کد مطلب : ۵۰۱۶
غریب پور: خدایا شکر اپرای عاشورا هم به صحنه آمد
وی در این یادداشت خود همچنین آورده است: «چگونه ميتوانم تعزيه را با آب و رنگي تازه، با زباني نو به روي صحنه بياورم؟ چگونه ميتوانم صحراي كربلا را به نمايش بگذارم، چگونه ميتوانم تعزيه را به شعري قابل ديدن مبدل كنم؟ و اكنون اين خواب سي ساله، زبان شبيههاي عروسكي روي صحنه زنده ميشود و من ايمان آوردهام كه روياها و خوابهايي كه از سر باوري عميق و از سر دردي نهفته و همواره باشد، روزي تحقق خواهد يافت. »
غریب پور ادامه می دهد:«امروز اپراي تازهاي خلق شده است. خوانندگان در دستگاههاي موسيقي پر جان و پر خون و پر نيروي ايراني ميخوانند و اين روياي ديگر من است كه تحقق يافته است. نويد اين، از زماني كه اپراي «رستم و سهراب» را روي صحنه بردم، به تماشاگران داده بودم. آن روزها ميگفتم صبر كنيد. بگذاريد اين راه ادامه يابد و در اثر كار و تلاش و خلاقيت اين نيز ميسر خواهد شد و امروز آن خواب آوازهاي ايراني، مويههاي ايراني، شواليه هزاران ساله، آن تعزيههايي كه سي سال در گوشه گوشه و جاي جاي ذهنم لانه كرده بود، به پرواز درآمده است.»
کارگردان «اپراي عاشورا» میگوید: «بهزاد عبدي با موسيقي اثر، خوانندگان با حنجرههاي بينظيرشان، بازيدهندگان گروه تئاتر عروسكي «آران» با عروسكها، صحنهسازان اين گروه با صحنهها و همه در راستاي آن چه كه من با چشم دل ديدهام تجسم ميكنند.»
غريبپور در اين يادداشت اضافه میکند: « ياران من در جاده ای به امتداد عشق با ايماني به پنهاوري ايمان تودههايي كه ايمانشان در كشاكش ايام به رنگ زمان درنميآيد و هنوز كه هنوز است به مظلوميت حسين(ع) ميگريند و از بن جان مويههايشان ظالمان را نشانه ميروند، با من بودهاند تا حماسه عاشورا، تا خواب كسي كه چند بار در طول زندگياش ذوالجناح رها شده در خرابهها و ويرانهها را ديده است، نينوا را در دشت آران و بيدگل ديده است و در كاشان و دامغان و مرغان و حبيبآباد و اصفهان و در جاي جاي ايران در جمع تماشاگران، مبهوت و گريان نظارهگر بوده است به روي صحنه بياورند.»
غریب پور یادداشت خود را اینگونه خاتمه میدهد: «يكايك آنان و تمام كساني كه در تحقق و تجسم اين خواب ياريام دادهاند را تعظيم ميكنم و به آستان معبود سجده ميبرم و ميگويم: "خدايا شكر، اپراي عاشورا هم به روي صحنه آمد."»