کد مطلب : ۳۶۳۲۷
هجده روایت از روضههایی که زندگی میکنیم
یک بخش از برداشت و دریافت ما از محرم، عاشورا و امام حسین(ع) مربوط به مراسمات و مجالسی است که امروز و به فاصله چند قرن از عاشورای سال ۶۱ هجری قمری در کوچه و خیابان و شهرها جاری است.
گاه روایتهایی از دل مجالس روضه بیرون میآید که به دلیل امروزی بودن و قابل لمس بودن برای مخاطب مبداء و مامن پذیراتری برای فهم واقعه عاشورا و قیام امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان است.
کتاب «رَهیده» چهارمین جلد از مجموعه کتابهای «کاشوب» است که نشر اطراف در این مجموعه به سراغ همین روایتها رفته و برداشت برخی از اهالی قلم و فرهنگ از محرم و عاشورای امام حسین(ع) را در روایتهای کوتاه، روان و گیرا گردآوری کرده است.
«رَهیده» هجده روایت از زنده ماندن آیین محرم و شرح تنیده شدن اتفاق سال شصتویک هجری در تار و پود زندگی امروز را مقابل دید مخاطب قرار میدهد.
نویسندگان در این کتاب از تجربههایی نوشتهاند که در دل سنت عزا و در همین کوچهها و تکیهها شکل گرفته و دریافت و برداشتی تازه با خود آورده است. تفاوت سبک زندگی و دغدغههای نویسندگان باعث شده که هر کدام از زاویهای به این ماجرا نگاه کنند و هر روایت طعم و لحن اقلیم یا فکری را داشته باشد که نویسنده در آن رشد یافته است.
«رَهیده»، همچون دیگر کتابهای مجموعۀ «کاشوب»، روایتهایی مستند از حضور عاشورا در متن زندگی انسان امروز ایرانی و نحوه مواجهۀ ایرانیان امروز با این واقعه و درک و حس آنها از این واقعه است و مخاطب طی خوانش هجده روایت این کتاب، پابهپای نویسندگانی با تجربهها و علایق و سلایق و خصلتهای گوناگون در مراسم عزاداری محرم شرکت کرده و آن مراسم را از منظر چندین نویسنده دیده و درک کردهاند، دنبال خواهد کرد.
محرم و مجالس عزاداری و روضهخوانی برای واقعۀ عاشورا سنتی دیرپا در جامعۀ ایرانی است که بخشی از خاطرات نسلهای مختلف را تشکیل میدهد و جزئی از حافظه جمعی ایرانیان امروز است؛ راویان هجده روایت «رَهیده» دست روی همین نقطه از فرهنگ ایرانی گذاشته و بخشی مهم از فرهنگ و سنت دینی و آیینی ایرانیان مسلمان شیعه و چگونگی تداوم این فرهنگ و سنت در روزگار معاصر به تصویر کشیدهاند و با نگارش روایتهای شخصی خود از محرم و مراسم مربوط به آن گوشههایی از این حافظۀ جمعی را روبهروی مخاطب قرار دادهاند.
در هر یک از روایتهای کتاب «رَهیده» گوشه و وجهی از تجرب درونیشده حضور در مراسم عزاداری محرم بر مخاطب آشکار میشود و خواننده با خواندن هر روایت از این کتاب گویی حضوری متفاوت در عزاداریهای محرم را تجربه میکند. آنچه اما در همۀ این حضورها مرکزیت دارد واقعۀ عاشوراست که روایتها حول آن پدید آمدهاند و گویی هر راوی میکوشد به نحوی به این واقعه نزدیک شود و حسّی را که از آن گرفته است به مخاطب منتقل کند.
روایتهای کتاب «رَهیده» شرح جستوجوهایی درونی و بیرونیاند. جستوجوهایی در مکان و زمان، گویی برای پیدا کردن خود و تعیین موقعیت خود در واقعه و عرصهای که موضوع روایت است؛ تعیین اینکه کجای واقعه ایستادهای و چگونه آن را تجربه میکنی و با آن ارتباط میگیری. «زبانبسته» نوشتۀ طاهره ابوفاضلی، «یا من اضحَک و ابکی» نوشتۀ معصومه توکلی، «نعلَیک» نوشتۀ هادی مقدمدوست، «دایرهی امکان» نوشتۀ سمیرا هاشمی، «به سوگواری زلف تو این بنفشه دمید» نوشتۀ وحید بازارگان، «قدری شبیه وطن» نوشتۀ عاطفه اسلامزاده، «آخرین تباکی» نوشتۀ آسیه اتفاق، «روادید» نوشتۀ علیرضا محبی، «چهارگاه مهدی شادمانی» نوشتۀ جواد رسولی، «آرایشات حرام» نوشتۀ محبوبه کلایی، «الف محذوفه» نوشتۀ سید روحالله حسینی، «در وطن خویش توریست» نوشتۀ امیرعلی صبور، «کانیمانگا» نوشتۀ قاسم فتحی، «وقت خون در مسجد ملک» نوشتۀ محمدصادق رمضانیزاده، «تکلیف امشبتان تعزیه است» نوشتۀ جواد ماهر، «سلام بر دورافتادگان» نوشتۀ فاطمه باقری، «یک خانه برای چند نفر جا دارد» نوشتۀ ماجده محمدی و «نشانهای آفتابی برای سرزمینهای ابری» نوشتۀ عباس طهرانی، هجده روایتی که در کتاب «رَهیده» میخوانیم.
در بخش از مقدمه کتاب «رَهیده» میخوانیم:
«شاید هیچوقت نشود فهمید عاشقانههای گرم حسینی، روضهخوانیهای سوزناک و ابراز ارادتهای شاعرانه و آتشین، پیش حضرتش پذیرفتهترند یا روایت دستهای لرزان جوانی که اعتراف میکنند همهی زندگی تلاش کردهاند با محرم و کربلا ارتباط بگیرند ولی هنوز در سفرند، هنوز گوشهی خودشان را در این واقعه نیافتهاند. کسی چه میداند کدامشان به لمس روح کربلا نزدیکترند. برای ما که روایتهای کتاب را جمع میکنیم، اتفاق غافلگیرکننده همیشه آنجا است که به نیت زلال و کوشش بیمنت این جستوجوگران مردد و گوشهنشینان عزاداری برمیخوریم. حتی اگر نوشتن خیلی برایشان سخت باشد، دلشان میخواهد در کاری مربوط به حسین علیهالسلام سهیم باشند و به بهترین شکل نقلِ تنهاییشان در محرم را بنویسند. در پیشکش آوردن شرحِ شکها و فاصلهها، در اعتراف به دور بودن و در ثبت برداشتها و تجربههای نامطمئن و سرگردانشان همانقدر مصمم و مخلصند که پدرانشان در هدیه کردن برنج و زعفران و کتیبه و پرچم به هیئت.»
کتاب «رَهیده» با زیرعنوان «هجده روایت از روضههایی که زندگی میکنیم» توسط گروهی از نویسندگان در ۲۲۲ صفحه به نگارش درآمده و توسط نشر اطراف منتشر شده است.
گاه روایتهایی از دل مجالس روضه بیرون میآید که به دلیل امروزی بودن و قابل لمس بودن برای مخاطب مبداء و مامن پذیراتری برای فهم واقعه عاشورا و قیام امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان است.
کتاب «رَهیده» چهارمین جلد از مجموعه کتابهای «کاشوب» است که نشر اطراف در این مجموعه به سراغ همین روایتها رفته و برداشت برخی از اهالی قلم و فرهنگ از محرم و عاشورای امام حسین(ع) را در روایتهای کوتاه، روان و گیرا گردآوری کرده است.
«رَهیده» هجده روایت از زنده ماندن آیین محرم و شرح تنیده شدن اتفاق سال شصتویک هجری در تار و پود زندگی امروز را مقابل دید مخاطب قرار میدهد.
نویسندگان در این کتاب از تجربههایی نوشتهاند که در دل سنت عزا و در همین کوچهها و تکیهها شکل گرفته و دریافت و برداشتی تازه با خود آورده است. تفاوت سبک زندگی و دغدغههای نویسندگان باعث شده که هر کدام از زاویهای به این ماجرا نگاه کنند و هر روایت طعم و لحن اقلیم یا فکری را داشته باشد که نویسنده در آن رشد یافته است.
«رَهیده»، همچون دیگر کتابهای مجموعۀ «کاشوب»، روایتهایی مستند از حضور عاشورا در متن زندگی انسان امروز ایرانی و نحوه مواجهۀ ایرانیان امروز با این واقعه و درک و حس آنها از این واقعه است و مخاطب طی خوانش هجده روایت این کتاب، پابهپای نویسندگانی با تجربهها و علایق و سلایق و خصلتهای گوناگون در مراسم عزاداری محرم شرکت کرده و آن مراسم را از منظر چندین نویسنده دیده و درک کردهاند، دنبال خواهد کرد.
محرم و مجالس عزاداری و روضهخوانی برای واقعۀ عاشورا سنتی دیرپا در جامعۀ ایرانی است که بخشی از خاطرات نسلهای مختلف را تشکیل میدهد و جزئی از حافظه جمعی ایرانیان امروز است؛ راویان هجده روایت «رَهیده» دست روی همین نقطه از فرهنگ ایرانی گذاشته و بخشی مهم از فرهنگ و سنت دینی و آیینی ایرانیان مسلمان شیعه و چگونگی تداوم این فرهنگ و سنت در روزگار معاصر به تصویر کشیدهاند و با نگارش روایتهای شخصی خود از محرم و مراسم مربوط به آن گوشههایی از این حافظۀ جمعی را روبهروی مخاطب قرار دادهاند.
در هر یک از روایتهای کتاب «رَهیده» گوشه و وجهی از تجرب درونیشده حضور در مراسم عزاداری محرم بر مخاطب آشکار میشود و خواننده با خواندن هر روایت از این کتاب گویی حضوری متفاوت در عزاداریهای محرم را تجربه میکند. آنچه اما در همۀ این حضورها مرکزیت دارد واقعۀ عاشوراست که روایتها حول آن پدید آمدهاند و گویی هر راوی میکوشد به نحوی به این واقعه نزدیک شود و حسّی را که از آن گرفته است به مخاطب منتقل کند.
روایتهای کتاب «رَهیده» شرح جستوجوهایی درونی و بیرونیاند. جستوجوهایی در مکان و زمان، گویی برای پیدا کردن خود و تعیین موقعیت خود در واقعه و عرصهای که موضوع روایت است؛ تعیین اینکه کجای واقعه ایستادهای و چگونه آن را تجربه میکنی و با آن ارتباط میگیری. «زبانبسته» نوشتۀ طاهره ابوفاضلی، «یا من اضحَک و ابکی» نوشتۀ معصومه توکلی، «نعلَیک» نوشتۀ هادی مقدمدوست، «دایرهی امکان» نوشتۀ سمیرا هاشمی، «به سوگواری زلف تو این بنفشه دمید» نوشتۀ وحید بازارگان، «قدری شبیه وطن» نوشتۀ عاطفه اسلامزاده، «آخرین تباکی» نوشتۀ آسیه اتفاق، «روادید» نوشتۀ علیرضا محبی، «چهارگاه مهدی شادمانی» نوشتۀ جواد رسولی، «آرایشات حرام» نوشتۀ محبوبه کلایی، «الف محذوفه» نوشتۀ سید روحالله حسینی، «در وطن خویش توریست» نوشتۀ امیرعلی صبور، «کانیمانگا» نوشتۀ قاسم فتحی، «وقت خون در مسجد ملک» نوشتۀ محمدصادق رمضانیزاده، «تکلیف امشبتان تعزیه است» نوشتۀ جواد ماهر، «سلام بر دورافتادگان» نوشتۀ فاطمه باقری، «یک خانه برای چند نفر جا دارد» نوشتۀ ماجده محمدی و «نشانهای آفتابی برای سرزمینهای ابری» نوشتۀ عباس طهرانی، هجده روایتی که در کتاب «رَهیده» میخوانیم.
در بخش از مقدمه کتاب «رَهیده» میخوانیم:
«شاید هیچوقت نشود فهمید عاشقانههای گرم حسینی، روضهخوانیهای سوزناک و ابراز ارادتهای شاعرانه و آتشین، پیش حضرتش پذیرفتهترند یا روایت دستهای لرزان جوانی که اعتراف میکنند همهی زندگی تلاش کردهاند با محرم و کربلا ارتباط بگیرند ولی هنوز در سفرند، هنوز گوشهی خودشان را در این واقعه نیافتهاند. کسی چه میداند کدامشان به لمس روح کربلا نزدیکترند. برای ما که روایتهای کتاب را جمع میکنیم، اتفاق غافلگیرکننده همیشه آنجا است که به نیت زلال و کوشش بیمنت این جستوجوگران مردد و گوشهنشینان عزاداری برمیخوریم. حتی اگر نوشتن خیلی برایشان سخت باشد، دلشان میخواهد در کاری مربوط به حسین علیهالسلام سهیم باشند و به بهترین شکل نقلِ تنهاییشان در محرم را بنویسند. در پیشکش آوردن شرحِ شکها و فاصلهها، در اعتراف به دور بودن و در ثبت برداشتها و تجربههای نامطمئن و سرگردانشان همانقدر مصمم و مخلصند که پدرانشان در هدیه کردن برنج و زعفران و کتیبه و پرچم به هیئت.»
کتاب «رَهیده» با زیرعنوان «هجده روایت از روضههایی که زندگی میکنیم» توسط گروهی از نویسندگان در ۲۲۲ صفحه به نگارش درآمده و توسط نشر اطراف منتشر شده است.
مرجع : خبرگزاری رسانيوز