کد مطلب : ۳۵۴۰۴
واژه اسلام هراسی ساخته و پرداخته اندیشمندان غربی است
دکتر سیدحسین شرفالدین استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در گفتگو با آرمان هیأت به بررسی دلیل به کاربردن اصطلاح و واژه اسلام هراسی پرداخت و گفت: برخی پژوهشگران در عین اذعان به وجود درجاتی از نفرت و هراس رسوب یافته از اسلام در ذهنیت انسان غربی و نیز اعمال تبعیض علیه مسلمانان مقیم غرب، کاربرد واژه «اسلام هراسی» را به دلیل بار معنایی و عاطفی خاص آن مناسب معرفی این وضعیت نمیدانند. به عبارتی، وضعیت یادشده ممکن است از زمینهها و علل و عوامل دیگری ناشی شده باشد، چون به طور معمول اقلیتهای مهاجر در هر کشور درجاتی از فشار و ناخرسندی را تجربه میکنند.
از سوی دیگر، واژههای اسلام و اسلام هراسی به سبب ابهام مفهومی، طیفی از موضوعات مختلف و متنوع را در بر میگیرد. بخش قابل توجهی از مناقشات اندیشمندان غربی نه به اصل مصادیق و شواهد موید یا منکر وجود اسلام هراسی، که بیشتر به تحلیلهای مفهومی و گستره معنایی این واژه و پیامدهای ذهنی و روانی کاربرد آن در افکار عمومی ناظر است.
وی با بیان اینکه تامل در آثار و دیدگاههای موافقان استعمال اصطلاح اسلام شناسی نشان میدهد که در باب معنا، محل کاربرد و شاخصهای آن هرگز توافقی وجود ندارد، خاطرنشان کرد: در واقع سئوال عمدهای که مدعیان اسلام هراسی، پاسخ شفافی برای آن ندارند، این است که چرا مسلمانان در غرب مورد تبعیض قرار میگیرند؟ به دلیل رنگ پوستشان؟ به علت قومیت و نژادشان؟ به بهانه دینشان؟ یا ترکیبی از همه این موارد است؟ ما دقیق نمیدانیم که اسلام هراسی نوعی عدم تساهل و نابرابری مذهبی است یا شکلی از نژادپرستی؟ و یا اینکه نوعی نژادپرستی جدید و فرهنگی در برابر نژادپرستی بیولوژیک است.
این پژوهشگر حوزوی خاطرنشان کرد: از نظر کریس آلن، یکی از تحلیلگران و محققان به نام این حوزه، برجستهترین نقص اصطلاح مورد بحث این است که به عنوان نوعی هراس یا «فوبیا» تعریف میشود و از آنجا که هراسها بهصورت عمومی به دلیل صبغه عاطفی، غیرعقلانی به شمار میروند. چنین اتهامی افراد را احساسی و معترض ساخته است، و عملا باب گفتگوی استدلالی و منطقی را مسدود میکند. بنابراین استفاده مکرر این واژه به صورت عمدی یا سهوی مانع از نقد مشروع و معقول مسلمانان میشود و ایشان میتوانند هر نوع انتقاد و اعتراضی را علیه خود به وجود نوعی اسلام هراسی در نگرش مخالفان منسوب کنند. علاوه بر اینکه، وضع و کاربرد واژه اسلام هراسی به مثابه یک مفهوم مستقل به طور ضمنی بر این مطلب دلالت دارد که پیشداوری و تعصب علیه مسلمانان از سایر اشکال تبعیض متمایز است.
بیتردید تبعیض و تعصب انواع مختلفی دارد؛ برای نمونه پیش داوری علیه رقبای اقتصادی، دینی و نظامی و همچنین پیش داوری نسبت به طبقه قدرت، جایگاه و منزلت اجتماعی افراد و گروههای مختلف است، لکن بهکارگیری یک اصطلاح خاص و مجزا برای هر یک از موارد یادشده وجهی ندارد.
وی با بیان اینکه بعضی از منتقدان عقیده دارند که اسلامهراسی اصطلاحی جدید برای پدیدای نسبتاً قدیمی یعنی نژادپرستی است، تصریح کرد:
از دید ایشان پرهیز از استعمال و کاربرد این واژه مرجح است، این ترجیح نه فقط به دلیل نواقص و ابهام ماده مفهوم شناختی و واژه شناختی آن، بلکه بیشتر از این باب که استعمال مداوم و مکرر آن موجب غفلت از سایر اشکالات مخرب به نژادپرستی میشود همچنین تعصب و تبعیض علیه مهاجران و اقلیتهای قومیتی یک سنتی دیرپا در بسیاری از کشورهای غربی است؛ از اینرو اسلامهراسی را یک پدیده نوظهور و بیسابقه بلکه میتوان آن را روشی جدید از نژادپرستی یا همان نژادپرستی در عرصه فرهنگی تلقی کرد.
تفاوت بنیادین میان نژاد و دین وجود دارد؛ به این دلیل ساده که یک شخص قادر به انتخاب رنگ پوست خود نیست؛ اما اعتقادات و باورهای خود بر می گزیند این نیز مجموعهای از بینش ها ارزشها نگرشها آیین ها و رفتارهاست؛ حال به چه علت همگی ما می توانیم از باورها و اعتقادات همچون محافظه گرایی و یا کمونیسم متنفر و منزجر باشیم؛ ولی داشتن چنین احساسی نسبت به دین و مذهب مجاز نیست و گناهی نابخشودنی محسوب میشود؛ بنابراین هرگز نباید میان نقد حتی غیر منصفانه و غرض آلوده یک دین و مقوله نژاد پرستی خلط شود، این مسیر تنها به تخطئه کردن هر نوع نقدی از اسلام و زدن برچسب نژاد پرست به منتقدان آن منتهی میشود که کاملاً مطابق میل مسلمانان تندرو است و میتواند به کابوسی پایان ناپذیر بدل گردد.
در پاسخ باید گفت نقد منصفانه تمام ایدئولوژیها حتی ادیان الهی و نیز باورها و رفتارهای مومنان به آنها هیچگاه و در هیچ جا منع نشده است. تخطئه کردن هرنوع نقد از باورها و اندیشه های اسلامی و عملکرد مسلمانان و نژادپرستانه خواندن این سنخ نقدها، منطق مسلمانان تندروی است که با تقدس بخشی به اعتقادات و اعمال خود هر شکلی از نظر قرآن نامشروع و غیر مجاز میشمرند. اما با توجه به این نکته مهم است که آنچه امروز در غرب جریان دارد نه نقد منصفانه از اسلام و مسلمانان، بلکه بیشتر از جنس توهین، تمسخر، تخریب، اغواگری و تبلیغات سیاه است که هدف آن ایجاد مانع در مسیر پیشرفت و گسترش این آیین الهی است.
انتشار آثاری از قبیل کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی و کاریکاتور های توهین آمیز و فیلم عنکبون مقدس به همراه صدها و هزاران اثر صوتی و تصویری و نوشتاری در مخالفت با باورها ارزش ها و نمادهای اسلامی صرفاً در راستای نقد منصفانه آن صورت نگرفته است، از سوی دیگر واژه اسلام هراسی ساخته و پرداخته اندیشمندان غربی است و آنها نیز احتمالاً با مشاهده انواع سیاست ها و اقدامات و رفتارهای خشونت بار متعصبانه و تبعیض آلود دولت ها و رسانه های غربی علی علیه مفاهیم اسلامی و هویت و کیان مسلمانان به طرح این مفهوم اقدام کردهاند.
از سوی دیگر، واژههای اسلام و اسلام هراسی به سبب ابهام مفهومی، طیفی از موضوعات مختلف و متنوع را در بر میگیرد. بخش قابل توجهی از مناقشات اندیشمندان غربی نه به اصل مصادیق و شواهد موید یا منکر وجود اسلام هراسی، که بیشتر به تحلیلهای مفهومی و گستره معنایی این واژه و پیامدهای ذهنی و روانی کاربرد آن در افکار عمومی ناظر است.
وی با بیان اینکه تامل در آثار و دیدگاههای موافقان استعمال اصطلاح اسلام شناسی نشان میدهد که در باب معنا، محل کاربرد و شاخصهای آن هرگز توافقی وجود ندارد، خاطرنشان کرد: در واقع سئوال عمدهای که مدعیان اسلام هراسی، پاسخ شفافی برای آن ندارند، این است که چرا مسلمانان در غرب مورد تبعیض قرار میگیرند؟ به دلیل رنگ پوستشان؟ به علت قومیت و نژادشان؟ به بهانه دینشان؟ یا ترکیبی از همه این موارد است؟ ما دقیق نمیدانیم که اسلام هراسی نوعی عدم تساهل و نابرابری مذهبی است یا شکلی از نژادپرستی؟ و یا اینکه نوعی نژادپرستی جدید و فرهنگی در برابر نژادپرستی بیولوژیک است.
این پژوهشگر حوزوی خاطرنشان کرد: از نظر کریس آلن، یکی از تحلیلگران و محققان به نام این حوزه، برجستهترین نقص اصطلاح مورد بحث این است که به عنوان نوعی هراس یا «فوبیا» تعریف میشود و از آنجا که هراسها بهصورت عمومی به دلیل صبغه عاطفی، غیرعقلانی به شمار میروند. چنین اتهامی افراد را احساسی و معترض ساخته است، و عملا باب گفتگوی استدلالی و منطقی را مسدود میکند. بنابراین استفاده مکرر این واژه به صورت عمدی یا سهوی مانع از نقد مشروع و معقول مسلمانان میشود و ایشان میتوانند هر نوع انتقاد و اعتراضی را علیه خود به وجود نوعی اسلام هراسی در نگرش مخالفان منسوب کنند. علاوه بر اینکه، وضع و کاربرد واژه اسلام هراسی به مثابه یک مفهوم مستقل به طور ضمنی بر این مطلب دلالت دارد که پیشداوری و تعصب علیه مسلمانان از سایر اشکال تبعیض متمایز است.
بیتردید تبعیض و تعصب انواع مختلفی دارد؛ برای نمونه پیش داوری علیه رقبای اقتصادی، دینی و نظامی و همچنین پیش داوری نسبت به طبقه قدرت، جایگاه و منزلت اجتماعی افراد و گروههای مختلف است، لکن بهکارگیری یک اصطلاح خاص و مجزا برای هر یک از موارد یادشده وجهی ندارد.
وی با بیان اینکه بعضی از منتقدان عقیده دارند که اسلامهراسی اصطلاحی جدید برای پدیدای نسبتاً قدیمی یعنی نژادپرستی است، تصریح کرد:
از دید ایشان پرهیز از استعمال و کاربرد این واژه مرجح است، این ترجیح نه فقط به دلیل نواقص و ابهام ماده مفهوم شناختی و واژه شناختی آن، بلکه بیشتر از این باب که استعمال مداوم و مکرر آن موجب غفلت از سایر اشکالات مخرب به نژادپرستی میشود همچنین تعصب و تبعیض علیه مهاجران و اقلیتهای قومیتی یک سنتی دیرپا در بسیاری از کشورهای غربی است؛ از اینرو اسلامهراسی را یک پدیده نوظهور و بیسابقه بلکه میتوان آن را روشی جدید از نژادپرستی یا همان نژادپرستی در عرصه فرهنگی تلقی کرد.
تفاوت بنیادین میان نژاد و دین وجود دارد؛ به این دلیل ساده که یک شخص قادر به انتخاب رنگ پوست خود نیست؛ اما اعتقادات و باورهای خود بر می گزیند این نیز مجموعهای از بینش ها ارزشها نگرشها آیین ها و رفتارهاست؛ حال به چه علت همگی ما می توانیم از باورها و اعتقادات همچون محافظه گرایی و یا کمونیسم متنفر و منزجر باشیم؛ ولی داشتن چنین احساسی نسبت به دین و مذهب مجاز نیست و گناهی نابخشودنی محسوب میشود؛ بنابراین هرگز نباید میان نقد حتی غیر منصفانه و غرض آلوده یک دین و مقوله نژاد پرستی خلط شود، این مسیر تنها به تخطئه کردن هر نوع نقدی از اسلام و زدن برچسب نژاد پرست به منتقدان آن منتهی میشود که کاملاً مطابق میل مسلمانان تندرو است و میتواند به کابوسی پایان ناپذیر بدل گردد.
در پاسخ باید گفت نقد منصفانه تمام ایدئولوژیها حتی ادیان الهی و نیز باورها و رفتارهای مومنان به آنها هیچگاه و در هیچ جا منع نشده است. تخطئه کردن هرنوع نقد از باورها و اندیشه های اسلامی و عملکرد مسلمانان و نژادپرستانه خواندن این سنخ نقدها، منطق مسلمانان تندروی است که با تقدس بخشی به اعتقادات و اعمال خود هر شکلی از نظر قرآن نامشروع و غیر مجاز میشمرند. اما با توجه به این نکته مهم است که آنچه امروز در غرب جریان دارد نه نقد منصفانه از اسلام و مسلمانان، بلکه بیشتر از جنس توهین، تمسخر، تخریب، اغواگری و تبلیغات سیاه است که هدف آن ایجاد مانع در مسیر پیشرفت و گسترش این آیین الهی است.
انتشار آثاری از قبیل کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی و کاریکاتور های توهین آمیز و فیلم عنکبون مقدس به همراه صدها و هزاران اثر صوتی و تصویری و نوشتاری در مخالفت با باورها ارزش ها و نمادهای اسلامی صرفاً در راستای نقد منصفانه آن صورت نگرفته است، از سوی دیگر واژه اسلام هراسی ساخته و پرداخته اندیشمندان غربی است و آنها نیز احتمالاً با مشاهده انواع سیاست ها و اقدامات و رفتارهای خشونت بار متعصبانه و تبعیض آلود دولت ها و رسانه های غربی علی علیه مفاهیم اسلامی و هویت و کیان مسلمانان به طرح این مفهوم اقدام کردهاند.