تاریخ انتشار
يکشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۵۶
۲
کد مطلب : ۳۶۰۳۴
ناگفته‌های محسن سوهانی مسئول هیأت رایة العباس از شور جوانان برای حضور در هیأت‌های عزاداری

رایة العباس چگونه به بزرگترین هیأت ایران تبدیل شد؟

رایة العباس چگونه به بزرگترین هیأت ایران تبدیل شد؟
یک سال برای رسیدن این روزها لحظه شماری می‌کنند. روزهایی که عاشقان امام حسین (ع) رخت سیاه به تن می‌کنند تا برای سرور و سالار شهیدان اقامه عزا کنند. 
عزاداری ایام محرم و برپایی تکیه و هیأت یکی از قدیمی‌ترین سنت‌های مردم ایران است. سنتی که در هر شرایط و با وجود سختگیری‌های دوران پهلوی هیچ گاه فراموش نشد. 
محرم حلقه اتصال مردان و زنانی است که شاید در خیلی از مسائل باهم اختلاف داشته باشند اما عشق به امام حسین (ع) آنها را گرد هم می‌آورد. هیأت‌های عزاداری در ایام محرم پذیرای خیل عاشقانی هستند که برای شنیدن روضه و عزاداری به حسینیه‌ها و تکیه‌ها می‌آیند. هیأت رایة‌العباس یکی از هیأت‌های قدیمی تهران است. هر سال ده‌ها هزار نفر از مردم تهران و حتی شهرهای دیگر برای اقامه عزا به امامزاده علی اکبر(ع) در منطقه چیذر می‌آیند؛ جایی که به گفته حاج محسن سوهانی مسئول هیأت 587 شهید پای ثابت هیأت و روضه و عزاداری هستند. حاج محمود کریمی ذاکر هیأت هر سال با اشعار و نوحه‌خوانی شور و حال عجیبی به خیل عزاداران می‌دهد. عصر تاسوعا و عاشورا جمعیت بسیاری در امامزاده و خیابان‌های اطراف عزاداری می‌کنند. نظم هیأت در کنار حضور جوانان از هر طیف و پوشش از ویژگی‌های خاص این هیأت است. جایی که به گفته حاج محسن همین شهدا و صاحب جلسه روضه دست این جوانان را می‌گیرد و آنها را در ریل اصلی زندگی قرار می‌دهد. با فرا رسیدن محرم 1401 پای صحبت‌های حاج محسن سوهانی مسئول هیأت رایة العباس و یکی از پیشکسوت‌های هیأت رزمندگان نشستیم. او از دلایل تشکیل هیأت در امامزاده علی اکبر (ع) که بزرگترین گلزار شهدا بعد از بهشت زهرا است و ویژگی‌های خاص هیأت و حاج محمود کریمی ذاکر هیأت و خاطراتی از جوانانی که اعتقادی به هیأت نداشتند اما به لطف شهدا سال‌هاست هیأتی شده‌اند گفت. به اعتقاد او حضور پرشور جوانان در هیأت‌های عزاداری از عمق وجود است و نشان از این دارد که عشق به دین و امام حسین (ع) با گوشت و پوست و استخوان این جوانان عجین شده است.
برای خیلی از جوانان این سؤال مطرح می‌شود که چرا این هیأت در امامزاده علی‌اکبر (ع) و در جوار 587 شهید بنا شد؟
بعد از پایان جنگ تحمیلی رزمندگانی که از جبهه برگشتند هیچ ارتباط و تماسی با هم نداشتند. دوستان رزمنده و پیشکسوت تصمیم گرفتند جلسه‌ای برپا کنند و بهترین تصمیم این شد که تحت قالب یک هیأت باشد. سال 1376 اولین جلسه هیأت به‌ صورت غیررسمی برگزار شد و جلسه رسمی هیأت هم 22 بهمن همان سال در همین مکان افتتاح و آغاز به کار کرد. البته فضا به این شکل نبود، ساختمان نیمه‌کاره و فقط اسکلت بنا شده بود. گچ‌کاری دیوارها باقی‌مانده بود. اما اینکه چرا امامزاده علی‌اکبر(ع) برای برپایی هیأت انتخاب شد به واسطه اینکه اولاً امامزاده واجب‌التعظیم است و بقعه شریف امامزاده علی‌اکبر(ع) اینجا بود. بعد هم 587 امامزاده دیگر که به فرموده مقام‌ معظم رهبری شهدا امامزادگان انقلاب هستند شرایطی را فراهم کرد که این مکان برای برپایی هیأت انتخاب شد. گلزار شهدای امامزاده علی‌اکبر(ع) در تهران بعد از بهشت ‌زهرا بزرگ‌ترین گلزار شهدا است و محلی است برای رفت و آمد فرشته‌های آسمانی و فرشته‌های زمینی. این تصمیم به واسطه وجود و حضور این شهدا گرفته شد. بارها از هیأت‌های مختلف خواستیم به بهشت‌زهرا بروند و هیأت را کنار مزار شهدا برگزار کنند. این کار قطعاً تأثیر بیشتری از کوچه‌ و خیابان‌ دارد. نه اینکه در کوچه و خیابان تأثیر نداشته باشد اما در کنار شهدا خیلی بیشتر اثر دارد و این پیوندی بین جوانان و شهدا است. شب‌های ماه مبارک رمضان و بخصوص شب‌های احیا اگر به بهشت‌زهرا بروید باور نمی‌کنید اینجا قبرستان باشد و شب‌ها کسی نیاید. خیلی از مردم برای زیارت قبور شهدا به آنجا می‌روند و کنار مزار شهدا دعا می‌کنند. جوانی که شاید در خیابان گشت ارشاد با او برخورد کند اما کنار مزار شهید گمنام نشسته و در حال خودش است. عطش جوانان مخصوصاً جوانان امروز بی‌حد است و چیزی آنها را سیراب نمی‌کند جز عشق به امام حسین(ع). جوانان می‌دانند تنها باب نجات، کشتی امام حسین(ع) است. حسین مصباح الهدی و سفینة النجاة. این یک حقیقت است و لذا به‌همین دلیل خیلی از جوانان جذب هیأت و بخصوص هیأت رایة‌العباس می‌شوند. امروز جوانان به سمت امام حسین (ع) قدم برمی دارند تا معرفت و زندگی بیاموزند. این از تأثیرات و توجهات هیأت است. در واقع هیأت بزرگ‌ترین تشکیلات منظم با قدمت 1400 سال است. در کشورهای دیگر اگر بررسی کنید هیچ تشکیلاتی با این قدمت پیدا نمی‌کنید. عصر عاشورای 1400 سال قبل اولین جلسه روضه را خانم زینب (س) همراه با امام سجاد (ع) به راه انداختند و تا امروز ادامه دارد. این تشکیلات عظیم با لطف خداوند و ائمه اطهار ادامه پیدا کرده ‌است. در این وضعیت اقتصادی جامعه با وجود گرانی کسی که سال‌هاست برنج غذای ظهر عاشورا را می‌دهد از همه‌چیز می‌گذرد تا نذرش را ادا کند. راه نجات جامعه همین است. اگر می‌خواهیم جوانان نجات پیدا کنند باید آنها را جذب هیأت‌ها کنیم. آن زمان وسعت هیأت مثل امروز نبود و هیأت هم شناخته ‌شده نبود. بیشتر بچه‌های محل حضور داشتند ولی آن هدفی که داشتیم انجام شد. زمانی‌که شروع کردیم اساسنامه‌ای تنظیم شد با این مضمون که این هیأت چند مأموریت مهم دارد. اول برپایی مجالس امام حسین (ع) و پیوند نسل جوان با نسل گذشته مخصوصاً نسل ایثارگر و رزمنده. دوم پرداختن به ایثارگران مخصوصاً جانبازان قطع ‌نخاعی و بالای 50 درصد که در روند روزگار به فراموشی سپرده شده‌اند واین برخلاف فرمایشات امام (ره) است که فرمودند نگذارید پیشکسوتان جهاد و شهادت در پیچ ‌ وخم روزگار به فراموشی سپرده بشوند. بعدها مأموریت‌های دیگر هم اضافه شد مثل تجهیز موکب‌های اربعین که به نام حضرت مهدی (عج) شکل گرفت. این موکب بزرگ‌ترین موکب پایانه مرزی مهران است و برکات زیادی در امدادرسانی و کمک به سیلزدگان پلدختر داشت و هیأت را در کارهای جهادی و امدادرسانی به‌روز کرد.
چطور شد حاج محمود کریمی ذاکر هیأت رایة‌العباس شد؟
تا سال 79 از ذاکرین و واعظان مختلف در هیأت استفاده می‌کردیم. اکثر ذاکرین که در تهران یا شهرستان‌ها مداحی می‌کنند اینجا جلسه داشتند و ما مداح و واعظ ثابت نداشتیم. سال 1379 تصمیم گرفتیم جست‌وجو کنیم و ذاکر مناسب از هر جهت برای هیأت پیدا کنیم که به اصطلاح با گروه خونی این بچه‌ها همخوانی داشته باشد. آن موقع تشکیلات هیأت‌های رزمندگان وجود نداشت و عنوان هیأت هم رزمندگان شمیرانات بود. در جلسات نام مقدس ماه بنی‌هاشم به میان آمد و تمثیلی شد که ما پرچم حضرت عباس(ع) را که پرچم صراط مستقیم و ایثار و شهادت و مردانگی و مروت است بلند کنیم و نام هیأت به رایةالعباس (رزمندگان شمیرانات) مزین شد. یکی از دوستان که کاروان‌دار حج بود و با حاج محمود کریمی ارتباط نزدیکی داشت پیشنهاد کرد از وجود حاج محمود در هیأت استفاده کنیم. حاج محمود در هیأت یا زهرا تهران همراه با حاج محمود طاهری مداحی می‌کردند. در سفر حج اولین بار حاج محمود کریمی را دیدیم. همراه با سعید حدادیان نوحه می‌خواندند. صدای حاج محمود واقعاً دلنشین بود. به حاج‌آقا شیرازی که رئیس کاروان بود گفتم هماهنگ کنید بتوانیم از توان حاج محمود استفاده کنیم. بعد از حج ارتباط برقرار شد و ما چند جلسه صحبت، دیدار و گفت‌وگو داشتیم و از سال 1379 حاج محمود کریمی به هیأت رایةالعباس آمدند. در ادامه هم شاهد حضور پرتلاش حاج محمود بودیم و معتقدم انتخاب ایشان لطف حضرت عباس(ع) بود. مهم‌ترین ویژگی ایشان این است که از خانواده معزز شهدا هستند. فرزند شهید و برادر شهید هستند و این خودش بسیار اثرگذار است. ویژگی دیگر حاج محمود ورزشکار بودن ایشان است. به جسم‌شان هم اهمیت می‌دهند و سه روز در هفته کوهنوردی می‌کنند. در بحث شعرسرایی و مدیحه‌سرایی و صوت خوب منحصر به فرد هستند. خدا رحمت کند پدرش را که صوت زیبا را از ایشان به ارث بردند. پدر ایشان از ذاکرین مهدیه تهران بودند. در بیت حضرت امام(ره) هم جزو کادر حفاظتی بودند که از امام (ره) محافظت می‌کردند. پدر ایشان شخصیت ویژه‌ای داشتند و مادرشان هم یک زن با فضیلت و بی‌نظیری هستند. همیشه می‌گویم مادر حاج محمود شجاعت چند مرد را دارد. خودش صاحب روضه و مجلس بوده و مردم‌دار هستند. در دامان چنین پدر و مادری حاج محمود و برادرانش رشد کردند و یکی از آنها به شهادت رسید. انتخاب حاج محمود خیلی اثرگذار بود و در بحث جلسات هیأت و بار معنوی امامزاده علی‌اکبر(ع) به واسطه وجود شهدا این را بی‌بدیل کرد. اعتقاد دارم اگر در این جلسه کسی هم نباشد 587 شهید پای کار قوی هستند. شهدا خودشان همه‌چیز را فراهم می‌کنند و ذکرمی گویند و بشدت هم اثر می‌گذارند. شاید اگر ما اینجا نمی‌آمدیم خیلی از این بچه‌ها ماهی یک‌بارهم به هیأت سر نمی‌زدند اما به لطف شهدا همیشه حضور دارند. از شهدا می‌خواهیم هوای ما را داشته باشند.
حضور انبوه نسل جوان در هیأت رایةالعباس نشان از این دارد که این هیأت جاذبه فراوانی برای جوانان دارد. به نظر شما این جاذبه‌ها چه چیزهایی هستند؟
شاید برای اولین‌بار است که می‌گویم یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های هیأت رایةالعباس که باعث جذب نسل جوان شده‌ اخلاص بچه‌های هیأت است. همه مجالس امام حسین (ع) از لحاظ کمیت یکسان هستند ولی اگر ریشه مهمی به نام اخلاص نباشد کار بخوبی جلو نمی‌رود. چیزی که هیأت رایةالعباس می‌تواند به‌عنوان شاخص موفق در پیشرفت کار نشان بدهد کار خالصانه است. از پدران، همسران و مادران شهدا و فرزندان شهید و رزمنده تا بچه‌های هیأت بدون هیچ توقعی وقت و توان و زندگی‌شان را پای هیأت می‌گذارند و هیچ توقعی هم ندارند. معامله‌ای است که خودشان با ارباب انجام می‌دهند. یکی دیگر از رموز موفقیت هیأت رایةالعباس ذاکر بااخلاق و بااخلاص است. وقتی هیأت می‌آید خبری از پول نیست و باید از جان و زندگی‌اش هم مایه بگذارد. امام حسین (ع) هم راضی است و مردم را به سوی این هیأت گسیل می‌کند .این‌طور می‌شود که جوانی که خانه‌اش 20 کیلومتر از هیأت فاصله دارد پول توجیبی را که آخر شب باید برای کرایه بدهد در صندوق هیأت می‌اندازد و پیاده به خانه برمی‌گردد . بارها در مسیر برگشت از هیأت نوجوان‌ها و جوانانی را که پیاده به خانه برمی‌گشتند سوار کردم و پرسیدم چرا پیاده می‌روید، می‌گویند پول‌هایمان را در صندوق هیأت ریختیم و نذر کردیم تا خانه پیاده برویم. همه این‌ها لطفی است که امام حسین(ع) به آنها می‌دهد. همه‌چیز وقتی کنار هم قرار می‌گیرند باعث جذب جوانان می‌شود. حضور شهدا، امامزاده علی‌اکبر(ع) ذاکر و مستمع با اخلاص و پرشور؛ همه اینها باعث جذب جوانان می‌شود. یکی از کارهای خوبی که در این هیأت اتفاق افتاد و شاید بتوان گفت اولین هیأتی بودیم که کار رسانه‌ای و تبلیغی در سیستم اینترنت یا فضای مجازی به راه انداختیم. هیأت رایةالعباس اولین هیأتی بود که سایت فطرس را راه‌اندازی کرد. به‌خاطر دارم یکی از ذاکران معروف در جلسه‌ای به ما ‌گفت این سایت چیست درست کرده‌اید و به‌نظر من کار درستی نیست. گفتم مردم وقتی از این فضا استفاده می‌کنند، چرا ما استفاده نکنیم. این فضا برای امام حسین(ع) است ما در این فضا جلسات را منتشر می‌کنیم و مردم هم استفاده می‌کنند. این کار را سال 79 شروع کردیم آن زمان امکانات سرورها و اینترنت مثل امروز نبود .میزان بازدیدکننده‌های سایت گاهی اوقات از مرز 2 میلیون نفر هم عبور می‌کرد و این باعث می‌شد سرورها هنگ کنند. حتی کارشناسان امریکایی هم کنجکاو شده بودند و می‌پرسیدند این سایت چرا این تعداد بازدید کننده دارد. همه این‌ها لطف امام حسین(ع) است که جلسه‌ای با 15 هزار نفر جمعیت برگزار می‌شود ولی به‌صورت آنلاین مردم 27 کشور از این جلسه استفاده می‌کنند. بازدیدکنندگان داخلی هم میانگین 2 میلیون نفر هستند. نتیجه کار این می‌شود که به لطف امام حسین(ع) این مجالس در وسعت زیاد برگزار می‌شود. البته به‌لحاظ اینکه در محله مسکونی واقع‌شده‌ایم محدودیت‌هایی هم داریم. سال گذشته به دلیل شرایط کرونا هیأت را در پادگان 06 برگزار کردیم تا مردم در فضای باز به راحتی عزاداری کنند اما مردم از ما می‌خواستند به امامزاده علی‌اکبر(ع) برگردیم. نکته دیگری که به‌عنوان یکی از رموز موفقیت هیأت رایةالعباس می‌توان مطرح کرد زمان جلسات هیأت است. از روز اول که هیأت راه‌اندازی شد بنا را بر این گذاشتیم تا هیأت‌های محلی ضعیف نشوند. این هیأت‌ها تأثیر خودشان را دارند. بعدازظهرها و دو ساعت قبل‌ از اذان هیأت را برپا کردیم، یعنی زمانی‌که معمولاً کمتر هیأتی برگزار می‌شود. کار به‌جایی رسید که مخاطبان هیأت از محدوده شهرستان شمیرانات و تهران فراتر رفت و به شهرستان‌ها و استان‌های دیگر رسید. در ماه مبارک رمضان که جلسات هیأت برگزار می‌شود به‌جز امسال که در مشهد مقدس برگزار شد از شهرستان‌هایی مثل مشهد، کاشان، تبریز، شیراز و خوزستان جوانان با عشق خودشان را به اینجا برسانند.
هیأت رایة‌العباس در ایام شیوع کرونا به خیابان و محله‌ها رفت و حاج محمود با بلندگو در خیابان و کوره‌های آجرپزی برای مردم روضه‌خوانی کرد. این کار ماندگار از سوی مردم و مداحان اهل بیت(ع) تقدیر شد. چطور تصمیم گرفتید هیأت را به کوچه‌ها و محله‌ها ببرید؟
می‌گویند اگر می‌خواهید معروف شوید گمنام باشید، وقتی کار خالصانه برای خدا انجام دهید معروف می‌شوید. می‌خواهید قوی و مؤثر باشید خودتان را در دستگاه امام حسین(ع) کوچک کنید. این خصلت را هر کسی داشته باشد مثل اتمی که شکافته می‌شود قدرتش بیشتر می‌شود. در بحث هیأت و کسانی که علمدار هیأت هستند این‌ موضوع اهمیت بسیاری دارد. رمز موفقیت حاج محمود کریمی این است که خودش را در دستگاه امام حسین(ع) خاضع می‌کند، هر زمان که می‌خواهد بخواند می‌گوید خدایا من فقیرم و دستم خالی است، امام حسین خودت آبروی مرا حفظ کن. حضرت امام(ره) می‌فرمودند وای به حال آن روزی که قبل‌ از اینکه کسی خودش را بسازد جمعی به او رو بیاورند. مثال آن‌هم همین هنرپیشه‌هایی که در فضای مجازی به سلبریتی معروف می‌شوند. چهار تا فیلم بازی می‌کنند و مطرح می‌شوند و به‌خاطر مطرح شدن حجاب و دین و خانواده و حتی کشورشان را کنار می‌گذارند. اما در دستگاه امام حسین(ع) هرچقدر معروف شوی خاضع‌تر می‌شوید. این توفیقی است که به یک ذاکر داده می‌شود. همین خاص بودن باعث می‌شود حاج محمود در دوران کرونا با یک وانت و بلندگو و یک باک بنزین محله به محله برود و برای مردم روضه‌خوانی کند. سیستم صوتی همیشه عصای دست مداح است ولی او با یک وانت و یک سیستم صوتی معمولی به محله‌ها می‌رود. خیلی‌ها خبر نداشتند امشب به کدام محل می‌رود و می‌خواند چون دنبال تبلیغ نبود. این کار ماندگاری بود که حاج محمود انجام داد. در اوج گرما به کوره‌های آجرپزی رفت و برای مردم آنجا روضه‌خوانی کرد و همه اینها به دلیل اخلاص اوست. نکته دیگری که درباره ویژگی‌های حاج محمود می‌توان گفت اینکه تبحر خاصی در سبک و کلاس و آهنگ خواندن دارد. به نوعی می‌توان گفت استاد به تمام معنا است. استاد‌دیده‌ است ولی آن‌ چیزی که خودش تجربه کرده فراتر از گرفتن استاد است. بعضی از فوت‌وفن‌ها مخصوص خودش است. همه اینها لطفی است که خداوند به او داده و ایشان هم به لطف امام حسین(ع) خوب و بجا استفاده می‌کنند. اما شاید چیزی که تا الان نگفته‌ام و شانس خوب حاج محمود باشد این است که رفقای خوب هیأتی پا به کار دارد.‌ آنها خالصانه و در همه شرایط حضور دارند و به‌خاطر عشق به حاج محمود و امام حسین(ع) همیشه پا به کار هستند.
به نظر شما سهم صدا و سیما در جذب جونان به هیأت‌های عزاداری مثل هیأت رایة‌العباس چقدر است؟
باید از صدا و سیما هم ممنون باشیم و هم شاکی. به‌عنوان اولین هیأت تلاش کردیم رسانه را وارد هیأت کنیم. سال 79 با همین دوربین‌های کوچک فیلم را روی DVD تبدیل می‌کردیم. این فیلم را به شبکه دو می‌بردم تا پخش کنند. اگر جست‌و‌جو کنید اولین جلساتی که از صداوسیما پخش شد هیأت رایةالعباس بود. بارها گفتم باید از ظرفیت رسانه برای ترویج فرهنگ عاشورایی استفاده کنیم. در این سال‌ها هیچ‌گاه از طرف سازمان صداوسیما ورود نکردند و ما برای صداوسیما برنامه تولید کردیم. صداوسیما برای تولید آگهی موادغذایی هزینه‌های زیادی می‌کند یا برای برنامه‌ای پول هنگفتی می‌دهند تا تولید کنند و آنتن اصلی چند شبکه در اختیارش قرار می‌گیرد ولی مخاطب ندارد. اما در محرم 300 ساعت از جلسات پخش می‌شود و آمار مخاطب بالا می‌رود. استفاده مطلوب رسانه برای همه هیأت‌ها خواسته ما است چون دسترسی مردم به مجالس کم و امکانات نیز محدود است. دسترسی مردم به تلویزیون خوب است و می‌توان از این پتانسیل استفاده کرد تا مردم بتوانند مجالس روضه را ببینند. از سازمان صداوسیما و رسانه توقع داریم حمایت کنند. تایم‌های مناسب شبکه‌های صدا و سیما به چیزهایی اختصاص پیدا کند که بار معنوی بسیاری برای مردم داشته باشد. متأسفانه برنامه‌هایی که تولید می‌شود هیچ بار ارزشی و معنوی ندارد ولی صداوسیما برای آنها هزینه می‌کند.
برخی اعتقاد دارند کار هیأتی یعنی بی‌نظمی. با توجه به حضور چند ده هزار نفری در هیأت رایة‌العباس چطور عزاداری‌ها و مراسم‌های هیأت با نظم خاصی برگزار می‌شود؟
هیأت یعنی نظم، ریتم سینه‌زنی همان نظم است و اگر نظم نداشته باشد کار جلو نمی‌رود. از نوع نشستن مستمع و قرار گرفتن منبر و تنظیم نور همه روی یک نظم است. اینکه چه زمانی در باز شود و عزاداران کجا بنشینند و از همه زمان‌ها بهترین استفاده را ببرند جز با نظم نمی‌شود. به لطف امام حسین(ع) همه‌چیز روی نظم جلو می‌رود و اسم هیأت یعنی نظم و باید همه اعضای هیأت مثل اجرای یک ساعت هماهنگ کار کنند. جلسات هیأت امام حسین(ع) همیشه با تلاش 700 نفر برگزار می‌شود. همه در تلاش و تکاپو هستند، از انتظامات گرفته تا سیستم صوت و تصویر و آشپزخانه، راهور و بسیج عاشقانه تلاش می‌کنند. افسر راهنمایی و رانندگی در زمان استراحت و مرخصی‌اش اینجا می‌ایستد و به عشق امام حسین(ع) کار می‌کند و می‌گوید اضافه کاری‌ام را از امام حسین(ع) می‌گیرم. تیم پزشکی و اورژانس و آتش‌نشانی هم عاشقانه پای کار هستند. در جبهه می‌گفتند 13 نفر باید تلاش کنند تا در خط مقدم تک‌تیرانداز بتواند یک گلوله را شلیک کند. اینجا هم همین شکل است و همه تلاش می‌کنیم تا کمک کنیم هیأت به بهترین شکل برگزار شود.
یکی از مواردی که اینجا اتفاق افتاد این بود که احساس کردیم هیأت رایةالعباس الگویی برای هیأت‌های دیگر شده‌است، از سبک مجلس‌داری و حتی نوع دکور زدن؛ احساس کردیم این مقوله طوری پیش می‌رود که هیأت‌های دیگر الگوبرداری می‌کنند. به‌همین دلیل با حاج محمود تصمیم گرفتیم یک دکور خیلی ساده بزنیم. اگر دقت کنید در 10 سال گذشته همین دکور یعنی پرچم گنبد امام حسین(ع) اینجا قرار دارد. این موضوع در هیأت‌های دیگر تأثیر گذاشت تا همه‌چیز به‌سادگی برگزار شود. تلاش کردیم الگوی درستی برای بقیه هیأت‌ها باشیم.
گفته می‌شود نسل جوان دین‌گریز شده است. با توجه به اینکه از نزدیک با جوانان سروکاردارید رابطه جوانان و دین چگونه است؟ حضور در هیأت‌ها چقدر با هیجان جوانی ارتباط دارد و آیا این هیجان زودگذر است یا در لایه‌های مختلف مردم نفوذ کرده است؟
برای اینکه بین جوانان و شهدا ارتباط معنوی برقرار کنیم برای هر شهید پلاک زدیم. جمعاً نزدیک به سه هزار پلاک، مثل پلاک‌های جبهه، مثلاً به نام شهید حسین نوروزی 10 پلاک زدیم. همه آنها را در ظرفی قرار دادیم و هرکسی یک پلاک برداشت و شد رفیق شهید. قرار شد برود وصیتنامه شهید را بخواند، سر مزارش برود و قرآن بخواند. داستان‌های عجیبی اتفاق افتاد و معجزاتی از شهدا برای این بچه‌ها اتفاق افتاد که بی‌سابقه است. مثلاً دخترخانمی که می‌گفت حجاب را قبول ندارد سر مزار یکی از شهدا رفته بود و به شهید گفته بود نمی‌دانم این حرف‌هایی که در ارتباط با شهدا گفته می‌شود چقدر درست است اما می‌خواهم با شما رفیق شوم. دو شب بعد شهید به خواب این خانم آمد و او را راهنمایی کرد. الان این خانم که قبلاً اعتقادی به حجاب نداشت با حجاب کامل در مراسم‌های هیأت حاضر می‌شود. یکی از شب‌ها هم پسر جوانی از اهالی کاشان تصویر شهیدی را در ردیف دوم به من نشان داد و گفت این شهید زندگی مرا که آدم ورشکسته‌ای بودم، نجات داد. ما همیشه می‌گوییم اینجا فقط امامزاده علی‌اکبر(ع) نیست، اینجا 587 امامزاده داریم. خداوند فرموده گمان نکنید کسانی که شهید شده‌اند، مرده‌اند آنها زنده‌اند. اعتقاد قلبی ما این است که شهدا زنده‌اند و روزی می‌خورند. خداوند نگفته روزی دارند گفته روزی می‌خورند یعنی حیات دارند، یکی از این روزی‌ها زیارت امام حسین(ع) است. این شهدا قطعاً اثرگذار هستند و زیارت آنها هم اثر دارد. واقعاً شهدا پای کار هستند و دلیل عینی‌اش عاشورای 5 سال قبل است. صبح روز عاشورا دختر 17 ساله‌ای گفت با شما کار دارم. مثل ابر بهار گریه می‌کرد. می‌گفت دختر شهید است ولی پدرش را هرگز ندیده است. زمانی‌که به‌دنیا آمد پدرش شهید شد. اعتقادی هم به چیزی نداشت ولی همیشه تا دم در هیأت می‌آمد و سر مزار پدرش می‌رفت. شب تاسوعا به دلیل ازدحام جمعیت اجازه ندادند سر مزار پدرش برود. گفته بود دختر شهید است ولی بچه‌های هیأت گفته بودند از همان دور دعا کن. ناراحت شده بود و می‌گفت از همان فاصله به پدرم گفتم چرا اجازه نمی‌دهند سر مزارت بیایم. شب عاشورا پدر را در خواب دیدم. اینجا مجلس روضه بود و همه این شهدا هم به صف ایستاده بودند. پدرم هم بود گفتم چه خبر است. پدرم گفت بیا کنار بایست، قرار است خانم فاطمه زهرا(س) تشریف بیاورند برای روضه و ما منتظر هستیم. این دختر اشک می‌ریخت و می‌گفت به این خواب یقین دارد و امروز خانم فاطمه زهرا(س) تشریف می‌آورند. به اعتقاد من این حوادث به دلیل وجود با برکت شهدا است و تا زمانی که شهدا هستند و جوانان با این امامزاده‌ها ارتباط می‌گیرند هیچگاه دین‌گریز نمی‌شوند. وقتی هم ادعا می‌کنیم شاگردان مکتب امام علی(ع) و اهل‌بیت هستیم و پرچم اهل‌بیت(ع) در امامزاده علی‌اکبر برپا شده‌ و به‌عنوان شعار انقلاب همیشه گفته‌ایم که ما زمینه‌ساز ظهور هستیم دشمنان ما آن‌قدر که ما به این شعارها باور داشته‌باشیم یا نداشته باشیم آنها یقین دارند. دشمنان اهل‌بیت در دشمنی کردن جدی هستند. آن‌قدر که دشمنان به‌دنبال روایات ظهور امام مهدی(عج) هستند شیعیان امیرالمؤمنین(ع) نیستند.
دوم اینکه باید بدانیم دشمن هم برنامه‌ریزی می‌کند. میلیون‌ها دلار هزینه می‌کند تا جوانان را از دین و امام حسین(ع) جدا کنند. از شیطان‌های ظاهری و باطنی استفاده می‌کنند. البته یک جریان قوی‌تر که صاحب کشتی نجات و کشور و قدرت غالب بر همه قدرت‌ها است همیشه از ما پشتیبانی می‌کند. اربعین امام حسین(ع) جمع میلیونی به کربلا می‌روند. همان‌طور که می‌دانیم ظرفیت کربلا محدود است اما از سراسر جهان به کربلا می‌روند. حتی در بین آنها شاید کسانی باشند که در عمرشان نماز نمی‌خوانند اما هر کس با هر دین و مذهب به کربلا می‌رود. در هیأت رایة‌العباس تأکید کردیم هر کسی با هر سلیقه‌ای که آمد اینجا میهمان صاحبخانه خانم فاطمه زهرا(س) است. ما به همه خادمین گفتیم حق ندارید جلوی افراد بدحجاب را بگیرید. آنها خودشان رعایت می‌کنند و اگر هم می‌خواهید تذکر بدهید آرام در گوش آنها بگویید.
خاطره جالبی در این‌ مورد بگویم. یک روز گفتند آقایی با شما کار دارد. پسر جوانی بود و گفت می‌خواهد داخل هیأت بیاید. مشروب خورده بود. به او گفتم به سرویس بهداشتی برود و دست و صورتش را بشوید، وضو بگیرد و دهانش را آب بکشد و بیاید اینجا روی سکو بنشیند. بعد از مدتی مستی از سرش پریده بود و طوری گریه می‌کرد که من آن روز به گریه آن جوان گریه می‌کردم. امام حسین(ع) دست آن جوان را گرفت و بچه هیأتی شده است. زندگی‌اش عوض شد، ازدواج کرد و بچه‌دار شد. این کار ما نیست. کار امام حسین(ع) است. به خادمان جلسه گفتیم این جلسه برای حضرت عباس(ع) است و خودشان میهمان‌ها را دعوت می‌کنند. اعتقاد من این است فرشته‌ها هم در این مجالس حضور دارند.
گاهی اوقات هم مطرح می‌کنند دین از سیاست جدا است و هیأت‌ها باید دنبال عزاداری بروند ولی ما می‌گوییم هیأت و دستگاه امام حسین(ع) مثل رزم است، عین سیاست و دیانت است. دعوای ما سر این است که حق با کیست؟ حق با علی است یا دشمن علی؟ در این عالم چه کسی از حق حرف می‌زند‌ جز ولی امر مسلمین. ما پشت او هستیم و سینه می‌زنیم. بحث معیشت و سیاست ظاهر یک چیز است که ما سعی نکردیم در هیأت بگوییم این سیاست است. می‌گوییم این حق است و این باطل و شما خودتان باید تشخیص بدهید. نمی‌گوییم به جناح چپ بروید یا راست می‌گوییم پشت ولی امر باشید. با علی باشید نه یا علی. نمی‌گوییم وارد جریانات سیاسی شوید و همیشه تأکید می‌کنیم باید مدافع حق باشید. معتقدم در هیأت‌ نباید از شخصیت‌ها اسم ببریم. باید به مردم بگوییم حق این است و باطل این و شما خودتان راه درست را انتخاب کنید. کار هیأت این است که جوان را در ریل خودش قرار دهد تا خودش راه درست را پیدا کند. در هیأت‌ها نباید امام حسین(ع) را خرج بحث‌های سیاسی کنیم بلکه هزاران سیاست را باید خرج امام حسین(ع) کنیم. دشمن هم بلد است دشمنی کند و گاهی اوقات تهمت‌هایی به ذاکر با اخلاص هیأت حاج محمود کریمی می‌زنند. دوست و دشمن از این حرف‌ها می‌زنند و این‌هم از مظلومیت حاج محمود است. اما به واسطه صاحبشان که هوای نوکرشان را دارند همیشه موفق هستند. خواسته شهدا این است و بارها به مادرانشان گفته‌اند که دوست داریم برگردیم و در هیأت عزاداری امام حسین(ع) عزاداری کنیم و سینه بزنیم. این یک حقیقت است که هر چقدر جایگاه بالا می‌رود دشمنی هم بیشتر می‌شود.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما