کد مطلب : ۳۵۶۱۱
محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام:
امام جواد (ع) معتقد بودند رفتار شیعیان باید متمایز و ممتاز باشد
امام جواد مانند دیگر ائمهی معصومین برای ما اسوه، مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بندهی شایستهی خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد به طوری که در سن ۲۵ سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیر قابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همانطوری که ائمه دیگر ما علیهمالسلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشهی مهمی از جهاد همه جانبهی اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت. آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم.
امام محمدتقی علیه السلام در سال ۲۰۳ در طفولیت به امامت رسید. اما در همان زمانها با مشکلی که در میان شیعیان ایجاد شده بود مواجه بود یعنی تا آن زمان سابقه نداشت امامی پیش از سن بلوغ در این جایگاه قرار بگیرد لذا پذیرش مقام امامت ایشان برای بسیاری از اصحاب امام رضا (ع) سنگین و سخت بود. از این روست که میبینیم حتی برخی افراد از امامتِ امام رضا (ع) نیز بر میگردند، یعنی نه تنها امامت امام جواد (ع) را نمیپذیرند بلکه در امامت امام رضا (ع) هم تردید میکنند و حق را به واقفیه میدهند که امام کاظم (ع) را به عنوان آخرین امام معرفی و پذیرفته بودند.
با این وجود، امام جواد (ع) با نشان دادن قدرت بی مانند علمی خویش در همان سن طفولیت و همچنین حمایتهای بسیار مؤثر علی بن جعفر عموی امام رضا (ع) که مردی بسیار ولایتمدار بود و در تثبیت امامت امام جواد (ع) بسیار کوشید، به مرور این مسأله برای شیعیان حل شد که امر امامت سن و سال نمیپذیرد، لذا بعدها که امام هادی (ع) در همان سن به امامت رسید و پس از آن نیز امام زمان (عج) که در پنج سالگی به مقام امامت رسید، دیگر برای شیعیان مسألهای نبود.
مأمون که میدانست آن حضرت امام بر حق است، همان کاری را که با امام رضا (ع) کرد؛ یعنی قطع ارتباط مردمی امام را پیش گرفت و حضرت را البته با احترام با بغداد آورد و تلاش کرد دخترش را به ازدواج امام (ع) درآورد تا اینگونه آن حضرت را بیشتر تحت نظر داشته باشد.
مأمون بعد از مدتی به دلیل آگاهی بیشتر مردم از قدرت علمی امام و پافشاریهایی که صورت میگرفت، مجبور شد با بازگشت حضرت به مدینه موافقت کند. امام جواد (ع) در مدینه دست به اقدام بزرگی زد و با جریان «غلو» که در میان شیعیان ایجاد شده بود، مبارزه جدّی میکند.
همانطوری که ائمه دیگر ما علیهمالسلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، امام جواد علیه السلام هم گوشهی مهمی از جهاد همه جانبهی اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت
ماجرا از این قرار بود که برخی شیعیان از روی جهل و نادانی یا با دسیسههای دستگاه خلافت و دشمنان اهل بیت (ع) مباحثی را درباره شخصیت ائمه (ع) مطرح میکردند که خداوند در آنان حلول کرده و… که این باعث انحراف و گمراهی شده بود، آن حضرت به شدت با این جریان مقابله و حتی حکم ارتداد آنان و خروجشان از اسلام را نیز اعلام کرد.
با مرگ مأمون در سال ۲۱۸ که پانزده سال از دوران امامت امام جواد (ع) میگذشت، برادرش معتصم روی کار آمد. او فردی بسیار سرسخت و بر خلاف مأمون که به ظاهر اهل مدارا و مسامحه با امام جواد (ع) بود، اندکی بعد امام (ع) را به مرکز حکومتش در بغداد آورد و برای آن حضرت محدودیتهایی ایجاد کرد و سرانجام در حدود یک سالی که حضرت آنجا بودند با دسیسههای معتصم حضرت به شهادت رسید.
به همین مناسبت با حجت الاسلام رضا یاوری، محقق و پژوهشگر تاریخ تشیع به گفتگو پرداختیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
حجت الاسلام رضا یاوری در گفت گو با مهر، با اشاره به وضعیت اجتماعی شیعیان در دوره امام جواد (ع) عنوان کرد: در سیره معصومین (ع) چند اصل وجود دارد که اهل بیت (ع) براساس آن اصول خط مشی دارند و رفتار میکنند. یکی از این اصول معاشرت با عموم مردم است، چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی که در این معاشرتها سیره و سنت نبوی و قرآن را حکم فرما میکنند.
وی افزود: امام جواد علیه السلام نیز به عنوان یکی از معصومین (ع) خارج از این قاعده نیست. امام جواد (ع)، با معاشرت و ارتباط با دیگران، شیعیان را نیز با این سبک رفتاری پرورش میدادند تا یک جامعه ایمانی و اخلاقی تشکیل بدهند.
رفتار شیعیان در اجتماع باید از سایرین متمایز باشد
یاوری با بیان اینکه حضرت معتقد بودند رفتار شیعیان باید متمایز باشد، تصریح کرد: امام جواد (ع) شیعیان را به گونهای تربیت میکردند که در معاشرت با مردم به عنوان شیعه شناخته شوند.
وی با اشاره به روایتی از حضرت امام جواد (ع) خاطرنشان کرد: ملاقات برادران ایمانی با یکدیگر اگرچه کوتاه هم باشد، موجب رشد و تقویت عقل و درایت میشود. این ملاقات و ارتباط گیری با برادران ایمانی، حتی کوتاه، به واسطه اینکه به نیت تقرب انجام میشود و خارج از حیطه ایمان هم در آن صحبتی نمیشود و عمل صالح در آن اتفاق میافتد. انسان را رشد میدهد.
این پژوهشگر تاریخ تشیع افزود: حضرت امام جواد (علیهالسلام)، درروایت دیگری فرمودند، کسی که به برادری در راه خدا نفع برساند برای خودش در بهشت خانهای کسب کرده است. این روایت به بحث نوع دوستی و کمک و یاری رساندن به دیگران در معاشرت با مردم اشاره دارد و ارزش افزودهای است که اهل بیت (علیهالسلام)، برای معاشرت با مردم بیان میکنند. به فرموده ائمه معصومین (ع) صرف رابطه داشتن با مردم کافی نیست، بلکه این عزیزان خواهان اعتبار و هویت بخشی به رفتارهای شیعیان هستند.
وی خاطرنشان کرد: آنجا که حضرت میفرماید کسی که به برادر خود در راه خدا کمک کند، یعنی برای خدا و نه برای دیگری، اینجا اتفاقی که میافتد این است که حس هم نوع دوستی، رابطه صله رحم و… بر مدار رفتارهای ارزشی صورت میگیرد و هنجارهای اجتماعی کاهش و بر هنجارهای ارزشی افزوده میشود.
تکریم پیروان همه ادیان و مذاهب
یاوری در ادامه عنوان کرد: در ارتباطاتی که امام جواد (ع) با شیعیان و حتی غیر شیعیان، داشتند، ایشان سعی می میکردند، با همه حتی خادمان و خدمت گزاران در منزلشان به نوعی رفتار کنند که به آنها ارزش بدهد و آنها را تکریم کنند. با شیعیان و غیرشیعیان از مذاهب و فرقههای مختلف، چه مسیحیان و چه یهودیان و… نیز.
وی تصریح کرد: اما توجه به یک نکته بسیار قابل تأمل است و آن اینکه گروهها و جریاناتی وجود دارند که معاشرت با آنان به جامعه آسیب میرساند و این نکته بسیار مورد توجه اهل بیت (ع) بود. در دوران امامت امام جواد (ع) بعضی از انحرافات عقیدتی مطرح بود که ریشه در دورانهای قبل داشت، ولی ایشان به مناسبتهایی با این انحرافات برخورد میکرد و با اعلام موضع خویش، نظر حق و درست را بیان مینمود و مردم را از باورهای ناصحیح و غلط باز میداشت.امام جواد (علیهالسلام) در برابر فرقههایی که در دوران امامتش وجود داشت، شیعیان را راهنمایی میکرد. یکی از این فرقهها اهل حدیث بود که مجسّمی مذهب بوده و خدا را جسم میپنداشتند. امام درباره آنان به شیعیان میفرمود: که اجازه ندارند پشت سر هر کسی که خدا را جسم میداند، نمازگزارده و به او زکات بپردازند.
مبارزه با فرق انحرافی
یاوری افزود: واقفیّه یکی دیگر از فرقههای موجود انشعابی از شیعه بود که به صورت معضلی بزرگ در مقابل شیعیان مطرح شده بود؛ آنان کسانی بودند که پس از شهادت امام کاظم (علیهالسلام) بر آن حضرت توقّف کرده و امامت فرزندش علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) را نپذیرفتند.زیدیه نیز فرقهای بود منشعب از شیعه که برخی از سخنان ایشان درباره امامان معصوم (علیهالسلام)، سبب موضع گیری تند در برابر این گروه شد، چنانکه در روایتی از امام جواد (علیهالسلام) به این مسئله اشاره شده است.
ایشان به رغم محدودیّت های موجود از سوی دستگاه خلافت، از طریق نصب وکلا و نمایندگان، ارتباط خود را با شیعیان حفظ میکرد. در سراسر قلمرو حکومت مأمون و معتصم آن حضرت کارگزارانی را اعزام میکرد و با فعالیّت های سیاسی گسترده از تجزیه نیروهای شیعه جلوگیری مینمود.از جمله: آن بزرگوار به وکلای خود اجازه میداد که به درون دستگاه خلافت نفوذ کرده و مناصب حسّاس حکومتی را در دست بگیرند. هم چنین برخی از کارگزاران امام نیز به عنوان حاکم شهرها منصوب شدند و همه امور را با دقّت تحت نظر داشتند.
تلاش برای رفع مشکلات و گرفتاریهای مردم
وی در ادامه با اشاره به دیگر اقدامات حضرت در خصوص ارتباط اجتماعی شیعیان بیان کرد: ایشان در ارتباط با مردم سعی میکردند و به شیعیان نیز القا میکردند که چه در عزا و چه در شادی مردم شرکت کنند، تعزیت و تسلیت گفتن بسیار در سیره امام جواد (ع) دیده میشود.
این محقق تاریخ اسلام بیان کرد: یکی دیگر از نکات قابل توجه در سیره امام جواد (ع) نسبت به مسائل اجتماعی شیعیان، تلاش ایشان در حل و فصل مشکلات و گرفتاریهای مردم بود. حضرت برای رفع نیازهای جامعه حتی به والیان دولت عباسی نامه مینوشتند، به عنوان مثال در اجابت درخواست عدهای از شیعیان که در منطقه دور افتادهای در سیستان زندگی میکردند، نامهای به والی حکومت عباسی در سیستان نوشته و فرمودند: از عقیده تو برای من به نیکی یاد کردهاند، بدان و آگاه باش که آنچه برای تو میماند نیکی توست، پس در حق برادرانت نیکی کن و آگاه باش که خداوند از تو در باره همه چیز حتی اگر به سنگینی ذرههای باشد، بازخواست خواهد کرد.
وی تصریح کرد: سفارش و تأکیدات فراوان حضرت به وفای به عهد و پیمان و نیز دوری از اختلاف و تفرقه را میتوان از دیگر سیاستهای حضرت جوادالائمه در ترویج و تعمیق ارتباط شیعیان با مردم دانست.