کد مطلب : ۲۸۹۹۴
استراتژي وحدت اسلامي؛ ضرورت غيرقابل انکار
دکتر حسام الدين واعظ زاده
وحدت اسلامي با ابتکار و شجاعت امام خميني(ره) به عنوان رهبر ديني و سياسي براي اولين بار در جهان اسلام عرضه شد. اگرچه قبل از آن مراجع ديني و بزرگان شيعه و سني همچون آيتالله العظمي بروجردي، علامه عبدالحليم کاشفالغطاء، شيخ محمود شلتوت، سيد جمالالدين اسدآبادي، علامه شيخ محمدتقي قمي و افرادي ديگر، برضرروت تفاهم و همکاري و همفکري ميان مذاهب اسلامي تأکيد داشتند و حاصل زحمات علمي و قلمي آنان در مجله وزين تحقيقي «رسالة السلام» از ربيعالاول ۱۳۶۸ تا رمضان ۱۳۹۲ برابر با ۱۹۴۹ تا ۱۹۷۲ ميلادي در ۶۰ شماره منتشر شد. اما هيچيک از اين شخصيتها رهبري يک نظام سياسي را همچون امام خميني عهدهدار نبودند. در واقع جمع امتيازهاي متعدد در شخصيت امام خميني موجب شد مساله وحدت اسلامي بيش از پيش در ايران و ساير جوامع و محافل مسلمان مد نظر و توجه ويژه قرار گيرد.
از آنجا که استراتژي وحدت اسلامي يک طرح و برنامه کلان و بلندمدت و مهم براي ايران و جهان اسلام به شمار ميرود، در ۳۷ سال گذشته بدون توجه به گرايشهاي سياسي در کشور، کم و بيش مورد توجه و اهتمام همه دولتهاي وقت ايران بوده است.
ابتکار رهبر انقلاب آيتالله خامنهاي نيز اين بود که مساله وحدت را عمق و گسترش بيشتري دادند و آن را با عنون «تقريب مذاهب اسلامي» مطرح کردند. در واقع، «تقريب بين مذاهب اسلامي» ميتواند برنامه عملياتي دستيابي به وحدت اسلامي باشد. براي اين استراتژي از سوي رهبر انقلاب يک اتاق فکر و نظريهپردازي نيز به نام «مجمع تقريب مذاهب اسلامي» در سال ۱۳۶۹ تشکيل شد و اين توفيق بينظير را نصيبم كرد تا از محضر پدر و تراوشات فکري و دانشهاي گسترده علمي ايشان در مورد تاريخ و اهميت مذاهب اسلامي درسها و بهرهها ببرم.
لذا از همان زمان، توفيق مشارکت در اين برنامه مهم را به عنوان معاون و مشاور امور بينالملل مجمع براي سالها به عهده داشتم. از سال ۱۳۷۰ مجمع جهاني مذاهب اسلامي متولي برگزاري اولين همايش بينالمللي وحدت اسلامي شد. اولين جلسه شوراي عالي مجمع تقريب در همان سال درتهران برگزار شد که متشکل از علماء و بزرگان اسلامشناسان جهان بود. به خاطر دارم چه شوق و ذوق و شعفي در چهره شخصيتهاي بزرگ ديني و علمي حاضر در جلسات اين نشست وجود داشت؛ بزرگاني چون مرحوم آيتالله محمدحسين فضلالله، مرحوم دکتر سيدجعفرشهيدي، شهيد آيتالله محمدباقرحکيم، مرحوم شيخ محمدمهدي شمسالدين، مرحوم شيخ سعيد شعبان، مرحوم دکتر کليم صديقي، دکتر عبدالهادي آونگ، شيخ ابراهيم زکزاکي، آيتالله محمد واعظزاده خراساني، آيتالله جنتي، آيتالله سيد محمودهاشمي شاهرودي، دکتر محمد العاصي و بسياري ديگر حضور داشتند.
در اين دوره ۳۷ ساله که از عمر استراتژي وحدت اسلامي ميگذرد، طيف گستردهاي از افرادي که امروز براي وحدت مشتاقانه تلاش ميکنند در آن زمان نامي از آنها نبود، که اين موضوع خود گوياي موفقيت و پيشرفت استراتژي وحدت اسلامي و دامنه اثرگذاري آن در داخل ايران و نيز ميان علماء و دانشمندان کشورهاي مسلمان مانند لبنان، مصر، عراق، سوريه، عمان و... است. در ايران، مراجع تقليد، شخصيتها، اساتيد حوزه و دانشگاه به تدريج به مساله وحدت اسلامي علاقمند شدند، نگاه برخي از بزرگان در حوزه علميه قم نيز به تدريج به مساله وحدت اسلامي گرايش مثبت و مطلوبي پيدا کرد. فراموش نميکنم زماني برخي از طلاب و فضلا فکر ميکردند بزرگان و دستاندرکاران و مجريان اين مجمع همه مذهب سني دارند! بايد گفت در طول سه دهه، کارهاي بزرگي صورت گرفته است. با روشنگريها و حمايتهاي جسورانه و تاريخي رهبري و نيز بزرگان دين و سياست کشور، بسياري از خرافهها و پنداشتهاي نادرست گذشته نسبت به پيروان و بزرگان مذاهب اسلامي از بين رفته است.
در ۳۷ سال گذشته از سوي محققين و صاحبنظران، مقالات و کتابهاي متعددي نوشته شده و کنفرانسهاي بينالمللي وحدت اسلامي هر ساله نيز برگزار شده است. ميتوان گفت تأسيس دانشگاه مذاهب اسلامي نهادينهترين اقدامي بود که صورت گرفت. به علت علاقه به مساله وحدت اسلامي و ارتباط آن با مسائل و مباحث امور بينالملل، در سال ۱۳۷۲، رساله دانشگاهي نيز تحت عنوان «نقش تقريب مذاهب اسلامي در روابط بينالملل» که در نوع خود اولين مورد در دانشگاه بود، تدوين و نگارش کردم.
شايان ذکر است که «وحدت اسلامي» استراتژي نظام بوده است و در پرتوآن، اجماعي ميان بزرگان دين و سياستمداران مبني بر اين که وحدت اسلامي يک ضرورت براي روابط بينالمللي ايران و ساير مسلمانان است، ايجاد شد. در اين مختصر، هدف ارزيابي ميزان اثرگذاري برنامههاي مجمع تقريب نيست، بلکه توجه به اهميت کاري است که ايران بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب، انجام داد. بايد گفت در سه دهه، ادبيات بسيار ارزشمندي در مورد وحدت اسلامي بدست آمده است. علاوه بر آن نوعي همدلي ميان مذاهب اسلامي داخل کشور ايجاد شده است. هر ساله نمايندگاني از مجامع اهل سنت کشور در کنفرانسهاي وحدت اسلامي مشارکت ميکنند و به برکت ميلاد پيامبر اسلام(ص) جايگاه هفته وحدت اسلامي نه فقط در ميان اصحاب رسانه، بلکه براي عموم فرهيختگان و مردم ايران کاملاً شناخته شده است و کسي نيست که نداند هفته وحدت اسلامي چيست و چرا آن را جشن ميگيريم.
اما با همه اين اقدامات، براي شناخت روندهاي بينالمللي از نوع اسلامي و ضد اسلامي از جمله ايجاد و گسترش سريع داعش و نيز تسري آن به کشورهاي مسلمان و کشورهاي غربي و نيز اشاعه وهابيت، اقدامات مناسب و متقني از جمله آيندهپژوهي و پيشبيني روندهاي آن نکردهايم. ۵۰ سال است عمده پژوهشهاي ما همچنان در حوزه مباحث معرفتي، مفهومي، فلسفي و تاريخ انديشه اسلامي دور ميزند؛ در حالي که قدرت تحليل روندهاي منطقهاي و جهاني و نيز پيشبيني، پيشگيري و مقابله با جريانهاي تکفيري و نوظهور ضد اسلامي را به ندرت داشتهايم. مطالعات جدي در مورد حرکتهاي ضد وحدت اسلامي بايد به روز شود. استادان دانشگاه، محققان و پژوهشگران حوزههاي علميه بايد با رصد تحولات جهان اسلام، اقدام به مطالعات ميداني در کشورهاي مسلمان كنند و در کليات معرفتشناسي و مفهومي متوقف و معطل نشوند. امروز حجم کتابهايي که در کشورهاي غربي در مورد مسلمانان و اسلام نوشته ميشود، اعجابآور و چند برابر پژوهشها و کتابهايي است که در ايران و ساير کشورهاي مسلمان چاپ و منتشر ميشود وعمده آن مطالعات غربي، متأسفانه واقعيتهاي مسلمانان را وارونه و نادرست مطرح ميکنند.
به اميد آنکه بتوانيم با انجام پژوهشهاي کاربردي و ميداني در کشورهاي مسلمان، نتيجه تحقيقات خود را به عرصه سياستگذاري و نيز براي اجراي متمرکز و مؤثر استراتژي وحدت اسلامي در داخل کشور و ساير مناطق جهان عملي كنيم.
وحدت اسلامي با ابتکار و شجاعت امام خميني(ره) به عنوان رهبر ديني و سياسي براي اولين بار در جهان اسلام عرضه شد. اگرچه قبل از آن مراجع ديني و بزرگان شيعه و سني همچون آيتالله العظمي بروجردي، علامه عبدالحليم کاشفالغطاء، شيخ محمود شلتوت، سيد جمالالدين اسدآبادي، علامه شيخ محمدتقي قمي و افرادي ديگر، برضرروت تفاهم و همکاري و همفکري ميان مذاهب اسلامي تأکيد داشتند و حاصل زحمات علمي و قلمي آنان در مجله وزين تحقيقي «رسالة السلام» از ربيعالاول ۱۳۶۸ تا رمضان ۱۳۹۲ برابر با ۱۹۴۹ تا ۱۹۷۲ ميلادي در ۶۰ شماره منتشر شد. اما هيچيک از اين شخصيتها رهبري يک نظام سياسي را همچون امام خميني عهدهدار نبودند. در واقع جمع امتيازهاي متعدد در شخصيت امام خميني موجب شد مساله وحدت اسلامي بيش از پيش در ايران و ساير جوامع و محافل مسلمان مد نظر و توجه ويژه قرار گيرد.
از آنجا که استراتژي وحدت اسلامي يک طرح و برنامه کلان و بلندمدت و مهم براي ايران و جهان اسلام به شمار ميرود، در ۳۷ سال گذشته بدون توجه به گرايشهاي سياسي در کشور، کم و بيش مورد توجه و اهتمام همه دولتهاي وقت ايران بوده است.
ابتکار رهبر انقلاب آيتالله خامنهاي نيز اين بود که مساله وحدت را عمق و گسترش بيشتري دادند و آن را با عنون «تقريب مذاهب اسلامي» مطرح کردند. در واقع، «تقريب بين مذاهب اسلامي» ميتواند برنامه عملياتي دستيابي به وحدت اسلامي باشد. براي اين استراتژي از سوي رهبر انقلاب يک اتاق فکر و نظريهپردازي نيز به نام «مجمع تقريب مذاهب اسلامي» در سال ۱۳۶۹ تشکيل شد و اين توفيق بينظير را نصيبم كرد تا از محضر پدر و تراوشات فکري و دانشهاي گسترده علمي ايشان در مورد تاريخ و اهميت مذاهب اسلامي درسها و بهرهها ببرم.
لذا از همان زمان، توفيق مشارکت در اين برنامه مهم را به عنوان معاون و مشاور امور بينالملل مجمع براي سالها به عهده داشتم. از سال ۱۳۷۰ مجمع جهاني مذاهب اسلامي متولي برگزاري اولين همايش بينالمللي وحدت اسلامي شد. اولين جلسه شوراي عالي مجمع تقريب در همان سال درتهران برگزار شد که متشکل از علماء و بزرگان اسلامشناسان جهان بود. به خاطر دارم چه شوق و ذوق و شعفي در چهره شخصيتهاي بزرگ ديني و علمي حاضر در جلسات اين نشست وجود داشت؛ بزرگاني چون مرحوم آيتالله محمدحسين فضلالله، مرحوم دکتر سيدجعفرشهيدي، شهيد آيتالله محمدباقرحکيم، مرحوم شيخ محمدمهدي شمسالدين، مرحوم شيخ سعيد شعبان، مرحوم دکتر کليم صديقي، دکتر عبدالهادي آونگ، شيخ ابراهيم زکزاکي، آيتالله محمد واعظزاده خراساني، آيتالله جنتي، آيتالله سيد محمودهاشمي شاهرودي، دکتر محمد العاصي و بسياري ديگر حضور داشتند.
در اين دوره ۳۷ ساله که از عمر استراتژي وحدت اسلامي ميگذرد، طيف گستردهاي از افرادي که امروز براي وحدت مشتاقانه تلاش ميکنند در آن زمان نامي از آنها نبود، که اين موضوع خود گوياي موفقيت و پيشرفت استراتژي وحدت اسلامي و دامنه اثرگذاري آن در داخل ايران و نيز ميان علماء و دانشمندان کشورهاي مسلمان مانند لبنان، مصر، عراق، سوريه، عمان و... است. در ايران، مراجع تقليد، شخصيتها، اساتيد حوزه و دانشگاه به تدريج به مساله وحدت اسلامي علاقمند شدند، نگاه برخي از بزرگان در حوزه علميه قم نيز به تدريج به مساله وحدت اسلامي گرايش مثبت و مطلوبي پيدا کرد. فراموش نميکنم زماني برخي از طلاب و فضلا فکر ميکردند بزرگان و دستاندرکاران و مجريان اين مجمع همه مذهب سني دارند! بايد گفت در طول سه دهه، کارهاي بزرگي صورت گرفته است. با روشنگريها و حمايتهاي جسورانه و تاريخي رهبري و نيز بزرگان دين و سياست کشور، بسياري از خرافهها و پنداشتهاي نادرست گذشته نسبت به پيروان و بزرگان مذاهب اسلامي از بين رفته است.
در ۳۷ سال گذشته از سوي محققين و صاحبنظران، مقالات و کتابهاي متعددي نوشته شده و کنفرانسهاي بينالمللي وحدت اسلامي هر ساله نيز برگزار شده است. ميتوان گفت تأسيس دانشگاه مذاهب اسلامي نهادينهترين اقدامي بود که صورت گرفت. به علت علاقه به مساله وحدت اسلامي و ارتباط آن با مسائل و مباحث امور بينالملل، در سال ۱۳۷۲، رساله دانشگاهي نيز تحت عنوان «نقش تقريب مذاهب اسلامي در روابط بينالملل» که در نوع خود اولين مورد در دانشگاه بود، تدوين و نگارش کردم.
شايان ذکر است که «وحدت اسلامي» استراتژي نظام بوده است و در پرتوآن، اجماعي ميان بزرگان دين و سياستمداران مبني بر اين که وحدت اسلامي يک ضرورت براي روابط بينالمللي ايران و ساير مسلمانان است، ايجاد شد. در اين مختصر، هدف ارزيابي ميزان اثرگذاري برنامههاي مجمع تقريب نيست، بلکه توجه به اهميت کاري است که ايران بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب، انجام داد. بايد گفت در سه دهه، ادبيات بسيار ارزشمندي در مورد وحدت اسلامي بدست آمده است. علاوه بر آن نوعي همدلي ميان مذاهب اسلامي داخل کشور ايجاد شده است. هر ساله نمايندگاني از مجامع اهل سنت کشور در کنفرانسهاي وحدت اسلامي مشارکت ميکنند و به برکت ميلاد پيامبر اسلام(ص) جايگاه هفته وحدت اسلامي نه فقط در ميان اصحاب رسانه، بلکه براي عموم فرهيختگان و مردم ايران کاملاً شناخته شده است و کسي نيست که نداند هفته وحدت اسلامي چيست و چرا آن را جشن ميگيريم.
اما با همه اين اقدامات، براي شناخت روندهاي بينالمللي از نوع اسلامي و ضد اسلامي از جمله ايجاد و گسترش سريع داعش و نيز تسري آن به کشورهاي مسلمان و کشورهاي غربي و نيز اشاعه وهابيت، اقدامات مناسب و متقني از جمله آيندهپژوهي و پيشبيني روندهاي آن نکردهايم. ۵۰ سال است عمده پژوهشهاي ما همچنان در حوزه مباحث معرفتي، مفهومي، فلسفي و تاريخ انديشه اسلامي دور ميزند؛ در حالي که قدرت تحليل روندهاي منطقهاي و جهاني و نيز پيشبيني، پيشگيري و مقابله با جريانهاي تکفيري و نوظهور ضد اسلامي را به ندرت داشتهايم. مطالعات جدي در مورد حرکتهاي ضد وحدت اسلامي بايد به روز شود. استادان دانشگاه، محققان و پژوهشگران حوزههاي علميه بايد با رصد تحولات جهان اسلام، اقدام به مطالعات ميداني در کشورهاي مسلمان كنند و در کليات معرفتشناسي و مفهومي متوقف و معطل نشوند. امروز حجم کتابهايي که در کشورهاي غربي در مورد مسلمانان و اسلام نوشته ميشود، اعجابآور و چند برابر پژوهشها و کتابهايي است که در ايران و ساير کشورهاي مسلمان چاپ و منتشر ميشود وعمده آن مطالعات غربي، متأسفانه واقعيتهاي مسلمانان را وارونه و نادرست مطرح ميکنند.
به اميد آنکه بتوانيم با انجام پژوهشهاي کاربردي و ميداني در کشورهاي مسلمان، نتيجه تحقيقات خود را به عرصه سياستگذاري و نيز براي اجراي متمرکز و مؤثر استراتژي وحدت اسلامي در داخل کشور و ساير مناطق جهان عملي كنيم.
مرجع : روزنامه اطلاعات