کد مطلب : ۳۶۳۵۴
صادق ابوالحسنی مدعی شد:
نظر دکتر شریعتی درباره رونق عزاداری از دوره صفویه نادرست است
حجتالاسلام والمسلمین صادق ابوالحسنی منذر، نویسنده آثار عاشورایی و عزاداری، شامگاه جمعه ۲۸ مردادماه در نشست علمی «ادوار و پیامهای عزاداری در تاریخ اسلام» از سلسله درسگفتارهای تخصصی عاشورا، که از سوی مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام خمینی(ره) برگزار شد، گفت: عامترین تقسیمبندی برای عزاداری امام حسین(ع) تقسیمبندی شیخ جعفر شوشتری در کتاب الخصائص الحسینیه است که مراحل سوگواری را به ۵ دسته تقسیم کرده؛ از جمله محافل پیش از خلقت آدم، محافل بعد از خلقت آدم و پیش از تولد امام حسین(ع)، محافل بعد از تولد و قبل از شهادت آقا اباعبدالله الحسین(ع)، محافلی که بعد از شهادت و در این دنیا برگزار میشود و محافلی که در روز قیامت با حضور حضرت زهرا(س) و امام حسین(ع) برگزار خواهد شد.
وی افزود: مرحوم شوشتری دو مورد از محافل قبل از خلقت آدم را ذکر کرده که مورد نخست آن مبتنی بر آیه شریفه «و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل...» است؛ شیخ جعفر معتقد است که پارهای از مفسرین اعتراض ملائکه در قبال خلقت آدم را به دلیل جنایات قتله کربلا تفسیر کردهاند و اینکه این موضوع نوعی اندوهیاد حسینی(ع) است؛ زیرا ملائکه معترض شدند که خدایا آیا تو قصد داری انسانی خلق کنی که خونریز و اهل جنایت است، ولی ما تو را تسبیح و تقدیس میکنیم. تاریخ عزاداری پیش از عاشورا برای خواص و اولیاء الهی بود و انبیا در سوگواری شهادت امام حسین(ع) پیشگام بودند. این نوع عزاداری از خود خدا شروع شد و جبرئیل در آن نقش ویژهای دارد و مصائب حسینی را برای انبیاء و اولیاء یادآوری کرده است و این خط به پیامبر اکرم(ص) میرسد که اوج آن در یادآوریها و گریههای ایشان بر مصیبت امام حسین(ع) است.
ابوالحسنی با بیان اینکه کتبی که بیشتر روایتمحور هستند مانند کامل الزیارات و خصائص الحسینی شوشتری سلسلهجنبان چنین آثاری هستند، اظهار کرد: این نوع نگاه به ادوار عزاداری فرامکانی، فرازمانی و متافیزیکی است. ما روایاتی داریم که مؤید علم انبیاء به شهادت امام حسین(ع) است و اولین کسانی که قتله کربلا را لعن کردند، انبیاء بودند. در کامل الزیارات بیان شده اولین فردی که قاتلان امام حسین(ع) را لعن و فرزندانش را امر کرد، ابراهیم خلیل الله بود.
زیارت کربلا از سوی انبیا
وی ادامه داد: این روایت نکته عجیبی دارد و آن این است که گفته شده هیچ پیامبری نبود مگر اینکه کربلا را زیارت و مدتی در آنجا توقف و کربلای حسین(ع) را مدح کرد و گفت در تو ماه منیر و درخشانی دفن خواهد شد. روایت دیگر ذیل آیه پیش گفته است و اینکه آدم(ع) وقتی خواست توبه کند، خدا اسماء را به او آموخت و وقتی او به اسم حسین(ع) رسید، اشکش جاری و قلبش خاشع شد.
ابوالحسنی تصریح کرد: بنابراین آنچه مرحوم شوشتری نقل کرده مبتنی بر این روایات است. عزاداری دو مرحله دارد؛ اشک ریختن و دل سوختن. امام رضا(ع) فرمودند که در سوگ حسین آنقدر اشک ریختیم که چشمانمان زخم شد. انبیاء هم در سوگ حسینی(ع) دو سنخ بودند؛ یکی مانند آدم(ع) به امام(ع) متوسل شد و توبه کرد و خدا گناهش را بخشید و دیگری تأسی است که حضرت یحیی به آن مبتلا و نیز سرنوشت او به امام حسین(ع) شبیه شد و امام حسین(ع) در هر منزلی در مسیر کربلا از این پیامبر نام بردند. در روایت بیان شده که پوست از بدن یحیی(ع) کندند و سر از تنش جدا کردند و خدا این نبی را تجلیل کرد. بنابراین گاهی عزاداری تأسی است مانند پوشیدن لباس مشکی.
استاد و پژوهشگر حوزه علمیه بیان کرد: در جلد ۴۴ بحارالانوار آمده است که حضرت زهرا(س) وقتی هنوز امام حسین(ع) متولد نشده بود، نگران آینده حسین و این موضوع بود که برای او مجالسی تشکیل خواهد شد یا نه و برای مظلومیت فرزندش گریه میکرد. یعنی حضرت زهرا(س) این دغدغه را دارند که نام و یاد حسین(ع) در قالب اشک و عزا باقی بماند. علامه مجلسی روایتی را از برخی ثقات نقل کرده که وقتی به حضرت زهرا(س) خبر داده شد که چنین شهادتی در انتظار حسین(ع) است، فرمود که چه کسی برای او اشک خواهد ریخت و چه کسی دستاندرکار اقامه عزا برای او خواهد بود.
دغدغه حضرت زهرا(س) برای کربلا
وی افزود: پیامبر(ص) به زهرا(س) فرمود که زنان پیرو من گریهکن مصیبت زنان اهل بیت(ع) و مردان پیرو من گریهکن حسین و مردان کربلا خواهند بود. سال به سال و ماه به ماه در طول تاریخ هر سال این عزا تکرار خواهد شد و این از پیشگوییهای پیامبر(ص) است. ابن بطریق حلی در کتاب العده در صفحات ۳۹۵ و ۳۹۶ آورده است که حسین(ع) مستمرا میفرمود که هر کسی اشکش برای ما اهل بیت(ع) جاری شود، گناهانش آمرزیده شود. همچنین فرمودند: «انا قتیل العبره»، من کشته اشک هستم و بر خداوند است که اگر کسی به من توسل کند، به سرور میرسد و حاجتش را میگیرد. علامه شمسالدین، ادوار عزا را به سه بخش تقسیم کرده است؛ از عاشورا تا سقوط بغداد به دست هلاکوخان، از سقوط بغداد تا شروع عصر جدید و از شروع عصر جدید تاکنون.
وی با اشاره به یک تقسیمبندی دیگر، ادامه داد: در این تقسیمبندی، دوره اول از دهم محرم تا تشکیل حکومت آل بویه است که چند مرحله دارد؛ اول عزاداری از روز اول بعد از عاشورا تا بعد از شهادت امام رضا(ع) است که حضور پررنگ امام سجاد(ع) و اسرای کربلا در آن به خوبی مشهود است. دوره دوم از شهادت امام رضا(ع) تا تشکیل سلطنت آل بویه است و مجالس عمدتا درون شیعی و خصوصی بود. دوره سوم از تشکیل آل بویه تا صفویه است. در زمان آل بویه عزاداری آشکارا برگزار میشد، در حالی که قبلا مخفیانه بود.
ممنوعیت عزاداری در دوره رضاخان
ابوالحسنی با بیان اینکه دوره بعد از صفویه تاکنون ادامه دارد، اظهار کرد: این دوره شامل عزاداری از صفویه تا ممنوعیت عزاداری در دوره رضاخان و نیز دوره دیگر بعد از رضاخان تا امروز است. بنابراین از عاشورای ۶۱ تا شهادت امام رضا(ع) مقطع مهمی در عزاداری محسوب میشود. مقطع دوم از دوره امام رضا(ع) تا آل بویه، دوره سوم از آل بویه تا صفویه و دوره چهارم از صفویه تاکنون است.
مؤلف و محقق آثار عاشورایی بیان کرد: در مرحله اول، دوره صورتبندی مقتل است که در آن روایات حادثه عاشورا ثبت و ضبط میشود. همچنین محافل خصوصی عزاداری تشکیل میشود و مرزبندی جدی بین اهل بیت(ع) و بنیامیه صورت میگیرد، چون هنوز جامعه به درستی درک نکرده بود که عاشور تقابل اسلام و کفر است و اسلام اموی هم ریشه در سقیفه دارد و قیام و اعتراضهای مردمی به خصوص برای خونخواهی امام حسین(ع) هم در این دوره رخ داد. همچنین به فاصله کمتر از ۴ سال شاخه اموی نسل معاویه منقرض شد و به شاخه اموی مروانی رسید و اگر برخی خیانتها انجام نمیشد، احتمال انقراض بنیامیه هم منتفی نبود.
ابوالحسنی منذر با بیان اینکه شاید اولین مجلس عزاداری امام حسین(ع) همان جلسه آمادهسازی حضرت زینب(س) بود که امام خبر شهادت دادند و ایشان از هوش رفتند، تصریح کرد: یکی دیگر از مجالس عزا کنار گودال قتلگاه بود و حضرت زینب(س) چنان اشک ریختند که راوی میگوید من هرگز این سوگ را فراموش نمیکنم و به خدا قسم با این ندبه و گریه هر دشمن و دوستی از جمله طبق برخی منابع، عمرسعد اشک ریختند.
عزاداری اسرا در شام با مجوز یزید
وی با بیان اینکه مجلس دیگر نوحه و عزاداری طبق طبقات نقل ابن سعد، عزاداری اسرا وخطبهخوانی حضرت زینب(س) و حضرت ام کلثوم بود، افزود: همچنین مجلس عزای اهل بیت به مدت سه روز در شام در مستدرک محدث نوری بیان شده و اهل بیت(ع) لباس مشکی میپوشیدند و شاید منشأ مشکی پوشیدن از آن زمان باشد. یزید هم چون رسوا شده بود، مجبور شد که با عزاداری موافقت کند و طبق برخی نقلها، حتی این عزاداری تا هفت روز ادامه داشت.
ابوالحسنی با اشاره به اینکه اتفاق بعدی پیکی بود که ابن زیاد به مدینه فرستاد تا خبر پیروزی را بدهد و صدای گریه و ناله بلند شد، گفت: پرده بعدی در عزاداری عاشورا اول اربعین است که قاضی طباطبایی از این نظریه دفاع کرده است؛ گرچه برخی نظرشان را قبول ندارند. موضوع دیگر عزاداری ام سلمه است که وقتی خبر شهادت را شنید، لباس مشکی پوشید و والد بنده در کتابی به تاریخ عزاداری و پوشیدن لباس مشکی پرداخته است.
رسمی شدن عزاداری در دوره آل بویه
این نویسنده و پژوهشگر آثار عاشورایی اظهار کرد: عزاداری دیگر در دوره معزالدوله دیلمی است و عزاداری در قلب بغداد رسمی شد. در دوره صفویه هم دولت صفوی از ظرفیت عزاداری برای توسعه شیعه استفاده کرد. بنابراین حرف مرحوم شریعتی را قبول ندارم که عمده عزاداریها از دوره صفویه است، زیرا دستهجات، پوشیدن لباس مشکی، تعطیلی بازار و منقبتخوانی قبل از صفویه هم بود.
وی گفت: نادرشاه افشار از کسانی بود که با فرهنگ شیعه بسیار مبارزه کرد و رسمیت شیعه لغو شد و در دشت مغان یکی از علمای تراز اول را اعدام و عزاداری را ممنوع کرد و شباهت عجیبی بین رضاخان و نادرشاه هست. حتی حذف نام امام علی(ع) از اذان مربوط به دوره نادرشاه است، گرچه او بعدا قبر امام علی(ع) را بازسازی کرد. در دوره قاجار شاهد توسعه عزاداری و نوشتن مقاتل هستیم و عزاداری جنبه تاریخی و سیاسی پیدا کرد.
وی افزود: مرحوم شوشتری دو مورد از محافل قبل از خلقت آدم را ذکر کرده که مورد نخست آن مبتنی بر آیه شریفه «و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل...» است؛ شیخ جعفر معتقد است که پارهای از مفسرین اعتراض ملائکه در قبال خلقت آدم را به دلیل جنایات قتله کربلا تفسیر کردهاند و اینکه این موضوع نوعی اندوهیاد حسینی(ع) است؛ زیرا ملائکه معترض شدند که خدایا آیا تو قصد داری انسانی خلق کنی که خونریز و اهل جنایت است، ولی ما تو را تسبیح و تقدیس میکنیم. تاریخ عزاداری پیش از عاشورا برای خواص و اولیاء الهی بود و انبیا در سوگواری شهادت امام حسین(ع) پیشگام بودند. این نوع عزاداری از خود خدا شروع شد و جبرئیل در آن نقش ویژهای دارد و مصائب حسینی را برای انبیاء و اولیاء یادآوری کرده است و این خط به پیامبر اکرم(ص) میرسد که اوج آن در یادآوریها و گریههای ایشان بر مصیبت امام حسین(ع) است.
ابوالحسنی با بیان اینکه کتبی که بیشتر روایتمحور هستند مانند کامل الزیارات و خصائص الحسینی شوشتری سلسلهجنبان چنین آثاری هستند، اظهار کرد: این نوع نگاه به ادوار عزاداری فرامکانی، فرازمانی و متافیزیکی است. ما روایاتی داریم که مؤید علم انبیاء به شهادت امام حسین(ع) است و اولین کسانی که قتله کربلا را لعن کردند، انبیاء بودند. در کامل الزیارات بیان شده اولین فردی که قاتلان امام حسین(ع) را لعن و فرزندانش را امر کرد، ابراهیم خلیل الله بود.
زیارت کربلا از سوی انبیا
وی ادامه داد: این روایت نکته عجیبی دارد و آن این است که گفته شده هیچ پیامبری نبود مگر اینکه کربلا را زیارت و مدتی در آنجا توقف و کربلای حسین(ع) را مدح کرد و گفت در تو ماه منیر و درخشانی دفن خواهد شد. روایت دیگر ذیل آیه پیش گفته است و اینکه آدم(ع) وقتی خواست توبه کند، خدا اسماء را به او آموخت و وقتی او به اسم حسین(ع) رسید، اشکش جاری و قلبش خاشع شد.
ابوالحسنی تصریح کرد: بنابراین آنچه مرحوم شوشتری نقل کرده مبتنی بر این روایات است. عزاداری دو مرحله دارد؛ اشک ریختن و دل سوختن. امام رضا(ع) فرمودند که در سوگ حسین آنقدر اشک ریختیم که چشمانمان زخم شد. انبیاء هم در سوگ حسینی(ع) دو سنخ بودند؛ یکی مانند آدم(ع) به امام(ع) متوسل شد و توبه کرد و خدا گناهش را بخشید و دیگری تأسی است که حضرت یحیی به آن مبتلا و نیز سرنوشت او به امام حسین(ع) شبیه شد و امام حسین(ع) در هر منزلی در مسیر کربلا از این پیامبر نام بردند. در روایت بیان شده که پوست از بدن یحیی(ع) کندند و سر از تنش جدا کردند و خدا این نبی را تجلیل کرد. بنابراین گاهی عزاداری تأسی است مانند پوشیدن لباس مشکی.
استاد و پژوهشگر حوزه علمیه بیان کرد: در جلد ۴۴ بحارالانوار آمده است که حضرت زهرا(س) وقتی هنوز امام حسین(ع) متولد نشده بود، نگران آینده حسین و این موضوع بود که برای او مجالسی تشکیل خواهد شد یا نه و برای مظلومیت فرزندش گریه میکرد. یعنی حضرت زهرا(س) این دغدغه را دارند که نام و یاد حسین(ع) در قالب اشک و عزا باقی بماند. علامه مجلسی روایتی را از برخی ثقات نقل کرده که وقتی به حضرت زهرا(س) خبر داده شد که چنین شهادتی در انتظار حسین(ع) است، فرمود که چه کسی برای او اشک خواهد ریخت و چه کسی دستاندرکار اقامه عزا برای او خواهد بود.
دغدغه حضرت زهرا(س) برای کربلا
وی افزود: پیامبر(ص) به زهرا(س) فرمود که زنان پیرو من گریهکن مصیبت زنان اهل بیت(ع) و مردان پیرو من گریهکن حسین و مردان کربلا خواهند بود. سال به سال و ماه به ماه در طول تاریخ هر سال این عزا تکرار خواهد شد و این از پیشگوییهای پیامبر(ص) است. ابن بطریق حلی در کتاب العده در صفحات ۳۹۵ و ۳۹۶ آورده است که حسین(ع) مستمرا میفرمود که هر کسی اشکش برای ما اهل بیت(ع) جاری شود، گناهانش آمرزیده شود. همچنین فرمودند: «انا قتیل العبره»، من کشته اشک هستم و بر خداوند است که اگر کسی به من توسل کند، به سرور میرسد و حاجتش را میگیرد. علامه شمسالدین، ادوار عزا را به سه بخش تقسیم کرده است؛ از عاشورا تا سقوط بغداد به دست هلاکوخان، از سقوط بغداد تا شروع عصر جدید و از شروع عصر جدید تاکنون.
وی با اشاره به یک تقسیمبندی دیگر، ادامه داد: در این تقسیمبندی، دوره اول از دهم محرم تا تشکیل حکومت آل بویه است که چند مرحله دارد؛ اول عزاداری از روز اول بعد از عاشورا تا بعد از شهادت امام رضا(ع) است که حضور پررنگ امام سجاد(ع) و اسرای کربلا در آن به خوبی مشهود است. دوره دوم از شهادت امام رضا(ع) تا تشکیل سلطنت آل بویه است و مجالس عمدتا درون شیعی و خصوصی بود. دوره سوم از تشکیل آل بویه تا صفویه است. در زمان آل بویه عزاداری آشکارا برگزار میشد، در حالی که قبلا مخفیانه بود.
ممنوعیت عزاداری در دوره رضاخان
ابوالحسنی با بیان اینکه دوره بعد از صفویه تاکنون ادامه دارد، اظهار کرد: این دوره شامل عزاداری از صفویه تا ممنوعیت عزاداری در دوره رضاخان و نیز دوره دیگر بعد از رضاخان تا امروز است. بنابراین از عاشورای ۶۱ تا شهادت امام رضا(ع) مقطع مهمی در عزاداری محسوب میشود. مقطع دوم از دوره امام رضا(ع) تا آل بویه، دوره سوم از آل بویه تا صفویه و دوره چهارم از صفویه تاکنون است.
مؤلف و محقق آثار عاشورایی بیان کرد: در مرحله اول، دوره صورتبندی مقتل است که در آن روایات حادثه عاشورا ثبت و ضبط میشود. همچنین محافل خصوصی عزاداری تشکیل میشود و مرزبندی جدی بین اهل بیت(ع) و بنیامیه صورت میگیرد، چون هنوز جامعه به درستی درک نکرده بود که عاشور تقابل اسلام و کفر است و اسلام اموی هم ریشه در سقیفه دارد و قیام و اعتراضهای مردمی به خصوص برای خونخواهی امام حسین(ع) هم در این دوره رخ داد. همچنین به فاصله کمتر از ۴ سال شاخه اموی نسل معاویه منقرض شد و به شاخه اموی مروانی رسید و اگر برخی خیانتها انجام نمیشد، احتمال انقراض بنیامیه هم منتفی نبود.
ابوالحسنی منذر با بیان اینکه شاید اولین مجلس عزاداری امام حسین(ع) همان جلسه آمادهسازی حضرت زینب(س) بود که امام خبر شهادت دادند و ایشان از هوش رفتند، تصریح کرد: یکی دیگر از مجالس عزا کنار گودال قتلگاه بود و حضرت زینب(س) چنان اشک ریختند که راوی میگوید من هرگز این سوگ را فراموش نمیکنم و به خدا قسم با این ندبه و گریه هر دشمن و دوستی از جمله طبق برخی منابع، عمرسعد اشک ریختند.
عزاداری اسرا در شام با مجوز یزید
وی با بیان اینکه مجلس دیگر نوحه و عزاداری طبق طبقات نقل ابن سعد، عزاداری اسرا وخطبهخوانی حضرت زینب(س) و حضرت ام کلثوم بود، افزود: همچنین مجلس عزای اهل بیت به مدت سه روز در شام در مستدرک محدث نوری بیان شده و اهل بیت(ع) لباس مشکی میپوشیدند و شاید منشأ مشکی پوشیدن از آن زمان باشد. یزید هم چون رسوا شده بود، مجبور شد که با عزاداری موافقت کند و طبق برخی نقلها، حتی این عزاداری تا هفت روز ادامه داشت.
ابوالحسنی با اشاره به اینکه اتفاق بعدی پیکی بود که ابن زیاد به مدینه فرستاد تا خبر پیروزی را بدهد و صدای گریه و ناله بلند شد، گفت: پرده بعدی در عزاداری عاشورا اول اربعین است که قاضی طباطبایی از این نظریه دفاع کرده است؛ گرچه برخی نظرشان را قبول ندارند. موضوع دیگر عزاداری ام سلمه است که وقتی خبر شهادت را شنید، لباس مشکی پوشید و والد بنده در کتابی به تاریخ عزاداری و پوشیدن لباس مشکی پرداخته است.
رسمی شدن عزاداری در دوره آل بویه
این نویسنده و پژوهشگر آثار عاشورایی اظهار کرد: عزاداری دیگر در دوره معزالدوله دیلمی است و عزاداری در قلب بغداد رسمی شد. در دوره صفویه هم دولت صفوی از ظرفیت عزاداری برای توسعه شیعه استفاده کرد. بنابراین حرف مرحوم شریعتی را قبول ندارم که عمده عزاداریها از دوره صفویه است، زیرا دستهجات، پوشیدن لباس مشکی، تعطیلی بازار و منقبتخوانی قبل از صفویه هم بود.
وی گفت: نادرشاه افشار از کسانی بود که با فرهنگ شیعه بسیار مبارزه کرد و رسمیت شیعه لغو شد و در دشت مغان یکی از علمای تراز اول را اعدام و عزاداری را ممنوع کرد و شباهت عجیبی بین رضاخان و نادرشاه هست. حتی حذف نام امام علی(ع) از اذان مربوط به دوره نادرشاه است، گرچه او بعدا قبر امام علی(ع) را بازسازی کرد. در دوره قاجار شاهد توسعه عزاداری و نوشتن مقاتل هستیم و عزاداری جنبه تاریخی و سیاسی پیدا کرد.
مرجع : سايت خبری قرآنی