کد مطلب : ۲۴۰۶۲
چند نکته درباره واکنش به اتفاق فرودگاه جده
حسامالدین قاموس مقدم
چند روزیست خبر «تعرض دو مامور فرودگاه جده به دو نوجوان عمرهگزار ایرانی» در سطح گستردهای منتشر شده که علاوه بر واکنشهای رسمی، واکنشهای زیادی را در سطح شبکههای اجتماعی و محافل غیررسمی در پی داشته است.
حسامالدین قاموس مقدم، خبرنگار و کارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی با این مقدمه در ایسنا نوشت: در لزوم واکنش جدی به این اقدام مجرمانه و پیگیریهای قانونی، هیچ تردیدی وجود ندارد اما حواشی این ماجرا و نحوه مواجهه ما با این موضوع دربردارنده نکات مهمی است:
۱. این ماجرا نیز مانند صدها ماجرای کاملا جدی در کشور ما به سرعت رنگ طنز و هجو و جوک به خود گرفت؛ جوکهایی که مضمون آنها کاملا مشخص است و جز خندیدن لحظهای، هیچ دستاورد دیگری ندارد. سازندگان این جوکها و انتشاردهندگان آن از این موضوع غافلند که بدون شک، این مطالب هجو به رویت خود این دو نوجوان بیگناه یا بستگان و والدین آنها نیز میرسد. اگر لحظهای خود را جای این افراد قرار دهیم، میبینیم که درد و رنج ما اسباب خنده و شادی هموطنانمان شده است. آیا جوکها و خندههای ما در چنین وضعیتی، کمکی به قربانیان این حادثه یا خانوادههای آنان میکند یا آلام آنان را افزایش میدهد؟
۲. فارغ از لزوم پیگیری جدی این ماجرا نباید از یاد ببریم که رویکرد دین مبین اسلام پیرامون جرایم منافی عفت، یک رویکرد کاملا کتمانی است. این رویکرد به دو جهت بسیار صحیح، عقلانی و منطقی به نظر میرسد؛ اولا با اتخاذ این رویکرد، آبروی اطراف قضیه و بهویژه قربانیان، حفظ میشود و ثانیا باز کردن ماجرا و پرداختن به آن در سطح عام و رسانهای به نوعی اشاعه منکر به شمار میآید. در قضیه اخیر، همه ما دست به دست هم دادیم تا در مقابل این رویکرد کتمانی بایستیم و بالاتر از شرع و قانون، دچار هیجاناتی بشویم تا جایی که حتی شایعه خودکشی یکی از این دو نوجوان نیز منتشر شد که البته خوشبختانه این خبر تایید نشد. اما هیچ بعید نیست که با ادامه واکنشهای غیرمنطقی ما چنین اتفاقی رخ دهد. باید متوجه این موضوع باشیم که با پرداختن بیش از حد به این داستان، داریم به این دو نوجوان ایرانی برچسب «مفعول بودن» میزنیم و بعد از تمام شدن دلسوزیهای بعضا ظاهری و متاسفانه قهقهههایمان، این دو نوجوان هستند که با برچسبهای هجوآلود ما باید به زندگی خود ادامه دهند.
۳. در جریان این ماجرا، یک نکته آزاردهنده دیگر هم وجود دارد. آن هم اینکه بسیاری از ما، چنین اقدام مجرمانهای را مستمسکی برای تحقیر یک قومیت قرار دادهایم. حجم پیامهای ضد عربی در شبکههای اجتماعی رو به گسترش است؛ غافل از اینکه فقط به اتباع عربستان سعودی یا کشورهای حاشیه خلیج فارس «عرب» نمیگویند، بلکه در سرزمین ما بهویژه در استان خوزستان و خطه جنوب هم اعراب زیادی زندگی میکنند که هموطن ما هستند و ما قلبا به آنها ارادت داریم و علاقهمندیم. علاوه بر این، پیامبر و ائمه اطهار نیز همگی عرب بودهاند و جمعیت زیادی از سادات شریف نیز در همین مرز و بوم زندگی میکنند که از سلاله پاک نبی اکرم (ص) هستند و به نوعی ریشههای عربی دارند. آیا عمل دو جاهل از یک قوم بزرگ را باید به پای تمام آن قوم نوشت و با سوءاستفاده از رنجی که بر دو هموطن ما رفته است، کاری کنیم که بخش زیادی از هموطنان ما، بزرگان دینی ما و افرادی از این قوم که در سراسر جهان زندگی میکنند و قطعا انسانهای شریفی هستند، مورد اهانت قرار گیرند؟
۴. برخی دیگر از ما، چنین حادثهای را دستاویزی برای تاختن به باورهای دینی نظیر زیارت بیتالله الحرام قرار دادهایم. نباید فراموش کنیم که بیست و اندی سال قبل، کشتار فجیعی در حرم امن الهی از سوی آل سعود رخ داد که جمع زیادی از هموطنان ما کشته شدند و آن روز در تقویم رسمی کشور به عنوان «جمعه خونین» ثبت شد. اگر قرار بود با منطق امروزمان با آن حادثه مواجه شویم، امروز دیگر نامی از کعبه و مکه و مدینه و حج و عمره نباید در مملکت ما برده میشد. در حالی که باز هم باید یادآوری کرد که اقدام دو مجرم، ربطی به مکه و خدا و پیغمبر ندارد و واکنش به تعرض به دو ایرانی نباید خود موجب تعرض به باورهای دینی شود. البته این امر، متفاوت از تصمیمات مسئولان برای لغو احتمالی سفرهای عمره است که در واقع بخشی از واکنش رسمی ایران به شمار میآید.
با توجه به این چهار نکته، بهتر است واکنشها و رفتار خود را در برابر اتفاقاتی نظیر این حادثه تلخ، مدیریت کنیم و یادمان باشد که اثبات ایرانی بودن و جاری بودن خون ایرانی در رگهای ما یا افتخاراتی از این دست، با انتشار و بازانتشار مطالبی کاملا خلاف فرهنگ و تمدن بزرگ ایران به دست نمیآید؛ بلکه این منطق، ادب و عقل ایرانی است که هویت ایرانی ما را استوار میسازد.
از سوی دیگر، با توجه به تحولات اخیر سیاسی در یمن و با توجه به روابط ایران و عربستان در ایام اخیر، لازم است احتمال سیاسی بودن حادثه فرودگاه جده را هم دور از ذهن ندانیم و ضمن ابراز احساسات پاک ملی خود، تلاش کنیم که بازیگر صحنهگردانیهای سیاسی نشویم. بر همین مبنا شایسته است که با دوراندیشی و هوشمندی، به واکنشهای مراجع معظم تقلید و ائمه محترم جمعه و همچنین اقدامات رسمی وزارت امور خارجه، سازمان حج و زیارت و مجلس شورای اسلامی اعتماد کنیم تا این مساله از مجاری قانونی خود مورد پیگیری قرار گیرد.
حسامالدین قاموس مقدم، خبرنگار و کارشناس ارشد حقوق جزا و جرمشناسی با این مقدمه در ایسنا نوشت: در لزوم واکنش جدی به این اقدام مجرمانه و پیگیریهای قانونی، هیچ تردیدی وجود ندارد اما حواشی این ماجرا و نحوه مواجهه ما با این موضوع دربردارنده نکات مهمی است:
۱. این ماجرا نیز مانند صدها ماجرای کاملا جدی در کشور ما به سرعت رنگ طنز و هجو و جوک به خود گرفت؛ جوکهایی که مضمون آنها کاملا مشخص است و جز خندیدن لحظهای، هیچ دستاورد دیگری ندارد. سازندگان این جوکها و انتشاردهندگان آن از این موضوع غافلند که بدون شک، این مطالب هجو به رویت خود این دو نوجوان بیگناه یا بستگان و والدین آنها نیز میرسد. اگر لحظهای خود را جای این افراد قرار دهیم، میبینیم که درد و رنج ما اسباب خنده و شادی هموطنانمان شده است. آیا جوکها و خندههای ما در چنین وضعیتی، کمکی به قربانیان این حادثه یا خانوادههای آنان میکند یا آلام آنان را افزایش میدهد؟
۲. فارغ از لزوم پیگیری جدی این ماجرا نباید از یاد ببریم که رویکرد دین مبین اسلام پیرامون جرایم منافی عفت، یک رویکرد کاملا کتمانی است. این رویکرد به دو جهت بسیار صحیح، عقلانی و منطقی به نظر میرسد؛ اولا با اتخاذ این رویکرد، آبروی اطراف قضیه و بهویژه قربانیان، حفظ میشود و ثانیا باز کردن ماجرا و پرداختن به آن در سطح عام و رسانهای به نوعی اشاعه منکر به شمار میآید. در قضیه اخیر، همه ما دست به دست هم دادیم تا در مقابل این رویکرد کتمانی بایستیم و بالاتر از شرع و قانون، دچار هیجاناتی بشویم تا جایی که حتی شایعه خودکشی یکی از این دو نوجوان نیز منتشر شد که البته خوشبختانه این خبر تایید نشد. اما هیچ بعید نیست که با ادامه واکنشهای غیرمنطقی ما چنین اتفاقی رخ دهد. باید متوجه این موضوع باشیم که با پرداختن بیش از حد به این داستان، داریم به این دو نوجوان ایرانی برچسب «مفعول بودن» میزنیم و بعد از تمام شدن دلسوزیهای بعضا ظاهری و متاسفانه قهقهههایمان، این دو نوجوان هستند که با برچسبهای هجوآلود ما باید به زندگی خود ادامه دهند.
۳. در جریان این ماجرا، یک نکته آزاردهنده دیگر هم وجود دارد. آن هم اینکه بسیاری از ما، چنین اقدام مجرمانهای را مستمسکی برای تحقیر یک قومیت قرار دادهایم. حجم پیامهای ضد عربی در شبکههای اجتماعی رو به گسترش است؛ غافل از اینکه فقط به اتباع عربستان سعودی یا کشورهای حاشیه خلیج فارس «عرب» نمیگویند، بلکه در سرزمین ما بهویژه در استان خوزستان و خطه جنوب هم اعراب زیادی زندگی میکنند که هموطن ما هستند و ما قلبا به آنها ارادت داریم و علاقهمندیم. علاوه بر این، پیامبر و ائمه اطهار نیز همگی عرب بودهاند و جمعیت زیادی از سادات شریف نیز در همین مرز و بوم زندگی میکنند که از سلاله پاک نبی اکرم (ص) هستند و به نوعی ریشههای عربی دارند. آیا عمل دو جاهل از یک قوم بزرگ را باید به پای تمام آن قوم نوشت و با سوءاستفاده از رنجی که بر دو هموطن ما رفته است، کاری کنیم که بخش زیادی از هموطنان ما، بزرگان دینی ما و افرادی از این قوم که در سراسر جهان زندگی میکنند و قطعا انسانهای شریفی هستند، مورد اهانت قرار گیرند؟
۴. برخی دیگر از ما، چنین حادثهای را دستاویزی برای تاختن به باورهای دینی نظیر زیارت بیتالله الحرام قرار دادهایم. نباید فراموش کنیم که بیست و اندی سال قبل، کشتار فجیعی در حرم امن الهی از سوی آل سعود رخ داد که جمع زیادی از هموطنان ما کشته شدند و آن روز در تقویم رسمی کشور به عنوان «جمعه خونین» ثبت شد. اگر قرار بود با منطق امروزمان با آن حادثه مواجه شویم، امروز دیگر نامی از کعبه و مکه و مدینه و حج و عمره نباید در مملکت ما برده میشد. در حالی که باز هم باید یادآوری کرد که اقدام دو مجرم، ربطی به مکه و خدا و پیغمبر ندارد و واکنش به تعرض به دو ایرانی نباید خود موجب تعرض به باورهای دینی شود. البته این امر، متفاوت از تصمیمات مسئولان برای لغو احتمالی سفرهای عمره است که در واقع بخشی از واکنش رسمی ایران به شمار میآید.
با توجه به این چهار نکته، بهتر است واکنشها و رفتار خود را در برابر اتفاقاتی نظیر این حادثه تلخ، مدیریت کنیم و یادمان باشد که اثبات ایرانی بودن و جاری بودن خون ایرانی در رگهای ما یا افتخاراتی از این دست، با انتشار و بازانتشار مطالبی کاملا خلاف فرهنگ و تمدن بزرگ ایران به دست نمیآید؛ بلکه این منطق، ادب و عقل ایرانی است که هویت ایرانی ما را استوار میسازد.
از سوی دیگر، با توجه به تحولات اخیر سیاسی در یمن و با توجه به روابط ایران و عربستان در ایام اخیر، لازم است احتمال سیاسی بودن حادثه فرودگاه جده را هم دور از ذهن ندانیم و ضمن ابراز احساسات پاک ملی خود، تلاش کنیم که بازیگر صحنهگردانیهای سیاسی نشویم. بر همین مبنا شایسته است که با دوراندیشی و هوشمندی، به واکنشهای مراجع معظم تقلید و ائمه محترم جمعه و همچنین اقدامات رسمی وزارت امور خارجه، سازمان حج و زیارت و مجلس شورای اسلامی اعتماد کنیم تا این مساله از مجاری قانونی خود مورد پیگیری قرار گیرد.
مرجع : ایسنا