تاریخ انتشار
شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۵
۰
کد مطلب : ۳۳۷۲۵

حجت الاسلام سید ابولقاسم شجاعی درگذشت

حجت الاسلام سید ابولقاسم شجاعی درگذشت
حجت الاسلام والمسلمین سید ابولقاسم شجاعی، پیشکسوت وعظ و منب در سن 86 سالگی و پس از چند ماه بیماری درگذشت.
حجت‌الاسلام شجاعی از خطبای برجسته‌ی تهران در محله مولوی تهران است. وی سال‌ها از گردانندگان هیئت فاطمیون از قدیمی‌ترین و اصیل‌ترین هیئات تهران است.
طبق اعلام نزدیکانش پیکر او به کربلا منتقل خواهد شد.

بازنشر
زندگی پیر منبر از زبان خودش

حجت‌الاسلام «سیدابوالقاسم شجاعی» در آستانه 84 سالگی است اما صدای پرطنین و لحن گیرایش هنوز رنگ و لعاب ایام جوانی را حفظ کرده و خاطره منبرها و روضه‌های منحصربه‌فردش را برای اهل منبر زنده می‌کند. خطیبی که از 4 سالگی حنجره‌اش با نوای روضه خو گرفته، در قدیمی‌ترین و اصیل‌ترین هیئت‌های تهران برای عاشقان اهل‌بیت(ع) روضه خوانده، منبر رفته و راهگشای طلبه‌ها و واعظان جوان بوده، هنوز هم لحنی گرم، گیرا و باشکوه دارد. آنقدر که کمتر اهل هیئتی را می‌شود پیدا کرد که یکبار پای روضه‌های جانسوز او اشک نریخته و از تسلطش به وعظ و سخنرانی که یادگار خطیب بزرگ معاصر مرحوم فلسفی است برای دیگران تعریف نکرده باشد.

عشق و ارادت به اهل بیت(ع) از 4 سالگی
پیش از شروع یکی از جلسات مجمع الواعظین، مهمان خانه گرم و پر رفت‌وآمد حاجی می‌شویم. مشغول مطالعه است که سراغش می‌رویم و او هم با همان صدای گرم و دلنشین ما را به گوشه کتابخانه تعارف می‌کند. حجت‌الاسلام شجاعی مثل خزانه‌ای غنی، اشعاری را که در ذهن دارد و خاطرات دوران جوانی را بی‌کم و کاست به خاطر دارد. او از روزهایی می‌گوید که در 4 سالگی عشق و ارادت به اهل‌بیت(ع)، او را به این مسیر رهنمون کرد: «ماه مبارک رمضان بود و مثل همه بیست‌ویکمین شب‌های این ماه مبارک، قرار بود مجلس روضه در خانه داشته باشیم. مادرم، من و برادرم را برای تهیه قند به بازار فرستاد. اما هرچه گشتیم نتوانستیم قند و شکر پیدا کنیم. شرایط بازار مساعد نبود و قند و شکر که هیچ، حتی توت، خرما و هیچ شیرینی‌ دیگری پیدا نمی‌شد. وقتی برگشتیم مادرم با ناراحتی گفت چیزی را بهانه می‌کنیم، پول روضه‌خوان را می‌دهیم و از او می‌خواهیم روضه منزل ما را هم هر جا که توانست برای مردم بخواند. ظهر بود که شوهرخاله‌ام به خانه ما آمد. بی‌آنکه از ماجرای نبود قند و شکر خبر داشته باشد بقچه‌ای پر از قند روی ایوان گذاشت و گفت همسرش، سیدالشهدا(ع) را در خواب دیده که فرموده امشب روضه است و بتول(مادرم) برای روضه قند و شکر ندارد. 4 ساله بودم. آن روزها نه خبری از تلفن بود و نه کسی برای خاله و شوهرخاله‌ام خبر برده بود که ذخیره قند و شکر برای روضه نداریم. ذهنم درگیر یک حقیقت بزرگ شد؛ شوهرخاله‌ام که رفت به مادرم گفتم: می‌خواهم یک روز منبر بروم و روضه بخوانم. نخستین شعر را هم از مادرم یاد گرفتم. همان شب منبر رفتم و این بیت را خواندم: عمو بیا دم رفتن نظر به حالم کن / رسید جان به گلویم، عمو حلالم کن. از اینجا بود که سرنوشتم با روضه اهل‌بیت(ع) گره خورد.»

آشنایی سرنوشت ساز
حجت‌الاسلام شجاعی از صدای گرم و پرطنین پدر می‌گوید و او را نخستین استادش در مسیر روضه‌خوانی معرفی می‌کند: «پدرم، حاج سید حسن شجاعی هم از منبری‌های معروف بود. آنقدر که میان هیئت‌ها و منبری‌های تهران معروف به گل و بلبل بود؛ یعنی هم گل بود و هم بلبل. من هم از همان خردسالی با نوای گرم روضه پدر و مجالس روضه‌ای که با همت مادرم در خانه برگزار می‌شد بزرگ شدم.»
این پیرغلام اهل‌بیت(ع) که از استادان برجسته روضه‌خوانی است و خیلی‌ها لحن و صدای او را منحصربه‌فرد می‌دانند از استادانش نام می‌برد و از احترام به استاد می‌گوید: «این مسیر، استاد می‌خواهد. مسیری که از همان کودکی توفیق داشتم همراه استادان و علمای برجسته‌ای مثل مرحوم حاج جعفر خندق‌آبادی و خطیب کم‌نظیر دوران یعنی مرحوم آقای فلسفی طی کنم. هر صبح خدمت آقای خندق‌آبادی که در مسجد خندق‌آباد مولوی درس مقدمات می‌گفت می‌رسیدم و دلم می‌خواست اگر توفیق در خدمتگزاری دستگاه امام‌حسین(ع) نصیبم می‌شود من هم برای کسب علم تلاش کنم.» حاج آقا شجاعی از آشنایی سرنوشت سازش با مرحوم فلسفی می‌گوید: «سن و سالی نداشتم که همراه مادرم پای منبرهای مرحوم فلسفی می‌رفتم که سال‌ها در چهلستون مسجد جمعه برگزار می‌شد. آن روزها تلاوت قرآن پیش از منبر چندان رایج نبود. با این وجود با توجه به لحن و صدایی که داشتم همیشه پیش از منبر آقای فلسفی، قرآن می‌خواندم. خیلی‌ها برای شنیدن تلاوت قرآن زودتر از معمول به مسجد می‌آمدند. اما من عاشق منبرهای مرحوم فلسفی بودم. یک روز به خانه‌اش رفتم و هنگام برگزاری جلسات وعظ و خطابه، پایین مجلس نشستم. پایان جلسه خودم را به آن واعظ شهیر رساندم و گفتم: من همانی هستم که پیش از منبرهای شما قرآن می‌خواند. روزهای بعد هم به آن جلسات می‌رفتم و طولی نکشید که محرم اسرار مرحوم فلسفی شدم.»

روی منبر ناسزا نگو
حجت‌الاسلام شجاعی آشنایی با مرحوم فلسفی و حضور در جلسات مجمع الواعظین را که در منزل آن واعظ و خطیب بزرگ برگزار می‌شد نقطه عطفی در زندگی‌اش می‌داند و می‌گوید: «مرحوم فلسفی در خانه قدیمی‌اش، جلسات پیوسته‌ای برگزار می‌کرد که بیشتر علما و روحانیون بزرگ آن دوران مثل مرحوم شهید مطهری، رهبر معظم انقلاب و علمای قم و نجف در آن حضور داشتند. از آنجایی که از همان سنین نوجوانی پای منبرها و جلسات خانگی مرحوم فلسفی حضور دائم داشتم تلاش می‌کردم نکات و آموزه‌های او را هم در فن وعظ و خطابه و هم در مباحث دینی و علمی به دقت بیاموزم. آنقدر که هر وقت مرحوم فلسفی به علت بیماری یا مشغله در جلسات حاضر نمی‌شد جای او منبر می‌رفتم. منبرهایی که در حضور بزرگان وعظ و خطابه برگزار می‌شد سرمایه اصلی من است.»

منبری باید به روز باشد
منبرهای حاج سیدابوالقاسم در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی رنگ و بوی انقلابی داشت و به دلیل حمایت‌های علنی‌اش از امام خمینی(ره) چندبار به زندان افتاد. وقتی در این‌باره با او همکلام می‌شویم می‌گوید: «وقتی نهضت امام‌خمینی(ره) شروع شد منبر و منبری‌ها هم به دنبال امام(ره) حرکت کردند. مثل منبرهای مرحوم فلسفی که پر از سخنرانی‌ها و نطق‌های روشنگرانه بود. یادم است وقتی همان نخستین اعلامیه امام خمینی(ره) منتشر شد من هم جز افرادی بودم که اعلامیه را به نشانه حمایت از ایشان امضا کردم و همان موقع هم توسط نیروهای شاه دستگیر شدم و به زندان افتادم. خیلی‌ها پای اعلامیه را امضا کرده بودند اما در آخر من، آقای محلاتی و فهیم کرمانی به دلیل شدت سخنرانی‌ها و انتقادهای تند و تیز، بخشوده نشدیم.» حجت‌الاسلام شجاعی مکثی می‌کند و می‌افزاید: «خوب یادم است بعد از آغاز نهضت امام(ره) نخستین مجلس وعاظ در منزل سلطان الواعظین برگزار می‌شد. آن شب مرحوم میرزا هسته‌ای اصفهانی به واعظان حاضر در جلسه گفت واجبات مرهوم زمان و مکان است. یعنی اگر ظهر بیاید نماز ظهر واجب می‌شود و حالا که امام خمینی(ره) به مبارزه با طاغوت برخاسته، حمایت از او هم واجب است. از همان موقع بود که اهل منبر به حمایت از امام(ره) برخاستند. عده‌ای هم بودند که وظیفه منبر را فراموش کردند و از یاد مردم هم رفتند. منظورم این است که منبر و منبری باید به اوضاع زمانه مسلط باشد. به همین دلیل روزها در جلسات جامعه وعاظ که مدت‌هاست پس از درگذشت مرحوم فلسفی در خانه من برگزار می‌شود علاوه بر مباحث اخلاقی و دینی سعی می‌کنیم درباره مسائل روز هم گفت‌وگو  و مباحثه کنیم.»
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما