تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۶
۰
کد مطلب : ۳۴۷۲۹

سندی از تکیه حیاط شاهی در محله عودلاجان تهران

سندی از تکیه حیاط شاهی در محله عودلاجان تهران
رسول جعفریان: تکیه های تهران، در کنار حسینیه ها و مساجد، از قدیم محل برگزاری مراسم دینی از جمله تعزیه داری بوده است. تهران، شهری پرتکیه بوده و بارها در وبسایت های مختلف، فهرستی از تکیه های آن بدست داده شده است (از جمله بنگرید: Tehranimage.com).
یکی از این تکیه ها، تکیه حیاط شاهی، در محله ای با همین نام، و در محله بزرگ عودلاجان از محلات قدیمی و مرفه نشین تهران در دوره قاجار است، جایی پایین تر از مسجد سپهسالار (مطهری فعلی) که قدمتی دیرین در شهر تهران دارد. بنا به گزارش های موجود در محله عودلاجان، چندین تکیه وجود داشت که (به گزارش وبسایت ammi.ir) شش مورد آن به شرح زیر است: تکیه عربها در محله عربها، تکیه سرچشمه درمحله سرچشمه پایین، تکیه دانگی درنزدیکی پاتوق دانگی، تکیه رضاقلی خان در نزدیکی محله سادات، تکیه حیاط شاهی در محله حیاط شاهی، تکیه عودلاجان در نزدیکی کوچه نقاره چی ها.
تکیه حیاط شاهی، از نظر برگزاری تعزیه، در دوره اخیر قاجاری شهرت داشته و در گزارشی آمده است که سفیر فرانسه هم در این تعزیه شرکت کرده است. (بنگرید: شهیدی، پژوهشی در تعزیه و تعزیه خوانی، تهران، 1380، ص 167). روشن است که در مقایسه با تکیه دولت و بسا  تکیه میرزا آغاسی، کوچک تر بوده است.
ظاهرا در سالهای بعد، و در مقطعی از دوره پهلوی دوم، و به دنبال سیاست های دوره پهلوی اول در زمینه مخالفت با تعزیه و مراسم های مربوط، این تکیه رو به فراموشی رفته است. در میان اسناد مجلس شورای ملی(با شماره بازیابی 39/1/2/59/14) سندی وجود دارد که این طور معرفی شده است: «شکایت ساکنین «بخش 9» تکیه حیاط شاهی به مجلس شورای ملی از شهرداری و این که محل وقف تکیه حسینیه حیاط شاهی مرکز زباله و کثافت و موجب بیماری اطفال شده است». گزارش اجمالی این سند، روی وبسایت کتابخانه مجلس آمده، اما تاریخ آن معین نیست. به کار بردن کلمه «شهرداری» در سند، نشان می دهد مربوط به دوره پهلوی دوم است. شماری سند درباره محله حیاط شاهی در میان اسناد کتابخانه ملی (بنگرید به وبسایت آن) هست که از روی آنها می توان سکونت برخی از افراد را بدست آورد. بیشتر آنها اختلافات ملکی است.
در گزارشی در وبسایت «سوره مهر» ـ گزارش ایرج زهری ـ با عنوان «تغییر و تحول تکیه های و حسینیه های تهران»، آمده است: تکیه حیاط شاهی، در اختیار تربیت بدنی است.
در اینجا سندی را معرفی می کنیم که موضوع اصلی آن، گزارش هزینه های برگزاری تعزیه را در محرم و صفر سال 1320 ق نشان می دهد. بر اساس این سند، این تکیه موقوفاتی داشته که برای تأمین برگزاری تعزیه هم بوده است. متولی این موقوفه و تکیه مزبور، آقا سید محمد تقی است که تعبیر «شریعت مآب» نشان می دهد روحانی بوده است. او هزینه ها را داده و سپس سند زیر را برای گرفتن شهادت شماری از رؤسای محل تنظیم کرده تا بتواند این هزینه را از درآمد موقوفه تکیه بر دارد.
سند یک صفحه ای زیر، در اصل گزارش هزینه تعزیه ای است که علی القاعده در محرم و صفر سال 1320 ق برگزار شده است. نکته این سند این است که جزئیات پولی که به افراد صاحب نقش در برگزاری تعزیه داده شده را تثبت کرده است.  این صورت هزینه، در دو بخش اصلی «تعزیه خوانها و غیره» و «انعامات متفرقه» تنظیم شده که جمع کل مبلغ 103 تومان و 1400 دینار بوده است. طبق این صورت، 72 تومان برای میرزا آقاخان تعزیه گردان، و جناب معین البکاء، نیز هزینه طاق بند و تعمیر چادر است که بخش اول هزینه هاست. بخش دوم با عنوان  «انعامات متفرقه» که جمعا 31 تومان و 1400 دینار شده برای کسانی است که نقش هنرمندی  در تعزیه داشته «تعزیه خوان» یا نقش های حاشیه ای مانند تأمین امنیت آن داشته اند.
تفکیک صورت هزینه ها، ضمن این که خودش مسأله جالبی است، نشان می دهد که چه گروههایی درگیر کار تعزیه بوده اند. در حالی که تعزیه خوان 5 تومان گرفته، معین البکاء 25 تومان گرفته است.
میرزا آقا خان تعزیه گردان و جناب معین البکاء، دو صحنه گردان اصلی تعزیه بوده اند. اولی 5 تومان و دومی 25 تومان گرفته است. در اینجا ما  دو نفر مشخص را داریم که یکی میرزا آقاخان تعزیه گردان و دیگری «جناب معین البکاء» است. سوال این است که مورد دوم، اشاره به شخصی است که نامش معین البکاء است یا اشاره به کسی است که شغلش معین البکائی بوده است. شاید با توجه به تعبیر «جناب» بتوان گفت، مورد اول درست تر باشد. میرزا محمد باقر معین البکاء کسی است که در این دوره شهرت به این لقب دارد و فرزندش که همین شغل را ادامه داره، لقب ناظم البکاء داشته است.  این که در سند ما، مقصود از معین البکاء همین شخص باشد یا خیر، بعید می نماید، زیرا سند ما مربوط به سال 1320 ق است که سالها پس از روزگاری است که میرزا محمد باقر معین البکاء فعال بوده است. با این حال چون سال فوت وی را نمی دانیم، امکان قضاوت در این باره را به طور قطعی نداریم.
به نظر می رسد، بر اساس این صورت هزینه، هزینه طاق بند و تعمیر چادر هم نسبتا زیاد بوده است. طاق بندی، در لغت به معنای «نقشی که به صورت طاق بر دیواره ای برای خوش نمایی می سازند» آمده است. در سند ما  تعبیر «طاق نما بند» آمده است.  
بخش دوم هزینه ها یا «انعامات متفرقه»، شامل هنرمندانی است که تعزیه می خوانده اند. همین طور نیروهای نظمیه، جلودار و سقا. حضور نظمیه در تعزیه، در چند سطح مختلف، از مأمور اصلی نظمیه، سوار نظمیه و سرباز بوده است. همچنین حضور فراش تکیه، فراش دولت، جلودار، و سقا، از موارد دیگری است که در این صورت دیده می شود. کار جلودار، گرفتن افسار اسب هایی بود که در صحنه نقش ایفا می کردند. در اینجا از «جلودار حاجی بهاءالدوله» و «جلودار سهام الملک» یاد شده است. یک نفر هم «جلودار آقاعبدالباقی» بوده است. آیا مقصود این است که خود بهاءالدوله جلودار بوده، یا مبلغ مزبور به شخصی داده شده است که جلودار حاجی بهاءالدوله بوده  است. فرض  دوم محتمل تر است، زیرا هر دو لقب های محترمانه داشته اند و نمی توانند خودشان جلودار باشند. اما این دو نفر چه می کرده اند؟
این سه نفر باید تعزیه خوان باشند. به خصوص بهاءالدوله را که وی را می شناسیم. مستوفی نوشته است: شاهزاده حاجی بهاء الدوله، پسر بهمن میرزا و نوه فتحعلیشاه، در دهه آخر صفر در منزل خود در کوچه اول بازارچه پامنار تعزیه‏ای می خواند. این شاهزاده با پیشکاری نائب السلطنه و دارا بودن حمایل و نشان امیر تومانی و تمثال همایون، دارایی چندانی نداشت. با این وصف ...  بهیچ قیمتی از تعزیه خوانی که شاید موقوفه‏ای هم داشت، دست‏بردار نبود. تکیه بزرگ، چادر مفصل و همه‏جور وسایل تعزیه موجود، ولی قدری مندرس بود و بوی مفلوکی می داد. مع هذا چون شاهزاده مردی محترم و شخصا هم آدم خوب مردم‏داری بود، تمام اعیان و اشراف و شاهزادگان به تعزیه او می آمدند. (شرح زندگانی من، «تهران، زوار، 1384»: 1/311 ـ 312). در ادامه حکایت شیرینی هم در این باره نقل شده است. در این منطقه هنوز هم خیابان کوچکی به نام بهاءالدوله هست که می تواند اشاره به همو باشد.  وی در 20 ربیع الاول سال 1323 سه سال پس از تنظیم این سند، درگذشته است. (مرآت الوقایع مظفری: 2/779).
در این سند، از صورت هزینه ها که بگذریم، به شهادت گواهان می رسیدم. پنج نفر با نوشتن توضیح و مطلبی در درستی این هزینه ها شهادت داده و مطلب خود را تاریخ زده و مهر کرده اند. سوال این است که آنها در واقع، چه مطلبی را تأیید کرده اند. جمله ای که در برخی از این شهادات آمده «الوقوف علی حسب ما یوقفها اهلها» ماهیت این تأیید را نشان می دهد. این جمله برگرفته از روایتی از امام عسکری (ع) است. مقصود از آن این است که وقف باید بر حسب آنچه واقف در نظر داشته، اجرا شود. بنابرین گواهی هم همین است که این وقف درست یعنی منطبق بر نیات واقف، اجرا شده است.
علاوه بر این پنج نفر، یازده مهر دیگر هم هست که آنان هم صحت این سند را گواهی کرده اند تا محکم کاری کرده باشند. برخی از آنها فامیل «الحسینی» دارند و طبیعی است که از سادات محل بوده اند. البته به جز آنها کسانی مانند «عزیزالله» «محمد تقی» «یا علی اکبر» هم دیده می شود. اینها چنان که از متن اولیه سند بدست می آید، از رؤسا و ریش سفیدان محله بوده اند.
این نکته جالبی است که کسی که متولی بوده، نیازمند آن بوده است تا گواهانی را بر صحت مخارج خود داشته باشد. می دانیم برخی از وقف ها، ناظر هم داشته است. در یکی از گواهی ها آمده است که مستأجرین باید کارسازی کنند. شاید به این جهت باشد که برخی در این باره تردید کرده و حاضر به پرداخت پول اجاره برای این کار نشده اند، و تنظیم این سند می توانسته اعتمادشان را جلب کرده و آنها را بر آن دارد تا اجاره بهای خود را  بپردازند. در مقدمه سند هم آمده که این گزارش برای «رؤسا و ریش سفیدان اهل محل» تنظیم شده است. بنابرین باید گفت تنظیم سند، بیشتر جنبه اطمینان بخشی داشته و نوعی استشهاد نامه نویسی بوده است.
نکته دیگر در این سند، تعبیر «ندارد» در پایان صورت هزینه هاست که به منزله بستن صورت حساب است، و این که دیگر هزینه ای صورت نگرفته است.
واحد محاسبه هزینه ها، تومان، قران و دینار است. هر هزار دینار، یک قران، و هر ده قران، یک تومان بوده است. در این صورت هزینه، چنین به نظر می آید که پول خرده هم درنظر گرفته شده و محاسبه و قید شده است. اعداد به سیاق نوشته شده است.
صورت سند
صورت مخارج تعزیه خوانی تکیه حیاط شاهی که جناب مستطاب قدوة الفضلاء شریعت مآب آقا سید محمد تقی ـ سلّمه الله تعالی ـ به استحضار رؤسا و ریش سفیدان اهل محل که ورقه ممهور به مهر ایشان است، خرج نموده، و باید از منافع موقوفات دریافت نمایند، از این قرار است فی محرم الحرام 1320:
103 تومان و 1400 دینار؛ یکصد و سه تومان و یکهزار و چهارصد دینار است.
* تعزیه خوان و غیره: 72 تومان
- میرزا آقاخان تعزیه گردان: 5 تومان
- جناب معین البکاء: 25 تومان
- طاق نما بند از قرار صورت علیحِدَه: 36 تومان
- تعمیر چادر تکیه: 6 تومان
* انعامات متفرقه: 31 تومان و 1400 دینار
- تعزیه خوان ها به دفعات: 5 تومان
- میرزا ابراهیم خان نظمیه: 5 تومان
- سوار نظمیه: 1 تومان
- سرباز: 1 تومان و 2 قران
- فراش تکیه: 1 تومان و 8 قران
- فراش حکومت: 2 تومان
- جلودار سهام الملک: 1 تومان
- جلودار حاجی بهاء الدوله: 2 تومان
- علی ناظر: 1 تومان و 5 قران
- مخارج متفرقه تعزیه: 5 تومان و 6400 دینار
- جلودار آقا عبدالباقی ارباب: 1 تومان
- سقا: 2 تومان و 5 قران
- حاجی خان: 5 قران
- نایب محمد: 1 تومان
- ندارد.
[گواهان:]
[1]
بسم الله الرحمن الرحیم. مخارج تعزیه داری از قرار مذکور از وجه موقوفه داده شود؛ الوقوف علی حسب ما یوقفها اهلها. حرّره الاحقر الفانی محمد جعفر النجفی الگلپایگانی
[2]
بسم الله جل شأنه. صورت مخارج تعزیه تکیه حیاط شاهی است، و یقین است که از وجه موقوفه باید برسد. الوقوف علی حسب ما یوقفها اهلها! است. حرّره الاقل فی شهر صفر المظفر 132. محل مهر
[3]
بسمه تعالی: صورت مخارج مرقوقه در فوق صحیح است. باید از وجه اجاره موقوفات به جناب مستطاب شریعت مآب آقا سید محمد تقی متولی موقوفات مزبوره عاید بشود. حرّره الاقل فی شهر صفر 1320
[4]
بسم الله تعالی: مرقومات العلماء العظام و فقهاء ذوی العز و الحترام مطاع است، و بر طبق این باید عمل شود و تخلف نشود، و کان ذلک محرّرا فی الثانی و العشرین! من صفر الخیر 1320
[5]
بمنّه تعالی: این صورت مخارجی که جناب شریعت مآب آقای آقا سید محمد تقی سلمه الله تعالی به امر شرع مطاع متصدی شدند باید از موقوفات و منافع مستغلات که معد / معین! برای تصریف در مصارف تعزیه داری در تکیه حیاط شاهی است، به جناب مستطاب آقای آقا سید محمد تقی متولّی برسد؛ و مستأجرین از موقوفات مرقومه بدون اشکال، باید کارسازی ایشان دارند. حرّره الفانی
عبدالله الموسوی ... شهر صفر سنه 1320
 
 
 
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما