کد مطلب : ۳۴۸۱۴
حاشیههای یک دیدار
از احترام ویژه مهدی رسولی تا مداحی حسین طاهری درباره بیانیه «گام دوم»
در سالروز ولادت با سعادت امالائمه حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، فضای حسینیه امام خمینی(ره) معطر به عطر فضائل و مناقب آن بانوی بزرگ اسلام بود و جمعی از ذاکران اهلبیت علیهمالسلام در حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی به مدیحهسرایی پرداختند.
در ادامه حاشیهنگاری خبرنگار «حلقه وصل» از این دیدار آمده است:
* از شلوغی و ازدحام ماموران راهنمایی و رانندگی و نیروی انتظامی و همچنین عبور و مرورهای متعدد در خیابان ولیعصر و خیابان جمهوری، به راحتی میشد حدس زد که قرار است برنامه خاصی در حسینیه امام خمینی(ره) یا همان بیت رهبری برگزار شود. بسیاری از عابران پیاده وقتی از مقابل کوچههای منتهی به حسینیه عبور میکردند، چند ثانیهای به محوطه و جمعیت حاضر در اطراف آن خیره میشدند و از آنجا رد میشدند.
* در نگاه اول، صفِ تشکیلشده در مقابل ورودی اصلی حسینیه، صفی کوتاه و قابلتحمل بود اما غافل از آنکه صف تشکیلشده پس از دقایقی وارد حیاط بزرگی که در جوار حسینیه وجود داشت میشد و پس از یک پیچ طولانی صف به سمت محوطه بیت رهبری حرکت میکرد.
* افراد حاضر در صفهای ورود به بیت، سعی میکردند با گفتگو با دوستان و بغلدستیهای خود به گونهای وقت را بگذرانند، بعضی از تجربههای قبلی خود از دیدار با رهبری میگفتند و برخی درباره اینکه قرار است چه کسانی در محضر رهبری مداحی و شعرخوانی کنند گمانیزنی میکردند. عدهای هم به اطراف و آمد و شدهای مداحهای معروف خیره شده بودند و درباره آنها پچ پچ میکردند.
* جمعیت زیادی وارد حسینیه شده بودند به گونهای که ظرفیت کفشداری نسبتا بزرگ این حسینیه تکمیل شد و تعداد زیادی از مدعوین موفق نشدند کفش خود را به کفشداری تحویل دهند و مجبور شدند به هر نحوی آن را در مکانی قرار دهند و وارد حسینیه شوند. عوامل برگزاری برنامه مانند بسیاری از دیدارهایی که در روزهای ولادت برگزار میشود با شیرینی از مهمانان پذیرایی میکردند و همین امر موجب شد صفهای ورود به حسینیه قابلتحملتر بشود.
* از ساعاتی قبل از شروع برنامه، جمعیت انبوهی به صورت متراکم در جای جای حسینیه نشسته بودند و انتظار ورود آقا را میکشیدند. برگههایی کوچکی در اختیار مدعوین قرار داده شده بود که در آن شعری که قرار بود به صورت دستهجمعی در محضر آقا خوانده شود نوشته شده بود.
* حسینیه با طرحها و پارچهنوشتههایی متناسب با ایام ولادت حضرت زهرا(س) تزیین شده بود و در عین سادگی جلوه خاصی به حسینیه داده بود و به قول نویسنده کتاب «یادت باشد»، "گاهی ساده بودن قشنگ است". پارچهنوشته بالای سر آقا، به حدیثی از پیامبر اکرم(ص) درباره حضرت زهرا(س)(فاطمه اعز البریه علی/ فاطمه علیها السلام عزیزترین مردم در نزد من است) اختصاص یافته بود و همراه با پسزمینهای زرشکی، طرحی چشمنواز شده بود.
* در طرفهای چپ و راست حسینیه، طرحهایی سبزرنگ که عبارت «یا فاطمه الزهرا(س)» روی آن نقش بسته بود، نصب شده بود و کتیبههایی با مضمون چهل سالگی انقلاب اسلامی بر روی دیوارهای بلند حسینیه جلوهنمایی میکرد. همچنین روی دیوار طبقه دوم حسینیه، پارچهای نصب شده بود که بیاناتی از امام خمینی که میفرمایند: «حضرت زهرا(س) بانویی که افتخار خاندان وحی است و چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز میدرخشد» روی آن نگاشته شده بود.
* حجتالاسلام قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، منصور ارضی، صادق آهنگران، حسن خلج، حسین سازور، حسین هوشیار، سیدرضا نریمانی، محمدرضا طاهری، مرتضی طاهری، محمود ژولیده، محسن طاهری، مهدی سلحشور، حسین طاهری، حجتالاسلام سیدحسین مومنی، حجتالاسلام موسوی مطلق، ابوذر بیوکافی، عبدالرضا هلالی، سیدحمیدرضا برقعی، مهدی رسولی، مجید تال، غلامرضا سازگار، محمود کریمی، سیدمهدی میرداماد، محمد کریمی و احمد نیکبختیان از جمله چهرههایی بودند که در قسمت جلویی حسینیه امام خمینی حضور داشتند. همچنین پیرغلامان، شعرا و مداحانی از استانهای مختلف کشور در این مراسم حاضر بودند.
* رسم خوبی که در برنامههای دیدار با رهبری وجود دارد این است که معمولا سعی میشود، مجری برنامه از جنس مدعوین باشد. در دیدار مداحان با آقا، حاج احمد واعظی از مداحان برجسته اهل بیت(ع)، که کلاه خاصی را بر سر گذاشته بود، وظیفه مجریگری را برعهده داشت و به بهترین نحو ممکن توانست از پس این کار برآید.
* حاج احمد واعظی مجری برنامه که انگار «به به» گفتنهای حضار به دلش ننشسته بود، مرتبا آنها را به ختم صلوات دعوت میکرد اما با این وجود «به به» گفتنها تا آخر مراسم قطع نشد. مجری برنامه برای دعوت از مداحان استانهای مختلف، شعری به زبان مردم آن دیار میخواند تا به گونهای شرایط برای شعرخوانی مداحان و شاعران فراهم نماید.
* موقع شعرخوانی مداحان و شاعران، جمعیت سکوت میکرد و ضمن اینکه به محتوای شعر توجه میکردند نگاهشان به سوی آقا بود تا کوچکترین واکنشهای ایشان نسبت به اشعار در حال قرائت را از دست ندهند. آقا هم هنگام شعرخوانی و مداحی، نگاهشان به سوی تریبون مداحان بود و با تکان دادن سرشان به آنها قوّت قلب میدادند.
* تراکم جمعیت در حسینیه به قدری بود که عوامل برنامه مجبور شدند درب حسینیه طبقه دوم را نیز باز کنند و به این ترتیب تعداد قابلتوجهی از مدعوین به طبقه بالایی حسینیه مراجعه کردند.
* مثل اکثر دیدارها، بازار دستنوشتهها و کاغذنوشتهها داغ داغ بود و خصوصا آنهایی که در جلوی حسینیه قرار داشتند به محض دیدن دوربین عکاسان و فیلمبرداران، دستها و کاغذهای خود را بالا میگرفتند.
* رسم «به به» گفتن در شعرخوانی همه شعرا و مداحان به اجرا درآمد اما نکته جالب درباره شعرخوانی مجید تال از شعرای جوان کشورمان این بود که حضار در طول شعرخوانی وی، هم «به به»های محکمتری گفتند و در برخی ابیات، اشک از چشمهایشان جاری شد.
* حسین طاهری مداح جوان کشورمان نیز در هنگام مدیحهسرایی خود به موضوع «بیانیه گام دوم» اشاره کرد و در ابیاتی از نابودی اسرائیل سخن گفت و همین موضوع موجب شد شعار «مرگ بر اسرائیل» در فضای حسینیه طنینانداز شود.
* مجری برنامه برای دعوت از مهدی رسولی، چند بیتی را با موضوع شهدا خواند و وقتی از این مداح کشورمان برای مدیحهسرایی دعوت کرد و نام او را صدا زد، موجب هیاهو در جمعیت شد.
* مثل دیدارهای دانشجویی، مداحان و شاعران نیز بعد از شعرخوانی به محضر آقا میرفتند و چند دقیقهای را با ایشان صحبت میکردند که این قسمت برنامه یکی از ویژهترین قسمتها محسوب میشود و حضار در این مواقع نیمخیز میشدند تا این لحظات را از دست ندهند.
* مهدی رسولی نیز پس از شعرخوانی خدمت آقا رسید و پس از پایان صحبتهایش با آقا، تا پلههای تریبون را عقب عقب رفت و در این لحظه دست خود را به روی سینه گذاشت و ضمن خم شدن، ارادات ویژه خود را به آقا نشان داد که این حرکت وی با «احسنت»های حاضرین در حسینیه همراه شد.
* هنگامی که مجری برنامه نام حسن خلج را برای شعرخوانی صدا زد، جمعیت حاضر در حسینیه به گونهای سورپرایز شدند و از اینکه قرار است حسن خلج مداحی کند به وجد آمدند.
* بعد از مدیحهسرایی خلج، فردی که لباسهای عربی به تن داشت و ظاهرا اهل استان خوزستان بود، از میان جمعیت بلند شده و از روی کاغذی که در دست داشت، عباراتی را به زبان عربی بر زبان جاری کرد که مجری برنامه ضمن تمجید از متن قرائتشده از وی درخواست کرد که در جای خود بنشیند.
* برخلاف اکثر برنامهها که سرود همگانی در ابتدای دیدار خوانده میشود اما در این دیدار این برنامه در قسمتهای آخر گنجانده شده بود. شعر سرود همگانی را غلامرضا سازگار سروده بود که توسط فرزندش زهیر سازگار قرائت شد. به محض اینکه جمعیت شروع به خواندن سرود همگانی کرد، آقا نیز متن این سرود را که روی میز کنار صندلی ایشان قرار داشت را برداشتند و آن را خواندند.
* بعد از سرود همگانی، همه منتظر شروع سخنرانی آقا بودند که ناگهان مجری برنامه ضمن بیان این نکته که وقت بسیار کمی تا انتهای برنامه مانده است، از نادر جوادی مداح اردبیلی دعوت کرد تا پشت تریبون برود. این مداح اهل بیت ابتدا ابیاتی را به زبان فارسی خواند و پس از آن، با زبان ترکی شعر خواند. شعرخوانی ترکی نادر جوادی آنقدر باصلابت و پرجوش و خروش بود که حتی آنها که ترکی بلد نبودند به وجد آمدند.
* مجری برنامه در میان شعرخوانی نادر جوادی از وی به دلیل ضیق وقت عذرخواهی کرده و درخواست کرد که به برنامه خود پایان دهد که این درخواست مجری به مذاق حاضرین خوش نیامد و در این لحظه آقا نیز از مداح اردبیلی خواستند که به شعرخوانی خود ادامه دهد.
* ساعت حدود 11:50 دقیقه شده بود و تازه به گل برنامه یعنی سخنرانی آقا رسیده بودیم. اثری از خستگی در جمعیت نبود و همه مشتاقانه منتظر بیانات و توصیههای آقا بودند و از طرفی میدانستند که برنامه تا قبل از اذان ظهر تمام خواهد شد.
* اکثریت جمعیت جوان بودند و پرانرژی، نشان به آن نشان که آقا نیز در ابتدای صحبتهایشان، چنین خطاب کردند: «جوانهای عزیز! با شما هستم».
* آقا عید را تبریک گفتند فرمودند «... چشم ما به این همه مدّاح و ذاکر و حسینیسرا روشن!» که استفاده از کلمه «حسینیسرا» بدجوری به دل حاضرین در حسینیه نشست و لحظاتی درباره آن پچ پچ کردند.
* بیانات آقا به پایان نرسیده بود که ناگهان یک نفر از بین جمعیت از آقا چفیه خواست، که آقا در جوابش فرمودند قول چفیه را به کس دیگری دادهام. در همین لحظه حضار با شعار «خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست» آقا را بدرقه کردند.
* برخلاف سایر دیدارها، حتی وقتی آقا از حسینیه خارج شدند، بسیاری از مداحان و شعرا به گپ زدن با یکدیگر پرداختند و تا تخلیه کامل حسینیه زمان زیادی صرف شد.
در ادامه حاشیهنگاری خبرنگار «حلقه وصل» از این دیدار آمده است:
* از شلوغی و ازدحام ماموران راهنمایی و رانندگی و نیروی انتظامی و همچنین عبور و مرورهای متعدد در خیابان ولیعصر و خیابان جمهوری، به راحتی میشد حدس زد که قرار است برنامه خاصی در حسینیه امام خمینی(ره) یا همان بیت رهبری برگزار شود. بسیاری از عابران پیاده وقتی از مقابل کوچههای منتهی به حسینیه عبور میکردند، چند ثانیهای به محوطه و جمعیت حاضر در اطراف آن خیره میشدند و از آنجا رد میشدند.
* در نگاه اول، صفِ تشکیلشده در مقابل ورودی اصلی حسینیه، صفی کوتاه و قابلتحمل بود اما غافل از آنکه صف تشکیلشده پس از دقایقی وارد حیاط بزرگی که در جوار حسینیه وجود داشت میشد و پس از یک پیچ طولانی صف به سمت محوطه بیت رهبری حرکت میکرد.
* افراد حاضر در صفهای ورود به بیت، سعی میکردند با گفتگو با دوستان و بغلدستیهای خود به گونهای وقت را بگذرانند، بعضی از تجربههای قبلی خود از دیدار با رهبری میگفتند و برخی درباره اینکه قرار است چه کسانی در محضر رهبری مداحی و شعرخوانی کنند گمانیزنی میکردند. عدهای هم به اطراف و آمد و شدهای مداحهای معروف خیره شده بودند و درباره آنها پچ پچ میکردند.
* جمعیت زیادی وارد حسینیه شده بودند به گونهای که ظرفیت کفشداری نسبتا بزرگ این حسینیه تکمیل شد و تعداد زیادی از مدعوین موفق نشدند کفش خود را به کفشداری تحویل دهند و مجبور شدند به هر نحوی آن را در مکانی قرار دهند و وارد حسینیه شوند. عوامل برگزاری برنامه مانند بسیاری از دیدارهایی که در روزهای ولادت برگزار میشود با شیرینی از مهمانان پذیرایی میکردند و همین امر موجب شد صفهای ورود به حسینیه قابلتحملتر بشود.
* از ساعاتی قبل از شروع برنامه، جمعیت انبوهی به صورت متراکم در جای جای حسینیه نشسته بودند و انتظار ورود آقا را میکشیدند. برگههایی کوچکی در اختیار مدعوین قرار داده شده بود که در آن شعری که قرار بود به صورت دستهجمعی در محضر آقا خوانده شود نوشته شده بود.
* حسینیه با طرحها و پارچهنوشتههایی متناسب با ایام ولادت حضرت زهرا(س) تزیین شده بود و در عین سادگی جلوه خاصی به حسینیه داده بود و به قول نویسنده کتاب «یادت باشد»، "گاهی ساده بودن قشنگ است". پارچهنوشته بالای سر آقا، به حدیثی از پیامبر اکرم(ص) درباره حضرت زهرا(س)(فاطمه اعز البریه علی/ فاطمه علیها السلام عزیزترین مردم در نزد من است) اختصاص یافته بود و همراه با پسزمینهای زرشکی، طرحی چشمنواز شده بود.
* در طرفهای چپ و راست حسینیه، طرحهایی سبزرنگ که عبارت «یا فاطمه الزهرا(س)» روی آن نقش بسته بود، نصب شده بود و کتیبههایی با مضمون چهل سالگی انقلاب اسلامی بر روی دیوارهای بلند حسینیه جلوهنمایی میکرد. همچنین روی دیوار طبقه دوم حسینیه، پارچهای نصب شده بود که بیاناتی از امام خمینی که میفرمایند: «حضرت زهرا(س) بانویی که افتخار خاندان وحی است و چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز میدرخشد» روی آن نگاشته شده بود.
* حجتالاسلام قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، منصور ارضی، صادق آهنگران، حسن خلج، حسین سازور، حسین هوشیار، سیدرضا نریمانی، محمدرضا طاهری، مرتضی طاهری، محمود ژولیده، محسن طاهری، مهدی سلحشور، حسین طاهری، حجتالاسلام سیدحسین مومنی، حجتالاسلام موسوی مطلق، ابوذر بیوکافی، عبدالرضا هلالی، سیدحمیدرضا برقعی، مهدی رسولی، مجید تال، غلامرضا سازگار، محمود کریمی، سیدمهدی میرداماد، محمد کریمی و احمد نیکبختیان از جمله چهرههایی بودند که در قسمت جلویی حسینیه امام خمینی حضور داشتند. همچنین پیرغلامان، شعرا و مداحانی از استانهای مختلف کشور در این مراسم حاضر بودند.
* رسم خوبی که در برنامههای دیدار با رهبری وجود دارد این است که معمولا سعی میشود، مجری برنامه از جنس مدعوین باشد. در دیدار مداحان با آقا، حاج احمد واعظی از مداحان برجسته اهل بیت(ع)، که کلاه خاصی را بر سر گذاشته بود، وظیفه مجریگری را برعهده داشت و به بهترین نحو ممکن توانست از پس این کار برآید.
* حاج احمد واعظی مجری برنامه که انگار «به به» گفتنهای حضار به دلش ننشسته بود، مرتبا آنها را به ختم صلوات دعوت میکرد اما با این وجود «به به» گفتنها تا آخر مراسم قطع نشد. مجری برنامه برای دعوت از مداحان استانهای مختلف، شعری به زبان مردم آن دیار میخواند تا به گونهای شرایط برای شعرخوانی مداحان و شاعران فراهم نماید.
* موقع شعرخوانی مداحان و شاعران، جمعیت سکوت میکرد و ضمن اینکه به محتوای شعر توجه میکردند نگاهشان به سوی آقا بود تا کوچکترین واکنشهای ایشان نسبت به اشعار در حال قرائت را از دست ندهند. آقا هم هنگام شعرخوانی و مداحی، نگاهشان به سوی تریبون مداحان بود و با تکان دادن سرشان به آنها قوّت قلب میدادند.
* تراکم جمعیت در حسینیه به قدری بود که عوامل برنامه مجبور شدند درب حسینیه طبقه دوم را نیز باز کنند و به این ترتیب تعداد قابلتوجهی از مدعوین به طبقه بالایی حسینیه مراجعه کردند.
* مثل اکثر دیدارها، بازار دستنوشتهها و کاغذنوشتهها داغ داغ بود و خصوصا آنهایی که در جلوی حسینیه قرار داشتند به محض دیدن دوربین عکاسان و فیلمبرداران، دستها و کاغذهای خود را بالا میگرفتند.
* رسم «به به» گفتن در شعرخوانی همه شعرا و مداحان به اجرا درآمد اما نکته جالب درباره شعرخوانی مجید تال از شعرای جوان کشورمان این بود که حضار در طول شعرخوانی وی، هم «به به»های محکمتری گفتند و در برخی ابیات، اشک از چشمهایشان جاری شد.
* حسین طاهری مداح جوان کشورمان نیز در هنگام مدیحهسرایی خود به موضوع «بیانیه گام دوم» اشاره کرد و در ابیاتی از نابودی اسرائیل سخن گفت و همین موضوع موجب شد شعار «مرگ بر اسرائیل» در فضای حسینیه طنینانداز شود.
* مجری برنامه برای دعوت از مهدی رسولی، چند بیتی را با موضوع شهدا خواند و وقتی از این مداح کشورمان برای مدیحهسرایی دعوت کرد و نام او را صدا زد، موجب هیاهو در جمعیت شد.
* مثل دیدارهای دانشجویی، مداحان و شاعران نیز بعد از شعرخوانی به محضر آقا میرفتند و چند دقیقهای را با ایشان صحبت میکردند که این قسمت برنامه یکی از ویژهترین قسمتها محسوب میشود و حضار در این مواقع نیمخیز میشدند تا این لحظات را از دست ندهند.
* مهدی رسولی نیز پس از شعرخوانی خدمت آقا رسید و پس از پایان صحبتهایش با آقا، تا پلههای تریبون را عقب عقب رفت و در این لحظه دست خود را به روی سینه گذاشت و ضمن خم شدن، ارادات ویژه خود را به آقا نشان داد که این حرکت وی با «احسنت»های حاضرین در حسینیه همراه شد.
* هنگامی که مجری برنامه نام حسن خلج را برای شعرخوانی صدا زد، جمعیت حاضر در حسینیه به گونهای سورپرایز شدند و از اینکه قرار است حسن خلج مداحی کند به وجد آمدند.
* بعد از مدیحهسرایی خلج، فردی که لباسهای عربی به تن داشت و ظاهرا اهل استان خوزستان بود، از میان جمعیت بلند شده و از روی کاغذی که در دست داشت، عباراتی را به زبان عربی بر زبان جاری کرد که مجری برنامه ضمن تمجید از متن قرائتشده از وی درخواست کرد که در جای خود بنشیند.
* برخلاف اکثر برنامهها که سرود همگانی در ابتدای دیدار خوانده میشود اما در این دیدار این برنامه در قسمتهای آخر گنجانده شده بود. شعر سرود همگانی را غلامرضا سازگار سروده بود که توسط فرزندش زهیر سازگار قرائت شد. به محض اینکه جمعیت شروع به خواندن سرود همگانی کرد، آقا نیز متن این سرود را که روی میز کنار صندلی ایشان قرار داشت را برداشتند و آن را خواندند.
* بعد از سرود همگانی، همه منتظر شروع سخنرانی آقا بودند که ناگهان مجری برنامه ضمن بیان این نکته که وقت بسیار کمی تا انتهای برنامه مانده است، از نادر جوادی مداح اردبیلی دعوت کرد تا پشت تریبون برود. این مداح اهل بیت ابتدا ابیاتی را به زبان فارسی خواند و پس از آن، با زبان ترکی شعر خواند. شعرخوانی ترکی نادر جوادی آنقدر باصلابت و پرجوش و خروش بود که حتی آنها که ترکی بلد نبودند به وجد آمدند.
* مجری برنامه در میان شعرخوانی نادر جوادی از وی به دلیل ضیق وقت عذرخواهی کرده و درخواست کرد که به برنامه خود پایان دهد که این درخواست مجری به مذاق حاضرین خوش نیامد و در این لحظه آقا نیز از مداح اردبیلی خواستند که به شعرخوانی خود ادامه دهد.
* ساعت حدود 11:50 دقیقه شده بود و تازه به گل برنامه یعنی سخنرانی آقا رسیده بودیم. اثری از خستگی در جمعیت نبود و همه مشتاقانه منتظر بیانات و توصیههای آقا بودند و از طرفی میدانستند که برنامه تا قبل از اذان ظهر تمام خواهد شد.
* اکثریت جمعیت جوان بودند و پرانرژی، نشان به آن نشان که آقا نیز در ابتدای صحبتهایشان، چنین خطاب کردند: «جوانهای عزیز! با شما هستم».
* آقا عید را تبریک گفتند فرمودند «... چشم ما به این همه مدّاح و ذاکر و حسینیسرا روشن!» که استفاده از کلمه «حسینیسرا» بدجوری به دل حاضرین در حسینیه نشست و لحظاتی درباره آن پچ پچ کردند.
* بیانات آقا به پایان نرسیده بود که ناگهان یک نفر از بین جمعیت از آقا چفیه خواست، که آقا در جوابش فرمودند قول چفیه را به کس دیگری دادهام. در همین لحظه حضار با شعار «خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست» آقا را بدرقه کردند.
* برخلاف سایر دیدارها، حتی وقتی آقا از حسینیه خارج شدند، بسیاری از مداحان و شعرا به گپ زدن با یکدیگر پرداختند و تا تخلیه کامل حسینیه زمان زیادی صرف شد.