کد مطلب : ۸۱۶۲
واصبر نفسك مع الذين يدعون ربهم
مرا با هم بخوانید
علی تهرانی*
قرآن كريم در يك جمله، هم همگاني بودن اين توجه و هم يكي از موارد بروز و ظهور آن را براي خود بشر در اين آية كريمه اشاره فرموده است: «و اذا ركبوا في الفلك دعوالله مخلصين (سورة عنكبوت، آيه ۶۵)»؛ «هنگامي كه در كشتي سوار شوند [و از امواج سهمگين دريا احساس خطر كنند] خداوند را با خلوص و بدون توجه به ديگري صدا ميزنند.»، آنگاه كه احساس خطر كنند، آن هم خطري كه روي روال ظاهري حتمي است و ترفندهاي بشر براي نجات از آن سودي ندارد، آنگاه او را صدا ميزنند، با اعتقاد به اينكه فقط و فقط اوست كه ميتواند آنان را نجات بخشد.
در چنين حالتي اجابت و پاسخگويي خداوند حتمي است؛ چون خداوند در قرآن ميفرمايد: «ادعوني استجب لكم» (سوره غافر، آيه۶۰)؛ «بخوانيد تا اجابت كنم شما را.»
در اين صورت ايراني و عرب، رومي و ترك ندارد؛ هرکس با زبان خودش يعني با زبان فطرتش او را ميخواند و اگر کسي بهجز عرب بخواهد دعاهاي عربي كه از سوي معصوم (ع) رسيده است، بخواند، چون در بسياري از موارد معناي آن را نميداند و شايد غلط هم بخواند، درست است؛ زيرا توجه داريد در ادبيات عربي اگر حركت كلمه تغيير يابد و به اصطلاح، زير و زِبَر شود، معني بهطور کامل فرق ميكند؛ ولي چون گوينده و دعاكننده آن معنا را توجه داشته است، خداوند به همان معنايي كه در دل اوست و بدان توجه دارد، به او پاسخ ميدهد.
در حديثي از امام صادق (ع) چنين آمده است كه رسول خدا (ص) فرمودند: «گاهي کسي بهجز عرب از امت من، قرآن را با همان لهجة غيرعربي خود ميخواند؛ ولي ملائكه آن را با لهجة عربي بالا ميبرند.»
اگرچه از بزرگان ما نقل شده است، دعاي غلط بالا نميرود و البته منظور، تغييرات زير و زِبَر دعاست؛ چون با اين تغيير، معني هم تغيير ميكند، در اين صورت دعايي نامناسب است و بالا نخواهد رفت؛ ولي عارف بزرگوار، مرحوم ابنفهد حلي ميفرمايد: «معناي اين جمله كه فرمودهاند: «ان الدعاء الملحون لايصعد الي الله» نه بدان معني است كه چون غلط خوانده شده و معني تغيير كرده است، بدان توجهي نميشود و خداوند به او پاسخي نميدهد، بلكه آن دعاي نامناسب بالا نميرود؛ ولي خداوند به اقتضاي قصد دعاكننده و موافق با آنچه در دل و قلب اوست -كه هميشه درست است و خط و غلط لفظي در آن معني ندارد- به او پاسخ ميفرمايد.» (عده الداعي،ص ۲۶)
در هر حال، دعا و نيايش به اين معني كه گفتيم، هميشه در ميان همة اقوام بوده و هست، ناگزير ايرانيان نيز كه با تمدن و فرهنگ ديرينة خويش زبان فطرت انساني را درك كردهاند و بر اساس آن نيازهاي خود را با خالق خود در ميان ميگذاشتند، بيشک از ديرباز نيايش داشتهاند.
طبق دستوري كه بزرگان ما فرمودهاند، نيايش بايد به تنهايي و دور از چشم مردم باشد تا مطلوب واقع شود. اين نکته بايد همواره مد نظر قرار گيرد؛ چنانچه در قرآن كريم آمده است: «ادعوا ربكم تضرعاً و خفيه»؛ «پرودگار خود را با حالت زاري و در نهان و دور از چشم ديگران بخوانيد.» (سورة اعراف، آيه ۵۵) قرآن در زمينة دعاي دستهجمعي و در جمع ديگران نيز ميفرمايد: «واصبر نفسك مع الذين يدعون ربهم»؛ «در ميان جمعي كه پروردگار خود را ميخوانند، بمان.» (سوره كهف، آيه ۲۸)
امام صادق (ع) به ابوخالد فرمودند: «هيچ جمعي كه عددشان به ۴۰ نفر برسد، نيست كه در موردي، خداي خود را بخوانند؛ مگر اينكه خداوند پاسخ خواهد داد. اگر ۴۰ نفر نبودند، چهار نفر هم باشند، هركدام ده بار صدا بزنند، پاسخ ميدهد و اگر چهار نفر هم نبودند، يك نفر هم باشد، ۴۰ بار او را بخواند، خداوند عزيز پاسخ او را ميدهد. (عده الداعي، ص ۱۵۷)
يكي ديگر از نكاتي كه در نيايش اهميت دارد، استفاده از اوقات خاص و زمانهاي مخصوص دعاست. البته اين بدان معني نيست كه (نعوذبالله) خداوند در آن زمانها فراغت بيشتري دارد و بهتر به نياز نيايشكننده توجه ميكند، بلكه قرار دادن اوقات خاص براي دعا به دليل اهميتي است كه آن زمانها دارند و خداوند بدان علت در آن زمانها لطف و رحمت بيشتري به بندگانش مبذول ميفرمايد.
براي مثال شب جمعه از زمانهايي است كه به ما دستور نيايش دادهاند؛ حالا در شب جمعه چه لطفي است، خدا ميداند و از سوي ديگر ميتوان گفت، شايد يكي از علتهاي قرار دادن زمانهاي مخصوص براي نيايش اين باشد كه خداوند ميخواهد به بهانههاي گوناگون بندگان را به خود متوجه سازد؛ زيرا هرچه بيشتر به خدا توجه كنند، از گناه و فساد دورتر خواهند بود و در نتيجه وقتي در آن زمان به خدا توجه كردند، خداوند لطف بيشتري ميكند تا بنده نيز تشويق شود و به خدا بيشتر متوجه شود.
در حديثي امام باقر (ع) فرمودند: «خداوند در شب جمعه از بالاي عرش خود تا صبح ندا ميدهد، آيا بندة مومني هست كه براي دين يا دنيايش مرا بخواند تا قبل از طلوع صبح او را پاسخ دهم؟ آيا بندة مؤمني هست كه از گناهانش تا قبل از طلوع صبح به سوي من توبه كند تا من نيز به سوي او «توبه» كنم؟ آيا بندة مؤمني هست كه روزي او تنگ شده باشد و از من تقاضاي زيادي روزي كند تا پيش از طلوع صبح روزياش را زياد كنم و آن را وسعت دهم؟ آيا بندة مؤمن بيماري هست كه تا پيش از طلوع صبح از من تقاضاي شفا كند تا شفايش دهم؟ آيا بندة مؤمن زنداني غمگيني هست كه از من بخواهد، از زندان نجاتش دهم و تا قبل از طلوع صبح خواستهاش را بگويد تا او را از زندان آزاد سازم؟ آيا بندة مؤمن مظلومي هست كه تا قبل از طلوع صبح از من بخواهد حق او را از ظالم بستانم تا او را ياري كنم؟» امام فرمودند: «خداوند مرتب اين جملات را بيان ميفرمايد تا خورشيد طلوع كند.» (عده الداعي،
ص ۴۵)
چون ماه شعبان را پشت سر گذاشتهايم، بد نيست به اين موضوع نيز اشاره كنيم كه يكي از زمانهاي پربركت براي نيايش ماه شعبان و يكي از دعاهاي پرارزش و با محتواي سنگين، مناجات شعبانيه است؛ بهطوري كه بزرگان ما ميگويند، هر دعايي براي هر زماني از سوي ائمة اطهار (ع) رسيده باشد، نشان ميدهد، محتواي آن دعا در آن زمان از سوي خداوند متعال به دعاكننده عطا خواهد شد و در مورد شب نيمة شعبان كه مصادف است با شب ولادت حضرت بقيهالله الاعظم (ارواحناه فداه) روايات زيادي از سوي امامان ما رسيده است؛ از جمله اين حديث كه رسول خدا (ص) فرمودند: «شب نيمه شعبان خوابيده بودم، ناگهان جبرئيل آمد و گفت: «اي محمد، آيا در مثل چنين شبي ميخوابي؟» گفتم: «مگر امشب چه شبي است؟» گفت: «شب نيمه شعبان. برخيز اي محمد» و سپس مرا برپا داشت و با هم به سوي بقيع رفتيم و به من گفت: «سرت را بالا بگير؛ زيرا امشب شبي است كه درهاي آسمان گشوده ميشود و امشب درهاي رحمت، رضوان (خشنودي و خرسندي خداوند)، مغفرت، آمرزش، فضل، توبه، نعمت، جود، بخشش و احسان خداوند باز ميشود...»
حديث مفصل است و در آخر آن ميفرمايد: «جبرئيل به من گفت: «اي محمد امشب را زنده بدار و به امت دستور بده كه آنان نيز امشب را زنده دارند و با عبادت در امشب به خداوند تقرب يابند؛ زيرا امشب شب شريفي است كه بندهاي خدا را نميخواند؛ مگر اينكه جواب داده شود و سائلي سئوال نميكند؛ مگر اينكه به او عطا شود و هيچ استغفار كنندهاي از خدا طلب مغفرت نميكند؛ مگر اينكه مورد غفران حق قرار گيرد و توبهكنندهاي دم از توبه نميزند؛ مگر اينكه لطف خداوند به سوي او برميگردد.»» (المراقبات،ص ۸۰ )
* امام جماعت مسجد هدايت تهران