تاریخ انتشار
شنبه ۱ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۰۳
۰
کد مطلب : ۳۵۳۲۴

چرایی توهین غرب به مقدسات مسلمانان و ساحت مقدس پیامبر اکرم و اهداف پشت پرده آن

چرایی توهین غرب به مقدسات مسلمانان و ساحت مقدس پیامبر اکرم و اهداف پشت پرده آن
 
حجت الاسلام و المسلمين محمد اشرفي اصفهاني، فرزند شهيد محراب آيت الله اشرفي اصفهاني

اشاره: تحقیق و تامل در باب نیات و مقصود دشمن و افراد جاهل و فریب خورده در توهین به مقدسات مسلمانان و پیامبر عظیم الشان اسلام، کلید بسیاری از ابهامات مطرح در چرایی این اقدامات شنیع و فضاحت بار است. با نگاهی گذرا به فرآیندی که غربیان در پیش گرفته اند، بسیاری از اهداف پشت پرده که با مضامینی سیاسی، فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی درآمیخته اند روشن و مشخص می شود. حجت الاسلام و المسلمین محمد اشرفی اصفهانی در بیان این چرایی، از عوامل پشت پرده و نیات شوم استعماری غرب سخن می گویند.

اهانت كنندگان به اسلام و پيامبر اكرم، چه اهدافي از اقدامات شنيع خود در سر دارند؟
بحث در ارتباط با اهانت به ساحت مقدس پيامبر عظيم الشأن اسلام است. بعضي وقت ها مي بينيم در برخي از كشورهاي غربي، خواسته يا ناخواسته، حركت بسيار زشتي صورت می گیرد، در قالب مصاحبه با يك فرند خود فروخته يا انتشار كاريكاتور در يك مجله و روزنامه، كه در آن به ساحت پيامبر اسلام اهانت و جسارت مي شود كه در نهايت منجر به خشم و نفرت مسلمين دنيا مي شود، جماعتي كه يك سوم جمعيت دنيا را شكل مي دهد، يعني بالغ بر يك ميليارد و ششصد ميليون مسلمان كه پيرو پيامبر اسلام هستند.

وقتي مسلمانان از چنين اقداماتي مطلع مي شوند، سيل خروشاني از ملت هاي مسلمان به راه مي افتد و نفرت و انزجار خود را به آن رسانه، روزنامه يا فرد نشان مي دهند. بايد عرض كنم كه تمامي انبيا الهي از حضرت آدم تا وجود مقدس پيامبر اسلام، چه انبيا اولوالعزم، مثل حضرت نوح پيغمبر، حضرت ابراهيم، حضرت موسي و عيسي و نهايتاً پيامبر اكرم، و چه ساير انبيا، كساني كه در رده هاي پايين بودند اما به هر حال رسول، نبي و فرستاده خداوند بودند، بعضي از آنها كتاب داشتند، بعضي هم نداشتند.

 همه اينها محترم، بزرگوار و مقدس هستند و همه آنها لازم الاحترام هستند براي ساير اديان، يعني اگر به ما مسلمانان توهين شود، بايد ديگر اديان هم، تابعين حضرت موسي، عيسي و ساير اديان اگرچه پيرو اسلام و قرآن هم نيستند، بر آنها واجب است كه از آن ساحت مقدس پيغمبر دفاع كنند و چون آن پيغمبر رسول و فرستاده خداوند است، بايد انزجار خودشان را نسبت به آن حرکت شنیع اعلام كنند، يا اگر ما بشنويم به ساحت مقدس حضرت عيسي پيغمبر، موسي، ابراهيم يا ساير انبيا اهانت شده وظيفه داريم از آنها دفاع و حمايت كنيم، آنها مقدس و بزرگوار هستند، همانطور كه قرآن مجيد فرمود «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات»، ما فرستاديم انبياي خودمان را، با يك راه روشن، استدلال و منطق روشن، و بعضاً با آنها كتاب هم فرستاديم، تا اينكه در بين مردم به قسط و عدل و داد و ايجاد عدالت و گسترش آن در جامعه اقدام كنند.

لذا وظيفه ما هست كه از شخصيت، جايگاه و راهشان دفاع كنيم، اين نيست كه ما تنها روي پيغمبر خودمان تعصب داشته باشيم، يا مسيحيان روي حضرت عيسي يا موسي، اين وظيفه نسبت به همه انبياست، اينها برگزيده خداوند متعال هستند و توسط خداوند به عنوان انسان هاي برگزيده و ممتاز و عالي ترين افراد در عصر خودشان برگزيده شده اند، با هدف هدايت و نجات انسان ها، تا راه درست را درك كنند و با راه هاي منحرف و ناصواب، مبارزه كنند و راه صحيح را به انسان ها بياموزند. وقتي توهين هاي منحرفين به ساحت مقدس پيامبر، اسلام يا قرآن كريم را بررسي مي كنيم، مي بينيم كه اينها نقشه هاي شوم استكبار هست.

 مطمئناً صهيونيست ها بيشتر در اين مسائل دخيل هستند چون در قرآن مجيد راجع به يهود صراحتاً آمده كه «ان اشد الناس عداوه للذين آمنوا اليهود»، يهود و خصوصاً صهيونيسم نسبت به دين اسلام خيلي حساس هستند و تا آنجا كه بتوانند كارشكني مي كنند. اين موضوع هم تازه نيست، از زمان صدر اسلام با اين دين آسماني و پيامبر، دشمني و عداوت داشتند، اين همه جنگ هايي كه در زمان پيامبر بر ايشان تحميل شد، اكثراً توسط يهوديان بود، پس مشخص است كه اينها هدف و برنامه دارند.

 البته به جايي هم نمي رسد، «يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ، وَلَوْ كَرِهَ الْمنافقون»، نور خدا كه خاموش نمي شود، با اين حرف ها هم فقط براي خودشان زحمت و دردسر و ننگ و عار مي خرند و حاصل ديگري ندارد و چيز ديگري نصيب شان نمي شود، ولي خب بالاخره ما را به زحمت وادار مي كنند، مسلمانان واكنش نشان مي دهند، حتي ممكن است اتفاقات نابهنجاري بيفتد، بعضي انسان ها خون شان ريخته شود، اينها نقشه هاي استعمار و انگليس است و صهيونيست ها محرك اين مسائل هستند.

ز طرف ديگر مي بينند كه دين مبين اسلام، دين نجات بخش انسان هاست و اسلام روز به روز در همه نقاط كره زمين در حال گسترش است، اينكه مي بينند تنها منجي، پيغمبر اسلام است و ائمه معصومين، همچنین وجود گرانقدر حضرت صاحب عصر كه منجي تمامي انسان هاي روي كره زمين خواهد بود و همه در انتظار وي هستند، مي دانند كه قرآن براي يك دوره و يك زمان و يك مقطع نيامده، بلكه اين براي همه انسان هاست، از انسان هاي زمان رسول الله تا پايان دنيا، قرآن هادي است، «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ»، اين قرآن با اين دستور العمل ها و اين آيات روشن هنوز بعد از 1400 سال پس از طلوع اسلام و بعثت رسول اكرم، هنوز بسیاری از حقايق و واقعيت هاي آن روشن نشده، عليرغم اينكه امروزه مي بينيم امروزه علوم با سرعت مافوق صوت، در همه ابعاد به جلو مي رود.

 جزئيات و حقايق علوم قرآني هنوز روشن نيست، همانگونه كه حضرت علي به ابن العباس فرمودند، كه مراقب باش ديگران در علوم قرآني از تو سبقت نگيرند، يعني همه نيرو و توان خودت را راجع به قرآن به كار ببر، و حضرت علي، ابن العباس و ديگر بزرگان زمان خودش را به تحقيق در قرآن و علوم قرآن و انتقال آن به نسل هاي بعد تشويق كرد، خب وقتي گروه اندكي مي بينند كه قرآن با اين سرعت دارد به جلو مي رود، به آن حسد مي ورزند، يك روز پيغمبر تنهاي تنها بود كه جبرئيل آيات خود را بر او نازل كرد، بعد حضرت خديجه ايمان آورد و علي (ع)، الان بالغ بر يك ميليارد و ششصد ميليون نفر مسلمان داريم، بدون اينكه تبليغ خاصي شده باشد، شما ببينيد پيامبر تنها بود، بيش از هشتاد جنگ بر پيامبر تحميل شد و او ديگر فرصتي نداشت كه بخواهد دست به تبليغ اسلام بزند، اما اين نور و حقيقت اسلام و قرآن بود كه اين چنين گسترش پيدا كرد، اين حسادت و بخل و كينه و دشمني يهود باعث شده كه اينها نسبت به اسلام حساسيت پيدا كنند و گاهي بيايند اهانت و جسارتي بكنند كه هدايت كه نمي شوند، ولي امیدوارم حداقل متنبه و ذليل و خوار و مفتضح شوند كه هستند.
همانطور كه فرموديد، كينه و حسد و دشمني با دين مبين اسلام از گذشته هاي بسيار دور و حتي از زمان پيامبر وجود داشته، اما چه شده كه اين اواخر اين دشمني با رويكردهاي نوين و با گستره بيشتري صورت مي گيرد؟
اين به علت احساس خطر از اسلام است، «ان عزه لله و لرسلوله و لمومنين»، اگر مردم از دين مبين اسلام تبيعت كردند و ارزش هاي عالي و والاي اسلام را پذيرفتند و محمد را الگوي خود قرار دادند، هيچ گاه زير بار ظلم و ستم و استبداد نمي روند، اسلام دين آزادي و حريت است، دين سلطه نيست، امروز سلطه گران در پي اين هستند كه خود را بر قدرت سوار كنند، منافع شان را با فشار بر مردم تامين كنند.

 اسلام همواره راه سعادت را نشان داده، راه سعادت اين است كه ما همواره مراقب باشيم باج ندهيم و كاري كنيم كه مسلمان در هر مقطع و جايگاه، عزتش محفوظ باشد، و نه به گونه اي كه احساس حقارت و كوچكي كند، قدرتمندان و مستبدين همانطور كه عرض كردم در پي آن هستند كه بر اريكه قدرت سوار شوند، اسلام مخالف است و چون منافع مستبدين و ظالمان در خطر است، منافع خود را در مقابله با اسلام مي بينند و مي گويند اگر اسلام جهش پيدا كند، منافع ما از بين خواهد رفت، لذا در مقابله با اسلام دست به هر اقدامي مي زنند، كاريكاتور مي كشند، فيلم مي سازند، ولي همه مي دانند ديني كه پيامبر اكرم براي مردم آورد، دين آرامش و آسايش بود، دین رفاه بود، اسلام دين جنگ و نزاع نيست، دين عزت بخش است، دين رفاه است.

 دين اخوت و برادري و برابري است، شما به همه نبردهاي زمان پيامبر اسلام دقت كنيد، هيچ كدام را پيامبر ابتدا وارد نشد، همه آن در جايگاه دفاع بود، مرتب مشركين و كفار به پيامبر و قلمرو اسلام حمله مي كردند، پيامبر هم در جهت مقابله با آنها و حفظ كيان اسلام مي جنگيد. حتماً مي دانيد در زمان پيامبر، فردي يهودي بود كه مرتب هر روز از بالاي پشت بام بر روي سر حضرت، خاكستر داغ مي ريخت، پيامبر هم لباسش را مي تكاند و به راه خود ادامه مي داد، بارها صحابه رسول الله از پيامبر اذن خواستند كه حساب آن يهودي را برسند، مي گفتند اين فرد يهودي عنود و لجوج است و به ما اهانت مي كند، شايسته نيست كه ما تنها بنشينيم و
اين منظره را ببينيم، حضرت اجازه ندادند، تا اينكه ديدند چند روزي است كه از او خبري نيست، پرس و جو كردند، ديدند مريض شده و در خانه است، حضرت فرمودند كه به اتفاق براي عيادت او به خانه اش برويم، وقتي حضرت اجازه خواستند و داخل شدند و يهودي پيامبر را ديد، چشمانش را بست و گريست، اين عملي كه پيامبر انجام داد باعث شد كه او شرمنده شد و دين اسلام را اختيار كرد، حال نگاهي به اتفاقات امروز جهان اسلام بيندازيد.

مطمئناً هدف آنها اين است كه مي خواهند اسلام را در دنيا به عنوان يك دين مبتني بر ترور، انسان كشي، خشونت، بي رحمي و قساوت معرفي كنند تا بتوانند بدين وسيله در جهان اسلام اختلاف و تفرقه ايجاد كنند. متاسفانه تا حدودي در برنامه هاي خودشان هم موفق شده اند، كه نتيجه بي تدبيري برخي رهبران كشورهاي عربي است كه بهانه به دست دشمن مي دهند، تا امروز كه 1400 سال از ظهور اسلام مي گذرد، اينچنين كه امروز مي بينيم، اتفاقات ناگوار در جهان اسلام نيفتاده بود و اين بي سابقه است، شيعيان و سني ها همگي با هم دوست و برادر هستند، حشر و نشر دارند، سالي ميليون ها نفر از شيعيان براي زيارت خانه خدا به عربستان يا ديگر كشورهاي سني مذهب منطقه مشرف مي شوند، پس تا به امروز اين مسائل به هيچ وجه وجود نداشت.

 اما امروز متوجه خطر اتحاد و انسجام امت اسلام شده اند و مي خواهند دعواي شيعه و سني را ايجاد كنند كه نتيجه آن را امروز مي بينيم، اين قتل و غارت هاي بي رحمانه كه امروز در برخي كشورهاي منطقه شاهد آن هستيم حكايت از آن دارد كه اينها همه حساب شده و با برنامه است و نقشه استعمار، صهيونيست ها و استكبار است كه مي خواهند مسلمانان را طوري به جهانيان معرفي كنند كه انسان هايي خون خوار، بي مروت و بي رحم هستند كه حتي به كودك بي دفاع هم رحم نمي كنند. لذا هدف نهايي تخريب چهره اسلام نزد جهانيان است.
فكر نمي كنيد اين دست اقدامات، راهكاري هرچند كودكانه براي جبران عقب ماندگي هاي تمدني آنها از ماست؟
همينطور است، اينها از لحاظ تمدني و تاريخي در سطحي پايين تر از مسلمانان هستند، حتي پيشرفت هاي علمي آنها نتوانسته اين فاصله اندیشه و تمدن را پر كند، لذا به بيان شما، دست به اين اقدامات خبيثانه در جهت جبران عقب ماندگي هاي خود مي زنند. اينها از اسلام ضربه خورده اند و بدان حساس شده اند، پس مي خواهند به هر طريق ممكن با اسلام مقابله كنند، البته همانطور كه گفتم اين دست اقدامات آنها بر چهره اسلام اثر گذاشته است، وقتي يك مسيحي بخواهد به جهان اسلام بيايد و مسلمان شود، ابتدا دين اسلام را، رفتار پيامبر، ائمه اطهار و دستورات و آموزه هاي والاي اسلام را نگاه مي كند، بعد اين اعمال انسان هاي وحشي را هم در رسانه ها مي بيند، خب اين فرد چطور مي خواهد بيايد دوباره آن حس دلبستگي به اسلام و پيامبر را داشته باشد. به اعتقاد من ممكن است اين دست اقدامات در حال حاضر به نتيجه نرسد، اما در آينده با اين روندي كه در پيش گرفته اند به نتيجه خواهند رسيد و وظيفه ما مقابله با اين فرآيند با همان سرعتي است كه آنها عمل مي كنند.
آيا به اعتقاد شما، مي توان گفت نقاط ضعفي هم در نشر صحيح آموزه هاي اسلام وجود دارد كه دشمن از آن سو استفاده مي كند؟
خير، اگر بنا باشد با منطق وارد شوند كه مشكلي نيست، «و لله حجه البارقه»، حجه البارقه، منطق رساست، اسلام دين گفتگوست، دين مناظره و بحث علمي است. تاريخ اسلام گواه مناظره ائمه اطهار با اقليت هاي ديني است لذا به اعتقاد من در نشر آموزه هاي متعالي اسلام خللي وارد نيست، چون قرآن صريحتاً تحدي مي كند، اما همانطور كه گفتم دشمن مي بيند اگر پاي مناظره مستقيم علمي هم در ميان باشد باز موفقيتي حاصل نمي كند، پس از اين راه وارد مي شوند، وگرنه مناظره هاي امام رضا با اقليت هاي آن زمان كه مامون آنها را گرد آورد، يا مناظره هاي امام جواد و باقي ائمه كافي است. اگر اساس، بحث و گفتگو و تريبون هاي آزاد بين مسلمانان و دانشمندان آن با متخصصان ديگر اديان باشد، حتي آنهايي كه كمونيست يا لائيك هستند و دين اسلام يا خدا را قبول ندارند، اگر با آنها بحث شود و به ارزش هاي والاي دين مبين اسلام واقف شوند، قطعاً قانع مي شوند و به اسلام روي مي آورند، ولي مشكل اينجاست كه آنها اصلاً اين فرصت را به دانشمندان و محققان ما نمي دهند و چون مي دانند كه شكست خورده و مي خورند، از راه جنگ و خونريزي و ترور وارد مي شوند.
نقش مسلمانان ساکن کشورهای غربی را چگونه ارزیابی می کنید؟ فکر نمی کنید آنها در سایه سکونت در آن کشورها، به خاطر علایق پیشرفت و تمدن، اعتقادات خود را سست کرده و به آموزه های غرب اقبال نشان می دهند؟ يا وجوهي شخصي از اسلام را كه اسلام حقيقي نيست نشان مي دهند و زمينه بدبيني به اسلام را فراهم مي كنند؟
به نظر مي رسد بيشتر دارند انسان ها را اجير مي كنند، وقتي انسان فقير شد، دست به هر كاري مي زند، پيامبر مي فرمايد «كاد الفقر اون يكون كفرا»، آدم هاي گرسنه در جامعه زياد هست كه با وعده و وعيد فريفته مي شوند و اجير مي شوند، اينها انسان هايي نابخرد و عقب افتاده عقلي، فرهنگي و ديني هستند، كساني كه هيچ اميدي به اين دنيا ندارند و زده شده اند، خيلي راحت فريفته مي شوند، آن كسي هم كه اينها را مي فريبد و هزينه مي كند هدف دارد، مي خواهد چهره اسلام را مخدوش كند و بين مسلمانان تفرقه ايجاد كند، قرآن مي فرمايد «و اعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا»، همه را به اتحاد دعوت مي كند، تفرقه كه ايجاد شود، همه چيز امكان پذير مي شود، فقر هم كه فشار مي آورد، لذا به هدف مشركين تمكن مي كنند.
به اعتقاد شما چرا غرب می کوشد از حربه آزادی بیان برای توهین به پیامبر اسلام و مقدسات آن استفاده کند؟ كدام منطق اين را مي پذيرد كه فرد به بهانه آزادي بيان، به خود اجازه دهد به مقدسات ديگر اديان و مذاهب توهين كند؟
خير اين صحيح نيست، انسان آزاد و حر است، اسلام هم دين آزادي است، اما باید دید در چه شرايطي، در صورتي كه فرد مقابل بيايد، آنچه كه در درونش هست مطرح كند، در مقابل هم فرد مخاطب، او را مجاب كند، اگر مناظره كنند، در مورد خداوند، معاد، نبوت، و ... و با استدلال و منطق با يكديگر بحث كنند، ديگر جاي هيچ گونه دعوا و نزاعي نيست. اسلام دين آزادي بيان است، در قانون اساسي ما هم آزادي بيان مطرح است، همه در اظهار نظر كردن آزاد هستند و مي توانند در تريبون هاي آزاد نظر خود را مطرح كنند، كسي هم با او مقابله نخواهد كرد، مگر اينكه طوري مطرح كند كه به خطوط قرمز برسد و اهانت يا جسارتي صورت دهد.
تا چه میزان می توان توهین افراد به اسلام و پیامبر را، انعکاس نظر دولت و کشورهاي تابعه آن افراد هم دانست؟ آيا اينكه فردي كه ساكن فلان كشور است، به مقدسات ما توهين كند و دولت آن كشور موضع گيري نكند، بدان معناست كه با فرد خاطي هم داستان است؟
البته آن دولت ها صبر مي كنند، وقتي كه خيلي موضوع بالا گرفت و تشنج ايجاد كرد، ابراز تبري مي كنند و محكوم مي كنند، اما اين اصل ماجرا نيست، موضوع اين است كه اصولاً چرا اين اتفاق بايد بيفتد كه بعدها دولتمردان آن كشورها بخواهند بيايند و عذرخواهي كنند و اين حركات را محكوم كنند. در مواقعي هم وقتي خشم و خروش امت اسلام در اعتراض به توهين به مقدسات شان به حدي رسيد كه احتمال رسيدن زيان آن به آن كشور تابعه وجود دارد، آن وقت است كه مي آيند و آن اتفاق را محكوم مي كنند، چرا پيشگيري نمي كنند كه نهايتاً ناچار نشوند عذرخواهي كنند؟ آزادي بيان هم حدودي دارد، قرار نيست به خطوط قرمز برسد، و توهين به اسلام و پيامبر و ائمه اطهار به بهانه آزادي بيان به هيچ عنوان جايز و پذيرفتني نيست.
تا چه ميزان فكر مي كنيد هدف فشار، خاصه بر ايران است؟
اينها روي ايران حساسيت دارند، همه دعواها سر نظام جمهوري اسلامي است، همه سناريوهايي كه غرب عليه جهان اسلام در پيش گرفته، نهايتاً هدفش جمهوري اسلامي است، چون محور تشيع و منادي وحدت در جهان اسلام است. همه اين اتفاقاتي كه امروزه در عراق و سوريه شاهد هستيم، يا انقلاب هايي كه با عنوان بهار عربي در منطقه رخ داد، هدف اين بود كه به ايران هم سرايت كند، ولي نتيجه را مشاهده كرديد، شايد عنوان بهتر براي آن خزان عربي باشد، چون ديكتاتورهاي ظالم و فاسد رفتند، و ديكتاتورهاي ديگري به جاي آنها بر مردم حاكم شدند و چيزي هم نصيب ملت هاي عربي نشد.
بعد از 11 سپتامبر هم به بهانه مبارزه با تروريسم، فشار بر مسلمانان بيشتر شد، حتي جورج بوش رئيس جمهور وقت آمريكا صراحتاً از دور جديد جنگ هاي صليبي سخن گفت.
بله، غرب هر ضربه اي كه بخورد، پاي اسلام را به ميان مي آورد، البته فراموش نكنيد خود همان حادثه هم حركتي حساب شده از سوي خودشان بود كه هنوز ماهيت قضيه روشن نشده است. به باور خودشان اين حملات كار القاعده بود، حمله كردند و القاعده را به زعم خودشان از بين بردند، بعد از مدتي هم القاعده ديگري كه همين داعش هستند را به وجود آوردند، كه به مراتب خبيث تر و پست تر از القاعده هستند.

منبع: مجله خیمه شماره 108
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما