کد مطلب : ۲۶۶۰۳
گوشه ای از اسرار حج در بیان آیت الله جوادی آملی؛
نگاه عارفانه به كعبه همراه با ولایت، مایه غفران گناهان است
آیت الله جوادی آملی در مطلبی با نام «گوشه ای از اسرار حج» به گوشه ای از اسرار حج و سیره حاجیان عارف پرداخته كه با توجه به نزدیک شدن به ایام مناسک حج، بازخوانی این نوشته می تواند توشه مفید و ارزشمندی برای زائرین حرم امن الهی و علاقمندان به مباحث معرفتی حج باشد.
آیت الله جوادی آملی در بخشی از این نوشته آورده است: برای جای جای حرم و نیز مناسك حج و عمره، اسرار و رموزی است كه جز برای زائران خاص كه صاحبخانه را در مجالی گوناگون مشاهده مینمایند، مكشوف نخواهد بود.
وی در این مقاله به سودمندی حج و هدف بودن یاد خدا در آن، محاذی بود كعبه با بیت معمور، مطرح بودن حج در دو هزار سال پیش از حضرت آدم و صیانت آیات الهی کعبه اشاره کرده است و مرقوم داشته است: گرچه مقداری از اسرار حج و سیره حاجیان عارف و مُعْتَمران معروف به پیروی از پیامبران صالح و اولیای فالح كه در سالف و آنف حج نهادهاند و اُسوه غابر و قادم بوده و هستند، در ثنایای رساله اسرار حج كه به عربی نگارش یافت و به فارسی ترجمه و ویرایش شدْ آمد، لیكن تذكر برخی دیگر از رموز زیارتِ این بنایدیرپا و بیت پایدار و مهبط پیام پروردگار، سودمند خواهد بود.
۱. آیه (و للّه علی الناسِ حِجُّ البیتِ من استطاع إلیه سبیلاً و من كفر فإنّ اللّه غنی عن العالَمین) [۱] از جهات فراوان، جریان حج را مورد تأیید قرار داد؛ مانند: بیان وجوب آن با جمله اسمیه، تقدیم خبر بر مبتدا، ذكر حرف «لام» كه نشانه اختصاص حق خداست، ذكر عموم مردم اولاً و خصوص توانمندان راه ثانیاً، تعبیر از تارِك حج به كافر در مقام عمل؛ نه در مرحله اعتقاد، بینیازی خداوند از تمام جهانیان؛ نه فقط از خصوص تاركان حج و...
سودمندی حج و هدف بودن یاد خدا در آن
۲. آیه (لیشهدوا منافع لهم و یذكروا اسم اللّه فی أیام معلومات علی ما رزقهم من بهیمة الأنعام) [۲] گذشته از شمول سود صوری و منفعت معنوی امّت اسلامی، یاد حق را هدف دانسته و مهمتر آنكه به جای نام قربانی، یاد خدا را ذكر فرمود تا روشن شود كه هدف از «تضحیه»، همانا «تسمیه» خداست؛ نه صرف نَحرْ و ذبْح؛ یعنی به جای اینكه بفرماید: قربانی كنند، فرمود: خدا را به یاد آورند كه آنها را از دامهای حلال مانند گوسفند روزی داد؛ به طوری كه هم اصل قربانی به نام حق آغاز گردد و هم تمام نعمتهای دامی در تمام مدت زندگی برای همه انسانها به عنوان یاد خدا مطرح شود و منظور از «ایام معلومات»، همان زمان حج به ویژه دهه ذی حجّه است كه جزء شهر حرام به شمار میآید و ماههای حرام چهارند كه سه ماه آن سَرْد و متصل (ذیقعده، ذیحجه، محرم) و یك ماه آن (رجب) فرد و منفصل است.
۳. آیه (فیه ایات بینات مقام إبراهیم و مَن دخله كان امناً... ) [۳] برای مقام حضرت ابراهیم كه جایگاه آن حضرت هنگام معماری كعبه بود، خصوصیتی قائل است؛ لذا از باب «ذكر خاص بعد از عام»، جریان آن را جداگانه بعد از یاد نشانههای دیگر، به عنوان عام نام میبرد؛ زیرا اثر دو پای مبارك آن حضرت در سنگ صَلْد و سخت به جا مانده و همان قسمت مخصوص صخره جامد كه جای قدم مبارك بود، فرورفت؛ نه بیش از آن به طوری كه هماكنون اثر به یاد ماندنی آن كاملاً مشهود است و در چهره نوار فلزی كه بر لبه آن نصب است، جمله نورانی (و لا یؤده حفظهما و هو العلی العظیم) [۴]، با حسن انتخاب مسئولان حرم، حك شده است و راقم سطور، آن را دیده و عدّهای را نیز ارائه نمود.
محاذی بود کعبه با بیت معمور
۴. كعبه در زمین، محاذی بیت معمور آسمان میباشد كه آن بیت، برابر عرش خداست و فرشته خاصی مأمور بنای بیت معمور شد تا فرشتگانی كه مقام انسانیت را به خلافت نشناختهاند و تسبیح و تقدیس خویش را سند شایستگی خود برای خلیفة اللّهی یاد نمودهاند و با تنبیه خداوند به اوج مقام انسان كامل آگاه شده و بر پیشنهاد خویش رقم ندامت كشیده و بر استفهام خود قلم پشیمانی زدهاند، برگرد آن طواف كنند و با این عبادت، نقص كار خود را ترمیم نمایند.
ساختار ساختمان كعبه نیز به منظور طواف گرد آن، جهت ترمیم تمام قصورها و جبران همه تقصیرها، مخصوصاً غفلت از مقام انسانیت و سهو و نسیان یا عصیان در پیشگاه خلیفة اللهی انسان میباشد؛ لذا بهترین تنبّه برای طائفان غافل و حاجیان ذاهل، همانا تدارك جهل و جبران غفلت درباره خودشناسی و معرفت مقام شامخ انسان كامل و خلیفه عصر، حضرت بقیة اللّه ارواح من سواه فداه میباشد تا چون فرشتگان، طواف مقبول و سعی مشكور داشته باشند.
مطرح بودن حج در دو هزار سال پیش از حضرت آدم
۵. زرارة بن اَعْین از حضرت امام صادق(ع) پرسید: من چهل سال است كه درباره حج، مسائلی را از شما میپرسم و شما فتوا میدهید!؟ امام ششم فرمود: جریان حج، دو هزار سال قبل از آفرینش آدم هم مطرح بود و تو میخواهی مسائل آن در ظرف چهل سال به پایان برسد!؟ [۵] بحثهایی كه پیرامون دو هزار سال، قابل طرح است و نیز مباحثی كه راجع به آدمهای قبل از آدم و زندگی انسانهایی كه نسل آنان منقرض شد، خارج از حوزه این پیشگفتار كوتاه است و فقط به جریان چهل سالْ پرسش و پاسخ اشاره میشود:
حضرت امام صادق(ع) سنه ۸۳ هجری به دنیا آمد و در سال ۱۱۴ به امامت رسید و در سنه ۱۴۸ رحلت فرمود و عمر مبارك آن حضرت ۶۵ سال بود و دوران پر افتخار امامت آن حضرت ۳۴ سال؛ بنابراین، منظور زراره از «چهل سال» یا اعم از دوران امامت و قبل از آن است، زیرا وجود مبارك آن حضرت قبل از امامت هم عالم به احكام دین بوده و در تحت زعامت حضرت امام باقر(ع) آگاه به مسائل بوده است و یا خصوص دوران ۳۴ ساله امامت آن حضرت بوده و تعبیر به چهل سال برای متعارف بودن آنكه كسر دههها را عرفاً محسوب نمیداند و رقم تقریبی آن را یاد مینماید.
۶. تفكر اسرائیلی همراه با رسوب تعصّب در صدر اسلام، توسط افرادی چون كعب الاَحبار، مانند سمّ واگیر منتشر میشد و عترت طاهرین(ع) كه همتای قرآن كریماند، در كمال صلابت به طرد و قدح و ابطال آن همّت میگماردند.
زراره میگوید: من در كنار امام باقر(ع) در برابر كعبه نشسته بودم، آن حضرت فرمود: نگاه به كعبه عبادت است. عاصم بن عمر به آن حضرت(ع) گفت: كعب الاحبار میگفت: كعبه هر بامداد برای بیتالمقدس سجده میكند. امام باقر(ع) به او فرمود: تو درباره گفته كعب، چه میگویی؟ عاصم گفت: كعب درست گفت. امام باقر(ع) به او فرمود: تو دروغ گفتی و كعب الاحبار هم با تو دروغ گفت! زراره میگوید: آن حضرت غضبناك شد و من هرگز ندیده بودم كه امام باقر(ع) غیر از عاصم بن عمر، كسی را چنین تكذیب كرده باشد. آنگاه فرمود: خداوند هیچ سرزمینی را محبوبتر از كعبه خلق نكرد؛ سپس با دست، اشاره به كعبه نمود و فرمود: «و لا أكرم علی اللّه عزّوجلّ منها... » و نه گرامیتر از كعبه نزد خداوند. [۶]
۷. گرچه نگاه به كعبه، محمود و نظر به آن ممدوح و ناظر به آن مُثاب و مأجور [۷] است، لیكن همان طوری كه كلمه توحید به شرط ولایت، حصن اَمْن و دِژ نجات است، نگاه عارفانه به كعبه، هماهنگ با ولایت نیز مایه غفران گناه و پایه نیل به جاه و رهایی از اندوه دنیا و آخرت است؛ چنانكه امام صادق(ع) فرمود: «مَن نَظر إلی الكعبة بمعرفة فعرفَ حقّنا و حُرمتنا مثل الذی عرف من حقّها و حرمتها غفر اللّه ذنوبه و كفاه همّ الدنیا و الآخرة».[۸] از این رهگذر، معنای حدیثی كه درباره محبوبیت سرزمین مكه و تمام آنچه در فضای آن است، اعم از خاك، سنگ، درخت، كوه و آب [۹] روشن خواهد شد.
یعنی منطقه حرم كه ادراك حق و حرمت آن آمیخته به عرفان حقّ ولایت و امتثال آثار وَلاست، محبوبترین چیزها خواهد بود و هیچ چیزی همتای محبوبیت آن نیست؛ زیرا قرآن همتای ثَقَل اصغر خود، همراه ولایت، محبوب و معروفِ محبان عارف ثَقَلین است و سرزمین وحی، مایه شكوفایی این احترامِ آمیخته با امتثال و این معرفتِ هماهنگ با عمل بوده و از این جهت، محبوبترین سرزمینها خواهد بود و شاهد اصل بحث، عدم قبول عبادت منكرین ولایت است.
۸. محدوده حَرَم به پاس حرمت كعبه از احترام ویژه برخوردار است كه آثار آن در بسیاری از احكام فقهی ظهور دارد. سماعة بن مهران از امام صادق(ع) پرسید: مردی به من بدهكار بود و مدّتی غایب شد، بعداً وی را در حال طوافِ دور كعبه دیدم. آیا مال خود را از او بخواهم؟ امام ششم(ع) فرمود: نه، بر او سلام نكن و او را نترسان تا از حرم بیرون آید. [۱۰] بحث درباره حرام بودن مطالبه دَین از بدهكارِ پناهنده به حرم نیست، چنانكه از دروس مرحوم شهید نقل شده؛ زیرا در حدیث مزبور، قیدِ «التجاء به حرم» اخذ نشده؛ بلكه اطلاق آن شامل غیر حال پناهندگی هم میشود و اگر تقییدی باشد، باید آن را از دلیل دیگر استظهار كرد.
صیانت آیات الهی کعبه
۹. گرچه حوادث سهمگین سیل و مانند آن، چند بار به محدوده كعبه آسیب رساند، لیكن آیات الهی آن، مانند حجر الاَسود، مقام ابراهیم و... هرگز از بین نرفت و هر بار با معجزهای، همچنان از گزند سوانح ناگوار مصون ماندهاند.
زراره از امام باقر(ع) پرسید: آیا شما حضرت حسین بن علی(ع) را ادراك كردهای؟ فرمود: آری، به یاد دارم كه در خدمت آن حضرت در مسجد كنار كعبه بودم و مردم در باره مقام ابراهیم(ع) سخنهای گوناگون داشتند؛ بعضی میگفتند: مقام را سیل برد و برخی میگفتند: مقام در جای خود باقی است. امام حسین(ع) به من فرمود: مردم چه كردهاند؟ گفتم: میترسند سیلْ مقام را ببرد. فرمود: ندا كن خداوند مقام را آیت و علامت قرار داد، هرگز آن را نمیبرد، آرام باشید! (مردم آرام شدند).[۱۱] البته سیل مزبور، غیر از سیل سنه ۱۷ هجری است كه به سیل «اُمّ نِهْشَل» معروف است و در عصر عُمَر رخ داد؛ زیرا در آن زمان، وجود مبارك امام حسین(ع) كه در سال سوم هجری به دنیا آمد، بیش از چهارده سال نداشت و حضرت سجاد(ع) هنوز به دنیا نیامده بود؛ چه رسد به امام باقر(ع).
به هر تقدیر، ظهور اعجاز الهی در رخدادهای خطرخیز، ضامن صیانت آیات بینه حرم بوده و هست و سنّ شریف امام باقر(ع) طبق نقل صدوق «ره» در من لا یحضره الفقیه در واقعه كربلا چهار سال بود. [۱۲]
بنای كعبه در ادوار تاریخ از ارتفاع ۹ ذراع (۴/۵ متر) به ۱۸ ذراع (۹ متر) رسیده و در این حال، مسقّف شد؛ سپس در واقعه حجاج و ابن زبیر به ۲۷ ذراع (۱۳/۵ متر) بالغ شد [۱۳] تا به ارتفاع كنونی رسیده است؛ لیكن پایههای معنوی آن، چنانكه از امام صادق(ع) رسیده است، به هفتمین طبقه زمین (نهایت آن) و ارتفاع حقیقی آن به هفتمین طبقه سپهر (نهایت آن) خواهد بود. [۱۴]
۱۰. هر مؤثری در اثر خاص خویش تجلّی دارد و هر اثری، واجد مزایای ویژه مؤثر خود خواهد بود و آنچه درباره كلام متكلّم آمده است كه: «المَرء مخبوءٌ تحت لسانه»، [۱۵] و یا در باره كتاب كاتب آمده است كه: «كتاب المرء معیار فضله... » [۱۶] و یا درباره فرستاده مرسِل آمده است كه: «رسُولك میزان نُبْلِك... » [۱۷]، همه اینها به عنوان تمثیل است؛ نه تعیین، و روح جامع همه آنها همان است كه اثر، جلوه مؤثر است و مؤثر در اثر خویش نهفته است.
از این رهگذر، میتوان همه ءآثار خلیل(ع) و ذبیح(ع) را در مهندسی و معماری و بنایی كعبه جستوجو نمود و هر وصف ممتازی كه در قرآن كریم یا زبان عترت طاهرین(ع) پیرامون شخصیت برجسته این دو پیامآور بزرگ وحی الهی آمده باشد، برای ترسیم خطوط چهره معنوی كعبه سند گویایی است؛ مثلاً اگر درباره حضرت ابراهیم(ع) آمده است كه آن حضرت، یهودی یا نصرانی نبوده بلكه حنیف، میانهرو، مسلم و منقاد محض و از گزند هرگونه شرك معصوم بوده است، میتوان اوصاف اعتدال و توحید و انقیاد را هندسه كعبه دانست و همچنین هركس به حضرت ابراهیم نزدیكتر و سزاوارتر بود، به پاسداری از كعبه و معماری صوری و معنوی آن اولی خواهد بود و آن گروه، غیر از پیروان راستین عصر آن حضرت، همانا پیامبر گرامی اسلام(صلّی الله علیه وآله وسلّم) و مؤمنان نابند كه نه گرایش به یهودیت داشته و نه میل به ترسایی و نه منحرف از اعتدال عقیده و خُلق و عمل و نه مبتلا به شرك اعتقادی، اخلاقی و عملی میباشند.
۱۱. حرمت كعبه، آنچنان مایه حرمت حَرَم شد كه فقها سكونت در حرم را پروا میداشتند! زیرا هرگونه گناهی در آن، حتی زدن خدمتگزار را احتمال الحاد میدانند و در نتیجه، خطر تعذیب الهی را پیشبینی میكردند و بر اساس؟...و مَن یرد فیه بإلحادٍ بظلمٍ نذقه من عذاب ألیم؟ [۱۸] به استناد تفسیری كه تطبیقگونه از امام صادق(ع) رسیده است، اقامت در مكه را كراهت داشتند. [۱۹] و این، نه به معنای كراهت زندگی در آن مكان مقدس بلكه به معنای هراس از رعایت نكردن حقوق آن حَرَم والای الهی است.
گرچه در بعضی از نصوص دینی، اقامت یك سال را روا ندانسته و تحوّل و انتقال از آن پیشنهاد شده و دلیل آن طبق بعضی از نصوص دیگر، چنین آمد كه اقامت در مكه، مایه قساوت دل میشود. [۲۰] سرّش ظاهراً این است كه حقوق عظیم آن محدوده رعایت نمیشود و رفته رفته پایه سستْ عهدی و دلمردگی چیده خواهد شد. البته زائر مجاور كه رعایت حقوق حرم فراموشش نشود، از فیض عظیمی برخوردار میگردد؛ زیرا اقامه در حرم بهتر از خروج از آن است. [۲۱]
۱۲. خضوع در ساحت قدس كعبه، اقتضا دارد كه نه تنها از لحاظ سیرتْ كسی برتر از آن نباشد، چنانكه نیست، بلكه از لحاظ صورت نیز برتر از آن بنا نكند تا در آن بنای مرتفع قرار گیرد و كعبه زیر بنای وی واقع گردد؛ چنانكه از حضرت امام باقر(ع) رسیده است: «لا ینبغی لأحدٍ أن یرفع بناءً فوق الكعبة».[۲۲]
برای جای جای حرم و نیز مناسك حج و عمره، اسرار و رموزی است كه جز برای زائران خاص كه صاحبخانه را در مجالی گوناگون مشاهده مینمایند، مكشوف نخواهد بود. به امید دیدار ربالبیت و شهود آیات آفاقی و انفسی آن و امتثال حج ابراهیمی و اعتمار ناب حسینی(ع) تفصیل بحث به مجال دیگر موكول میشود.
والحمدللّه رب العالمین
جوادی آملی ۵/۹/۱۳۷۱
[۱] ـ سوره آلعمران، آیه ۹۷.
[۲] ـ سوره حج، آیه ۲۸.
[۳] ـ سوره آلعمران، آیه ۹۷.
[۴] ـ سوره بقره، آیه ۲۵۵.
[۵] ـ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۱۹؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۱۲، كتابالحج، أبواب وجوب حج و شرائطه، باب ۱، حدیث ۱۲.
[۶] ـ كافی، ج ۴، ص ۲۳۹، باب مولد امام باقر(ع) و امام صادق(ع).
[۷] ـ كافی، ج ۴، ص ۲۳۹، باب فضل النظر الی الكعبة.
[۸] ـ همان، ص ۲۴۱.
[۹] ـ وافی، ج ۸، ص ۴۰.
[۱۰] ـ كافی، ج ۴، ص ۲۴۱، كتاب حج، باب من رأی غریمه فی الحرم.
[۱۱] ـ كافی، ج ۴، ص ۲۲۳.
[۱۲] ـ وافی، ج ۸، ص ۶۵ ـ ۶۲.
[۱۳] ـ همان.
[۱۴] ـ وافی، ج ۸، ص ۶۵ ـ ۶۲.
[۱۵] ـ نهج البلاغه، حكمت ۱۴۸.
[۱۶] ـ شرح غرر الحكم و درر الكلم، ج ۴، ص ۶۳۵.
[۱۷] ـ همان، ص ۱۰۰.
[۱۸] ـ سوره حج، آیه ۲۵.
[۱۹] ـ وافی، ج ۸، ص ۸۶.
[۲۰] ـ همان، ص ۸۹.
[۲۱] ـ همان، ص ۴۴.
[۲۲] ـ وافی، ج ۸، ص ۸۹.
___________________________
منبع: سرچشمه اندیشه ج ۳، ص۳۶۷
آیت الله جوادی آملی در بخشی از این نوشته آورده است: برای جای جای حرم و نیز مناسك حج و عمره، اسرار و رموزی است كه جز برای زائران خاص كه صاحبخانه را در مجالی گوناگون مشاهده مینمایند، مكشوف نخواهد بود.
وی در این مقاله به سودمندی حج و هدف بودن یاد خدا در آن، محاذی بود كعبه با بیت معمور، مطرح بودن حج در دو هزار سال پیش از حضرت آدم و صیانت آیات الهی کعبه اشاره کرده است و مرقوم داشته است: گرچه مقداری از اسرار حج و سیره حاجیان عارف و مُعْتَمران معروف به پیروی از پیامبران صالح و اولیای فالح كه در سالف و آنف حج نهادهاند و اُسوه غابر و قادم بوده و هستند، در ثنایای رساله اسرار حج كه به عربی نگارش یافت و به فارسی ترجمه و ویرایش شدْ آمد، لیكن تذكر برخی دیگر از رموز زیارتِ این بنایدیرپا و بیت پایدار و مهبط پیام پروردگار، سودمند خواهد بود.
۱. آیه (و للّه علی الناسِ حِجُّ البیتِ من استطاع إلیه سبیلاً و من كفر فإنّ اللّه غنی عن العالَمین) [۱] از جهات فراوان، جریان حج را مورد تأیید قرار داد؛ مانند: بیان وجوب آن با جمله اسمیه، تقدیم خبر بر مبتدا، ذكر حرف «لام» كه نشانه اختصاص حق خداست، ذكر عموم مردم اولاً و خصوص توانمندان راه ثانیاً، تعبیر از تارِك حج به كافر در مقام عمل؛ نه در مرحله اعتقاد، بینیازی خداوند از تمام جهانیان؛ نه فقط از خصوص تاركان حج و...
سودمندی حج و هدف بودن یاد خدا در آن
۲. آیه (لیشهدوا منافع لهم و یذكروا اسم اللّه فی أیام معلومات علی ما رزقهم من بهیمة الأنعام) [۲] گذشته از شمول سود صوری و منفعت معنوی امّت اسلامی، یاد حق را هدف دانسته و مهمتر آنكه به جای نام قربانی، یاد خدا را ذكر فرمود تا روشن شود كه هدف از «تضحیه»، همانا «تسمیه» خداست؛ نه صرف نَحرْ و ذبْح؛ یعنی به جای اینكه بفرماید: قربانی كنند، فرمود: خدا را به یاد آورند كه آنها را از دامهای حلال مانند گوسفند روزی داد؛ به طوری كه هم اصل قربانی به نام حق آغاز گردد و هم تمام نعمتهای دامی در تمام مدت زندگی برای همه انسانها به عنوان یاد خدا مطرح شود و منظور از «ایام معلومات»، همان زمان حج به ویژه دهه ذی حجّه است كه جزء شهر حرام به شمار میآید و ماههای حرام چهارند كه سه ماه آن سَرْد و متصل (ذیقعده، ذیحجه، محرم) و یك ماه آن (رجب) فرد و منفصل است.
۳. آیه (فیه ایات بینات مقام إبراهیم و مَن دخله كان امناً... ) [۳] برای مقام حضرت ابراهیم كه جایگاه آن حضرت هنگام معماری كعبه بود، خصوصیتی قائل است؛ لذا از باب «ذكر خاص بعد از عام»، جریان آن را جداگانه بعد از یاد نشانههای دیگر، به عنوان عام نام میبرد؛ زیرا اثر دو پای مبارك آن حضرت در سنگ صَلْد و سخت به جا مانده و همان قسمت مخصوص صخره جامد كه جای قدم مبارك بود، فرورفت؛ نه بیش از آن به طوری كه هماكنون اثر به یاد ماندنی آن كاملاً مشهود است و در چهره نوار فلزی كه بر لبه آن نصب است، جمله نورانی (و لا یؤده حفظهما و هو العلی العظیم) [۴]، با حسن انتخاب مسئولان حرم، حك شده است و راقم سطور، آن را دیده و عدّهای را نیز ارائه نمود.
محاذی بود کعبه با بیت معمور
۴. كعبه در زمین، محاذی بیت معمور آسمان میباشد كه آن بیت، برابر عرش خداست و فرشته خاصی مأمور بنای بیت معمور شد تا فرشتگانی كه مقام انسانیت را به خلافت نشناختهاند و تسبیح و تقدیس خویش را سند شایستگی خود برای خلیفة اللّهی یاد نمودهاند و با تنبیه خداوند به اوج مقام انسان كامل آگاه شده و بر پیشنهاد خویش رقم ندامت كشیده و بر استفهام خود قلم پشیمانی زدهاند، برگرد آن طواف كنند و با این عبادت، نقص كار خود را ترمیم نمایند.
ساختار ساختمان كعبه نیز به منظور طواف گرد آن، جهت ترمیم تمام قصورها و جبران همه تقصیرها، مخصوصاً غفلت از مقام انسانیت و سهو و نسیان یا عصیان در پیشگاه خلیفة اللهی انسان میباشد؛ لذا بهترین تنبّه برای طائفان غافل و حاجیان ذاهل، همانا تدارك جهل و جبران غفلت درباره خودشناسی و معرفت مقام شامخ انسان كامل و خلیفه عصر، حضرت بقیة اللّه ارواح من سواه فداه میباشد تا چون فرشتگان، طواف مقبول و سعی مشكور داشته باشند.
مطرح بودن حج در دو هزار سال پیش از حضرت آدم
۵. زرارة بن اَعْین از حضرت امام صادق(ع) پرسید: من چهل سال است كه درباره حج، مسائلی را از شما میپرسم و شما فتوا میدهید!؟ امام ششم فرمود: جریان حج، دو هزار سال قبل از آفرینش آدم هم مطرح بود و تو میخواهی مسائل آن در ظرف چهل سال به پایان برسد!؟ [۵] بحثهایی كه پیرامون دو هزار سال، قابل طرح است و نیز مباحثی كه راجع به آدمهای قبل از آدم و زندگی انسانهایی كه نسل آنان منقرض شد، خارج از حوزه این پیشگفتار كوتاه است و فقط به جریان چهل سالْ پرسش و پاسخ اشاره میشود:
حضرت امام صادق(ع) سنه ۸۳ هجری به دنیا آمد و در سال ۱۱۴ به امامت رسید و در سنه ۱۴۸ رحلت فرمود و عمر مبارك آن حضرت ۶۵ سال بود و دوران پر افتخار امامت آن حضرت ۳۴ سال؛ بنابراین، منظور زراره از «چهل سال» یا اعم از دوران امامت و قبل از آن است، زیرا وجود مبارك آن حضرت قبل از امامت هم عالم به احكام دین بوده و در تحت زعامت حضرت امام باقر(ع) آگاه به مسائل بوده است و یا خصوص دوران ۳۴ ساله امامت آن حضرت بوده و تعبیر به چهل سال برای متعارف بودن آنكه كسر دههها را عرفاً محسوب نمیداند و رقم تقریبی آن را یاد مینماید.
۶. تفكر اسرائیلی همراه با رسوب تعصّب در صدر اسلام، توسط افرادی چون كعب الاَحبار، مانند سمّ واگیر منتشر میشد و عترت طاهرین(ع) كه همتای قرآن كریماند، در كمال صلابت به طرد و قدح و ابطال آن همّت میگماردند.
زراره میگوید: من در كنار امام باقر(ع) در برابر كعبه نشسته بودم، آن حضرت فرمود: نگاه به كعبه عبادت است. عاصم بن عمر به آن حضرت(ع) گفت: كعب الاحبار میگفت: كعبه هر بامداد برای بیتالمقدس سجده میكند. امام باقر(ع) به او فرمود: تو درباره گفته كعب، چه میگویی؟ عاصم گفت: كعب درست گفت. امام باقر(ع) به او فرمود: تو دروغ گفتی و كعب الاحبار هم با تو دروغ گفت! زراره میگوید: آن حضرت غضبناك شد و من هرگز ندیده بودم كه امام باقر(ع) غیر از عاصم بن عمر، كسی را چنین تكذیب كرده باشد. آنگاه فرمود: خداوند هیچ سرزمینی را محبوبتر از كعبه خلق نكرد؛ سپس با دست، اشاره به كعبه نمود و فرمود: «و لا أكرم علی اللّه عزّوجلّ منها... » و نه گرامیتر از كعبه نزد خداوند. [۶]
۷. گرچه نگاه به كعبه، محمود و نظر به آن ممدوح و ناظر به آن مُثاب و مأجور [۷] است، لیكن همان طوری كه كلمه توحید به شرط ولایت، حصن اَمْن و دِژ نجات است، نگاه عارفانه به كعبه، هماهنگ با ولایت نیز مایه غفران گناه و پایه نیل به جاه و رهایی از اندوه دنیا و آخرت است؛ چنانكه امام صادق(ع) فرمود: «مَن نَظر إلی الكعبة بمعرفة فعرفَ حقّنا و حُرمتنا مثل الذی عرف من حقّها و حرمتها غفر اللّه ذنوبه و كفاه همّ الدنیا و الآخرة».[۸] از این رهگذر، معنای حدیثی كه درباره محبوبیت سرزمین مكه و تمام آنچه در فضای آن است، اعم از خاك، سنگ، درخت، كوه و آب [۹] روشن خواهد شد.
یعنی منطقه حرم كه ادراك حق و حرمت آن آمیخته به عرفان حقّ ولایت و امتثال آثار وَلاست، محبوبترین چیزها خواهد بود و هیچ چیزی همتای محبوبیت آن نیست؛ زیرا قرآن همتای ثَقَل اصغر خود، همراه ولایت، محبوب و معروفِ محبان عارف ثَقَلین است و سرزمین وحی، مایه شكوفایی این احترامِ آمیخته با امتثال و این معرفتِ هماهنگ با عمل بوده و از این جهت، محبوبترین سرزمینها خواهد بود و شاهد اصل بحث، عدم قبول عبادت منكرین ولایت است.
۸. محدوده حَرَم به پاس حرمت كعبه از احترام ویژه برخوردار است كه آثار آن در بسیاری از احكام فقهی ظهور دارد. سماعة بن مهران از امام صادق(ع) پرسید: مردی به من بدهكار بود و مدّتی غایب شد، بعداً وی را در حال طوافِ دور كعبه دیدم. آیا مال خود را از او بخواهم؟ امام ششم(ع) فرمود: نه، بر او سلام نكن و او را نترسان تا از حرم بیرون آید. [۱۰] بحث درباره حرام بودن مطالبه دَین از بدهكارِ پناهنده به حرم نیست، چنانكه از دروس مرحوم شهید نقل شده؛ زیرا در حدیث مزبور، قیدِ «التجاء به حرم» اخذ نشده؛ بلكه اطلاق آن شامل غیر حال پناهندگی هم میشود و اگر تقییدی باشد، باید آن را از دلیل دیگر استظهار كرد.
صیانت آیات الهی کعبه
۹. گرچه حوادث سهمگین سیل و مانند آن، چند بار به محدوده كعبه آسیب رساند، لیكن آیات الهی آن، مانند حجر الاَسود، مقام ابراهیم و... هرگز از بین نرفت و هر بار با معجزهای، همچنان از گزند سوانح ناگوار مصون ماندهاند.
زراره از امام باقر(ع) پرسید: آیا شما حضرت حسین بن علی(ع) را ادراك كردهای؟ فرمود: آری، به یاد دارم كه در خدمت آن حضرت در مسجد كنار كعبه بودم و مردم در باره مقام ابراهیم(ع) سخنهای گوناگون داشتند؛ بعضی میگفتند: مقام را سیل برد و برخی میگفتند: مقام در جای خود باقی است. امام حسین(ع) به من فرمود: مردم چه كردهاند؟ گفتم: میترسند سیلْ مقام را ببرد. فرمود: ندا كن خداوند مقام را آیت و علامت قرار داد، هرگز آن را نمیبرد، آرام باشید! (مردم آرام شدند).[۱۱] البته سیل مزبور، غیر از سیل سنه ۱۷ هجری است كه به سیل «اُمّ نِهْشَل» معروف است و در عصر عُمَر رخ داد؛ زیرا در آن زمان، وجود مبارك امام حسین(ع) كه در سال سوم هجری به دنیا آمد، بیش از چهارده سال نداشت و حضرت سجاد(ع) هنوز به دنیا نیامده بود؛ چه رسد به امام باقر(ع).
به هر تقدیر، ظهور اعجاز الهی در رخدادهای خطرخیز، ضامن صیانت آیات بینه حرم بوده و هست و سنّ شریف امام باقر(ع) طبق نقل صدوق «ره» در من لا یحضره الفقیه در واقعه كربلا چهار سال بود. [۱۲]
بنای كعبه در ادوار تاریخ از ارتفاع ۹ ذراع (۴/۵ متر) به ۱۸ ذراع (۹ متر) رسیده و در این حال، مسقّف شد؛ سپس در واقعه حجاج و ابن زبیر به ۲۷ ذراع (۱۳/۵ متر) بالغ شد [۱۳] تا به ارتفاع كنونی رسیده است؛ لیكن پایههای معنوی آن، چنانكه از امام صادق(ع) رسیده است، به هفتمین طبقه زمین (نهایت آن) و ارتفاع حقیقی آن به هفتمین طبقه سپهر (نهایت آن) خواهد بود. [۱۴]
۱۰. هر مؤثری در اثر خاص خویش تجلّی دارد و هر اثری، واجد مزایای ویژه مؤثر خود خواهد بود و آنچه درباره كلام متكلّم آمده است كه: «المَرء مخبوءٌ تحت لسانه»، [۱۵] و یا در باره كتاب كاتب آمده است كه: «كتاب المرء معیار فضله... » [۱۶] و یا درباره فرستاده مرسِل آمده است كه: «رسُولك میزان نُبْلِك... » [۱۷]، همه اینها به عنوان تمثیل است؛ نه تعیین، و روح جامع همه آنها همان است كه اثر، جلوه مؤثر است و مؤثر در اثر خویش نهفته است.
از این رهگذر، میتوان همه ءآثار خلیل(ع) و ذبیح(ع) را در مهندسی و معماری و بنایی كعبه جستوجو نمود و هر وصف ممتازی كه در قرآن كریم یا زبان عترت طاهرین(ع) پیرامون شخصیت برجسته این دو پیامآور بزرگ وحی الهی آمده باشد، برای ترسیم خطوط چهره معنوی كعبه سند گویایی است؛ مثلاً اگر درباره حضرت ابراهیم(ع) آمده است كه آن حضرت، یهودی یا نصرانی نبوده بلكه حنیف، میانهرو، مسلم و منقاد محض و از گزند هرگونه شرك معصوم بوده است، میتوان اوصاف اعتدال و توحید و انقیاد را هندسه كعبه دانست و همچنین هركس به حضرت ابراهیم نزدیكتر و سزاوارتر بود، به پاسداری از كعبه و معماری صوری و معنوی آن اولی خواهد بود و آن گروه، غیر از پیروان راستین عصر آن حضرت، همانا پیامبر گرامی اسلام(صلّی الله علیه وآله وسلّم) و مؤمنان نابند كه نه گرایش به یهودیت داشته و نه میل به ترسایی و نه منحرف از اعتدال عقیده و خُلق و عمل و نه مبتلا به شرك اعتقادی، اخلاقی و عملی میباشند.
۱۱. حرمت كعبه، آنچنان مایه حرمت حَرَم شد كه فقها سكونت در حرم را پروا میداشتند! زیرا هرگونه گناهی در آن، حتی زدن خدمتگزار را احتمال الحاد میدانند و در نتیجه، خطر تعذیب الهی را پیشبینی میكردند و بر اساس؟...و مَن یرد فیه بإلحادٍ بظلمٍ نذقه من عذاب ألیم؟ [۱۸] به استناد تفسیری كه تطبیقگونه از امام صادق(ع) رسیده است، اقامت در مكه را كراهت داشتند. [۱۹] و این، نه به معنای كراهت زندگی در آن مكان مقدس بلكه به معنای هراس از رعایت نكردن حقوق آن حَرَم والای الهی است.
گرچه در بعضی از نصوص دینی، اقامت یك سال را روا ندانسته و تحوّل و انتقال از آن پیشنهاد شده و دلیل آن طبق بعضی از نصوص دیگر، چنین آمد كه اقامت در مكه، مایه قساوت دل میشود. [۲۰] سرّش ظاهراً این است كه حقوق عظیم آن محدوده رعایت نمیشود و رفته رفته پایه سستْ عهدی و دلمردگی چیده خواهد شد. البته زائر مجاور كه رعایت حقوق حرم فراموشش نشود، از فیض عظیمی برخوردار میگردد؛ زیرا اقامه در حرم بهتر از خروج از آن است. [۲۱]
۱۲. خضوع در ساحت قدس كعبه، اقتضا دارد كه نه تنها از لحاظ سیرتْ كسی برتر از آن نباشد، چنانكه نیست، بلكه از لحاظ صورت نیز برتر از آن بنا نكند تا در آن بنای مرتفع قرار گیرد و كعبه زیر بنای وی واقع گردد؛ چنانكه از حضرت امام باقر(ع) رسیده است: «لا ینبغی لأحدٍ أن یرفع بناءً فوق الكعبة».[۲۲]
برای جای جای حرم و نیز مناسك حج و عمره، اسرار و رموزی است كه جز برای زائران خاص كه صاحبخانه را در مجالی گوناگون مشاهده مینمایند، مكشوف نخواهد بود. به امید دیدار ربالبیت و شهود آیات آفاقی و انفسی آن و امتثال حج ابراهیمی و اعتمار ناب حسینی(ع) تفصیل بحث به مجال دیگر موكول میشود.
والحمدللّه رب العالمین
جوادی آملی ۵/۹/۱۳۷۱
[۱] ـ سوره آلعمران، آیه ۹۷.
[۲] ـ سوره حج، آیه ۲۸.
[۳] ـ سوره آلعمران، آیه ۹۷.
[۴] ـ سوره بقره، آیه ۲۵۵.
[۵] ـ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۱۹؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۱۲، كتابالحج، أبواب وجوب حج و شرائطه، باب ۱، حدیث ۱۲.
[۶] ـ كافی، ج ۴، ص ۲۳۹، باب مولد امام باقر(ع) و امام صادق(ع).
[۷] ـ كافی، ج ۴، ص ۲۳۹، باب فضل النظر الی الكعبة.
[۸] ـ همان، ص ۲۴۱.
[۹] ـ وافی، ج ۸، ص ۴۰.
[۱۰] ـ كافی، ج ۴، ص ۲۴۱، كتاب حج، باب من رأی غریمه فی الحرم.
[۱۱] ـ كافی، ج ۴، ص ۲۲۳.
[۱۲] ـ وافی، ج ۸، ص ۶۵ ـ ۶۲.
[۱۳] ـ همان.
[۱۴] ـ وافی، ج ۸، ص ۶۵ ـ ۶۲.
[۱۵] ـ نهج البلاغه، حكمت ۱۴۸.
[۱۶] ـ شرح غرر الحكم و درر الكلم، ج ۴، ص ۶۳۵.
[۱۷] ـ همان، ص ۱۰۰.
[۱۸] ـ سوره حج، آیه ۲۵.
[۱۹] ـ وافی، ج ۸، ص ۸۶.
[۲۰] ـ همان، ص ۸۹.
[۲۱] ـ همان، ص ۴۴.
[۲۲] ـ وافی، ج ۸، ص ۸۹.
___________________________
منبع: سرچشمه اندیشه ج ۳، ص۳۶۷
مرجع : مهر