کد مطلب : ۳۵۲۶۰
ملکزاده:
خدامحوری و مردمگرایی دو رکن قانونگذاری در اسلام است
حجتالاسلام محمد ملکزاده، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه در گفتوگو با خبرنگار حوزه اندیشه فارس، در چهل و دومین سالروز تشکیل اولین دوره مجلس شورای اسلامی در باب قانونگذاری و فرایند آن در نظام اسلامی و تفاوتش با پارلمانتیسم اروپایی گفت: در مورد قانونگذاری اسلامی با وضع حاضر و وضع مطلوب باید یک تمایز و انفصالی را برقرار کرد. شاید در حال حاضر ما با آن وضعیت ایدهآل فاصله داشته باشیم، اما مسیری که در بُعد اندیشهای در این باره مطرح است را باید در نظر گرفت و باید آن را طی کرد تا به مجلس و سیستم قانونگذاری تراز دست یافت.
وی ادامه داد: آنچه در نظام اسلامی به عنوان رأی و دخالت مردم مطرح میشود و تفاوتش با دموکراسی غربی را میتوان در دو ساحت مورد بررسی قرار داد. اولین آنها «خدامحوری» است؛ یعنی در فرایند تشریع و تصویب قانون خدا را به عنوان شارع اعظم و حکیم به امور مردم در نظر گرفت. دومین محور هم «مردمگرایی» است. هر دو مسأله، از موضوعات قدیمی و تاریخیای هستند که از صدر اسلام تا به حال مورد بحث و گفتوگو قرار گرفتهاند.
رأی مردم را باید در زندگیشان لحاظ کرد
وی افزود: رسول خدا پس از برقراری حکومت اسلامی در مدینه و دورهای که قرار است قوانینی در باب اجتماع و امور روزمره مسلمین حاکم شود، خداوند با خطاب قرار دادن پیامبر میفرماید: و کسانی که [ندای] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا کردهاند و کارشان در میانشان مشورت است و از آنچه روزیشان دادهایم انفاق میکنند. خدا از پیامبر میخواهد در اموری که به زندگی مردم و سرنوشت آنها مرتبط میشود، موضوع را با خود آنها در میان بگذارد. مثلاً سر قضیه جنگ اُحُد پیامبر باوجود اینکه با نظر عامه مردم موافقت نداشت، اما رأی آنها را مبنی بر خروج از شهر پذیرفت و جالب آن است که پس از ناکامی همچنان به نظر و خواست مردم توجه خود را ادامه داد؛ نه اینکه با استناد به ناکامی قبلی بخواهد رأی آنان را از مدار توجه حذف کند.
اومانیسم، روح قانونگذاری غرب
ملکزاده ادامه داد: بنا به آنچه گفته شد، دو رکن اساسی در قانونگذاری اسلامی را «خدامحوری» و «مردمگرایی» تشکیل میدهد. اما عناصر قانونگذاری در غرب تفاوتهای جدیای دارد. اولاً ما در دموکراسی و پارلمانتیسم غربی چیزی به نام خدامحوری نداریم و عملاً تشریع و خواست خدا کنار رفته و «اومانیسم» و «اصالت انسان» جای آن را گرفته است، ثانیاً این اصالت انسان، یک شعار و شوآفی است که به اذعان خود متفکران غربی تنها جنبه صوری دارد و رسانه به خوبی میتواند فرایند انتخاب مردم را به سمت ببرد که سرمایهداری خواهان آن است. بنابراین قانونگذاری غربی مبنی بر خواست مردم بیش از هرچیز یک شعار و جلوه صوری دارد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: در نظام اسلامی از آنجا که ارزشها و اصول الهی حاکم قرار میگیرند، با خواست مردم مجلس شکل میگیرد و این نمایندگان هستند که بنا بر حکم اسلام دست به قانونگذاری میزنند. این همان چیزی است که در کلام حضرت امام چنین تعبیر میشود: «مجلس در رأس امور قرار دارد»
استاد حوزه علمیه در مورد چگونگی انطباق آیات با عالم واقع کنونی گفت: ما باید برای فهم نظام و هندسه فکری اسلامی، آیات و منقولات اولیای دین را با سیره ایشان مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. آنچیزی که از حیات معصومین به دست میآید این است که بدون خواست و اراده مردم، همچنین اقبال حداکثری آنان اموری نظیر تشکیل حکومت و... انجام نمیشد. حضرت امیرالمؤمنین باوجود اینکه خلیفه بلافصل پیامبر بود، وقتی تشتت مردم را در مورد بحث خلافت دید با اینکه از درست آنها گله کرد اما با خواست آنها و ارادشان تا جایی که میشد راه آمد. اما برعکس وقتی در ماجرای خلافت ایشان مردم اقبال عمومی گسترده نشان دادند، حضرت به انتخاب ایشان وقعه مینهد.
انتهای پیام/
وی ادامه داد: آنچه در نظام اسلامی به عنوان رأی و دخالت مردم مطرح میشود و تفاوتش با دموکراسی غربی را میتوان در دو ساحت مورد بررسی قرار داد. اولین آنها «خدامحوری» است؛ یعنی در فرایند تشریع و تصویب قانون خدا را به عنوان شارع اعظم و حکیم به امور مردم در نظر گرفت. دومین محور هم «مردمگرایی» است. هر دو مسأله، از موضوعات قدیمی و تاریخیای هستند که از صدر اسلام تا به حال مورد بحث و گفتوگو قرار گرفتهاند.
رأی مردم را باید در زندگیشان لحاظ کرد
وی افزود: رسول خدا پس از برقراری حکومت اسلامی در مدینه و دورهای که قرار است قوانینی در باب اجتماع و امور روزمره مسلمین حاکم شود، خداوند با خطاب قرار دادن پیامبر میفرماید: و کسانی که [ندای] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا کردهاند و کارشان در میانشان مشورت است و از آنچه روزیشان دادهایم انفاق میکنند. خدا از پیامبر میخواهد در اموری که به زندگی مردم و سرنوشت آنها مرتبط میشود، موضوع را با خود آنها در میان بگذارد. مثلاً سر قضیه جنگ اُحُد پیامبر باوجود اینکه با نظر عامه مردم موافقت نداشت، اما رأی آنها را مبنی بر خروج از شهر پذیرفت و جالب آن است که پس از ناکامی همچنان به نظر و خواست مردم توجه خود را ادامه داد؛ نه اینکه با استناد به ناکامی قبلی بخواهد رأی آنان را از مدار توجه حذف کند.
اومانیسم، روح قانونگذاری غرب
ملکزاده ادامه داد: بنا به آنچه گفته شد، دو رکن اساسی در قانونگذاری اسلامی را «خدامحوری» و «مردمگرایی» تشکیل میدهد. اما عناصر قانونگذاری در غرب تفاوتهای جدیای دارد. اولاً ما در دموکراسی و پارلمانتیسم غربی چیزی به نام خدامحوری نداریم و عملاً تشریع و خواست خدا کنار رفته و «اومانیسم» و «اصالت انسان» جای آن را گرفته است، ثانیاً این اصالت انسان، یک شعار و شوآفی است که به اذعان خود متفکران غربی تنها جنبه صوری دارد و رسانه به خوبی میتواند فرایند انتخاب مردم را به سمت ببرد که سرمایهداری خواهان آن است. بنابراین قانونگذاری غربی مبنی بر خواست مردم بیش از هرچیز یک شعار و جلوه صوری دارد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: در نظام اسلامی از آنجا که ارزشها و اصول الهی حاکم قرار میگیرند، با خواست مردم مجلس شکل میگیرد و این نمایندگان هستند که بنا بر حکم اسلام دست به قانونگذاری میزنند. این همان چیزی است که در کلام حضرت امام چنین تعبیر میشود: «مجلس در رأس امور قرار دارد»
استاد حوزه علمیه در مورد چگونگی انطباق آیات با عالم واقع کنونی گفت: ما باید برای فهم نظام و هندسه فکری اسلامی، آیات و منقولات اولیای دین را با سیره ایشان مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. آنچیزی که از حیات معصومین به دست میآید این است که بدون خواست و اراده مردم، همچنین اقبال حداکثری آنان اموری نظیر تشکیل حکومت و... انجام نمیشد. حضرت امیرالمؤمنین باوجود اینکه خلیفه بلافصل پیامبر بود، وقتی تشتت مردم را در مورد بحث خلافت دید با اینکه از درست آنها گله کرد اما با خواست آنها و ارادشان تا جایی که میشد راه آمد. اما برعکس وقتی در ماجرای خلافت ایشان مردم اقبال عمومی گسترده نشان دادند، حضرت به انتخاب ایشان وقعه مینهد.
انتهای پیام/
مرجع : خبرگزاری فارس