تاریخ انتشار
شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۰۵
۰
کد مطلب : ۲۵۷۱۹

منشور مداحی از منظر رهبر معظم انقلاب

قاسم صفایی‌‌نژاد
منشور مداحی از منظر رهبر معظم انقلاب
در این یادداشت سعی کرده‌ایم تا اهمیت مداحی، وظایف و شرایط مداح و هم‌چنین آفات مداحی را از منظر رهبری جست‌وجو کنیم تا مطمئن‌تر به سر منزل مقصود برسیم.

اهمیت مداحی

* جریان عاطفی تشیع

- از اولِ تاریخ تشیع تا امروز، یک عنصر اصلى و اساسى در تشیع و جریان تشیع، همین جریان عاطفى است.

- البته عاطفه‌ى متکى به منطق، عاطفه‌ى متکى به حقیقت، نه عاطفه‌ى پوچ؛

- لذا شما در قرآن هم ملاحظه می‌کنید که اجر رسالت، محبت و مودت در قربى است [که ...]؛ «قل لا اسئلکم علیه اجرا الّا المودّة فى القربى». این خیلى نکته‌ى مهمى است که باید به آن توجه داشت.

- خدشه‌دار کردن این محبت به هر شکلى و به هر صورتى، خیانت به جریان عظیم محبت اهل‌بیت و پیروى اهل‌بیت است. این محبت را باید حفظ کنید.

- لذا شما مى‌بینید در دوران ائمه(علیهم‌السّلام) این همه محدثین، این همه شاگردان آگاه و فقهاى بزرگ در خدمت امام صادق(علیه‌السّلام)، امام باقر(علیه‌السّلام) و ائمه‌ى دیگر بودند، معارف را نقل کردند، احکام را نقل کردند، شرایع را نقل کردند، اخلاقیات را نقل کردند، شنیدند و نقل و ثبت کردند؛ اما در کنار همه‌ى این‌ها، باز وقتى انسان درست نگاه می‌کند، مى‌بیند نگاه به دعبل خزاعى است، نگاه به سید حمیرى است، نگاه به کمیت بن زید اسدى است. در حالى که امثال زراره و محمدبن‌مسلم و بزرگانى از این قبیل در دستگاه ائمه(علیهم‌السّلام) هستند، اما امام رضا(علیه‌السّلام) دعبل را می‌نوازد؛ امام صادق(علیه‌والسّلام) سید حمیرى را مورد توجه و محبت قرار می‌دهد؛ این به خاطر این است که آن جنبه‌ى ارتباط عاطفى و محبت‌آمیز، در شعر شاعران، مدح مادحان و ذکر ذاکران، به نحو اتمّ و اوفى وجود دارد، اما در دیگر جاها وجود ندارد یا اگر هست، ضعیف است؛ یا این جورى بگوییم، تأثیرگذارى آن ضعیف است. شعر، مدح، ذکر، این نقش را در تاریخ تشیع دارد.

- من می‌خواهم این را عرض بکنم به شما برادران عزیزى که ذاکر اهل‌بیت هستید و در سلسله‌ى مداحان و جامعه‌ى مداحان و ذاکران اهل‌بیت قرار دارید. این کار، کار شریفى است؛ کار ارزشمندى است، در بقاى تشیع، در حفظ ایمان شیعى و معرفت شیعى و پیروى از اهل‌بیت(علیهم‌السّلام) نقش‌آفرین است، این را قدر بدانید.

- گاهى یک بیت شعرى که شما می‌خوانید، از یک ساعت بحث مستدل یک گوینده‌ى ماهر تأثیرش در دل‌ها بیش‌تر است. خب، این خیلى ظرفیت بزرگى است؛ از این ظرفیت باید خوب استفاده کرد.

- می‌توان با این امکان، با این ظرفیت عظیم، معارف اهل‌بیت را به کمک جنبه‌هاى عاطفى تا اعماق دل مردمِ چهار گوشه‌ى این کشور برد و آن را تعمیق بخشید؛ این چیز کمى نیست.

- ما امروز به این احتیاج داریم، همیشه احتیاج داریم. ما احتیاج داریم که ایمان‌هایمان مستحکم بشود، پایه‌هاى روشن پیدا کند، ثبات و ماندگارى پیدا کند، امواج گوناگونِ تبلیغات دشمن ما را تکان ندهد؛ ما همیشه به این احتیاج داریم.

- امروز دشمنان حقیقت، دشمنان اسلام، دشمنان معرفت اهل‌بیت(علیهم‌السّلام) با ابزارهاى کارآمد وارد میدان شده‌اند. امروز مسلح‌تر از همیشه‌اند، انواع و اقسام شیوه‌ها را به کار می‌گیرند تا این جامعه‌اى را که امروز به حق قیام کرده است و دنیاى اسلام را متوجه خود کرده و پنجه‌هاى پلید استکبار را تضعیف کرده - یعنى جامعه‌ى جمهورى اسلامى، جامعه‌ى ایران اسلامى - تضعیف کنند، توانایى‌اش را کم کنند، آبرویش را در نزد ملت‌هاى مسلمان، در نزد امت اسلامى از بین ببرند، دنبال این چیزهایند؛

- این دشمن‌ها امروز درصدد این هستند که ملت ایران را از محتواى برانگیزاننده‌ى آن - که همین ایمان روشنِ مستدل باشد - خالى کنند.

- انواع شیوه‌ها را به کار می‌برند. ترویج‌هاى باطل می‌کنند. سرگرمى درست می‌کنند. سرگرمى‌هاى فکرى درست می‌کنند. سرگرمى‌هاى شهوانى درست می‌کنند. سرگرمى‌هاى سیاسى درست می‌کنند. فتنه درست می‌کنند؛ این‌ها همه یک سیاست است.

- در مقابل این‌ها چه کار باید کرد؟ باید این ایمان را که مایه‌ى قیام و ایستادگى و ثبات ملت ایران است، تقویت کرد.

- یکى از عواملى که می‌تواند این کار بزرگ را انجام دهد، همین گسترش معارف اسلامى، معنوى و انقلابى به شکل روشن و پراکندن هرچه بیش‌تر محبت اهل‌بیت در دل‌ها و در روح‌هاى انسان‌هاست؛ این مسؤولیتى است که امروز همه‌ى ما داریم؛ مداحان هم بخشى از این مسؤولیت را دارند که بخش مهمى هم هست.

* مداحان وصل کننده‌ی حلقه‌ی عمل و محبت هستند

- شما مداحان و گویندگان فضایل اهل‌بیت(علیه‌السلام)، بهترین کسانى هستید که مى‌توانید حلقه‌ى عمل را به حلقه‌ى محبت وصل کنید و یک سلسله و زنجیره‌ى واقعى به وجود بیاورید.

- تا کسى اهل محبت نباشد، قاعدتاً وارد این وادى‌اى که شما هستید، نمى‌شود. آن کسى که قدم در این وادى مى‌گذارد، لابد مایه‌ى محبت و استعداد و قابلیتى در او هست.

- آن چه وظیفه‌ى هر انسانى است، این است که سرمایه‌ها را زیاد کند. سعى کنید این سرمایه‌ى محبت و معرفت زیاد بشود. هر کس در هر سطحى که هست، باید خودش را بالا بکشد؛ والّا تمام مى‌شود. برادران! این سرمایه‌هاى معنوى هم مثل سرمایه‌هاى مادى است که گاهى تمام مى‌شود. اگر به آن اضافه نکردید، تمام خواهد شد.

- ما باید خودمان از درون پالایش بشویم.

- آن چه که مى‌خواهم عرض بکنم، این است که چند موضوع را در هر برهه‌اى از زمان در نظر بگیرید و در خلال اشعارى که به مناسبت مدح یا مصیبت و یا نصیحت براى مردم مى‌خوانید، این مطلب را هم در جامعه بپراکنید.

- مردم محبتى دارند که بایستى بر اثر خواندن و گفتن شما، عمیق و ریشه‌دار و تند و آتشین و برافروخته بشود.

- حفظ و تقویت پیوند عاشقانه‌ی مردم با ائمه

- عاطفه‌ى مردم ما و پیوندشان با ائمه(علیهم‌السّلام) و عشقشان که در شادى آن‌ها حقیقتاً شاد مى‌شوند و در عزاى آن‌ها حقیقتاً محزون و غمگین مى‌شوند، چیز بسیار مهمى است.

- حفظ و تقویت و پالودن و پیراستن و جهت دادن و هدایت این، بر عهده‌ى کسانى از برگزیدگان - از جمله همین سلسله‌ى محترم مداحان که داراى این منصب عالى هستند - مى‌باشد.

* منبر مداحی از با شرافت‌ترین منبرهاست

- من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم. تمجید از فاطمه‌ى زهرا(سلام‌الله) نتیجه‌اش باید این باشد.

- شما برادران عزیز مداح کسانى هستید که از زبان و حنجره‌ى شما امواج نورانى و معطر مدیحه‌ى دختر پیغمبر و ائمه‌ى هدى(علیهم‌السّلام) ساطع مى‌شود و در دل مخاطبانتان مى‌نشیند، این خیلى ارزش است.

- رتبت مداحى و منبر مداحى یکى از با شرافت‌ترین رتبه‌ها و منبرهاست.

- امروز هم بحمداللَّه اقبال مردم و جوان‌ها به نواى مداحان، اقبال خوبى است. مى‌بینید مردم، استقبال مى‌کنند، علاقه نشان مى‌دهند، اجتماع مى‌کنند، صحبت مى‌کنند، پول مى‌دهند؛ این یک موقعیت است. موقعیت وقتى حساس شد، وظیفه[اش] حساس و خطیر مى‌شود.

- مداح‌ها بدانند چه مى‌خوانند و چه مى‌گویند. صداى خوش، آهنگ قشنگ، موقعیت ممتاز، تریبون خوب، اقبال فراوان؛ امروز هم که جوان‌ها بحمداللَّه جامعه و کشور ما را با صفاى دلِ خودشان مصفا کرده‌اند - این همه جوان در این کشور وجود دارد- همه متوجه شماست. شما چه مى‌خواهید به مردم بدهید؟ این‌که من همیشه روى آن چه مى‌خوانید و آن‌چنان که مى‌خوانید - در جلسه‌ى مداح‌ها و با افراد گوناگون - تأکید مى‌کنم، به‌خاطر این حساسیت است.

وظایف مداحی

* تبیین، مانع از پوشاندن خورشید حقیقت می‌شود

- امروز مثل خیلى از دوران‌هاى دیگر تاریخ، ما - جریان ولایت و دوستداران ائمه(علیهم‌السّلام)- به تبیین احتیاج داریم؛ گفتن، بیان کردن، روشن کردن و حقایق را در معرض بینایى و دانایى انسان‌ها قرار دادن.

- اگر اهمیتِ تبیین نبود، امام صادق(علیه‌السلام) شاعرى مثل «کُمیْت» را آن گونه مورد عنایت قرار نمى‌داد یا امام هشتم(علیه‌السّلام) «دِعبل» را؛ یا امام چهارم(علیه‌السّلام)، «فرزدق» را. شعراى معروفى که شما اسم‌هایشان را شنیده‌اید - مثل فرزدق، کُمیْت و دیگران – این‌ها سلمان زمان خودشان نبودند، این‌ها در مقایسه‌ى با اصحاب عالى‌مقام ائمه، خیلى متوسط بودند. نه معرفتشان به قدر معرفت «زراره» و «محمدبن‌مسلم» و امثال این‌ها بود؛ نه فعالیتشان در محیط اهل بیت زیاد بود. اما شما مى‌بینید امام از این‌ها تجلیلى مى‌کند که از خیلى از اصحاب بزرگوار خودش نمى‌کند؛ چرا؟ به‌خاطر تبیین. چون این‌ها در یک جا حرفى زدند و نکته‌اى را روشن کردند که مثل خورشیدى بر ذهن‌ها و دل‌ها تابیده و حقیقتى را براى مردم روشن کرده است.

- این‌ که فرمودند: «من قال فینا شعراً و بکى أو أبکى وجب له الجنّة» - کسى شعرى درباره‌ى ما بگوید و چشمى را بگریاند، بهشت بر او واجب مى‌شود - معنایش چیست؟ معنایش این است که بهشت را ارزان کرده‌اند؟ بهشتى که این همه باید عبادت کرد تا به آن رسید، آیا آن را این‌ طور دم دستى کرده‌اند؟ یا نه؛ آن کار، آن شعر گفتن و تسخیر دل با آن شعر و انتقال یک مطلب در آن روز، آن‌ قدر مهم بوده که به خاطر آن اهمیت، جا داشته است که در مقابل یک بیت شعرى که این‌گونه تأثیر مى‌گذارد، بهشت را به او وعده دهند. هر وقت شعر شما این اثر را داشته باشد، بدون برو برگرد، همان وعده‌ى بهشت در مقابلش وجود دارد. این یک محاسبه‌ى کاملاً منطقى و روشن است.

- در زمان ما که شما مى‌خواهید شعر بگویید یا شعر بخوانید و مایلید در مقابلش اجر و منزلت «دِعبل» و «فرزدق» را هم داشته باشید، راهش چیست؟ راهش این است که همان خلأیى را که آن روز «دِعبل» یا «فرزدق» یا «کُمیْت» یا بقیه‌ى شعراى اهل بیت با شعر خود پُر مى‌کردند، پُر کنید. این مطلبى است که من همیشه به مداحان و شعراى عزیز مذهبى تذکر داده‌ام.

- مداحى و ستایشگرىِ ائمه(علیهم‌السّلام) در حقیقت ستایشگرى نیکى و معنویت و جهاد است؛ ستایشگرى خورشید امامت و ولایت است. خورشید حقیقتى که سعى شد آن را بپوشانند اما همین زبان‌هاى گویا نگذاشتند.

- نه فقط مداحان و شعرا نگذاشتند، بلکه همه‌ى کسانى که در راه معرفت دینى کار کرده‌اند و همه‌ى دل‌هاى فروزنده‌ى از محبت اهل بیت(علیهم‌السّلام) در این سیزده، چهارده قرن، نگذاشتند این خورشید پوشیده بماند. روزبه‌روز ابرها را از مقابل آن خورشید، بیش‌تر کنار زدند تا امروز به این‌جا رسیده‌ایم. این کار باید ادامه پیدا کند و حقایق اهل بیت(علیهم‌السّلام) روشن شود.

* الگوسازی اهل بیت برای جوانان

- امروز دستگاه‌هاى تبلیغاتى دنیا براى گمراه کردن انسان‌ها دایم الگو جلوى چشم نسل‌هاى بشر در همه‌ى دنیا مى‌آورند. البته الگوها کم‌جاذبه و ناموفق است، اما دست‌بردار نیستند. هنرپیشه مى‌آورند، نویسنده مى‌آورند، آدم‌هاى پر هیاهوى خوش‌ ظاهرِ بدون باطن مى‌آورند، هیکل‌هاى پوچ و بى‌معنا را مى‌آورند و مرتب نمایش مى‌دهند، تا بتوانند به وسیله‌ى این الگوها، انسان‌ها را به سمتى حرکت بدهند و به راهى بکشند.

- آن‌ها براى این‌ کار، پول‌ها خرج مى‌کنند و فیلم‌هاى هالیوودى و چیزهایى از این دست که مى‌بینید و مى‌شنوید و مى‌دانید، اغلبش جهت‌دار است. با این‌که مى‌گویند هنر بایستى فارغ از سیاست و جهت‌گیرى سیاسى باشد، رفتار خودشان بالعکس است و این‌ جورى نیست. مستکبران عالم هنر، سینما، فیلم، شعر، نوشتن، مغز و استدلال و فلسفه را در راه منافع استکبارى و چپاول‌گرى خودشان استخدام کرده‌اند. همین چیزى که امروز مظاهر سرمایه‌دارى دنیاست، قدرت نظامى‌اش آمریکاست، قدرت‌هاى اقتصادى‌اش هم شرکت‌هاى پشت‌سر دولت آمریکایند.

- آن‌ها از همه‌ى امکانات استفاده مى‌کنند براى الگوسازى، ملت‌ها هم دستشان خالى است و الگو و نمونه‌اى که بتوانند در مقابله‌ى با آن چه که آن‌ها مى‌آورند، از خودشان نشان بدهند، ندارند.

- ما دستمان پُر است، ما زنان بزرگى داریم. اگر حالا بخواهیم وارد وادى مسأله‌ى زن بشویم. زنان باعظمتى در تاریخ اسلام هستند که اوج و قله‌ى این عظمت‌ها، فاطمه‌ى زهرا، صدیقه‌ى کبرى (سلام‌اللَّه‌علیها)، است. حضرت زینب و حضرت سکینه هم ماجراهایشان ماجراهاى شگفت‌آور براى انسان‌هاى متفکر و باهوش و خردمند و اهل فکر است.

- امام حسن(علیه‌السّلام) و امام حسین(علیه‌السّلام) را گفته‌اند: «سیّدى شباب اهل الجنه». با این‌ که این‌ها همیشه جوان نبودند و این دو بزرگوار به سنین پیرى و کهولت هم رسیده‌اند، اما «سیّدى شباب» به آن‌ها گفته‌اند یعنى جوانى این‌ها باید به عنوان یک الگو همیشه در مقابل چشم جوان‌هاى دنیا باشد. جوانى خود پیغمبر(ص) و جوانى امیرالمؤمنین(ع) هم همین‌جور است.

- حرف من با شما برادران عزیز مداح و ذاکر این است که شماها در این زمینه خیلى وظیفه دارید. من گاهى اوقات توصیه‌هایى مى‌کنم. این‌جور نیست که ما براى عظمت فاطمه‌ى زهرا درمانده باشیم که چه‌جور این عظمت را بیان کنیم و متوسل بشویم به شعر، نثر و یا کلامى؛ نه، بلکه ما به آن عظمت احتیاج داریم.

- این خورشید درخشان به همه‌ى موجودات عالم سود مى‌بخشد و حالا گوشه‌ی آفتابش هم داخل خانه‌ى ما افتاده است؛ ما باید ببینیم از این چه‌جورى مى‌توانیم استفاده کنیم.

- آن خورشید که خیلى بالاتر است؛ حالا ما ساعت‌هاى متمادى بنشینیم و راجع به توصیف این خورشید - که درست هم نمى‌دانیم چه هست و ذهن ما به آن نمى‌رسد - حرف بزنیم، شعر بگوییم، بخوانیم؛ اما نرویم زیر این آفتاب بنشینیم، تا بدنمان را گرم کنیم، جسم‌مان را رشد بدهیم و حیات خودمان را تقویت و تأمین کنیم؛ این‌که عاقلانه نیست؛ شأن این بزرگوار و این بزرگوارها خیلى بالاست.

- شما ببینید امروز نسل جوان شما - چه دخترهایتان، چه پسرهایتان - و جامعه‌ى شما از خلأ کدام معرفت رنج مى‌برند و آسیب مى‌بینند؛ از کمبود کدام عنصر سازنده‌ى اخلاقى رنج مى‌برند، آن عنصر اخلاقى را در وجود فاطمه‌ى زهرا(سلام‌اللَّه‌علیها) و در فضایل آن بزرگوار و این وجودهاى مقدس پیدا کنید و به زبان شعر - که زبان هنر هست - آن را القا و بیان کنید.

- ببینید ما در زندگى سیاسى و اجتماعى‌مان به کدام درس اهل‌بیت احتیاج داریم، آن را از زندگى این بزرگواران و به خصوص این بزرگوار استخراج کنید و با زبان شعر بیان کنید؛ این‌ها لازم و مهم است، والّا صرف مدح گفتن کافى نیست.

- ما باید اظهار ارادت بکنیم و این اظهار ارادت، کمال ماست؛ «مادح خورشید، مداح خود است»؛ اما به این نباید اکتفا کنیم. ما باید ببینیم امروز چه درسى از این بزرگوارها مى‌شود، بگیریم.

* جبهه‌ی تبلیغی برای نظام اسلامی

- امروز ما کشورى هستیم که ملت ما به برکت خون و قیام امام حسین(علیه‌السّلام) و به برکت روح حسینى، توانست قیام کند و یک نظام استبدادى فاسد خبیث زشت‌کردار زشت‌خو را به زانو دربیاورد و یک حکومت مردمى با صبغه و روحیه و با عمل نسبتاً اسلامى - روحیه‌ى ما اسلامى است؛ اما نمى‌توانم بگویم که عمل‌مان کاملاً اسلامى است، نسبتاً اسلامى است که ان‌شاءاللَّه روزبه‌روز باید بیش‌تر اسلامى شود - را سر کار بیاورد که خود این نظام، فحش به همه‌ى قدرت‌هاى عالم است. نفس وجود نظام جمهورى اسلامى فحش به آمریکاست، ولو شما یک کلمه هم «مرگ بر آمریکا» نگویید؛ خود این‌که این هست، نوعى دهن‌کجى به همه‌ى قدرت‌هایى است که با معنویت و با فضیلت و با استقلال و با شرف ملت‌ها مخالف‌اند.

- امروز همه وظیفه دارند این نظام را از نقص‌ها و ضعف‌هاى خودش خلاص کنند و عناصر قدرت و قوت معنوى و مادى را در آن تقویت کنند و در آن بیش‌تر به‌وجود بیاورند.

- اگر احتیاج به وحدت داریم، اگر احتیاج به علم داریم، اگر احتیاج به همکارى داریم، اگر احتیاج به تلاش اقتصادى یا سیاسى داریم، اگر احتیاج به روح شهادت‌طلبى و سلحشورى داریم و اگر احتیاج به خیلى چیزها داریم، باید هر کس به قدر خودش این‌ها را در جامعه به‌وجود بیاورد.

- جبهه‌ى تبلیغ، جبهه‌ى وسیعى است که در آن هنر و آموزش و علم و دین و دانشگاه و حوزه و وزارت ارشاد و صدا و سیما هستند که یک قسمت از این جبهه‌ى وسیع، به جماعت مداح سپرده شده است و آن مانند این است که این بخش عظیم را این لشکر یا این قرارگاه به عهده دارد و تکه‌اى از آن را به گردن ما سپرده‌اند؛ ما باید این را خوب از عهده بربیاییم، تا دیگران هم که در بخش‌هاى خودشان از عهده برآمده‌اند، مجموعش بشود پیروزى.

- وظیفه و مسؤولیت بزرگ جامعه‌ى مداح این است که مطالبش پُرمغز و پُرمحتوا باشد و به شیوه‌ى درست این را اداره کند، هم در مصیبت و مدایح و هم در عزا و جشن. باید مطالب با شکل‌هاى مختلف و در قالب‌هاى مختلف بیاید.

* عرصه‌ی شایسته‌ی هنرنمایی

- حقاً عرصه‌ى محبت اهل‌بیت عرصه‌ى شایسته‌اى براى هنرنمایى است.

- هر چه فکر انسان، ذوق انسان، طبع ظریف صاحبان طبع در این زمینه کنکاش بیش‌ترى کند، تدبر و تأمل بیش‌ترى کند، گوهرهاى بیش‌ترى به دست خواهد آورد.

- البته توصیه‌ى همیشگى ما این است که ژرف‌پیمایى در این اقیانوس نور و معنویت به کمک احادیث اهل‌بیت باشد.

- همان طورى که در یکى از اشعارى که آقایان خواندند، این مضمون بود که معرفت این خاندان هم در اختیار خود این خاندان است؛ از آن‌ها فرا بگیریم. آن‌ها را معرف خودشان قرار بدهیم. تأمل کنیم، دقت کنیم تا به صورت عمیق و ژرفى این کلمات و این معانى را بفهمیم.

- شعراى عزیز ما، مداحان و ستایشگران اهل‌بیت(علیهم‌السّلام) که این افتخار را دارند که به کلمات و به روایات اهل‌بیت مراجعه کنند، تأمل کنند، تدبر کنند، از اهل بصیرت و معرفت براى ژرف‌یابى کمک بگیرند، آن وقت ذوق، طبع لطیف، دقت نظر و کنکاش، صوت خوب و حنجره‌ى توانا را در خدمت این‌ها قرار دهند. این یکى از بهترین و شریف‌ترین کارهاست.

- هر چه ما جلو می‌رویم، نقش ارتباط‌گیرى با هنر بیش‌تر آشکار می‌شود؛ ارتباط گرفتن با ذهن و دل مخاطبان خود، مردم خود، با کمک ابزار بسیار کارآمد هنر.

- امروز آن کسانى که پیامى براى مردم دارند، چه پیام رحمانى، چه پیام شیطانى - فرق نمی‌کند - بهترین وسیله‌اى که در اختیار می‌گیرند، وسیله‌ى هنر است.

- لذا شما مى‌بینید به کمک هنر، امروز در دنیا باطل‌ترین حرف‌ها را در ذهن یک مجموعه‌ى عظیمى از مردم به صورت حق جلوه می‌دهند که بدون هنر امکان نداشت، اما با هنر و به کمک ابزار هنر این کار را می‌کنند.

- همین سینما، هنر است؛ همین تلویزیون، هنر است؛ انواع و اقسام شیوه‌هاى هنرى را به کار می‌گیرند براى این که بتوانند یک پیام باطل را به شکل حق به ذهن‌ها منتقل کنند. بنابراین هنر این قدر اهمیت پیدا کرده است.

- منتها ما مسلمان‌ها و به خصوص ما شیعیان، امتیازى داریم که دیگر ملیت‌ها و ادیان این امتیاز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات دینى که به شکل روبه‌رو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکیل می‌شود که این را در جاهاى دیگر دنیا و در ادیان دیگر کم‌تر می‌شود پیدا کرد. هست؛ نه به این قوت، نه به این وسعت، نه به این تأثیرگذارى و محتواهاى راقى.

- ماجراى مدح‌خوانى و ستایشگرى مداحان ما از این باب است، استخدام هنر براى انتقال مفاهیم والا و با ارزش که تا اعماق جان مخاطب نفوذ کند. این یک وسیله است، این یک ابزار بسیار با ارزش است. ابزار است، اما آن قدر این ابزار وزن پیدا می‌کند که گاهى به قدر خودِ محتوا اهمیت پیدا می‌کند؛ چون اگر نباشد، محتوا قابل انتقال به دل‌ها نیست.

- مداحىِ شما از این قبیل است. هر چه هنرمندانه‌تر باشد، از ابزار هنر، از صوت خوش، حنجره‌ى خوب برخوردار باشد، بهتر است و هر چه محتوا – آن چه که می‌خوانیم - آموزنده‌تر باشد، براى مخاطب قابل فهم‌تر باشد، درس آموزتر باشد، از جهت مدیریت فکرىِ مخاطبتان تازه‌تر و با طراوت‌تر باشد، ارزشش بیش‌تر است. البته با توجه به همان مطلبى که اول عرض کردیم، یعنى در چارچوب تعالیم و معارف اهل‌بیت.

- مسأله فقط تحریک احساسات نیست، هدایت ذهن‌هاست.

- شما جوان‌هایى که اهل خواندن و سرودن و بیان کردن و برنامه اجرا کردن هستید، به نیاز امروز جامعه‌ى اسلامى نگاه کنید، ببینید چه قدر ملت ما، جوان‌ها و جامعه‌ى ما در کشاکش طوفان‌هاى گوناگونِ تهاجم سیاسى و فرهنگى و انواع و اقسام تلقینات و تبلیغات، به نگاه نو، به روحیه‌ى سرشار از امید، به دل لبالب از اطمینانِ به آینده، فهمیدن راه روشن احتیاج دارد. این را همه باید انجام دهند. هر کسى به یک نحوى و شما می‌توانید سهم وافرى در این زمینه داشته باشید. به هر حال، مجموعه‌هاى اساتید و پیشکسوت‌هاى مداحى می‌توانند کارهاى خوبى انجام دهند، امیدواریم ان‌شاءاللَّه انجام دهند.

شرایط کار مداحی چیست؟

* زبان شعر

- اگر کسى، شاعرى، گوینده‌اى و یا خواننده‌اى بخواهد درباره‌ى این بزرگوار حرفى بزند، شعرى بگوید، سرودى انشاد کند، شرایط این کار چیست؟ آن چیزى که امروز براى ما مهم مى‌باشد، این است.

- برادرانى که در این رشته هستند، توجه کنند که مسأله‌ى مداحى، مسأله‌ى مهمى است. مداحى ادامه‌ى راه ستایشگران برجسته‌ى اهل بیت در دوران اختناق اموى و عباسى است. قضیه، فقط قضیه‌ى شعرخوانى نیست؛ بلکه مسأله، مسأله‌ى پراکندن مدایح و فضایل و حقایق در قالبى است که براى همه‌ى شنوندگان، قابل فهم و درک و در دل آن‌ها داراى تأثیر است.

- شما ببینید امام باقر(علیه‌السّلام) و یا امام سجاد(علیه‌السّلام) نسبت به «فرزدق» چه محبتى انجام دادند؛ در حالى که «فرزدق» جزو شعراى اهل بیت نیست. او یک شاعر دربارى وابسته‌ى به دستگاه‌هاى قدرت و یک آدم معمولى بود که یک دیوان پُر از شعر، راجع به همین حرف‌ها و مبتذلاتى که شعراى آن روز بر زبانشان جارى مى‌کردند، داشت؛ لیکن چون یک‌بار وجدان او بیدار شد و در مقابل قدرت، حق را بیان کرد - آن هم به زبان شعر - شما ببینید که امام سجاد(علیه‌السّلام) چه محبتى نسبت به او انجام مى‌دهد. یا بقیه‌ى شعرایى که مربوط به اهل بیت بودند - مثل «کمیت»، «دعبل» و «سیّد حِمْیَرى» - و بقیه‌ى کسانى که جزو شعراى اهل بیت محسوب مى‌شدند و به آن‌ها علاقه‌مند بودند، همین وضعیت را داشتند.

- خیلى از این‌ها، شعرایى هستند که اگر چه نسبت به اهل بیت علاقه هم دارند، اما همه‌ى شعرشان درباره‌ى اهل بیت نیست. شما دیوان «دعبل خزاعى» را که نگاه کنید، این‌طور نیست که او از اول تا آخر، مدح اهل بیت را گفته باشد. خیر، او یک شاعر است؛ ولى شعر او شعر سیاسى و در جهت افکار و عقاید و محبت اهل بیت(علیهم‌السّلام) و جزو پیوستگان به این خاندان است. ولایت، یعنى پیوستن و وصل شدن و جزو پیوستگان و موالیان اهل بیت(علیهم‌السّلام) قرار گرفتن. ببینید این «دعبل» - و همین‌طور «کمیت» و دیگران - چه قدر در دنیاى تشیع و در زمان ائمه(علیهم‌السّلام)، مورد احترام و تجلیل بوده‌اند. علتش چیست؟

- آن چیزى که جناب «دعبل خزاعى» در قصیده‌ى «مدارس آیات» بیان کرده، یا آن چیزى که «کمیت بن زید اسدى» در قصاید «سبعه‌ى هاشمیات» بیان نموده، یا آن حرف‌هایى که سید حِمیرى(رضوان‌اللَّه‌علیه) در اشعار خود ذکر کرده است، بیش از حرف‌هایى که بقیه‌ى شیعه مى‌گفتند و براى هم بیان مى‌کردند، نیست؛ اما چرا در نظر ائمه(علیهم‌السّلام)، این سخنان ارزش بیش‌ترى پیدا مى‌کند؟ چون شعر است.

- آقایان، به این نکته توجه کنند. مگر شعر چه خصوصیتى دارد؟ چون تأثیر شعر در ذهن مخاطب بیش‌تر است. گاهى یک شاعر، یک بیت شعر مى‌گوید که از چند ساعت حرف زدن یک سخنورِ توانا گویاتر است. یک بیت یا یک مصرع شعر، در ذهن‌ها مى‌ماند و مردم آن را مى‌فهمند و تکرار مى‌کنند و نتیجتاً ماندگار مى‌شود.

- گاهى مى‌بینید که براى حفظ یک بناى اعتقادى یا عاطفى، آن قدر که یک شعر اهمیت دارد، چندین کتاب اهمیت ندارد.

- رفتار ائمه(علیهم‌السّلام) این گونه بود که دعوت شعرى را تقویت مى‌کردند.

- فقط ائمه هم نبودند که این کار را مى‌کردند؛ نقطه‌ى مقابلشان هم همین‌ طور بودند. یعنى همین خلفاى بنى‌امیه و بنى‌عباس، براى پیشرفت کار خود، محتاج شعر بودند و به شعرا پول‌هاى گزاف مى‌دادند تا براى آن‌ها شعر بگویند. شعرا هم مى‌گفتند؛ چون پول و رشوه در میان بود. حتى گاهى اوقات، بعضى از شعراى متمایل به اهل بیت، براى آن‌ها هم شعرى مى‌گفتند؛ براى این‌ که پولى بگیرند!

- امروز هم پول مى‌دهند و مى‌گویند به ابتذال بکشید و اسلام را قدح کنید و اهل بیت را مورد مذمت قرار بدهید و شیعه را خراب کنید.

- حالا اگر مداحى بتواند یک شعر خوب را که داراى مضمون و محتواى خوبى باشد با صداى خوبى بخواند، شما ببینید که چه قدر خدمت بزرگى است. بسم‌اللَّه، این گوى و این میدان.

- منتها شرط اولش این است که شعر خوب باشد. اگر شعر خوب نبود، همه‌ى این فضایلى که ذکر کردم، هیچ کدام نخواهد بود. این نکته را بدانید.

- کسانى که این خصوصیات را داشته باشند، اگر یک قصیده را در مکان مناسب و با زبان و قالب و محتواى بایسته و حنجره‌اى مساعد بخوانند، شما ببینید که چه تأثیرى خواهد گذاشت.

- البته این حنجره، مسأله‌ى مستحبى و نافله‌ى شعر است؛ فریضه‌اش همان شعر مى‌باشد.

- یعنى چنانچه شعر با صداى خوش همراه شد، تأثیرش مضاعف مى‌شود؛ اما در استخوان‌بندى این کار، صداى خوش دخالتى ندارد. اگر صداى خوش بود و این شعر را با آن محتواى خوب و با آن الفاظ زیبا و با آن مضمونى که مورد نیاز است، همراهى کرد، ارزش آن دو برابر مى‌شود.

- یقیناً قصیده‌اى را که کسى این گونه بخواند، ارزش آن از یک سخنرانى یک‌ساعته‌ى یک آدم دانشمند بیش‌تر است.

* بیان معارف اهل بیت(علیه‌السلام)

- همان‌ طور که مطرح کردم، یکى از چیزهایى که باید در این اشعار باشد، عبارت از مفاهیم بلند اسلامى مثلاً در باب توحید یا نبوت - است. بهترین اشعار قدما در باب توحید و نبوت، همین مدایحى است که شعراى بزرگ ما در مقدمه‌ى دیوان‌ها و مثنوی‌هایشان ذکر کرده‌اند و گفته‌اند.

- این اشعار شعراى برجسته، مضامینى قوى و حقیقتاً روشنگر دارد که انسان مى‌تواند پیامبر(ص) یا امام علی(ع) یا فاطمه‌ى‌زهرا(س) را با مضمون این اشعار بشناسد. نمى‌گویم درست بشناسد، چون ما که نمى‌توانیم آن بزرگواران را درست بشناسیم؛ اما در همان حدى که ممکن است، باید تلاش کنیم.

- شما پیوند عاطفى مردم با ائمه(علیهم‌السّلام) را حفظ کنید که یک بخش آن هم مسایل اخلاقى است.

- بحمداللَّه امروز ما خوانندگان خوب داریم. خدا را شکر که صاحب فکر و صاحب نظر سیاسى و صاحب انگیزه زیاد است و در اشعار و خواندن‌هاى شما که در بعضى از مناسبت‌ها آن‌ها را مى‌شنویم و مشاهده مى‌کنیم، واقعاً چیزهاى خوبى پیدا مى‌شود؛ اما توجه کنید که نسبت به شعر سخت‌گیرى کنید.

- مداحى اهل بیت، خیلى بالاست. هم مقام بالا و هم تأثیر زیادى در جامعه و ذهن مردم دارد. باید بدانید که چه کسى مداح است، مقدمات کار مداحى او چیست؟ چه قدر شعر مى‌داند؟ چه قدر حفظ است و چه قدر مى‌تواند بخواند؟ این خصوصیات را باید مرکزى عهده‌دار شود.

- حالا نمى‌دانم این مراکز مرسوم باید این کار را بکنند یا خود شما به کیفیتى فکرش را مى‌کنید. این چیزى است که دنیا و نیازهاى جامعه‌ى امروز، غیر از آن را بر نمى‌تابد و قبول نمى‌کند. باید این طور باشد. کسانى که رسماً این منصب را به عهده مى‌گیرند و لباس مقدس ستایش اهل بیت(ع) را بر تن مى‌کنند و مردم، آن‌ها را به این عنوان مى‌شناسند، بایستى خصوصیاتى داشته باشند و مرکزى باشد که آن‌ها را با این خصوصیات تشخیص بدهد و صحه بگذارد. امیدواریم که خداى متعال به شما توفیق بدهد.

* محبت و عمل در کنار هم ما را به مرکز نور نزدیک می‌کند

- ما باید خودمان را به این مرکز نور نزدیک کنیم و نزدیک شدن به مرکز نور، لازمه و خاصیتش، نورانى شدن است.

- باید با عمل و نه با محبت خالى، نورانى بشویم؛ عملى که همان محبت و همان ولایت و همان ایمان، آن را به ما املا مى‌کند و از ما مى‌خواهد. با این عمل، باید جزو این خاندان و وابسته‌ى به این خاندان بشویم.

- این ‌طور نیست که قنبرِ درِ خانه‌ى على(علیه‌السّلام) شدن، کار آسانى باشد. این‌گونه نیست که «سلمان منّا اهل‌البیت» شدن، کار آسانى باشد.

- ما جامعه‌ى موالیان و شیعیان اهل‌بیت(ع)، از آن بزرگواران توقع داریم که ما را جزو خودشان و از حاشیه‌نشینان خودشان بدانند؛ «فلان ز گوشه‌نشینان خاک درگه ماست» دلمان مى‌خواهد که اهل‌بیت درباره‌ى ما این‌طور قضاوت کنند؛ اما این آسان نیست. این فقط با ادعا به دست نمى‌آید. این، عمل و گذشت و ایثار و تشبه و تخلق به اخلاق آنان را لازم دارد.

- ما باید زندگى آن‌ها را در زندگى خود - ولو به صورت ضعیف - نمایش بدهیم.

- ما و از ما بزرگ‌ترها کجا، آن آستان بلند کجا؟ معلوم است که ما حتى به حدود دور دست او هم نمى‌رسیم؛ اما باید تشبه کنیم.

- نمى‌شود در نقطه‌ى مقابل زندگى اهل‌بیت حرکت کنیم، ولى ادعا کنیم که ما جزو موالیان اهل‌‌بیت هستیم! چنین چیزى ممکن است؟

- فرض بفرمایید کسى در زمان امام بزرگوار ما، از دشمنان این ملت - که امام دایم علیه آن‌ها حرف مى‌زد - تبعیت مى‌کرد؛ آیا او مى‌توانست بگوید من تابع امامم؟! اگر چنین چیزى از زبان کسى صادر مى‌شد، آیا شماها نمى‌خندیدید؟! همین قضیه در باب اهل‌بیت(ع) هم هست.

- حالا چرا این حرف‌ها را به شما گفتم؟ چون شما مداحید و باید بروید این حرف‌ها را در مدح‌هایتان در مجالس فاطمه‌ى زهرا(س) به مردم بگویید؛ والّا شماها که معلوم است وضعتان چه طورى است.

- با آن ذوق و هنر و صداى خوش و لحن مطلوب و کیفیت جذاب خوانندگى خودتان، کارى کنید که دل‌هاى ما مستمعان به این حقایق نزدیک شود.

- ملت ما از این طریق خواهد توانست به رسالت خود عمل کند. این ملت این‌ طورى مى‌تواند آن پیام بزرگ را به دنیا برساند.

* منبرها باید جذابیت داشته باشند

- این ماهِ تبلیغ، مقابل ما و شماست. مواظب باشید از این ماه، حداکثر بهره را در راه دین و براى خدا ببرید.

- پیش از انقلاب، این‌گونه بود. پیش از انقلاب، روحانیونى که با دانشگاه‌ها و محیط‌هاى فکرى جوان و احیاناً مرتبط با افکار بیگانه اتصال داشتند، ابزارى که قدرت و زورى به آن‌ها بدهد، نداشتند. اما فضا در قبضه‌ى آن‌ها و به دست آن‌ها بود.

- در یک مسجد، یک روحانى مى‌ایستاد براى مردم حرف مى‌زد و مى‌دیدید کلاس‌هاى درس در دانشگاه، تعطیل یا خلوت مى‌شد و مى‌رفتند پاى صحبت آن آقا؛ که چهار کلمه تفسیر از او بشنوند یا شرح نهج‌البلاغه‌ى او را یاد بگیرند.

- قبل از انقلاب، این گونه بود. ما باید این گونه خودمان را مجهز کنیم. منبرها، این طور باید باشد. البته، این، مخصوص منبرها هم نیست. من نسبت به همه‌ى مراسم عزادارى عرض مى‌کنم. نوحه‌خوانى نیز همین‌طور است. روضه‌خوانى نیز همین‌طور است.

- مرحوم حاجى نورى رضوان‌اللَّه‌علیه، کتاب نوشت درباره‌ى شرایط روضه خوان. «لؤلؤ و مرجان؛ در شرایط پله‌ى اول و دوم منبر روضه‌خوانان» اسم کتاب ایشان است. روضه‌خوانى هم شرایط دارد. مداحى هم شرایط دارد. نوحه‌ى سینه‌زنى خواندن هم شرایط دارد.

- باید کسانى که این‌ها را تهیه مى‌کنند، مى‌سرایند و مى‌خوانند، مواظب باشند که درست برطبق معارف اسلامى حرف بزنند، تا این سینه‌زنى، این روضه‌خوانى و این نوحه‌خوانى، قدمى در راه عروج مردم به اوج قله‌ى افکار اسلامى باشد.

- این، امروز براى ما لازم است. باید سعى کنند که از اباطیل و مطالب خلاف و کارهاى ناشایسته و بعضى از کارها که وهن مذهب است و حقیقتاً شایسته دستگاه حسین‌بن‌على(ع) نیست، اجتناب شود.

ویژگی‌های یک مداح چه باید باشد؟

* فهماندن شعر خوب، هنر مداح است

- مردم زبان شعر را بهتر مى‌خواهند، اما مثل زبان نثر نمى‌فهمند؛ به خصوص اگر شعر، شعر بالایى باشد.

- شما باید این را بفهمانید. فهماندنش با این نیست که آدم با صداى خوب بخواند. خیلی‌ها شعر را با صداى خوب مى‌خوانند؛ ولى مستمع هم نمى‌فهمد که چه گفت! شما باید بفهمانید. این فهماندن، همان هنر مداحى است.

- شعر را همراه با هنرِ خواندن - که البته غالباً با صداى خوب هم همراه است - براى تفهیم عرضه کنید.

- اگر با صداى خوب هم همراه نباشد، همان کیفیتِ خواندن، جبران صداى خوب را مى‌کند. گاهى ممکن است از خیلى از خوش‌صداها هم بهتر و جا افتاده‌تر و شیرین‌تر تلقى بشود. از این باید براى پراکندن بهترین معارف اسلامى در باب اهل‌بیت و غیر آن استفاده کنید.

- هر آهنگ و آوازى به درد شما نمى‌خورد. آهنگ و آواز خاصى به درد شما مى‌خورد؛ آن هم با شیوه‌ى بیان خاص مداحى. اگر کار مهم نبود، من در بیان این جزییات معطل نمى‌شدم؛ اما کار خیلى مهم است.

- اگر این کار، خوب انجام بگیرد - که بحمداللَّه ما در طول سال‌هاى متمادى، بسیارى از برادران را دیده‌ایم که این کار را خوب هم انجام مى‌دادند و مى‌دهند - نقش فوق‌العاده مؤثر و والایى در پیشرفت فکرى و اعتقادى و اسلامى جامعه‌ى ما خواهد داشت.

* هر کس شوق مداحی دارد بیاید ولی صلاحیتش را در خود به وجود آورد

- با این چشم نگاه کنید به حرفه‌ى مداحى. وقتى آن جا مى‌ایستید براى خواندن، احساس کنید که به عنوان یک مبلغ دین، به عنوان یک پیام‌آور حقایق دینى، در اثرگذارترین شکل، آن جا ایستاده‌اید.

- اگر این احساس وجود داشت، آن وقت انتخاب شعر محدودیت پیدا می‌کند، کیفیت ادا محدودیت پیدا می‌کند، انسان‌هایى که می‌خواهند این مسؤولیت را انجام بدهند، محدودیت پیدا می‌کنند؛ چاره‌اى هم نیست. این کار را خود شما باید بکنید؛ کار خود مداح‌هاست.

- امروز اگر چنانچه بپرسند: «آقا حرفه‌ى مداحى به چى احتیاج دارد؟»، «یکى بخواهد مداح بشود، از امروز شروع کند، چه چیزى نیاز دارد؟»، دو سه چیز را می‌شمارید دیگر؛ می‌گویید باید صدایش خوب باشد، حافظه‌ى خوبى داشته باشد، بتواند شعر یاد بگیرد؛ البته روح هم داشته باشد.

- یک انسانى با داشتن حافظه‌ى خوب و صداى خوش، می‌تواند بشود یک مداح. به نظر ما این کافى نیست. شما به مداح به چشم یک معلم نگاه کنید که می‌خواهد چیزى را به مستمع خود تعلیم بدهد. همه‌ى شماها این صلاحیت را دارید. هیچ کس را از این دایره نباید بیرون کرد. هر که شوق این کار را دارد، بسم‌اللَّه، خیلى خوب است؛ اما صلاحیتش را در خودش به وجود بیاورد.

* مداح باید با نیت آموزش مستمعین روی منبر برود

- مداحىِ رایج در بین ما، یک حرفه‌ى دو جانبه است؛ فقط آوازه‌خوانى و شعرخوانى نیست. ترکیب هنرمندانه‌اى از این دو مقوله است.

- صداى خوش، آهنگ مناسب و شعر، سه رکن کار است.

- خودِ این شعر هم دو بخش دارد: یک بخش لفظ، یک بخش مضمون.

- اگر چهار پایه‌ى اصلىِ مداحى - یعنى صداى خوش، آهنگ درست، لفظ خوب و مضمون حقیقى متناسب با نیاز - کامل باشد، بهترین وسیله‌ى تبیین است و تأثیرش از منبر و درس فقهى‌اى که ما مى‌گوییم، بیش‌تر است.

- صوت و آهنگ به وسیله‌ى خود آقایان مداحان تأمین مى‌شود؛ اما لفظ و معنا باید به وسیله‌ى شاعر تأمین شود.

- بعضى از الفاظ، زیبا و پُرطمطراقند؛ اما حاصلى ندارند و چیزى از آن‌ها دست مستمع را نمى‌گیرد. بعضى از معانى،خوب و بلندند؛ اما با الفاظ رسایى بیان نمى‌شوند. این‌ها همه مى‌شود عیب.

- کسى که مداحى مى‌کند، باید خودش را در روى منبر ببیند و مستمعان را کسانى مشاهده کند که مى‌خواهند از او چیزى بیاموزند. با این نیّت و انگیزه پشت تریبون یا منبر مداحى قرار گیرد.

- صداى بعضى از آقایانِ مداحان خوب است، ولى با خواندن آن‌ها انسان چیزى یاد نمى‌گیرد؛ اما بعضى نه؛ وقتى شعر مى‌خوانند، معرفتى را به ما مى‌آموزند. آن چه که مى‌آموزیم، بهترینش آن چیزى است که ما به آن نیاز داریم. گاهى کلمات مدح‌آمیزى از ائمّه(ع) پشت سر هم مى‌آوریم که نه درست مستمع به عمق این کلمات مى‌رسد، نه با فهمیدن آن کلمات چیزى بر معرفت او اضافه مى‌شود. این‌ها ارزش چندانى ندارد. اما گاهى مداحى که شعر مى‌خواند، درس فاطمه‌ى زهرا(س)، درس امیرالمؤمنین(ع) و درس امام حسین(ع) را به ما منتقل مى‌کند؛ در نتیجه راه ما روشن مى‌شود. این بسیار ارزش دارد.

- ما باید بدانیم که اگر فاطمه‌ى زهرا(س) امروز در بین ما ظاهر مى‌شدند و یک ساعت، دو ساعت و یا یک روز در بین مردم مى‌آمدند، ما را به چه چیزى امر مى‌کردند؟ انگشت اشاره به کدام راه از راه‌هایى که در مقابل ما گشوده است، دراز مى‌کردند و به ما مى‌گفتند که از این راه بروید؟ ما باید آن را دنبال کنیم و در تبیین و تعلیم و معرفتى که مى‌خواهیم به مستمع بدهیم، آن را ملاحظه کنیم و نیاز زمان را پُر کنیم.

عناصر مداحی چیست؟

- در کار مداحىِ شما چند چشمه‌ى هنرى وجود دارد: شعرتان هنر است؛ صدایتان هنر است؛ آهنگى که انتخاب مى‌کنید، هنر است؛ اشارات و کارهایى که انجام مى‌دهید، هنر است.

- عنصر دوم، عنصر تعقل است؛ چون منطق، استدلال، حرف حساب، حرف درست و حرف خوب در لابه‌لاى این شعرها فراوان وجود دارد و مى‌تواند ذهن‌ها را قانع کند.

- البته منطق، شکل‌هاى مختلفى دارد. گاهى برهانى است، گاهى خطابى است، گاهى شعرى است؛ مقصود این است که بتواند این پیام را به اعماق ذهن مخاطب برساند و او را قانع کند.

- خصوصیت سوم این است که شما حامل پیام دینى محسوب مى‌شوید؛ یعنى سِمت معنوى و روحانى دارید. در دنیا خوانندگان خوب زیاد هستند و ممکن است شعرهاى خوبى هم بخوانند؛ اما آن‌ها از موضع مداح حرف نمى‌زنند؛ ولى شما از موضع مداح اهل‌بیت و از موضع معنوى و روحانى حرف مى‌زنید.

- من مى‌خواهم عرض کنم که از این سه خصوصیت مى‌شود خیلى خوب استفاده کرد [و] مى‌شود استفاده نکرد؛ مى‌شود بد استفاده کرد. البته خوب استفاده کردن هم طیفى از انواع استفاده را در ذیل خودش دارد.

* سه‌گانه‌های تبلیغ دین

- ما مبلّغان، زیر نام حسین‌بن‌على(علیه‌السّلام) تبلیغ مى‌کنیم.

- این فرصت بزرگ را یادِ این بزرگوار به مبلّغان دین بخشیده است، که بتوانند تبلیغ دین را در سطوح مختلف انجام بدهند. هر یک از آن سه عنصر باید در تبلیغ ما نقش داشته باشد؛ هم صِرف پرداختن به عاطفه و فراموش کردن جنبه‌ى منطق و عقل که در ماجراى حسین‌بن‌على(علیه‌السّلام) نهفته است، کوچک کردن حادثه است، هم فراموش کردن جنبه‌ى حماسه و عزت، ناقص کردن این حادثه‌ى عظیم و شکستن یک جواهر گران‌بهاست؛ این مسأله را باید همه - روضه‌خوان، منبرى و مداح - مراقب باشیم.

ضرورت‌های مداحی

* منبرها سازماندهی شوند

- گمان من این است که ما امروز در قبال نهاد منبر، یک وظیفه‌ى جدید داریم؛ یک سازماندهى و یک قاعده و ضابطه لازم است.

- این قاعده و ضابطه، بایستى به وسیله‌ى معمران این فن و خبرگان این میدان و کسانى که سالیان درازى در این راه بوده‌اند و جوانب گوناگون آن را سنجیده‌اند و نیز فضلا و آگاهان به شرایط زمان برقرار بشود.

- هر سخن ضعیف و سستى گفته نشود؛ هر معرفت بى‌فایده یا کم فایده‌اى، جاى معارف پُر فایده را نگیرد؛

- اقتضاى زمانه و نیاز مردم به معارف دینى، مورد توجه قرار بگیرد؛ حادثه‌ى عاشورا که در باب جهاد و مبارزه‌ى فى‌سبیل‌اللَّه، ام‌المعارف است و پایه‌ى اصلى انقلاب ماست، به صورت پیراسته بیان بشود. حقایق در آن جلوه کند و اضافاتى که احیاناً در گوشه‌ و کنار از زبان‌ها و یا قلم‌هایى تراوش کرده و شنیده و خوانده شده است، کنار برود.

- مسأله‌ى عاشورا شوخى نیست. نمى‌شود این قضیه‌ى با آن عظمت را با خرافات آمیخت و انتظار تأثیر کامل داشت. امروز، روزى است که باید این کارها انجام بگیرد.

- مداحان اهل‌بیت و گویندگان معارف و مراثى آن بزرگواران، چه موقع این امکانى را که امروز در اختیار شماست، داشتند؟ علماى دین، چه هنگام مى‌توانستند بر این کار اشراف و نظارتى - آن‌چنان که امروز دارند - داشته باشند؟ البته کسانى هستند که از این‌گونه چیزها خشنود نخواهند بود - نباشند - مانعى ندارد؛ آن چه مورد رضاى خدا و مورد نیاز مردم و توقع نسل‌هاى بعد از ماست، باید مورد توجه قرار بگیرد.

* مداحان هم اگر خلاف شرع انجام دهند، باید جریمه شوند.

- تنها وسیله یا مهم‌ترین وسیله‌ى تبلیغاتى آن روز، شعر بود که دل‌ها را متوجه مى‌کرد. در آن زمان، یک شاعر در جامعه خیلى ارزش داشت. به این خاطر که مى‌توانست فضا را عوض کند. شاعر در آن روز، تقریباً نقش رسانه‌هاى عمومى امروز را ایفا مى‌کرد؛ یعنى در فضایى که شعر، آن همه اهمیت داشت و مردم آن را زود حفظ و دهان به دهان نقل مى‌کردند، وظیفه‌ى رسانه‌هاى عمومى روزگار ما را داشت.

- در چنین فضایى، نجاشى، شاعر على‌بن‌ابى‌طالب(علیه‌السّلام) است.

- خبر رسید که وى در روز ماه رمضان، شرب خمر و لاابالی‌گرى کرده است. امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام) دستور داد او را آوردند و بر او حد شرب خمر جارى کردند. مضاف بر این چند شلّاق هم به خاطر تعزیر هتک حرمت ماه رمضان بر وى زدند! این کار را چه کسى مى‌کند؟

- امیرالمؤمنین على(علیه‌السّلام)، آن هم در مورد کسى که دوست است، مداح است، ابزار دست و گرداننده‌ى رسانه‌ى جمعى است! دوستان و هم قبیله‌اى‌هاى نجاشى شاعر - ظاهراً از قبیله‌ى حمدان بود - نزد امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام) آمدند و گفتند: «این چه کارى بود که شما کردید؟» عبارتش چنین است: «ما نرى ان اهل المعصیة و الطاعة سیان فى الجزاء حتى کان من سمعیک بفلان.» گفتند: «یا امیرالمؤمنین! تا پیش از این خیال نمى‌کردیم که دوستان و مطیعین، با مخالفین و عصیانگران برابر باشند؛ اما با حدى که بر نجاشى جارى کردید، فهمیدیم که در نظر شما، دوست و دشمن هیچ فرقى با هم ندارند! آیا شما خدمتکار و مخالف خودتان را تشخیص نمى‌دهید یا فرقى نمى‌گذارید؟ این چه کارى بود که با این شخص کردید؟» «فحملتنا على الجادة التى کنا نرى ان سبیل من رکبه النار»؛ «با دست خود، اى على، ما را در راهى مى‌اندازید که تا کنون خیال مى‌کردیم اگر کسى به آن راه برود، اهل آتش است.»
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما