصآبادی که من از آنها شعر میگیریم نیز افرادی هستند که بسیار تلاش میکنند، اشعار ناب و در خور شان حضرات معصومین(ع) بسرایند. معتقدم در شعر، فقط قافیه و وزن مهم نیست گرچه این مولفهها هم مورد توجه است امّا بیشتر از آنها حالِ شعر مهم است. مثلاً درباره حضرت رقیه(س) اشعار زیادی وجود دارد امّا شعر منزوی چیز دیگری است چراکه او مصیبت را چشیده است و با سوزِ دل برای خانم حضرت رقیه(س) شعر گفته است.
* با پیشرفت روزافزون دانش و تکنولوژی، ابتکار و خلاقیت در بسیاری از حوزهها دیده میشود و در بیشتر مواقع نیز مورد پسند عموم قرار گرفته است. آیا شما معتقد هستید که باید در حوزه مداحی نیز نوآوری بوجود آید؟
نوآوری و ابتکار چیزی است که چه بخواهیم و نخواهیم درگیرش هستیم و برای عموم نیز جذابیت دارد امّا نوآوری، ظرافتهایی دارد که باید به آن توجه شود. به نظرم در حوزه مداحی اگر بخواهیم فقط به سلیقه مخاطب و مستمع توجه کنیم به بیراهه میرویم؛ مثل برخی از سبکهای غنا که امروز توسط برخی از مداحان خوانده میشود. شایدم مورد استقبال قرار گیرد امّا از نظر شرعی جائز نیست. معتقدم، اگر بخواهیم نظر عموم را بدون مطابقت با نظر شریعت، در این باره ارج دهیم طبیعتاً به بنبست خواهیم رسید. امروزه برخی از سبکها، مردم را به وجد میآورد و شاید شعور هم در پی داشته باشد امّا اصلِ شعر تحتالاشعاع آهنگ و موسیقی قرار میگیرد و آنچه به گوش مستمع میرسد، فقط ضربآهنگ شعر است نه محتوای و مضمون آن.
* آیا سختگیری در برخی از اتفاقاتی که در جریان هیات میافتد، سبب ریزش و دفع مستمع نمیشود؟
طبیعی است که ریزش اندکی داشته باشد امّا در مقابل آن میتواند جذب بیشتری نیز به همراه داشته باشد. در این قضیه به نظرم باید دل را به دریا زد و چون کار برای امام حسین(ع) است خودش نیز مراقبت میکند. برخی شاید برای از دستدادن مستمع این کار را نکنند و خود را از ورود به این کار معاف کنند امّا ما از سال 83 که استارت اصلی هیات منتظران خورده شد به این نتیجه رسیدیم که با برخی از اتفاقات و عملکردها که سبب تخریب چهره اصلی تشیع میشود، جلوگیری کنیم که خداوند نیز ما را در این مسیر یاری کرده است.
* در گذشته، مقتلخوانی در هیاتها رواج داشت و در هیات شما نیز این موضوع کماکان ادامه دارد. چه سرّی در آن وجود دارد. آیا این روش مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرد؟
میتوان گفت که اصل ماجرای عزاداری، مقتلخوانی است که امروز به بوته فراموشی سپرده شده است. ما در مقتلخوانی عربی بسیار ضعیف هستیم در حالی که مقاتل عربی از نظر روایی به حقیقت نزدیکتر هستند و مورد تائید قرار گرفتهاند. یکی از ایراداتی که برخی مداحان دارند، این است که از بافتههای ذهنی خودشان در روضه و شعر استفاده میکنند و به تدریج این بافتهها تبدیل به شکافهایی میشود که مقابله با آن جبرانناپذیر است. مثلاً برخی از مداحان درباره مخدّرات و بانوان اهلبیت(ع) اظهار نظرهای عجیبی میکنند. یکی از علما در خواب، امیرالمومنین(ع) را میبیند که ایشان میفرمایند درباره مطالبی که درباره دخترم زینب کبری(س) مطرح میشود، مراقبت داشته باشید. زینب کبری (س) بانویی است که نه فقط در میان اهلبیت (ع) بلکه در محضر خداوند متعال مورد احترام قرار دارد.
* متاسفانه برخی از افراد سودجو و متاثر از سرویسهای بیگانه به دنبال ایجاد شکاف و اختلافافکنی در بین هیاتهای عزاداری هستند و در این مسیر از هیچ حربهای برای ضربه زدن به مکتب تشیع دریغ نمیکنند. شما در هیات خودتان تا چه میزان در مقابل تهدیدات و آسیبهای عزاداری ایستادگی کردید؟
بله، متاسفانه تعداد اندکی از هیاتهای بعضاً متاثر از افراد و شخصیتهای وابسته به جریانات و سرویسهای انحرافی و بیگانه، اقداماتی را انجام میدهند که زیبنده هیاتهای عزاداری نیست. هیچ هیاتی از گزند دشمنان کوردل در امان نیست و هیات ما نیز درگیر این گزندها است. نقش مداحان در بیان روشنگری و قرار نگرفتن در مسیر انحراف بسیار مهم و اساسی است.
* چه بسا برخی آسیبها و بدعتهایی وجود دارد که اگر جلوی آنها گرفته نشود در آینده فرصتی برای مقابله با آن وجود نداشته باشد.
کاملاً صحیح است. اگر امروز این آسیب بهعنوان یک طنابِ کوتاه و نازک دیده میشود در آینده به زنجیری قطور و محکم تبدیل خواهد شد. آنجاست که دیگر نمیتوانیم کاری برای بهبود آن کنیم. مشکلی که امروز هیاتها درگیر آن هستند این است که در جریان فعالیتهای هیات، سلیقهای عمل میشود. یعنی هر هیات به سلیقه خودش رفتار میکند، در حالی که احکام عزاداری مشخص است و از سوی اهلبیت(ع) ترسیم شده است و چهارچوب دارد. بدعت به چه میگویند؟ بدعت، یعنی همین که سلیقه خودمان را به اسم دین ترویج دهیم. بارها و بارها در مباحث هیات منتظران اگر به نکتهای برخورد کردیم که مشتبه شده و ایهام دارد به کلام مراجع معظم تقلید و رهبر انقلاب مراجعه کردیم و از راه بزرگان دین بهرهمند شدیم. امّا متاسفانه برخی افراد، که خودشان را هیاتی و امام حسینی (ع) مینامند از این راه فاصله میگیرند. معتقدم آنها از مسیر اهلبیت (ع) نیز جدا میشوند، چراکه شناخت اهلبیت(ع) چهارچوب دارد و گریز از این مسیر یعنی جدایی از مسیر دین. شما به صدر اسلام توجه کنید، بیشتر تفرقهها و بدعتها از سوی بهظاهر متدینین و اسلامدوستان بود و افرادی که خود را داعیهدار اسلام میدانستند بر طبل تفرقه و نفاق میکوبیدند.
مرجع : مداحی