همایش «اسلام هراسی پس از ۱۱ سپتامبر» برگزار شد
در اين همايش دو روزه كه توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با همكاري سازمان آيسسكو، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، دانشكده روابط بين الملل وزارت امور خارجه و موسسه مطالعاتي ابن سينا روز هاي ۱۴ و ۱۵ مهر ۱۳۸۸برگزار شد بيش از ۲۰ تن از انديشمندان ايراني و خارجي در باره موضوع اسلام هراسي سخنراني کردند.
در مراسم افتتاحيه اين همايش كه در محل سازمان ايراني مجامع بينالمللي برگزار شد دكترعلي صباغيان دبير اين همايش در سخنراني خود گفت اگر چه موضوع اسلام هراسي از يك سو موضوع تاريخي است اما از سوي ديگر يك موضوع جديد است چرا كه در دوران کنونی و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به موازات گسترش روند بیداری اسلامی در غرب تلاشها براي به مشوه جلوه دادن چهره اسلام و نشان دادن تصوير غير واقعي و خشن از اسلام و مسلمانان تشديد شده است.
رئيس پژوهشكده ارتباطات ميان فرهنگي و بين الملل پژوهشگاه فرهنگ،هنر و ارتباطات افزود: در دوران كنوني اسلام هراسان و اسلام ستیزان درکمین نشستهاند تا از هر حادثه و رویدادی خشونت آميزي كه در گوشه و كنار جهان اتفاق ميافتد به عنوان بهانهای برای مقابله با اسلام و مسلمانان استفاده كنند كه طی یک دهه گذشته برخی از حوادث همچون حادثه ۱۱سپتامبر نقش زيادي درتشدید اقدامات اسلام هراسانه و اسلام ستیزانه در کشورهای غربی داشته است.
وي با اشاره به اينكه موضوع اسلام هراسي در غرب در سطوح مختلف فكري، سياسي و رسانهاي مطرح شده گفت: اكنون این موضوع به یک مسئله محوری درکانون توجه دولتها، سیاستمداران و رسانه های غربی تبدیل شده و در عرصه زندگی اجتماعی نیز تبعیضات و محدوديت هاي زیادی برای مسلمان ساکن در كشورهاي غربي در پی داشته است.
دبير همايش«اسلام هراسي پس از واقعه ۱۱سپتامبر علل، روندها و راه حلها» افزود: تاكنون در سطح جهان تلاشهايي از سوي مسلمانان و نیز منصفان و حقجويان از هر دين و آئين برای خنثیسازی این اقدامات اسلام هراسان و اسلام ستيزان انجام شده یا درحال انجام است كه برگزاری همایش«اسلام هراسی پس از ۱۱ سپتامبر: علل،روندها و راه حل ها» گامي در اين مسير تلقي ميشود.
درطي دو روز برگزاري همايش بيش از ۲۰ تن از انديشمندان از كشورهاي ايراني، لبنان،آمريكاي، بوسنياي ، انگليس ، نيوزلند،كانادا ، تركيه و كرواسي مقالات خود را در خصوص ابعاد مختلف پديده اسلام هراسي و اسلام ستيزي ارائه دادند.
تولید دانش وافزایش معرفت و بصیرت درباره علل اسلام هراسی
دبیر كميته علمي همایش«اسلام هراسی پس از ۱۱ سپتامبر: علل،روندها و راه حل ها»نيز هدف از برگزاری این همایش را تولید دانش و افزایش معرفت و بصیرت درباره علل اسلام هراسی و بررسی رویكردهای جدید كشورهای غربی بیان كرد.
دكتر حميد رضا اخوان افزود: هدف همايش حاضر، بررسي علل ظهور و گسترش اسلام هراسي، طرح رهيافتها و نظريههاي جديد، بررسي روند تحولات اسلام هراسي، تبيين نقش دولتها، سياستمداران و رسانههاي غربي در گسترش اسلام هراسي پس از ۱۱ سپتامبر و مقابله با تبعيض و ناشكيباييهاي ناشي از اسلام هراسي عليه مسلمانان در كشورهاي غربي و سرانجام، بررسي چگونگي مقابله و مواجهه جهان اسلام با اين پديده و ارائه راه حلهاست.
وي افزود: بررسی روند اسلام هراسی در جهان، تبیین نقش رسانه ها در اسلام هراسی پس از ۱۱ سپتامبر و ارایه راه حل برای مواجهه جهان اسلام با اسلام ستیزی از دیگر اهداف برگزاری این همایش است.
وي تصریح کرد: موضوع اسلام هراسي داراي پيشينه تاريخي است که پس از فروپاشي شوروي با طرح نظريه تعارض و جنگ تمدنها به اوج رسيد.
پيام مديركل آيسيسكو به همايش اسلام هراسي
مديركل سازمان آموزشي، علمي و فرهنگي اسلامي (آيسسكو) در پيامي به همايش «اسلام هراسي در غرب پس از ۱۱ سپتامبر، علل، روندها و راهحلها»، بر اهميت وحدت در جهان اسلام و در ميان مسلمانان جهان به ويژه آنان كه در غرب ميزيند تاكيد كرد.
رويكرد تمدني به پديده اسلام هراسي
مشاور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و رئيس پژوهشگاه فرهنگ،هنر و ارتباطات در سخنراني خود با عنوان رويكرد تمدتي به پديده اسلام هراسي كه در مراسم افتتاحيه همايش اسلام هراسي ارائه كرد گفت: پس حوادث ۱۱ سپتامبر شاهد افزايش حملات به مسلمانان و همچنين اوج گيري اسلام هراسي در جهان هستيم.
محمدهادي همايون در همايش اسلام هراسي پس از ۱۱سپتامبر افزود: پس از ۱۱ سپتامبر با دو پديده مواجه هستيم که يکي حمله به مرکزيتي است که در شکل گيري تمدن اسلامي نقش اساسي ايفا ميکند و ديگري جلوگيري از اشاعه فرهنگ اسلامي به دست افرادي است که در سرزمينهاي غيراسلامي زندگي ميکنند.
وي اضافه کرد: تمدن اسلامي درحال شکوفايي و گسترش است و عواملي را که براي افزايش و گسترش آن از جمله تحول علمي، مرکزيت تمدني و اشاعه لازم است به خوبي داراست. وی تصریح کرد: پشتوانه هاي قوي ديني و هويت شيعي براي حمایت از اين تمدن بزرگ در اختيار است.
همايون اضافه کرد: عامل ديگري که در اين زمينه موثر است نقش رسانههاست که ميتواند در اشاعه فرهنگ و تمدن اسلامي سهم بزرگي داشته باشند.
وي گفت: فضاي حاکم بر رسانهها به گونهاي است که کشورهاي اسلامي توانايي رقابت چنداني با رسانه هاي کشورهاي غربي را ندارند.
مشاور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي افزود: مهاجران مسلمان ساکن در کشورهاي غربي عاملي براي گسترش اسلام هستند.
همايون اضافه کرد: کشورهاي غربي تلاش دارند با ايجاد محدوديت ها و ممنوعيت هايي براي مسلمانان ساکن اين کشورها، ترسي در آنها ايجاد کنند تا اين افراد به سرزمين هاي خود بازگردند.
بهرهمندي از ظرفيت جهان اسلام براي مواجهه با اسلامهراسي
عضو هيات علمي دانشكده باقرالعلوم(ع) با بيان اينكه پديدهي اسلامهراسي ابعاد گوناگون و آثار فراواني دارد، گفت: مواجهه موثر و مفيد با اسلامهراسي، مستلزم بهرهمندي از تمام توان و ظرفيت جهان اسلام به منظور حركت منسجم براساس تبيين و اخذ راهبرد جامعه است.
حجتالاسلام والمسلمين دكتر محسن قمي با ارائه چكيدهاي از مقاله خود تحت عنوان اسلامهراسي، عوامل و پيامدها خاطرنشان كرد: در اين مقاله به بررسي واژهي اسلامهراسي در زبان انگليسي توجه شده و با مقايسه با واژهي يهودستيزي نشان داده شده است كه چگونه ردپاي حركتهاي ضداسلامي را در همين معادلسازي ميتوان ديد.
وي خاطرنشان كرد: در اين مقاله پيشنهاد شده تا به جاي استفاده از واژه اسلامهراسي از واژهي حركتهاي ضداسلامي استفاده شود.
دكتر قمي در ادامه با اشاره به علل و عوامل زمينهساز بوجود آورندهي اين پديده، تصريح كرد: پنج عامل از مهمترين عوامل زمينهساز پديدهي اسلامهراسي است كه از جملهي آن نزاعهاي ميان اسلام و غرب، تعارض منافع و اختلاف خاستگاههاي ارزشي اسلام و غرب، خلط ميان دين اسلام و وضع كنوني مسلمانان و تلاش صهيونيستها در انتصاب مسووليتهاي نادرست برخي از مسلمانان به اسلام است.
عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي همچنين به بيان اهم ابعاد و آثار و نمودهاي اسلامهراسي اشاره كرد و گفت: نفي يا تشكيك در نبوت پيامبر اسلام(ص)، تفرقهافكني ميان مسلمانان، تلاش براي اشغال نظامي سرزمينهاي اسلامي با رويكرد جنگهاي صليبي، اقدامات گسترده در جهت هجمهي فرهنگي، اشاعهي اسلامهراسي، ماموريت ويژهي سينماي جهاني به ويژه سينماي هاليوود و رسانههاي صهيونيستي و گسترش فعاليتهاي مسيونري و تبليغ مسيحيت از اهم ابعاد اسلامهراسي است.
اين استاد حوزه و دانشگاه يادآور شد: بيگمان ارائهي چهرههاي واقعي اسلام در شناساندن اسلام ناب محمدي(ص) به دنياي غرب نه تنها اسلامهراسي را تضعيف و كمفروغ ميكند، بلكه موجب اسلامهراسي و رشد اسلامخواهي خواهد شد.
قمي تاكيد كرد: دنيا بايد دريابد كه اسلام ديني است كه هم به ابعاد معنوي زندگي بشر و هم به زندگي دنيايي و مادي توجه دارد.
عضو هيات علمي دانشكده باقرالعلوم(ع) با اشاره به اينكه اسلامهراسي واكنش انفعالي غرب در برابر رشد فزايندهي اسلامگرايي و فرهنگ والاي اسلام است، گفت: شايسته است تا غرب به جاي واكنشهاي انفعالي، از فرهنگ و انديشه متعالي اسلام به عنوان يك فرصت براي اصلاح و رشد دنياي غرب سود ببرد.
جلوه جديد اسلامستيزي در غرب پس از واقعه ۱۱ سپتامبر
رييس دانشكده روابط بينالملل وزارت امورخارجه در ارزيابي از اسلامهراسي در غرب، علل و بازيگران آن گفت: پس از واقعه ۱۱ سپتامبر اوجگيري مجدد مفهوم قديمي اسلامستيزي در غرب و به كارگيري خشونت و تهاجم عليه مسلمانان شكل و جلوهي جديدي گرفته است.
دكتر بهادر امينيان روز سه شنبه در همايش «اسلامهراسي پس از ۱۱ سپتامبر» با اشاره به عنوان مقاله خود با عنوان «اسلامهراسي در غرب علل و بازيگران» كه در اين همايش ارائه شده است، خاطرنشان كرد: پس از واقعه ۱۱ سپتامبر، اسلامستيزي در غرب در سطوح مذهبي، اجتماعي و رسانهها نيز گسترش يافته و در سياستها و بيانات دولتي نيز حضور گستردهاي پيدا كرده است.
امينيان در بخش ديگري از مقاله ارائه شده خود تلاشها و برنامههاي اين گروهها را به تفكيك بيان ميكند و همچنين درباره هويت اروپايي، آمريكايي و تعريف آن بر اساس ضديت با اسلام در دههي اخير بحث ميكند.
وي همچنين با طرح مباحثي درباره دلايل گسترش اسلامستيزي با عنوانهاي مباحث و زمينههاي تاريخي، مسائل جمعيتي، اهداف ژئوپلوتيك و ژئواستراتژيك، توطئه و دشمني، واكنش در برابر بيداري اسلامي و هويت اسلامي، بازتاب گسترش خشونت و تحجر به نام اسلام، در نهايت راههاي پيشگيري و مقابله با اسلامستيزي را به عنوان نتيجهي مقاله خود بيان ميكند.
ماهيت استراتژيك اسلامهراسي و آينده مناسبات جهاني
دكتر سيدمحمدكاظم سجادپور هم در اولين روز از همايش «اسلامهراسي پس از ۱۱ سپتامبر» با ارائه چكيدهاي از مقاله خود گفت: اسلامهراسي پديدهاي چند وجهي و شامل ابعاد اعتقادي، فرهنگي، سياسي و استراتژيك است و ترس از اسلام و جوامع اسلامي و مسلماننشين در كنار وجوه مختلف استراتژيك و امنيتي حائز اهميت است.
عضو هيات علمي دانشكده روابط بينالملل وزارت امورخارجه تصريح كرد : اسلامهراسي در كنار وجوه مختلف استراتژيك و امنيتي حائز اهميت بوده و يكي از گفتمانهاي اصلي استراتژيك در جهان به شمار ميرود.
وي افزود: ماهيت استراتژيك اين بحث اثر سرنوشتسازي براي آيندهي مناسبات جهاني در روابط بين كشورهاي غربي، مجموعه كشورهاي مسلماننشين و همچنين چگونگي زندگي جوامع مسلمان مهاجر در سرزمينهاي اروپايي، آمريكايي، استراليا و اقيانوسيه دارد.
وي با درنظر گرفتن برجستگي استراتژيك هراس از اسلام در مقاله خود به بنيادهاي استراتژيك آن توجه كرده و به پرسشهاي زير پاسخ داده است؛
۱- بنيادهاي استراتژيك اسلامهراسي كدام است؟
۲- چگونه اسلام هراسي وارد گفتمانها و رفتارهاي امنيتي غرب شده است؟
۳- مسير آيندهي استراتژيك اين پديده كدام است؟
سجادپور در پاسخ و ارزيابي سوالهاي خود اظهار كرد: تركيبي از علل تاريخي و تغيير در متن سياست بينالمللي در دو دهه گذشته به پيدايش و تشديد اسلامهراسي به عنوان يك پديده استراتژيك و امنيتي انجاميده و تبديل به بخشي از ذهنيت امنيتي غرب شده است و در عين حال تناقضها و تضادهايي را در رفتارهاي استراتژيك ايجاد كرده است.
عضو هيات علمي دانشكده روابط بينالملل وزارت امورخارجه تاكيد كرد: تا زماني كه تهديدانديشي جوامع مسلماننشين بازبيني نشود، اسلامهراسي تبديل به عاملي تهديدزا در روابط بينالمللي و كشورهاي اسلامي خواهد شد.
اين استاد دانشگاه معتقد است: راه برون رفت از بحرانهاي فكري و عملي در اين عرصه مجموعهاي از تغيير نگرشها، سياستها، تدابير و درعين حال پذيرش و مديريت اين واقعيت است كه هراسهاي تاريخي به سرعت قابل دگرگوني نيست.
اسلامهراسي يك توهم قابل اثبات براساس دادههاي ملموس
استاد دانشگاه ويكتوريا در نيوزيلند هم با بيان اينكه برداشت جهان غرب از اسلام در طول اين مدت برداشت غلطي بوده است گفت: جهان غرب با برداشت غلط خود ميخواهد فضاي تاريكي از جهان اسلام نشان دهد.
دكتر آرتور بوهلر طي سخناني در همايش اسلامهراسي پس از ۱۱ سپتامبر خاطرنشان كرد: در ارتباط با اسلامهراسي كه در غرب مطرح ميشود، دو موضوع مورد توجه است؛ يكي اينكه آنها اسلام را دين خشونت و شمشير ميدانند و بحث ديگر در ارتباط با موضوع وضعيت زنان در جهان اسلام است كه در اين ارتباط با اين دو موضوع بدفهمي يا كجفهمي وجود دارد.
وي با بيان اينكه اختلاف و دشمني ميان قبايل، مذاهب، اقوام و ملل همواره وجود داشته است، تصريح كرد: اگر اين دشمني تبديل به هراس و ترس شود خطرناك است.
استاد دانشگاه ويكتوريا در نيوزيلند گفت: درحال حاضر هزاران موشك اتمي در آمريكا آمادهي پرتاب است كه امنيت و صلح جهاني را تهديد ميكند. بنابراين ما همه به عنوان يك انسان سرنوشت واحدي داريم كه بايد بر روي اين مسائل حساس باشيم.
بوهلر با بيان اينكه با بررسي مسالهي اسلامهراسي با رويكرد پزشكي اين موضوع به عنوان يك بيماري محسوب ميشود گفت: اسلامهراسي در غرب در واقع انعكاس احساسات يك گروه به گروه ديگر است كه آنها كارهايي را كه خودشان انجام ميدهند در ديگران ميبينند.
اين استاد تاريخ اسلام اضافه كرد: با اينكه در تاريخ جهان غرب شاهد وقوع جنگهاي صليبي، تفتيش عقايد در اسپانيا و آمريكا و همچنين جنگهاي مذهبي در برخي از كشورهاي اروپايي هستيم، اما اين برداشت از راه دور همچنان نسبت به جهان اسلام وجود دارد و ميخواهد چهرهي خشني از آن ارائه دهد.
وي خاطرنشان كرد: مشكل روانشناختي كه در اين ارتباط وجود دارد اين است كه غربيها خشونت خود را در ديگران ميبينند و منعكس ميكنند.
بوهلر با تاكيد براينكه اسلامهراسي يك توهم است كه براساس دادههاي ملموس قابل اثبات ميباشد، اظهار كرد: رسانهها نيز در اين باره نقش مهمي دارند و رسانههاي غربي سعي ميكنند خشونت آنها را در گروه ديگري ببينند.
هجمه گسترده غرب عليه جهان اسلام
دبير كل كميسيون ملي آيسسكو در جلسه عصر روز سه شنبه همايش «اسلامهراسي پس از ۱۱ سپتامبر، علل ، روندها، راه حلها » درباره «روند تحولات اسلامهراسي، پس از ۱۱ سپتامبر» گفت: امروز جهان اسلام با هجمه گسترده غرب عليه فرهنگ و اعتقاداتش، مواجه است كه اين پديده به نام «اسلامهراسي» مشهور شده است.
دكتر غلامرضا كريمي كه در این همایش سخن ميگفت، افزود: اگرچه اين مفهوم از اواخر دهه ۱۹۸۰ مطرح شد، ولي به لحاظ تاريخي، ذهن اروپاييان مملو از انديشههاي منفي درباره مسلمانان است كه به «اسلامستيزي» شهرت داشته و ريشههاي آن به زمان ظهور اسلام و گسترش چشمگير آن تا سرحدات اروپاي زمان برميگردد، ضمن اين كه تا قبل از چند قرن اخير، اسلام و مسلمانان همواره حالت تهاجمي و برتري در مقابل غرب داشتهاند.
وي افزود: اما در قرون ۱۹ و ۲۰ با حاكم شدن ركود و انفعال در جهان اسلام، نگراني از اسلام در غرب به شدت كاهدش يافت و غرب در حالت تهاجمي قرار گرفت. با تحول ديگري پس از جنگ جهاني دوم، در پي موج گسترده مهاجرت مسلمانان به غرب و شكلگيري جوامع خاص اسلامي در اين كشورها، به ويژه در اواخر دهه ۱۹۷۰ با احياي مجدد و بازيابي هويت اسلامي و اسلام سياسي و به خصوص با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، دوباره احساس ترس از اسلام و مقابله با مسلمانان در غرب شروع شد.
كريمي خاطرنشان كرد: در روند تحولات اسلامهراسي در طول دو دهه اخير، دو نقطه عطف وجود دارد؛ يكي فروپاشي كمونيسم و نظام دوقطبي كه پس از آن تلاش غرب براي تسلط نظام سرمايهداري و جهانيسازي ليبرال – دموكراسي با مقاومت جهان اسلام مواجه شد؛ البته خود غرب هم پس از فروپاشي شوروي، براي حفظ انسجام داخلي خود به بيگانه و دشمن خارجي نياز داشت كه اسلام و حوزه تمدني اسلام را غيريتسازي كرد تا به عنوان «دگر خود» مطرح سازد. طرح تئوري برخورد تمدنها و ضرورت مهار تمدن اسلامي در طول ۱۹۹۰ در اين راستا قابل ارزيابي است و در اين چارچوب فضاسازي منفي عليه اسلام و مسلمانان تشديد شد.
به گفته وي، نقطه عطف ديگر، وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر بود كه با انتساب اين حادثه به اسلامگرايان افراطي، دولتها و رسانه هاي غربي در يك حركت هماهنگ حملههاي گستردهاي را در حوزههايي كه مطرح ميشود، عليه اسلام و مسلمانان آغاز كردند.
دبير كل كميسيون ملي آيسسكو در ادامه به تشديد تبليغات منفي رسانههاي غربي عليه اسلام و مسلمانان پرداخت و گفت: ارائه تصويري غيرواقعي از مسلمانان با تعابيري نظير «مسلمانان خود را برتر از ديگران ميدانند و درصدد حكومت بر كل جهان هستند» ، «قوانين اسلام با حقوق بشر تناقض دارد»، «اسلام ديني خشونتطلب، عصبي و مولد انديشه تروريسم است» ، «اسلام، جهاد، جنگ و خونريزي را مقدس ميداند» و «مسلمانان افرادي بدبين، جداييطلب، گوشهگير و بياعتنا به تغيير و توسعه هستند» از مصاديق اين تبليغات منفي است. آنها همچنين با چاپ كاريكاتور و ساخت فيلم موهن عليه پيامبر اسلام (ص)، دامنزدن به تنفر مذهبي درباره مسلمانان با معرفي اسلام به عنوان دين ضد زن و تلاش براي پيوند دادن اسلام با خشونت و تحجر، تاريك جلوه دادن چهره اسلام، با عنوان مبارزه با تروريسم و تبليغ تصويرهاي پيشساخته منفي درباره مسلمانان عليه اسلام و مسلمانان تبليغ ميكنند.
وي گفت: دولتهاي غربي با مواضع ضداسلامي، تلاش براي اشغال سرزمينهاي اسلامي، فعالسازي تلاشهاي تبشيري در كشورهاي اسلامي، افزايش فعاليتهاي احزاب دست راستي افراطي اروپايي عليه مسلمانان، تشديد برخوردها و نزاعها ميان مسلمانان و تغذيه هراس از اسلام و اسلامگرايي درصدد توسعه سياستهاي اسلامستيزي هستند.
به گفته وي آنها با تشديد برخورد با مسلمانان در اروپا، محدودكردن قوانين مهاجرتي، ايجاد محدوديت در ساخت مساجد، مدارس و مراكز اسلامي، حمله به قبرستانهاي مسلمانان، منع استفاده از حجاب براي زنان مسلمان و حمله به مغازههاي مسلمانان ، آتشزدن عمدي مساجد، به دنبال محدودكردن مسلمانان در اروپا هستند.
كريمي افزود: البته كارهايي از اين نوع مانع رشد اسلامگرايي نشده است، بلكه در تحول جديد موجب تقويت گرايش به اسلام به ويژه در سطح نخبگان كشورهاي غربي شده و ميزان توجه و علاقه به كتابها و منابع اسلامي را نيز تقويت كرده است.
دبير كميسيون ملي آيسسكو همچنين گفت: اگرچه نبايد تلاش افراط گرايان خشن مسلمان در انجام برخي فعاليت هاي تروريستي در غرب را در گسترش اسلامهراسي ناديده گرفت ولي سناريوسازيهاي منفي غربيها عليه اسلام و مسلمانان، به ويژه با حاكميت نئومحافظهكاران در آمريكا در تشديد اين جريان موثر بود؛ اما در شرايط فعلي با حذف اين جريانهاي افراطي، اگرچه موج اسلامهراسي در سطح دولتها و نخبگان كشورهاي اسلامي كاهش يافته، ولي در تحول ديگري موج اسلامهراسي در سطح برخي جنبشهاي اجتماعي و احزاب افراطي در كشورهاي غربي در حال تشديد است كه در نوع خود تا حدي متفاوت از روندهاي قبل است.
تلاش مروجان اسلامهراسي براي فراموشي هويت و تاريخ مسلمانان
دكتر محمد احمد النابلسي، رييس مركز عربي آيندهپژوهي لبنان، با موضوع «اسلامهراسي، جلوه جنون خودبزرگ بيني غرب» مقاله خود را در جلسه عصر روز سه شنبه همايش «اسلامهراسي پس از ۱۱ سپتامبر، علل ، روندها، راه حلها » ارائه كرد.
وي در سخنانش اسلامهراسي را امري غيرمنطقي در غرب خواند و افزود: تبليغات و تهاجمات تبليغاتي و فرهنگي مخالف منطق بوده است. غرب اين را نميداند كه اسلام اعتقادي، يكي بيشتر نيست؛ اما اسلام سياسي در هر جامعهاي متغير است؛ به اين معنا كه اسلام سياسي حزبالله را نميتوان با اسلام سياسي القاعده و حتي اسلام سياسي حماس يكي دانست. اسلام سياسي هر گروه براي خود يك طرح و ايده دارد؛ اما غرب همه اينها را يكي فرض ميكند.
النابلسي در ادامه گفت: كساني در غرب هستند كه ميخواهند بر هراسآميزبودن اسلام تاكيد كنند؛ اما ما بايد در اين زمينه روشنگري كنيم، همچنين غرب بايد بداند استفاده از چنين ابزاري عليه اسلام ميتواند عليه خود او هم استفاده شود؛ يعني ما هم ميتوانيم از همين سلاح عليه غرب بهره بگيريم.
وي در ادامه براي مقابله با اسلامهراسي پيشنهاد كرد يك هيات بينالمللي تشكيل و توسط دولتها و ملتهاي مسلمان پشتيباني شود و تلاش كند ميان مسلمانان ساكن در غرب و مسلمانان ساكن در كشورهاي اسلامي يك هماهنگي و انتقال تجربه ايجاد كند.
النابلسي با توجه به تخصصش كه «پزشكي روانشناسي» است، افزود: ميتوان با افراد غيرنظامي شركتكننده در شكنجههاي زندان گوانتانامو رفتار تحريمآميز داشت و در كل جهان اسلام ميتوان از اين روش عليه كساني كه در ايجاد اسلام هراسي در غرب مداخله دارند، رفتار كرد.
النابلسي به عنوان پيشنهاد سوم از انديشمندان جهان اسلام خواست تا اسلام را با ترجمه كتابهايي در اين زمينه بيشتر به غرب معرفي كنند تا چهره واقعي اسلام در غرب بيشتر نمايان شود.
وي در پايان از مسلمانان خواست از رفتارهاي ذلتبار و ضعيف در برابر غرب پرهيز كنند.
اسلام هراسي در آمريكا
دكتر فواد ايزد عضو هيات علمي دانشكده مطالعات جهان دانشگاه تهران نيز مقاله خود با عنوان اسلام هراسي در آمريكا را با سه محور: سیاستهای اسلام هراسانه دولت آمريکا، توصیفهاي اسلام هراسانه در رسانههای آمريکا و افکار عمومی اسلام هراسانه در آمريکا ارئه كرد.
وي افزود :اسلام هراسی واژهای است که به تعصب یا تبعیض علیه اسلام یا مسلمانان اشاره می کند و بر اساس تعریف موسسه رانیمید تراست ، اسلام هراسی: «ترس و تنفر از اسلام و به دنبال آن ترس و تنفر از همه مسلمانان است». اسلام هراسی به معنای تبعیض علیه مسلمین از طریق محروم کردن آنان از زندگی اجتماعی و اقتصادی است. بر این اساس، اسلام هیچ ارزش مشترکی با سایر فرهنگ ها ندارد، پست تر از غرب است و یک ایدئولوژی سیاسی خشونت آمیز است نه یک دین. به این دلیل، خصومت ضد مسلمانان یک رفتار طبیعی و عادی محسوب می شود حتی در میان کسانی که شايد با سایر اشکال رایج تبعیض مخالفت نمایند. هم اکنون در آمريکا زبان و لحنی که به کارگیری آن در قبال سیاهان و یا یهودیان خشم مردم را به دنبال دارد، اگر در برابر اعراب و مسلمانان استفاده شود، هیچ واکنشی را برنمیانگیزد.
وي با اشاره به اينكه اسلام هراسی در آمريکا شاهد دوره های مختلفی بوده است گفت: فضايی که امروزه مسلمانان آمريکا با آن مواجهند، تا حد زیادی شبیه وضعیتی است که آمريکایی های ژاپنی تبار درجنگ جهانی دوم با آن روبهرو بودند. اسلام ستیزانی همچون «دانیل پایپز» این گونه استدلال می کنند که راه اندازی بازداشتگاه های مخصوص آمريکاییهای ژاپنی تبار، ایده خوبی بود و دولت آمريکا باید به ایجاد چنین مراکزی برای آمريکاییهای مسلمان نیز بیاندیشد. «جان اشکرافت» نیز در زمانی که در دولت بوش دادستان کل آمريکا بود، از راهاندازی بازداشتگاههای ویژه سخن گفت و وزارت امنیت داخلی آمريکا با یکی از شعبههاي شرکت «هالیبرتون» قراردادی ۳۸۵میلیون دلاری در زمینه ساخت بازداشتگاههای فوری، منعقد کرد.
دكتر ايزدي تصريح كرد: «قانون میهن پرستانه آمريکا» که با فاصله اندکی پس از ۱۱ سپتامبر، تصویب شد، توسل به روشهايي همچون بازداشتهای نامحدود و بدون دادرسی، ارائه مدارک مخفی و جلسههاي دادرسی مخفی براي اثبات جرم را جایز دانست و دولت آمريکا براساس یک برنامه ویژه ثبت و ضبط اطلاعات مربوط به مسلمانان مسافر به این کشور، در یک سال از ۱۴۴هزار و ۵۱۳ مسلمان انگشت نگاری و تصویربرداری کرد.
وي افزود: پایه و اساس این سیاستها بر این استدلال نادرست استوار بود که مسلمانان آمريکا به نوعی مسئول حملههاي ۱۱سپتامبر هستند. بنا بر اظهارهاي «مایکل ای رولینس» ، مأمور ویژه سابق «اف بی آی» در امر مقابله با تروریسم: اف بی آی بعد از ۱۱ سپتامبر ۵۰۰ هزار مورد مصاحبه با مسلمانان آمريکا انجام داد، اما نتوانست هیچ سرنخی از حملههاي ۱۱ سپتامبر بیابد.
عضو هيئت علمي دانشگاه مطالعات جهان افزود: سرمنشأ دیگر اسلام هراسي در آمريکا را باید در میان جهت دهندگان به افکار عمومی یافت. به عنوان مثال، مایکل سویج که برنامه رادیويي وی در هفته حدود ۸ میلیون شنونده دارد، این جملهها را در برنامه ۷ فوریه ۲۰۰۷ خود بیان میکند: «وقتی زنی را میبینم که با چادر رفت و آمد میکند، گویی یک نازی منفوری را میبینم که میخواهد گردنت را ببرد و بچههایت را بکشد». او سپس آمريکاییها را به کشتن صد میلیون مسلمان فرا خواند: «مردم از اینکه میبینند آمريکا در مقابل این روانیهای مسلمان از خود نقطه ضعف نشان میدهد، دلمردهاند. آنها میگویند یک میلیارد از این آدمها هستند؛ من میگویم، بنابراین صد میلیون از اینها را بکشید، آن وقت میماند نهصد میلیون از آنها. منظورم این است که آیا ترجیح میدهید خودتان بمیرید یا میخواهید آنها بمیرند؟ منظورم این است که کی میخواهید بیدار شوید؟ آیا میخواهید که ما از صفحه روزگار محو شویم یا بمیریم؟ یا ترجیح میدهید که آنها محو شوند و بمیرند؟ به همین دلیل شما دیر یا زود باید این انتخاب را انجام دهید».
وی با بيان اينكه موضوع اسلام هراسی در آمريکا رابطه نزدیکی با موضوع شرق شناسی در بین نخبگان سیاسی، مطبوعاتی و اجتماعی آمريکایی دارد افزود: محققاني چون ادوارد سعيد (۱۹۷۸، ۱۹۸۱، ۱۹۹۴)، سردار (۱۹۹۹)، كريم (۲۰۰۰) و ليتل (۲۰۰۲) نشان ميدهند كه شرقشناسي، ايدئولوژي مسلط در روابط غرب با جهان اسلام است. شرقشناسي روايتي واقعنما را بهكار ميگيرد كه در آن واقعيتِ متفاوت اجتماعي و فرهنگي از شرق بديهي انگاشته ميشود؛ واقعيتي كه متفاوت از همتاي غربي آن است. اين روايت با تلاش شرقشناسان كشف گرديده و درست بودن آن بديهي انگاشته ميشود.
وي گفت: به عنوان نمونه كريم اظهار ميدارد كه در دوره بعد از جنگ سرد، روايتهاي رسانهاي اسلام را به عنوان سرچشمه بيثباتي كشورهاي جهان سوم و تخطي عليه نظم جديد جهاني نمايش ميدهند. كريم تكرار تصاوير شرقشناسانه از اسلام و مسلمانان را در رسانههاي آمريکایی نشان ميدهد و اظهار ميكند تصوير از اسلام بهمثابه يك تهديد، به گفتمان مسلط آمريکا بدل شده است.
اسلامهراسي و واقعيات نوين جامعه
همچنين در اين جلسه دكتر نصرت عيسانويچ استاد دانشگاه زنيتساي بوسني و هرزگوين درباره «اسلامهراسي و واقعيات نوين جامعه» به ايراد سخن پرداخت.
به گزارش ايسنا وي اين پرسش را طرح كرد كه آيا اسلامهراسي جزئي از يك طرح كلي است كه ديگران آن را مطرح كرده اند؟ و در پاسخ گفت: واقعيت اين است كه اسلامهراسي يك ترس است كه تا حدودي با واقعيتهاي موجود غيرمنطقي به نظر ميرسد. مسلمانان قرنهاست با جوامع مسيحي مرز مشترك دارند و درگيريهاي فراواني با هم داشتهاند. غرب امروز مي ترسد مبادا آن مبارزات بين مسلمانان و مسيحيها دوباره تكرار شود؛ به ويژه اين ترس با وجود گسترش روزافزون مسلمانان و جوان بودن جوامع اسلامي افزايش يافته است. غرب ميترسد جمعيت مسلمانان از مسيحيها بيشتر شود.
وي افزود: اسلامهراسي پايه و اساس ديني ندارد و كساني كه اين مساله را ترويج ميكنند ميخواهند در اسلام انحراف ايجاد كنند. آنها تلاش ميكنند مسلمانان هويت و تاريخ خود را فراموش كنند و اين را حتي ميخواهند به مسلمانان القا كنند كه اسلام منشاء شرارت و خطر است.
اين استاد دانشگاه زنيتساي بوسني و هرزگوين همچنين گفت: از زمان روم باستان تا كنون مسلمانان در اروپا شهروند درجه دو محسوب ميشدند؛ اما روي ديگر داستان اين است كه ما بايد اسلام واقعي را به جهان عرضه كنيم و اين كه كدام اسلام در غرب شناخته شود به رفتار ما بستگي دارد. پس از حادثه يازده سپتامبر غرب بيشتر خود را به مسلمانان نشان داد . بسياري از نظريهپردازان غرب به دنبال ايجاد جو دشمني ميان مسلمانان و جوامع غربي هستند. آنها ميخواهند چيزي شبيه خطر شوروي كه در غرب پيش از اين وجود داشت ، از مسلمانان و اسلام بسازند؛ چنانكه پس از يازده سپتامبر هجمههاي آنها عليه مسلمانان بيشتر شده است. عدهاي در غرب به دنبال ايجاد شبكه جنگ عليه مسلمانان هستند و فشارهايشان از قبل از يازده سپتامبر شروع شده است.
وي در ادامه بر ارتباط با دانشمندان و سياستمداراني كه خط دشمني با اسلام را دنبال نميكنند تاكيد كرد و افزود: افرادي مانند هانري كربن كه سر ستيز با اسلام نداشتند و حتي مدتي در ايران زندگي كردند در غرب كم نيستند، ما بايد با آنها وارد تعامل شويم. سرنوشت مسلمانان و غربيها به هم گره خورده است و بسياري از انديشمندان غربي با نگاه سلطهگرايانه غرب مخالفند. وي در پايان گفت: ما هم نبايد به غرب به عنوان يك پديده منفي نگاه كنيم؛ چون غرب نكات مثبت هم دارد و بايد به آن توجه كرد. در اين صورت ميتوان بر مشكلات ايجادشده بين دنياي اسلام و غرب غلبه كرد.