کد مطلب : ۳۶۲۴۳
تأثیر هیئات مذهبی در جامعه؛
هیئت انقلابی روی ریل وحدت حرکت میکند
هیئتها از جمله محافلی هستند که افزون بر برکات معنوی فراوان برای آحاد مردم، تاثیرات اجتماعی گستردهای هم در سطح جامعه دارند. در حالی که اساس تشکیل هیئتهای مذهبی، اقامه عزا برای اهل بیت وحی -علیهمالسلام- به ویژه سید و سالار شهیدان، امام حسین -علیهالسلام- است، اما در کنار آن، واجد کارکردهای متعدد دیگر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز هستند که توجه به هرکدام از آنها میتواند مسیر سعادت جمعی ما را تسهیل کند.
در عصر حاضر، هیئتهای اصیلِ مذهبی کارکردهای متعددی برای خود تعریف کردهاند؛ این هیئتها گاهی در کِسوت گروههای جهادی به داد سیلزدگان، زلزلهزدگان و محرومان میرسند و گاهی نیز در جایگاه همیاران اجتماعی در جریان وقایعی چون کرونا، به یاری پرستاران میشتابند و نهضت مواسات را رقم میزنند. حال با توجه به فراوانی و گستره عملکرد آنها، پرداختن به فلسفه و ماهیت وجودیِ هیأتها امری طبیعی و حتی ضروری و قطعی مینماید. بر همین اساس خبرگزاری تسنیم با برگزاری میزگردی تخصصی با حضور سه تن از مجربترین کارشناسان این حوزه، ماهیت، تاریخچه و همچنین تاثیرات هیئت در جامعه را به بحث گذاشته است که بخش دوم آن را در ادامه میبینید:
آقای حسینیالست! برداشت من از مجموع فرمایشات شما این بود که یکی از برکات تربیت هیئتی این است که به واسطه آن فرد دامهای شیطان را میشناسد.
حجتالاسلاموالمسلمین حسینیالست:
بله،چرا که یاد گرفته با هرکسی که در برابر امام باشد، می جنگد. نکته دیگری را بگویم. مثلاً گفته میشود فلان هیئت بوی سکولاریسم یا شیعه انگلیسی میدهد؛ یعنی به منبری، یا هیئت آنجا نگاه میکنند، این قضاوت را میکنند که بوی شیعه انگلیسی یا سکولاریسم میدهد؛ به نظر من این نکته درست نیست. چراکه جریان سکولاریسم و جریان تشیع انگلیسی در قالب افراد ظاهر نمیشود بلکه یک تفکر و یک جریان فکری و فرهنگی است؛ که ممکن است در بسیاری از هیئتها با درصد کم یا زیاد حضور پیدا کند. برای همین در مقوله هیئت ضمن اینکه تمام آثار و برکات آن را حفظ میکنیم و در آن شکی نیست باید از آن مراقبت کنیم، ــ باید از تفکر تشیع انگلیسی هم مطلع باشیم. ــ در حالی که جریان شیعه انگلیسی و سکولاریسم علائم و نشانههایی دارد.
امام حسین علیه السلام عمق عرفان حقیقی، عرفان حماسی و قرآنی تمام عیار هستند. برای همین اگر با این عرفان آشنا شوند، در برابر عرفانهای کاذب میایستد و مقابله میکند چراکه عرفانهای کاذب یکی از علائم و نشانههای سکولاریسم و تشیع انگلیسی است. بنابراین اگر بخواهیم هیئت را آسیبشناسی کنیم الزاما ضرورتی ندارد روی فرد تمرکز کنیم و فرد را مورد حمله قرار دهیم. در هر هیئتی ممکن است این تفکر و جریان فکری با درجات کم یا زیاد حضور داشته باشد، منتها این من هستم که باید تشخیص دهم که این هیئت محل تربیت یک فرد دیندار، مومن، عاشورایی و با عرفان حقیقی است یا هیئتی که که ما را به «عرفانهای لخت» میکشد. این کلمه «لخت» را من به کارگیری میکنم چراکه فعالیت آنها بدون نشان و آرم است. به تعبیر دیگر آدرس معنویتهای ماسونی را به ما میدهند. بنابراین زمانی که در هیئت مینشینم و در هیئت تربیت میشوم به طور طبیعی جهتگیری و تربیت من مشخص است و در برابر تمام انحرافات فکری و معنوی تهاجمات فرهنگی ایستادگی میکنم و آنها را میشناسم.
* هیئت باید به آرمانهای معصومین(علیهمالسلام) را دنبال کنند
همانگونه که شما بزرگواران فرمودید تمام ابعاد رسیدن به کمال در هیئت وجود دارد، بنابراین دشمن نمیتواند به سادگی از کنار آن عبور کرده بلکه به عکس میخواهد با آن مقابله کند؛ حاج آقای حسینیالست به مسأله تشیع انگلیسی اشاره کردند، شما هم در مورد فعالیتهای دشمن و نوع مقابله با آنها توضیحات خود را بفرمایید.
حجت الاسلاموالمسلمین محمود ابوالقاسمی: همانگونه که حضرات اشاره کردند، عرض میکنم ما اگر بدانیم ماهیت هیئت چیست؟ و دنبال چه چیزی آمدهایم؟ این موضوع حل میشود. ما در هیئت آمدهایم که همشکل با امام معصوم (علیهمالسلام) شویم. بنابراین هر مجموعهای بنای به این موضوع نداشته باشد که با امام همشکل شود و این هدف را دنبال نکند؛ طبیعتاً شکل دیگری را خواهد پذیرفت. در آیه 21 سوره احزاب خداوند باری تعالی میفرمایند من پیامبر اسلام را برای شما اسوه قرار دادهام. به معنای دیگر به طور غیر مستقیم به ما میگوید، انسانها شماها دنبال الگو میگردید و من از قبل این الگو را برای شما معرفی کردهام. حال اگر شما الگوی انتخاب نکنید، دیگران برایت الگو انتخاب میکنند. اگر الگو نپذیرید، الگو به خوردتان میدهند. این همان موضوعی است که بعداً میبینیم در هیئتها-موضوعات مختلفی- اتفاق میافتد. مثلاً ما میبینیم جریان راستینی که میخواهد ما را به کمال برساند، به در و دیوار میخورد - و از مسیر درست منحرف میشود. - هیئت همانند تلاش حضرت زینب سلام الله علیها در آن مقطع دارای هدف است و در طول تاریخ میخواهند نام حضرت سیدالشهدا و احیا کنندگان حقیقت دین را مشخص کند.
یعنی هیئت باید آرمانهای ائمه معصومین علیه السلام را دنبال کند.
حجت الاسلاموالمسلمین محمود ابوالقاسمی: بله. اگر در پی تشبه نباشد، اگر در پی پذیرفتن الگو نباشد و در این راستا که معصومین علیهم السلام تبیین میکند -گام بردارند-، طبیعتاً دست مرموز و ناپیدا، او را هدایت میکند. در برخی مواقع در جلساتی که با رؤسای هیئات مذهبی دارم به آنها میگویم هیئت صاحب دارد و صاحبان آن ائمه معصومین(علیهمالسلام) هستند و شما متولیان باید حرمت امام را نگه دارید و شما باید ببینید که امام چه چیزی را دوست دارد؛ ایشان چه چیزی را میپسندند که در هیئت اتفاق بیفتد. برای همین هیئتداران باید در مورد خواست امام بیشتر بدانند. حال اگر برای تحقق بخشیدن به خواستههای امام اقدام کنید، قطعاً از انحرافات در امان خواهید بود و مسیر را به لطف امام(ع) گم نخواهید کرد.
برخی هیئتها میگویند ما مشکلات مالی داریم که به آنها میگویم هیئت صاحب دارد و شما باید درخواستها را از صاحب هیئت بخواهید. فلذا خود ائمه اطهار (علیهمالسلام) کمک و دلها را متوجه میکنند. اگر اتصال درست با امام در هیئات داشته باشیم، نباید مشکلاتی از این دست وجود داشته باشد؛ و نباید رفتارهای ناشایست و نادرست ببینیم چرا که هرجایی تنش هست، یعنی سیم اتصال مسئول یا افراد هیئت با امام(ع) قطعی دارد و ناقص است.
یعنی اگر گاهی در نوع نوحه عزاداری و موکبداری شاهد رفتارهایی مغایر با سیره اهل بیت (علیهمالسلام) هستیم، باید طبق همان قاعدهای که اشاره فرمودید تصمیمگیری کنیم.
حجت الاسلاموالمسلمین محمود ابوالقاسمی: اگر در مسیر الگو گرفتن از این حضرات هستیم، این مسائل در همان گامهای اول اصلاح خواهد شد.
* ندیدن نقش دشمن، در هیئات مذهبی سادهانگارانه است
خیلی ممنونم آقای محمدیفام شما برای ما بگویید که چگونه میتوانیم از نفوذ دشمن در هیئات جلوگیری کنیم.
حسین محمدی فام: همانگونه که حضرتعالی فرمودید؛ نمیشود سادهانگارانه قبول کرد که دشمن نگاه به این جلسات ندارد. با یک نگاه میدانی میتوان به این موضوع پی برد. مثلاً دفاع مقدس را چه کسانی چرخاندند؟ طبیعتاً بدنه عمومی بچههای جنگ، بچه حزباللهیها بودند و آنها از عاشورا و واقعه کربلا الگوگیری کرده و به مقابله با دشمن پرداختند. در مدافعان حرم هم میبینید که این افراد یا مداح بودند، یا میاندار بودند و همه آنها از بچههای هیئت بودند. به همین دلیل دشمنان اینها را میبیند و قطعاً برای آن برنامهریزی میکند. علاوه بر دشمن بیرونی، شیطان و نفس هم همدیگر را کمک میکنند و نباید همه آن را به گردن دشمنان بیرونی بیاندازیم.
در برخی موارد غفلتهای خودمان هم بیتاثیر نیست. قطعاً آنها به فکر تعطیلی هیئت نیستند، چراکه این هیات در عمق وجود مردم ریشه دوانده که آنها نمیتوانند با آن مقابله کنند. بنابراین میخواهند ماهیت آن را عوض کنند. یعنی باید کارکرد آن را عوض کرد و خروجی دیگری از این هیئت بیرون بیاید. برای این ماجرا میآید یک جایگزین شیرین و جذابی قرار میدهد که برخی از بچههای هیئتی ما نسبت به اصل ماجرا غافل میشوند؛ مثلاً جریان غلو. حضرات معصومین(علیهمالسلام) یک بُعد ملکوتی و عرفانی دارند و یک بُعد زمینی و خاکی. امیرالمومنین(ع) یک جایگاه معراجی دارد و همان علی علیهالسلام است که میآید نخل میکارد و به صورت چهار دست و پا، بچه یتیم را سوار میکند و صدا در بیاورد تا بچه یتیم بخندد. حال اگر بُعد کارهای سیاسی آنها را نگویم و تنها بعد ملکوتی و معنوی را بگوییم، کار ناقصی انجام دادهایم. درحالی که گفتن بُعد عرفانی و ملکوتی جذاب است. همانگونه که حاج آقا فرمودند تشیع انگلیسی یک تفکر و یک جریان است، میآید، آنقدر شیرین از محبت اهلبیت(علیهمالسلام) میگوید که از خطبههای امام حسین علیه السلام و موارد دیگر غافل میشویم.
* هیئت باید «دَردِستون» باشد
یعنی اهل بیت علیهم السلام را تکبعدی نشان میدهند.
حسین محمدی فام: یعنی آن بُعد شیرین را نشان میدهد؛- اگر بخواهم به صراحت عرض کنم- گول میخوریم. من می خواهم بگویم اگر از طرفی روی "قتیل العبرات" بودن حضرت مانور میدهی -که درست هم هست یا احادیثی که اگر یک قطره اشک بر حسین علیه السلام بریزی گناهانت بخشیده میشود، را میگویی- از آن طرف سخنان امام حسین علیه السلام را هم بگو که در برخی مواقع خطبههای سیاسی خوانده و تشر هم زدهاند.
برای همین اگر این دو بُعد گفته شود، ماهیت اصلی هیئت شکل میگیرد؛ اما دشمن آمده خیلی نرم و بیسروصدا هیئتهایی را تعریف کرده که منبری و مداح به خوبی صحبت کرده و جمعیت پر شوری هم دارد و در سوگواری عالی اقدام میکند اما در بُعد محتوا کاری نکردهاست. مثلاً اینکه در این 10 شب حتی یک بار هم گفته نشد که جوان، باید نماز هم بخوانی؛ همین امام حسین(ع) نیز وظایفی را بر دوش شما گذاشتهاست و همین امام حسین(ع) که برای آن عزاداری میکنی یکسری تکالیفی را بر گردن تو قرار داده است. یعنی در این هیئتها نمیخواهند یک جوان تراز هیئتی برای شیعیان تربیت شود و در بعد حماسی هم حرفی زده شود که اگر چهار روز دیگر جنگی اتفاق افتاد این جوان به جبههها نرود و نتواند از کیان و انقلاب اسلامی دفاع کند.
به قول یکی از مداحها هیئت باید «دَردِستون» باشد؛ چراکه باید -حرفهایی زده شود که- دَردِت بیاید که چرا من شبیه امام نیستم، چرا از این امام فاصله دارم و وظایفم را درست انجام نمیدهم؛ تا اینکه «جوانی را بیاوریم در هیئت باد کنیم و بگوییم انتخاب شدهای و قطعاً جایت در بهشت است و همین که تو آمدی، اینجا نشستی و گریه کردی تمام است و وارد بهشت میشوی.» به نظرم این همان خطایی است که دشمن دنبال آن است و ما هم به آن حواسمان نیست و گول میخوریم. اگر هیئت بخواهد به آن هیئت مورد رضای امام زمان عجل الله تعالی فرجه برسد، باید همه ابعاد را ببیند، نیرو تربیت کند. یعنی باید، بایدها و نبایدها به من گفته شود، امیدواریم خداوند ما را به این سمت هدایت کند.
* نشانه تفکر شیعه انگلیسی چیست؟/ جریان فحّاش به صحابه پیامبر به سادگی از آمریکا و اسرائیل عبور میکنند
آقای دکتر محمدیفام از توضیحات شما سپاسگزارم. اگر بخواهم سخنان بزرگواران را جمعبندی کنم، به این نتیجه میرسیم که ابعاد معنوی، تربیتی و اثربخشی هیئات به گونه ای است که هر چه در مورد آن بگوییم باز کم است و حق مطلب ادا نمیشود؛ اما از این بعد هم باید به هیئات نگاه شود که دشمنان داخلی و خارجی غافل نیستند و دشمنیهای خودشان را میکنند که بعضاً ما را از آرمانهایی که داریم منحرف میکند، در مورد این آرمانها و نحوه مقابله با دشمن بفرمایید.
حجت الاسلامحسینیالست: در ابتدا در تکمیل فرمایش دوستان نکتهای را عرض کنم و سپس به جواب سوال شما بپردازم. ببینید تشیع انگلیسی به عنوان یک تفکر و یک جریان شاخصهی بارز و آشکاری دارد که از روی او میتوان پی برد، این تفکر و این جریان انگلیسی است نه اسلامی و شیعی. این جریان روی اختلاف افکنی و تفرقه افکنی میان شیعه و سنی تمرکز کردهاست. ما این را میپذیریم که همه افراد به غیر از ائمه معصومین علیهمالسلام قابل نقد هستند و هیچ کسی نیست از دایره نقد خارج باشد. حال اگر کسی محترمانه بیاید تاریخ را بازگو کند، کاستیها و عیبها و کجرویهای تاریخی را تبیین کند، خیلی خوب است. تشیع نمیخواهد هویت خودش را پنهان کند و واضح است که میتوان روی آن کار کرد. منتهی جریان انگلیسی میآید روی سَب، لعن و فحاشی مینشیند و صحابه پیامبر را به جای آنکه نقد، تحلیل و بررسی کند، سخن را به بدگویی و زخم زبان میکشاند که این موضوع تفرقهآفرین است. جالب اینجاست که همین جریان به سادگی از اسرائیل و آمریکا عبور میکند و اصلا و ابداً به آنها متعرض نمیشود و این یکی از شاخصههای تفکر تشیع انگلیسی است که احیانا اگر در هیئتی ببینیم، نمیگوییم آن هیئت، هیئت انگلیسی است، اما میگوییم این تفکر به قدری در این هیئت آمده که باید آن را اصلاح کرد.
تسنیم: برای مثال میتوانیم موضوع قمه زنی را برآمده از این نوع تفکر بدانیم؟
حجت الاسلاموالمسلمین حسینیالست: صددرصد چر که قمهزنی نیز یکی از علائم و آرمهای این جماعت است که در شبکههای تلویزیونی روی آن تبلیغ میکنند.
نوع عزاداریهایی نامتعارفی که امروزه ابداع شده را هم میتوانیم بگویم از همان تفکر است؟
حجت الاسلام حسینیالست: به نظرم آن را نه. آن را باید روی مسامحه مداحان خودمان بگذاریم. اما آنانی که به عنوان انگلیسی و با علامت آن میتوانیم بشناسیم، یکی تفرقهافکنی بین شیعه و سنی است -که برخلاف رهبر معظم انقلاب و انقلاب انقلاب اسلامی که در ریل وحدت حرکت میکند آنها روی ریل تفرقه حرکت میکنند- و دیگری اینکه ما از اسرائیل، امریکا و یزید زمان حرف میزنیم اما آنها اصلاً متعرض این مسئله نمیشود.
درباره تفکر سکولاریسم هم عرض کنم. اگر در یک هیئتی، در یک مسجدی، حتی یک منبریای به ارزشهای اجتماعی دینی بیتوجه و به ارزشهای فردی تکیه میکند و ارزشهای اجتماعی را نفی میکند، این همان سکولاریسم است چه در هیئت رخ دهد و چه در مسجد باشد.
* تفاوت میان امام حسین(ع) به عنوان اسطوره یا اسوه در چیست؟
درباره سؤال شما باید بگویم خیلی وقتها، بُعد آسمانی ائمهاطهار علیه السلام را برجسته میکنند به منظور نفی بعد زمینی آنها که این موضوع خطرناک است. والا اگر کسی بیاید از مقامات امام حسین علیه السلام بگوید اشکالی ندارد و برای همه جذاب است. اما زمانی که این خصوصیات و این ویژگیها را آسمانی و عرفانی را برجسته میکنی به عنوان نفی خصوصیات و بُعد زمینی، میخواهی امام حسین علیه السلام را از الگو بودن بیاندازی و این خطرناک است.
یعنی من به واسطه خاکی و زمینی بودن نمیتوانم امام حسین(ع) را درک کنم.
حجت الاسلام حسینیالست: کاملاً درست است. یعنی امام حسین را به یک اسطوره تبدیل میکند نه یک اسوه. چرا که اسطوره یک مسئله است و اسوه و الگو هم یک مسئله است. وقتی امام حسین علیهالسلام را به یک اسطوره خیالی و تاریخی تبدیل میکنند، از الگو بودن خارج میشود. در حالی که قرآن به ما میگوید پیامبر و ائمهاطهار علیه السلام را برای شما الگو قرار دادهایم و خودتان را به شکل آنها در بیاورید.
در زمان محمدرضا شاه برخلاف رضاشاه هیئتها برقرار بود، اما در محتوای هیئت دست برده بودند، یعنی محتوای هیئت به این گونه بود که امام حسین علیه السلام صرفاً یک نقش اسطورهای داشت. امام خمینی رحمة الله علیه- البته افراد دیگری هم تاثیرگذار بودند- امام حسین(ع) را از اسطورهای بودن خارج کرد و به عرصه زندگی و اجتماع آورد و اساساً انقلاب اسلامی پدیده همین تفکر است.
از همه شما بزرگواران سپاسگزارم. از شما بینندگان عزیز که حوصله به خرج دادید نیز تشکر میکنم. التماس دعا. یاعلی مدد
در عصر حاضر، هیئتهای اصیلِ مذهبی کارکردهای متعددی برای خود تعریف کردهاند؛ این هیئتها گاهی در کِسوت گروههای جهادی به داد سیلزدگان، زلزلهزدگان و محرومان میرسند و گاهی نیز در جایگاه همیاران اجتماعی در جریان وقایعی چون کرونا، به یاری پرستاران میشتابند و نهضت مواسات را رقم میزنند. حال با توجه به فراوانی و گستره عملکرد آنها، پرداختن به فلسفه و ماهیت وجودیِ هیأتها امری طبیعی و حتی ضروری و قطعی مینماید. بر همین اساس خبرگزاری تسنیم با برگزاری میزگردی تخصصی با حضور سه تن از مجربترین کارشناسان این حوزه، ماهیت، تاریخچه و همچنین تاثیرات هیئت در جامعه را به بحث گذاشته است که بخش دوم آن را در ادامه میبینید:
آقای حسینیالست! برداشت من از مجموع فرمایشات شما این بود که یکی از برکات تربیت هیئتی این است که به واسطه آن فرد دامهای شیطان را میشناسد.
حجتالاسلاموالمسلمین حسینیالست:
بله،چرا که یاد گرفته با هرکسی که در برابر امام باشد، می جنگد. نکته دیگری را بگویم. مثلاً گفته میشود فلان هیئت بوی سکولاریسم یا شیعه انگلیسی میدهد؛ یعنی به منبری، یا هیئت آنجا نگاه میکنند، این قضاوت را میکنند که بوی شیعه انگلیسی یا سکولاریسم میدهد؛ به نظر من این نکته درست نیست. چراکه جریان سکولاریسم و جریان تشیع انگلیسی در قالب افراد ظاهر نمیشود بلکه یک تفکر و یک جریان فکری و فرهنگی است؛ که ممکن است در بسیاری از هیئتها با درصد کم یا زیاد حضور پیدا کند. برای همین در مقوله هیئت ضمن اینکه تمام آثار و برکات آن را حفظ میکنیم و در آن شکی نیست باید از آن مراقبت کنیم، ــ باید از تفکر تشیع انگلیسی هم مطلع باشیم. ــ در حالی که جریان شیعه انگلیسی و سکولاریسم علائم و نشانههایی دارد.
امام حسین علیه السلام عمق عرفان حقیقی، عرفان حماسی و قرآنی تمام عیار هستند. برای همین اگر با این عرفان آشنا شوند، در برابر عرفانهای کاذب میایستد و مقابله میکند چراکه عرفانهای کاذب یکی از علائم و نشانههای سکولاریسم و تشیع انگلیسی است. بنابراین اگر بخواهیم هیئت را آسیبشناسی کنیم الزاما ضرورتی ندارد روی فرد تمرکز کنیم و فرد را مورد حمله قرار دهیم. در هر هیئتی ممکن است این تفکر و جریان فکری با درجات کم یا زیاد حضور داشته باشد، منتها این من هستم که باید تشخیص دهم که این هیئت محل تربیت یک فرد دیندار، مومن، عاشورایی و با عرفان حقیقی است یا هیئتی که که ما را به «عرفانهای لخت» میکشد. این کلمه «لخت» را من به کارگیری میکنم چراکه فعالیت آنها بدون نشان و آرم است. به تعبیر دیگر آدرس معنویتهای ماسونی را به ما میدهند. بنابراین زمانی که در هیئت مینشینم و در هیئت تربیت میشوم به طور طبیعی جهتگیری و تربیت من مشخص است و در برابر تمام انحرافات فکری و معنوی تهاجمات فرهنگی ایستادگی میکنم و آنها را میشناسم.
* هیئت باید به آرمانهای معصومین(علیهمالسلام) را دنبال کنند
همانگونه که شما بزرگواران فرمودید تمام ابعاد رسیدن به کمال در هیئت وجود دارد، بنابراین دشمن نمیتواند به سادگی از کنار آن عبور کرده بلکه به عکس میخواهد با آن مقابله کند؛ حاج آقای حسینیالست به مسأله تشیع انگلیسی اشاره کردند، شما هم در مورد فعالیتهای دشمن و نوع مقابله با آنها توضیحات خود را بفرمایید.
حجت الاسلاموالمسلمین محمود ابوالقاسمی: همانگونه که حضرات اشاره کردند، عرض میکنم ما اگر بدانیم ماهیت هیئت چیست؟ و دنبال چه چیزی آمدهایم؟ این موضوع حل میشود. ما در هیئت آمدهایم که همشکل با امام معصوم (علیهمالسلام) شویم. بنابراین هر مجموعهای بنای به این موضوع نداشته باشد که با امام همشکل شود و این هدف را دنبال نکند؛ طبیعتاً شکل دیگری را خواهد پذیرفت. در آیه 21 سوره احزاب خداوند باری تعالی میفرمایند من پیامبر اسلام را برای شما اسوه قرار دادهام. به معنای دیگر به طور غیر مستقیم به ما میگوید، انسانها شماها دنبال الگو میگردید و من از قبل این الگو را برای شما معرفی کردهام. حال اگر شما الگوی انتخاب نکنید، دیگران برایت الگو انتخاب میکنند. اگر الگو نپذیرید، الگو به خوردتان میدهند. این همان موضوعی است که بعداً میبینیم در هیئتها-موضوعات مختلفی- اتفاق میافتد. مثلاً ما میبینیم جریان راستینی که میخواهد ما را به کمال برساند، به در و دیوار میخورد - و از مسیر درست منحرف میشود. - هیئت همانند تلاش حضرت زینب سلام الله علیها در آن مقطع دارای هدف است و در طول تاریخ میخواهند نام حضرت سیدالشهدا و احیا کنندگان حقیقت دین را مشخص کند.
یعنی هیئت باید آرمانهای ائمه معصومین علیه السلام را دنبال کند.
حجت الاسلاموالمسلمین محمود ابوالقاسمی: بله. اگر در پی تشبه نباشد، اگر در پی پذیرفتن الگو نباشد و در این راستا که معصومین علیهم السلام تبیین میکند -گام بردارند-، طبیعتاً دست مرموز و ناپیدا، او را هدایت میکند. در برخی مواقع در جلساتی که با رؤسای هیئات مذهبی دارم به آنها میگویم هیئت صاحب دارد و صاحبان آن ائمه معصومین(علیهمالسلام) هستند و شما متولیان باید حرمت امام را نگه دارید و شما باید ببینید که امام چه چیزی را دوست دارد؛ ایشان چه چیزی را میپسندند که در هیئت اتفاق بیفتد. برای همین هیئتداران باید در مورد خواست امام بیشتر بدانند. حال اگر برای تحقق بخشیدن به خواستههای امام اقدام کنید، قطعاً از انحرافات در امان خواهید بود و مسیر را به لطف امام(ع) گم نخواهید کرد.
برخی هیئتها میگویند ما مشکلات مالی داریم که به آنها میگویم هیئت صاحب دارد و شما باید درخواستها را از صاحب هیئت بخواهید. فلذا خود ائمه اطهار (علیهمالسلام) کمک و دلها را متوجه میکنند. اگر اتصال درست با امام در هیئات داشته باشیم، نباید مشکلاتی از این دست وجود داشته باشد؛ و نباید رفتارهای ناشایست و نادرست ببینیم چرا که هرجایی تنش هست، یعنی سیم اتصال مسئول یا افراد هیئت با امام(ع) قطعی دارد و ناقص است.
یعنی اگر گاهی در نوع نوحه عزاداری و موکبداری شاهد رفتارهایی مغایر با سیره اهل بیت (علیهمالسلام) هستیم، باید طبق همان قاعدهای که اشاره فرمودید تصمیمگیری کنیم.
حجت الاسلاموالمسلمین محمود ابوالقاسمی: اگر در مسیر الگو گرفتن از این حضرات هستیم، این مسائل در همان گامهای اول اصلاح خواهد شد.
* ندیدن نقش دشمن، در هیئات مذهبی سادهانگارانه است
خیلی ممنونم آقای محمدیفام شما برای ما بگویید که چگونه میتوانیم از نفوذ دشمن در هیئات جلوگیری کنیم.
حسین محمدی فام: همانگونه که حضرتعالی فرمودید؛ نمیشود سادهانگارانه قبول کرد که دشمن نگاه به این جلسات ندارد. با یک نگاه میدانی میتوان به این موضوع پی برد. مثلاً دفاع مقدس را چه کسانی چرخاندند؟ طبیعتاً بدنه عمومی بچههای جنگ، بچه حزباللهیها بودند و آنها از عاشورا و واقعه کربلا الگوگیری کرده و به مقابله با دشمن پرداختند. در مدافعان حرم هم میبینید که این افراد یا مداح بودند، یا میاندار بودند و همه آنها از بچههای هیئت بودند. به همین دلیل دشمنان اینها را میبیند و قطعاً برای آن برنامهریزی میکند. علاوه بر دشمن بیرونی، شیطان و نفس هم همدیگر را کمک میکنند و نباید همه آن را به گردن دشمنان بیرونی بیاندازیم.
در برخی موارد غفلتهای خودمان هم بیتاثیر نیست. قطعاً آنها به فکر تعطیلی هیئت نیستند، چراکه این هیات در عمق وجود مردم ریشه دوانده که آنها نمیتوانند با آن مقابله کنند. بنابراین میخواهند ماهیت آن را عوض کنند. یعنی باید کارکرد آن را عوض کرد و خروجی دیگری از این هیئت بیرون بیاید. برای این ماجرا میآید یک جایگزین شیرین و جذابی قرار میدهد که برخی از بچههای هیئتی ما نسبت به اصل ماجرا غافل میشوند؛ مثلاً جریان غلو. حضرات معصومین(علیهمالسلام) یک بُعد ملکوتی و عرفانی دارند و یک بُعد زمینی و خاکی. امیرالمومنین(ع) یک جایگاه معراجی دارد و همان علی علیهالسلام است که میآید نخل میکارد و به صورت چهار دست و پا، بچه یتیم را سوار میکند و صدا در بیاورد تا بچه یتیم بخندد. حال اگر بُعد کارهای سیاسی آنها را نگویم و تنها بعد ملکوتی و معنوی را بگوییم، کار ناقصی انجام دادهایم. درحالی که گفتن بُعد عرفانی و ملکوتی جذاب است. همانگونه که حاج آقا فرمودند تشیع انگلیسی یک تفکر و یک جریان است، میآید، آنقدر شیرین از محبت اهلبیت(علیهمالسلام) میگوید که از خطبههای امام حسین علیه السلام و موارد دیگر غافل میشویم.
* هیئت باید «دَردِستون» باشد
یعنی اهل بیت علیهم السلام را تکبعدی نشان میدهند.
حسین محمدی فام: یعنی آن بُعد شیرین را نشان میدهد؛- اگر بخواهم به صراحت عرض کنم- گول میخوریم. من می خواهم بگویم اگر از طرفی روی "قتیل العبرات" بودن حضرت مانور میدهی -که درست هم هست یا احادیثی که اگر یک قطره اشک بر حسین علیه السلام بریزی گناهانت بخشیده میشود، را میگویی- از آن طرف سخنان امام حسین علیه السلام را هم بگو که در برخی مواقع خطبههای سیاسی خوانده و تشر هم زدهاند.
برای همین اگر این دو بُعد گفته شود، ماهیت اصلی هیئت شکل میگیرد؛ اما دشمن آمده خیلی نرم و بیسروصدا هیئتهایی را تعریف کرده که منبری و مداح به خوبی صحبت کرده و جمعیت پر شوری هم دارد و در سوگواری عالی اقدام میکند اما در بُعد محتوا کاری نکردهاست. مثلاً اینکه در این 10 شب حتی یک بار هم گفته نشد که جوان، باید نماز هم بخوانی؛ همین امام حسین(ع) نیز وظایفی را بر دوش شما گذاشتهاست و همین امام حسین(ع) که برای آن عزاداری میکنی یکسری تکالیفی را بر گردن تو قرار داده است. یعنی در این هیئتها نمیخواهند یک جوان تراز هیئتی برای شیعیان تربیت شود و در بعد حماسی هم حرفی زده شود که اگر چهار روز دیگر جنگی اتفاق افتاد این جوان به جبههها نرود و نتواند از کیان و انقلاب اسلامی دفاع کند.
به قول یکی از مداحها هیئت باید «دَردِستون» باشد؛ چراکه باید -حرفهایی زده شود که- دَردِت بیاید که چرا من شبیه امام نیستم، چرا از این امام فاصله دارم و وظایفم را درست انجام نمیدهم؛ تا اینکه «جوانی را بیاوریم در هیئت باد کنیم و بگوییم انتخاب شدهای و قطعاً جایت در بهشت است و همین که تو آمدی، اینجا نشستی و گریه کردی تمام است و وارد بهشت میشوی.» به نظرم این همان خطایی است که دشمن دنبال آن است و ما هم به آن حواسمان نیست و گول میخوریم. اگر هیئت بخواهد به آن هیئت مورد رضای امام زمان عجل الله تعالی فرجه برسد، باید همه ابعاد را ببیند، نیرو تربیت کند. یعنی باید، بایدها و نبایدها به من گفته شود، امیدواریم خداوند ما را به این سمت هدایت کند.
* نشانه تفکر شیعه انگلیسی چیست؟/ جریان فحّاش به صحابه پیامبر به سادگی از آمریکا و اسرائیل عبور میکنند
آقای دکتر محمدیفام از توضیحات شما سپاسگزارم. اگر بخواهم سخنان بزرگواران را جمعبندی کنم، به این نتیجه میرسیم که ابعاد معنوی، تربیتی و اثربخشی هیئات به گونه ای است که هر چه در مورد آن بگوییم باز کم است و حق مطلب ادا نمیشود؛ اما از این بعد هم باید به هیئات نگاه شود که دشمنان داخلی و خارجی غافل نیستند و دشمنیهای خودشان را میکنند که بعضاً ما را از آرمانهایی که داریم منحرف میکند، در مورد این آرمانها و نحوه مقابله با دشمن بفرمایید.
حجت الاسلامحسینیالست: در ابتدا در تکمیل فرمایش دوستان نکتهای را عرض کنم و سپس به جواب سوال شما بپردازم. ببینید تشیع انگلیسی به عنوان یک تفکر و یک جریان شاخصهی بارز و آشکاری دارد که از روی او میتوان پی برد، این تفکر و این جریان انگلیسی است نه اسلامی و شیعی. این جریان روی اختلاف افکنی و تفرقه افکنی میان شیعه و سنی تمرکز کردهاست. ما این را میپذیریم که همه افراد به غیر از ائمه معصومین علیهمالسلام قابل نقد هستند و هیچ کسی نیست از دایره نقد خارج باشد. حال اگر کسی محترمانه بیاید تاریخ را بازگو کند، کاستیها و عیبها و کجرویهای تاریخی را تبیین کند، خیلی خوب است. تشیع نمیخواهد هویت خودش را پنهان کند و واضح است که میتوان روی آن کار کرد. منتهی جریان انگلیسی میآید روی سَب، لعن و فحاشی مینشیند و صحابه پیامبر را به جای آنکه نقد، تحلیل و بررسی کند، سخن را به بدگویی و زخم زبان میکشاند که این موضوع تفرقهآفرین است. جالب اینجاست که همین جریان به سادگی از اسرائیل و آمریکا عبور میکند و اصلا و ابداً به آنها متعرض نمیشود و این یکی از شاخصههای تفکر تشیع انگلیسی است که احیانا اگر در هیئتی ببینیم، نمیگوییم آن هیئت، هیئت انگلیسی است، اما میگوییم این تفکر به قدری در این هیئت آمده که باید آن را اصلاح کرد.
تسنیم: برای مثال میتوانیم موضوع قمه زنی را برآمده از این نوع تفکر بدانیم؟
حجت الاسلاموالمسلمین حسینیالست: صددرصد چر که قمهزنی نیز یکی از علائم و آرمهای این جماعت است که در شبکههای تلویزیونی روی آن تبلیغ میکنند.
نوع عزاداریهایی نامتعارفی که امروزه ابداع شده را هم میتوانیم بگویم از همان تفکر است؟
حجت الاسلام حسینیالست: به نظرم آن را نه. آن را باید روی مسامحه مداحان خودمان بگذاریم. اما آنانی که به عنوان انگلیسی و با علامت آن میتوانیم بشناسیم، یکی تفرقهافکنی بین شیعه و سنی است -که برخلاف رهبر معظم انقلاب و انقلاب انقلاب اسلامی که در ریل وحدت حرکت میکند آنها روی ریل تفرقه حرکت میکنند- و دیگری اینکه ما از اسرائیل، امریکا و یزید زمان حرف میزنیم اما آنها اصلاً متعرض این مسئله نمیشود.
درباره تفکر سکولاریسم هم عرض کنم. اگر در یک هیئتی، در یک مسجدی، حتی یک منبریای به ارزشهای اجتماعی دینی بیتوجه و به ارزشهای فردی تکیه میکند و ارزشهای اجتماعی را نفی میکند، این همان سکولاریسم است چه در هیئت رخ دهد و چه در مسجد باشد.
* تفاوت میان امام حسین(ع) به عنوان اسطوره یا اسوه در چیست؟
درباره سؤال شما باید بگویم خیلی وقتها، بُعد آسمانی ائمهاطهار علیه السلام را برجسته میکنند به منظور نفی بعد زمینی آنها که این موضوع خطرناک است. والا اگر کسی بیاید از مقامات امام حسین علیه السلام بگوید اشکالی ندارد و برای همه جذاب است. اما زمانی که این خصوصیات و این ویژگیها را آسمانی و عرفانی را برجسته میکنی به عنوان نفی خصوصیات و بُعد زمینی، میخواهی امام حسین علیه السلام را از الگو بودن بیاندازی و این خطرناک است.
یعنی من به واسطه خاکی و زمینی بودن نمیتوانم امام حسین(ع) را درک کنم.
حجت الاسلام حسینیالست: کاملاً درست است. یعنی امام حسین را به یک اسطوره تبدیل میکند نه یک اسوه. چرا که اسطوره یک مسئله است و اسوه و الگو هم یک مسئله است. وقتی امام حسین علیهالسلام را به یک اسطوره خیالی و تاریخی تبدیل میکنند، از الگو بودن خارج میشود. در حالی که قرآن به ما میگوید پیامبر و ائمهاطهار علیه السلام را برای شما الگو قرار دادهایم و خودتان را به شکل آنها در بیاورید.
در زمان محمدرضا شاه برخلاف رضاشاه هیئتها برقرار بود، اما در محتوای هیئت دست برده بودند، یعنی محتوای هیئت به این گونه بود که امام حسین علیه السلام صرفاً یک نقش اسطورهای داشت. امام خمینی رحمة الله علیه- البته افراد دیگری هم تاثیرگذار بودند- امام حسین(ع) را از اسطورهای بودن خارج کرد و به عرصه زندگی و اجتماع آورد و اساساً انقلاب اسلامی پدیده همین تفکر است.
از همه شما بزرگواران سپاسگزارم. از شما بینندگان عزیز که حوصله به خرج دادید نیز تشکر میکنم. التماس دعا. یاعلی مدد
مرجع : خبرگزاری تسنیم