کد مطلب : ۳۰۶۶۴
کار علمی در حوزه ستایشگری(4)؛
کار علمی در فضای ستایشگری یعنی چه؟
سعید ملکی
کار علمی در حوزة ستایشگری اهلبیت(ع) یعنی مواجهة اندیشمندانه و با سعة صدر به این موضوع و موضوعاتی که بهنحوی به ساختار دین، نهاد مذهب و مخصوصاً موضوع تبلیغ و ترویج سیره و مرام اهلبیت(ع) مربوط میشوند. مواجهة علمی با موضوعات مختلف یعنی تلاش برای دستیابی به پیکرهای از شناخت و دانایی نسبت به آنها؛ البته با بهکارگیری روشهای نظاممند پژوهش تجربی، تحلیل دادهها، تفکر نظری و ارزیابی منطقی استدلالهای گوناگون بهنحوی که فرایند تحقیق، پردازش اطلاعات و بهطور کلی دستیابی به معرفت خود قابل ارزیابی باشد.
گسترش علوم و تکنولوژی مخصوصاً پیشرفت فناوری نوین ارتباطات موجد وضعیتی است که در آن، ضمن ساز و کار نظام بینالمللی تولید، توزیع و مصرفِ هر چیزی که به فکر خطور میکند، اگر پا را از درک سطحی زندگی عادی فراتر نگذاریم، مصرفکنندة صرف خواهیم بود؛ مصرفکنندة همهچیز؛ همهجور فراوردههای مادی و غیر مادی و مصرفکنندة همهنوع اندیشههای جورواجور.
در مواجهة علمی با موضوعات، پرسشهای پژوهشی کمک میکنند دریابیم، چه چیزی قرار است مطالعه شود؟ و چگونه باید مطالعه شود؟ برای آنکه بتوانیم دانش و بینش دریافتی از پژوهش را بهنحو مطلوبی بهکار بریم باید از خود بپرسیم:
ـ چرا این پرسش را مطرح کردهام؟
ـ آیا این پرسش ضروری است؟
ـ چرا میخواهم جواب این پرسش را بدانم؟
ـ نتایج مربوط به این پرسش را چه خواهم کرد؟
ـ این پرسش چه ربطی به سایر پرسشها دارد؟
ـ آیا این پرسش قابل پژوهش است؟
ـ آیا میتوانم از عهدة همة این پرسشها برآیم؟
به این ترتیب ماهیت و دامنة تحقیق روشن میشود. به عبارت دیگر، فرایند علمی بررسی یک موضوع با مرور شواهد و مدارک مربوط به آن و پس از بیان پرسشهایی تا حد امکان صریح و دقیق آغاز میشود؟
هر چیزی که باعث اختلاف نظر، گفتوگو و بحث شود و نیازمند نوعی تبیین باشد و آنچه خواهان دانستن پاسخهای آن هستیم، نوعی پرسش پژوهشی است. سؤال ممکن است در پی درک معانی یک رویداد یا فعالیت و به دنبال فهم دلایل و تعابیر اقدامات و نظرگاهها در یک متن اجتماعی باشد. در حوزة ستایشگری اهلبیت(ع) نیز مانند هر موضوع دیگری در مواجهة علمی، سؤالها باید ضمن صداقت و دقت، پژوهشگر را از حواشی علایق کلی به سمت کانون خاص پروژة تحقیقاتی سوق دهد و زمینه و دامنة تحقیق را روشن کند. برای نمونه، دربارة تمایل به عرفانهای نوظهور در دوران معاصر و رابطة آن با محتوا و قالب هیئتهای مذهبی میتوان پرسشهای پژوهشی زیر را مطرح کرد:
ـ آنچه سبب میشود گروهی از مردم در زمانهای خاص در مکانی به نام هیئت یا حسینیه گرد هم آیند، چیست؟
ـ اصطلاح بچههیئتیها به چه نوع مردمانی اطلاق میشود؟ عقاید، ارزشها، نگرشها و شناختهای ویژة ایشان چیستند؟
ـ چه محرکها و نیروهایی عناصر هیئتهای مذهبی اعم از مداحان، متولیان، مخاطبان و ... را به حرکت وا میدارند؟ و به کدام سمت و سوها؟
ـ نوع دینداری در هیئات مذهبی به کدام سو میرود؟ چگونه؟
ـ آیا واقعاً کسان/ حریفان/ دشمنانی وجود دارند که اهداف هیئتهای مذهبی را نشانه گرفتهاند؟ چرا؟ چگونه میتوان صحت و سقم این مدعا را بررسید؟
ـ اهداف هیئتهای مذهبی چیستند؟
ـ منشأ نگرشهای مثبت و منفی نسبت به عناصر هیئتهای مذهبی ـ مخصوصاً مداحان ـ چیست؟
ـ آیا عرفانهای نوظهور را میتوان بهمثابه رقیبی برای هیئتهای مذهبی و قرائت رسمی از دینداری به شمار آورد؟
ـ عرفانهای جدید به عنوان واقعیتهای اجتماعی نوظهور به کدام نیازهای اجتماعی مخاطبانشان پاسخ میدهند؟
ـ آنچه از آن به عرفانهای نوظهور یاد میشود، آیا در گذشته نیز سابقه داشتهاند؟ به چه شکلی؟ و تحت چه فرایندی؟
انتهای پیام/
گسترش علوم و تکنولوژی مخصوصاً پیشرفت فناوری نوین ارتباطات موجد وضعیتی است که در آن، ضمن ساز و کار نظام بینالمللی تولید، توزیع و مصرفِ هر چیزی که به فکر خطور میکند، اگر پا را از درک سطحی زندگی عادی فراتر نگذاریم، مصرفکنندة صرف خواهیم بود؛ مصرفکنندة همهچیز؛ همهجور فراوردههای مادی و غیر مادی و مصرفکنندة همهنوع اندیشههای جورواجور.
در مواجهة علمی با موضوعات، پرسشهای پژوهشی کمک میکنند دریابیم، چه چیزی قرار است مطالعه شود؟ و چگونه باید مطالعه شود؟ برای آنکه بتوانیم دانش و بینش دریافتی از پژوهش را بهنحو مطلوبی بهکار بریم باید از خود بپرسیم:
ـ چرا این پرسش را مطرح کردهام؟
ـ آیا این پرسش ضروری است؟
ـ چرا میخواهم جواب این پرسش را بدانم؟
ـ نتایج مربوط به این پرسش را چه خواهم کرد؟
ـ این پرسش چه ربطی به سایر پرسشها دارد؟
ـ آیا این پرسش قابل پژوهش است؟
ـ آیا میتوانم از عهدة همة این پرسشها برآیم؟
به این ترتیب ماهیت و دامنة تحقیق روشن میشود. به عبارت دیگر، فرایند علمی بررسی یک موضوع با مرور شواهد و مدارک مربوط به آن و پس از بیان پرسشهایی تا حد امکان صریح و دقیق آغاز میشود؟
هر چیزی که باعث اختلاف نظر، گفتوگو و بحث شود و نیازمند نوعی تبیین باشد و آنچه خواهان دانستن پاسخهای آن هستیم، نوعی پرسش پژوهشی است. سؤال ممکن است در پی درک معانی یک رویداد یا فعالیت و به دنبال فهم دلایل و تعابیر اقدامات و نظرگاهها در یک متن اجتماعی باشد. در حوزة ستایشگری اهلبیت(ع) نیز مانند هر موضوع دیگری در مواجهة علمی، سؤالها باید ضمن صداقت و دقت، پژوهشگر را از حواشی علایق کلی به سمت کانون خاص پروژة تحقیقاتی سوق دهد و زمینه و دامنة تحقیق را روشن کند. برای نمونه، دربارة تمایل به عرفانهای نوظهور در دوران معاصر و رابطة آن با محتوا و قالب هیئتهای مذهبی میتوان پرسشهای پژوهشی زیر را مطرح کرد:
ـ آنچه سبب میشود گروهی از مردم در زمانهای خاص در مکانی به نام هیئت یا حسینیه گرد هم آیند، چیست؟
ـ اصطلاح بچههیئتیها به چه نوع مردمانی اطلاق میشود؟ عقاید، ارزشها، نگرشها و شناختهای ویژة ایشان چیستند؟
ـ چه محرکها و نیروهایی عناصر هیئتهای مذهبی اعم از مداحان، متولیان، مخاطبان و ... را به حرکت وا میدارند؟ و به کدام سمت و سوها؟
ـ نوع دینداری در هیئات مذهبی به کدام سو میرود؟ چگونه؟
ـ آیا واقعاً کسان/ حریفان/ دشمنانی وجود دارند که اهداف هیئتهای مذهبی را نشانه گرفتهاند؟ چرا؟ چگونه میتوان صحت و سقم این مدعا را بررسید؟
ـ اهداف هیئتهای مذهبی چیستند؟
ـ منشأ نگرشهای مثبت و منفی نسبت به عناصر هیئتهای مذهبی ـ مخصوصاً مداحان ـ چیست؟
ـ آیا عرفانهای نوظهور را میتوان بهمثابه رقیبی برای هیئتهای مذهبی و قرائت رسمی از دینداری به شمار آورد؟
ـ عرفانهای جدید به عنوان واقعیتهای اجتماعی نوظهور به کدام نیازهای اجتماعی مخاطبانشان پاسخ میدهند؟
ـ آنچه از آن به عرفانهای نوظهور یاد میشود، آیا در گذشته نیز سابقه داشتهاند؟ به چه شکلی؟ و تحت چه فرایندی؟
انتهای پیام/