کد مطلب : ۳۴۹۵۲
حجت الاسلام شهبازیان شگردهای مدعیان دروغین مهدویت را تشریح کرد
مدعیانی که زنان را بر خود محرم می دانند، احکام شرع را تغییر می دهند
حجت الاسلام محمد شهبازیان در مورد شگردها، اهداف و برنامه های مدعیان دروغین مهدویت، اظهار کرد: در بحث آسیب شناسی مباحث مهدویت امروز با چهار گونه از مدعیان دروغین روبه رو هستیم، یک گونه از این مدعیان مستقیماً ادعای امامت و مهدویت دارند، گونه ای دیگر کسانی هستند که ادعای نیابت خاص می کنند، گونه دیگر کسانی که ادعای زمینه سازی ظهور دارند و به عنوان مثال در قالب یمانی و غیره ظهور می کنند. دسته چهارم کسانی هستند که ادعای ارتباط با حضرت دارند، این ارتباط را در قالب نسبی ذکر می کنند و می گویند که من همسر و فرزند امام زمان هستم، آنان ادعای ارتباط با امام زمان(عج) را در قالب مکاشفه و خواب یا در قالب دیدار و گفت وگو نیز ذکر می کنند.
استفاده از قرآن با شگرد تأویل گرایی
او در مورد ویژگی های مدعیان دروغین که سبب جذب افراد به سوی ادعاهای آنان شده، گفت: هرکدام از مدعیان خصوصیات و ویژگی های تقریباً خاص خود را در گونه های مختلف دارند و شگردهای آنها با هم تفاوت هایی دارند، به صورت کلی بخواهیم شرح دهیم تقریباً بین جریان های مدعی که اشتراک معنایی وجود دارد. نکته اول در بحث جریان های مدعی و ویژگی ها و شگردی که آنان به کار می گیرند، استفاده از قرآن با شگرد تأویل گرایی و استفاده از عمومیات قرآن است، این شگرد تقریباً در میان تمام مدعیان وجود دارد.
تأویل گرایی آیات قرآن و ادعای خسران ائمه معصومین(ع)
او ادامه داد: منظور از تأویل گرایی این است که یک تفسیری از آیه ای انجام دهند بدون اینکه هیچ مستندی در آن باشد به عنوان مثال در حال حاضر یک جریان معروفی مانند احمد اسماعیل بصری وجود دارد که ادعای یمانی بودن کرده و در عراق فعالیت های خود را دارد و مریدانی هم پیدا کرده است، ایشان بدون هیچ مبنا و دلیلی برای اینکه بتواند بر اشتباهات خود در کتاب هایش سرپوش بگذارد و اگر منتقدان به او اشکالی وارد کردند، بگوید که یک معصوم هم می تواند خبط و خطا داشته باشد یا مثلاً یک معصوم هم می تواند ظلمت و تاریکی داشته باشد. احمد اسماعیلی به دروغ آیه قرآن إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ را اینطور تفسیر و تأویل کرده که مصداق بارز این آیه امیرالمومنین است که دچار خسران شده و تاریکی هایی در عملکرد او وجود دارد، در صورتی که در تفسیر اصلی این آیه انسان در خُسْرٍ ابولهب و ابوجهل و دشمنان اهل بیت(ع) هستند. یا مثلاً دوره ای علی محمد شیرازی، شارع آئین بابیه و نویسنده کتاب بیان می گوید کتابش فرستاده خداست، در حالی که منتقدین علی محمد شیرازی بیان می کنند که هیچ یک از ائمه و انبیاء نام چنین کتابی را نیاورده است در صورتی که کسی که ادعای امامت، نبوت و جایگاهی می کند باید انبیا و ائمه گذشته نامی از او برده باشند، مثلا در قرآن بشارت هایی که به پیامبر و قرآن داده شده است. علی محمد در برابر این سوال از شگرد تأویل گرایی استفاده می کند و این جمله را ذکر می کند که قرآن در سوره الرحمن نامی از کتاب بیان آورده و فرموده، الرَّحْمَنُ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ؛ در حالی که معنای کلمه بیان در سوره الرحمن ربطی به کتاب علی محمد شیرازی ندارد.
استناد به روایات جعلی
او با بیان اینکه یک نکته واحد و مشترک در میان مدعیان دروغین مهدویت این است که در بحث و نمونه های مختلف درخصوص آیات قرآن، مستندی محکم و قانع کننده ندارند، اظهار کرد: مدعیان دروغین وقتی در روایات هم ورود پیدا می کنند، شگرد مشخصی دارند، از جمله اینکه به روایاتی جعلی استناد می کنند، در صورتی که این روایات اصلاً وجود خارجی در کتب شیعه و متون اصلی و در بیان ائمه نداشته بلکه در یک دوره ای حدیثی جعل شده و یک فرقه یا خودش جعلش کرده یا از یک جعلی سوء استفاده می کند. ما در گذشته هم داشتیم که بعضی از افراد برای ابهت و جایگاه حاکمیت خود حدیث جعل می کردند، یا امویان حدیث جعل می کردند، در حقیقت جعل احادیث برای پیشبرد اهداف سیره خلفای گذشته بوده است. امروز هم جریان های مدعی همین کار را می کنند به عبارت دیگر اگر در گذشته واقفیه و مغیریه حدیث جعل می کردند، امروز هم جریان های انحرافی مثل جریان بابیه و بهائیت و حیدر مشتت و احمد اسماعیل بصری که ادعای یمانی بودن دارد، دست به احادیث جعلی می زنند و مبلغانی برای خود دست و پا کردند.
تحریف و تقطیع آیات قرآن
او تصریح کرد: شگرد دیگری که این مدعیان در روایات انجام می دهند، این است که یک قطعه از حدیثی که ما در کتاب هایمان داریم را برداشت و تفسیر می کنند و به طور کلی معنا و مفهوم تغییر می کند، در واقع تقطیع کردن یکی از شگردهای مدعیان است. شگرد مشترک دیگری که دارند تحریف است، تحریف می تواند در لفظ یا در معنا باشد، گاهی لفظ را جابه جا می کنند، به عنوان مثال فتحه و کسره یک کلمه را تغییر می دانند تا معنا به طور کلی تغییر کند. به عنوان مثال حسینعلی نوری بنیانگذار بهائیت در کتابی به نام ایقان که می گویند این کتاب وحی است، می گوید: «در روایتی از امام صادق(ع) داریم که قائم و مهدی می آید» و این مهدی در سال ۶۰ می آید و سپس حدیث را اینطور می خواند، فی سَنَهِ السّتّینِ یعنی در سال ۶۰، در صورتی که ما وقتی اصل روایت را مراجعه می کنیم می بینیم که اصل روایت «فی شبهه لیستبین امره» است در حقیقیت عملکرد حسینعلیبهاء در ارائه این روایت، یکی از بهترین شواهد برای اثبات درستکار و امین نبودن اوست. وی با تقطیع و تحریف، این روایت را نقل کرده و مدعی ذکر تعیین سنه ظهور قائم موعود در روایات میشود. در واقع مدعیان دروغین از عدم آگاهی طرف مقابل استفاده می کنند و یک معنا را که واقعی نیست برای خود مصادره می کنند.
اثبات بر حق بودن مدعیان در خواب!
او به دیگر شگرد مشترک جریان های مدعی اشاره و خاطرنشان کرد: خواب یکی از شگردهای مشترک مدعیان دروغین مهدویت است. در مسائل عقیدتی و فقهی شیعه و سنی و اتفاق عقلا و تمام ادیان و مذاهب اسلامی بر این است که شما نمی توانید به وسیله خواب یک مسئله عقیدتی، فقهی و شرعی را مشخص کنید. خواب در آنجا حجت نیست. از سوی دیگر جریان های مدعی از نظر روانی به مخاطب خود ذکری را القا می کنند و می گویند که فقط به این ذکر فکر کن و ببین چه خوابی می بینی، مشخص است که خواب دیده می شود چون از نظر روانی به مریدانشان القا شده است. آنها می گویند که ما در خواب دیدیم که مرید، رهبر، قطب و مراد ما مثلاً در باغ سبزی است و بنابر این خواب برای خود تحلیل می کنند که مسیر ما حق است.
استفاده از استخاره
او ادامه داد: شگرد دیگر مدعیان دروغین استخاره است. آنان در استخاره با ذهن عمومی مردم بازی کنند در صورتی که ما استخاره را در عقیده و فقه حجت مطلق نمی بینیم، کسی حق ندارد برای مسایل عقیدتی و فقهی خود استخاره بگیرد.
جریان های مدعی دعوت به خود می کنند نه به خدا
او گفت: باید بدانیم که یک نقطه مشترک مدعیان این است که جریان های مدعی دعوت به خود می کنند نه به خدا، یعنی خود را محور قرار می دهند. به عنوان مثال احمد اسماعیل بصری به اسم اینکه مثلاً من فرزند امام زمان هستم و قرار است که زمینه ساز ظهور حضرت مهدی شوم، حرکت خود را شروع کرده، ولی در حال حاضر در نوشته ها و کتاب هایش و مریدانش و عیقده مریدانش انقدر که احمد اسماعیل اهمیت دارد، امام زمان اهمیت ندارد. او می گوید همه چیز را برای خود مصادره می کند که من چنین و چنانم و شما باید از من تبعیت کنید و هر چه من می گویم. این یکی از ویژگی ها و شگردهای مدعیان امروز است که به جای دعوت به خدا و اهل بیت(ع) عملاً به نام اهل بیت برای خود عصمت تراشی می کنند.
مدعیانی که امروز دچار خبط و خطای اخلاقی شدند
او به اباحه گری در میان جریان های منحرف اشاره و خاطرنشان کرد: کسانی که امروز به عنوان مدعیان می بینیم عموماً افرادی هستند که دچار خبط و خطای اخلاقی شدند، به عنوان مثال بین می کنند که ما امام زمان هستیم، پس زنان به ما محرم هستند، ما امام زمان هستیم و احکام شرع را تغییر می دهیم، یکی از ویژگی های جریان های مدعی این است که بلافاصله شروع به نقص احکام کردند همانطور که بابیه و بهائیه نقص احکام کردند و گفتند که احکام اسلام باطل شده و باید احکام جدید بیاورید، امروز جریان های مدعی با توجه به رهبرانشان برخی از احکام را تغییر می دهند. به عنوان مثال علیرضا پیغان ادعایی کرد و قبله را از کعبه به جمکران تغییر داد، یا احمد اسماعیل بصری امروز تغییراتی در احکام شرع ایجاد کرده، به او گفته می شود که چطور خلاف اهل بیت(ع) سخن می گویی، می گوید که من قائمی هستم که باید احکام را تغییر دهم و احکام گذشته اسلام را نقص کنم. این اباحه گری و تغییر شریعت از جمله ویژگی های این جریان های مدعی است.
رو به روی مرجعیت و فقاهت قرار می گیرند
او ضمن اینکه از دیگر ویژگی های مشترک جریان های مدعی را تمسّک به کتاب ها و روایات ضعیف دانست، گفت:جریان های مدعی و رهبران فرق، به دوری از فقاهت و مرجعیت معتقد هستند، آنان رو به روی مرجعیت و فقاهت قرار می گیرند و دروغ پردازی هایی را نسبت به فقیه و جایگاه فقاهت در آخرالزمان مطرح می کنند و مرجعیت را بی دلیل زیر سوال می برند.
استفاده از قرآن با شگرد تأویل گرایی
او در مورد ویژگی های مدعیان دروغین که سبب جذب افراد به سوی ادعاهای آنان شده، گفت: هرکدام از مدعیان خصوصیات و ویژگی های تقریباً خاص خود را در گونه های مختلف دارند و شگردهای آنها با هم تفاوت هایی دارند، به صورت کلی بخواهیم شرح دهیم تقریباً بین جریان های مدعی که اشتراک معنایی وجود دارد. نکته اول در بحث جریان های مدعی و ویژگی ها و شگردی که آنان به کار می گیرند، استفاده از قرآن با شگرد تأویل گرایی و استفاده از عمومیات قرآن است، این شگرد تقریباً در میان تمام مدعیان وجود دارد.
تأویل گرایی آیات قرآن و ادعای خسران ائمه معصومین(ع)
او ادامه داد: منظور از تأویل گرایی این است که یک تفسیری از آیه ای انجام دهند بدون اینکه هیچ مستندی در آن باشد به عنوان مثال در حال حاضر یک جریان معروفی مانند احمد اسماعیل بصری وجود دارد که ادعای یمانی بودن کرده و در عراق فعالیت های خود را دارد و مریدانی هم پیدا کرده است، ایشان بدون هیچ مبنا و دلیلی برای اینکه بتواند بر اشتباهات خود در کتاب هایش سرپوش بگذارد و اگر منتقدان به او اشکالی وارد کردند، بگوید که یک معصوم هم می تواند خبط و خطا داشته باشد یا مثلاً یک معصوم هم می تواند ظلمت و تاریکی داشته باشد. احمد اسماعیلی به دروغ آیه قرآن إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ را اینطور تفسیر و تأویل کرده که مصداق بارز این آیه امیرالمومنین است که دچار خسران شده و تاریکی هایی در عملکرد او وجود دارد، در صورتی که در تفسیر اصلی این آیه انسان در خُسْرٍ ابولهب و ابوجهل و دشمنان اهل بیت(ع) هستند. یا مثلاً دوره ای علی محمد شیرازی، شارع آئین بابیه و نویسنده کتاب بیان می گوید کتابش فرستاده خداست، در حالی که منتقدین علی محمد شیرازی بیان می کنند که هیچ یک از ائمه و انبیاء نام چنین کتابی را نیاورده است در صورتی که کسی که ادعای امامت، نبوت و جایگاهی می کند باید انبیا و ائمه گذشته نامی از او برده باشند، مثلا در قرآن بشارت هایی که به پیامبر و قرآن داده شده است. علی محمد در برابر این سوال از شگرد تأویل گرایی استفاده می کند و این جمله را ذکر می کند که قرآن در سوره الرحمن نامی از کتاب بیان آورده و فرموده، الرَّحْمَنُ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ؛ در حالی که معنای کلمه بیان در سوره الرحمن ربطی به کتاب علی محمد شیرازی ندارد.
استناد به روایات جعلی
او با بیان اینکه یک نکته واحد و مشترک در میان مدعیان دروغین مهدویت این است که در بحث و نمونه های مختلف درخصوص آیات قرآن، مستندی محکم و قانع کننده ندارند، اظهار کرد: مدعیان دروغین وقتی در روایات هم ورود پیدا می کنند، شگرد مشخصی دارند، از جمله اینکه به روایاتی جعلی استناد می کنند، در صورتی که این روایات اصلاً وجود خارجی در کتب شیعه و متون اصلی و در بیان ائمه نداشته بلکه در یک دوره ای حدیثی جعل شده و یک فرقه یا خودش جعلش کرده یا از یک جعلی سوء استفاده می کند. ما در گذشته هم داشتیم که بعضی از افراد برای ابهت و جایگاه حاکمیت خود حدیث جعل می کردند، یا امویان حدیث جعل می کردند، در حقیقت جعل احادیث برای پیشبرد اهداف سیره خلفای گذشته بوده است. امروز هم جریان های مدعی همین کار را می کنند به عبارت دیگر اگر در گذشته واقفیه و مغیریه حدیث جعل می کردند، امروز هم جریان های انحرافی مثل جریان بابیه و بهائیت و حیدر مشتت و احمد اسماعیل بصری که ادعای یمانی بودن دارد، دست به احادیث جعلی می زنند و مبلغانی برای خود دست و پا کردند.
تحریف و تقطیع آیات قرآن
او تصریح کرد: شگرد دیگری که این مدعیان در روایات انجام می دهند، این است که یک قطعه از حدیثی که ما در کتاب هایمان داریم را برداشت و تفسیر می کنند و به طور کلی معنا و مفهوم تغییر می کند، در واقع تقطیع کردن یکی از شگردهای مدعیان است. شگرد مشترک دیگری که دارند تحریف است، تحریف می تواند در لفظ یا در معنا باشد، گاهی لفظ را جابه جا می کنند، به عنوان مثال فتحه و کسره یک کلمه را تغییر می دانند تا معنا به طور کلی تغییر کند. به عنوان مثال حسینعلی نوری بنیانگذار بهائیت در کتابی به نام ایقان که می گویند این کتاب وحی است، می گوید: «در روایتی از امام صادق(ع) داریم که قائم و مهدی می آید» و این مهدی در سال ۶۰ می آید و سپس حدیث را اینطور می خواند، فی سَنَهِ السّتّینِ یعنی در سال ۶۰، در صورتی که ما وقتی اصل روایت را مراجعه می کنیم می بینیم که اصل روایت «فی شبهه لیستبین امره» است در حقیقیت عملکرد حسینعلیبهاء در ارائه این روایت، یکی از بهترین شواهد برای اثبات درستکار و امین نبودن اوست. وی با تقطیع و تحریف، این روایت را نقل کرده و مدعی ذکر تعیین سنه ظهور قائم موعود در روایات میشود. در واقع مدعیان دروغین از عدم آگاهی طرف مقابل استفاده می کنند و یک معنا را که واقعی نیست برای خود مصادره می کنند.
اثبات بر حق بودن مدعیان در خواب!
او به دیگر شگرد مشترک جریان های مدعی اشاره و خاطرنشان کرد: خواب یکی از شگردهای مشترک مدعیان دروغین مهدویت است. در مسائل عقیدتی و فقهی شیعه و سنی و اتفاق عقلا و تمام ادیان و مذاهب اسلامی بر این است که شما نمی توانید به وسیله خواب یک مسئله عقیدتی، فقهی و شرعی را مشخص کنید. خواب در آنجا حجت نیست. از سوی دیگر جریان های مدعی از نظر روانی به مخاطب خود ذکری را القا می کنند و می گویند که فقط به این ذکر فکر کن و ببین چه خوابی می بینی، مشخص است که خواب دیده می شود چون از نظر روانی به مریدانشان القا شده است. آنها می گویند که ما در خواب دیدیم که مرید، رهبر، قطب و مراد ما مثلاً در باغ سبزی است و بنابر این خواب برای خود تحلیل می کنند که مسیر ما حق است.
استفاده از استخاره
او ادامه داد: شگرد دیگر مدعیان دروغین استخاره است. آنان در استخاره با ذهن عمومی مردم بازی کنند در صورتی که ما استخاره را در عقیده و فقه حجت مطلق نمی بینیم، کسی حق ندارد برای مسایل عقیدتی و فقهی خود استخاره بگیرد.
جریان های مدعی دعوت به خود می کنند نه به خدا
او گفت: باید بدانیم که یک نقطه مشترک مدعیان این است که جریان های مدعی دعوت به خود می کنند نه به خدا، یعنی خود را محور قرار می دهند. به عنوان مثال احمد اسماعیل بصری به اسم اینکه مثلاً من فرزند امام زمان هستم و قرار است که زمینه ساز ظهور حضرت مهدی شوم، حرکت خود را شروع کرده، ولی در حال حاضر در نوشته ها و کتاب هایش و مریدانش و عیقده مریدانش انقدر که احمد اسماعیل اهمیت دارد، امام زمان اهمیت ندارد. او می گوید همه چیز را برای خود مصادره می کند که من چنین و چنانم و شما باید از من تبعیت کنید و هر چه من می گویم. این یکی از ویژگی ها و شگردهای مدعیان امروز است که به جای دعوت به خدا و اهل بیت(ع) عملاً به نام اهل بیت برای خود عصمت تراشی می کنند.
مدعیانی که امروز دچار خبط و خطای اخلاقی شدند
او به اباحه گری در میان جریان های منحرف اشاره و خاطرنشان کرد: کسانی که امروز به عنوان مدعیان می بینیم عموماً افرادی هستند که دچار خبط و خطای اخلاقی شدند، به عنوان مثال بین می کنند که ما امام زمان هستیم، پس زنان به ما محرم هستند، ما امام زمان هستیم و احکام شرع را تغییر می دهیم، یکی از ویژگی های جریان های مدعی این است که بلافاصله شروع به نقص احکام کردند همانطور که بابیه و بهائیه نقص احکام کردند و گفتند که احکام اسلام باطل شده و باید احکام جدید بیاورید، امروز جریان های مدعی با توجه به رهبرانشان برخی از احکام را تغییر می دهند. به عنوان مثال علیرضا پیغان ادعایی کرد و قبله را از کعبه به جمکران تغییر داد، یا احمد اسماعیل بصری امروز تغییراتی در احکام شرع ایجاد کرده، به او گفته می شود که چطور خلاف اهل بیت(ع) سخن می گویی، می گوید که من قائمی هستم که باید احکام را تغییر دهم و احکام گذشته اسلام را نقص کنم. این اباحه گری و تغییر شریعت از جمله ویژگی های این جریان های مدعی است.
رو به روی مرجعیت و فقاهت قرار می گیرند
او ضمن اینکه از دیگر ویژگی های مشترک جریان های مدعی را تمسّک به کتاب ها و روایات ضعیف دانست، گفت:جریان های مدعی و رهبران فرق، به دوری از فقاهت و مرجعیت معتقد هستند، آنان رو به روی مرجعیت و فقاهت قرار می گیرند و دروغ پردازی هایی را نسبت به فقیه و جایگاه فقاهت در آخرالزمان مطرح می کنند و مرجعیت را بی دلیل زیر سوال می برند.
مرجع : شفقنا