کد مطلب : ۳۵۳۴۹
شعرخوانی محمد نوروزی برای امام رضا
سومین نشست شعرای آیینی «محفل بهشت»، به مناسبت دهه کرامت با حضور سیدوحید سمنانی و شعرخوانی شاعرانی چون مبین اردستانی، سیدصابر موسوی، محمد نوروزی فرسنگی، پروانه علیپور، فرشته سادات حسینی، طاهره سادات ملکی، سمیه خردمند، راضیه مظفری، زهرا سادات متولی، مهدی یحیایی، محمد بختیاری، سیدمصطفی هاشمی اهری، سجاد شاکری، علی فرزانه موحد، سعید مباشر، علیرضا نور علیپور، حسین شاه محمدی، حسین نادری و حسین رضاییان برگزار شد.
محمد نوروزی فرسنگی شاعر آئینی در این محفل، شعری برای امام رضا(ع) خواند که متن آن به شرح زیر است:
چشم را مثل کولهای بستم
راه تاریک بود و چشمم تار
خواب دیدم بدون بار سفر
داشتم میشدم سوار قطار
سوت ممتد، بهشت نزدیک است
تتلق تق تلق، دلم لرزید
دور بودم اگرچه از وطنم
این جدایی به عشق میارزید
عشق ابری است از کرانه تو
عشق یعنی رضای چشم شما
جان فدای محبتت باران
دل فدای سخاوتت دریا
پیرمردی شکسته، آوازی
با صدای ملول میخواند
تکه ابری همین طرف یک ریز
دارد اذن دخول میخواند
اشک در چشم مثل مروارید
دل سراپا که هرچه بادا باد
دل به دریا زدم که راه افتاد
تا رسیدم به صحن گوهرشاد
عشق جامی است، مملو از باران
سُکر نابی است، از غم و شادی
عشق باغی است، در کنار حرم
عشق صحنی است مثل آزادی
صحنهایت اتاق آبی من
تو شدی جان شعر، من سهراب
باغ آیینه بود و هشت بهشت
موج میزد تمام من در خواب
بعد از آن خواب، صبح در چشمم
حسرتی مانده بود بدجوری
خواب دیدم که آسمان آن شب
شده یک فرش صحن جمهوری
خوش به حالم که لااقل در خواب
بار دیگر مسافرت شدهام
کولهام را گشودم و دیدم
باز انگار زائرت شدهام
فیلم این شعرخوانی را اینجا مشاهده کنید:
«محفل بهشت» هرهفته به همت هیأت الرضا(ع) روزهای جمعه از ساعت ۱۷ در تکیهگاه آقا مرتضی علی علیهالسلام، به نشانی خیابان خیام، پایینتر از میدان محمدیه، خیابان شهید هرندی برگزار میشود، برای عموم علاقهمندان (برادران و خواهران) آزاد است.
انتهای پیام/
محمد نوروزی فرسنگی شاعر آئینی در این محفل، شعری برای امام رضا(ع) خواند که متن آن به شرح زیر است:
چشم را مثل کولهای بستم
راه تاریک بود و چشمم تار
خواب دیدم بدون بار سفر
داشتم میشدم سوار قطار
سوت ممتد، بهشت نزدیک است
تتلق تق تلق، دلم لرزید
دور بودم اگرچه از وطنم
این جدایی به عشق میارزید
عشق ابری است از کرانه تو
عشق یعنی رضای چشم شما
جان فدای محبتت باران
دل فدای سخاوتت دریا
پیرمردی شکسته، آوازی
با صدای ملول میخواند
تکه ابری همین طرف یک ریز
دارد اذن دخول میخواند
اشک در چشم مثل مروارید
دل سراپا که هرچه بادا باد
دل به دریا زدم که راه افتاد
تا رسیدم به صحن گوهرشاد
عشق جامی است، مملو از باران
سُکر نابی است، از غم و شادی
عشق باغی است، در کنار حرم
عشق صحنی است مثل آزادی
صحنهایت اتاق آبی من
تو شدی جان شعر، من سهراب
باغ آیینه بود و هشت بهشت
موج میزد تمام من در خواب
بعد از آن خواب، صبح در چشمم
حسرتی مانده بود بدجوری
خواب دیدم که آسمان آن شب
شده یک فرش صحن جمهوری
خوش به حالم که لااقل در خواب
بار دیگر مسافرت شدهام
کولهام را گشودم و دیدم
باز انگار زائرت شدهام
فیلم این شعرخوانی را اینجا مشاهده کنید:
«محفل بهشت» هرهفته به همت هیأت الرضا(ع) روزهای جمعه از ساعت ۱۷ در تکیهگاه آقا مرتضی علی علیهالسلام، به نشانی خیابان خیام، پایینتر از میدان محمدیه، خیابان شهید هرندی برگزار میشود، برای عموم علاقهمندان (برادران و خواهران) آزاد است.
انتهای پیام/
مرجع : خبرگزاری فارس